علی روزبهانی
علی روزبهانی | |
---|---|
زادروز | ۴ آبان ۱۳۶۶ تهران |
درگذشت | ۴ آبان ۱۴۰۱ تهران |
علت مرگ | شلیک مستقیم نیروهای حکومتی |
آرامگاه | آرامستان بهشت زهرا، تهران |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | مردم تهران و ایران |
علی روزبهانی، (زاده ۴ آبان ۱۳۶۶، تهران – درگذشته ۴ آبان ۱۴۰۱، تهران) جوان ۳۵ سالهای بود که در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، در خیابان بنیهاشم تهران مورد اصابت گلوله مأموران حکومتی قرار گرفت و پس از ۹ روز، بر اثر جراحات وارده در بیمارستان جان باخت. رژیم ایران تلاش زیادی کرد که علی روزبهانی را بسیجی و شهید جمهوری اسلامی جا بزند و در تحویلدهی جسد نیز خانواده او را تحت فشار قرار داده بود، اما خانوادهی علی روزبهانی زیر بار نرفتند. درست در روز چهارم آبان سالروز تولد علی روزبهانی بود و خانوادهاش در صدد جشن تولد وی بودند که خبر تیر خوردن علی را به آنها دادند. گلولههای ساچمهای مأموران سرکوبگر به فک و کمر و نخاع این جانباخته اصابت کرده بود. پدر علی روزبهانی در مراسم چهلم او گفت: از کسی که به پسرم تیر خلاص زده است نمیگذرم. این تیر داغی بر دل من است و از آن نمیگذرم. برادر علی روزبهانی نیز در سخنران خود گفت: کسی که با سنگ جلوی تفنگ میایستد، دلش به ۸۰ میلیون مردم ایران گرم است. مردم ساکت نشوید جلوی اینها. سکوت شما میشود طناب دار محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، سکوت شما میشود ماهان، سکوت نکنید. شرکتکنندگان در این مراسم شعار میدادند: هریک نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه و...
کشتهشدن با تیر مستقیم
علی روزبهانی در روز ۴ آبان ۱۴۰۱، در خیابان بنیهاشم تهران با شلیک مستقیم مأموران سرکوبگر جمهوری اسلامی مجروح شد و سپس در روز ۱۳ آبانماه، بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. گلولههای ساچمهای مأموران حکومتی به فک و کمر و نخاع او اصابت کرده بود. نظام جمهوری اسلامی بهخاطر مذهبی بودن خانوادهی علی روزبهانی، تلاش زیادی کرد که علی روزبهانی را بسیجی و شهید جمهوری اسلامی جا بزند و در تحویلدهی جسد نیز خانواده او را تحت فشار قرار داده بود، اما خانوادهی علی روزبهانی زیر بار نرفتند.[۱]
جانباختن در سالروز تولد
روز چهارم آبان که سالروز تولد علی روزبهانی بود، خانواده علی تدارک تولد او را دیده بودند، اما ساعت پنج و نیم عصر یکی از دوستانش به برادر علی زنگ میزند و میگوید که علی تیر خورده و خودت را برسان. فک علی روزبهانی بر اثر اصابت گلولههای ساچمهای سوراخ شده بود و نمیتوانست حرف بزند و دراز بکشد. به نخاع او نیز گلوله خورده بود و کسی متوجه آن نبود. برادر علی روزبهانی با ۱۱۵ تماس گرفت و درخواست آمبولانس کرد، ولی به او جواب رد دادند و آمبولانس نفرستادند. علی را که هنوز پیراهن مشکی برای چهلم مهسا امینی تنش بود، با تاکسی بردند به بیمارستان گلستان[۱]
شرح برادر علی روزبهانی
محمد، برادر علی روزبهانی میگوید:
«...اورژانس که بودیم مدام باهاش حرف میزدم که نخوابه، علی هم با ایما و اشاره و اشک باهام حرف میزد و میخواست دست و پاهاش رو ماساژ بدم. توی مسیر اورژانس تا اتاق عمل دستمو فشار داد، بیصدا گفت نَریا. گفتم وایمیسم با هم میریم تولدتو بگیریم داش علی... وایسادم، من وایسادم تا شب سرد و تاریک سیزدهم آبان که داداشم خوابید. من حتی وایسادم که بتونم توی مسیر آی.سی.یو تا سردخونه یهبار دیگه تمام جهانم رو بغل کنم و ببوسمش، بگذریم. چون چیزایی که اون ده روز دیدیم رو نمیتونم توی کلمات بریزم اما اگه با آمبولانس برده بودیمش، یا اگه اون بیمارستان اجازه داشت مدارک پزشکیش رو در اختیارمون بذاره، واسه جراحهایی که اعلام آمادگی کرده بودن، یا اصلاً اگه شعار دادن رو با گلوله جواب نمیدادن، شاید الان بابام آنقدر شکسته نمیشد و خواهرام هنوز بوی زندگی میدادن. منم خودمو با علی کردم زیر خاک، این یه ذرهای هم که ازم مونده نگه داشتم واسه خونخواهی داداشم، آنقدر هم مُردم که دیگه از مرگ نترسم.»[۱]
مراسم خاکسپاری علی روزبهانی تحت شرایط امنیتی در بهشت زهرای تهران برگزار شد.
مراسم چهلم
مراسم چهلم علی روزبهانی در روز جمعه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۱، با حضور گسترده مردم بر سر مزار این جانباخته در بهشت زهرای تهران بگزار شد.[۲]
پدر، برادر و خواهران علی روزبهانی در این مراسم سخنرانی کردند. پدر علی روزبهانی گفت:
«از کسی که به پسرم تیر خلاص زده است نمیگذرم. این تیر داغی بر دل من است و از آن نمیگذرم. خود امام حسین هم که علی خادمش بود، بالای خون او درمیآید. من، مادرش، دو خواهر و برادر علی، ۴۰ روز است جز اشک چیزی ندیدهایم. توقع نداشته باشید فراموش کنیم و از انتقام او و کسانی که او را کشتند، بگذریم... ما دیگر از توپ و تفنگتان نمیترسیم.»[۳]
برادر علی روزبهانی در سخنرانی خود، ضمن تشکر از شرکتکنندگان در مراسم چهلم برادرش گفت:
«کسی که با سنگ جلوی تفنگ میایستد، دلش به ۸۰ میلیون مردم ایران گرم است... ساکت نشید جلوی اینها مردم. سکوت شما میشود طناب دار محسن و مجیدرضا، سکوت شما میشود ماهان، سکوت نکنید.»
یکی از خواهران علی روزبهانی گفت که برادرش با اشاره به شعلهور شدن و تداوم قیامها، به او پیام داده و گفته است: به اسمت قسم که دیگر تمام است!
یکی دیگر از خواهران علی روزبهانی گفت که افتخار میکنم که برادرم علی روزبهانی است و سرخم میکنم به راهی که برادرم در آن کشته شد. حالا که این چادر مشکی ملعبه دست کسانی شده که قاتلین برادرم هستند، جانی هستند، ظالم هستند و خون دختران و پسران این مملکت را میریزند، چادرم را از سر بر میدارم. مردم نیز شعار دادند: چه بیحجاب، چه باحجاب / پیش بسوی انقلاب[۳]
همچنین مردم در مراسم چهلم علی روزبهانی در بین سخنرانیهای پدر و برادر او شعار میدادند: هر یک نفر کشتهشه، هزار نفر پشتشه / قسم به سربداران، علی، محسن و یاران / میکشم میکشم، هر آنکه خواهرم کشت[۴]
منابع:
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ روایت محمد روزبهانی از تیر خوردن و جان باختن برادرش - سایت ایران وایر
- ↑ تبدیل مراسم چهلم و هفتم کشتهشدگان خیزش سراسری به کانون اعتراضهای ضدحکومتی - ایندیپندنت فارسی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ سخنان تکاندهنده خانواده علی روزبهانی - سایت ایران امروز
- ↑ برگزاری سه تن از معترضان کشتهشده - سایت رادیو فردا