جنگلهای ایران
جنگلهای ایران از اصلیترین سرمایههای ملی کشور هستند. قدمت بسیاری از جنگلهای ایران به هزاران سال میرسد.
ایران دارای ۱۸ میلیون هکتار بوده است که در طول چهل سال حاکمیت جمهموری اسلامی بر اساس آمار اعلام شده از سوی فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) به ۷ میلیون هکتار کاهش یافته است.
جنگلها از ثروتهای بسیار ارزشمند یک کشور محسوب می شوند و منافع بسیار زیادی دارند، از تولید چوب و کاغذ گرفته تا گیاهان دارویی، از زیبایی و لطافت گرفته تا تأثیری که بر اکوسیستم دارند، از حفظ خاک گرفته تا حفظ جان انسانها در برابر سیلابها. اهمیت جنگلها فقط به خاطر زیبایی و اینکه زیستگاه حیوانات هستند، نیست. جنگلها احیا گران آب و هوا هستند. جنگلها نگاهبان آب هستند. خاک جنگل به خاطر گیاهان و فعالیت میکرو ارگانیزمها بالاترین نفوذ پذیری در برابر آب را داراست که این خاصیت سفرههای آب زیر زمینی را سیرآب میکند. ۱ لیتر آب در جنگل ۷ دقیقه در زمین میماند در حالی که در زمینهای معمول تا ۴ ساعت نیز در زمین باقی میماند.
جنگلها برای هوای یک کشور مانند فیلتر عمل میکنند. هر هکتار جنگل تا ۶۸ تن گرد و غبار موجود در هوا را در خود رسوب داده هوای پاکیزه بیرون میدهد. همچنین هر هکتار جنگل سالانه دو و نیم تن اکسیژن تولید میکند. جنگلها مهمترین مانع فرسایش خاک هستند. تشکیل یک سانتی متر خاک در طبیعت ۱۰۰ سال طول میکشد.[۱] این ثروت در ایران در حال نابودی است. هیأت مدیره جنگلبانی ایران گفت، تا ۱۰ سال آینده چیزی به نام جنگلهای شمال وجود نخواهد داشت. همچنین ناسا هشدار داد که تا ۳۰ سال دیگر هیچ جنگلی در سراسر ایران وجود نخواهد داشت.
علت عمدهی نابودی جنگلها در ایران بریدن بیرویه و بیحساب و کتاب درختان برای صادرات چوب توسط آقازادهها و عوامل مرتبط با حکومت است. یکی دیگر از عوامل تخریب جنگلها آتش سوزی در جنگلهاست. بسیاری از این آتش سوزیها توسط نیروهای انتظامی و امنیتی و به طور عمدی به بهانه باز شدن میدان دید در مرزها انجام میشود. جمهوری اسلامی و ارگانهای مسئول در این رابطه و برای اطفاء حریق در جنگلها هیچ کاری انجام نمیدهند و سازمان جنگلبانی در غرب ایران حتی یک هواپیما و یا بالگرد نیز برای این منظور در اختیار ندارد. خاموش کردن جنگلها عمدتا توسط نیروهای مردمی و سازمانهای محیط زیستی مستقل انجام میشود. در بسیاری از موارد نیروهای مردمی که برای خاموش کردن آتش سوزی جنگلها اقدام میکنند توسط نیروهای امنیتی و انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر میشوند. از عوامل دیگر تخریب جنگلها ساختن شهرکهای ویلایی و جاده برای این شهرکها در مناطق جنگلی توسط عوامل وابسته به حکومت و عمدتا آقا زادههاست.[۱]
نابودی جنگلها در ایران عوارض زیست محیطی مخربی داشته که از جمله آنها میتوان به فرسایش بیسابقهی خاک اشاره کرد که ایران از این لحاظ در رتبهی اول جهانی قرار دارد. همچنین نابودی جنگلها و پوشش گیاهی در ایران که از خشکترین کشورهای دنیا است باعث جاریشدن سیلهای ویرانگری در سالهای اخیر شده است.[۲]
استفاده بیرویه از جنگلها
هیأت مدیره جنگلبانی ایران گفت، تا ۱۰ سال آینده چیزی به نام جنگلهای شمال وجود نخواهد داشت. همچنین ناسا هشدار داد که تا ۳۰ سال دیگر هیچ جنگلی در سراسر ایران وجود نخواهد داشت.
علت عمدهی نابودی جنگلها در ایران بریدن بیرویه و بیحساب و کتاب درختان برای صادرات چوب توسط آقازادهها و عوامل مرتبط با حکومت است. یکی دیگر از عوامل تخریب جنگلها آتش سوزی در جنگلهاست. از عوامل دیگر تخریب جنگلها ساختن شهرکهای ویلایی و جاده برای این شهرکها در مناطق جنگلی توسط عوامل وابسته به حکومت و عمدتا آقازادههاست.
به عنوان مثال جنگل ابر که از زیباترین و بینظیرترین جنگلهای ایران است درحال نابودی کامل است. ماجرا از این قرار است که ۷ جاده بین سمنان و گلستان وجود دارد. تعدادی از نمایندگان در مجلس اصرار داشتند که باید یک جاده دیگر بین این دو استان ار وسط جنگل ابر کشیده شود. مردم به این اقدامات و طرح کشیدن جاده اعتراض کردند و میگفتند که جاده نمیخواهند. سپس مشخص شد که عواملی مرتبط یه مقامات بالای حکومتی به دنبال ساخت شهرکهای ویلایی در وسط جنگل ابر هستند و جاده نیز متعلق به همین پروژهی ویلاسازی است. این پروژه به قیمت نابودی یکی از زیباترین و بزرگترین جنگلهای دنیا یعنی جنگل ابر اجرا شد.[۱]
در استان لرستان سالانه ۲ هزار هکتار جنگل نابود میشود، در این استان یک میلیون و ۲۱۷ هزار هکتار جنگل وجود دارد، که از جنگلهای بسیار مرغوب محسوب میشود، جنگلهایی که عمدهی آن از درختان بلوط هستند.[۳]
جنگلها درایران در تیول ولیفقیه است. خمینی در جزوهی المکاسب میگوید که کوهها، درهها، جنگلها، زمینهای بایر و .. از آن امام حکومت اسلامی است که منظور همان ولی فقیه است.
عباس پالیزدار در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، افشا کرد که محمد یزدی در زمان تصدی ریاست قوهی قضاییه در نامهای به فروزش نوشت:
«جناب آقای فروزش حمیدمان بیکار است ترتیبی اتخاذ فرمایید تا از جنگلهای شمال جهت صادرات چوب بهرهمند گردد. حمید یزدی پسر آقای یزدی مدیر کل حوزهی ریاست قوه قضاییه در آن مقطع بود و جنگلهای شمال را به تاراج بردند و رفتند.»
جمهوری اسلامی اعلام کرد که ایران ۱۸ میلیون هکتار جنگل داشت که میزان آن به ۱۲ میلیون هکتار کاهش یافته است. در حالی سازمان جهان فائو اعلام کرد که بر اساس عکسهای هوایی این میزان به ۷ میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است. یعنی ۶۰ درصد از جنگلهای ایران نابود شده است.
سهم هر ایرانی از جنگل الان کمتر از یک دهم هکتار است. این در حالی است که استاندارد جهانی برای هر فرد هشت دهم هکتار است. این به آن معنی است که نفس کشیدن برای هر ایرانی سخت میشود. ذخیره آب زیر زمینی کاهش مییابد و همجنین به معنی افزایش غبار، سیل است.
یوسفی عضو هیأت مدیرهی انجمن ملی جنگلبانی گفت، مجوز قطع درختان جنگلها تا ۵ برابر میزان معمول صادر میشود. سالانه مجوز قطع ۸۰۰ هزار متر مکعب چوب صادر میشود که اکثرا جنگلهای راش و منحصر به فرد ایرانی هستند که در دنبا بی نظیرند و نابودی آنها امکان بازیابی و احیا ندارد.
یک کارشناس محیط زیست گفت از سه سال پیش روند شتابندهی تخریب جنگلهای زاگرس و زوال این اکو سیستم شروع شده است. سازمان جنگلها گفت زوال درختان بلوط به ۳۳ درصد رسیده و بیش از ۳۰ درصد جنگلهای ایران در معرض خشکی و تخریب و نابودی کامل هستند.
به این ترتیب یکی از مهمترین دلایل سیل، خاک و عبار، گرمای هوا، بیآبی و خشک شدن آبهای زیر زمینی نابودی جنگلهاست.
بسیار از کشورها اقدامات پیشگرانهای برای حفط و احیای جنگلها انجام میدهند. به عنوان مثال پاکستان در سالهای اخیر توانسته جنگلهای خود را احیا کند. اقدامات پاکستان عبارتند از تامین نیاز چوب از خارج و متوقف کردن برداشت از جنگلها. کشور امارات که هیچ جنگلی نداشته و بک کشور بیابانی است درحال ساخت یک جنگل استراتژیک است که تا ۲۰۲۰ به بهرهوری خواهد رسید.[۱]
سوختن جنگلهای ایران
در سال ۱۳۹۵براساس گزارش فائو از ۱۸ میلیون هکتار، تنها ۷ میلیون هکتار جنگل در ایران باقی مانده است. در هر ثانیه ۳۶۰ متر مربع از جنگل ها و مراتع ایران تخریب میشوند.
برخی از علل نابودی جنگلها و مراتع، قطع بی حساب و کتاب درختها برای صادرات چوب، جاده کشیها، ویلا سازیها، شهرک سازی که اکثرا توسط باندهای حکومتی و آقازاده ها انجام میشود. سازمان محیط زیست با رشوه گیری، نسبت به تخریب جنگلها چشم پوشی میکند.[۴]
یکی دیگر از علل نابودی جنگلهای ایران آتش سوزی است اما اقدامات جمهوری اسلامی در این زمینه چیزی نزدیک به صفر است. آتش سوزی در جنگلهای ایران عوامل متعددی دارد از جمله اینکه بسیاری از آنها عمدی است و عامل دیگر باز شدن پای انسان به این جنگلها بر اثر ویلاسازی و جادهکشیهای غیر قانوی است که عمدتا به دست عواملی حکومتی و آقازادهها انجام میشود.[۳]
جمهوری اسلامی برای جلوگیری از آتش سوری در جنگلها و خاموش کردن آنها هیچ کاری انجام نمیدهد. در دنیا ما به ازاء هر ۵ هکتار یک جنگل بان وجود دارد اما در ایران ما به ازاء هر ۷۰ هکتاریک جنگلبان وجود دارد. سازمان جنگلبانی هیچ بالگرد یا هواپیمایی برای خاموش کردن آتش جنگلها در اختبار ندارد و این امکانات تماما در اختیار سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی است.
به عنوان مثال برای خاموش کردن آتش در جنگلهای لرستان هواپیمای آب پاش باید از تهران بیاید. کارگزاران جمهوری اسلامی در غرب ایران میگویند، غرب ایران نه هواپیما و نه بالگرد برای اطفاء حریق ندارد. رضا آریایی مدیر کل بحران استان لرستان در این رابطه گفت، حتی برای گرفتن مجوز جهت استفاده از بالگرد مشکل داریم و بالگردها هم فقط برای جابجایی افراد استفاده میشود هزینهی هزار میلیاردی که برای خرید بالگرد هم اختصاص داده شده معلوم نیست چه شده![۴]
طی گزارشی از تلویزیون حکومتی ایران در سال ۱۳۹۵، منطقه ای شامل شهر چهل هزارنفری کام فیروز، چهل روستا، صد هزارهکتار جنگل های بلوط زاگرس و چندین هکتار زمین کشاورزی؛ ققط یک ماشین آتش نشانی دارد که پمپ اصلی آن خراب است. تانکر آن ۲ هزار لیتر گنجایش دارد که هزار لیتر آن هدر میرود و شلنگ هم ندارد به گفته اهالی منطقه اگر اینجا یک منزل مسکونی طعمه حریق شود آنقدر میسوزد تا خاموش شود.[۳]
سالانه بیش از ۱۵ هزار هکتار از جنگل های ایران میسوزند. مدیر کل سازمان حفاظت محیط زیست گلستان، وقتی ۴۰۰هکتار از جنگلهای گلستان سوخت گفت:
«چیزی نشده.۴۰۰ هکتار سوختگی بوده، موردی پیش نیامده!»
برخی آمارهای مربوط به سوختن جنگلها در سال ۱۳۹۵ به شرح زیر است:
۱۸ خرداد ۹۵، جنگلهای منطقه شلالدان در گچساران طعمه حریق شدند
۲۱ خرداد ۹۵، پنجمین باغ و جنگل بزرگ محلات در آتش خاکستر شد.
۲۲ خرداد ۹۵، درهی گردوی اراک در آتش سوخت
۲۶ خرداد۹۵، جنگلهای «تنوم» در آتش سوخت، پرندگان کمیاب آن از بین رفتند
۲۶ خرداد ۹۵، ۲۵۵هکتار از جنگلها و مراتع کهگیلویه و بویراحمد طعمه حریق شدند
۲ تیر ۹۵، آتش جنگل های حاشیه تالابهای پل دختر را سوزاند
۶ تیر۹۵، ۲۵۶ هکتار جنگل خوزستان طعمه حریق شد
۹ تیر۹۵، جنگل های میمه در استان ایلام سوخت
۹ تیر ۹۵، جنگل های بلوط اندیمشک خاکستر و نابود شدند.
این آمار فقط مربوط به ۲۰ روز یعنی از ۱۲ خرداد تا ۹ تیر ۱۳۹۵ است.
رئیس سازمان جنگلها در سال ۹۵ گفت، به طور میانگین سالانه ۳۲۰ میلیارد تومان خسارت مستقیم زیستمحیطی ناشی از آتشسوزی در کشور داریم و برای خاموش کردن آتش سوزی جنگلها حداقل ۳۲ بالگرد نیاز داریم. این در حالی است که کمترین آمار حاکی از این است که ارتش ایران ۹۰۰ بالگرد دارد.
معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگل ها میگوید ۷۲ درصد دلیل آین آتشها نامعلوم است.
نیروی انتظامی، سپاه، اطلاعات نیز مقدار زیادی از جنگلها را به طور عمدی آتش میزنند و علت آن نیز باز شدن میدان دید در مرزها عنوان شده است. آتش زدن عمدی جنگلها توسط سپاه در نقاط مرزی یا جنگل های مختلف کردستان، کرمانشاه و ایلام انجام میشود. در واقع به جای اینکه برای دیدهبانی در مرزها برج بسازند و الزامات دیدهبانی تهیه کنند، جنگلهاکه سرمایه ملی هزاران ساله ایران هستند را آتش میزنند.
تعدادی از نمونههای این اقدام به شرح زیر است:
روز ۱۲ تیر ماه ۹۴، جنگل های زیبای آبیدر سنندج به آتش کشیده شد. نیروی انتظامی در کمک رسانی مردم جهت خاموش کردن آن ممانعت ایجاد کرد.
۳۰مرداد ۹۳، جنگل های میراجی مریوان سوختند. نیروهای انتظامی مستقر در پادگان پیران در نزدیکی روستای سردوشی مانع از خاموش کردن آتش توسط اعضای انجمن سبز چیای مریوان شد.
در عرض چند ماه صدها هکتار از جنگل های مریوان در، بیله، گوشخالی، سروآباد و دهها نقطهی دیگر سوختند. نیروی انتظامی کسانی را که قصد خاموش کردن آتش را داشتند مورد ضرب و شتم قرار داده و گاه دستگیر میکرد.[۴]
سوختن جنگلها در سال ۱۳۹۹
موج جدید آتش سوزی جنگلها و مراتع در ایران از روز ۲ خرداد ۱۳۹۹ در سه نقطه دژسلیمان، پلاک انبارشاهی و تپههای مجاور کوی کارکنان دولت شهرستان گچساران شروع شد. نیروهای مردمی و جنگلبانی و آتش نشانی بدون هیچگونه امکانات پس از ۱۱ ساعت تلاش این آتش سوزی را مهار کردند اما بهدلیل وزش باد و صعبالعبور بودن بعضی از نقاط و نبود امکانات این آتش دوباره شعله کشید. دو روز پس از شروع آتش سوزی سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه گفت که دو دستگاه بالگرد به منطقه اعزام کردهاند.[۵]
آتش سوزی در مناطق مرتعی خائیز که از مناطق حفاظت شده و دارای گونههای متنوع گیاهی و جانوری است از روز پنج شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ آغاز شد. در همین حین آتش سوزی در گچساران دوباره شعله کشید.[۶] جنگلها و مناطق منطقه دیل در شهرستان گچساران نیز یک روز بعد از آن دچار آتشسوزی شد.[۷] روز ۱۶ خرداد ۹۹ بخشی از کوه شلم در منطقه چاله سیاه در شهرستان ایلام دچار حریق شد.[۸] شامگاه پنجشنبه ۱۵خرداد ۹۹بخشی از ارتفاعات منطقه فراشبند دچار حریق شد که به دلیل کمبود امکانات و گسترده بودن آتش تا روز بعد نیز مهار نشد. هیچ نیرو و تجهیزات کمکی از شیراز در این رابطه ارسال نشد و اهالی منطقه خود اقدام به مهار آتش کردند. از صبح جمعه ۱۶ خرداد ۹۹نیز بخشی از مراتع تفیهان و تیون دچار حریق شده است.[۹]
آتش سوزی جنگلهای ماهورباشت در شهرستان یاسوج از روز پنج شنبه ۱۵ خرداد ۹۹ آغاز شد. آتش در بخشهای مرتعی مناطق سرعت داشته و باعث تخریب و نابودی مراتع شد.[۱۰]
خردادماه سال جاری دو آتشسوزی در مناطق تحت حفاظت محیطزیست استان سمنان به وقوع پیوست. که طی آن هشت هزار متر مربع از مناطق شکار ممنوع خنار در آتش سوخت.[۱۱]
روز ۱۳ خرداد ۹۹ دو فقر آتش سوری در محدودهی شهرستان سیروان در ایلام یکی در پارک جنگلی شهر لومار و مورد دیگر در روستای سفید خانی به وقوع پیوست، که همانروز مهار شد. در این حوادث چند هکتار از اراضی کشاورزی طعمه حریق شد.[۱۲]
در آتش سوزی جنگلهای خائیز طی دو روز شعلههای آتش هیچ حریفی نداشتند و مراتع و درختان ارزشمند جنگلهای بلوطی را یک به یک تبدیل به زغال میکردند۷ محیط بانان و دوستداران محیط زیست با دستان خالی به جنگ آتش رفتند و یکی از محیط بانان این منطقه به نام علی آتش دان در نبرد با آتش از ارتفاعات پرتاب شد و به شکل معجزه آسایی زنده ماند.
محمد داسمه دبیر کمیته حقوقی انجمن محیط زیست و دوستداران طبیعت خوزستان از نبود امکانات و عدم اعزام بالگرد آبپاش به منطقه ابراز تأسف کرد. بعد از گذشت ۲۴ ساعت، بالگردی عصر جمعه به خائیز اعزام شد اما نه به منظور اطفا حریق بلکه برای انتقال نیروها و تجهیزات از این منطقه و بعد از انجام یک سورت پروازی اعلام کرد که سوختش پایان یافته و باید به آشیانه بازگردد. بالگرد آبپاش به گفته فرمانده یگان محیط زیست با انجام دو پرواز بر فراز این منطقه حفاظت شده زبانههای آتش را آرامتر کرد اما تعداد پروازهای بالگرد آبپاش کمتر از نیاز این منطقه بود.
عصر روز شنبه خبر رسید که آتش تا حدودی در این منطقه مهار شده است اما پس از گذشت ساعاتی، محمد داسمه از شعله کشیدن آتش از سمت شهرستان بهبهان خبر داد و با ابراز نگرانی از نزدیک شدن این آتش به مناطق بکر و ارزشمندی همچون تنگه خائیز استمداد کمک مجدد داشت.
جمشید محبت خانی فرمانده یگان محیط زیست روز یک شنبه ۱۱ خرداد۹۹، از ضعف مدیریت بحران در کهکیلویه و بویر احمد ابراز تأسف کرد و گفت: در تمامی مراتع و جنگلها اطفا حریق به عهده سازمان جنگل هاست و محیط زیست نمیتواند در این خصوص تصمیم گیری کند. متأسفانه نیروهای محیط زیست اجازه مقابله با آتش را ندارند و باید ابتدا به منابع طبیعی گزارش دهند و این فرصت سوزی باعث گسترش آتش در مناطق میشود. فرمانده یگان محیط زیست با اشاره به اینکه حتی یک ریال از ۱۵ میلیارد تخصیص داده شده برای خرید تجهیزات محیط بانی هزینه نشده، اظهار داشت: ما به دلیل عدم تخصیص بودجه دو سال است برای نیروهای یگان محیط زیست هیچ خریدی نکرده ایم و نیروهای ما در این استان دستگاه دمنده ندارند و با دستان خالی به جنگ آتش رفته اند. همچنین مدیرکل مدیریت بحران خوزستان با بیان این که در پی آتشسوزیهای اخیر بیش از ۲۰۰تماس با تهران داشتیم تا توانستیم بالگرد به خائیز اعزام کنیم[۱۳]
آتشسوزی مراتع اطراف دشتستان و بهدنبال آن مراتع کوه بیرمی خائیز در شهرستان تنگستان و مهار ناشدن آن از سوی حکومت بار دیگر توجه جهانی را نسبت به وضعیت محیطزیست در ایران به خود جلب کرد. آتشسوزی در این منطقهی حفاظتشده و از مهمترین زیستگاههای حیات وحش کهگیلویه و بویر احمد بهدلیل بیکفایتیها و سیاستهای ضد محیطزیستی نظام ولایت فقیه نزدیک به یک هفته طول کشید و مانند بقیهی بحرانهای دیگر از قبیل سیل و زلزله، سرانجام با کمک، همیاری و حضور فعال مردم و به خطر انداختن جانشان مهار شد.
در هفتهی دوم خرداد۹۹ آتش در جنگل خائیز آخرین نمونه نبود. آتشسوزی در جنگلهای دشتستان و گچساران و نیز در جنگل اندیکا، پیشرفت حریق در مراتع روستای چپانلوی شیروان، آتشسوزی جنگلها در ارتفاعات دالاهو و بوستان چیتگر تهران، سوختن مزارع کشاورزی ایلام، پاوه و سمنان را نیز باید به این مجموعه افزود. انتشار عکسهایی از حیوانات و پرندگان سوخته، در فضای مجازی صحنههای اسفباری را خلق کرد. اگر در ایران دولتی مردمی بر سر کار بود، این آتشسوزی با وارد کردن بالگرد میتوانست در همان روز اول مهار شود. گزارشها حاکی است که تنها یک روز پس از آن که آتش به سایر نقاط سرایت کرد، دو بالگرد به منطقه اعزام شد که هر دو دچار نقص فنی شدید بودند. این در حالی است که در مواردی مانند سرکوب و گشت و تعقیب و شلیک به تظاهر کنندگان بالگردهای سپاه و انتظامی آماده به کار هستند و هیچ نقص فنی در کار نیست. کارگزاران دستاندکار در حالی که نبود امکانات، بالگرد آبپاش و محیطبان یا قرقبان و نبود مرکز مانیتورینگ را بهانه میکردند شعلههای سرکش آتش در منطقهی خائیز از کوه سیاه به نخلستانها سرایت کرد و بیش از ۳۰۰نخل را خاکستر نمود. در ادامه ۶۲۰هکتار از مراتع نیز در آتش سوختند.[۱۴]
خشکیدگی جنگلهای ایران
از دیگر عوامل نابودی جنگلهای منطقه زاگرس خشکیدگی است که فقط در استان لرستان ۵۵۰ هزار هکتار از جنگل ها دچار پدیده خشکیدگی شده اند.
مدیر کل منابع طبیعی لرستان ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ به خبرگزاری ایسنا گفت ۲۰ میلیون اصله درخت بلوط در استان لرستان در حال خشکشدن هستند یا کاملاً خشک شدهاند. اما باز هم هیچ کاری در این زمینه انجام نشده است.
رئیس انجمن علمی جنگل هم درباره زوال جنگلهای زاگرس گفت:
«در چند سال اخیر از مجموع شش میلیون هکتار جنگل زاگرسی حدود یک میلیون هکتار از بین رفته است و بازگشت اکوسیستم آن امکان پذیر نیست.»
جنگلهای شمال هم شامل این وضعیت است، در گذشته ۱۳۰ رودخانه دائمی و بیش از ۱۲ تالاب از جنگلهای شمال تغذیه میشدند که اکثر آنها به دلیل نابودی جنگلها یا خشک شدند و یا فصلی شده اند.[۳]
عوارض ناشی از نابودی جنگلهای ایران
ایران به لحاظ جغرافیایی در یکی از مناطق خشک جهان قرار دارد. ایران جزو آخرین کشورها در رده بندی میزان بارندگی و رطوبت قرار دارد. آب، به یک بحران و ابرچالش تبدیل شده است، اما نکته عجیب این که با وجود این میزان کمبود آب، به محض بارندگی سیل زندگی مردم را نابود میکند.
در بارندگیهای معمول در اواخر شهریور و ابتدای مهر ۹۷ به گفته مرتضی سلیمی رییس بخش امداد و نجات هلال احمر، ۱۲ استان آذربایجان شرقی وغربی، اردبیل، اصفهان، خراسان شمالی، خوزستان، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، گلستان، مازندران و همدان تحت تاثیر سیل و آبگرفتگی، قرار گرفتند.
درنیمهی مهرماه ۹۷ هم باران در ۷ استان گیلان، مازندران، گلستان و غرب خراسان شمالی، شمال سمنان، ارتفاعات کرمان و ارتفاعات شرقی تهران بارید اما در استانهای شمالی شامل گیلان، مازندران، گلستان و خراسان شمالی بیشترین خسارت را برجای گذاشت تا آنجا که تعدادی از مردم دار و ندارشان را از دست دادند و دست کم ۹ کشته شدند.
بر اساس تحقیقات علمی دلایل سیل در ایران عبارتست از:
- تخریب بیش از ۳۰ درصد اراضی جنگلی
- از بین رفتن پوشش گیاهی در مراتع که بیش از ۹۰ درصد پوشش گیاهی مراتع ضعیف و درحال تخریب کامل است
- عدم استفاده از سیل بند و دیوارهای محافظ در مناطق سیل خیز
- عدم لای روبی رودخانه و تجمع رسوبات سنگین و غیرطبیعی پشت سدها
- خرابی سیلبندها، سدها و مخازن آب
- مدیریت فقط ۱۰درصد از حوزه آبخیزداری کشور
- تبدیل اراضی منابع طبیعی به کاربریهای ناپایدار مانند اراضی کشاورزی و ویلا سازی
- تصرف و تغییر اراضی در حریم و بستر رودخانه ها ساخت و سازها در حریم و بستررودخانه، ابنیه و احداث تاسیسات راهها
- دست خوردگی حوضه آبریز
ایران بالاترین رتبهی میزان فرسایش خاک در جهان را داراست.
اگر هریک از عوامل بالا را بررسی کنیم خواهیم دید که سیاستهای چپاولگرانه جمهوری اسلامی این بلا را بر سر محیط زیست کشور آورده است. برای نمونه جمهوری اسلامی بهخصوص در سالهای دههی ۸۰ بهشدت به دنبال اتمی شدن بود، از طرفی میدانست که با تحریم روبرو خواهد شد، به همین دلیل برای مقابله با تحریم بسیاری از مراتع و دشتها را برای کاشت گندم شخم زد. در نتیجه ریشهی بسیاری از گیاهان مراتع را از بین برد که باعث فرسایش زمین و خاک شد، جذب آب به شدت پایین آمد در نتیجه با هر بارانی سیل راه میافتاد. با از بین بردن جنگلها میزان نفوذ آب در زمین بسیار کم شد و به همین دلیل هر بارندگی به سیلاب میانجامد. در ایران نابودی محیط زیست به یک ابرچالش تبدیل شده است[۲]
نمایشهای حکومتی درختکاری
درحالی که مهرهها و کارگزاران رژیم از خامنهای گرفته تا بقیه مهرهها و کارگزاران آن، در یک نمایش حکومتی در روز درختکاری، درخت میکارند، و برای نابودی طبیعت و محیط زیست ابراز نگرانی میکنند، اما در عملی سیاستهای آنها باعث نابودی محیط زیست ایران شده است.
درخت بلوط یکی از سودمندترین درختان است مناطق زاگرس زادگاه اصلی این درخت است، در حاکمیت رژیم ولایت فقیه بیش از ۱۹ میلیون اصله درخت بلوط نابود شده است، باتوجه به این که ارزش اکولوژیکی درخت بلوط ۲۰۰ هزار دلار میباشد، خسارت ناشی از نابود شدن درختان بلوط بیش از سه تریلیون و ۸۰۰ میلیارد دلار میباشد، که البته این خسارت مطلقا جبران ناپذیر است و تا نسلهای آینده ادامه دارد.
۸۰ درصد تالابها و رودخانه ها و دریاچهها در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی نابود شدهاند. به لحاظ ارزش اقتصادی، تالابها ۲۰۰ برابر از زمین های کشاورزی ارزشمندتر هستند. تالابها جلوی خشکسالی و ریزگردها را میگیرند، برای آبهای زیرزمینی نقش مهمی دارند و منبع تولید برای حاشیه نشینان آن هستند.
امروزه اهمیت جنگل بر کسی پوشیده نیست، اما جنگلهای ایران با سرعتی وحشتناک در حال نابودی است به نحوی که ناسا اعلام کرد که با این روند برداشت از جنگلهای ایران تا حداکثر ۳۰ سال آینده در ایران جنگلی وجود نخواهد داشت.
در زمینهی آب هم وضعیت به فرا بحران رسیده و یک ابرچالش شده است به نحوی که مقامات جمهوری اسلامی اعتراف میکنند که دچار «ورشکستگی آبی» هستند. سالانه ۸۸ میلیارد متر مکعب در کشور آب تولید میشود ولی مصرف سالانه آن ۹۷ میلیارد متر مکعب است.
همچنین انواع گونههای جانوری نیز در حال نابودی هستند. یوز ایرانی یک نمونه آن است.[۱۵]
در این رابطه عیسی کلانتری رئیس محیط زیست جمهوری اسلامی اعتراف کرد که:
«طی این سالها اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم میشد این رفتار را با منابع طبیعی و محیط زیست انجام نمی داد»[۱۶]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ برنامه دست رو کنی سیمای آزادی - ۲۲ تیر ۱۳۹۵
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ برنامه سیل در ایران از سیمای آزادی - ۱۸ مهر ۱۳۹۷
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ برنامه نابودی جنگلهای ایران از سیمای آزادی - ۱۲ اسفند ۱۳۹۵
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ برنامه دست رو کنی سیمای آزادی - ۲۹ تیر ۱۳۹۵
- ↑ حریق جنگلی از گچساران شروع شد- سلامت نیوز
- ↑ اعزام بالگرد آب پاش سپاه به خائیز/ درگیری عشیره ای عامل آتش سوزی - خبرگزاری مهر
- ↑ آتشسوزی جنگلهای دیل گچساران و کوه خائیز ادامه دارد- دویچه وله فارسی
- ↑ حریق در بخشی از کوه «شلم» ایلام/ اعزام نیروها برای مهار آتش - خبرگزاری مهر
- ↑ آتش سوزی در جنگل های فراشبند ادامه دارد - خبر گزاری مهر
- ↑ جنگلهای ماهور باشت در جولان شعلههای آتش میسوزد - خبرگزاری مهر
- ↑ وقوع ۲ حریق در مناطق جنگلی استان سمنان/ ۴۸ شکارچی دستگیر شدند - خبرگزاری مهر
- ↑ ۲ فقره آتش سوزی در شهرستان سیروان مهار شد - خبرگزاری مهر
- ↑ خطر نابودی حیات وحش جنگلهای زاگرس با ادامه آتشسوزی مهیب - اطلاعات
- ↑ دلسوختگی جنگلهای ایران، در روز جهانی محیطزیست - سایت مجاهد
- ↑ برنامه درختکاری از سیمای آزادی
- ↑ خبرگزار ایسنا ۲۳ مهر ۱۳۹۶