روز دانشجو
روز دانشجو | |
---|---|
اهمیت |
|
جشنها |
|
تاریخ | ۱۶ آذر |
مرتبط به |
روز دانشجو یادآور سالروز واقعهی ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ و اعتراض دانشجویان ایران در برابر شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد است. در این روز، دانشجویان دانشگاه تهران، سه ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد، و سقوط دولت دکتر محمد مصدق توسط رژیم شاه دست به اعتراض زدند. در شرایطی که شاه سعی میکرد هر گونه اعتراضی را با توجه به قوانین حکومت نظامی و فرمانداری نظامی تحت حاکمیت تیمور بختیار سرکوب کند، دانشجویان دانشگاه تهران، با اعتراض خود، مخالفت خود ابراز کردند. با ورد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران ارتش در محوطه دانشگاه مستقر شد. با اعتراض دانشجویان نیروهای سرکوبگر به سمت دانشجویان شلیک کردند. در جریان این حرکت اعتراضی، ۳ تن از دانشجویان دانشگاه تهران، به نامهای «احمد قندچی»، «مصطفی بزرگ نیا» و «مهدی شریعت رضوی» به ضرب گلوله کشته شدند. از آن پس، ۱۶ آذر بهعنوان روز دانشجو، به روز مقاومت، اعتراض و اعتصاب علیه دیکتاتوری تبدیل شد. پس از انقلاب ضدسلطنتی هر ساله در این روز دانشجویان تظاهرات و تجمع اعتراضی علیه رژیم ایران برگزار میکنند. رژیم جمهوری اسلامی ایران، معمولا پیشاپیش دست به اقداماتی برای جلوگیری از گسترش اینگونه تجمعات در روز دانشجو میزند.
پیشینه ۱۶ آذر روز دانشجو
شانزدهم آذر سال ۱۳۳۲ نقطهای سرفصلی در حرکتهای دانشجویی بود. این سرفصل، خود، نتیجه دهها سال مقاومت و اعتراض دانشجویان بود که آغاز آن به انقلاب مشروطه بازمیگشت.
اولین حضور مؤثر دانشجویان، در نهضت مقاومت دکتر محمد مصدق، برای ملی کردن صنعت نفت است که طی دو دهه ادامه یافت. در پاییز سال ۱۳۲۸ در بحبوحه تلاشهای دکتر مصدق، دانشجویان انقلابی دانشگاه تهران با تشکیل «جبهه دانشجویان ملی و آزادیخواه» به یاری جنبش ملی مردم ایران شتافتند. دو سال بعد، درگرماگرم قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ در حمایت از دولت دکتر مصدق، خیابانهای تهران، شاهد حضور دانشجویانی بود که شعار «یا مرگ یا مصدق» را فریاد میزدند.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، اعتراضات دانشجویی ادامه یافت و در روز ۱۶ مهر ۱۳۳۲ بیش از دو هزار تن از دانشجویان دانشگاه تهران، در اعتراض به دستگیری و محاکمه دکتر مصدق، در سه نقطه تهران (خیابان فردوسی، خیابان پهلوی و چهارراه قوام ) با شعار «مصدق پیروز است» راهپیمایی کردند. در این روز هزاران اعلامیه در پشتیبانی از مصدق در تهران پخش شد. این تظاهرات با هجوم مأموران نظامی و زخمیشدن و دستگیری عدهیی از دانشجویان روبهرو شد.
روز ۱۷ آبان ۱۳۳۲، نخستین جلسه دادگاه دکتر مصدق در پادگان سلطنتآباد تهران تشکیل شد. چند روز بعد، در روز ۲۱ آبان، دانشگاه، مدارس و بازار تهران در اعتراض به این محاکمه بسته شدند و طرفداران مصدق در دانشگاه تهران و خیابانهای مرکزی شهر، از جمله ناصرخسرو، خیام، بوذرجمهری، پهلوی، شاهآباد و بهارستان، راهپیمایی کردند. این راهپیماییها نیز با یورش مأموران حکومت نظامی روبهرو شد وعدهیی از مردم دستگیر شدند.
شرح واقعه ۱۶ آذر
پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ فضای سیاسی دانشگاه بین دو طیف ملی طرفدار دکتر مصدق و نیروهای طیف چپ هوادار حزب توده تقسیم میشد. با شروع سال تحصیلی در مهر ماه ۱۳۳۲ تظاهراتی اعتراضی توسط دانشجویان برگزار شد که هر دو طیف در آن شرکت داشتند. محاکمه دکتر محمد مصدق در بیدادگاه نظامی شاه در ۱۷ آبان همان سال اعتراضات را وارد مرحلهی جدیدی کرد. نهضت مقاومت ملی برای روز ۲۱ آبان فراخوان تظاهرات داد.
و علیرغم هشدار فرمانداری نظامی مبنی بر برخورد با هر گونه تجمع و اعتراضی در روزهای ۲۰ و ۲۱ آبان دانشجویان و بازاریان طی روزهای هجدهم تا بیست و یکم آبان در تهران و تبریز و دیگر شهرها علیه شاه تظاهرات و اعتصاب کردند. [۱]
در تهران ماموران نظامي روز ۲۱ آبان به شدت با تظاهركنندگان برخورد كرده وعده زيادی از دانشجويان وساير تظاهركنندگان را بازداشت كردند. در آن روز علاوه بر ماموران نظامی، اعضای احزاب سومكا و آريا نيز در خيابانهاي اطراف دانشگاه حضورداشتند و نقش لباس شخصی و چماقدار آن روزگار را داشتند.
روز ۳ آذر از طرف دولت زاهدی اعلام شد بزودی ریچاردنیکسون معاون رییس جمهور آمریکا به تهران خواهد آمد. ۲ روز بعد در ۵ آذر بیانیه مشترک ایران و انگلستان در بارهی از سرگیری روابط دو کشور انتشار یافت. این روابط سال قبل در مهر ۱۳۳۱ از سوی دکتر مصدق به دلیل دخالتهای روزافزون انگلستان در امور داخلی ایران قطع شده بود. ۱۰روز بعد از اعلامیه دولت زاهدی، روابط ایران و انگلستان باردیگر از سرگرفته شد و دنیس رایت كاردار انگلستان به تهران وارد شد. [۲]دانشجويان روز ۱۴ آذر در اعتراض به ورود دنيس رايت تظاهرات كردند. این تظاهرات توسط دانشجويان دانشكدههای حقوق و علوم سياسی، دندانپزشكی، فنی، پزشكی و داروسازی پرشور برگزار شد و روز بعد به خارج از دانشگاه كشيده شد. ماموران امنیتی عدهای را بازداشت و تعدادی را نيز مجروح كردند.
روز ۱۶ آذر با تشکیل کلاسها چند سرباز مستقر در پشت پنجره یکی از کلاسها حرکت چند دانشجو را حمل بر مضحکهی خود کردند و با اسلحه به کلاس هجوم بردند و اقدام به شلیک گلوله کردند. با شنیدن صدای گلوله دکتر رحیم عابدی معاون دانشکده فنی دانشگاه تهران زنگ دانشکده را به صدا درآورد و بقیه دانشجویان نیز از کلاسها بیرون ریختند. تیراندازی سربازان سبب مجروح شدن چندین دانشجو شد و خون آنها آمیخته با آب شوفاژهای سوراخ شده بر اثر گلوله سربازان کف راهرو دانشکده را گلگون کرد علاوه بر مجروحان و بازداشت شدگان، سه دانشجوی دانشكده فنی به نامهای «مصطفی بزرگ نيا، مهدی شريعت رضوی واحمد قندچی» براثر اصابت گلوله نيروهای نظامي در خون خود غلطيدند.
همچنین ریچارد نیکسون معاون آیزنهاور از جانب رئیس جمهور برای دیدار رسمی به ایران میآمد تا اعلام کند که «پیروزی سیاسی امیدبخشی در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع شده است» [۳]
برای شاه مهم بود که در چنان شرایطی تسلط خود بر اوضاع کشور پس از کودتا را به همگان نشان دهد. از این رو نظامیان و چتربازان خود را برای سرکوب حرکت اعتراضی دانشجویان به دانشگاه تهران فرستاد.
روز شانزدهم آذر، نیروهای ارتش با هدف کنترل دانشجویان در اطراف و محوطه دانشگاه تهران مستقر شدند.
علی اکبر سیاسی اولین رئیس انتخابی دانشگاه تهران، برای جلوگیری از افزایش درگیری و وارد شدن خسارت به دانشجویان، کلاس های دانشگاه را در این روز تعطیل کرد اما در شرایطی که هنوز تمام دانشگاه از حضور آنها خالی نشده بود، نیروهای ارتش به قصد سرکوب شماری از معترضان وارد محوطه دانشگاه شدند.
سرانجام این اقدام تیراندازی به سوی دانشجویان و کشته شدن سه دانشجوی دانشکده فنی در مقابل ساختمان آن دانشکده بود.
مهدی شریعت رضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا سه داشنجوی دانشگاه تهران بودند که روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ کشته شدند. بر اساس گزارش های موجود رژیم شاه به خانواده این سه دانشجوی اجازه برگزاری مراسم یادبود نداد.
یک روز پس از این واقعه دانشگاه های ایران به نشانه اعتراض و خشم دست به اعتصاب و اعتراض زدند، با این همه دو روز بعد از واقعه، یعنی روز هجدهم آذر، معاون رئیس جمهور آمریکا هم به تهران آمد و در دانشگاه تهران دکترای افتخاری دریافت کرد.
علی اکبر سیاسی رئیس دانشگاه تهران هم بر اساس دست نوشتههایش پس از این واقعه به دیدار محمدرضا شاه رفت و به حمله ارتش به حریم دانشگاه اعتراض کرد.
شاه و حکومت او چنان که دکتر سیاسی میگوید در اقناع و دلجویی از دانشجویان و خانواده های کشته شدگان ناکام ماندند و سالگرد این روز به نمادی برای اعتراض به سرکوب و دخالت خارجی و مهمتر از آن گرامیداشت دانشجویان آزادی خواه بدل شد.
نگرانی محمدرضا شاه از فضای موجود در دانشگاه های ایران از همین سال ها آغاز شد و تا انقلابی که به سقوط او منجر شد ادامه داشت.
شاه معتقد بود که دانشگاه های ایران به خصوص دانشگاه تهران، در حال در اختیار قرار گرفته شدن توسط مارکسیست ها و طرفداران نظام کمونیستی است.
خاطرات رئیس وقت دانشگاه تهران نشان می دهد که شاه اصرار داشت شماری از اساتیدی که به اعتقاد او گرایشات مارکسیستی داشتند، اخراج شوند اما مقاومت رئیس دانشگاه و ادامه بد بینی شاه، روابط دانشگاه و حاکمیت را به مرور سنگین تر و بدبینانه تر کرد.[۴]
روزنامه اطلاعات عصر روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ گزارشی درباره «تظاهرات چند تن از دانشجویان» منتشر و پس از آن اعلامیه فرمانداری نظامی را منعکس کرد که به «تحریکات عناصر اخلالگر و افراطی» اشاره کرده بود. در گزارش این روزنامه آمده بود: «مقارن ساعت ده و ربع بامداد امروز از طرف عدهای از دانشجویان تظاهراتی در دانشگاه علوم صورت گرفت که بلافاصله مامورین فرمانداری نظامی متظاهرین را متفرق ساختند و سیزده نفر از دانشجویان را دستگیر کردند. پس از آن در حوالی دانشکده فنی نیز از طرف چند تن از دانشجویان منتسب به احزاب چپ تظاهراتی انجام شد و چون تظاهرکنندگان با اخطارهای ماموران انتظامی متفرق نشدند و در برابر مامورین مقاومت میکردند بر اثر تیراندازی مامورین ۳ نفر مجروح شدند و هفده نفر هم دستگیر گردیدند. گلوله به سینه و ران مجروحشدگان اصابت کرده و جمعا ۳۰ نفر در دانشگاه دستگیر شدهاند. پس از تظاهرات مزبور وضع دانشگاه آرام گردید و مامورین انتظامی بر اوضاع آنجا مسلط شدند... یک مقام مسئول فرمانداری نظامی تهران درباره تظاهرات امروز به خبرنگار ما اظهار داشت: امروز عدهای از عناصر اخلالگر که منتسب به حزب منحله توده بودند به دانشگاه رفته و عدهای از دانشجویان را مجبور به تظاهرات نمودند و در حال دسته جمعی به مامورین فرمانداری نظامی محافظ دانشگاه که مسلط بر اوضاع بودند حمله کرده، قصد ربودن اسلحه آنها را داشتند و مامورین نیز اقدام به تیراندازی نمودند. مجروحین به بیمارستان شماره دو ارتش اعزام و در آنجا بستری شدهاند... ساعت دو بعد از ظهر امروز خبرنگار ما به بیمارستان شماره ۲ ارتش مراجعه کرد و اطلاع یافت که دو نفر از مجروحین حادثه امروز دانشگاه آقایان مصطفی بزرگنیا و شریعترضوی در اثر اصابت گلوله به ناحیه ریه و سینه و خونریزی شدید فوت کردهاند. جنازه مقتولین ساعت دو و ده دقیقه بعد از ظهر برای تعیین علت مرگ به اداره پزشکی قانونی منتقل گردید. آقای احمد قندچی یکی دیگر از مجروحین که اینک در بیمارستان بستری میباشد، حالش خطرناک است و بطوری که پزشکان معالج اظهار میدارند امید بهبودی وی نیز کم است.»
روایت مهدی بازرگان از ۱۶ آذر
مهدی بازرگان، درباره حوادث روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ میگوید:
نهضت مقاومت ملی قصد داشت فریاد اعتراض مردم ایران را به گوش جهانیان برساند و کوششهای رژیم و حامیان انگلیسی-آمریکایی آن را که میخواستند با مشروع جلوه دادن دولت زاهدی امتیازات مورد نظر خود را در محیط آرام و بدون سر و صدا به دست آورند، خنثی کند. اجرای این برنامه به عهده کمیته هماهنگی دانشگاه تهران واگذار شده بود. تظاهرات ۱۶ آذر بسیار گسترده، پر سر و صدا و تکاندهنده بود؛ برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی با دانشجویان در محوطه دانشگاه در آن روز با تدارکات طرفین صورت گرفت و برخلاف برخوردهای پیش که بیشتر افراد پلیس به مأموریت متفرق کردن دانشجویان به اطراف دانشگاه اعزام میشدند و با آنها درگیری پیدا میکردند، این دفعه نظامیان و سربازان با تدارک قبلی به مأموریت اشغال دانشگاه و سرکوب شدید دانشجویان فرستاده شده بودند، تصور میکنم قصد دولت این بود که با وارد ساختن یک ضربه شدید و کوبنده، از مشکل دانشگاه که به صورت یک پایگاه ضد رژیم درآمده بود، خود را خلاص کنند.
تفضیل قضیه از این قرار است: تظاھرات دانشجویان در اعتراضں به تجدید روابط دولت با انگلیس و نیز اعتراض به ورود ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور آمریکا به ایران، از روز شنبه ۱۴ آذر با ایراد سخنرانی در کلاسها شروع شد. عصر آن روز در دانشکده حقوق علوم، دندانپزشکی، فنی و دانشکدههای داروسازی و پزشکی تظاهرات پرشوری انجام پذیرفت. روز دوشنبه ۱۶ آذر، عده زیادی از افراد نظامی وارد محوطه دانشگاه شدند. دانشجویان به کلاسهای خود رفته بودند و تظاهرات میکردند، ساعتی بعد زنگ دانشکده به صدا در آمد و دانشجویان از کلاسهای خود خارج شده به طرف سرسراها و طبقات اول همکف رفتند. برخورد بین دانشجویان و سربازان از دانشکده فنی که مرکز عمده فعالیتهای دانشگاه بود شروع شد، به همین دلیل دستگاه قصد داشت با سرکوب دانشجویان این دانشکده زهرچشم خود را نشان دهد و دیگر دانشجویان دانشکدهها را سر جایشان بنشاند. به نظر من آن عمل وحشیانه، با طرح و برنامه قبلی تدارک شده بود و منظور اصلی از اشغال دانشگاه سرکوب دانشجویان و ساکت کردن آنها بود، تا قضیه انتخابات مجلس و قرارداد کنسرسیوم را بدون سروصدا تمام کنند. واکنش این جنایت، از سوی دانشگاهیان، مردم ایران و مطبوعات جهان، وسیع بود؛ خشم و غضب و رسوایی برای دولت کودتا به بار آورد. خبرگزاریهای خارجی خبر واقعه را در مطبوعات منتشر کردند، اکثر دانشگاههای معروف دنیا به عنوان همدردی با دانشگاه تهران یک روز تعطیل اعلام نمودند. سیاسی رئیس دانشگاه، در مذاکرات به زاهدی و محمدرضا شاه نسبت به این عمل ننگآور اعتراض کرد.[۵]
۱۶ آذر پس از کودتای ۲۸ مرداد
سرکوب و خفقان چه در دانشگاهها چه در مکانهای دیگر کشور مانع رشد جنبش دانشجویان بود. تا اینکه دانشجویان در تظاهرات اعتراضی به انتخابات مجلس بیستم در سال ۱۳۳۹ شرکت کردند که نتایجش تقلبی خوانده میشد. عدهای از آنان دستگیر شدند. سپس چند هزار دانشجو در تهران و مشهد و تبریز به جنبش اعتراضی برای آزادی دانشجویان بازداشت شده پیوستند و باعث آزادی همکلاسیها و نیز باز شدن دانشگاه تهران شدند که از یک ماه پیش بسته شده بود. از این تاریخ ۱۶ آذر به سالروزی برای همه دانشجویان دانشگاههای ایران تبدیل شد. همچنین از این دوره دانشجویان میکوشیدند در ارتباط نزدیک با جنبش کارگری قرار گیرند. بار دیگر فضای سیاسی جامعه در دانشگاه بازتاب مییافت. یک ماه بعد که دولت در انتخابات مجلس بیست و یکم تعلل میکرد و این از سوی دانشجویان تحدید آزادیهای سیاسی تلقی میشد، دانشجویان دست به تظاهرات زدند. پاسخ دولت بیرحمانه بود. ۲۱ ژانویه ۱۹۶۲ گارد ارتش وارد دانشگاه تهران شد. نتیجه چندین زخمی و مورد بازداشت و بستن دانشگاه بود. دانشگاه سه ماه تعطیل بود. از این تاریخ به بعد و بخصوص پس از سرکوب جنبش ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ سکوت بر دانشگاهها حاکم شد.[۶]
در سالهای بعد تظاهرات و بزرگداشت این روز در ابعاد مختلف در دانشگاههای ایران برگزار میشد، مدارک محدودی از این مراسم وجود دارد.
۱۶ آذر ۱۳۵۶
خبرگزاري فرانسه اعلام كرد: ۲۱ دانشگاه ايران با ۱۷۰ هزار دانشجو يا در حال اعتصاب هستند يا تعطيل شده اند.
۱۶ آذر ۱۳۵۷
مراسم بزرگداشت دانشجويان شهيد واقعه ي شانزدهم آذر ۱۳۳۲ هجري خورشيدي، در دانشگاه تهران، به يك اجتماع بزرگ سياسي عليه ي رژيم پهلوي و سياست هاي آمريكا در ايران، تبديل شد.[۷]
برخورد خمینی با دانشگاهها
خمینی در نطق نوروزی ۱۳۵۹ گفت که انقلاب باید به دانشگاهها برسد. وی پیش از آن در سخنانی گفته بود که تمامی مشکلات جامعه ما از دانشگاهها شروع شده است.
پس از این شعار دادن یک دانشجو در میانه نطق هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز بهانه حمله به دانشگاهها شد. رئيس جمهور بنی صدر سه روز مهلت داد که دانشجویان فعالیتهایشان را متوقف کنند. اما پیش از پایان اولتیماتوم به دانشجویان حمله شد، ۳۷ نفر کشته و صدها نفر زخمی و دستگیر شدند.
خمینی در تابستان ۱۳۵۹ دستور انقلاب فرهنگی را صادر کرد. دانشگاهها سه سال تعطیل شدند. میرحسین موسوی رئیس ستاد انقلاب فرهنگی بود. ستاد انقلاب فرهنگی مامور اسلامی کردن دانشگاهها و از بین بردن فاصله بین دو نظام آموزشی حوزوی و دانشگاهی شد.
کمیتههای پاکسازی مأمور اخراج دانشجویان و اساتید و دیگر کارکنان مخالف و منتقد شدند. بیش از ۵۷ هزار دانشجو از نزدیک به ۱۷۴ هزار دانشجو اخراج شدند. تعداد بالا، اما ناشناختهای از دانشآموزان هیچگاه اجازه تحصیلات عالی را نیافتند. همچنین به گفته عبدالکریم سروش، عضو سابق ستاد انقلاب فرهنگی، دستکم ۷۰۰ استاد دانشگاه از مجموع ۱۲ هزار استاد اخراج شدند.[۶]
دانشگاه در دوران جمهوری اسلامی
در دوره محمود احمدینژاد فضای دانشگاه بستهتر شد. سیستم «ستارهدار کردن دانشجویان» از جمله سیستمهایی بود که هدفش جلوگیری از فعالیت سیاسی و پیشرفت تحصیلی فعالان دانشجویی است. همچنین سیاست جداسازی جنسیتی بیش از پیش اعمال شد که حتی جداسازی مواد درسی برای زن و مرد را دربر میگیرد. در این دوره همچنین اعلام شد که مرحله جدید انقلاب فرهنگی برای اسلامی کردن دانشگاهها آغاز میشود. بیش از ۳۰ تن از دانشجویان چپ در این دوره پس از شرکت در ۱۶ آذر سال ۸۶ دستگیر و اکثرشان محکوم به حبس شدند.[۶] در همین دوران رژیم ایران تلاش کرد با سهمیهبندیهای شدید و وارد کردن تعداد قابل توجهی از عناصر خود از میان بسیجیها فضای دانشگاه را کنترل کند.
روز ۱۶ آذر ۸۸ مصادف با روز دانشجو اغلب دانشگاههای تهران شاهد تجمع و تظاهرات صدها دانشجو بود. همچنین در بیرون دانشگاهها هزاران نفر به سر دادن شعارهای مرگ بر دیکتاتور پرداختند. نیروهای امنیتی با تظاهرکنندگان درگیر شده و گاز اشکآور شلیک کردند و با باتوم به ضرب و شتم مردم و دانشجویان پرداختند. در این تظاهرات به گفته نیروی انتظامی ۲۰۴ نفر دستگیر شدند. اما شاهدین دیده بودند که تنها از دانشگاه امیرکبیر پنج اتوبوس دانشجوی دستگیر شده خارج شده بود.
همچنین در شب ۱۶ آذر ۱۳۸۸ مردم در بسیاری از شهرهای ایران روی پشت بام شعارهای الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور سردادند.
همچنین در این روز معترضان به پاره کردن و آتش زدن تصاویر خمینی پرداختند که انعکاس زیادی تحت عنوان توهین به آیت الله خمینی در رسانههای داخلی داشت.[۸]
وقایع ۱۶ آذر در انقلاب ۱۴۰۱
۱۶آذر امسال در بستر قیام سراسری مردم ایران برای تغییر نظام حاکم برگزار شد.[۹]
۱۶ آذر امسال با سالهای گذشته تفاوتهای زیادی داشت. از جمله این تفاوتها همزمانی ۱۶ آذر با قیامی بود که تمامی مردم از قشرها، ملیتها و مذاهب و اقوام مختلف در سراسر ایران را در خود جای داده بود. دانشجویان دانشگاههای شهرهای مختلف ایران از بلوچستان تا کردستان و از شهرهای جنوبی تا شمالی پیشتاز اعتراضات مردمی بودند. این اعتراضات هر روز اوج تازهای به خود گرفته و رادیکالتر شده است. تهاجم ماموران امنیتی و لباس شخصی به دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و ضرب و شتم و دستگیری برخی دانشجویان نیز نتوانست فریاد دانشجویان را خاموش کند و یا مانع گسترش آن شود.[۱۰]
منابع
- ↑ روزنامه اطلاعات ۲۰ آبان ۱۳۳۲
- ↑ سخنرانی آیزنهاور در کنگره آمریکا پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
- ↑ سایت همبستگی ملی مقاله عبدالعلی معصومی: «بشکن، طلسم حادثه را بشکن»
- ↑ سایت بی بی سی ۱۶ آذر ۱۳۸۸
- ↑ ماهنامه ایران فردا آذر و دی ۱۳۷۱ مقاله دانشجو، دانشگاه و جنبش دانشجویی ، مهدی بازرگان
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۱۶ آذر روز دانشجو «ما صدای تاریخیم» سایت دویچه وله ۷/۱۲/۲۰۱۷
- ↑ روز شمار تاریخ ایران جلد ۳
- ↑ سایت رادیو فردا ۲۹ مهر ۱۳۹۸
- ↑ ۱۶ آذر ناکامی خلیفه درمانده. سربلندی دانشگاه- سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
- ↑ روز دانشجو روز خیزش همه مردم در سراسر کشور- شورای ملی مقاومت ایران