۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
زندانیان این نوع برخورد زندانبان با زندانی را ناشی از یک رابطه دوستانه که به نوبه خود محصول درهمشکستگی و همکاری با زندانبان است میدانند. او در صفحه ۱۴۶ همین کتابش مینویسد: | زندانیان این نوع برخورد زندانبان با زندانی را ناشی از یک رابطه دوستانه که به نوبه خود محصول درهمشکستگی و همکاری با زندانبان است میدانند. او در صفحه ۱۴۶ همین کتابش مینویسد: | ||
ﻓﮑﺮ ﮐﺮدم ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ اﻣﺘﺤﺎن ﮐﻨﻢ و روزﻧﻪاﯼ را ﺑﺎز بگذارم. رو ﺑﻪ ﻧﻴﺮﯼ گفتم : ﺣﺎﺿﺮم در ﺻﻮرت ﺁزادﯼ ﺗﻌﻬﺪ دهﻢ دﻳﮕﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺳﻴﺎﺳﯽ ﻧﮑﻨﻢ . | ﻓﮑﺮ ﮐﺮدم ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ اﻣﺘﺤﺎن ﮐﻨﻢ و روزﻧﻪاﯼ را ﺑﺎز بگذارم. رو ﺑﻪ ﻧﻴﺮﯼ گفتم : ﺣﺎﺿﺮم در ﺻﻮرت ﺁزادﯼ ﺗﻌﻬﺪ دهﻢ دﻳﮕﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺳﻴﺎﺳﯽ ﻧﮑﻨﻢ .ﻧﻴﺮﯼ گفت: ﭼﺮا ﻋﻨﺎد میورزﯼ؟ ﺑﺮو دو ﮐﻠﻤﻪ روﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﻨﻮﻳﺲ و ﺑﻴﺎر ﮐﻪ از اﻋﻤﺎل ﺳﺎزﻣﺎن اﻋﻼم ﺑﺮاﺋﺖ میﮐﻨﯽ . من باز هم روی گفتهی قبلیام محکم ایستادم. حرف آخر را نیری میزد. گفت: پاشو برو بیرون! هر چه میخواهی بنویس! | ||
در صفحه ۱۴۹ همین کتاب آورده است: | در صفحه ۱۴۹ همین کتاب آورده است: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
به د-ص که احساس کردم شاید همدیگر را نبینیم گفتم: چیزی به عنوان یادگاری به من میدهی؟ او گفت یعنی من را اعدام میکنند وتو زنده میمانی؟ او حلقه ازوداجش را داد ... یا شاید میخواست که آن را به دست همسرش برسانم. | به د-ص که احساس کردم شاید همدیگر را نبینیم گفتم: چیزی به عنوان یادگاری به من میدهی؟ او گفت یعنی من را اعدام میکنند وتو زنده میمانی؟ او حلقه ازوداجش را داد ... یا شاید میخواست که آن را به دست همسرش برسانم. | ||
مسعود ابویی که خودش نیز از شاهدان قتلعام بوده است در این رابطه میگوید: این نحوه برخورد زندانبان با زندانی اگر همانی باشد که مصداقی بیان کرده است نشانگر آن است که نوعی لطف و مرحمت خاص نسبت به این زندانی برقرار بوده است که علیرغم ایستادن روی حرفش در حالیکه به قول خودش در همان صفحه کتاب بقیه را با کمترین بهانهای برای اعدام بردهاند برای او اختیار انتخاب نوع نوشتن قائل شدهاند. من خودم هم همین دادگاه را از سر گذراندهام و میدانم در صورت هر ظنی مبنی بر مقاومت زندانی و محکوم نکردن سازمان امکان خروج از آن دادگاه وجود نداشته است و خودم هم در این رابطه و همانطور که در جمع مجاهدین بیان کردهام و با هر استدلالی از هویت سازمانی دفاع نکردم و کلمه دلخواه آنان را در مورد اتهام بکار بردم تا از مهلکه رستم. | === آنچه دیگر زندانیان نسبت به زندان ایرج مصداقی میگویند === | ||
مسعود ابویی که خودش نیز از شاهدان قتلعام بوده است در این رابطه میگوید: این نحوه برخورد زندانبان با زندانی اگر همانی باشد که مصداقی بیان کرده است نشانگر آن است که نوعی لطف و مرحمت خاص نسبت به این زندانی برقرار بوده است که علیرغم ایستادن روی حرفش در حالیکه به قول خودش در همان صفحه کتاب بقیه را با کمترین بهانهای برای اعدام بردهاند برای او اختیار انتخاب نوع نوشتن قائل شدهاند. من خودم هم همین دادگاه را از سر گذراندهام و میدانم در صورت هر ظنی مبنی بر مقاومت زندانی و محکوم نکردن سازمان امکان خروج از آن دادگاه وجود نداشته است و خودم هم در این رابطه و همانطور که در جمع مجاهدین بیان کردهام و با هر استدلالی از هویت سازمانی دفاع نکردم و کلمه دلخواه آنان را در مورد اتهام بکار بردم تا از مهلکه رستم. | |||
اکبر صمدی زندانی سیاسی دهه ۶۰ در مقالهیی در مورد ایرج مصداقی مینویسد: | اکبر صمدی زندانی سیاسی دهه ۶۰ در مقالهیی در مورد ایرج مصداقی مینویسد: | ||
ویرایش