کاربر:Javad/صفحه تمرین10
قتل کشیشهای مسیحی در ایران، در دهه ۷۰ از دیماه سال ۱۳۷۲ تا تیر ماه ۱۳۷۳ رهبران کشیشهای مسیحی در سلسله قتلهای سازماندهی شده توسط وزارت اطلاعات کشته شدند.
کشیشهای مسیحی، اسقف هوسپیان مهر، کشیش مهدی دیباج و اسقف تدهیس میگائیلیان پی در پی به قتل رسیدند. به گفته « اکبر گنجی » عامل رژیم ایران در وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، این کشیشهای مسیحی به دلیل قبول نداشتن نظام سیاسی ایران و فعالیتهایشان برای حقوق بشر و حقوق اقلیتها در ایران به دست وزارت اطلاعات به قتل رسیدند و بعد از آن قتل کشیشها را به گردن مجاهدین انداختند و با این کار رژیم ایران از دست روحانیون مسیحی خلاص میشد، همچنین سازمان مجاهدین خلق را نیز بیآبرو میکرد[۱].
اسقف هائیکهوسپیانمهر از بالاترین رهبران روحانیان مسیحی در ایران و رهبر شورای روحانیان کلیسای انجیلی و رئیس مجامع ربانی ایران در ۲۹دی ۱۳۷۲،توسط وزارت اطلاعات رژیم ایران به قتل رسید[۲].
اسقف تتهیس میکائیلیان رئیس شورای پروتستانهای ایران در ۱۳ تیر ۱۳۷۳ در سن ۶۲ سالگی در مسیر رفتن به دانشگاه تهران، با شلیک گلوله به قتل رسید. کشیش میکائیلیان جانشین کشیش هوسپیانمهر بود که رئیس پیشین شورای کشیشان پروتستان ایران بود که ۶ ماه پیش از آن ربوده و به قتل رسیده بود[۳].
کشیش مهدی دیباج رهبر کلیسای انجیلی روز ۱۶ خرداد ۱۳۷۳ هنگام تردد در مسیر فرودگاه مهرآباد ربوده شد و جسد مثله شدهی وی در منطقهای متروکه در تهران کشف شد[۴].
علت قتل کشیشها
علت قتل کشیشهای مسیحی در ایران از یک طرف فعالیتهای این کشیشها در رابطه با نقض حقوق بشر و آزادی اقلیتهای مذهبی، خصوصا مسیحیان در ایران بود که از طرف رژیم ایران تحمل نشد و وزارت اطلاعات برای مهار این فعالیتها علیه خودش کشیشها را به قتل رساند، و از طرف دیگر قتل کشیشهای مسیحی و انفجار حرم امام رضا توسط وزارت اطلاعات بود تا بتواند این جنایتها را به گردن مجاهدین بیندازد و مجاهدین را در جهان، متهم به تروریسم کند.
طی گزارشهایی که بعدها در جریان نزاعهای باندی در ایران بیرون آمد معلوم شد که رژیم ایران برای اینکه بتواند مجاهدین خلق را در اروپا و دیگر نقاط جهان به تروریسم محکوم کند و خود را قربانی تروریسم مجاهدین نشان دهد و با یک تیر دو نشان را بزند، فعالیتهایی نظیر قتل کشیشهای مسیحی و انفجار حرم امام رضا در مشهد را انجام داد و بلافاصله این قتلها و انفجار حرم امام رضا را به مجاهدین خلق نسبت داد.
اسقف هوسپیان مهر در گزارشی که از نقض آزادیهای مذهبی توسط رژیم ایران تهیه کرده بود و در آن گزارش از نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته بود که از ایران بازدید کند. وی همچنین نامه ای که رژیم ایران برای تأیید وضعیت ایران را امضا نکرد.
اسقف تتهیس میکائیلیان نیز از مجامع بینالمللی خواستار اقدامات اقتصادی و سیاسی بر ضد رژیم ایران بهدلیل نقض حقوق بشر شده بود.
میکائیلیان که خواستار اعمال اقدامهای شدیدتر اقتصادی و سیاسی بر ضد رژیم ایران، بهمنظور تقویت قطعنامههای سازمان ملل در محکومیت رژیم به خاطر نقض حقوق بشر بود بارها توسط مقامات رژیم به مرگ تهدید شده بود. سرانجام اسقف میکائیلیان به طرز فجیعی به قتل رسید. جسد اسقف درون فریزری جاسازی شد و سه روز بعد تحویل خانوادهاش گردید.
کشیش مهدی دیباج به جرم ارتداد در سال ۱۳۶۵ دستگیر شد و در دادگاه ساری به همین اتهام محکوم به مرگ شد. و پس از تحمل سالها زندان، پس از فعالیتهای گسترده برای آزادی وی، مهدی دیباج سرانجام در تاریخ ۲۶ دیماه به صورت مشروط آزاد میشود. کشیش مهدی دیباج در نهایت هنگام تردد در مسیر فرودگاه مهرآباد ربوده شد و به قتل رسید. جسد وی درحالی در منطقهای متروکه پیدا شد که با ضربات چاقو قطعه قطعه شده بود.[۵].
جزئیات قتل از زبان عوامل وزارت اطلاعات
اعتراف به قتل کشیشها توسط وزارت اطلاعات
مهدی خزعلی در ۴ شهریور ۱۳۹۵ از قول علی ربیعی «وزیر دولت روحانی» چنین روایت کرد: «یکی از کارهای وحشتناکی که مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی کردهاند این بود که سه دختر را طعمه کردند برای اینکه ببینند دو کشیش مسیحی آیا تبشیر و تبلیغ مسیحیت میکنند یا نه، اینها فکر میکردند در همین حد طعمه هستند که بروند و بگویند ما میخواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید، به خانهی آن دو کشیش میروند اما جلوی چشم سه دختر کشیشها کشته میشوند و قطعه قطعه میشوند و داخل یخچال گذاشته میشوند». خزعلی از قول علی ربیعی ادامه میدهد: «دختران مجبور میشوند مصاحبه کنند و اعتراف کنند که ما از طرف سازمان مجاهدین خلق ماموریت داشتیم کشیشها را بکشیم و آنها گمان میکنند برای آزادی این مصاحبه را باید انجام دهند، به آنها قول داده بودند، اما امنیتیها از لو رفتن ماجرا میترسند و حکم اعدام هر سه طعمه را امضا میکنند اما بعدها به ۱۵ سال حبس متهم میشوند».
لازم به زکر است که علی ربیعی از جزئیات بسیاری از این قتلها با خبر است. علی ربیعی به عباد نیز معروف است، عباد شهرت امنیتی علی ربیعی است که در همین رابطه روزنامه اعتماد نوشت: «خودش هم ناراحت نمیشود وقتی دوستانش با این اسم از او یاد میکنند. چرا که سالهای سال با همین اسم در وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی فعالیت کرده است»[۶].
نسبت دادن قتل کشیشها به مجاهدین خلق
عمادالدین باقی یکی از اعضای جدا شدهی سپاه پاسداران، در کتابی با نام تراژدی دموکراسی در ایران، درباره انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشهای مسیحی و روحانیون اهل سنت مینویسد: «مافیایی که سعید امامی عضو آن بود با یک عملیات یک تیر و دو نشان بلکه سه نشان زد، آنها مخالفان خود و کشیشها و اهل سنت و روشنفکران دگر اندیش یا مسلمان را از سر راه بر می داشتند، سپس از این قتل مشکوک به عنوان ابزاری در جنگ با گروه رجوی و متهم سازی و بدنام کردن آن استفاده کرده و جنایت را به گردن سازمان مجاهدین رجوی می اندازند!»[۷].
انفجار حرم امام رضا و نسبت دادن آن به مجاهدین خلق
در سال ۱۳۷۳ حرم امام رضا در مشهد توسط کسانی که بعدها مشخص شد از اعضای وزارت اطلاعات رژیم ایران بودند منفجر شد. فردای همان روز در ۳۱ خرداد ۱۳۷۳ رژیم ایران در رادیو اعلام کرد: «در این میان آنچه قابلتوجه است این است که تشکیلات مجاهدین عموماً در خارج کشور پایگاه و استقرار دارد و از جانب آنها حمایت مالی، نظامی و سیاسی میشود… این پرسش اینک مطرح است که آیا پسازاین جنایت تکاندهنده، این کشورها بازهم خواهند کوشید تا رفتار متناقض خود را ادامه دهند یا اینکه حمایت آشکار و پنهان خود را از این تروریستهای جنایتکار پایان خواهند داد».
پس از این واقعه بلافاصله وزارت اطلاعات اعلام کرد دو فقره بمب در حرم حضرت معصومه و قبر خمینی را خنثی کرد اما هیچ یک از کمیته ها و هیئتهای بینالمللی این خبر را انعکاس ندادند و این بیاعتنایی باعث شد تا احمد جنتی در نطقی درباره انفجار حرم امام رضا بگوید: «میگویند خودشان بودند، واقعاً عجیب است!» (نشریه مجاهد ۳۴۹ ۱۳تیر). خامنه ای هم در سخنرانی در همین رابطه گفت:«کمیتهها و هیئتهای بهاصطلاح مدافع حقوقبشر… چشم خود را بر روی فاجعهٌ بزرگ تروریستی در حرم امام رضا بستهاند… در مورد آن مطلقاً هیچ سخنی نگفتهاند و مهر خاموشی بر لب زدهاند».
صحنهسازی و تبلیغات علیه مجاهدین
طی سه هفته بیش از ۳۰۰ گزارش و خبر و تفسیر از طرف رژیم ایران درباره قتل کشیشها و انفجار حرم امام رضا برای نسبت دادن آن به مجاهدین انجام شد.
در ۲۴ تیر برنامه تلوزیونی توسط رژیم ایران در تلوزیون راهاندازی شد که عنوان آن برنامه «دیدار اشکآلود سه زن دستگیرشده در رابطه با قتل دو کشیش مسیحی، با خانوادههای خود»! بود. رژیم ایران از این برنامه تلوزیونی به دنبال این بود تا نشان دهد برای متهم کردن مجاهدین به قتل کشیشها و انفجار حرم امام رضا مدرک و شاهد دارد که در آن برنامه نشان داده شد که آن سه زن دستگیر شده با شرمساری و پشیمانی، از مجاهدین خلق اعلام برائت میگنند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت در پاریس در اطلاعیهای درباره قتل کشیشها و انفجار حرم امام رضا گفت: «رژیم با جعل این داستان کودکانه سعی دارد توجهات را از موضوع اصلی یعنی نقش مستقیم خود در جنایت هولناک (انفجار بمب در مشهد) منحرف کند».
دبیر خانه شورای ملی مقاومت در بیانیهای با اشاره به صحبتهای مسعود رجوی اعلام کرد: «آقای مسعود رجوی آخرین اکاذیب یک مقام امنیتی وزارت اطلاعات (ساواک) آخوندها را تشبثات مذبوحانهٌ رژیم خمینی برای انتساب کشتار فجیع کشیشهای مسیحی به مجاهدین توصیف کرد که هیچکس را در داخل و خارج ایران نمیفریبد».
در ادامه دفتر سازمان مجاهدین خلق در پاریس ضمن دروغ محض خواندن این خبرها اعلام کرد که اعلام خبر انفجار و ترور مخالفان و به گردن مجاهدین انداختن آنها، توسط وزارت اطلاعات و شخص پورمحمدی معاون فلاحیان وزیر اطلاعات به رادیو تلوزیون رژیم ایران و مسئول خبرگزاری آن فریدون وردی نژاد و شعبانی دیکته شده است.
رژیم ایران در همان زمان، ابتدا با آوردن سه دختر برای مصاحبه در تلوزیون، قتل این کشیشها را به گردن مجاهدین خلق انداخت، که پس از سالها و بعد از پیش آمدن ماجرای قتلهای زنجیره ای و سعید امامی، و برملا شدن اسناد قتلها معلوم شد که وزارت اطلاعات پشت قتل کشیشها و انفجار حرم امام رضا بود[۸].
نامه مسعود رجوی به پاپ ژانپل دو
مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۳۰تیر ۱۳۷۳ نامهای برای پاپ ژانپل دوم نوشت:
«پیشنهاد میکنم مقرر نمایید رژیم حاکم بر ایران، سه زنی را که بهعنوان اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و عاملان قتل کشیش میکائیلیان به نمایش تلویزیونی و مطبوعاتی آورده است، موقتاً به واتیکان بیاورد و آنها را در اختیار مقامات و مسئولان بیطرف که شما مشخص خواهید نمود، بگذارد تا زنان مزبور در حضور جرمشناسان و نمایندگان اتحادیههای وکلا و حقوقدانان با حضور نمایندگان مقاومت ایران موردتحقیق و سؤال و جواب قرار بگیرند.»
رژیم ایران پس از اینکه این صحنه سازیها و نمایشات تلوزیونی نتیجه نداد پاپ ژانپل دوم را به دلیل اعتراضش به سرکوب مسیحیان در ایران توسط رژیم ایران، متهم کرد که پاپ با «صهیونیستها و قدرتهای شیطانی» ائتلاف کرده است.
بهرهبرداری از قتل کشیشها و انفجار حرم
بلافاصله پس از اینکه رژیم ایران گزارشات و تبلیغات مختلف را علیه مجاهدین خلق انجام داد و پس از مصاحبه و صحنه سازیهای بسیار که در آن رابطه انجام داد در تلاش بود تا بهره نهایی و اصلی را از قتلها ببرد. در همین رابطه خبرگزاری رویتر ۲۳ تیر گفت: «رژیم ایران از آن دسته از کشورهای غربی که مجاهدین در آن دفتردارند، خواستار منع فعالیت آنان شده است؛ اما تاکنون هیچ پاسخ علنی وجود نداشته است»[۹].
منابع
- ↑ قتل های زنجیره ای «کشیشان مسیحی» به روایت وزیر پیشین کار جمهوری اسلامی-آژانس خبری مسیحیان ایران
- ↑ ۲۹ دی سالروز قتل کشیش آزادیخواه اسقف هائیک هوسپیان مهر کشیش-سایت مجاهد
- ↑ قتل سه کشیش شریف ایرانی و نسبت دادن این توطئه جنایتکارانه به مجاهدین-سایت ایران افشاگر
- ↑ قتل کشیشهای مسیحی ؛در ادامه قتلعام مجاهدین سال ۶۷
- ↑ قتل کشیشهای مسیحی ؛در ادامه قتلعام مجاهدین سال ۶۷-سایت ایران افشاگر
- ↑ قتل های زنجیره ای «کشیشان مسیحی» به روایت وزیر پیشین کار جمهوری اسلامی-آژانس خبری مسیحیان ایران
- ↑ ۲۹ دی سالروز قتل کشیش آزادیخواه اسقف هائیک هوسپیان مهر کشیش-سایت مجاهدین
- ↑ قتل سه کشیش مسیحی توسط وزارت اطلاعات-سایت شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان
- ↑ خبرگزاری رویتر ۲۳ تیر