کاربر:Alirezara/۲صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سیاست حقوق بشر کارتر''' عبارتست از سیاست خارجی آمریکا در قبال حکومت‌های دیکتاتوری که متحد آمریکا بودند، تا با رعایت حقوق بشر مانع از بروز انقلاب‌های اجتماعی در آن کشورها شود. این سیاست در اساس برای حفظ منافع آمریکا و  جلوگیری از رادیکالیزه شدن جریانات و تحولات اجتماعی در کشورهای تحت سلطه‌ی دیکتاتوری بود.  
'''سیاست حقوق بشر کارتر''' عبارتست از سیاست خارجی آمریکا در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر سی و نهمین رئیس جمهور ایالات متحده، در قبال حکومت‌های دیکتاتوری که متحد آمریکا بودند. کارتر با ارائه دکترین خود و تحت فشار قرار دادن متحدان آمریکا، قصد داشت، با شعار رعایت حقوق بشر مانع از بروز انقلاب‌های اجتماعی در آن کشورها شود. این سیاست در اساس برای حفظ منافع آمریکا و  جلوگیری از رادیکالیزه شدن جریانات و تحولات اجتماعی در کشورهای تحت سلطه‌ی دیکتاتوری بود.  


یکی از کشورهایی که بیشترین تاثیر را از این سیاست پذیرفت ایران بود. دیکتاتوری پهلوی به عنوان یک دیکتاتوری وابسته اساسا  متکی به حمایت و پشتیبانی آمریکا بود. مردم ایران یک سابقه‌ی طولانی را از زمان انقلاب مشروطه در جنگ با استبداد و به منظور رسیدن به دموکراسی در پشت خود داشتند. جنبش‌های اجتماعی متعددی از جمله قیام خیابانی، جنبش جنگل، قیام پسیان، نهضت ملی شدن صنعت نفت و قیام پانزده خرداد تا آن زمان رخ داده بود. این جنبش‌ها همگی سرکوب شده بودند. بر اساس این سابقه طولانی و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و  عکس‌العمل در برابر فشار و اختناق حاکم و هم چنین پیدایش سازمان‌های مسلح چریکی مانند مجاهدین خلق و سازمان چریک‌های فدایی خلق که سرنگونی تمامیت دیکتاتوری را نشانه‌گرفته بودند، جامعه ایران آماده‌ی یک انقلاب اجتماعی عظیم یود. دستگاه حاکم پهلوی با تکیه بر اختناق پلیسی خود که اساسا بر ساواک سوار بود و همچنین قدرت نظامی ارتش، کنترل خود را بر تمامی ارکان اجتماعی حفظ می‌کرد.  
یکی از کشورهایی که بیشترین تاثیر را از این سیاست پذیرفت ایران بود. دیکتاتوری پهلوی به عنوان یک دیکتاتوری وابسته اساسا  متکی به حمایت و پشتیبانی آمریکا بود. مردم ایران یک سابقه‌ی طولانی را از زمان انقلاب مشروطه در جنگ با استبداد و به منظور رسیدن به دموکراسی در پشت خود داشتند. جنبش‌های اجتماعی متعددی از جمله قیام خیابانی، جنبش جنگل، قیام پسیان، نهضت ملی شدن صنعت نفت و قیام پانزده خرداد تا آن زمان رخ داده بود. این جنبش‌ها همگی سرکوب شده بودند. بر اساس این سابقه طولانی و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و  عکس‌العمل در برابر فشار و اختناق حاکم و هم چنین پیدایش سازمان‌های مسلح چریکی مانند مجاهدین خلق و سازمان چریک‌های فدایی خلق که سرنگونی تمامیت دیکتاتوری را نشانه‌گرفته بودند، جامعه ایران آماده‌ی یک انقلاب اجتماعی عظیم یود. دستگاه حاکم پهلوی با تکیه بر اختناق پلیسی خود که اساسا بر ساواک سوار بود و همچنین قدرت نظامی ارتش، کنترل خود را بر تمامی ارکان اجتماعی حفظ می‌کرد.