کاربر:Mohsen/صفحه تمرین
روز جهانی زن گرامیداشت حقوق زنان است که هر ساله در روز ۸ مارس مطابق با ۱۷(یا ۱۸) اسفندماه خورشیدی برگزار میشود؛ تمرکز و نقطهی کانونی روز جهانی زن، حقوق زنان است. این روز به یک معنی جشنی است که در چهارگوشهی جهان برگزار میشود؛ این جنش در دفاع از حقوق زنان و به پاس دستاوردهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زنان به یک روز مهم و تاریخی در تقویم تمام ملل تبدیل شدهاست.
زنان در طول تاریخ همواره به دنبال حقوق خودشان بودند، روز جهانی زن، نمادی برای رسیدن به این حقوق اساسی زنان میباشد. تاریخچهی روز جهانی زن به روز ۸ مارس ۱۸۵۷ میلادی برمیگردد که در آن روز زنان کارگر یک شرکت نساجی در اعتراض به وضعیت دشوار کاری دست به اعتصاب زدند؛ در آن روز زنان کارگر سرکوب شدند اما دست از تلاش برای رسیدن به خواستههای قانونی و انسانی خودشان برنداشتند.
اندیشهی گزینش روز جهانی زن، در اوت ۱۹۰۷ در اولین گردهمایی جهانی زنان سوسیالیست در اشتوتگارت آلمان شکل گرفت. در این همایش، ۵۸ گروه شرکت داشتند که زنان را نمایندگی میکردند؛ آنها تصمیم گرفتند یک دبیرخانهی جهانی به سرپرستی خانم کلارا زتکین (Clara Zetkin) سردبیر روزنامه آلمانی برابری (Die Gleichheit) برپا کنند تا بتوانند تلاشها و کوششهای زنان گیتی را برای بدست آوردن حقوقاشان ساماندهی کنند.
دومین گردهمایی جهانی در شهر گپنهاگ دانمارک در سال ۱۹۱۰ برپا شد، زنان شرکت کنند از ۱۷ کشور تصمیم گرفتند تا روزی را به نام روز جهانی زن نامگذاری کنند. این گردهمایی، از پشتیبانی کنگره بزرگ سوسیالیستها برخوردار شد.
پس از آنکه حزب سوسیالیست ایالات متحده آمریکا روز ۲۸ فوریه ۱۹۰۹ را برای روز زن در نیویورک سازماندهی کرد، کنفرانس ۱۹۱۰ بین المللی زنان سوسیالیست پیشنهاد کرد که روز زن سالانه برگزار شود.
در تاريخ ۱۹ مارس ۱۹۱۱ ميليون ها نفر در کشورهای اتريش، دانمارک، آلمان و سوييس روز جهانی زن را گرامی داشتند.
دهههای نخست قرن بیستم همزمان بود با وقوع دو جنگ که بخش اعظم جهان را تحت تأثیر قرار دادند؛ در نتیجه تا سال ۱۹۵۵ زنان هنوز نتوانسته بودند، مبارزات خودشان را ساماندهی کنند.
بعد از آن روز جهانی زن به عنوان یک روز بینالمللی به رسمیت شناخته شد. در سال ۱۹۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل، از دولتهای عضو در خواست کرد تا روز ۸ مارس را به عنوان روز سازمان ملل متحد برای حقوق زنان و صلح جهانی بنامند.
پیشینهی روز جهانی زن
پیشینهی روز جهانی زن به سالهای اواسط قرن ۱۹ برمیگردد؛ روز ۸ مارس ۱۸۵۷ میلادی کارگران زن کارگاههای نساجی و پارچه بافی در نیویورک در اعتراض به شرایط بد کاری خود و ناچیز بودن دستمزدهایشان دست به تظاهرات زدند؛ پلیس زنان تظاهرات کننده را مورد حمله قرار داد و تظاهرات را سرکوب کرد، اما این زنان از پای ننشستند و دو سال بعد توانستند اولین اتحادیهی کارگران را به ثبت برسانند.
اولین مراسم برای زنان در آمریکا «روز ملی زنان»[۱] نام داشت در روز ۲۸ فوریهی ۱۹۰۹ در آمریکا توسط حزب سوسیالیست آمریکا برگزار شد.[۲] اگر چه گفته میشود که این مراسم بخاطر یاد بود اعتراض زنان کارگر پوشاک در ۸ مارس ۱۸۵۷ برگزار شده، اما محققان معتقدند که این ادعا واقعیت ندارد.[۳][۴]
مبارزات زنان برای دستیابی به حقوقشان ادامه داشت. در سال ۱۹۰۸ میلادی ۱۵ هزار زن برای حقوق پایهای خود نظیر دستمزد بالاتر و ساعات کار کمتر در نیویورک دست به تظاهرات زدند؛ این بار علاوه بر خواستهی صنفی خودشان خواستار حق رأی هم بودند که یک خواستهی سیاسی بود.
در سال ۱۹۰۹ میلادی اولین گردهمایی بینالمللی زنان در شهر گپنهاک دانمارک تشکیل شد؛ خانم کلارا زتکین فعال حقوق زنان و سوسیالیست آلمانی در دومین سال این گردهمایی پیشنهاد روز جهانی زن را ارائه کرد اما برای آن روز خاصی در نظر گرفته نشد.
۱۹ مارس ۱۹۱۱ در کشورهای اتریش، دانمارک، آلمان و سوییس میلیونها نفر روز جهانی زن را گرامی داشتند.
البته ایدهی روز جهانی زن نخستین بار در ۱۷ اوت ۱۹۰۷ در نخستین کنفرانش جهانی زنان سوسیالیست که در شهر اشتوتگارت آلمان برگزار میشد، بوجود آمد. ۵۸ گروه از زنانی که در این همایش شرکت کرده بودند، برآن شدند تا یک دبیرخانهی جهانی به ریاست خانم کلارا زتکین (Clara Zetkin) سردبیر روزنامه آلمانی برابری (Die Gleichheit) برپا نمایند. هدف از تشکیل این دبیرخانه این بود که بتواند تلاشهای زنان جهان برای دستیابی به برابری حقوق سیاسی با مردان و داشتن حق رأی، را سازماندهی کند. کنگرهی بزرگ سوسیالیستها از این همایش پشتیبانی کردند.
در این دوران سازمانهای دفاع از حقوق زنان در گوشه و کنار جهان پای گرفته بود، جدای از محدود بودن تعداد این سازمانها، هیچ یک از آنها از نیروی کافی برای رسیدن به حقوق سیاسی برابر با مردان برخوردار نبودند.
تا آن زمان تنها در دو کشور فنلاند و نروژ، زنان حق رأی داشتند، هیلدا پارسینن (Hilda Parsinen) یکی از زنان گروه نمایندگی فنلاند در همایش جهانی زنان سوسیالیست بود، که آن زمان از نمایندگان مجلس فنلاند بود.
کنگرهی سوسیالیست جهانی در سال ۱۹۱۲ یک کنفرانس ویژه در شهر بال سوییس برگزار کرد که در آن خواستار پایان دادن به جنگ در بالکان شد.
کلارا زتکین (Clara Zetkin) در یک سخنرانی دربارهی همبستگی زنان سوسیالیست جهان برای مبارزه با جنگ افروزی که اصلیترین قربانیان آن زنان و کودکان هستند، سخن گفت. کلارا زتکین افزود نبرد برای آزادی بدون زنان شدنی نیست، و سخنرانی خودش را با جمله معروف «جنگ علیه جنگ (به آلمانی:Krieg dem Krieg)» به پایان برد.
چند روز پیش از برگزاری سومین کنفرانس جهانی زنان سوسیالیست، در سال ۱۹۱۴ که در شهر وین برگزار میشد؛ شعلههای جنگ جهانی اول افروخته شد. در مارس ۱۹۱۵ یعنی در سالهای نخستین جنگ جهانی اول، در مارس ۱۹۱۵ کنفرانس جهانی زنان در شهر برن سوییس برقرار شد.
پس از به پایان رسیدن جنگ جهانی اول، سازمان جهانی زنان سوسیالیست بازسازی شد،درسال۱۹۲۵، ادیت کمیز (Edith Kemmis)، به ریاست دبیرخانه جهانی زنان در زوریخ سوییس، برگزیده شد. کارهای دبیرخانهی جهانی زنان زیر نظر فردریش آدلر (Friedrich Adler) دبیر سوسیالیست جهانی، که خود کارگر مبارز حقوق زنان بود دنبال میشد.
در سال ۱۹۲۸ مارتا توسک (Martha Tausk) نماینده مجلس استیری (Styrie) - استانی در اتریش- به دبیری سازمان جهانی زنان برگزیده شد. سوسیالستهای اتریش به مارتا توسک و دبیرخانهی جهانی زنان فشار آوردند و مورد آزارو اذیت قرار دادند تا جایی که این دبیرخانه به بروکسل منتقل شد. در سال ۱۹۳۴ مارتا توسک جای خود را به خانم آلیس پلس (Alice Pels) داد.
در فاصلهی بین دو جنگ جهانی، گفتگوهای سازمان جهانی زنان بیشتر دربارهی فعالیت زنان، زنان و فاشیسم، زنان و بحران اقتصادی بود،اما با شروع جنگ جهانی دوم این سازمان بار دیگر با چالشهای عمیقی روبرو شد و از میان رفت.
در میانهی جنگ جهانی دوم، ماری سوترلند (Mary Sutherland) و زنان کارگر بریتانیایی، یک کنفرانس با شرکت زنانی از کشورهای در حال جنگ و کشورهایی که در چنگال فاشیسم و بودند، برگزار کردند. در این کنفرانس زنان هر کشور به زبان مادری خود سخن گفتند.
از سال ۱۹۴۱ تا سال ۱۹۵۵ زنان نتوانستند مبارزات خود را ساماندهی کنند، در سال ۱۹۵۵ شورای جهانی زنان سوسیال دموکرات برپا شد که تحولی در مبارزات زنان بود.
سازمان ملل متحد سال ۱۹۷۵ را به عنوان سال جهانی زن تعیین کرد، از این سال ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن جشن گرفتهشد.
در دسامبر ۱۹۷۷، مجمع عمومی طی قطعنامهای یک روز را برای حقوق زنان و صلح بینالمللی تصویب کرد. قطعنامهی مجمع عمومی نقش زنان در تلاش های صلح و توسعه را به رسمیت شناخت و خواستار پایان دادن به تبعیض و افزایش حمایت از مشارکت کامل و برابر زنان شد.[۵]
از این تاریخ به بعد، روز جهانی زن به عنوان یک روز بینالمللی به رسمیت شناخته شد و در سال ۱۹۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل از کشورهای عضو درخواست کرد که روز ۸ مارس را به عنوان روز جهانی زن به رسمیت بشناسند. روز جهانی زنان ابتدا از فعالیت جنبش های کارگری در اواخر قرن بیستم در آمریکای شمالی شروع شد و سپس در سراسر اروپا و جهان ظاهر شد.
دیدگاه بنیادگرایی مذهبی در مورد زن
زنان همواره مورد تهاجم بنیادگرایان بودهاند؛ بطوری که همواره در دیدگاه بنیادگرایان زن باید سرکوب شود. در بنیادگرایی اسلامی چه نوع سنی آن که نمونههای آن طالبان در افغانستان، القاعده در شبهجزیرهی عرب و داعش در سوریه و عراق است، و چه نمونهی شیعی آن که در تهران حاکم است، سرکوب زن بصورت نظاممند و هدفدار یکی از اهرمهای بقای آنهاست. در بنیادگرایی مذهبی نوع مسیحی آن هم که در قرون وسطی جریان داشت، سرکوب زنان یک روال عمومی بود.
بنیادگرایی اسلامی معاصر که در حاکمیت باشد، حکومت ایران است که مبتنی بر نظریهی «ولایت فقیه» است. روح الله خمینی به عنوان بنیانگذار یک حکومت بنیادگرا میگوید:
«ولایت فقیه مثل جعل قیم برای اطفال است. قیم ملت با قیم صغار از لحاظ موقعیت و وظیفه هیچ فرقی ندارد».[۶]
روحالله خمینی حتی به حق رأی زنان در سال ۱۳۴۱ اعتراض داشت و این کار را منشاء فاسد کردن جامعه میدانست.
سنگ بنای بینادگرایی در مناسبات بین انسانها، مرزبندی جنسی است، همان طور که سنگ بنای فاشیسم هیتلری برتری نژادی است.[۷] به لحاظ نظری بنیادگرایی اسلامی پایه را تفاوت دو جنس میداند و از آن نتیجه میگیرد که جنس برتر مرد است و زن بردهیی در خدمت مرد است.[۸]
روحالله خمینی در خصوص زنان گفتهاست:
«زنان موجودات شروری هستند؛ و اگر زنی از فراهم کردن محیط مناسب جهت ارضای همسرش خودداری کند؛ همسرش حق دارد که او را کتک بزند و هر روز بر شدت کتک بیفزاید تا زن را وادار به تسکیم کند».[۹]
مرتضی مطهری تلاش میکند دیدگاه نرمتری در مورد زنان ارائه کند. وی میگوید:
«زن و مرد در انسانیت با هم برابرند اما دوگونه انسانند،با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسی». مطهری ادامه میدهد:«اما این اختلاف ناشی از عوامل جغرافیایی یا تاریخی و اجتماعی نیست بلکه طرح آن در متن آفرینش ریخته شده. طبیعت از این گونه دگرگونیها هدف داشته است و هر گونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت، عوارض نامطلوبی به بار میآورد».[۱۰]
مطهری به عنوان یکی از ایدئولوگهای حکومت اسلامی ایران، می گوید:
«برتری روح مردان بر زنان چیزی است که طراح آن طبیعت میباشد، هر قدر خانمها بخواهند با این واقعیت مبارزه کنند بیفایده خواهد بود؛ خانمها به این علت که حساستر از آقایان هستند؛ باید این واقعیت را قبول کنند که به نظارت آقایان در زندگیاشان نیاز دارند».[۱۱]
مطهری طلاق را حق مرد میداند و در این زمینه میگوید:
«مرد است که اگر زن را از دست ندهد و نسبت به او وفادار بماند زن نیز او را دوست میدارد و نسبت به او وفادار میماند بنابر این طبیعت کلید فسخ ازدواج را به دست مرد داده است».[۱۲]
بر اساس این دیدگاهها نسبت به زن، قانون مدنی دولت ایران تمام اختیارات خانواده و زن را به مرد میسپارد. بر اساس قانون مدنی دولت ایران، ریاست خانواده را از خصایص شوهر میداند و در زمینهی مسکن، طلاق، شغل، تابعیت، تحصیل و مسافرت زن را به مرد مشروط کرده است.
مادهی ۱۰۵ قانون مدنی ایران میگوید:
در رابطهی بین زن و مرد، ریاست خانواده وظیفهی مرد است، شورای نگهبان قانون اساسی حکومت ایران اعلام کرده است که زن بدون اجازهی شوهر حق خروج از خانه را، حتی برای رفتن به مراسم ختم پدرش، ندارد.
مادهی ۱۱۱۷ قانون مدنی ایران میگوید که شوهر میتواند همسرش را از گرفتن شغلهای فنی که با چارچوب خانواده یا شخصیت وی همخوانی نداشته باشد، منع کند.
مادهی ۱۱۳۳ قانون عمومی میگوید: مرد میتواند هر وقت که بخواهد زنش را طلاق دهد. ضمناً هیچ لزومی ندارد که این موضوع را از قبل به زن اطلاع دهد.
در نتیجه میتوان دید حتی قوانین مدنی دولت ایران علیه حقوق زنان میباشد.
آیا قوانین اسلام علیه زنان است؟
ﺭﻭ ﺭﮊﻳﻢ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺪﻧﻲ ,
ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺼﺎﻳﺺ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻲ ﻣﺴﻜﻦ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﺔ ,ﻃﻼﻕ , ﺷﻐﻞ ,ﺗﺎﺑﻌﻴﺖ ,ﺗ ﺍﺳﺖ (6)
ﺑﻨﻴﺎﺩﮔﺮﺍﻳﻲ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻧﻈﺮﻳﺔ "ﻓﻘﻴﻪ ﻭﻻﻳﺖ " ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﺩﺭﻛﺘﺎﺏ "ﺍﺳﻼﻣﻲ ( 2). ﺣﻜﻮﻣﺖ "ﺗﺪﻭﻳﻦ ﺷﺪ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ" ﻭﻻﻳﺖ ﻓﻘﻴﻪ ﻣﺜﻞ ﺟﻌﻞ ﻗﻴﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﺍﺳﺖ .ﺻﻐﺎﺭ ﻗﻴﻢ ﻣﻠﺖ ﺑﺎ ﻗﻴﻢ ,ﻟﺤﺎﻅ ﺍﺯ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﻭ , ﻫﻴﭻ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ." ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﻳﻚ ﺭﮊﻳﻢ ﻗﺮﻭﻥ ﻭﺳﻄﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺗﺄﺳﻴﺲ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﻣﺤﺮﻙ ﻭ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻥ ﺑﻨﻴﺎﺩﮔﺮﺍﻳﻲ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪ.
در سال ۱۹۱۰، در دومین گردهمایی جهانی درشهر کپنهاگ، زنان شرکتکننده از ۱۷کشور، برآن شدند تا روزی را بهنام روز جهانی زن نامگذاری کنند، تا در این روز زنان جهان، برای بهدستآوردن حقوق برابر سیاسی و اجتماعی، و برخورداری از حقرأی، بهراهپیمایی بپردازند، در این کنفرانس همچنین درباره صلح در جهان گفتگو شد.
برای نخستین بار، اندیشه گزینش روزجهانی زن در۱۷آگوست ۱۹۰۷، در نخستین گردهمایی جهانی زنان سوسیالیست، در شهراشتوتگارت آلمان پای گرفت، دراین گردهمایی، پنجاهوهشت گروه نمایندگی شرکتکننده، برآن شدند، تا یک دبیرخانه جهانی به سرپرستی خانم کلارا زتکین (Clara Zetkin) سردبیر روزنامه آلمانی برابری Die Gleichheit برپا نمایند، تا بتوانند تلاشهای زنان جهان را، برای بهدستآوردن برابری حقوق سیاسی با مردان، وبرخورداری از حقرأی، سازماندهی نمایند. این گردهمایی، از پشتیبانی کنگره بزرگ سوسیالیستها برخوردار شد.
در سال ۱۹۱۲، جیمز اوپنهایمن، شعری بهنام نان و رز، درباره کارگران زن کارخانه پارچهبافی لاول ماساچوست سرود، که هنگام تظاهرات، زنان کارگر آن را میخواندند. در این شعر جیمز اوپنهایمن، رز را نماد زندگی بهتر میداند.
شرایط سخت با دستمزد کم کارگران زن در اوایل قرن بیستم که همراه با مردان در کشورهای صنعتی وارد بازار کار شده بودند آنان را وادار به اعتراضی گروهی کرد. در هشتم مارس سال۱۹۰۸ بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کارگران زن همان کارخانـه نساجی شهر نیویورک به منظور احیای خاطره اعتصاب دست از کار کشیدند، صاحب این کارخانه به همراه نگهبانان به منظور جلوگیری از همبستگی کارگران، این زنان را در محل کارشان محبوس کرد و به دلایلی نامعلوم کارخانه آتش گرفت و فقط تعداد کمی از زنان توانستند از این حادثه نجات یابند و مابقی ۱۲۹ تن از زنان کارگر در این آتش سوختند
آتش سوزی کارخانه بلوز تری انگل
آتش سوزی کارخانه بلوز تری انگل (انگلیسی: Triangle Shirtwaist Factory fire) رخدادی بود که در تاریخ ۲۵ مارس ۱۹۱۱ در شهر نیویورکاتفاق افتاد. این حادثه مرگبارترین حادثه در تاریخ نیویورک و یکی از مرگبارترین فجایع صنعتی در تاریخ آمریکا است. در اثر این آتش سوزی ۱۴۶ ننفر از کارگران شاغل در محل شامل ۱۲۳ زن و ۲۳ مرد کشته شدند. مرگ افراد بر اثر سوختگی و خفگی و سقوط بود. نردبان های آتش نشان ها فقط می توانست تا طبقه ششم برسد، حال آنکه آتش سوزی در طبقات هشتم به بالا رخ داده بود. بیشتر کشته شدگان مهاجرین یهودی و ایتالیایی بودند. جوانترین کشته این حاثه ۱۴ سال و مسن ترین فرد ۴۳ ساله بود
نگاهی به تاریخچه روز جهانی زن
در سال ۱۸۷۵ در نیویورک، زنان کارگر برای برخورداری از شرایط بهتر، دست به تظاهرات زدند.
در یک تظاهرات که در روز 25مارس۱۹۱۱، در یک کارخانه پارچهبافی در نیویورک رخ داد، درهای کارخانه برای جلوگیری از بیرونرفتن زنان، پیشاز پایان ساعت کار بسته شد، و یک گروه از زنان کارگر در آتشسوزی کشته شدند.
نان و رز (نان و زندگی بهتر)
شعر از جیمز اوپنهایمن
به پیش، خواهران من، به پیش،
بانگ صدای ما رسا است.
از جای برکنیم،
نرده آشپزخانههای دود گرفته،
و کارخانههای بیروح را.
بهسوی روزی روشن و نورانی گام برداریم.
همه با هم بخوانیم نان و زندگی بهتر، نان و زندگی بهتر
به پیش، خواهران من،
مبارزه ما نیز، برای مردانی است،
که برای ما کودک میسازند،
ولی خود، همیشه کودک ما هستند.
دیگربس است،
زندگی جانوری، برای تکهیی نان.
ما زندگی بهتر میخواهیم.
به پیش، خواهران من،
بر گور زنان بیشماری، که برای نان فریاد کشیدند.
نه زیبایی، نه عشق، بیگاری برای همه.
بکوشیم برای زندگی بهتر،
نهتنها برای نان
به پیش، خواهران من، به پیش،
روز های بهتر درراه است.
ما همه را،
بهدنبال آرمان والای خود خواهیم کشاند.
دیگربس است،
بهره کشی،
رنج ده تن، آسودگی یک تن.
برای هر کس، نان و زندگی بهتر،
نان وزندگی بهتر.
شعار اصلی روز جهانی زنان در سال ۲۰۱۸ این بود:
وقت عمل کردن فرا رسیده است. فعالان روستایی و شهری زندگی زنان را متحول میکنند. [۱۳]
در آنزمان سازمانهای دفاع از حقوق زنان کموبیش در گوشه و کنار جهان پای گرفته بودند، ولی هیچیک از نیروی بسندهیی برای رسیدن به حقوق سیاسی برابر با مردان برخوردارنبودند.
دربرخی از کشورها و در کارخانهها، زنان، سندیکاهای ویژه خود را داشتند، ولی دستمزد زنان همواره کمتر از مردان بود. زنان ازهیچگونه حقوق سیاسی برخوردارنبودند.
تا آن تاریخ، تنها در دو کشور فنلاند و نروژ، زنان از حقرأی برخوردار شده بودند، و یکی ازبانوان گروه نمایندگی فنلاند، بهنام هیلدا پارسینن (Hilda Parsinen)، از نمایندگان مجلس فنلاند بود.
مدتی بعد در ۲۵ مارس، آتش سوزی در يک کارخانه نساجی در نيويورک باعث مرگ دست کم ۱۴۰ کارگر زن پارچه باف شد. در اعتراض به ايمنی پايين کارخانجات و تلفات بالای اين حادثه، هزاران زن در سراسر اروپا در هشتم مارس سال ۱۹۱۳ دست به تظاهراتی آرام زدند.
«نان و گل سرخ» از شعارهای فعالين حقوق زنان بود که بعدها در ترانهای به نام «نان و گلهای رز» تجلی يافت
پانویس
- ↑ "International Women's Day History | International Women's Day | The University of Chicago". iwd.uchicago.edu. Retrieved 2017-04-07.
- ↑ "United Nations page on the background of the IWD". Un.org. Retrieved March 8, 2012.
- ↑ Temma Kaplan, "On the Socialist Origins of International Women's Day", in: Feminist Studies, 11, 1985, S. 163–171. (PDF Archived June 15, 2007, at the Wayback Machine)
- ↑ Liliane Kandel / Françoise Picq, "Le Mythe des origines à propos de la journée internationale des femmes" Archived September 27, 2013, at the Wayback Machine, in: La Revue d'en face, 12, 1982, S. 67–80.
- ↑ https://www.un.org/en/events/womensday/2010/history.shtml
- ↑ کتاب «حکومت اسلامی» نوشتهی روح الله خمینی
- ↑ کتاب «اسلام، زنان و برابری» نوشتهی مریم رجوی
- ↑ کتاب «اسلام، زنان و برابری» نوشتهی مریم رجوی
- ↑ کتاب «تحریرالوسیله» نوشتهی روحالله خمینی
- ↑ مرتضی مطهری، «نظام حقوق زن در اسلام»
- ↑ مرتضی مطهری، «نظام حقوق زن در اسلام»
- ↑ مرتضی مطهری، «نظام حقوق زن در اسلام»
- ↑ "International Women's Day 2018". unwomen.org. UN Women. Retrieved 8 March 2018.