۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
=== نمایشنامهها === | === نمایشنامهها === | ||
نمایشنامههایی از بیژن مفید که در طول زندگی وی به صورت نوار کاست ضبط و منتشر شدند: | |||
===شهر قصه:=== | |||
معروفترین اثر و نمایشنامهای است که از او برجای مانده است. این نمایشنامه برگرفته از ترانهها، متل و ضربالمثلهای قدیمی ایرانی و حاوی کنایه و اشارات و تشبیهات و اصطلاحاتی است که در زبان گفتاری مردم کوچه و بازار رواج دارد.<ref>بیژن [https://www.goodreads.com/author/show/161849._ مفید]</ref> | |||
اولین بار شهر قصه در سال ۱۳۴۵ با نقش آفرینی بیژن مفید، هومن مفید، بهمن مفید، مریم مدنی و جمیله ندایی به صورت یک نسخه ۴ ساعته با گروه نمایش برنامه دوم رادیو تهران ضبط و اجرا شد. البته نسخههای بعدی اجرای نمایش کوتاهتر بودند بود. | |||
این نخستین نمایش ایرانی بود که از پخش صدای ضبط شده (Playback) برای اجرای تئاتر استفاده میشد. این نمایش با همان صداهای رادیویی، یک سال در خانه پیش آهنگی اجرا شد. اما پس از یک سال به پیشنهاد خود بازیگران، هر یک از آنها به جای کارکتر خود حرف زدند. | |||
با جا افتادن کار در خانه پیش آهنگی ناحیه پنج تهران، خیابان شهباز که آتلیه تئاتر نامیده شده بود، حدود یک سال هر هفته با تماشاچیان دعوتی اجرا میشد. | |||
شهر قصه در سال ۱۳۴۷ در نخستین جشن هنر شیراز اجرایی بسیار موفق داشت. گروه بازیگری این نمایش محمود استادمحمد، عباس جاویدان، جمیله ندایی، حسین والامنش، اردوان مفید، هومن مفید، فرخ صوفی، تهمینه مدنی، سهیل سوزنی، فرهاد صوفی، رشید کنعانی بودند. این نمایش به همراه نمایشنامه “پژوهشی ژرف و سترگ و نوین در سنگوارههای دوره بیست و پنجم زمین شناسی…” نوشته عباس نعلبندیان مقام نخست نمایشنامه نویسی این جشنواره را از آن خود کرد. | |||
پس از جشن هنر شیراز مسئولان وقت تصمیم به قرار دادن کارگاه نمایش تهران در اختیار گروه بیژن مفید گرفتند. با اینکه تالار رودکی (تالار وحدت) برای اجرای عمومی این نمایش در نظر گرفته شده بود اما خود مفید تماشاخانه سنگلج را برای اجرای نمایش انتخاب کرد. زیرا ورود زنان با چادر و ورود آقایان بدون کراوات به تالار رودکی ممنوع بود. از سوی دیگر تماشاگر معماری تالار و نورپردازی آن شده و خود تئاتر برای او معنا پیدا نمیکند. این نمایش سه ماه در تماشاخانه سنگلج اجرا شد. | |||
نمایش شهر قصه پس از آن به مدت نه ماه نیز در سالن انجمن دوشیزگان و بانوان اجرا شد. این نمایش در ۱۳۴۶ در استودیو یازده توسط منوچهر انور ضبط تلویزیونی شد. | |||
اردیبهشت ۱۳۴۷ فرخ غفاری، خجسته کیا و رضا قطبی شهر قصه را به جشن هنر دوم دعوت کردند. شهر قصه چهار شب در جشن هنر شیراز، «دانشگاه پهلوی» (دانشگاه شیراز)، شش ماه در انجمن اطلاعات بانوان و چند شب در شهرهای جنوب ایران (آبادان، مسجدسلیمان، آغاجاری) اجرا شد. | |||
بیژن مفید در کالانمای شهر قصه نوشتهاست: | |||
«شهر قصه حکایت انسانهای ساخته ذهن یک قصهگوست؛ انسانهایی که ماسک حیوانات را به چهره دارند و به دنیای پر از ریا و دروغ کوچکشان خو گرفتهاند. یک روز یک انسان جدید به شهر وارد میشود و به رنگ آنها درمیآید و هویت خود را از دست میدهد.» | |||
بیژن مفید در مورد شهر قصه در مصاحبهای در جواب این سؤال که «پرسوناژهای شما در طول نمایش به بهرهکشی و سودجویی از هم میپردازند. چه نیرویی این روابط را برپا نگه داشتهاست؟» میگوید: «بحث تلخیست. در حقیقت، شهر قصه، قصه گرگهاست. روایت است در شبهای سرد زمستان، دو گرگ گرسنه به هم میرسند. از ترس روبروی هم مینشینند و مواظب یکدیگرند که یکی آن دیگری را از شدت گرسنگی پاره نکند. کمکم گرگان دیگر میرسند و همه دور هم مینشینند و مواظب یکدیگر پلک نمیزنند. هر بار یکی خسته میشود و پلک میزند، بقیه بر سرش میریزند و پارهپارهاش میکنند و متوجه نیستند که زمان پاییدن یکدیگر، شاید شکارهایی رد شدهاند و آنها ندیدهاند. شهر قصه، حکایت حلقه گرگهاست و تراژدی نکبتبار آدمیزاد. شاید اگر هرکدام از آنها حرکتی میکردند، وضعشان اینهمه دردناک نبود.» | |||
و چند خط بعد میگوید: «نکته اینکه این کار کمک زیادی به پُر شدن فاصله فکری بین روشنفکر و مردم عادی میکند. این دو دسته در عصر ما روزبهروز از هم فاصله میگیرند. این فاصله باید روزی از بین برود. کار من کوششی است برای پُر کردن این خندق ذهنی بین روشنفکر و مردم.»<ref>نمایشنامه رادیویی شهر قصه / بیژن [http://www.aghalliat.com/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86-%D9%85%D9%81%DB%8C%D8%AF/ مفید]</ref> | |||
نمایشنامه «شهر قصه» در بخشهای چهارگانه خود، به نوعی روایتگر مسخ شدن و بیهویتی آدمیست در غربت که در این حکایت «فیل» نماد آن است. در «شهر قصه» همانگونه که داستانسرای آن در آغاز میگوید، حیوانات مختلفی زندگی میکنند و هر کدام نیز صاحبِ شعلی و به کاری مشغول. تا در غروب روزی که فیل در گذر خود، گذارش به آنجا میافتد و از بدِ روزگار هنگام خوردن آب از گدار، میافتد و دندانش میشکند. این حادثه برای اهالی «شهر قصه» که هر کس سر در کار و زندگی خود دارد، بهانهای میشود تا از یکنواختگی و تکرار مکرر روزمرهگی زندگی در آن شهر لحظهای فارغ شوند و ورودِ تازه واردی را که از بابت شکستن داندان و درد ناشی از آن محتاج و نیازمندِ کمک است را به شکل و شیوه خود برگزار کنند. | |||
بخش دوم نمایشنامه «شهر قصه» همانطور که گفته شد با مونولوگ یا تکگویی «خر» شروع میشود و تا پایان آن با زبانی غنی و کلامی برگرفته از گفتار مردم عادی کوچه و بازار و ترانهها و متل و ضربالمثلهای معروف و جاری و ساری در فرهنگ عامه مردم ایران ادامه مییابد. در جایی از این بخش، ترانه بسیار مشهور و قدیمی «مادرم زینب خاتون، گیس داره قدِ کمون، به کس کسونم نمیده، به همه کسونم نمیده» را میشنویم. این ترانه سالها پیش در اولین کوشش جدی و پیگیری که در جهت جمعآوری ترانهها و متلهای رایج در فرهنگ فولکور مردم ایران توسط «صادق هدایت» و با انتشار مجموعه «اوسانه» انجام شد، مکتوب شده و به چاپ رسیدهاست. در نمونهای که «بیژن مفید» از این ترانه قدیمی در نمایشنامه «شهر قصه» خود ارائه میدهد اما، از «مستشار فرنگ» و «فشنگهای دویست ملیون مگاتونی عمو سام برای پاپتیهای ویتنام» هم گفته میشود و سخن میرود.<ref name=":1" /> | |||
'''گویندگان شهرقصه:''' | |||
قصه گو – جمیله ندایی ”همسر بیژن مفید” | |||
ملا – غلامعلی خسروی سهل آبادی | |||
روباه- معلم- بیژن مفید | |||
خرس- رمال – کارمند ثبت و احوال- بهمن مفید | |||
خر – خرّاط- کارگر – محمود استاد محمد | |||
میمون- مطرب – روشنفکر- آرش استاد محمد | |||
فیل – غریبه – حسین والامنش | |||
سگ – عطّار- فرهاد صوفی | |||
بز – بزاز- بیژن مفید | |||
موش – جوان عاشق – هومن مفید | |||
خاله سوسکه – دختر جوان – تهمینه مدنی | |||
شتر – نقّال – نمد مال- بیژن مفید | |||
اسب- سهیل سوزنی | |||
طوطی- شاعر- سهیل سوزنی | |||
قاطر- نعلبند- بهمن مفید<ref>بوکیها - دانلود کتاب و فایل صوتی «نمایشنامه شهر قصه»بیژن [http://bookiha.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1/ مفید]</ref> | |||
===شاپرکخانوم=== | |||
اولین اجرا فرهنگسرای نیاوران ۱۳۵۰ | |||
*نویسنده: بیژن مفید | |||
*کارگردان: دان لافون | |||
*شاپرکخانم: سوسن فرخ نیا | |||
*عنکبوت: اردوان مفید | |||
*ملخ: | |||
*مگس: رضا بابک | |||
*زنبور عسل: بهرام شاهمحمدلو | |||
*کرم شبتاب: خسرو شایسته | |||
*خاله سوسکه: مرضیه برومند | |||
نوار کاست شاپرک: اجرای اول: جمیله ندایی. اجرای دوم سوسن مقصودلو | |||
*عنکبوت: بهمن مفید | |||
*ملخ: بیژن مفید | |||
*سوسکی: تامی | |||
*موسکی: سحر | |||
*سوسک مادر: فهیمه راستکار | |||
*کرم شبتاب: رضا رویگری | |||
*زنبور عسل: جمشید گرگین | |||
*مگس: سیروس ابراهیمزاده | |||
===کوتی و موتی=== | |||
اجرای دوم کاست صدا | |||
*نویسنده و کارگردان: بیژن مفید | |||
*کوتی: فریده صابری | |||
*موتی: نیما گرگین | |||
*پدر کوتی: رضا رویگری | |||
*مادر کوتی: هنگامه یاشار | |||
*پدر موتی: سیروس ابراهیمزاده | |||
*مادر موتی: آذر دانشی | |||
*نقش الاغ: بهمن مفید | |||
*نقش گاو: رضا ژیان | |||
===اولین پرواز» (گنجشک کوچولو)=== | |||
*اقتباس از اثر ماکسیم گورکی | |||
*کارگردان: بیژن مفید | |||
*پودیک بچه گنجشک: هنگامه یاشار | |||
*مامان گنجشک: شمسی فضلالهی | |||
*بابا گنجشک: رضا ژیان | |||
*مرنو خانِ گربه: رضا رویگری | |||
*گوینده: فهیمه راستکار | |||
*خواننده: هنگامه یاشار | |||
*شعر و آهنگ: بیژن مفید | |||
===خاموشی دریا» (نمایشنامه رادیویی)=== | |||
*نویسنده: ژان بروله (ورکور) | |||
*کارگردان: بیژن مفید | |||
*پیرمرد: بیژن مفید | |||
*دختر: فهیمه راستکار | |||
*ورنرفون اورناک: ناصر طهماسب <ref>بیوگرافی - '''بیژن مفید + [http://azadamirkhizi.blogfa.com/post/805 عکس]'''</ref> | |||
=== ترجمهها === | === ترجمهها === | ||
ویرایش