۳۷۴
ویرایش
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مریم رجوی پس از ورود به دانشگاه از طریق برادرش محمود، رهنمودهای سازمان را در زمینة کوهنوردی، شهرگردی، کارگری در کارخانجات که بخشی از پروسة ورود به مبارزة حرفهیی بود به کار میبست و همزمان با بهرهگیری از کتابهای سازمانی که به صورت مخفی از سوی سازمان مجاهدین چاپ و منتشر میشد، دانش تئوریک خود را ارتقا میداد. مریم رجوی در دوره تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف در تمرکز و سازماندهي دختران دانشجو در فعاليتهاي كوهنوردي، ورزش، مطالعات سياسي، اعتصابات و بيرون كشيدن آنها از جريانهاي انحرافي چپنما و راست و هدايت آنها در خطوط مجاهدين، نقش خود را ايفا كرد. مریم رجوی بعد از دستگیری برادرش، محمود عضدانلو، در سال ۱۳۵۲ مجددا از کانال دیگری با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط قرار گرفت و از آن تاریخ به عنوان یک کانال ارتباطی فعال بین داخل و خارج زندان به فعالیت خود ادامه داد. او در این ایام به خانوادههاي زندانيان سياسي كه از حکومت شاه آسیب دیده بودند كمك مادي و معنوي میرساند. مریم رجوی در آن سالها با مجاهدين شهييد عليرضا الفت و حسن نصير زاده رابطه فعال سياسي – صنفي داشت. علاوه بر اين درجريان ملاقات با برادرش توانسته بود رابطه نزديكي با خانوادههاي شهداي مجاهدين و ساير زندانيان سياسي برقرار كند. <ref name=":0">نشریه مجاهد- شماره ۲۶- با سوابق انقلابی کاندیداهای مجاهدین خلق ایران آشنا شویم</ref> مریم رجوی سرانجام پس از احراز صلاحیتهای مکفی برای ورود به سازمان، در سال ۱۳۵۶ به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد. | مریم رجوی پس از ورود به دانشگاه از طریق برادرش محمود، رهنمودهای سازمان را در زمینة کوهنوردی، شهرگردی، کارگری در کارخانجات که بخشی از پروسة ورود به مبارزة حرفهیی بود به کار میبست و همزمان با بهرهگیری از کتابهای سازمانی که به صورت مخفی از سوی سازمان مجاهدین چاپ و منتشر میشد، دانش تئوریک خود را ارتقا میداد. مریم رجوی در دوره تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف در تمرکز و سازماندهي دختران دانشجو در فعاليتهاي كوهنوردي، ورزش، مطالعات سياسي، اعتصابات و بيرون كشيدن آنها از جريانهاي انحرافي چپنما و راست و هدايت آنها در خطوط مجاهدين، نقش خود را ايفا كرد. مریم رجوی بعد از دستگیری برادرش، محمود عضدانلو، در سال ۱۳۵۲ مجددا از کانال دیگری با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط قرار گرفت و از آن تاریخ به عنوان یک کانال ارتباطی فعال بین داخل و خارج زندان به فعالیت خود ادامه داد. او در این ایام به خانوادههاي زندانيان سياسي كه از حکومت شاه آسیب دیده بودند كمك مادي و معنوي میرساند. مریم رجوی در آن سالها با مجاهدين شهييد عليرضا الفت و حسن نصير زاده رابطه فعال سياسي – صنفي داشت. علاوه بر اين درجريان ملاقات با برادرش توانسته بود رابطه نزديكي با خانوادههاي شهداي مجاهدين و ساير زندانيان سياسي برقرار كند. <ref name=":0">نشریه مجاهد- شماره ۲۶- با سوابق انقلابی کاندیداهای مجاهدین خلق ایران آشنا شویم</ref> مریم رجوی سرانجام پس از احراز صلاحیتهای مکفی برای ورود به سازمان، در سال ۱۳۵۶ به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد. | ||
=== مریم رجوی در ضربه اپورتونیستی | === موضع مریم رجوی در ضربه اپورتونیستی ۱۳۵۴ === | ||
درسال ۱۳۵۴سازمان مجاهدین خلق با تغییر ایدئولوژی تعدادی از اعضای خود از اسلام به مارکسیسم مواجه شد. اعضایی که تغییر ایدئولوژی داده بودند، در ادامه این روند به ترور و قتل اعضایی که همچنان بر ایدئولوژی بنیانگذاران سازمان یعنی به ایدئولوژی اسلام تأکید و پافشاری میکردند، مبادرت ورزیدند. ترور مجید شریف واقفی، از اعضای وفادار به ایدئولوژی | درسال ۱۳۵۴سازمان مجاهدین خلق با تغییر ایدئولوژی تعدادی از اعضای خود از اسلام به مارکسیسم مواجه شد. اعضایی که ظاهراً تغییر ایدئولوژی داده بودند، در ادامه این روند به ترور و قتل اعضایی که همچنان بر ایدئولوژی بنیانگذاران سازمان یعنی به ایدئولوژی اسلام تأکید و پافشاری میکردند، مبادرت ورزیدند. ترور مجید شریف واقفی، از اعضای وفادار به ایدئولوژی سازمان و سوزاندن جسد او برای جلوگیری از شناسایی آن توسط ساواک شاه، از جمله اعمالی بود که اعضای تغییر ایدئولوژی داده مرتکب آن شدند. اعضای قدیمیتر سازمان با هدایت مسعود رجوی که همگی در زندان بوده و به ایدئولوژی اسلام وفادار بودند، از این جریان به عنوان یک جریان فرصتطلبانه خائنانه نام بردند و به آن نام «ضربه و کودتای اپورتونیستی» اطلاق کردند و افراد این گروه را «اپورتونیست چپنما» نامیدند. در چنین فضایی مريم رجوی که هنوز به عضویت رسمی سازمان مجاهدین خلق درنیامده بود، عليرغم كوششهاي بسیار اپورتونيستها كه از كانال هاي مختلف براي جذب او تلاش میکردند، بهسوی این جریان کشیده نشد و بر موضع خود در برابر آنان پافشاری کرد. او جزء آن دسته از افراد معدودي بود كه در اثر ضربه جريان اپوتونيستي به مواضع انحرافي دچار نشد و از سوی دیگر در دافعه از این جریان، هیچگاه به تفكرات ارتجاعی و استنباطات راستگرايانه گرايش پيدا نكرد. اعضای وفادار به سازمان مجاهدین تأسیس شده توسط بنیانگذاران، با هدایت مسعود رجوی در زندان، در آن شرايط در جهت خنثي كردن آثار ضربه اپوتونيستي و شكل گيري انسجام دروني، آموزشهاي سياسي ايدئولوژيك را در داخل سازمان آغاز کردند. در آن دوره با وجود شرايط پليسي و طاقتفرسای حاكم بر جامعه، سازمان مجاهدین خلق توانست در اثز این آموزشها از يك قوام نسبي برخوردار شود و چون دستاوردهاي ايدئؤلوژيك سازمان نياز به تكثير و گسترش داشت، مريم رجوی دراين زمينه در بیرون از زندان به کمک مجاهدین درون زندان شتافت و به نشر و انتشار جزوات و کتابها و مواضع مجاهدین پرداخت. <ref name=":0" /> | ||
=== مریم رجوی پس از عضویت در سازمان مجاهدین === | === مریم رجوی پس از عضویت در سازمان مجاهدین === | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در پاسخ به ضرورت نتیجهگیری به عمل آمده در جمعبندی پائیز ۱۳۶۳ دفتر سیاسی و کمیته مرکزی مجاهدین مسعود رجوی طی پیامی مریم رجوی را به عنوان همردیف مسئول اول معرفی کرد. در قسمتی از این پیام چنین آمده بود: «در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو، پس از اشرف شهید، ذیصلاحترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف، در پی ۱۴ سال مبارزه و حیات رهاییبخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقاء ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران، برای نخستین بار رسما جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز میکند؛ جایگاهی که عاری از تلقیهای سوداگرانة سیاسی و اجتماعی برای ذیصلاحترین زن تشکیلاتیمان به رسمیت شناخته شد و تعادل عقیدتی و تشکیلاتی و اجتماعی بسیار عالیتری را برای همة ما (چه زن و چه مرد) تأمین میکند. جایگاهی که در پرتو ایدئولوژی انقلابی و توحیدی خود از صدر محور انقلاب و ترقی به آن راه بردهایم و مشخصا بر تساوی و یگانگی ماهوی زن و مرد تأکید میکند». <ref>نشریه مجاهد- شماره ۲۳۵</ref> | در پاسخ به ضرورت نتیجهگیری به عمل آمده در جمعبندی پائیز ۱۳۶۳ دفتر سیاسی و کمیته مرکزی مجاهدین مسعود رجوی طی پیامی مریم رجوی را به عنوان همردیف مسئول اول معرفی کرد. در قسمتی از این پیام چنین آمده بود: «در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو، پس از اشرف شهید، ذیصلاحترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف، در پی ۱۴ سال مبارزه و حیات رهاییبخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقاء ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران، برای نخستین بار رسما جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز میکند؛ جایگاهی که عاری از تلقیهای سوداگرانة سیاسی و اجتماعی برای ذیصلاحترین زن تشکیلاتیمان به رسمیت شناخته شد و تعادل عقیدتی و تشکیلاتی و اجتماعی بسیار عالیتری را برای همة ما (چه زن و چه مرد) تأمین میکند. جایگاهی که در پرتو ایدئولوژی انقلابی و توحیدی خود از صدر محور انقلاب و ترقی به آن راه بردهایم و مشخصا بر تساوی و یگانگی ماهوی زن و مرد تأکید میکند». <ref>نشریه مجاهد- شماره ۲۳۵</ref> | ||
بعد از معرفی مریم رجوی به عنوان همردیف رهبری، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی، طی اطلاعیهیی تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی کرد. | بعد از معرفی مریم رجوی به عنوان همردیف رهبری، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی، طی اطلاعیهیی تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی کرد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری بهمنظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده میشود». <ref>اطلاعیه دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران- ۱۹ اسفند ۱۳۶۳</ref> | ||
=== طلاق مریم رجوی === | === طلاق مریم رجوی === | ||
در تاریخ مبارزات احزاب و سازمانهای پیشگام در امر مبارزه در طول تاریخ و بهویژه در تاریخ معاصر ایران و کشورهای تحت ستم، در اغلب سازمانهای چریکی، لاجرم بهدلیل تقابل زندگی خانوادگی و مبارزه برای آزادی، موضوع ازدواج و تشکیل خانواده پیوسته امری نکوهیده و بازدارنده محسوب میشد و اگر هم در بین اعضاء وجود داشت، بسیار کم و نادر بود. بخصوص که زنان نیز تنها بصورت تکنمود در این احزاب و سازمانها حضور داشتند. به همین دلیل در شرایطی که سازمان مجاهدین با طیف گسترده ای از زنان در صفوف خود مواجه بود، باید موضوع تقابل زندگی خصوصی و خانودگی با یک مبارزه حرفهای چریکی و البته سخت و دشوار را حل میکرد. به همین دلیل به دنبال اعلام | در تاریخ مبارزات احزاب و سازمانهای پیشگام در امر مبارزه در طول تاریخ و بهویژه در تاریخ معاصر ایران و کشورهای تحت ستم، در اغلب سازمانهای چریکی، لاجرم بهدلیل تقابل زندگی خانوادگی و مبارزه برای آزادی، موضوع ازدواج و تشکیل خانواده پیوسته امری نکوهیده و بازدارنده محسوب میشد و اگر هم در بین اعضاء وجود داشت، بسیار کم و نادر بود. بخصوص که زنان نیز تنها بصورت تکنمود در این احزاب و سازمانها حضور داشتند. به همین دلیل در شرایطی که سازمان مجاهدین با طیف گسترده ای از زنان در صفوف خود مواجه بود، باید موضوع تقابل زندگی خصوصی و خانودگی با یک مبارزه حرفهای چریکی و البته سخت و دشوار را حل میکرد. به همین دلیل به دنبال اعلام همردیفی در سازمان مجاهدین، مریم رجوی گام بعدی را برداشت؛ گامی که به گفته خودش تصمیم آن برای او بسیار دشوار و سنگین بود. او که دارای همسر و فرزند بود، زندگی شخصی و خانواده خود را با مداری از مسئولیت که در آن قرار گرفته بود، در تعارض میدید. به گفته مریم رجوی، در حالیکه در ایران هزاران و میلیونها خانواده و همسر و فرزند تحت ستم حکومت ایران قرار دارند، به فکر خانواده و همسر و فرزند خود بودن، شایسته مجاهدین نبوده و نمیتوانست باشد. از قضا از عواطف بسیار بالای مجاهدین به همه خانوادهها و فرزندان ایران است که باید برای رهایی آنها، به گفته او، از ظلم این حکومت از همه چیز خود حتی از خانواده و همسر و فرزند گذشت. از سوی دیگر مریم رجوی که خود در جمعبندی دفتر سیاسی و کمیته مرکزی در مورد نقش زنان مجاهد در سازمان، حضور داشت، معتقد بود مبارزه با آثار مردسالاری و تمامی موانعی که در برابر یک زن قرار میگیرد، مبارزهای بسیار پیچیده و عمیق است که نیاز به یک انقلاب در اندیشه دارد. از دیدگاه او بخش قابل توجهی از قوانین بندهساز و منعکننده برای یک زن در مسیر مبارزه، زمانی عینیت مییابد که او خود را به عنوان یک زن - آگاهانه یا ناخودآگاه و به هر میزان - در تملک یک مرد به عنوان «شوهر» میبیند. به این ترتیب مریم رجوی پس از برعهده گرفتن مسئولیت «همردیفی» با طیب خاطر بهدرخواست خود و با توافق کامل با همسرش، مهدی ابریشمچی، از وی جدا شد. امری که بلافاصله مخالفت مسعود رجوی را برانگیخت. اما آن دو با توافق خودشان، بدون آنکه مسعود رجوی در جریان باشد، پیشتر تصمیم به جدایی گرفته بودند. طلاق مریم رجوی از همسرش نه یک طلاق معمول، بلکه ناظر بر این امر بود که او نقش خود به عنوان یک همسر در زندگی خانوادگی را در شرایطی که با حکومت چنگ در چنگ است، مغایر با ادامه مبارزهیی میدید که تمام توان و انرژی او را میطلبید. مریم رجوی در باره این طلاق گفت: «مگر میشود در حلقة رهبری و مسئولیت چنین سازمانی قرار گرفت و آن وقت مسائل خانوادگی و در واقع شخصی و فردی را مقدم بر مسائل جنبش قرار داد؟... وای بر آن زن و مرد مجاهدی که مقدم بر هر چیز به فکر خود و خانواده و همسر و بچهٔ خود باشد؛ به خصوص در شرایطی که ۵۰ هزار شهید و ۱۴۰ هزار زندانی داریم. در شرایطی که انبوهی خانوادههای بیسرپرست و زنهای بیشوهر و شوهران بیزن و بچههای یتیم داریم... آیا سازمانی با این میزان از مسئولیت تاریخی و اجتماعی و سیاسی و با کاروان بیکران اسیران و شهیدانش میتواند در حلقة رهبریاش چنین مسائلی را بهانه نموده و به ضرورتهای جدی انقلاب پاسخ نگوید؟... آن روز که مسعود، اشرف [همسر خود] و مصطفی [فرزند خود] را گذاشت و به دنبال مسئولیتش شتافت، اگر مسألة مقدم برای او، زن و بچة خودش میبود، [آیا او] مرتبت رهبری میداشت؟» <ref>مریم رجوی - سخنرانی در مراسم بزرگداشت ۳۰ خرداد- اورسوراواز ۳۰ خرداد ۱۳۶۴</ref> | ||
در واقع گذشتن از علایق و دلبستگیها برای هدف و آرمانی والاتر، نه تنها در امر مبارزه موضوع جدیدی نبوده و نیست، بلکه در پهنههای دیگر زندگی هم این مسائل همواره وجود داشته است. بهعنوان مثال کسانی که بهخاطر هدفی که در سر دارند برای تحصیل و کسب مدارج عالی، خانواده خود را ترک میکنند و راهی دیار و کشور دیگری میشوند، در واقع از خانه و خانواده خود میگذرند تا هدف خود را محقق کنند. یا کسانی که بهخاطر دلبستگی به شغل دلخواه و برای کسب درآمد، خانواده خود را ترک کرده و گاه تا سالها به شهر و کشور دیگری میروند، در واقع برای هدفی دیگر از خانواده خود میگذرند؛ و نیز چه بسیار آزادیخواهانی که در طول تاریخ از تحصیل، شغل، رفاه و زندگی آسوده و خانواده خود گذشتند و برای تحقق آزادی به مبارزه و سختیهای آن روی آوردند و در این راه چه بسا جان باختند. بنابراین آنچه که مریم رجوی در درخواست طلاق از همسرش به خاطر هدف و آرمانی والاتر، انجام داد، به گفته مجاهدین، بالاتر و فراتر از فداکاری و گذشتهای مرسوم زمانه بود. یک سنت شکنی و یک گذشت و فداکاری برای تحقق بخشیدن به آرمانی والا یعنی آزادی مردم. بخصوص که اینکار از سوی یک «زن» - و نه یک «مرد» - صورت میگرفت. به این ترتیب مریم رجوی که تا آن موقع از سوی مجاهدین ذیصلاحترین فرد برای احراز مسئولیت همردیفی شناخته شده بود، با این عمل جسارتآمیزش در طلاق از همسر، هر چه بیشتر صداقت و صلاحیت خود را در امر رهبری مبارزه نشان داد. | |||
=== ازدواج مریم رجوی === | === ازدواج مریم رجوی === | ||
با قرار گرفتن مریم رجوی در مسئولیت سنگین همردیفی، که ایده طلاق از همسرش را به دنبال داشت، او بار دیگر دست به یک سنت شکنی جدید زد. وی در اقدامی عجیب و متهورانه به رغم اتهاماتی که میدانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، تقاضای ازدواج کرد و این ازدواج در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ انجام پذیرفت. این ازدواج یک ازدواج معمول و مرسوم در چارچوب روابط زناشویی نبود. چرا که هدف از آن از دیدگاه مریم رجوی شکستن ساختارها و سنتهای ارتجاعی و مردسالارانه توصیف شده بود. مسعود رجوی در آن زمان و بطور خاص بخاطر نقش بلاجایگزینش در دوران مبارزه با حکومت شاه و سپس نقش مؤثرش در مبارزه سیاسی مسالمت آمیز با حکومت روحالله خمینی و نقش رهبریکنندهاش در نبرد با حکومت ولایت فقیه، برای مجاهدین به یک رهبر کاریزماتیک و به سمبلی از آرمانهای مجاهدین تبدیل شده بود. مریم رجوی معتقد بود این حرکت نمادین و در عین حال سنت شکنانه او برای تمامی زنان و مردان مجاهدین این پیام را دارد که یک عضو مجاهدین زمانی که در صف مبارزه برای تحقق آرمان آزادی قرار میگیرد، باید آرمانش را که در راهبر عقیدتیاش سمبلیزه میشود، در کانون عواطف خود قرار دهد. او با این حرکت به تمامی زوجهایی که در آن زمان در مجاهدین حضور داشتند شوکی وارد کرد که نشان میداد اولویت برای اعضاء مجاهدین نه زندگی خصوصی و خانوادگی بلکه آرمان و اهداف مبارزهای است که بدان خاطر از خانواده و زندگی معمول خود گذشتهاند. این امر بخصوص برای زنانی که خود را در چارچوب زندگی خانوادگی محدود و محصور به همسر میدیدند، یک سنت شکنی و یک خرق عادت رو به جلو و نشانهای راهگشا در جهت کسب هویت مستقل مبارزاتی آنها بهشمار میرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی میخواست استقلال هویتی یک زن و جوهرهٔ حقیقی یک مرد را به نسل گستردهیی از زنان و مردان اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان و مردان در ارتباط خود با یکدیگر، یا باید مطیع قوانین مردسالار حاکم بر جامعه باشند- که مریم رجوی آنرا مانع شکلگیری شخصیت مبارزاتی آنها میدید - و یا هویت مستقل در ارتباط با هدف و آرمان خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمانها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی میکرد، نشان داد که یک زن خود انتخاب میکند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. از نظر مجاهدین، وی با این حرکت سنتشکنانه که منجر به واکنشهای بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان داد که سمت گیری آنها در شرایط پیچیدهی مبارزه، به جای یک زندگی معمول که بطور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری میدانست، در مورد دشواری چنین اقدامی که حدس میزد واکنشهای بسیاری را برخواهد انگیخت گفته بود: «این دوران کوتاه [همردیفی و طلاق و ازدواج] بر من سی سال گذشت!» | |||
== مریم رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران == | |||
مریم رجوی در ۲۶مهر ۱۳۶۸ از سوی مسعود رجوی به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب و معرفی گردید. از نظر مجاهدین قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف مسئول اول به مدت ۴ سال آثار رهاییبخش خود را در سازمان اثبات کرده و به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود. به همین دلیل مریم رجوی به دلیل صلاحیتهایی ایدئولوژیک ـ تشکیلاتی که در موضع همردیف مسئول اول از خود بارز کرده بود، در جایگاه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت. همزمان با این تحول، مریم رجوی یک گام سرنوشتساز دیگر برداشت که از نظر مجاهدین، آنها را | مریم رجوی در ۲۶مهر ۱۳۶۸ از سوی مسعود رجوی به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب و معرفی گردید. از نظر مجاهدین قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف مسئول اول به مدت ۴ سال آثار رهاییبخش خود را در سازمان اثبات کرده و به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود. به همین دلیل مریم رجوی به دلیل صلاحیتهایی ایدئولوژیک ـ تشکیلاتی که در موضع همردیف مسئول اول از خود بارز کرده بود، در جایگاه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت. همزمان با این تحول، مریم رجوی یک گام سرنوشتساز دیگر برداشت که از نظر اعضاء مجاهدین، آنها را چند مدار کیفی در مبارزه با حکومت ایران جهش داد. در این سال مریم رجوی آنچه را که در موضوع «طلاق و ازدواج» در سال ۱۳۶۴ انجام داده بود، به همه مجاهدین بسط و گسترش داد. | ||
انقلاب ایدئولوژیک را به | === مریم رجوی واضع انقلاب ایدئولوژیک === | ||
«همردیفی» و به دنبال آن «طلاق و ازدواج» و تحولات بعدی آن در درون سازمان مجاهدین، از سوی آنها بهعنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام گرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک بطور نمادین نشان داد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمتگیری مبارزاتی باشد، بهصورت یک مانع در مبارزهٔ تمام عیار و حرفهای عمل خواهد کرد. اگرچه مریم رجوی بخاطر این ایده جدید و این حرکت نوین مورد اتهامات بسیاری قرار گرفت، اما او این تحول و انقلاب درونی را لازمهٔ بقا و ادامه حرکت سازمان مجاهدین خلق میدانست. از سوی دیگر انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین آنرا رمز تداوم بقاء خود در شرایط سرسخت مبارزه میدانند، اگر چه به نظر برای مجاهدین دستاوردهای بزرگی در ایجاد انگیزه و روحیه جلو برنده مبارزاتی داشت، اما به گفته مجاهدین برای شخص مریم رجوی - کما اینکه برای مسعود رجوی - جز سیل سهمگینی از اتهامات و ناسزاهایی که تا کنون ادامه دارد، در پی نداشته است. به این ترتیب در سازمان مجاهدین خلق تصمیم شگفتانگیز مریم رجوی برای کنار گذاشتن خانه و خانواده و همسر و فرزند و انتخاب و پیوند با رهبری آرمانی، به سنتی انقلابی در سازمان مجاهدین تبدیل شد. مجاهدین میگویند اگرچه آن روز این حرکت سمبلیک مریم رجوی آنچنان که باید حتی از سوی آنها درک نگردید، اما چند سال بعد، در کوره عمل مبارزاتی و در شرایط پیچیده همراه با ضربات کمرشکن و کشنده حکومت ایران و حامیان بینالمللیاش به مجاهدین، آنها در مقاومت و ایستادگی خود در برابر آن ضربات، به اصالت این انقلاب پی بردند. از نظر مجاهدین این انقلاب حرکتی برای شکستن حصارهای ایدئولوژی جنسیت و گامی به سوی ایدئولوژی توحیدی (برابری زن و مرد) بود که در یک «طلاق و ازدواج» سمبلیزه میشد. اما مجاهدین اعم از زن و مرد در گامهای بعدی دریافتند که اگر در قید و بند همسر و فرزند و خانه و خانواده باشند نمیتوانند به گفته آنها در نبرد با مهیبترین استبداد مذهبی تاریخ ایران، جانانه گام بردارند. مجاهدین معتقدند، همواره «نگاه به پشت» و «مشروط بودن به دیگری» باعث میشود تا در لحظة ضرور از فدا و فداکاری برای آرمان آزادی مردم دریغ گردد. | |||
از | === طلاق همگانی === | ||
از سال ۱۳۶۸ به بعد همهٔ مجاهدین مرحله به مرحله پس از شناخت و آگاهی از موانع مبارزهٔ دائمأ پیچیده شونده با حکومت ولایت فقیه و با الگو قرار دادن گذشت و جسارت مریم رجوی و با درک ضرورت این گذشت و فداکاری برای تحقق آرمانشان، همان مسیری را در پیش گرفتند که مریم رجوی در سال ۱۳۶۴ آن را گشوده بود. آنها آزادانه و با طیب خاطر وارد این مرحله از انقلاب ایدئولوژیک شدند. اعضای متأهل با توافق کامل از همسرانشان جدا شدند و اعضای مجرد نیز با درک این سد و مانع بزرگ در مبارزه و با اشراف به روابط استثماری مردسالار حاکم بر آن، اذهان خود را از مسأله ازدواج آزاد و رها ساختند، تا فارغ از هر نوع وابستگی، با عشق به آنچه که مجاهدین به آن «آرمان آزادی مردم ایران» میگویند، همه نیروی خود را صرف مبارزه تمام عیار با حکومت ولایت فقیه ایران کنند. تعدادی هم که توان این گذشت و فداکاری را در این مرحله از مبارزه نداشتند، از سازمان خارج شده و راه خود را برای یک زندگی عادی در پیش گرفتند. در میان این افراد تعدادی هم غالباً با انگیزهٔ مالی به ورطه خیانت کشیده شدند و به همکاری با حکومت علیه سازمان مجاهدین پرداختند و برخی از میان آنها هم کارمند رسمی حکومت و مأمور وزارت اطلاعات دولت ایران شدند. | |||
کاری که در سال ۱۳۶۸ از سوی مجاهدین صورت گرفت و تاکنون به مدت ۳۰ سال ادامه دارد | |||
این روند و حلقههای تکمیلی آن در سازمان مجاهدین خلق به انقلاب ایدئولوژیک معروف شد. | این روند و حلقههای تکمیلی آن در سازمان مجاهدین خلق به انقلاب ایدئولوژیک معروف شد. |
ویرایش