کاربر:Sayfe/۵صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:


فرهاد تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرت‌های فراوانی اجرا کرد. در بهمن ۱۳۵۷ هم‌زمان با انقلاب ترانه‌ی معروفش  با عنوان «وحدت» یا همان «والا پیمامدار محمد »، (آهنگ از منفردزاده، شعر از سیاوش کسرایی) را ضبط کرد.
فرهاد تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرت‌های فراوانی اجرا کرد. در بهمن ۱۳۵۷ هم‌زمان با انقلاب ترانه‌ی معروفش  با عنوان «وحدت» یا همان «والا پیمامدار محمد »، (آهنگ از منفردزاده، شعر از سیاوش کسرایی) را ضبط کرد.
'''فرهاد مهراد پس از انقلاب'''
فرهاد پس از انقلاب از ادامه کارش منع و تقاضای چندباره‌اش برای بازنشر دوباره‌ی آثارش با مخالفت رو به رو شد.
بالاخره پس از چندین سال در سال ۱۳۷۳ آلبوم «خواب در بیداری» از فرهاد به انتشار رسید، این آلبوم چند ترانه فارسی-انگلیسی را شامل می‌شد. او آهنگ‌سازی این آلبوم را تنها با نواختن پیانو پبر عهده گرفته بود.

نسخهٔ ‏۲۷ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۰۹

فرهاد مهراد خواننده، آهنگ‌ساز و نوازنده پاپ راک در ۲۹ دی‌ماه ۱۳۲۲ در تهران چشم به جهان گشود. قطعه‌های به یادماندنی «بوی عیدی»، «والا پیامدار محمد» و «گنجشکک اشی مشی» اثر این هنرمند نام آشناست....

فرهاد مهراد خواننده‌ای بود با صدایی جادویی،‌ گیرا و دلنشین. او عاشق موسیقی بود، گرچه استادی نداشت تا الفبای موسیقی را به وی بیاموزد ولی آن‌قدر نبوغ داشت که سخت‌ترین قطعات را بنوازد و زیباترین نغمه‌ها را بسراید. فرهاد همان اندازه در تفسیر ترانه‌های فارسی تبحر داشت که در خواندن ترانه‌های انگلیسی. او نخستین آلبوم راک اندرول انگلیسی ایران را منتشر کرد.

زندگی نامه

فرهاد مهراد روز بیست و نهم دی‌ماه ۱۳۲۲ در تهران دیده به جهان گشود. وی نهمین فرزند شاد روان رضا مهراد، کاردار وزارت امورخارجه‌ی دولت ایران در کشورهای عربی بود، خانواده‌اش تا ۸ سالگی فرهاد درعراق زندگی می‌کردند و پس از آن به تهران بازگشتند.

خصوصیات رفتاری آخرین فرزند خانواده مهراد به قدری متفاوت بود که همواره از سوی اطرافیان متهم به تقلید از بزرگترها بود.

برادر بزرگ‌تر فرهاد ویولن می‌نواخت، همین موضوع زمینه‌ی بروز استعدادهای هنری فرهاد شد. علاقه به موسیقی چنان شوقی در او ایجاد کرده بود تا در سن سه سالگی  پشت در اتاق برادرش بنشیند و تمرین ویلون او و دوستانش را گوش کند.

یکی از دوستان برادر فرهاد متوجه علاقه‌ی زیاد وی به موسیقی می‌شود و از خانواده‌اش درخواست می‌کنند که سازی برای فرهاد تهیه نمایند، برادر بزرگ‌ترش نیز این موضوع را به‌صورت جدی دنبال کرده و برایش یک ویلون سل تهیه می‌کنند و فرهاد با آن ساز تمریناتش را شروع می‌کند. ولی چرخ روزگار با وی یاری نکرد و سازش را شکست. به‌قول فرهاد: «ساز صد تکه و روح من هزار تکه شد.»

پس از آن داشتن ساز برای فرهاد تبدیل به یک رویا می‌شود. در دوران تحصیل استعدادهایش در زمینه‌ی ادبیات پدیدار می‌شود و در آغاز ورود به دبیرستان علاقه‌مند به تحصیل در این رشته می‌شود. ولی در غیاب پدر،‌ مخالفت عموی بزرگش او را وادار به ادامه دادن به تحصیل در رشته طبیعی می‌کند. نتیجه این‌که؛ بی‌علاقه‌گی به رشته مورد نظر عمویش از یک‌سوو دلبسته‌گی‌اش به ادبیات از سوی دیگر باعث ترک تحصیل وی در کلاس یازدهم می‌شود.

پس از ترک تحصیل، فرهاد با یک گروه نوازنده‌ی ارمنی آشنا می‌شود و آموزش

نواختن با سازهای آنها را در عمل تجربه می‌کند. پس از مدتی در همان گروه به‌عنوان نوازنده‌ی گیتار کارش را شروع می‌کند. گروه برای اجرای برنامه در باشگاه شرکت نفت روانه‌ی جنوب می‌شود. به علت غیبت خواننده‌ی گروه در اولین شب اجرای برنامه، رهبر گروه از فرهاد می‌خواهد که جای خالی خواننده را پر کند. آشنایی فرهاد با ادبیات ملل و وسواس و حساسیت شدید وی در ادای درست کلمات باعث درخشش گروه و تمدید برنامه کار گروه هنری ارمنی شد.

فرهاد پس از گذشت مدتی به‌صورت انفرادی شروع به فعالیت کرد. در سال ۱۳۴۲ برای نخستین بار برای اجرای چند ترانه‌ی انگلیسی به برنامه‌ی تلویزیونی «واریته استودیو ب» رفت و مخاطبان بیشتری پیدا کرد.

در سال ۱۳۴۵ کار مشترک خود را با گروه بلاک کتس آغاز کرد و در آن گروه به نغمه‌سرایی آوازهایی از گرو‌ه‌های معروف موسیقی آن دوران روی آورد. آوازهایی چون: بیتل‌ها، انیمالز، بی‌جیز، فورتاپس و خوانندگان سرشناسی مانند: الویس پریسلی، ری چارلز، تام جونز، نینا سیمون، فرانک سیناترا و بسیاری دیگر. در آن بود که از مخاطبانش لقب «ری چارلز» ایران را گرفت.

فرهاد در سال ۱۳۴۸ جهت اجرای ترانه‌ی «مرد تنها» (با آهنگ‌سازی اسفندیار منفردزاده و شعر شهیار قنبری) در فیلم رضا موتوری (به کارگردانی مسعود  کیمیایی) انتخاب شد.

در سال۱۳۵۰ ترانه‌‌ی «جمعه»، (کار منفردزاده و قنبری) را برای فیلم «خداحافظ رفیق»، (به کارگردانی امیر نادری) را خواند. «مرد تنها» آن‌چنان پرطرفدار شد  که فرهاد را تبدیل به یک ستاره کرد.

همزمان با بالا‌ گرفتن تنش‌های سیاسی ایران در دهه‌ی پنجاه، ترانه‌هایی چون: شبانه۱، خسته، سقف، گنجشگک اشی مشی، آوار و شبانه۲ با اشعاری از احمد شاملو، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی و صدای فرهاد منتشر و به سرود اتحاد مرم تبدیل شدند.

فرهاد تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرت‌های فراوانی اجرا کرد. در بهمن ۱۳۵۷ هم‌زمان با انقلاب ترانه‌ی معروفش  با عنوان «وحدت» یا همان «والا پیمامدار محمد »، (آهنگ از منفردزاده، شعر از سیاوش کسرایی) را ضبط کرد.

فرهاد مهراد پس از انقلاب

فرهاد پس از انقلاب از ادامه کارش منع و تقاضای چندباره‌اش برای بازنشر دوباره‌ی آثارش با مخالفت رو به رو شد.

بالاخره پس از چندین سال در سال ۱۳۷۳ آلبوم «خواب در بیداری» از فرهاد به انتشار رسید، این آلبوم چند ترانه فارسی-انگلیسی را شامل می‌شد. او آهنگ‌سازی این آلبوم را تنها با نواختن پیانو پبر عهده گرفته بود.