لئون تروتسکی

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
لئون تروتسکی
انقلابی مارکسیست و نظریه‌پرداز
لئون تروتسکی.jpg
پرتره لئون تروتسکی در دهه ۱۹۲۰. منبع: Wikimedia Commons.
زادروز۷ نوامبر ۱۸۷۹ (۲۶ اکتبر به تقویم قدیمی)
یانوفکا، استان خرسون، امپراتوری روسیه (اوکراین کنونی)
درگذشت۲۱ اوت ۱۹۴۰
کویوآکان، مکزیکوسیتی، مکزیک
علت مرگترور با تبر یخ توسط رامون مرکادر (عامل NKVD)
آرامگاهحیاط خانه‌اش در کویوآکان، مکزیک
محل زندگییانوفکا • نیکولایف • اودسا • زندان سیبری • لندن • وین • نیویورک • پتروگراد • مسکو • پرینکپو (ترکیه) • فرانسه • نروژ • مکزیک
ملیتروسی (امپراتوری روسیه، سپس اتحاد شوروی تا تبعید)
تباریهودی اشکنازی
تابعیتشوروی (تا ۱۹۳۲، سپس بی‌تابعیت)
تحصیلاتتحصیلات متوسطه، بدون مدرک دانشگاهی رسمی (خودآموخته در مارکسیسم)
از دانشگاهخودآموخته؛ شرکت در محافل انقلابی
پیشهانقلابی حرفه‌ای، نظریه‌پرداز سیاسی، نویسنده، سخنران، فرمانده نظامی
سال‌های فعالیت۱۸۹۶–۱۹۴۰
نهادحزب کارگران سوسیال دموکرات روسیه • حزب کمونیست اتحاد شوروی • ارتش سرخ • انترناسیونال چهارم
شناخته‌شده براینظریه انقلاب مداوم، مخالفت با استالینیسم، سازماندهی ارتش سرخ، بنیان‌گذاری انترناسیونال چهارم، آثار ادبی و تاریخی مانند تاریخ انقلاب روسیه
نقش‌های برجستهرئیس شورای پتروگراد (۱۹۱۷)، کمیسر امور خارجه، کمیسر جنگ، رهبر اپوزیسیون چپ
اتهام‌هاخیانت، توطئه علیه شوروی (در دادگاه‌های مسکو)
مجازات‌هاتبعید داخلی، تبعید خارجی، محکومیت غیابی به مرگ

لئون تروتسکی (نام تولد: لِو داویدوویچ برونشتاین؛ ۷ نوامبر ۱۸۷۹ – ۲۱ اوت ۱۹۴۰)، یکی از برجسته‌ترین انقلابیون مارکسیست قرن بیستم، نظریه‌پرداز سیاسی، فرمانده نظامی و نویسنده روسی بود. او به همراه ولادیمیر لنین، نقش کلیدی در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ ایفا کرد و ارتش سرخ را از یک نیروی شبه‌نظامی به ارتش منظم میلیون‌نفری تبدیل کرد که در جنگ داخلی روسیه (۱۹۱۸–۱۹۲۱) بر سفیدها، نیروهای خارجی و مخالفان داخلی پیروز شد. تروتسکی نظریه انقلاب مداوم را توسعه داد که معتقد بود انقلاب سوسیالیستی در کشورهای عقب‌مانده مانند روسیه نمی‌تواند در مرزهای ملی متوقف شود و باید به انقلاب جهانی پرولتاریا گسترش یابد – نظریه‌ای که مستقیماً با ایده استالین مبنی بر سوسیالیسم در یک کشور در تضاد بود.

پس از مرگ لنین در ۱۹۲۴، تروتسکی در مبارزه قدرت داخلی حزب کمونیست شکست خورد، از قدرت کنار گذاشته شد، تبعید گردید و نهایتاً در تبعید مکزیک توسط عامل مخفی استالین ترور شد. او تا آخرین لحظه به مبارزه ایدئولوژیک علیه بوروکراسی استالینی ادامه داد و انترناسیونال چهارم را بنیان گذاشت تا جایگزین کمینترن استالینی شود. آثار گسترده تروتسکی – از تاریخ‌نگاری دقیق انقلاب روسیه تا تحلیل‌های ادبی و فلسفی – پایه جریان تروتسکیسم را تشکیل دادند که جنبش‌های چپ ضداستالینی را در سراسر جهان الهام بخشید. زندگی تروتسکی، پر از فراز و نشیب‌های دراماتیک از زندان‌های تزاری تا تبعیدهای طولانی، یکی از پیچیده‌ترین و تراژیک‌ترین داستان‌های تاریخ معاصر است و همچنان موضوع بحث‌های گسترده در تاریخ، سیاست و ایدئولوژی باقی مانده است.[۱][۲][۳]

تروتسکی در کودکی، حدود ۱۸۸۸ – نشان‌دهنده محیط خانوادگی مرفه یهودی در اوکراین روسیه. منبع: Wikimedia Commons.[۱]

زندگی اولیه و خانواده

لئون تروتسکی در ۷ نوامبر ۱۸۷۹ در روستای کوچک یانوفکا در استان خرسون (بخشی از امپراتوری روسیه، اوکراین کنونی) متولد شد. خانواده برونشتاین یهودیان اشکنازی بودند که برخلاف بسیاری از یهودیان فقیر روسیه، وضعیت اقتصادی خوبی داشتند. پدرش داوید لئونتوویچ برونشتاین کشاورز سخت‌کوش و مالک زمین‌های وسیع بود که با روش‌های مدرن کشاورزی آشنا بود و مادرش آنا ژیووتوفسکایا از خانواده‌ای تحصیل‌کرده‌تر می‌آمد که کتاب‌های روسی و اروپایی در خانه داشتند. تروتسکی پنجمین فرزند از هشت فرزند خانواده بود، اما چهار تن از خواهر و برادرانش در کودکی درگذشتند – پدیده‌ای رایج در آن دوران. محیط روستایی یانوفکا، با کارگران اوکراینی و روسی، نخستین مواجهه تروتسکی با نابرابری طبقاتی بود. او بعدها در خودزندگی‌نامه‌اش زندگی من نوشت که پدرش استثمارگر بود اما سخت‌کوش، و این تجربه او را به تحلیل طبقاتی مارکسیستی سوق داد. در ۹ سالگی، والدینش او را به اودسا فرستادند تا در مدرسه واقعی سنت پاول (یک موسسه آموزشی عالی با برنامه آلمانی‌زبان) تحصیل کند. تروتسکی دانش‌آموزی ممتاز بود و در ریاضیات، تاریخ، ادبیات و زبان‌های خارجی (فرانسه، آلمانی) برتری داشت. او شعر می‌سرود، نمایشنامه می‌نوشت و به تئاتر علاقه‌مند بود. در سال‌های نوجوانی در نیکولایف، با محافل روشنفکری و رادیکال آشنا شد و نخستین بار با ایده‌های سوسیالیستی برخورد کرد. این دوره، پایه شخصیت پرشور، سخنور و تحلیل‌گر او را شکل داد.[۱][۳][۴]

ورود به فعالیت انقلابی

تروتسکی در سال‌های آخر دبیرستان در نیکولایف (۱۸۹۶) با محافل زیرزمینی سوسیالیستی آشنا شد. ابتدا به نارودنیک‌ها (پوپولیست‌های انقلابی که بر دهقانان تمرکز داشتند) گرایش پیدا کرد، اما به سرعت با مطالعه آثار گئورگی پلخانف (پدر مارکسیسم روسی) و ترجمه‌های مارکس و انگلس، به مارکسیسم روی آورد. او معتقد بود که طبقه کارگر صنعتی – نه دهقانان – نیروی اصلی انقلاب است.

در تابستان ۱۸۹۶، تروتسکی گروه مخفی «اتحادیه کارگران جنوب روسیه» را با همکاری چند کارگر و روشنفکر هم‌فکر تأسیس کرد. آن‌ها جزوه‌های انقلابی چاپ می‌کردند، اعتصابات کوچک را سازمان‌دهی می‌نمودند و به کارگران آموزش مارکسیستی می‌دادند. تروتسکی با نام مستعار «لووف» (Lvov) یا «آنتید اوتو» (Antid Oto) مقاله می‌نوشت و سخنرانی‌های پرشوری ایراد می‌کرد که بعدها شهرتش به عنوان سخنور انقلابی را پایه گذاشت.

در ژانویه ۱۸۹۸، پلیس تزاری (اوخرانا) گروه را کشف کرد و تروتسکی در ۱۹ سالگی برای نخستین بار دستگیر شد. او ۱۸ ماه در زندان‌های نیکولایف، خرسون، اودسا و مسکو گذراند – تجربه‌ای که او را سخت کرد و به مطالعه عمیق‌تر واداشت. در زندان با انقلابیون باتجربه‌تر مانند الکساندرا سوکولوفسکایا (که بعداً همسر اولش شد) آشنا گردید و بحث‌های ایدئولوژیک طولانی داشت.

پس از زندان، به تبعید چهارساله به سیبری (ابتدا لنا، سپس ایركوتسک) محکوم شد. در تبعید، تروتسکی با سوکولوفسکایا ازدواج کرد و دو دختر به نام‌های زینایدا (۱۹۰۱) و نینا (۱۹۰۲) به دنیا آمدند. او مقالاتش را برای نشریات زیرزمینی می‌فرستاد و کتاب‌هایی مانند سرمایه مارکس را مطالعه کرد. اما تبعید برای او قابل تحمل نبود؛ در تابستان ۱۹۰۲، با کمک همفکران محلی، با پاسپورت جعلی (نام «تروتسکی» – برگرفته از نام یکی از نگهبانان زندان اودسا) از سیبری گریخت و مسیر طولانی به سامارا، وین و سپس لندن را پیمود.[۳][۴][۱]

انقلاب ۱۹۰۵ و نقش رهبری در سوویت پتروگراد

پس از رسیدن به لندن در اکتبر ۱۹۰۲، تروتسکی بلافاصله به گروه تحریریه روزنامه انقلابی اسکیرا (Iskra – جرقه) پیوست که لنین، پلخانف، مارتوف و ورا زاسولیچ آن را اداره می‌کردند. او با نام مستعار «پررو» (Pero – قلم) مقالات تند و تیزی می‌نوشت و به سرعت به یکی از نویسندگان اصلی تبدیل شد. لنین او را «قلم جوان حزب» نامید و از استعدادش ستایش کرد. در کنگره دوم حزب کارگران سوسیال دموکرات روسیه (۱۹۰۳، لندن و بروکسل)، شکاف ایدئولوژیک و سازمانی بین بلشویک‌ها (اکثریت، به رهبری لنین) و منشویک‌ها (اقلیت، به رهبری مارتوف) رخ داد. تروتسکی ابتدا جانب منشویک‌ها را گرفت، زیرا با تمرکز قدرت مطلق در دست لنین مخالف بود و آن را خطر دیکتاتوری می‌دانست – موضعی که بعدها «اشتباه بزرگ جوانی» نامید. پس از کنگره، تروتسکی به ژنو، سپس مونیخ و پاریس رفت و با ناتالیا سدووا (انقلابی روسی که همسر دوم و همراه مادام‌العمرش شد) آشنا گردید. آن‌ها دو پسر به نام‌های لِو (۱۹۰۶) و سرگئی (۱۹۰۸) داشتند. در این دوره، تروتسکی تلاش کرد میان بلشویک‌ها و منشویک‌ها میانجی‌گری کند، اما شکست خورد.

با آغاز انقلاب ۱۹۰۵ (پس از یکشنبه خونین در سن‌پتربورگ)، تروتسکی مخفیانه به روسیه بازگشت و در کی‌یف و سپس پتروگراد فعالیت کرد. او به سرعت به یکی از رهبران سوویت کارگران پتروگراد (شورای نمایندگان کارگری) تبدیل شد. در اکتبر ۱۹۰۵، در ۲۶ سالگی، ابتدا معاون رئیس (خروستالیوف-نوسار) و سپس رئیس سوویت گردید. سوویت بیش از ۲۰۰ کارخانه را نمایندگی می‌کرد و نقش پارلمان انقلابی را ایفا می‌نمود. تروتسکی روزنامه‌های ایزوستیا سوویتا و روسکایا گازتا را ویرایش کرد و مقالات آتشینی نوشت که اعتصاب عمومی اکتبر را سازمان‌دهی کرد – اعتصابی که تزار را وادار به صدور منشور اکتبر (وعده قانون اساسی) نمود. او نظریه «انقلاب مداوم» را در این دوره کامل کرد: انقلاب دموکراتیک بورژوایی در روسیه به دلیل ضعف بورژوازی، باید مستقیماً به انقلاب سوسیالیستی پرولتاریا تبدیل شود و به کشورهای پیشرفته اروپا گسترش یابد.[۴][۵] پس از سرکوب انقلاب در دسامبر ۱۹۰۵، تروتسکی دستگیر شد و در دادگاه مشهور ۱۹۰۶، دفاعیه‌ای تاریخی ایراد کرد که در آن رژیم تزاری را محاکمه نمود. او به تبعید ابدی به سیبری (اوبی‌دورسک) محکوم شد، اما در ژانویه ۱۹۰۷ در راه تبعید دوباره گریخت – این بار به فنلاند، سپس وین – و دوران طولانی تبعید اروپایی‌اش آغاز گردید.

سال‌های تبعید در اروپا (۱۹۰۷–۱۹۱۴) و تلاش برای وحدت حزب

پس از گریز دوم از تبعید سیبری در ۱۹۰۷، تروتسکی ابتدا به فنلاند رفت و با لنین دیدار کرد، اما اختلافاتشان بر سر وحدت حزب ادامه داشت. او سپس به وین نقل مکان کرد و تا ۱۹۱۴ آنجا ماند – دوره‌ای که یکی از خلاق‌ترین مراحل زندگی‌اش بود. در وین، تروتسکی روزنامه روزانه پراودا (نسخه وینی، نه مسکویی بلشویک‌ها) را منتشر کرد که مخاطبان گسترده‌ای در میان کارگران روسی داشت.

او به عنوان خبرنگار جنگ به بالکان سفر کرد و گزارش‌های درخشانی از جنگ‌های بالکان (۱۹۱۲–۱۹۱۳) نوشت که بعدها در کتاب جنگ‌های بالکان جمع‌آوری شد. تروتسکی در این دوره تلاش گسترده‌ای برای وحدت بلشویک‌ها و منشویک‌ها کرد و کنفرانس‌های وحدت (مانند کنفرانس آگوست ۱۹۱۲ در وین) را سازمان‌دهی نمود، اما لنین این تلاش‌ها را "آشتی‌طلبی" نامید و تروتسکی را به سانتریسم (مرکزگرایی) متهم کرد.

در وین، تروتسکی زندگی نسبتاً پایداری داشت: با ناتالیا سدووا و فرزندانش زندگی می‌کرد، به کافه‌های روشنفکری وین رفت‌وآمد داشت و با متفکرانی مانند آدولف یوفه و کارل رادک بحث می‌کرد. او مقالات نظری عمیقی نوشت و به تحلیل امپریالیسم پرداخت – تحلیل‌هایی که بعدها پایه کتاب جنگ و انترناسیونال شد. تروتسکی در این سال‌ها به زبان‌های متعدد مسلط شد و به عنوان روزنامه‌نگار آزاد برای نشریات کی‌یف و اروپایی کار می‌کرد.[۴][۳]

جنگ جهانی اول، اینترناسیونالیسم و اقامت در نیویورک

با آغاز جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴، تروتسکی به عنوان شهروند روسی در اتریش-مجارستان (دشمن روسیه) اخراج شد. او ابتدا به سوئیس رفت و در کنفرانس زیمروالد (سپتامبر ۱۹۱۵) شرکت کرد – کنفرانسی که سوسیالیست‌های ضدجنگ (از جمله لنین) را گرد آورد. تروتسکی شعار معروف "نه جنگ، نه صلح – انقلاب!" را مطرح کرد و با انترناسیونالیسم پرولتاریایی در برابر شوونیسم ملی دفاع نمود.

در نوامبر ۱۹۱۴ به پاریس رفت و روزنامه روسی‌زبان ناشه سلوو (کلمه ما) را منتشر کرد. او گزارشگر جنگ برای روزنامه کی‌یفی بود و جبهه‌های غربی را بازدید کرد. در ۱۹۱۶ به دلیل مقالات ضدجنگ از فرانسه اخراج شد، به اسپانیا رفت و آنجا نیز دستگیر و به نیویورک تبعید گردید.

تروتسکی در ژانویه ۱۹۱۷ به نیویورک رسید و تنها ۱۰ هفته آنجا ماند، اما تأثیر عمیقی گذاشت. او با نیکولای بخارین روزنامه نووی میر (جهان نو) را ویرایش کرد، در میان مهاجران روسی و یهودی سخنرانی کرد و با سوسیالیست‌های آمریکایی مانند یوجین دبز آشنا شد. تروتسکی نیویورک را "شهر سرمایه‌داری مدرن" نامید و مقالاتش در مورد آمریکا بعدها جمع‌آوری شد.[۱][۳]

بازگشت به روسیه و انقلاب فوریه ۱۹۱۷

با شنیدن خبر انقلاب فوریه (اسفند ۱۲۹۵ خورشیدی) که تزار را سرنگون کرد، تروتسکی بلافاصله عازم روسیه شد. اما در هالیفاکس کانادا توسط مقامات بریتانیایی دستگیر و یک ماه زندانی شد – زیرا به عنوان انقلابی ضدجنگ شناخته می‌شد. پس از اعتراضات کارگران روسی و فشار دولت موقت، آزاد گردید و در مه ۱۹۱۷ به پتروگراد رسید.

در این زمان، تروتسکی به گروه کوچک "میان‌گروهی" (Mezhraiontsy) به رهبری آناتولی لوناچارسکی پیوست که موضعی مستقل از بلشویک‌ها و منشویک‌ها داشت. او به سرعت با لنین آشتی کرد، زیرا لنین با "نامه‌های آوریل" موضع رادیکال‌تری گرفته بود. در ژوئیه ۱۹۱۷، گروه میان‌گروهی (با ۴۰۰۰ عضو) با بلشویک‌ها ادغام شد و تروتسکی به کمیته مرکزی حزب راه یافت.[۵]

انقلاب اکتبر و نقش تعیین‌کننده تروتسکی

در تابستان ۱۹۱۷، دولت موقت کرنسکی ضعیف‌تر شد و بلشویک‌ها قدرت گرفتند. پس از شکست قیام ژوئیه، لنین مخفی شد و تروتسکی به عنوان رئیس سوویت پتروگراد دستگیر گردید، اما در سپتامبر آزاد شد. او کمیته نظامی انقلابی (میل‌رووکوم) را رهبری کرد که قیام مسلحانه اکتبر را برنامه‌ریزی و اجرا نمود.

تروتسکی سخنرانی‌های آتشین در سیرک مدرن و کارخانه‌ها ایراد کرد و هزاران کارگر و سرباز را بسیج نمود. در شب ۲۵ اکتبر (۷ نوامبر جدید)، او حمله به کاخ زمستانی را هماهنگ کرد – لحظه‌ای که انقلاب پیروز شد. لنین گفت: "تروتسکی ارزش صد گردان را دارد." پس از انقلاب، تروتسکی کمیسر امور خارجه شد و کنگره شوراها را رهبری کرد. او مذاکرات صلح برست-لیتوفسک با آلمان را هدایت کرد: ابتدا سیاست "نه جنگ، نه صلح" را پیش برد تا زمان بخرد، اما وقتی آلمان حمله کرد، صلح تحمیلی را پذیرفت (مارس ۱۹۱۸) که روسیه بخش‌های وسیعی از خاک غربی را از دست داد. تروتسکی این صلح را "تنفسگاه برای انقلاب" نامید.[۵][۴]

جنگ داخلی روسیه و سازماندهی ارتش سرخ

پس از صلح برست-لیتوفسک، روسیه وارد جنگ داخلی خونینی شد (۱۹۱۸–۱۹۲۱). ارتش سفید (مونارشیست‌ها، لیبرال‌ها و سوسیالیست‌های ضدبلشویک)، نیروهای خارجی (۱۴ کشور از جمله بریتانیا، فرانسه، آمریکا و ژاپن) و ارتش‌های سبز (دهقانی) و سیاه (آنارشیست‌ها) علیه بلشویک‌ها برخاستند. در بهار ۱۹۱۸، ارتش سرخ تقریباً وجود نداشت – فقط چند هزار داوطلب مسلح. تروتسکی در مارس ۱۹۱۸ به عنوان کمیسر جنگ (ناركوم‌وُین) منصوب شد و مأموریت یافت ارتش منظمی بسازد. او با انرژی خارق‌العاده، ارتش را از ۱۰۰ هزار نفر به بیش از ۵ میلیون نفر رساند. اقدامات کلیدی او:

جذب افسران تزاری: بیش از ۵۰ هزار افسر سابق ارتش تزاری (به اصطلاح "متخصصان نظامی") را با اکراه به خدمت گرفت و برای کنترلشان کمیسرهای سیاسی بلشویک گماشت.

انضباط آهنین: مجازات‌های شدید (از جمله اعدام برای فرار یا خیانت) اعمال کرد و گروگان‌گیری خانواده افسران را برای وفاداری‌شان پذیرفت – اقداماتی که بعدها مورد انتقاد قرار گرفت. قطار زرهی معروف: تروتسکی با قطار مخصوص خود (مجهز به چاپخانه، رادیو، کتابخانه و نیروهای ویژه) بیش از ۱۰۰ هزار کیلومتر در جبهه‌ها سفر کرد، سخنرانی کرد، روحیه داد و استراتژی تعیین نمود. بسیج توده‌ای: شعار "همه چیز برای جبهه!" را داد و میلیون‌ها کارگر و دهقان را بسیج کرد.

تروتسکی در جبهه‌های کلیدی مانند تساریتسین (بعداً استالینگراد)، اورال، سیبری و جنوب حضور داشت. پیروزی بر آدمیرال کولچاک (۱۹۱۹)، دنیکین (۱۹۱۹) و ورانگل (۱۹۲۰) عمدتاً به استراتژی و انرژی او نسبت داده می‌شود. او جنگ را "دانشگاه انقلاب" نامید و ارتش سرخ را به نیروی منظم و ایدئولوژیک تبدیل کرد.[۵][۳][۱]

سیاست‌های داخلی و نقش در دولت شوروی اولیه

تروتسکی همزمان عضو پولیت‌بورو و مسئول امور اقتصادی و فرهنگی نیز بود. در دوران "کمونیسم جنگی" (۱۹۱۸–۱۹۲۱)، او ملی کردن صنعت، کار اجباری و مصادره غلات را حمایت کرد. در بحث اتحادیه‌ها (۱۹۲۰–۱۹۲۱)، تروتسکی خواستار نظامی کردن اتحادیه‌ها شد و با لنین اختلاف پیدا کرد – اختلافی که بعدها استالین از آن بهره برد.

او کمیسر راه‌آهن نیز بود و با روش‌های نظامی، سیستم حمل‌ونقل ویران‌شده را بازسازی کرد. تروتسکی در سرکوب قیام کرونشتات (مارس ۱۹۲۱ – دریانوردانی که علیه کمونیسم جنگی شورش کردند) نقش داشت و آن را "ضروری اما تلخ" نامید. در حوزه فرهنگ، کتاب ادبیات و انقلاب (۱۹۲۴) را نوشت که دیدگاه‌های مارکسیستی در هنر را بیان کرد و از "هنر پرولتاریایی" دفاع نمود اما با سانسور مطلق مخالف بود. او با مایاکوفسکی، آیزنشتاین و هنرمندان آوانگارد همکاری داشت.[۴]

اوج قدرت و آغاز مبارزه با استالین

لئون تروتسکی
لئون تروتسکی

پس از پیروزی در جنگ داخلی، تروتسکی در اوج قدرت بود: عضو پولیت‌بورو، کمیسر جنگ، نظریه‌پرداز اصلی حزب و جانشین احتمالی لنین. اما بیماری لنین (سکته‌های ۱۹۲۲–۱۹۲۳) صحنه را تغییر داد. استالین به عنوان دبیرکل حزب، شبکه‌ای از وفاداران ساخت و با زینوویف و کامنف علیه تروتسکی متحد شد. تروتسکی در پاییز ۱۹۲۳ "اپوزیسیون چپ" را تشکیل داد و در مقاله درس‌های اکتبر و نامه به کنگره حزب، از بوروکراتیزه شدن حزب و کاهش دموکراسی داخلی انتقاد کرد. او خواستار برنامه‌ریزی اقتصادی بیشتر و حمایت از انقلاب جهانی شد. اما در ژانویه ۱۹۲۴ لنین درگذشت و "وصیت‌نامه لنین" (که استالین را به دلیل تندخویی انتقاد و تروتسکی را ستایش کرده بود) توسط سه‌گانه سرکوب شد. در ۱۹۲۵، تروتسکی از کمیساری جنگ برکنار شد – نخستین شکست بزرگش. او به کارهای اقتصادی و علمی روی آورد اما مبارزه ایدئولوژیک را ادامه داد.[۳][۴]

مبارزه قدرت نهایی و شکست اپوزیسیون چپ (۱۹۲۵–۱۹۲۹)

پس از برکناری از کمیساری جنگ در ۱۹۲۵، تروتسکی به کارهای حاشیه‌ای مانند مدیریت صنایع الکتریکی و امتیازات اقتصادی مشغول شد، اما تمرکز اصلی‌اش بر مبارزه ایدئولوژیک بود. او با استالین بر سر جهت‌گیری اقتصادی (صنعتی‌سازی سریع در برابر NEP لنین) و سیاست خارجی (انقلاب مداوم در برابر سوسیالیسم در یک کشور) اختلاف عمیق داشت. در ۱۹۲۶، تروتسکی با دشمنان سابقش گریگوری زینوویف (رهبر پتروگراد) و لو کامنف (رهبر مسکو) متحد شد و "اپوزیسیون متحد" را تشکیل دادند. آن‌ها در جلسات پولیت‌بورو و کنگره حزب (پانزدهم، دسامبر ۱۹۲۷) از بوروکراسی، سرکوب داخلی و انحراف از اینترناسیونالیسم انتقاد کردند. تروتسکی سخنرانی‌های تاریخی ایراد کرد و پلاتفرم اپوزیسیون را نوشت که خواستار دموکراسی حزبی، صنعتی‌سازی دموکراتیک و حمایت از انقلاب چین بود. اما استالین با کنترل دستگاه حزب، اپوزیسیون را سرکوب کرد. در نوامبر ۱۹۲۷، تروتسکی و زینوویف از حزب اخراج شدند. تروتسکی در دهمین سالگرد انقلاب، تظاهرات اپوزیسیون در مسکو و پتروگراد را سازمان‌دهی کرد، اما پلیس مخفی (GPU) آن را پراکنده کرد. در ژانویه ۱۹۲۸، تروتسکی به تبعید داخلی در آلما-آتا (قزاقستان دورافتاده) فرستاده شد – جایی که با ناتالیا و پسرش لِو زندگی کرد و نامه‌های مخفی به هوادارانش می‌فرستاد.[۳][۶] در آلما-آتا، تروتسکی آثار مهمی مانند انتقاد از برنامه پنج‌ساله استالین نوشت و با هوادارانش در سراسر شوروی ارتباط مخفی داشت. اما استالین در ژانویه ۱۹۲۹ تصمیم به تبعید خارجی گرفت – نخستین بار که رهبر بلشویک از کشور اخراج می‌شد. تروتسکی با کشتی به ترکیه فرستاده شد.[۱]

سال‌های تبعید طولانی (۱۹۲۹–۱۹۴۰) و مبارزه علیه استالینیسم

تروتسکی ابتدا چهار سال (۱۹۲۹–۱۹۳۳) در جزیره پرینکپو (نزدیک استانبول) زندگی کرد – دوره‌ای نسبتاً آرام که پرکارترین مرحله نویسندگی‌اش بود. او کتاب‌های زندگی من (خودزندگی‌نامه، ۱۹۳۰)، تاریخ انقلاب روسیه (شاهکار دوجلدی، ۱۹۳۰–۱۹۳۲) و انقلاب مداوم (۱۹۳۰) را نوشت. پرینکپو به مرکز مکاتبات تروتسکی با هواداران جهانی تبدیل شد. در ۱۹۳۳، با روی کار آمدن هیتلر در آلمان و شکست کمینترن در مقابله با فاشیسم، تروتسکی به فرانسه رفت. او استالین را به خاطر سیاست "جبهه خلقی" اشتباه متهم کرد. در فرانسه مخفی زندگی کرد و با آندره برتون (سوررئالیست) manifesto برای هنر انقلابی نوشت. در ۱۹۳۵ به نروژ رفت، اما تحت فشار شوروی زندانی خانگی شد و آثارش سوزانده گردید. در دسامبر ۱۹۳۶، تروتسکی به مکزیک پناهنده شد – به دعوت رئیس‌جمهور لازارو کاردناس و مهماندی دیه‌گو ریورا و فریدا کالو. در کویوآکان (حومه مکزیکوسیتی)، خانه‌ای خرید و به مرکز فعالیت‌های ضداستالینی تبدیل کرد. او کتاب‌های انقلاب خیانت‌شده (۱۹۳۶ – تحلیل بوروکراسی شوروی به عنوان طبقه جدید) و انتقاد از دادگاه‌های مسکو را نوشت.

تروتسکی دادگاه‌های نمایشی مسکو (۱۹۳۶–۱۹۳۸) را که دوستان قدیمی‌اش را به "تروتسکیسم" متهم و اعدام می‌کرد، محکوم کرد. او کمیسیون تحقیق بین‌المللی به ریاست جان دویی (فیلسوف آمریکایی) را سازمان‌دهی کرد که در مکزیک جلسه برگزار کرد و تروتسکی را کاملاً تبرئه نمود.[۷]

در ۱۹۳۸، تروتسکی انترناسیونال چهارم را در پاریس بنیان گذاشت تا جایگزین کمینترن استالینی شود. برنامه انتقالی آن خواستار انقلاب جهانی، دفاع از شوروی در برابر امپریالیسم اما مبارزه با بوروکراسی داخلی بود. انترناسیونال چهارم بخش‌هایی در اروپا، آمریکا و آمریکای لاتین داشت اما کوچک ماند. در تبعید، تروتسکی خانواده‌اش را از دست داد: پسرش لِو سدوف (همکار نزدیک) در ۱۹۳۸ در پاریس ترور شد، سرگئی (غیرسیاسی) در شوروی ناپدید گردید، دخترانش زینایدا و نینا خودکشی کردند یا در اردوگاه‌ها مردند.[۳]

ترور و مرگ

استالین چندین سوءقصد به تروتسکی سازمان‌دهی کرد. در ۲۴ مه ۱۹۴۰، گروهی به رهبری دیوید آلفارو سیکیروس (نقاش مکزیکی و عامل استالین) به خانه کویوآکان حمله کرد و صدها گلوله شلیک کرد، اما تروتسکی و خانواده‌اش زنده ماندند.

در ۲۰ اوت ۱۹۴۰، رامون مرکادر (عامل NKVD با هویت جعلی ژاک مورنارد) به بهانه نشان دادن مقاله، به دفتر تروتسکی رفت و با تبر یخ به سر او ضربه زد. تروتسکی با وجود زخم عمیق، تا بیمارستان مبارزه کرد و به نگهبانان گفت: "این مرد را نکشید، باید حرف بزند!" او ۲۴ ساعت بعد در ۲۱ اوت ۱۹۴۰ درگذشت.

مرگ تروتسکی پایان نمادین نسل اول انقلاب بود. مراسم تشییع او در مکزیکوسیتی هزاران نفر را گرد آورد و خاکسترش در حیاط خانه‌اش دفن شد – جایی که امروز موزه تروتسکی است.[۱][۳]

آثار عمده

لئون تروتسکی - ۳.jpg

تروتسکی یکی از پرکارترین نویسندگان سیاسی قرن بیستم بود و بیش از ۳۰ جلد کتاب، هزاران مقاله، نامه و سخنرانی از خود به جا گذاشت. آثار او ترکیبی از تاریخ‌نگاری دقیق، تحلیل مارکسیستی، ادبیات و خودزندگی‌نامه است:

زندگی من (۱۹۳۰): خودزندگی‌نامه‌ای جذاب و صادقانه که زندگی او را تا تبعید ترکیه روایت می‌کند. یکی از بهترین خودزندگی‌نامه‌های سیاسی قرن. تاریخ انقلاب روسیه (دو جلد، ۱۹۳۰–۱۹۳۲): شاهکار تاریخ‌نگاری که انقلاب فوریه تا اکتبر را گام‌به‌گام و با اسناد فراوان توصیف می‌کند. حتی منتقدان غیرمارکسیست آن را کلاسیک می‌دانند.

انقلاب مداوم (۱۹۳۰): تبیین کامل نظریه اصلی او که انقلاب در کشورهای عقب‌مانده باید بدون توقف به سوسیالیسم و انقلاب جهانی گسترش یابد.

انقلاب خیانت‌شده (۱۹۳۶): تحلیل مشهور بوروکراسی شوروی به عنوان "طبقه جدید" که انقلاب را خیانت کرد – کتابی که پایه نقد تروتسکیستی به استالینیسم شد.

درس‌های اکتبر (۱۹۲۴): تحلیل نقش بلشویک‌ها در قیام ۱۹۱۷ و انتقاد از زینوویف و کامنف.

ادبیات و انقلاب (۱۹۲۴): مجموعه مقالات در مورد هنر، فرهنگ و نقش روشنفکران در انقلاب – دفاع از آزادی هنری در چارچوب مارکسیستی.

آثار متأخر مانند دفاع از مارکسیسم (۱۹۳۹–۱۹۴۰) و تحلیل‌های فاشیسم، جنگ جهانی دوم و برنامه انتقالی انترناسیونال چهارم.

تروتسکی حتی در تبعید، روزانه هزاران کلمه می‌نوشت یا دیکته می‌کرد و آرشیو عظیمی از نامه‌ها و مقالات به جا گذاشت که در Marxists.org موجود است.[۲][۳]

نظریه‌های کلیدی و سهم ایدئولوژیک

تروتسکی سه سهم اصلی به مارکسیسم افزود:

نظریه انقلاب مداوم: در برابر "انقلاب مرحله‌ای" منشویک‌ها، تروتسکی معتقد بود در کشورهای عقب‌مانده مانند روسیه، بورژوازی ضعیف است و پرولتاریا باید رهبری انقلاب دموکراتیک را بر عهده گیرد و آن را مستقیماً به سوسیالیستی تبدیل کند – اما این انقلاب بدون حمایت انقلاب در کشورهای پیشرفته پایدار نمی‌ماند. تحلیل ترمیدور شوروی: تروتسکی انقلاب روسیه را با انقلاب فرانسه مقایسه کرد و ظهور استالین را "ترمیدور" (واکنش بورژوایی) نامید – نه بازگشت سرمایه‌داری، بلکه ظهور بوروکراسی استثمارگر که منافع خود را بر پرولتاریا تحمیل کرد. دفاع از دموکراسی کارگری: تروتسکی همیشه بر شوراها (سوویت‌ها) به عنوان پایه قدرت کارگری تأکید داشت و با دیکتاتوری حزبی تک‌حزبی مخالف بود – ایده‌ای که بعدها در انتقاد از توتالیتاریسم تأثیر گذاشت.

او فاشیسم را "انتقام سرمایه‌داری از تهدید پرولتاریایی" می‌دانست و سیاست جبهه متحد علیه آن را پیشنهاد کرد.[۱][۴]

میراث و تأثیر پایدار

تروتسکی پس از مرگ به نماد مقاومت علیه توتالیتاریسم استالینی تبدیل شد. تروتسکیسم به عنوان جریان جداگانه چپ، در دهه‌های ۱۹۳۰–۱۹۵۰ جنبش‌های مهمی در فرانسه، ویتنام (هو شی مین ابتدا تروتسکیست بود)، بولیوی، سریلانکا و بریتانیا داشت. پس از کنگره بیستم حزب کمونیست شوروی (۱۹۵۶) و افشای جنایات استالین توسط خروشچف، بسیاری از تحلیل‌های تروتسکی (مانند پیش‌بینی پاکسازی‌ها و بوروکراسی) تأیید شد.

در دوران جنگ سرد، تروتسکی بر متفکرانی مانند آیزاک دویچر (نویسنده سه‌گانه مشهور)، ارنست ماندل و تونی کلیف تأثیر گذاشت. ایده‌های او در تحلیل دولت‌های بوروکراتیک پسااستالینی (چین، کوبا، اروپای شرقی) و نقد سرمایه‌داری دولتی کاربرد یافت.

در قرن ۲۱، تروتسکی همچنان موضوع بحث است: برخی او را قهرمان اینترناسیونالیسم و دموکراسی کارگری می‌دانند، برخی دیگر به نقشش در سرکوب کرونشتات و کمونیسم جنگی انتقاد دارند. زندگی او موضوع بیوگرافی‌های متعدد (دویچر، سرویس، فولک)، فیلم‌ها (مانند تروتسکی نتفلیکس) و رمان‌ها است. خانه‌اش در مکزیک موزه است و آرشیوهایش در دانشگاه هاروارد و Marxists.org در دسترس عموم.

تروتسکی تراژیک‌ترین چهره انقلاب روسیه باقی ماند: معمار پیروزی که قربانی همان سیستمی شد که ساخت. میراث او در دفاع از سوسیالیسم دموکراتیک، اینترناسیونالیسم و مبارزه با بوروکراسی همچنان الهام‌بخش جنبش‌های چپ در سراسر جهان است.[۱][۳][۲]

منابع

بیوگرافی‌های اصلی

Service, Robert. Trotsky: A Biography. Harvard University Press, ۲۰۰۹. https://www.hup.harvard.edu/books/9780674036154 Deutscher, Isaac. سه‌گانه: The Prophet Armed (۱۹۵۴)، The Prophet Unarmed (۱۹۵۹)، The Prophet Outcast (۱۹۶۳). Oxford University Press.

دانشنامه‌ها و آرشیوها

"Leon Trotsky." Encyclopædia Britannica. https://www.britannica.com/biography/Leon-Trotsky آرشیو کامل آثار تروتسکی در Marxists Internet Archive. https://www.marxists.org/archive/trotsky/

منابع تاریخی دیگر

Figes, Orlando. A People's Tragedy: The Russian Revolution 1891-1924. Penguin, ۱۹۹۶.

منابع تصویری

برخی تصاویر از Wikimedia Commons انتخاب شده‌اند: https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Leon_Trotsky

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ «Leon Trotsky». بازبینی‌شده در ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵. 
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «Leon Trotsky Internet Archive». بازبینی‌شده در ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵. 
  3. ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ ۳٫۱۰ ۳٫۱۱ Service، Robert. Trotsky: A Biography. Harvard University Press، ۲۰۰۹. 
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ Deutscher، Isaac. The Prophet Armed: Trotsky 1879-1921. Oxford University Press، ۱۹۵۴. 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ Figes، Orlando. A People's Tragedy: The Russian Revolution 1891-1924. Penguin، ۱۹۹۶. 
  6. Deutscher، Isaac. The Prophet Unarmed: Trotsky 1921-1929. Oxford University Press، ۱۹۵۹. 
  7. Deutscher، Isaac. The Prophet Outcast: Trotsky 1929-1940. Oxford University Press، ۱۹۶۳.