سیمون بولیوار
سیمون بولیوار | |
---|---|
اولین حضور | در ونزوئلا |
آخرین حضور | در کلمبیا ۱۸۳۰ |
هدف | آزادسازی کشورهای آمریکای جنوبی از امپراتوری اسپانیا |
ایفای نقش توسط | رهبری احزاب مقاومت و جنبشهای مستقل |
لقب | رهاییبخش |
سن | ۴۷ سال |
تاریخ تولد | ۲۴ ژوئیه ۱۷۸۳ |
تاریخ مرگ | ۱۷ دسامبر ۱۸۳۰ |
ویژگی | آزادیخواه و آزادی ساز |
شغل | مبارز حرفهای |
عنوان | رئیس جمهور گران کلمبیا |
همسر | ماریا ترزا آلایزا |
ملیت | ونزوئلایی |
سیمون بولیوار، زاده ۲۴ ژوئیه ۱۷۸۳ (۲ مرداد ۱۱۶۲)، رهبر سیاسی و نظامی ونزوئلایی بود که تأثیر بسیار زیادی در آزادسازی و استقلال کشورهای آمریکای لاتین از امپراتوری اسپانیا داشت. سیمون بولیوار در شهر کاراکاس ونزوئلا، در خانوادهای مرفه به دنیا آمد. وی در سنین جوانی پدر و مادر خود را از دست داد؛ و توسط پرستار و برخی از دوستان خانوادگی از جمله معلمانش، تربیت و بزرگ شد. یکی از معلمان تأثیرگذار او، دان سیمون رودریگز بود که به بولیوار درسهایی از آرمانهای آزادی و روشنگری و استقلال داد. سیمون بولیوار در سن ۱۴ سالگی به آکادمی نظامی پیوست. در سال ۱۸۱۳، اولین فرماندهی نظامی تونخا واقع در کلمبیا به عهده او گذاشته شد. در سن ۳۰ سالگی ونزوئلا را به استقلال رساند و لقب رهاییبخش گرفت. در سال ۱۸۲۱، رئیسجمهور کلمبیا شد، در سال ۱۸۲۴، اسپانیا را شکست داد و کشور پرو را آزاد کرد. یک سال بعد کنگرهی شمال، به افتخار سیمون بولیوار، پرو را جمهوری بولیوی نام نهاد. در سال ۱۸۳۰ از ریاست جمهوری کلمبیا استعفا داد و در ۱۷ دسامبر (۲۶ آذر ۱۲۰۹) همان سال در سن ۴۷ سالگی در سانتابارتا در کنار دریای کارائیب کلمبیا به علت بیماری سل درگذشت.
تحصیلات و ازدواج
سیمون بولیوار در سن ۱۶ سالگی برای ادامه تحصیل به اروپا (اسپانیا) رفت؛ ۳ سال بعد در مادرید با ماریا ترزا آلایزا ازدواج کرد و به زادگاهش بازگشت اما خیلی زود همسرش را از دست داد و بعد از آن دیگر ازدواج نکرد.او دوباره عازم اروپا شد و به فرانسه رفت و در آنجا از سیاستهای ناپلئون تأثیر پذیرفت و تصمیم گرفت امریکای جنوبی را از دست استعمارگران اسپانیایی آزاد کند.[۱]
مبارزات سیمون بولیوار
سیمون بولیوار، در سال ۱۸۰۷، از اروپا به ونزوئلا بازگشت و رهبری احزاب مقاومت و جنبشهای مستقل را به عهده گرفت. بعد از کودتایی که در ۱۹ آوریل ۱۸۱۰، رخ داد، با تشکیل شورای عالی نظامی کاراکاس، استقلال دوفاکتو از سلطه استعماری محقق شد. مبارزه استقلال طلبانهی اصلی مردم ونزوئلا برای آزادی در سال ۱۸۱۰ آغاز شد و فرماندهی آن با ژنرال فرانسیسکو دمیراندا بود. فرانسیسکو از سیمون بولیوار خواست که به ارتش آزادیخواه ونزوئلا با درجه سرگردی بپیوندد. بولیوار با درجه کلنلی به یکی از رهبران اصلی جنبش آزادیبخش ونزوئلا تبدیل شد. در سال ۱۸۱۱ به درجه سرهنگی رسید و در سال ۱۸۱۲، فرمانده پورتو کابلیو شد. سیمون بولیوار به مبارزات آزادیخواهانهاش ادامه داد و کشورهای اکوادور، پرو، کلمبیا، پاناما و بولیوی را آزاد کرد.[۲]
آزادسازی ونزوئلا توسط سیمون بولیوار
سیمون بولیوار در سال ۱۸۱۳، تلاشهایی را برای آزادسازی ونزوئلا از امپراتوی اسپانیا، و برقراری جمهوری آغاز کرد؛ در سال ۱۸۱۴، او با یک نیروی کلمبیایی، بوگوتا را به تصرف خود درآورد اما وطنپرستان ونزوئلایی با کمبود نیرو و ادوات جنگی مواجه شدند که منجر به شکستشان شد. سیمون بولیوار مجبور شد به جامائیکا عقبنشینی کند و در آنجا مورد یک سوء قصد و ترور جدی قرار گرفت ولی جان سالم به در برد. سیمون بولیوار از جامائیکا به کشور هاییتی رفت و در سال ۱۸۱۶، توانست با کمک نیروهایی از کشور هاییتی وارد ونزوئلا شود و یک مبارزه طولانی را آغاز کند.[۳]
اعلام جمهوری ونزوئلا
او در ۲۴ ماه مه، وارد مریدا شد و در روز ۱۵ ژوئن فرمان جنگ و مقاومت تا مرز مرگ را صادر کرد، سرانجام در ۶ ماه اوت ۱۸۱۳، با تصرف کاراکاس با نام آزادیبخش وارد این شهر شد و جمهوری دوم ونزوئلا را تأسیس کرد.[۲]
سیمون بولیوار به دنبال مبارزات خود در سال ۱۸۲۱، موفق شد رئیس جمهور گران کلمبیا ( چند کشور آمریکای لاتین که به تازگی از دست امپراتوری اسپانیا آزاد شده بود) شود. بولیوار در سال ۱۸۲۴، اسپانیا را شکست داد و کشور پرو را هم آزاد کرد؛ و در سال بعد کنگرهی شمال پرو را به افتخار او جمهوری بولیوی نام نهاد.[۳]
منشور جامائیکا
سیمون بولیوار مخالف سرسخت بردهداری بود. او در سال ۱۸۱۵ «منشور جامائیکا» را تنظیم کرد که در آن بر لغو بردهداری و تقسیم قوای سه گانه تأکید شده بود. بولیوار بر این عقیده بود که دولت باید متمرکز و قوی باشد و قوهی چهارمی هم به نام «نیروی اخلاق و ارشاد» بر کشور نظارت کند.[۱]
سخنرانی سیمون بولیوار در ۱۵ فوریه ۱۸۱۹
سیمون بولیوار در یک سخنرانی در کنگره آنگوستورا، اصول انقلابی خود را چنین مطرح کرد:
«بیشتر با حیلهگری بر ما حکومت کردهاند تا با نیرو و قدرت؛ و بیشتر با پلیدی تضعیف شدهایم تا با خرافات. بردگی زادهی تاریکی است، مردم نادان ندانسته باعث نابودی خود میشوند. افراد جاهطلب و خائن از سادهلوحی و تجربهی افرادی که دانش سیاسی، اقتصادی، و مدنی ندارند سوءاستفاده میکنند. آنها توهم کامل را به عنوان واقعیت میپذیرند. آنها بیبند و باری را آزادی، و خیانت را میهنپرستی، و خونریزی را عدالت میپندارند».[۳]
روزهای پایانی سیمون بولیوار
سیمون بولیوار در سال ۱۸۳۰، پیشنهاداتی که مبنی بر ریاست جمهوری مادامالعمر بود را رد کرد و شهروند عادی بودن را انتخاب کرد. او به علت بیماری نتوانست به اروپا برگردد و سرانجام بر اثر بیماری سل در ۱۷ دسامبر همان سال در سن ۴۷ سالگی در کلمبیا درگذشت. سیمون بولیوار در آخرین بیانیهاش به مردم، امید خود را برای اتحاد بیشتر در میان گذاشت: «مردم کلمبیا، آخرین آرزوی من شادی مردم است؛ اگر مرگ من به پایان هواداریهای کورکورانه و تحکیم اتحاد کمک کند، من با آرامش به سمت مرگ پیش میروم».[۳]
نبش قبر سیمون بولیوار
با اینکه عموماً مرگ سیمون بولیوار را به علت بیماری سل میدانند، اما دولت ونزوئلا تحقیقاتی را برای کشف دلیل مرگ او آغاز و اقدام به نبش قبر بولیوار کرد، هوگو چاورز بر این عقیده بود که مرگ او بر اثر بیماری سل نبوده و به قتل رسیده است. به همین خاطر کارشناسان پزشکی قانونی ونزوئلا، بقایای جسد وی را از آرامگاهاش در شهر کاراکاس بیرون آوردند و مورد بررسی و آزمایش قرار دادند؛ هرچند که قتل او هم اگر ثابت میشد، همه کسانی که در توطئهی قتل سیمون بولیوار دست داشتند، بیش از ۱۵۰ سال است که مردهاند.[۴]
مجسمههای سیمون بولیوار
به پاس خدمات و مبارزات آزادیخواهانه سیمون بولیوار، یادبودها و مجسمههای بسیار برای بزرگداشت وی در تمام قارهی آمریکای جنوبی دیده میشود. در تهران نیز خیابانی به نام سیمون بولیوار در منطقه جنتآباد نامگذاری شده است. دو کشور آمریکای جنوبی نیز نام خود را به یاد او نامگذاری کردهاند؛ کشور بولیوی که از بولیوار ریشه گرفته است و کشور ونزوئلا که در واقع نام اصلی و رسمی آن جمهوری بولیواری ونزوئلا است.[۵]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ سیمون بولیوار - وب سایت دویچه وله فارسی
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ سیمون بولیوار - وب سایت تاریخ ما
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ کتاب انسان شریف، سیمون بولیوار - نوشتهی توماس رورک
- ↑ نبش قبر سیمون بولیوار - وب سایت بی بی سی فارسی
- ↑ سیمون بولیوار کیست - وب سایت طرفداری