۹٬۸۹۹
ویرایش
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
به عنوان مثال در مقایسه اقتصاد اروپا و ایران میتوان دید که در جامعه آزاد اروپا با اقتصاد باز و آزاد روش پیگیری خواستهها و مطالبات با ایران که اقتصادی بسته دارد متفاوت است. در ایران در زمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]] مبارزه شکل خاص خود را داشت، زیرا رژيم شاه یک رژيم سرمایهداری وابسته بود. اما [[رژیم ولایت فقیه]] وابسته نیست. این رژیم خود را نماینده خدا میداند و استبداد مذهبی را بر تمام کشور مستولی کرده است. [[رژیم ولایت فقیه]] زیر پرده دین و با حربهی مخالفت با خدا تمامی مخالفان را قلع و قمع میکند. | به عنوان مثال در مقایسه اقتصاد اروپا و ایران میتوان دید که در جامعه آزاد اروپا با اقتصاد باز و آزاد روش پیگیری خواستهها و مطالبات با ایران که اقتصادی بسته دارد متفاوت است. در ایران در زمان [[محمدرضا پهلوی|شاه]] مبارزه شکل خاص خود را داشت، زیرا رژيم شاه یک رژيم سرمایهداری وابسته بود. اما [[رژیم ولایت فقیه]] وابسته نیست. این رژیم خود را نماینده خدا میداند و استبداد مذهبی را بر تمام کشور مستولی کرده است. [[رژیم ولایت فقیه]] زیر پرده دین و با حربهی مخالفت با خدا تمامی مخالفان را قلع و قمع میکند. | ||
چرا این اعتقاد از روز اول در بین بعضی از گروههای ایرانی و بعضی از روشنفکران وجود داشت که رژیم ولایت فقیه در ایران ماندگار نیست و عمر کمی خواهد داشت؟ | چرا این اعتقاد از روز اول در بین بعضی از گروههای ایرانی و بعضی از روشنفکران وجود داشت که رژیم ولایت فقیه در ایران ماندگار نیست و عمر کمی خواهد داشت؟ | ||
این سوال بیانگر شناختی واقعی از جامعه ایران است، زیرا سلطنت پهلوی | این سوال بیانگر شناختی واقعی از جامعه ایران است، زیرا سلطنت پهلوی نمایندهی سیستم اقتصادی بورژوا کمپرادور (اقتصاد وابسته به سرمایه داری جهانی و امریکا ) بود، در نتیجه حکومت بعدی که با تغییر این رژیم در جریان انقلاب ۱۳۵۷ بوجود آمد، باید به دنبالش یک سیستم اقتصادی متکاملتر و پیشروتر جایگزین آن میکرد ولی رژیم ولایت فقیه در واقع بازگشت اقتصادی جامعه به قبل از بورژوازی و به دوران فئودالی بود و این پسرفت نشاندهنده شکاف بین بالاییها و پایینیها یعنی جامعه می باشد، چون مردم ایران یک سیستم بورژوازی وابسته را پشت سر گذاشته بودند و انقلاب آنها برای آزادی و برابری بود، در حالیکه در رژیم ولایت فقیه آخوندها و شخص خمینی خواهان حاکمیتی مطلقه بود. نقطه شروع تضاد این دو گرایش با سخنرانی خمینی در سال ۱۳۵۷ علیه بی حجابی و اجباری کردن حجاب و با شعار یا روسری یا توسری، بارز شد. | ||
[[روحالله خمینی|خمینی]] در سال ۶۷ سی هزار زندانی را [[قتل عام ۶۷|قتل عام]] کرد اما رژيم شاه چنین دست بازی در سرکوب نداشت زیرا وابسته به دنیای سرمایه داری بود. | [[روحالله خمینی|خمینی]] در سال ۶۷ سی هزار زندانی را [[قتل عام ۶۷|قتل عام]] کرد اما رژيم شاه چنین دست بازی در سرکوب نداشت زیرا وابسته به دنیای سرمایه داری بود. | ||
ویرایش