کاربر:Khosro/صفحه تمرین

تصرف سفارت آمریکا
بخشی از انقلاب بهمن ۱۳۵۷
تسخیر_سفارت_آمریکا.PNG ‏(۴۳۷ × ۲۸۹ پیکسل، اندازهٔ پرونده: ۱۶۱ کیلوبایت، نوع MIME پرونده: image/png)
زمان روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸
مکان سفارت ایالات متحده آمریکا
نتیجه آزادی گروگان‌ها طبق قرار داد الجزایر (۲۰ژانویه ۱۹۸۱)
جنگندگان
ایران، دانشجویان پیرو خط امام ایالات متحده آمریکا
فرماندهان
روح الله خمینی جیمی کارتر


گروگانگیری سفارت آمریکا درایران در روز سیزدهم آبان ۱۳۵۸توسط گروهی از دانشجویان که خود را دانشجویان پیرو خط امام می‌نامیدند،صورت گرفت. این دانشجویان با بالا رفتن از دیوار سفارت، ۶۶ دیپلمات آمریکایی که کارمند این سفارت بودند را به‌گروگان گرفتند.رخدادی که به گفته خود این گروه قرار بود ۲و ۳روز ادامه ادامه داشته باشد، ۴۴۴ روز به درازا کشید و تبدیل به بزرگترین چالش و بحران بین المللی، به طور خاص روابط ایران و آمریکا گردید. بحرانی که اثرات سیاسی واجتماعی و اقتصادی آن بر روابط ۲کشور ایران و آمریکا سایه گسترده و تا همین امروز هما بر جای مانده است .

تسخیر سفارت آمریکا در تهران
تسخیر سفارت آمریکا در تهران

بحران گروگان گیری  در ایران (به انگلیسی: Iran hostage crisis)

گروگانگیری سفارت آمریکا درتهران در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ توسط گروهی که خود را دانشجویان پیرو خط امام می‌نامیدند،صورت گرفت در این روز این گروه با هدف تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اقدام به با لا رفتن از دیوار سفارت کردند و ۶۶تن از دیپلماتها و کارمندان و کارکنان سفارت آمریکا را به گروگان خود درآوردند . واقعه‌ای که با آغاز آن بعدها تبدیل به بزرگترین بحران بین الملی و بویژه در روابط ایران و آمریکا گردید که تاثیرات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن تا همین امروز هم برجای مانده است.

با این بحران پایان روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا مهرخورد و تبدیل به بزرگترین چالش ایران و آمریکا گردید. بطوریکه برخی از رسانه های آمریکایی منجمله رادیو و تلویزیون های عمومی آمریکا،پی اس جی،این بحران را بزرگترین بحران از زمان جنگ جهانی دوم تا آن زمان یاد کردند

[۱].

قرارداد الجزایر و پایان گروگان گیری

 
گروگان های سفارت آمریکا در تهران

سرانجام در قراردادی موسوم به «قرارداد الجزایر»، بین دولت آمریکا و دولت جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۳۰ دی ماه ۱۳۵۹ (۲۰ ژوئیه ۱۹۸۱)، این بحران با بازگرداندن بخشی از دارایی های ایران پایان یافت و گروگانها آزاد و به آمریکا برگردانده شدند. (ویکی گفتاورد)

ماجرای پشت پرده در جریان تسخیر سفارت آمریکا

یکی از مقامات سابق سازمان سیا به نام بروس رایدل، به بی بی سی فارسی می گوید که خمینی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، کنترل جناح چپ انقلاب و لیبرالها و رادیکالها را به دست گرفت؛ قرار نبود که چنین شود اما قدرت که به دست آخوندها افتاد، همه چیز را از آن خود کردند و مسیر دیگری را رفتند و بهشتی هم در قدرت گرفتن خمینی با کمک غربیها نقش مهم و مؤثری داشت. به نظر می رسد تماس ها و مذاکرات و دیدارهای پنهانی و رابطه های دوستانه با مقامات ارشد آمریکا، همه مانورهای تاکتیکی بوده که حکومت مذهبی بر اساس اصل ولایت فقیه تثبیت شود؛ آقای رایدل در ادامه می افزاید: «انقلاب اول به سرنگونی شاه منجر شد و انقلاب دوم (تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری)، منجر به تحکیم قدرت خمینی و آخوندهای دور و برش شد و در جریان تسخیر سفارت آمریکا و گروگان گیری بود که همراهان خمینی مانند بنی صدر و  صادق قطب زاده و آیت الله شریعتمداری از قدرت برکنار شدند؛ هر چند که خمینی با کمک نهضت آزادی بر سر کار آمد اما در مدت کوتاهی خمینی خود به تنهایی قدرت را در دست گرفت و از حمایت مردم سوء استفاده کرد.

یکی از اعضای مرکزی «دانشجویان پیرو خط امام» به نام ابراهیم اصغرزاده، فاش کرده بود که در مورد تماس های بهشتی با مقامات آمریکایی، اسنادی در سفارت آمریکا پیدا شده بود اما این اسناد «منفی» نبودند و آن را مهم نمی دیدیم و خمینی هم گفته بود نمی خواهد سند و مدرکی از اطرافیانش در سفارت تسخیر شده آمریکا کشف و افشا شود. ولی با نشان ندادن این اسناد و مدارک، مردم دیگر همه چیز را فهمیده بودند.

 
تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در تهران

یک منبع از قو ل همکار سابقش که با بهشتی در ارتباط بود، گفته بود که بهشتی در رابطه با چیزهایی که به سفارت آمریکا می گفت، خیلی احتیاط می کرد و می ترسید که صحبتهایش به گوش شاه برسد؛ گویی نمی خواست کسی بداند که هم به شاه و هم به شیخ وصل است!

یکی از دیپلمات های سفارت آمریکا به نام (جان استمپل) که به زبان فارسی مسلط بود می گوید که آمریکا مطابق برنامه جلو آمده بود و تمایل به روی کار آمدن لیبرالها داشت و در مرحله بعد قصد بر کناری خمینی را داشتند اما خمینی که همه قدرت را به دست گرفته بود، سبقت گرفت و نه تنها لیبرالها بلکه همه‌ی جناح ها  و گروه های سیاسی را که به آن تن نداده بودند، قتل و عام کرد[۲].     

منصور فرهنگ (نماینده پیشین ایران در سازمان ملل متحد) می گوید: «خمینی به اهداف سیاسی اش به ویژه حذف لیبرالها و بی اعتبار کردن گروه های چپ گرا رسیده بود و دیگر شکست کارتر در انتخابات برایش مهم نبود» (بی بی سی فارسی)

ابراهیم یزدی، که وزیر خارجه دولت موقت مهندس بازرگان بود؛ طی نامه سرگشاده ای در سال ۱۳۹۱، که منتشر شد؛ اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری را نمونه روشن یک (توطئه» خواند و خاطر‌نشان کرد که این گروگان گیری و اشغال سفارت، باعث هزینه خیلی سنگینی برای مردم ایران و مملکت شد. (رادیو فردا)

تحولات بعد از گروگان گیری

دولت موقت مهندس بازرگان که صدای معترض آن زمان بود، یک روز پس از تسخیر سفارت آمریکا و گروگان گیری استعفاء داد و به دنبال آن، جنگ ۸ ساله ایران و عراق شروع شد، به مرور ایران از مدار قطب آمریکا فاصله گرفت و به قطب دیگر (شوروی) نزدیک گشت. گروگان گیری ۵۲ دیپلمات آمریکایی، اقدامی منحصر به فرد در تاریخ دیپلماسی جهان بود.

این معادلات منطقه‌ای و جهانی، علیه منافع اقتصادی ایران شد؛ به خصوص که بر خلاف عرف و حقوق بین الملل، و با اینکه اشغال یک سفارت خانه که بنا به حقوق بین الملل واجد مصونیت سیاسی می باشد؛ نظام جمهوری اسلامی اقدام به یورش به سفارتخانه های خارجی دیگر کرد (سفارت انگلستان، دانمارک و عربستان...)، اقدامی که در هیچ نظام سیاسی در جهان، همچین نمونه ای یافت نمی شود[۳].

رئیس جمهور وقت آمریکا (جیمی کارتر) بعد از تسخیر سفارت آمریکا و گروگان گیری، علیه ایران وضعیت فوق العاده اعلام کرد و کلیه‌ی شمش های طلا و و دلارها و اعتبارات بانکی و اوراق بهادار ایران را در آمریکا، آسیا و اروپا توقیف کرد؛ کارتر با این اقدام به ازای هر گروگان ۱۸۰ میلیون دلار ایران را به گرو گرفت.

بعد از توافق بین آمریکا و ایران، رسانه های آن روز نظام جمهوری اسلامی اعلام کردند که دولت آمریکا در مقابل خواسته های حکومت ایران تسلیم شد و در روزنامه ها تیتر بزرگ زده بودند که حکومت ایران دوازده میلیارد دلار خود را از سیستم بانکی آمریکا بیرون کشید و اقتصاد آمریکای ابر قدرت را به لرزه انداخت، اما این با واقعیت بسیار فاصله داشت چرا که حکومت ایران گام به گام عقب نشسته بود و کمتر از ۳ میلیارد دلار گیرش می آمد.  در کنگره آمریکا محافظه کاران از حزب جمهوری خواه معتقد بودند که کارتر جهت آزادی گروگان ها به خمینی باج داده است؛ هم آنها که مانند این دوران می گویند، باراک اوباما به حکومت ایران باج داده و توافقی بد امضا کرده؛ ۴ دهه پیش هم توافق الجزایر را ننگین می خواندند و آن را باطل می شماردند.

طبق اسناد جدید، ایران در قرارداد الجزایر مدعی این بود که در حساب های مسدود شده خود در بانک های آمیکا ۸۰۰ میلیون دلار دارد و خواستار برگرداندن آن شده بود و طرفین به توافق رسیدند که اصل پول حدوداً ۴۰۰ میلیون دلار است و بهره اش هم یک میلیارد و سیصد میلیون دلار می باشد؛ و این همان پول نقدی است که اوباما، به دنبال توافق هسته ای با هواپیما به ایران ارسال کرد

خمینی به مناسبت ۱۳ آبان طی پیامی اعلام کرده بود: «دانش آموزان، دانشگاهیان، محصلین علوم دینیه، با قدرت تمام به حملات خود علیه آمریکا و اسراییل گسترش دهند تا آمریکا را مجبور به استرداد شاه مخلوع جنایت کار نمایند»

اگر چه اقدام دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا مورد استقبال اکثریت نیروهای سیاسی و توده های مردم قرار گرفت ولی با افشاگری هایی که در روز های بعد با اسناد و مدارک علیه بعضی گروه های سیاسی صورت گرفت، اقدام دانشجویان به درگیری های باندی و جناح بندی های سیاسی کشیده شد[۴].

شرایط حکومت ایران برای آزادی گروگان‌ها

اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری که قرار بود محدود به زمان مشخصی باشد، ۴۴۴ روز طول کشید و بعد از یک سال تصمیم گیری به مجلس ارجاع داده شد و در ۱۱ آبان ۱۳۵۹، چهار شرط پیشنهادی در رابطه با گروگان های آمریکایی در مجلس به تصویب رسید: اول، آزاد کردن تمام سرمایه های ایران. دوم، لغو همه ادعاهای آمریکا علیه حکومت ایران. سوم، عدم دخالت نظامی و سیاسی آمریکا در ایران. چهارم، پس دادن اموال شاه[۴].

پرداخت غرامت به گروگان‌های سفارت آمریکا

 
پرداخت غرامت به گروگان های سفارت آمریکا

دولت آمریکا، بعد از ۳۶ سال از واقعه‌ی گروگان‌گیری در سفارت آمریکا، غرامتی به مبلغ ۴/۴ میلیون دلار به هر گروگان می پردازد که در قانون بودجه ۲۰۱۶، آمریکا به تصویب رسیده است؛ طبق این قانون به هر یک از گروگان‌ها، یا بازماندگان کسانی که در قید حیات نیستند، مبلغ ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار به عنوان غرامت تعلق می گیرد؛ و آن بخش از شهروندان آمریکایی هم که قربانی تروریسم هستند، از این مزایا برخوردار خواهند شد. هزینه این غرامت‌ها از بانک (بی ان پی پاریباس) در پاریس، که به خاطر نقض تحریم ها علیه ایران و سودان و کوبا، به پرداخت ۹ ملیارد دلار جریمه به دولت آمریکا شد؛ یک میلیارد دلار آن به پرداخت غرامت اختصاص یافت و از سال ۲۰۱۶ اجرایی شد؛ طبق این قانون، ما به ازای هر روز اسارت ۵۳ گروگان، ده هزار دلار در نظر گرفته شده است؛ و به همسر و فرزندان گروگان‌هایی که در قید حیات نیستند ۶۰۰ هزار دلار پرداخت خواهد شد.

بنا بر گزارش‌هایی، گروگان‌ها در معرض آزارهای روحی و اعدامهای مصنوعی قرار گرفته بودند و سال‌ها از تأثیرات روحی آن در رنج بوده اند[۵].

منابع