کاربر:Hossein/140362صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۴۰: خط ۴۰:
در قسمت ضلع جنوبی زندان قزل قلعه، قرینه آشپزخانه زندان، حمام قرار داشت. حمام یا بهتر بگویم (در مقطعی) شکنجه گاه زندان قزل قلعه در آهنی زنگ زده و قفلی برنجی داشت که همیشه بسته بود. رختکن دلگیرش از دو قسمت سکو و پایین سکو تشکیل می‌شد و زندانیان لباسهای خودشان را روی سکو قرار می‌دادند. سه محوطه کوچک با دو دیوار تیغه ای شیرآهک مالیده از هم جدا می‌شد و در هر کدام چند دوش و شیرآب رسوب زده وجود داشت. یکی از دوشها بزرگتر بود و پائین دوشها یک کاسه گذاشته بودند که آب در آن جمع می‌شد. شیشه های حمام به سمت بیرون آنقدر کثیف بود که اصلاً چیزی دیده نمی‌شد.<ref name=":0" />
در قسمت ضلع جنوبی زندان قزل قلعه، قرینه آشپزخانه زندان، حمام قرار داشت. حمام یا بهتر بگویم (در مقطعی) شکنجه گاه زندان قزل قلعه در آهنی زنگ زده و قفلی برنجی داشت که همیشه بسته بود. رختکن دلگیرش از دو قسمت سکو و پایین سکو تشکیل می‌شد و زندانیان لباسهای خودشان را روی سکو قرار می‌دادند. سه محوطه کوچک با دو دیوار تیغه ای شیرآهک مالیده از هم جدا می‌شد و در هر کدام چند دوش و شیرآب رسوب زده وجود داشت. یکی از دوشها بزرگتر بود و پائین دوشها یک کاسه گذاشته بودند که آب در آن جمع می‌شد. شیشه های حمام به سمت بیرون آنقدر کثیف بود که اصلاً چیزی دیده نمی‌شد.<ref name=":0" />


=== بعضی زندانیان زندان قزل‌قلعه ===
=== زندانیان زندان قزل‌قلعه ===
نام ۳۰۰ زندانی این زندان در خاطرات خانه زندگان آورده شده است. نام تعدادی از آنها از این قرار است: محمود اعتمادزاده معروف به به‌آذین» دکتر سامی» حبیب‌الله پیمان،محمدتقی شریعتی، سعید کلانتری مشعوف، شکرالله پاک‌نژاد، سعید سلطانپور، عزت‌الله سحابی، دکتر عباس شیبانی، داریوش فروهر، شاه‌مراد دلفانی، شاهرخ مسکوب، سرلشکر قرنی، افراد جبهه التحریر خوزستان، مسعود رجوی، غلامحسین ساعدی، صفر قهرمانی، آیت‌الله طالقانی، مهندس بازرگان، بیژن جزنی، هاشمی رفسنجانی، مهدی ابریشمچی، محمد سیدی کاشانی، عباس سورکی، همایون کتیرایی، مهدی سامع، ابوالحسن بنی‌صدر، آیت‌الله لاهوتی، آیت‌الله منتظری و...<ref name=":3" />
نام ۳۰۰ زندانی این زندان در خاطرات خانه زندگان آورده شده است. نام تعدادی از آنها از این قرار است: محمود اعتمادزاده معروف به به‌آذین» دکتر سامی» حبیب‌الله پیمان،محمدتقی شریعتی، سعید کلانتری مشعوف، شکرالله پاک‌نژاد، سعید سلطانپور، عزت‌الله سحابی، دکتر عباس شیبانی، داریوش فروهر، شاه‌مراد دلفانی، شاهرخ مسکوب، سرلشکر قرنی، افراد جبهه التحریر خوزستان، مسعود رجوی، غلامحسین ساعدی، صفر قهرمانی، آیت‌الله طالقانی، مهندس بازرگان، بیژن جزنی، هاشمی رفسنجانی، مهدی ابریشمچی، محمد سیدی کاشانی، عباس سورکی، همایون کتیرایی، مهدی سامع، ابوالحسن بنی‌صدر، آیت‌الله لاهوتی، آیت‌الله منتظری و...<ref name=":3" />


شاهرخ مسکوب شاهنامه را در همین زندان به زندانیان آموخت، مرتضی کیوان از همین زندان به میدان تیرباران برده شد، هوشنگ تیزابی نیز از همین قلعه سرخ عبور کرد. حتی شادروان فروهر و به آذین نیز آن را دیدند و در آن بسر بردند. خسرو روزبه نیز در همین زندان با گروهبان ساقی چهره به چهره شد!<ref name=":1" />
شاهرخ مسکوب شاهنامه را در همین زندان به زندانیان آموخت، مرتضی کیوان از همین زندان به میدان تیرباران برده شد، هوشنگ تیزابی نیز از همین قلعه سرخ عبور کرد. حتی شادروان فروهر و به آذین نیز آن را دیدند و در آن بسر بردند. خسرو روزبه نیز در همین زندان با گروهبان ساقی چهره به چهره شد!<ref name=":1" />
 
==== پیام مسعود رجوی از زندان قزل قلعه ====
مسعود رجوی پس از این‌که به‌علت کارزار گسترده و فعالیتهای برادرش اعدام نشد، در پیامی که ۳اردیبهشت ۵۱ از زندان قزل قلعه ارسال کرد نوشت:
 
هموطنان مبارز، رزمندگان انقلابی، برادران مجاهد
 
به‌عنوان یک مجاهد ناچیز و به اقتضای وظیفه انقلابی و انضباط تشکیلاتی خود را آماده کرده بودم تا ناچیزترین سرمایه خود یعنی جانم را به انقلاب این خلق بزرگ هدیه کنم تا به این ترتیب پیرو صدیقی برای قهرمانان و رزمندگان بزرگواری باشم که با جانبازی و نثار خون خود در ماههای اخیر ثابت کردند که خلق ما تصمیم قطعی را برای نجات زندگیش از تباهی گرفته است تصمیمی که بر اساس آن هر خلقی از لحظه‌ای که مرگ را بر تسلیم مرجح می‌داند شکست ناپذیر شده و پیروزیش تضمین می‌گردد. اما به‌دلیل منافع مادی و تبلیغاتی دیکتاتوری حاکم مخصوصاً در خارج از ایران فعلاً از این سعادت جاویدان محروم شده‌ام.
 
مسعود رجوی در قسمت دیگری از این پیام که در نشریه باختر امروز هم منتشر گردید، ضمن افشای جوسازی و شایعات دشمن، با یادآوری جمله‌ای از یک انقلابی بزرگ گفت: برای ما چه یک حزب، ارتش و یا فرد هر چه بیشتر مورد طعن و لعن و نسبتهای ناروای دشمن واقع شویم مسأله این است که او را بیشتر خشمگین کرده‌ایم، لیکن آنچه در این لحظات مهم است تجدید عهد با شهدای بخون خفته که در آخرین دم لبهای تبدارشان را بوسیده و صدای پرطنین قلبشان را شنیده‌ام و متفقاً سوگند خورده‌ایم:
 
"تا پیروزی" وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
 
و به‌زودی ستمکاران خواهند دانست که چگونه آنها را در هم می‌شکنیم.
 
مسعود رجوی ـ ۳-۲-۱۳۵۱ زندان قزل قلعه<ref name=":5">[https://m.mojahedin.org/id/20283fb9-d081-4729-ab4b-4e41dbbf4fd1 مسعود رجوی و فراز و نشیبهای مبارزه با دو دیکتاتوری]</ref>


=== شکنجه و جنایت در زندان قزل‌قلعه ===
=== شکنجه و جنایت در زندان قزل‌قلعه ===
خط ۵۴: خط ۶۹:
آن روز بازجو که "دکتر جوان بود" خیلی ناراحت شد، شروع کرد با شلاق به من زدن، شلاق سیمی بود من هم با یک پیراهن بودم چون هوا گرم بود وقتی که شلاق را می‎زد پیراهن به بدنم می‎چسبید. گفت: "این مدرک بود تو پاره کردی "، گفتم: "دفتر خودم بود و کاغذ خودم، به تو چه که من آن را پاره کردم، رضاخان مرد و رفت، تو الان به خاطر یک شاه مرده در یک شعری که دیگری آن را گفته مرا بازجویی می‎کنی و کتک می‎زنی ؟!" خلاصه آن روز من عصبانی شدم و آن کاغذ را پاره کردم و او هم عصبانی شد و کتک مفصلی به من زد. در بازجوییها بیشتر مرا تهدید می‎کردند و شکنجه روانی می‎دادند،<ref name=":4" />
آن روز بازجو که "دکتر جوان بود" خیلی ناراحت شد، شروع کرد با شلاق به من زدن، شلاق سیمی بود من هم با یک پیراهن بودم چون هوا گرم بود وقتی که شلاق را می‎زد پیراهن به بدنم می‎چسبید. گفت: "این مدرک بود تو پاره کردی "، گفتم: "دفتر خودم بود و کاغذ خودم، به تو چه که من آن را پاره کردم، رضاخان مرد و رفت، تو الان به خاطر یک شاه مرده در یک شعری که دیگری آن را گفته مرا بازجویی می‎کنی و کتک می‎زنی ؟!" خلاصه آن روز من عصبانی شدم و آن کاغذ را پاره کردم و او هم عصبانی شد و کتک مفصلی به من زد. در بازجوییها بیشتر مرا تهدید می‎کردند و شکنجه روانی می‎دادند،<ref name=":4" />


 
مسعود رجوی در دفاعیاتش گفته است: رئیس زندان قزل قلعه می‌گوید همان‌طور که تابه‌حال گوسفند می‌کشتید با آنها رفتار کنید...<ref name=":5" />
== یادهایی از زندانیان از زندان قزل‌قلعه ==
== یادهایی از زندانیان از زندان قزل‌قلعه ==
در همین قزل قلعه بود که زندانیان مرتبط با '''«عباس شهریاری»''' (مرد هزار چهره) با ناباوری متوجه شدند که وی جاسوس ساواک بوده و لورفتن تشکیلات تهران و بسیاری از دستگیری ها از جمله بیژن جزنی و سعید کلانتری و خیلی های دیگر زیر سر اوست.<ref name=":3" />  
در همین قزل قلعه بود که زندانیان مرتبط با '''«عباس شهریاری»''' (مرد هزار چهره) با ناباوری متوجه شدند که وی جاسوس ساواک بوده و لورفتن تشکیلات تهران و بسیاری از دستگیری ها از جمله بیژن جزنی و سعید کلانتری و خیلی های دیگر زیر سر اوست.<ref name=":3" />  
۱٬۱۶۰

ویرایش