کاربر:Sayfe/1صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
جمعیت آنقدر زیاد شده بود که دیگر امکان تردد درآن محل نبود. رژیم هم از همانجا تهاجم وحشیانهاش را شروع کرد. ما اصلاً انتظار نداشتیم که رژیم بهمادران پیر و بچههای خردسال حمله کند. اما شقاوت و بیرحمی پاسداران حدی نداشت. ضربوجرح تظاهرکنندگان برایشان کافی نبود و پاسداران سرانجام شروع بهشلیکبهطرف مردم کردند. دو میلیشیای مجاهدخلق بهنامهای ودود پیراهنی (دانشآموز) و خلیل اجاقی (کارگر) در اینتهاجم بیرحمانه بهشهادت رسیدند. | جمعیت آنقدر زیاد شده بود که دیگر امکان تردد درآن محل نبود. رژیم هم از همانجا تهاجم وحشیانهاش را شروع کرد. ما اصلاً انتظار نداشتیم که رژیم بهمادران پیر و بچههای خردسال حمله کند. اما شقاوت و بیرحمی پاسداران حدی نداشت. ضربوجرح تظاهرکنندگان برایشان کافی نبود و پاسداران سرانجام شروع بهشلیکبهطرف مردم کردند. دو میلیشیای مجاهدخلق بهنامهای ودود پیراهنی (دانشآموز) و خلیل اجاقی (کارگر) در اینتهاجم بیرحمانه بهشهادت رسیدند. | ||
پرتاب گاز اشکآور صدمات زیادی بهمادران پیر وارد میکرد و بعضی از آنها در آستانه شهادت قرار گرفته بودند. مردم، آنها را بهداخل خانههای خود میبردند و مداوا میکردند. اما مادران لحظهیی از مقاومت دست برنمیداشـتند. مادر فراهانچی (مادر ابریشمچی) که بسیار سالخورده بود، با شلیکگاز اشکآور حالش بهشدت وخیم شده بود. اما آرام نداشت و فریاد میزد | پرتاب گاز اشکآور صدمات زیادی بهمادران پیر وارد میکرد و بعضی از آنها در آستانه شهادت قرار گرفته بودند. مردم، آنها را بهداخل خانههای خود میبردند و مداوا میکردند. اما مادران لحظهیی از مقاومت دست برنمیداشـتند. مادر فراهانچی (مادر ابریشمچی) که بسیار سالخورده بود، با شلیکگاز اشکآور حالش بهشدت وخیم شده بود. اما آرام نداشت و فریاد میزد «ولم کنید بگذارید بمیرم تا دنیا بفهمد خمینی چه جنایتکاری است». مادر دیگری، که فرزند کوچکش بهسختی توسط گاز اشکآور صدمه دیده بود و میخواستند او را از تظاهرات خارج کنند، میگفت «ولمکنید مگر خون بچه من از خون فرزند امامحسین رنگینتر است؟ بگذارید ما کشته شویم تا ماهیت اینرژیم برای همه روشن شود». شور و علاقه مادران در اینتظاهرات شگفتآور بود. | ||
در مقابل شقاوت و بیرحمی پاسداران رژیم، مردم برای کمک بهتظاهرکنندگان واقعاًً مایه میگذاشتند و کمکهای بیدریغی میکردند. آنها از پنجره خانههایشان، روزنامه، لاستیک، میز چوبی و حتی کاغذدیواری اتاقهایشان را بهپایین پرتاب میکردند تا تظاهرکنندگان برای مقابله با گاز اشکآور از آن استفاده کنند. اوضاع، شبیه روزهای قیام شده بود. رژیم بهرغم حملههای وحشیانه نتوانست تظاهرات را متوقف کند یا از هم بپاشاند. اراده مادران و خواهران میلیشیا و خشم و نفرت جمعیت از آخوندها آنقدر زیاد بود که رژیم قادر بهجلوگیری از حرکت مردم نبود. تظاهرات باموفقیت تا مقصد نهایی خود یعنی خانه مرحوم پدرطالقانی ادامه یافت. قرار براینبود که مادر کبیری قطعنامه تظاهرات را در منزل پدر طالقانی بخواند». | در مقابل شقاوت و بیرحمی پاسداران رژیم، مردم برای کمک بهتظاهرکنندگان واقعاًً مایه میگذاشتند و کمکهای بیدریغی میکردند. آنها از پنجره خانههایشان، روزنامه، لاستیک، میز چوبی و حتی کاغذدیواری اتاقهایشان را بهپایین پرتاب میکردند تا تظاهرکنندگان برای مقابله با گاز اشکآور از آن استفاده کنند. اوضاع، شبیه روزهای قیام شده بود. رژیم بهرغم حملههای وحشیانه نتوانست تظاهرات را متوقف کند یا از هم بپاشاند. اراده مادران و خواهران میلیشیا و خشم و نفرت جمعیت از آخوندها آنقدر زیاد بود که رژیم قادر بهجلوگیری از حرکت مردم نبود. تظاهرات باموفقیت تا مقصد نهایی خود یعنی خانه مرحوم پدرطالقانی ادامه یافت. قرار براینبود که مادر کبیری قطعنامه تظاهرات را در منزل پدر طالقانی بخواند». | ||
اینتظاهرات تأثیر زیادی روی مردم داشت و ماهیت رژیم را برای آنها روشن کرد. سردار شهید خلق، موسی خیابانی، در آخرین پیام خود درباره اینتظاهرات گفت «راهپیمایی 7اردیبهشت، آثار شگرفی درمسیر تحولات اوضاع سیاسی بهجا نهاد و بهآن سرعت بخشید» | |||
مسئول انجمن مادران افزود: | |||
یادم هست که عزیز، مادررضائیهای شهید از شهید موسی پرسید ”موسی! مثل اینکه دوباره شروع شد؟“ شهید موسی هم جواب داد ”بله عزیز، اما بدان اگر یکمجاهد هم روی زمین باقی بماند، هرگز آبخوش از گلوی خمینی پایین نخواهد رفت. اگر همه ما را بکشد و فقط یکمجاهد باقیبماند راه ما ازبین نمیرود و ادامه خواهد یافت. | |||
یکی از ویژگیهای برجسته تظاهرات ۷اردیبهشت آن بود که قدرت بسیج و سازماندهی مجاهدین را نشان داد. چراکه آنها توانسته بودند با ارتباطات غیرعلنی و بدون اطلاع قبلی، چنین تظاهراتی را برپا کنند و اینحقیقتی بود که ارتجاع حاکم و شخص خمینی جلاد را بهشدت وحشتزده کرد و او را بهدستوپا انداخت تا بهخیال خود هرچه زودتر «تکلیف نهایی» مجاهدین را روشن کند. بهدنبال راهپیمایی عظیم مادران، دادستانی انقلاب خمینی، وحشتزده هرنوع راهپیمایی را بهطور رسمی ممنوع اعلام کرد. | |||
در سالگرد تظاهرات عظیم و پرشکوه مادران مجاهدخلق، یاد مادرانی را که با مقاومت ستایشانگیز خود، پوزه رژیم زنستیز و ضدبشری آخوندها را بهخاک مالیدند، گرامی میداریم؛ مادران دلاوری چون معصومه شادمانی (مادرکبیری)، مادر ذاکری، شایسته، هاشمزاده، چاقوساز، فخری حاجدایی، حبیبهذوالفقاری، زائریانمقدم (مادر کرباسی)، اختر مولوی (مادر میمنت)، عالیه بازرگان، ایران بازرگان، رقیه مصباح (مادر مسیح)، آراسته قلیوند (بزرگانفرد)، عفت خلیفهسلطانی (مادرشفایی)، رضوان رفیعپور (مادر رضوان)، ملکتاج حکیمی (مادرشریفی)، کلثوم اسلامی ودیگر مادرانی که راه سرخشان اینک بهوسیله صدها مادر دلاور در پهنههای مختلف نبرد با آخوندهای سفاک از تظاهرات، قیامها و اعتراضات مردمی درشهرهای بهپاخاسته میهن و خارجکشور تا مقاومت در زندانها و تا حضور درصفوف رزمندگان ارتشآزادیبخش همچنان پرشور و سرفراز ادامه دارد.<ref name=":0" /> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |