کاظم سامی
دکتر کاظم سامی، (تولد: ۶ شهریور ۱۳۱۴ -درگذشته: ۴ آذر ۱۳۶۷) از منتقدین حکومت جمهوری اسلامی و اولین وزیر بهداری پس از انقلاب ۱۳۵۷ در کابینه مهدی بازرگان بود.
کاظم سامی | |
---|---|
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی | |
مشغول به کار ۱۳۵۷ – ۱۴ آبان ۱۳۵۸ | |
نخستوزیر | مهدی بازرگان |
پس از | منوچهر رزمآرا(حکومت پهلوی) |
پیش از | موسی زرگر |
نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی | |
حوزه انتخاباتی | تهران |
رهبر جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) | |
مشغول به کار ۱۳۴۲ – ۱۳۶۷ | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | کاظم سامی کرمانی ۶ شهریور ۱۳۱۴ مشهد |
درگذشت | ۴ آذر ۱۳۶۷ تهران |
ملیت | ایران |
حزب سیاسی | جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) |
همسر(ان) | سونا امیدی (۱۳۴۹–۱۳۶۷ |
فرزندان | ساناز و سمیرا |
محل تحصیل | دانشگاه تهران |
شغل | سیاستمدار |
مذهب | اسلام |
دکتر کاظم سامی رهبری تشکلی به نام جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) را برعهده داشت و از سیاستمداران ملی - مذهبی ایران بود. وی بزرگ شده مشهد و از نزدیکان فکری افرادی چون محمدتقی شریعتی، طاهر احمدزاده و مهدی بازرگان بود.[۱] کاظم سامی در۴ آذرماه ۱۳۶۷ در مطب خود توسط عوامل جمهوری اسلامی به ضرب چاقو کشته شد.
فعالیت های سیاسی
کاظم سامی عضو جمعیتی به نام کانون نهضت خداپرستان سوسیالیست بود که در سال ۱۳۴۲ جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) نام گرفت. سامی که بعد از سقوط دولت محمد مصدق در سال ۱۳۳۲ و وقایع پس از آن معتقد به مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی بود در سال ۱۳۴۳ مدتی نیز زندانی شد.[۱]
مهدی فتاپور از فعالان سیاسی چپگرا در پیش و پس از انقلاب در این رابطه گفت:
آقای سامی و آقای پیمان و تعدادی از روشنفکران آن زمان که به سوسیالیستهای خداپرست معروف بودند دراوایل سال ۴۳–۴۴ دستگیرشدند. در پرونده اینها اتهام اعتقاد به مبارزه مسلحانه درج شده بود. واقعیت این است که این زمانی بود که بین اکثر مخالفان حکومت پهلوی گرایش به مبارزه مسلحانه پیدا شده بود. این سالها مصادف بود با پیروزی انقلاب کوبا و سپس الجزایر و از سوی دیگر تشدید فشارها در داخل ایران از سال ۴۲ به بعد و زیر ضربه قرار گرفتن احزاب و فعالان سیاسی توسط حکومت پس از گشایش نسبی فضا در اوایل دهه ۴۰. ولی آقای سامی و همراهان وی موقعی که دستگیر شدند اقدام عملی در مبارزه مسلحانه نکرده بودند و فقط در این باره بحث کرده بودند. بعد هم آزاد شدند. من خودم که در سال ۱۳۵۰ بازداشت شدم آقای سامی را در زندان ندیدم و آزاد شده بودند. بعد هم دیگر تمایلی به مبارزه مسلحانه نداشتند، ولی نسبت به سازمانهای فعال در مبارزه مسلحانه مانند سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق برخورد مثبتی داشتن[۱]
علیاکبر معینفر در گفتوگو با «آسمان» روزگاری را روایت میکند که در سالهای ۳۴–۳۵ با کاظم سامی در انجمن اسلامی دانشجویان آشنا شد: «دانشجوی پزشکی بود، دانشجوی فعالی هم بود. قبل از این دوره، یعنی در زمان دانشآموزی هم ارتباطاتی با مرحوم نخشب داشتند و قبل از کودتا هم فعال بودند.» معینفر همچنین از نشریهای سخن میگوید که «به همت انجمن اسلامی دانشجویان» منتشر میشد و او [معینفر] به همراه سامی از اعضای هیات تحریریه آن به شمار میآمدند.[۲]
او بعدها به یاد آورد که دکتر کاظم سامی همان جوانی است که در دیدارهایشان با مهندس بازرگان در زندان او را دیده بودند: «در جریان فعالیتهای بعد از ۲۸ مرداد زندان افتاده بود. در واقع در آن دوره اول زندان مهندس بازرگان بود و خاطرم هست که زمانی که به دیدن مهندس بازرگان میرفتم، با ایشان همبند بودند و در ملاقاتیها میدیدمش.»[۲]
وزیر بهداری دولت بازرگان
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، کاظم سامی اولین وزیر بهداری نظام جمهوری اسلامی شد. وی هنگامی که وزیر بهداری بود در تیرماه سال ۱۳۵۸ طرح «طب ملی» را اعلام کرد که به موجب آن قرار بود هزینه دکتر، دارو و درمان همه ایرانیان از سوی دولت تامین و تاسیس بیمارستان غیردولتی غیرقانونی شود.
وی در هفتم آبان ۱۳۵۸ در اعتراض به عدم تجانس در هیات وزیران و نیز نارضایتی از عملکرد شورای انقلاب و دولت استعفا کرد اگرچه خود مهدی بازرگان و دولتش نیز هشت روز بعد و پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان استعفا کردند.[۱]
شرکت در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری
کاظم سامی در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۵۸ نیز نامزد شد، ولی از مجموع ۱۴ میلیون رای فقط حدود ۸۹ هزار رای به دست آورد و در شمارش آرا پس از ابوالحسن بنی صدر، احمد مدنی، حسن حبیبی، داریوش فروهر و صادق طباطبایی و پیش از صادق قطبزاده قرار گرفت.[۱]
ورود به اولین مجلس
کاظم سامی درابتدای سال ۱۳۵۹ در انتخابات اولین دوره مجلس به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد. وی در این دوره به لحاظ سیاسی به افرادی چون مهدی بازرگان نزدیک بود. کاظم سامی پس از اتمام دوره مجلس اول تا هنگامی که در آذر ۱۳۶۷ در اثر یک سوء قصد کشته شد سمت و مسئولیت سیاسی رسمی نداشت، اما در زمره منتقدین داخل کشور حکومت جمهوری اسلامی تعریف و دستهبندی میشد.[۱]
ترور کاظم سامی
کاظم سامی سرانجام در آذرماه ۱۳۶۷ در مطب خود مورد سوء قصد یک مهاجم قرار گرفت و دو روز بعد با وجود تلاش تیم جراحی و پزشکان درگذشت. قتل او با اعلام خودکشی قاتلش پیچیدهتر شد. بعدها اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشت: «آقای موسوی اردبیلی گزارش داد که در پزشکی قانونی در صحت ادعای خودکشی قاتل دکتر [کاظم] سامی تردید به وجود آمده و احتمال اینکه باندی بودهاند و او را کشتهاند و کشتهاش را حلق آویز کردهاند، وجود دارد.»[۲]
از سویی دیگر فرج سرکوهی در مقالهای آوردهاست:
«در همان روزگار شایع شد که آیت الله منتظری، که هنوز در بافت قدرت اما منتقد حاکمیت بود، بر آن است تا با حمایت از نامزدی کاظم سامی در برابر اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری، تحولاتی سیاسی را زمینهساز شود و بنابر همین شایعات، رقیب، که از محبوبیت دکتر سامی و نفوذ آیتالله منتظری در جامعه آگاه و نگران بود، با قتل بدون محاکمه کاظم سامی او را از سر راه خود برداشته است. هر چند این شایعه قویا تکذیب شده بود.»[۳]
شایان
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ رادیو فردا - قتل مشکوک کاظم سامی و مرگ مشکوکتر قاتل او در سال ۶۷
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ تاریخ ایرانی-زمانۀ نامُراد یک سوسیالیست خداپرست/ کاظم سامی؛ عدالتخواهی که تنها ماند
- ↑ فرج سرکوهی. «گفتههای قاتلان از زبان قربانیان، چرایی قتلهای زنجیرهای». بیبیسی فارسی، ۱۴ دی ۱۳۹۲. بازبینیشده در ۱۵ دی ۱۳۹۲.