۹٬۹۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
=== انقلاب در آسیا === | === انقلاب در آسیا === | ||
در آسیا، تعدادی از قلمروهای استعماری بلافاصله پس از شکست ژاپن و خروج این کشور از دیگر سرزمینهای آسیایی بهدنبال استقلال خود بودند. هند بزرگترین آنها بود. جنبش استقلال هند به علت خشونت فوقالعاده خفیف بسیج جمعی به رهبری گاندی، | در آسیا، تعدادی از قلمروهای استعماری بلافاصله پس از شکست ژاپن و خروج این کشور از دیگر سرزمینهای آسیایی بهدنبال استقلال خود بودند. هند بزرگترین آنها بود. جنبش استقلال هند به علت خشونت فوقالعاده خفیف بسیج جمعی به رهبری گاندی، و رهبری با قدرت نخبگان هند به حاکمیت بریتانیا خاتمه داد. متأسفانه، پس از استقلال، هند با درگیریهای داخلی و مذهبی تقسیم شد؛ ابتدا پاکستان از هند جدا شد، سپس بنگلادش از پاکستان جدا شد. هندوستان بهصورت یک دموکراسی قانونی پایدار باقی مانده است، اما پاکستان و بنگلادش دورههای متناوبی از دولتهای نظامی و دموکراتیک را پشت سر گذاشتهاند. | ||
در ویتنام، لائوس و کامبوج | قدرتهای استعماری فرانسه، در ویتنام، لائوس و کامبوج و هلند در اندونزی، پس از سال ۱۹۴۵ تلاش کردند سیستم سرکوبگر خود را حفظ کنند، تنها با استفاده از زور اخراج شدند. پسازاینکه فرانسویها در سال ۱۹۵۴ شکست خوردند، ایالاتمتحده با حمایت از دیکتاتوری در ویتنام جنوبی و کامبوج، از پیروزی کامل نیروهای انقلابی تحت رهبری [[هوشی مین]] جلوگیری کرد. تا اینکه پس از دو دهه جنگ، آمریکاییها سرانجام مجبور به عقبنشینی شدند، و این اتفاقات به برپایی یک دولت واحد در ویتنام منجر شد. در کامبوج، شکست دیکتاتوری تحت حمایت آمریکا موجب مبارزه برای کسب قدرت بین خانوادۀ سلطنتی سنتی و خمرهای سرخ شد. خمرهای سرخ قدرت را بهدست گرفتند و یک سلسله عملیات خشونتبار برای ریشهکنکردن تأثیرات غرب از جامعۀ کامبوج اجرا کردند. مداخلۀ ویتنام و بعد از آن سازمان ملل متحد برای اخراج خمرهای سرخ و بازگرداندن موجب استمرار کشتار شد. در اندونزی نیز اخراج هلندیها به سیاست دولتهای دستنشانده تحت هدایت نظامیان قدرتمند انجامید. | ||
در چین، اولین جنبش واقعاً انقلابی، شورش تای پین در اواسط قرن نوزدهم بود که هدف آن احداث یک دولت مسیحی الهامگرفته از مبلغان مذهبی بود. جنبش تای پین شکست خورد، اما مسیر انقلاب جمهوریخواهانهای را که سبب سرنگونی سلسلۀ چینگ در سال ۱۹۱۱ شد هموار کرد. | در چین، اولین جنبش واقعاً انقلابی، شورش تای پین در اواسط قرن نوزدهم بود که هدف آن احداث یک دولت مسیحی الهامگرفته از مبلغان مذهبی بود. جنبش تای پین شکست خورد، اما مسیر انقلاب جمهوریخواهانهای را که سبب سرنگونی سلسلۀ چینگ در سال ۱۹۱۱ شد هموار کرد. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
در افغانستان، ظاهرشاه، حاکم سنتی، در سال ۱۹۷۳ سرنگون و اعلام جمهوری شد. | در افغانستان، ظاهرشاه، حاکم سنتی، در سال ۱۹۷۳ سرنگون و اعلام جمهوری شد. | ||
انقلابهای ملیگرا و ضداستعماری تلاشی برای ایجاد رژیمهای دموکراتیک مبتنیبر قانون اساسی بود، اما بهندرت بر نوعی از مقبولیت اجتماعی گسترده که لازمۀ حکومت است تکیه داشتند و اغلب با گروه کثیری از خردهمالکان، صنعتگران، بازرگانان متوسط، و کارگران ماهر سروکار داشتند. در واقع، ساختار طبقاتی قطبیشده موجب استیلای طبقۀ ممتاز میشد که خود از اصول دموکراتیک بیزار بودند. این ساختار طبقاتی به اختلاف در جناحهای مختلف حکومت دامن میزد. حاکمان نظامی و غیرنظامی به بهانۀ «حق دفاع از ملت و قانون اساسی» بر دولت استیلا مییافتند. در مواردی، رژیمهای دیکتاتوری نسبتاً پایداری ظهور کردند که در آن یک فرد موفق میشد حمایتهای مدنی و نظامی را مدیریت کند و قدرت بیشتری را در دستان خود متمرکز کند. این رژیمها با نام بردن از قانون اساسی حکومت میکردند، ولی ساختار طبقاتی جامعه را تغییر نمیدادند. آنها انتخابات را مهندسی میکردند و دادگاههای قانون اساسی و مجلسین را به یک شکل بی محتوا تبدیل میکردند | انقلابهای ملیگرا و ضداستعماری تلاشی برای ایجاد رژیمهای دموکراتیک مبتنیبر قانون اساسی بود، اما بهندرت بر نوعی از مقبولیت اجتماعی گسترده که لازمۀ حکومت است تکیه داشتند و اغلب با گروه کثیری از خردهمالکان، صنعتگران، بازرگانان متوسط، و کارگران ماهر سروکار داشتند. در واقع، ساختار طبقاتی قطبیشده موجب استیلای طبقۀ ممتاز میشد که خود از اصول دموکراتیک بیزار بودند. این ساختار طبقاتی به اختلاف در جناحهای مختلف حکومت دامن میزد. حاکمان نظامی و غیرنظامی به بهانۀ «حق دفاع از ملت و قانون اساسی» بر دولت استیلا مییافتند. در مواردی، رژیمهای دیکتاتوری نسبتاً پایداری ظهور کردند که در آن یک فرد موفق میشد حمایتهای مدنی و نظامی را مدیریت کند و قدرت بیشتری را در دستان خود متمرکز کند. این رژیمها با نام بردن از قانون اساسی حکومت میکردند، ولی ساختار طبقاتی جامعه را تغییر نمیدادند. آنها انتخابات را مهندسی میکردند و دادگاههای قانون اساسی و مجلسین را به یک شکل بی محتوا تبدیل میکردند. | ||
اولین دیکتاتور ازاین نوع دیکتاتوری دیاز در مکزیک بود که سقوط کرد و انتخابات ساختگی او در سال ۱۹۱۰ موجب شورشهای روستایی و شهری شد. اما نیروهای مردمی و نخبگان نتوانستند اختلافات خود را حل کنند و تلاش برای انقلاب چند دهه این کشور را درگیر کرد. | اولین دیکتاتور ازاین نوع دیکتاتوری دیاز در مکزیک بود که سقوط کرد و انتخابات ساختگی او در سال ۱۹۱۰ موجب شورشهای روستایی و شهری شد. اما نیروهای مردمی و نخبگان نتوانستند اختلافات خود را حل کنند و تلاش برای انقلاب چند دهه این کشور را درگیر کرد. |
ویرایش