۶٬۴۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== محیط خانواده == | == محیط خانواده == | ||
[[پرونده:ناظم ح5.JPG|جایگزین=جوانی ناظم حکمت|بندانگشتی|220x220پیکسل|جوانی ناظم حکمت]] | |||
ناظم حکمت در پانزدهم ژانویه ۱۹۰۲میلادی، برابر با ۲۵ دیماه ۱۲۸۰شمسی، در سلاونیکا، تسالونیکی امروزی در یونان به دنیا آمد.<ref name=":0">[https://eshtrak.wordpress.com/2020/01/27/%D9%86%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85-%DA%86%D8%A7%D8%A8%DA%A9%DB%8C/ ناظم حکمت نماد آزادی و برابری - سایت اشتراک]</ref> | ناظم حکمت در پانزدهم ژانویه ۱۹۰۲میلادی، برابر با ۲۵ دیماه ۱۲۸۰شمسی، در سلاونیکا، تسالونیکی امروزی در یونان به دنیا آمد.<ref name=":0">[https://eshtrak.wordpress.com/2020/01/27/%D9%86%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85-%DA%86%D8%A7%D8%A8%DA%A9%DB%8C/ ناظم حکمت نماد آزادی و برابری - سایت اشتراک]</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۸: | ||
== آغاز سرودن شعر == | == آغاز سرودن شعر == | ||
ناظم حکمت از سن ۱۴ سالگی به سرودن شعر پرداخت. او در ۱۹ سالگی به اتحاد جماهیر شوروی سابق سفر کرد. وی در این سفر از نزدیک با نسل جدید هنرمندان انقلابی آشنا شد؛ و شهامت بیشتری برای ایجاد تحول در شکل و محتوای شعر ترکیه یافت. ناظم حکمت به دنبال فعالیتهای مداوم هنریاش با انتشار اشعار و مقالههای خود در بین مردم و به ویژه جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار شده بود.<ref name=":2">[http://www.raviyan.com/ShowBio/1714.aspx ناظم حکمت - راویان]</ref> | ناظم حکمت از سن ۱۴ سالگی به سرودن شعر پرداخت. او در ۱۹ سالگی به اتحاد جماهیر شوروی سابق سفر کرد. وی در این سفر از نزدیک با نسل جدید هنرمندان انقلابی آشنا شد؛ و شهامت بیشتری برای ایجاد تحول در شکل و محتوای شعر ترکیه یافت. ناظم حکمت به دنبال فعالیتهای مداوم هنریاش با انتشار اشعار و مقالههای خود در بین مردم و به ویژه جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار شده بود.<ref name=":2">[http://www.raviyan.com/ShowBio/1714.aspx ناظم حکمت - راویان]</ref> | ||
=== نخستین شعر === | === نخستین شعر === | ||
ناظم حکمت نخستین شعرش را در سال ۱۹۱۳، تحت عنوان فریاد وطن سرود. خودش در این باره میگوید: <blockquote>«از چهارده سالگی شعر سرودهام. بعضیها انواع گیاهان را خوب میشناسند، بعضیها انواع ماهیها را و من انواع جداییها را. بعضیها نام ستارگان را ازبراَند، من نام حسرتها را…»<ref name=":0" /> </blockquote> | ناظم حکمت نخستین شعرش را در سال ۱۹۱۳، تحت عنوان فریاد وطن سرود. خودش در این باره میگوید: | ||
[[پرونده:سرود نوشندگان.JPG|جایگزین=سرود نوشندگان آفتاب|بندانگشتی|200x200پیکسل|سرود نوشندگان آفتاب]] | |||
<blockquote>«از چهارده سالگی شعر سرودهام. بعضیها انواع گیاهان را خوب میشناسند، بعضیها انواع ماهیها را و من انواع جداییها را. بعضیها نام ستارگان را ازبراَند، من نام حسرتها را…»<ref name=":0" /> </blockquote> | |||
=== انتشار نخستین کتاب شعر === | === انتشار نخستین کتاب شعر === | ||
مجموعه شعر ناظم حکمت به نام "سرود نوشندگان | مجموعه شعر ناظم حکمت به نام "سرود نوشندگان آفتاب" در باکو منتشر شد. همچنین در سال ۱۹۲۹، نخستین مجموعه شعر انقلابی وی با نام "۸۳۵ سطر" چاپ و منتشر شد که نخستین کتاب در ترکیه هم هست. در همین دوران ناظم حکمت با تأثیرپذیری از تئاتر حماسی برتولت برشت، اقدام به نوشتن قطعات نمایشی کرد.<ref name=":0" /> | ||
== آشنایی با درد مردم == | == آشنایی با درد مردم == | ||
خط ۶۹: | خط ۷۲: | ||
== هجرت به شوروی == | == هجرت به شوروی == | ||
[[پرونده:ناظم3.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|196x196پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
نظام حکمت را به خاطر افکار کمونیستی از نیروی دریایی اخراج کردند. وی به عنوان معلم به یکی از دهات آناتولی منتقل شد که همین امر باعث شد که به مردم فقیر بیشتر نزدک گردد. خوانین و افراد با نفوذ محلی از محبوبیت ناظم حکمت احساس خطر کردند؛ و کمبر به قتل او بستند. وی به خاطر محدودیتها و فشارها، بالاخره مجبور شد به روسیه فرار کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۲۵، با پایان جنگ و رئیس جمهور شدن مصطفی کمال در ترکیه، به وطن بازگشت و به چاپ اشعارش در نشریه پرداخت.<ref name=":2" /> | نظام حکمت را به خاطر افکار کمونیستی از نیروی دریایی اخراج کردند. وی به عنوان معلم به یکی از دهات آناتولی منتقل شد که همین امر باعث شد که به مردم فقیر بیشتر نزدک گردد. خوانین و افراد با نفوذ محلی از محبوبیت ناظم حکمت احساس خطر کردند؛ و کمبر به قتل او بستند. وی به خاطر محدودیتها و فشارها، بالاخره مجبور شد به روسیه فرار کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۲۵، با پایان جنگ و رئیس جمهور شدن مصطفی کمال در ترکیه، به وطن بازگشت و به چاپ اشعارش در نشریه پرداخت.<ref name=":2" /> | ||
خط ۷۶: | خط ۸۰: | ||
== دستگیری و زندان == | == دستگیری و زندان == | ||
[[پرونده:ناظم حکمت ران.JPG|جایگزین=محل زندان ناظم حکمت و احمد عارف در ترکیه|بندانگشتی|220x220پیکسل|محل زندان ناظم حکمت و احمد عارف در ترکیه]] | |||
ناظم حکمت دو سال بعد، پس از تصویب قانون عفو عمومی به ترکیه بازگشت، اما به محض ورود به وطنش دستگیر شد. دستگیری ناظم حکمت از سوی دولت ترکیه با انتقادهای شدید داخلی و خارجی مواجه شد که سرانجام دولت ترکیه ناچار شد او را آزاد کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۳۸، به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او چندین ماه را در یک سلول کوچک و ممنوعالملاقات سپری کرد. وی پس از مدتی و در حالی که دوران زندانیش را به سر میبُرد، در محاکمهی دیگری به جرم عصیان علیه حکومت مرکزی به ۲۰ سال زندان دیگر محکوم شد؛ و در آخرین محاکمه، حکم زندان او به ۲۸ سال و چند ماه رسید. این شاعر آزادی روزگار بسیار سختی را در زندان سپری میکرد.<ref name=":2" /> | ناظم حکمت دو سال بعد، پس از تصویب قانون عفو عمومی به ترکیه بازگشت، اما به محض ورود به وطنش دستگیر شد. دستگیری ناظم حکمت از سوی دولت ترکیه با انتقادهای شدید داخلی و خارجی مواجه شد که سرانجام دولت ترکیه ناچار شد او را آزاد کند. ناظم حکمت در سال ۱۹۳۸، به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او چندین ماه را در یک سلول کوچک و ممنوعالملاقات سپری کرد. وی پس از مدتی و در حالی که دوران زندانیش را به سر میبُرد، در محاکمهی دیگری به جرم عصیان علیه حکومت مرکزی به ۲۰ سال زندان دیگر محکوم شد؛ و در آخرین محاکمه، حکم زندان او به ۲۸ سال و چند ماه رسید. این شاعر آزادی روزگار بسیار سختی را در زندان سپری میکرد.<ref name=":2" /> | ||
=== تشکیل کمیتهی نجات === | === تشکیل کمیتهی نجات === | ||
[[پرونده:ناظم9.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|232x232پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
اشعار نظام حکمت از سال ۱۹۴۶، با طُرق مختلف از زندان خارج میشد؛ و پس از ترجمه در مطبوعات فرانسه چاپ و منتشر میگردید. در آن روزگار هیچکدام از مطبوعات ترکیه جرأت و شهامت نداشتند که نام او را بر زبان بیاورند. اشعار نظام حکمت در جهان شور و تلاطم زیادی برانگیخت و روشنفکران و آزادیخواهان مبارز دنیا به اعتراض برخاستند که به دنبال این برانگیختگی در پاریس کمیتهی نجات ناظم حکمت تشکیل شد. این اعتراضات در سطح بینالمللی خشم چهرههای مشهوری مثل ژان پل سارتر، برتولت برشت، پابلو پیکاسو، برتراند راسل و پابلو نرودا را برانگیخت. این افراد سرشناس اعتراضات شدید خود را به دولت ترکیه اظهار داشتند؛ و خواستار آزادی ناظم حکمت از زندان شدند.<ref name=":2" /> | اشعار نظام حکمت از سال ۱۹۴۶، با طُرق مختلف از زندان خارج میشد؛ و پس از ترجمه در مطبوعات فرانسه چاپ و منتشر میگردید. در آن روزگار هیچکدام از مطبوعات ترکیه جرأت و شهامت نداشتند که نام او را بر زبان بیاورند. اشعار نظام حکمت در جهان شور و تلاطم زیادی برانگیخت و روشنفکران و آزادیخواهان مبارز دنیا به اعتراض برخاستند که به دنبال این برانگیختگی در پاریس کمیتهی نجات ناظم حکمت تشکیل شد. این اعتراضات در سطح بینالمللی خشم چهرههای مشهوری مثل ژان پل سارتر، برتولت برشت، پابلو پیکاسو، برتراند راسل و پابلو نرودا را برانگیخت. این افراد سرشناس اعتراضات شدید خود را به دولت ترکیه اظهار داشتند؛ و خواستار آزادی ناظم حکمت از زندان شدند.<ref name=":2" /> | ||
خط ۸۷: | خط ۹۳: | ||
== آزدای از زندان == | == آزدای از زندان == | ||
[[پرونده:ناظم ح4.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|211x211پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
نظام حکمت سرانجام پس از ۱۳ سال در حالی که مبتلا به بیماری قلبی و ذاتالریه بود، آزاد شد. او که شعرهایش برای آزادی و انسانیت بود، پس از آزادی میدانست که او را همینطور نخواهند گذاشت. | نظام حکمت سرانجام پس از ۱۳ سال در حالی که مبتلا به بیماری قلبی و ذاتالریه بود، آزاد شد. او که شعرهایش برای آزادی و انسانیت بود، پس از آزادی میدانست که او را همینطور نخواهند گذاشت. | ||
خط ۹۷: | خط ۱۰۴: | ||
== ازدواج == | == ازدواج == | ||
[[پرونده:نظام ح4.JPG|جایگزین=ناظم حکمت و همسرش ورا ولادیمرونا|بندانگشتی|215x215پیکسل|ناظم حکمت و همسرش ورا ولادیمرونا]] | |||
نظام حکمت در شوروی با زنی بهنام "ورا ولادیمیرونا تولیاکووا" ازدواج کرد. ورا، که همسر دوم نظام بود، ۲ یا ۳ هفته پس از مرگ ناظم حکمت، به صورت مخفی شروع به نوشتن گفتگوهای خود با ناظم نمود. بعدها تمامی نوشتههایش در یک کتاب هزار صفحهای جمعآوری شد. عزیزنسین نویسندهی شهیر ترکیه به همسر ناظم حکمت پیشنهاد کرد که عنوان کتابش را "گفتوگویی با ناظم پس از مرگ" انتخاب کند. این کتاب ۲۲ سال اجازهی چاپ و انتشار نیافت. همچنین بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۰، هیچ کتابی دربارهی ناظم حکمت منتشرنشد.<ref name=":2" /> | نظام حکمت در شوروی با زنی بهنام "ورا ولادیمیرونا تولیاکووا" ازدواج کرد. ورا، که همسر دوم نظام بود، ۲ یا ۳ هفته پس از مرگ ناظم حکمت، به صورت مخفی شروع به نوشتن گفتگوهای خود با ناظم نمود. بعدها تمامی نوشتههایش در یک کتاب هزار صفحهای جمعآوری شد. عزیزنسین نویسندهی شهیر ترکیه به همسر ناظم حکمت پیشنهاد کرد که عنوان کتابش را "گفتوگویی با ناظم پس از مرگ" انتخاب کند. این کتاب ۲۲ سال اجازهی چاپ و انتشار نیافت. همچنین بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۰، هیچ کتابی دربارهی ناظم حکمت منتشرنشد.<ref name=":2" /> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۱۰: | ||
== سبک و ویژگیهای شعر == | == سبک و ویژگیهای شعر == | ||
[[پرونده:نظام8.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|217x217پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
ناظم حکمت با خلق وزنی مدرن، محتوای انقلابی و عصیانگر شعر خود را از اسارت قوافی رهانید. او با این ابتکار یک سبک نو و تحول و دگرگونی بنیادی در شعر معاصر ترکیه بوجود آورد. این سبک شعری نقطهی عزیمت و حرکت اغلب شاعرانی شد که پس از او در پهنهی ادبیات ترکیه قدم به میدان گذاشتند. | ناظم حکمت با خلق وزنی مدرن، محتوای انقلابی و عصیانگر شعر خود را از اسارت قوافی رهانید. او با این ابتکار یک سبک نو و تحول و دگرگونی بنیادی در شعر معاصر ترکیه بوجود آورد. این سبک شعری نقطهی عزیمت و حرکت اغلب شاعرانی شد که پس از او در پهنهی ادبیات ترکیه قدم به میدان گذاشتند. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۲۴: | ||
== سیری در اندیشه ناظم حکمت == | == سیری در اندیشه ناظم حکمت == | ||
[[پرونده:ناظم ح3.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|260x260پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
نظام حکمت از ادیبان شرقی بود که از '''[[حافظ]]''' و '''[[مولوی|مولانا جلاالدین بلخی]]''' تأثیر پذیرفته بود. او با اندیشههای صوفیگری و عرفان ایرانی بسیار آشنا بود؛ و نگاهی بسیار عاشقانه و در عین حال فلسفی به زندگی داشت. | نظام حکمت از ادیبان شرقی بود که از '''[[حافظ]]''' و '''[[مولوی|مولانا جلاالدین بلخی]]''' تأثیر پذیرفته بود. او با اندیشههای صوفیگری و عرفان ایرانی بسیار آشنا بود؛ و نگاهی بسیار عاشقانه و در عین حال فلسفی به زندگی داشت. | ||
ورا ولادیمیرونا همسر دوم ناظم حکمت در وصف او گفته است:<blockquote>«اولین بار ناظم را در سال ۱۹۵۵ دیدم. در تمام عمرم فقط یک بار با مردی مثل ناظم آشنا شدم. او انسان واقعی بود. با شور و شوق دربارهی ادبیات، هنر، نقاشی و سیاست حرف میزد. متفکر بزرگی بود؛ و با بیان اندیشههایش هر مخاطب تشنهای را سیراب میکرد. هیچکس مثل او نبود. همه یا فقط در مورد سیاست حرف میزدند یا فقط دربارهی هنر…»<ref name=":4" /> </blockquote>همسر ناظم حکمت در جای دیگر مینویسد:<blockquote>«ناظم با این که داروهای خوابآور زیادی مصرف میکرد، نمیتوانست بیشتر از چهار، پنج ساعت چشم روی هم بگذارد و بخوابد. این بیخوابیها تماماً ناشی از شبهای بیخوابی او در زندان و بیمارستانها بود. معمولاً شبها احساس بدی داشت. بیشتر از این میترسید که توی خواب بمیرد. در لحظاتی که بیدار بود به خوبی میتوانست به خودش مسلط باشد؛ و در برابر مرگ ایستادگی کند. او دائم به مرگ میاندیشید، و در عین حال با شتاب تمام پیش میرفت و زندگی میکرد. سیر و سفر جزو لاینفک زندگیاش شده بود. وقتی هم که جایی نمیرفت، مدام در کنفرانسها شرکت میکرد؛ و خانهی ما همیشه محل اجتماع دوستان بود، حتی شبها بعد از خوابیدن یا رفتن دوستان و یا همیشه بعد از تمام کردن کارهای روزانهاش، دوست داشت با هم بیرون برویم. آخر سر، نیمههای شب یعنی موقعی که بایست استراحت میکردیم، روی ایوان درازمیکشید؛ و با من ترکی حرف میزد.<ref>[http://biografiaka.akairan.com/biography/superstar/201611615759.html ناظم حکمت، شاعر مبارز و پدر شعر نوین ترکیه - سیات آکا ایران]</ref> </blockquote>ناظم حکمت صلح و آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی را فقط برای ملت خودش نمیخواست، بلکه آرمان او فرامرزی و فرا ملیتی بود. همچنانکه در مقدمهی یکی از کتابهایش، پیوند و اتحاد خود با مبارزات دیگر خلقهای تحت سرکوب و ستم را از روزنهی مبارزات مردم خود مورد تصریح قرار میدهد و مینویسد: <blockquote>«نویسنده این کتاب قلبش را، قلمش را، اندیشه و سراسر زندگیش را به خلق کشور خود بخشیده است. اما در عین حال، ورای حد مرز و بوم، اسم و مکان جغرافیایی، نژاد و ملیت، مبارزه همه خلقها را در راه کسب آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و صلح در اشعار خود ستوده است. پیروزی آنان را پیروزی خلق خود و شکستشان را، شکست مردم خود میداند.»</blockquote>ناظم حکمت در یکی از شعرهایش با زبانی ساده و روان، پیوندهای طبقاتی را در ورای محدوده و مرزهای ملی ببینید که چگونه در یکی از اشعارش به زبانی ساده پیوندهای طبقاتی را ورای مرزها و محدوده های ملی متمایز و برجسته میسازد: | ورا ولادیمیرونا همسر دوم ناظم حکمت در وصف او گفته است:<blockquote>«اولین بار ناظم را در سال ۱۹۵۵ دیدم. در تمام عمرم فقط یک بار با مردی مثل ناظم آشنا شدم. او انسان واقعی بود. با شور و شوق دربارهی ادبیات، هنر، نقاشی و سیاست حرف میزد. متفکر بزرگی بود؛ و با بیان اندیشههایش هر مخاطب تشنهای را سیراب میکرد. هیچکس مثل او نبود. همه یا فقط در مورد سیاست حرف میزدند یا فقط دربارهی هنر…»<ref name=":4" /> </blockquote>همسر ناظم حکمت در جای دیگر مینویسد:<blockquote>«ناظم با این که داروهای خوابآور زیادی مصرف میکرد، نمیتوانست بیشتر از چهار، پنج ساعت چشم روی هم بگذارد و بخوابد. این بیخوابیها تماماً ناشی از شبهای بیخوابی او در زندان و بیمارستانها بود. معمولاً شبها احساس بدی داشت. بیشتر از این میترسید که توی خواب بمیرد. در لحظاتی که بیدار بود به خوبی میتوانست به خودش مسلط باشد؛ و در برابر مرگ ایستادگی کند. او دائم به مرگ میاندیشید، و در عین حال با شتاب تمام پیش میرفت و زندگی میکرد. سیر و سفر جزو لاینفک زندگیاش شده بود. وقتی هم که جایی نمیرفت، مدام در کنفرانسها شرکت میکرد؛ و خانهی ما همیشه محل اجتماع دوستان بود، حتی شبها بعد از خوابیدن یا رفتن دوستان و یا همیشه بعد از تمام کردن کارهای روزانهاش، دوست داشت با هم بیرون برویم. آخر سر، نیمههای شب یعنی موقعی که بایست استراحت میکردیم، روی ایوان درازمیکشید؛ و با من ترکی حرف میزد.<ref>[http://biografiaka.akairan.com/biography/superstar/201611615759.html ناظم حکمت، شاعر مبارز و پدر شعر نوین ترکیه - سیات آکا ایران]</ref> </blockquote> | ||
[[پرونده:ناظم5.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|260x260پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
ناظم حکمت صلح و آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی را فقط برای ملت خودش نمیخواست، بلکه آرمان او فرامرزی و فرا ملیتی بود. همچنانکه در مقدمهی یکی از کتابهایش، پیوند و اتحاد خود با مبارزات دیگر خلقهای تحت سرکوب و ستم را از روزنهی مبارزات مردم خود مورد تصریح قرار میدهد و مینویسد: <blockquote>«نویسنده این کتاب قلبش را، قلمش را، اندیشه و سراسر زندگیش را به خلق کشور خود بخشیده است. اما در عین حال، ورای حد مرز و بوم، اسم و مکان جغرافیایی، نژاد و ملیت، مبارزه همه خلقها را در راه کسب آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و صلح در اشعار خود ستوده است. پیروزی آنان را پیروزی خلق خود و شکستشان را، شکست مردم خود میداند.»</blockquote>ناظم حکمت در یکی از شعرهایش با زبانی ساده و روان، پیوندهای طبقاتی را در ورای محدوده و مرزهای ملی ببینید که چگونه در یکی از اشعارش به زبانی ساده پیوندهای طبقاتی را ورای مرزها و محدوده های ملی متمایز و برجسته میسازد: | |||
من و بقال سرگذرمان را | من و بقال سرگذرمان را | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۶۲: | ||
=== نگرش به آزادی === | === نگرش به آزادی === | ||
[[پرونده:ناظم6.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|220x220پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
آن چیزی که نام ناظم حکمت را بر سر زبانها انداخت و در سراسر جهان به شهرت رساند و شخصیت او را نزد مردمان برجسه کرد، باور و اعتقاد او به اصل آزادی، حرمت و ارزشهای انسانی بود؛ و خودش هم به ارزش آزادی به عنوان یک اصل خدشهناپذیر در زندگی یقین داشت و آن را حق مسلم و ضروری هر فرد برای زندگی میدانست. ردپای باورهای انسانی و آزادیخواهانه ناظم حکمت به روشنی در آثارش به عنوان یک هنرمند متعهد، پیدا بود. | آن چیزی که نام ناظم حکمت را بر سر زبانها انداخت و در سراسر جهان به شهرت رساند و شخصیت او را نزد مردمان برجسه کرد، باور و اعتقاد او به اصل آزادی، حرمت و ارزشهای انسانی بود؛ و خودش هم به ارزش آزادی به عنوان یک اصل خدشهناپذیر در زندگی یقین داشت و آن را حق مسلم و ضروری هر فرد برای زندگی میدانست. ردپای باورهای انسانی و آزادیخواهانه ناظم حکمت به روشنی در آثارش به عنوان یک هنرمند متعهد، پیدا بود. | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۷۹: | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
[[پرونده:سنگ قبر ناظم.JPG|جایگزین=سنگ قبر ناظم حکمت|بندانگشتی|250x250پیکسل|سنگ قبر ناظم حکمت]] | |||
ناظم حکمت سرانجام در روز ۳ ژوئن ۱۹۶۳میلادی، برابر با ۳۰ خردادماه ۱۳۴۲ شمسی، بر اثر حملهی قلبی در مسکو درگذشت. پیکر او در گورستان معروف نوودویچی در مسکو خاکسپاری شد. در این گورستان که به مشاهیر سیاسی، ادبی و اجتماعی اختصاص دارد، شاعر معروف ایرانی ابوالقاسم لاهوتی مدفون است. البته نظام حکمت در وصیتنامه خود در قالب شعری نوشت بود: <blockquote>«مرا در آناتولی، در یک قبرستان روستا دفن کنید؛ و در صورت امکان یک چنار بالای سرم کافی است.»<ref name=":1" /> </blockquote> | ناظم حکمت سرانجام در روز ۳ ژوئن ۱۹۶۳میلادی، برابر با ۳۰ خردادماه ۱۳۴۲ شمسی، بر اثر حملهی قلبی در مسکو درگذشت. پیکر او در گورستان معروف نوودویچی در مسکو خاکسپاری شد. در این گورستان که به مشاهیر سیاسی، ادبی و اجتماعی اختصاص دارد، شاعر معروف ایرانی ابوالقاسم لاهوتی مدفون است. البته نظام حکمت در وصیتنامه خود در قالب شعری نوشت بود: <blockquote>«مرا در آناتولی، در یک قبرستان روستا دفن کنید؛ و در صورت امکان یک چنار بالای سرم کافی است.»<ref name=":1" /> </blockquote> | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۸۶: | ||
== آثار ناظم حکمت == | == آثار ناظم حکمت == | ||
آثار نظام حکمت به بیش از ۳۰ زبان زندهی دنیا ترجمه و چاپ شده است. اما تا وقتی که او زنده بود، نگذاشتند در وطن و به زبان خودش منتشر شود. آنتونیو گاموندا شاعر مشهور اسپانیایی که فقر کودکی و سختی و رنج و درد دوران را در شعر به تصویر کشیده و برندهی جایزه ۱۲۰ هزار دلاری سروانتس در سال ۲۰۰۷ است، آثار ناظم حکمت را به اسپانیایی ترجمه کرده است.<ref name=":5">[http://www.farmehrpub.ir/portfolio/%D9%86%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA/ ناظم حکمت - سایت فرمهر]</ref> | آثار نظام حکمت به بیش از ۳۰ زبان زندهی دنیا ترجمه و چاپ شده است. اما تا وقتی که او زنده بود، نگذاشتند در وطن و به زبان خودش منتشر شود. آنتونیو گاموندا شاعر مشهور اسپانیایی که فقر کودکی و سختی و رنج و درد دوران را در شعر به تصویر کشیده و برندهی جایزه ۱۲۰ هزار دلاری سروانتس در سال ۲۰۰۷ است، آثار ناظم حکمت را به اسپانیایی ترجمه کرده است.<ref name=":5">[http://www.farmehrpub.ir/portfolio/%D9%86%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA/ ناظم حکمت - سایت فرمهر]</ref> | ||
[[پرونده:نظام3.JPG|جایگزین=داستان یک وان|بندانگشتی|160x160پیکسل|داستان یک وان]] | |||
[[پرونده:ناظم1.JPG|جایگزین=از چهار زندان|بندانگشتی|178x178پیکسل|از چهار زندان]] | |||
[[پرونده:نظام4.JPG|جایگزین=زرد کاهی|بندانگشتی|170x170پیکسل|زرد کاهی]] | |||
[[پرونده:شمشیر دا.JPG|جایگزین=شمشیر داموکلس|بندانگشتی|145x145پیکسل|شمشیر داموکلس]] | |||
[[پرونده:نظام2.JPG|جایگزین=نامههای زندان|بندانگشتی|183x183پیکسل|نامههای زندان]] | |||
آثار ناظم حکمت شامل چندین مجموعه کتابهای شعر و قصیده، رمان، شرح حال و نمایشنامه است که کماکان در اوج آسمان ادبیات ترکیه میدرخشد.<ref name=":1" /> | آثار ناظم حکمت شامل چندین مجموعه کتابهای شعر و قصیده، رمان، شرح حال و نمایشنامه است که کماکان در اوج آسمان ادبیات ترکیه میدرخشد.<ref name=":1" /> | ||
* ابر دلباخته | * ابر دلباخته | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۲۹: | ||
* آدم فراموش شده | * آدم فراموش شده | ||
* فرهاد و شیرین و عوضی…<ref name=":5" /> | * فرهاد و شیرین و عوضی…<ref name=":5" /> | ||
[[پرونده:نظام5.JPG|جایگزین=کتاب خون حرف نمیزند|بندانگشتی|160x160پیکسل|کتاب خون حرف نمیزند]] | |||
=== خون حرف نمیزند === | === خون حرف نمیزند === | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۴۲: | ||
موتورها را | موتورها را | ||
[[پرونده:نظام ح1.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|181x181پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
در آبی آبها براه خواهیم انداخت، بچهها | در آبی آبها براه خواهیم انداخت، بچهها | ||
خط ۲۳۵: | خط ۲۵۴: | ||
چه معرکهایست | چه معرکهایست | ||
[[پرونده:ناظم ح6.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|220x220پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
۱۶۰! مایل را با بوسه پیمودن | ۱۶۰! مایل را با بوسه پیمودن | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۷۲: | ||
ناگهان در سرسرای هُتلی، خواب میبینم. | ناگهان در سرسرای هُتلی، خواب میبینم. | ||
[[پرونده:ناظم7.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|179x179پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
ناگهان درختی در پیادهرو به پیشانیام میخورد. | ناگهان درختی در پیادهرو به پیشانیام میخورد. | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۸۶: | ||
و هر بار تویی که پیش چشمم میآیی. | و هر بار تویی که پیش چشمم میآیی. | ||
[[پرونده:نظام1.JPG|جایگزین=ناظم حکمت|بندانگشتی|178x178پیکسل|ناظم حکمت]] | |||
<nowiki>***</nowiki> | <nowiki>***</nowiki> | ||
ویرایش