کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۸۸: خط ۸۸:
«همردیفی» و به دنبال آن «طلاق و ازدواج» و تحولات بعدی آن در درون سازمان مجاهدین، از سوی آنها به‌عنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام گرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک بطور نمادین نشان داد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، به‌صورت یک مانع در مبارزهٔ تمام عیار و حرفه‌ای عمل خواهد کرد. اگرچه مریم رجوی بخاطر این ایده جدید و این حرکت نوین مورد اتهامات بسیاری قرار گرفت، اما او این تحول و انقلاب درونی را لازمهٔ بقا و ادامه حرکت سازمان مجاهدین خلق می‌دانست. از سوی دیگر انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین آنرا رمز تداوم بقاء خود در شرایط سرسخت مبارزه می‌دانند، اگر چه به نظر برای مجاهدین دستاوردهای بزرگی در ایجاد انگیزه و روحیه جلو برنده مبارزاتی داشت، اما به گفته مجاهدین برای شخص مریم رجوی - کما اینکه برای مسعود رجوی - جز سیل سهمگینی از اتهامات و ناسزاهایی که تا کنون  ادامه دارد،‌ در پی نداشته است. به این ترتیب در سازمان مجاهدین خلق تصمیم شگفت‌انگیز مریم رجوی برای کنار گذاشتن خانه و خانواده و همسر و فرزند و انتخاب و پیوند با رهبری آرمانی، به سنتی انقلابی در سازمان مجاهدین تبدیل شد. مجاهدین می‌‌گویند اگرچه آن روز این حرکت سمبلیک مریم رجوی آنچنان که باید حتی از سوی آنها درک نگردید، اما چند سال بعد، در کوره عمل مبارزاتی و در شرایط پیچیده همراه با ضربات کمرشکن و کشنده حکومت ایران و حامیان بین‌المللی‌اش به مجاهدین، آنها در مقاومت و ایستادگی خود در برابر آن ضربات، به اصالت این انقلاب پی بردند. از نظر مجاهدین این انقلاب حرکتی برای شکستن حصارهای ایدئولوژی جنسیت و گامی به سوی ایدئولوژی توحیدی (برابری زن و مرد) بود که در یک «طلاق و ازدواج» سمبلیزه می‌شد. اما مجاهدین اعم از زن و مرد در گام‌های بعدی دریافتند که اگر در قید و بند همسر و فرزند و خانه و خانواده باشند نمی‌توانند به گفته آنها در نبرد با مهیب‌ترین استبداد مذهبی تاریخ ایران، جانانه گام بردارند. مجاهدین معتقدند، همواره «نگاه به پشت» و «مشروط بودن به دیگری» باعث می‌شود تا در لحظة ضرور از فدا و فداکاری برای آرمان آزادی مردم دریغ گردد.              
«همردیفی» و به دنبال آن «طلاق و ازدواج» و تحولات بعدی آن در درون سازمان مجاهدین، از سوی آنها به‌عنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام گرفت. از نظر مجاهدین مریم رجوی در انقلاب ایدئولوژیک بطور نمادین نشان داد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، به‌صورت یک مانع در مبارزهٔ تمام عیار و حرفه‌ای عمل خواهد کرد. اگرچه مریم رجوی بخاطر این ایده جدید و این حرکت نوین مورد اتهامات بسیاری قرار گرفت، اما او این تحول و انقلاب درونی را لازمهٔ بقا و ادامه حرکت سازمان مجاهدین خلق می‌دانست. از سوی دیگر انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین آنرا رمز تداوم بقاء خود در شرایط سرسخت مبارزه می‌دانند، اگر چه به نظر برای مجاهدین دستاوردهای بزرگی در ایجاد انگیزه و روحیه جلو برنده مبارزاتی داشت، اما به گفته مجاهدین برای شخص مریم رجوی - کما اینکه برای مسعود رجوی - جز سیل سهمگینی از اتهامات و ناسزاهایی که تا کنون  ادامه دارد،‌ در پی نداشته است. به این ترتیب در سازمان مجاهدین خلق تصمیم شگفت‌انگیز مریم رجوی برای کنار گذاشتن خانه و خانواده و همسر و فرزند و انتخاب و پیوند با رهبری آرمانی، به سنتی انقلابی در سازمان مجاهدین تبدیل شد. مجاهدین می‌‌گویند اگرچه آن روز این حرکت سمبلیک مریم رجوی آنچنان که باید حتی از سوی آنها درک نگردید، اما چند سال بعد، در کوره عمل مبارزاتی و در شرایط پیچیده همراه با ضربات کمرشکن و کشنده حکومت ایران و حامیان بین‌المللی‌اش به مجاهدین، آنها در مقاومت و ایستادگی خود در برابر آن ضربات، به اصالت این انقلاب پی بردند. از نظر مجاهدین این انقلاب حرکتی برای شکستن حصارهای ایدئولوژی جنسیت و گامی به سوی ایدئولوژی توحیدی (برابری زن و مرد) بود که در یک «طلاق و ازدواج» سمبلیزه می‌شد. اما مجاهدین اعم از زن و مرد در گام‌های بعدی دریافتند که اگر در قید و بند همسر و فرزند و خانه و خانواده باشند نمی‌توانند به گفته آنها در نبرد با مهیب‌ترین استبداد مذهبی تاریخ ایران، جانانه گام بردارند. مجاهدین معتقدند، همواره «نگاه به پشت» و «مشروط بودن به دیگری» باعث می‌شود تا در لحظة ضرور از فدا و فداکاری برای آرمان آزادی مردم دریغ گردد.              


=== طلاق همگانی ===
=== مریم رجوی خالق «دو دستگاه» ===
از سال ۱۳۶۸ به بعد همهٔ مجاهدین مرحله به مرحله پس از شناخت و آگاهی از موانع مبارزهٔ دائمأ پیچیده شونده با حکومت ولایت فقیه و با الگو قرار دادن گذشت و جسارت مریم رجوی و با درک ضرورت این گذشت و فداکاری برای تحقق آرمان‌شان، همان مسیری را در پیش گرفتند که مریم رجوی در سال ۱۳۶۴ آن را گشوده بود. آنها آزادانه و با طیب خاطر وارد این مرحله از انقلاب ایدئولوژیک شدند. اعضای متأهل با توافق کامل از همسران‌شان جدا شدند و اعضای مجرد نیز با درک این سد و مانع بزرگ در مبارزه و با اشراف به روابط استثماری مردسالار حاکم بر آن، اذهان خود را از مسأله ازدواج آزاد و رها ساختند، تا فارغ از هر نوع وابستگی، با عشق به آنچه که مجاهدین به آن «آرمان آزادی مردم ایران» می‌گویند، همه نیروی خود را صرف مبارزه تمام عیار با حکومت ولایت فقیه ایران کنند. تعدادی هم که توان این گذشت و فداکاری را در این مرحله از مبارزه نداشتند، از سازمان خارج شده و راه خود را برای یک زندگی عادی در پیش گرفتند. در میان این افراد تعدادی هم غالباً با انگیزهٔ مالی به ورطه خیانت کشیده شدند و به همکاری با حکومت علیه سازمان مجاهدین پرداختند و برخی از میان آنها هم کارمند رسمی حکومت و مأمور وزارت اطلاعات دولت ایران شدند.
از سال ۱۳۶۸ به بعد همهٔ مجاهدین پس از شناخت و آگاهی از موانع مبارزهٔ دائمأ پیچیده شونده با حکومت ولایت فقیه و با درک ضرورت گذشت و فداکاری مریم رجوی در قضیه «طلاق و ازدواج» و با الگو قرار دادن گذشت و جسارت او برای تحقق آرمان‌شان، مرحله به مرحله آگاهانه و آزادانه همان مسیری را در پیش گرفتند که مریم رجوی در سال ۱۳۶۴ آن را گشوده بود. مریم رجوی در سال ۱۳۶۸ و سال‌های بعد با برشماری موانع پیچیدهٔ مبارزه و با تشریح علمی و آکادمیک گوهر وجودی انسان در توانایی‌ بیکرانش برای مسئولیت پذیری در مسیر نیل به آرمان آزادی مردم؛ و با آموزش و تعلیم پدیدهٔ «نقطهٔ خارج از خود» در جهت وصل به آن برای غلبه بر موانع مبارزه؛ مجاهدین را به‌لحاظ ذهنی با تئوری انقلاب و ابعاد آشنا کرد و به اشراف راساند. از نظر مجاهدین یکی از تعالیم راهگشا و ماندگار مریم رجوی در سال ۱۳۶۸ خلق ایدهٔ معروف «دو دستگاه» بود. بطور خلاصه مریم رجوی در نظریهٔ «دو دستگاه» دو رویکرد انسان به پدیده‌ها را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد. 
 
سپس تک تک مجاهدین برای پاسخ به شرایط جدید مبارزه و برای ماندگاری به‌عنوان یک مبارز و مجاهد برای مبارزه با حکومت ایران، آزادانه و با طیب خاطر وارد این مرحله از انقلاب ایدئولوژیک شدند. اعضای متأهل با توافق کامل از همسران‌شان جدا شدند و اعضای مجرد نیز با درک این سد و مانع بزرگ در مبارزه و با اشراف به روابط استثماری مردسالار حاکم بر آن، اذهان خود را از مسأله ازدواج آزاد و رها ساختند، تا فارغ از هر نوع وابستگی، با عشق به آنچه که مجاهدین به آن «آرمان آزادی مردم ایران» می‌گویند، همه نیروی خود را صرف مبارزه تمام عیار با حکومت ولایت فقیه ایران کنند. و با تبیین «دو دستگاه» 
 
تعدادی هم که توان این گذشت و فداکاری را در این مرحله از مبارزه نداشتند، از سازمان خارج شده و راه خود را برای یک زندگی عادی در پیش گرفتند. در میان این افراد تعدادی هم غالباً با انگیزهٔ مالی به ورطه خیانت کشیده شدند و به همکاری با حکومت علیه سازمان مجاهدین پرداختند و برخی از میان آنها هم کارمند رسمی حکومت و مأمور وزارت اطلاعات دولت ایران شدند.


کاری که در سال ۱۳۶۸ از سوی مجاهدین صورت گرفت و تاکنون به مدت ۳۰ سال ادامه دارد
کاری که در سال ۱۳۶۸ از سوی مجاهدین صورت گرفت و تاکنون به مدت ۳۰ سال ادامه دارد
۳۷۴

ویرایش

منوی ناوبری