کاربر:Khosro/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''یرواند آبراهامیان'''، (متولد ۱۳۱۹، تهران) مورخ ایرانی-ارمنی‌تبار آمریکایی، در سال ۱۹۴۰ در تهران متولد شد و در خانواده‌ای ارمنی پرورش یافت. او تا کلاس سوم ابتدایی در تهران تحصیل کرد و سپس در سال ۱۳۳۳، برای ادامه آموزش به مدرسه‌ای شبانه‌روزی در انگلستان اعزام شد. تحصیلات دانشگاهی وی در رشته تاریخ در دانشگاه آکسفورد آغاز گردید و مدرک کارشناسی را در سال ۱۳۴۲، اخذ کرد. پس از آن به ایالات متحده مهاجرت کرد و مدرک کارشناسی ارشد اول را در سال ۱۳۴۵، از دانشگاه کلمبیا، کارشناسی ارشد دوم را در سال ۱۳۴۷، از آکسفورد و دکترای تاریخ را در سال ۱۳۴۸، از کلمبیا دریافت نمود. آبراهامیان در دهه ۱۹۷۰، به عضویت کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی درآمد که مخالف [[محمدرضا پهلوی|رژیم پهلوی]] بود و در سال ۱۹۷۶ به عنوان نایب‌رئیس کمیته برای آزادی هنر و اندیشه در ایران برگزیده شد. او در دانشگاه‌های پرینستون، نیویورک و آکسفورد به تدریس پرداخت و اکنون استاد تاریخ جهانی و خاورمیانه در کالج باروک دانشگاه شهر نیویورک است. آبراهامیان در سال ۲۰۱۰ به عضویت وابسته آکادمی هنر و علوم آمریکا درآمد.
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
| نام              = زین‌العابدین مراغه‌ای
| تصویر            = زین العابدین مراغه ای؛1.jpg
| شرح تصویر        = زین‌العابدین مراغه‌ای، نویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
| نام کامل        = حاج زین‌العابدین بن مشهدی علی مراغه‌ای
| معروف به        = نویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
| نام مستعار      =
| زادروز          = حدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ ه‍.ق
| شهر تولد        = مراغه
| کشور تولد        = ایران (دوره قاجار)
| تاریخ مرگ        = ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ ه‍.ق
| شهر مرگ          = استانبول
| کشور مرگ        = عثمانی
| نام همسر        =
| فرزندان          = سه فرزند
| خویشاوندان سرشناس = مشهدی علی (پدر، تاجر سرشناس مراغه)
| تحصیلات          = مکتب‌خانه (سواد ابتدایی فارسی و عربی)
| دین              = اسلام
| حزب سیاسی        =
| سمت              = نایب‌کنسول ایران در کتائیس (قفقاز) (دوره کوتاه)
| پست‌های قبلی      = تاجر و بازرگان در قفقاز، کریمه و یالتا
| فعالیت‌ها        = نویسندگی، روزنامه‌نگاری (همکاری با حبل‌المتین و شمس)، مصلح اجتماعی، روشنفکری مشروطه‌خواه
| قبل از          =
| بعد از          =
| وب‌گاه رسمی      =
| امضا            =
| زیرنویس          =
}}
'''زین‌العابدین مراغه‌ای'''، (متولد حدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هـ.ق، مراغه - درگذشته ۱۳۲۸ هـ.ق، استانبول) نویسنده‌ای برجسته در ادبیات انتقادی ایران اواخر دوره قاجار و یکی از پیشگامان رمان‌نویسی فارسی بود که در شهر مراغه متولد شد. نیاکان وی از کردهای منطقه ساوجبلاغ مکری، که امروزه مهاباد نامیده می‌شود، بودند و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند، اما پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع گرویدند و به تجارت روی آوردند. این خانواده با کسب ثروت قابل توجه به «روچیلدهای مراغه» معروف شدند. پدرش مشهدی علی از تاجران شناخته‌شده مراغه بود. زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی تحصیلات را رها کرد و به حجره پدر پیوست تا در امور تجاری کمک کند. در بیست سالگی برای گسترش تجارت به اردبیل سفر کرد، اما در آنجا سرمایه خود را از دست داد و مجبور شد همراه برادرش در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری به قفقاز مهاجرت کند. ابتدا در شهر کوتائیسی ساکن شد که ایرانیان کمی در آن زندگی می‌کردند، و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. سپس به تفلیس رفت و از سوی کنسولگری ایران به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب گردید، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس به آنجا آمده بودند. او با کمک به هموطنان نیازمند، اندوخته خود را از دست داد و به کریمه مهاجرت کرد. در کریمه با واردات کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ میان روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری، به شهر یالتا نقل مکان کرد که شهری خوش آب و هوا بود و امپراتور روسیه الکساندر دوم به توسعه آن پرداخته بود. در یالتا تجارت وی رونق گرفت و به عنوان «تاجر راستگوی ایرانی» شهرت یافت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان ثابت مغازه او بود و وی را به ملکه روسیه معرفی کرد. به دلیل نارضایتی از عملکرد کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. در استانبول ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. با وجود زندگی مرفه در یالتا، دوری فرزندان از زبان و فرهنگ فارسی و مذهب تشیع او را ناراحت کرد. سرانجام اموال خود در یالتا را فروخت، خانواده را به استانبول منتقل کرد و حج را به جا آورد. زین‌العابدین مراغه‌ای با کمک علاءالملک، سفیر ایران در عثمانی، و ارفع‌الدوله، وزیرمختار ایران در روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر سال ۱۳۲۱ هجری قمری، که همزمان با آغاز جنگ روسیه و ژاپن بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول اقامت گزید. او در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت. او در دوران اقامت طولانی در روسیه و عثمانی، با زبان روسی و ادبیات ترکی آشنا شد و مطبوعات فارسی‌زبانی مانند شمس استانبول و [[روزنامه حبل‌المتین|حبل‌المتین]] کلکته را مطالعه کرد. از اندیشه‌های متفکرانی چون [[میرزا ملکم‌خان]]، میرزا علی‌خان امین‌الدوله و [[میرزا آقاخان کرمانی]] تأثیر پذیرفت و با [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|عبدالرحیم طالبوف]] آشنا بود و از کتاب احمد او الهام گرفت. [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]] و [[علی‌اکبر دهخدا]] با وی دیدار کردند. مهم‌ترین اثر وی سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ در سه جلد است که جلد اول بدون نام نویسنده در ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۵ هجری قمری منتشر شد و تا دوازده سال نویسنده آن ناشناخته ماند. این کتاب تصویر جامعی از اوضاع اجتماعی ایران ارائه می‌دهد و در بیداری سیاسی پیش از [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] تأثیرگذار بود.<ref name=":0">[https://rch.ac.ir/article/Details?id=14940 زین‌العابدین مراغه‌ای - دانشنامه جهان اسلام]</ref><ref name=":1">[https://farabiasl.ir/index.php?newsid=81 حاج زین‌العابدین مراغه‌ای - جاذبه‌های مراغه]</ref><ref name=":2">[https://jpolitic.com/fa/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%BA%D9%87%D8%A7%DB%8C/ اندیشه سیاسی زین‌العابدین مراغه‌ای - جی پالیتیکال]</ref><ref name=":3">[https://www.iranketab.ir/profile/5061-zeyn-al-abedin-maraghei زین‌العابدین مراغه‌ای - ایران کتاب]</ref><ref name=":4">[https://www.cgie.org.ir/fa/news/142424/%D9%85%D9%8F%D9%84%D9%80%DA%A9%D9%90-%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D9%80%D8%B4%D8%A7%D9%86--%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA مُلـکِ پریـشان/ نقدی که یک مصلح اجتماعی بر جامعه ایران عصر قاجار نگاشت - مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی]</ref><ref name=":5">[https://bahariran.com/%D8%B2%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%BA%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%DB%8C-%D8%A7/ زین العابدین مراغه ای : سیاحت‌ نامه‌ی ابراهیم بیگ - بهار ایران]</ref>


آثار آبراهامیان عمدتاً بر تاریخ معاصر ایران تمرکز دارد و شامل کتاب‌هایی همچون «ایران بین دو انقلاب» (۱۹۸۲)، که تحولات اجتماعی و سیاسی از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی را واکاوی می‌کند؛ «تاریخ ایران مدرن» (۲۰۰۸)، که تغییرات سیاسی و اقتصادی از قرن نوزدهم تا دوران معاصر را تحلیل می‌نماید؛ «کودتا» (۲۰۱۳)، که نقش آمریکا و بریتانیا در کودتای ۱۳۳۲ را بر پایه اسناد محرمانه توصیف می‌کند؛ و «بحران نفت در ایران» (۲۰۲۱)، که تأثیر کشف نفت بر سیاست و اقتصاد ایران را پوشش می‌دهد. دیگر آثار وی عبارتند از «مردم در سیاست ایران»، «اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی»، «خمینیسم: مقالاتی درباره جمهوری اسلامی»، و «اعترافات شکنجه‌شدگان». دیدگاه‌های او بر پایه مارکسیسم آکادمیک یا فرهنگی استوار است و بر نقش نیروهای اجتماعی، طبقات، جنبش‌های مردمی و روابط دولت و جامعه تأکید دارد. او دولت را پدیده‌ای تنیده در جامعه می‌بیند و تحولات تاریخی ایران را از منظر داخلی و اجتماعی تفسیر می‌کند، نه صرفاً خارجی. در مصاحبه‌های اخیر، اعتراضات ایران را شورش می‌داند نه انقلاب، و آینده رژیم را با چالش‌های مشروعیت و جانشینی روبرو می‌بیند، اما سقوط فوری آن را بعید می‌شمارد.
== خاندان و زادگاه و تحصیلات ==
زین‌العابدین مراغه‌ای در حدود سال ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هجری قمری در شهر مراغه به دنیا آمد. نیاکان او از کردهای ناحیه ساوجبلاغ مکری بودند که امروزه به مهاباد معروف است و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند. آنان پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع روی آوردند و به تجارت مشغول شدند. این ترکیب قومی، مذهبی و تجاری بر شکل‌گیری شخصیت وی تأثیر گذاشت. خانواده زین‌العابدین با اندوختن ثروت زیاد به «روچیلدهای مراغه» شهرت یافتند.  


== زندگی و تحصیلات ==
اجداد زین‌العابدین از خوانین منطقه ساوجبلاغ بودند و طریقه تسنن و مذهب شافعی داشتند، اما بعدها به کیش تشیع گرویدند و در مراغه به کسب و کار پرداختند. پدرش مشهدی علی از تاجران ثروتمند مراغه بود و وی را به اردوی آزادی‌خواهان و اصلاح‌طلبان ملحق کرد.  
یرواند آبراهامیان در سال ۱۳۱۹ در تهران، در خانواده‌ای ارمنی متولد شد. وی تا کلاس سوم ابتدایی در مدارس تهران به تحصیل پرداخت و آموزش اولیه خود را در این شهر دریافت کرد. این دوره کودکی در محیط فرهنگی متنوع تهران، که شامل جوامع ارمنی بود، سپری شد و پایه‌ای برای علاقه‌مندی‌های بعدی وی به تاریخ و مسائل اجتماعی فراهم آورد. '''(طاقچه)'''


آبراهامیان خود را به عنوان فردی ایرانی با تبار ارمنی معرفی کرده و از دیدگاه‌های شکاکانه علمی و سوسیال‌دموکراتیک برخوردار است. او اغلب نسبت به مسائل مذهبی بی‌تفاوت یا انکارکننده بوده و هویت فرهنگی خویش را بر پایه ریشه‌های ایرانی و ارمنی استوار ساخته است. این زمینه خانوادگی و تجربیات اولیه در تهران، وی را با چالش‌های فرهنگی و سیاسی مرتبط با ایران آشنا کرد، که بعدها در پژوهش‌های تاریخی‌اش بازتاب یافت. '''(رادیو زمانه)'''
نسب خانوادگی مراغه‌ای به خاندانی با پیشینه تجاری بازمی‌گردد و پدرش مشهدی علی از تاجران مراغه بود. گفته می‌شود که اجدادش از کردهای ساوجبلاغ و از خوانین آنجا بودند.
=== تحصیلات ===
زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی درس را رها کرد و در حجره پدر مشغول به کار شد. او در کودکی سواد ابتدایی را در مکتب آموخت و سپس وارد عرصه تجارت خانوادگی گردید.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /> 


=== مهاجرت به انگلستان و تحصیلات متوسطه ===
== فعالیت‌های تجاری اولیه و مهاجرت ==
در سال ۱۳۳۳، مادر آبراهامیان وی را برای ادامه تحصیل به یک مدرسه شبانه‌روزی در انگلستان فرستاد. در این مدرسه، تمرکز آموزشی بیشتر بر تاریخ اروپا بود و این محیط جدید، وی را با رویکردهای آموزشی غربی آشنا کرد. این مهاجرت در سن نوجوانی، تأثیرات عمیقی بر مسیر حرفه‌ای وی داشت و زمینه‌ای برای گسترش دانش تاریخی‌اش فراهم نمود. '''(طاقچه)'''
زین‌العابدین مراغه‌ای در بیست سالگی برای تجارت به اردبیل رفت، اما سرمایه خود را از دست داد و ناچار همراه برادرش به قفقاز مهاجرت کرد. مدت اقامت در اردبیل حدود سه سال بود و مهاجرت به قفقاز در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری و در سن بیست و سه سالگی رخ داد. او در اردبیل و مراغه بنای اعیانی ساخت و اسب و نوکر و تفنگدار فراهم آورد و از پرداخت مالیات خودداری کرد. اما سرمایه‌اش را از دست داد و مانند بسیاری از تجار ورشکسته آن زمان با اندک مایه‌ای راهی قفقاز شد. او پس از مهاجرت به قفقاز در تفلیس اقامت گزید و در عرض سه چهار سال چند هزار منات از بقالی به دست آورد.<ref name=":0" /><ref name=":1" /> 


این دوره مهاجرت زودهنگام، آبراهامیان را با تفاوت‌های فرهنگی بین شرق و غرب روبرو ساخت و به تقویت دیدگاه‌های انتقادی وی نسبت به تاریخ کمک کرد. تجربیات شبانه‌روزی در انگلستان، وی را برای ورود به دانشگاه‌های معتبر آماده ساخت و علاقه‌اش به تاریخ جهان سوم را تقویت کرد. '''(پیمان آنلاین)'''
== اقامت در قفقاز و فعالیت‌های کنسولی ==
زین‌العابدین مراغه‌ای به همراه برادرش در شهر کوتائیسی قفقاز اقامت کرد که ایرانیان کمی در آنجا بودند و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. در این زمان کنسولگری ایران در تفلیس او را به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب کرد، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس آمده بودند. مراغه‌ای با بخشندگی به هموطنان تهی‌دست کمک کرد و اندوخته خود را از دست داد و به کریمه رفت.


==== تحصیلات دانشگاهی (آکسفورد و کلمبیا) ====
=== مهاجرت به کریمه و رونق تجارت ===
یرواند آبراهامیان تحصیلات عالی خود را در دانشگاه آکسفورد آغاز کرد و مدرک کارشناسی تاریخ را در سال ۱۹۶۳ از این دانشگاه دریافت کرد. سپس به نیویورک نقل مکان کرد و مدرک کارشناسی ارشد اول را در سال ۱۹۶۶ از دانشگاه کلمبیا اخذ نمود. وی مدرک کارشناسی ارشد دوم را در سال ۱۹۶۸ از دانشگاه آکسفورد گرفت و سرانجام، دکترای تاریخ را در سال ۱۹۶۹ از دانشگاه کلمبیا به دست آورد. تمرکز آموزشی وی بر تاریخ عمومی، به ویژه تاریخ اروپای جدید و جهان سوم، بود که پایه‌ای محکم برای تحقیقات بعدی‌اش در مورد خاورمیانه و ایران فراهم آورد.  
زین‌العابدین مراغه‌ای در کریمه با وارد کردن کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری به شهر یالتا نقل مکان کرد. این شهر خوش آب و هوا بود و امپراتور الکساندر دوم به نوسازی آن پرداخته بود. در یالتا کار و اعتبار وی رونق گرفت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان دائم مغازه برادران مراغه‌ای بود و زین‌العابدین را به ملکه روسیه معرفی کرد. وی در این دوره به تاجر راستگوی ایرانی شهرت یافت. او گاهی به استانبول می‌رفت و کالا خریداری می‌کرد و در کریمه به قیمت بالاتر می‌فروخت تا سرمایه جمع کند.<ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":3" /> 


در طول این دوره تحصیلات، آبراهامیان با رویکردهای نئومارکسیستی آشنا شد و بر تحلیل‌های اجتماعی-اقتصادی تأکید کرد. این مراحل آموزشی، وی را برای تدریس و پژوهش در دانشگاه‌های برجسته آماده ساخت و دیدگاه‌هایش را در مورد تاریخ از پایین شکل داد. او از این تجربیات برای توسعه روش‌شناسی تاریخی خود بهره برد که بر نقش نیروهای اجتماعی تمرکز دارد. '''(طاقچه)(پیمان آنلاین)'''
== پذیرش تابعیت روسیه و زندگی خانوادگی ==
زین‌العابدین مراغه‌ای به دلیل رنجش از کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. چند سال بعد در استانبول ازدواج کرد و همسرش را به یالتا برد و صاحب سه فرزند شد. او پس از گذشت مدتی از تابعیت روسیه، تصمیم به ترک آن گرفت و دوباره تابعیت ایران را به دست آورد.  


== فعالیت‌های سیاسی اولیه ==
=== نارضایتی و بازگشت به تابعیت ایرانی ===
زین‌العابدین مراغه‌ای با وجود زندگی مرفه و تجارت سودآور در یالتا و رعایت آداب ملی و مذهبی، دوری خود و فرزندان از مرکز زبان و فرهنگ فارسی و ترکی و مذهب تشیع باعث نارضایتی وی شد و درصدد بازگرداندن تابعیت و حفظ مذهب برآمد. سرانجام اموالش در یالتا را فروخت و خانه‌ای در استانبول خرید و خانواده را منتقل کرد و حج را به جا آورد. با کمک علاءالملک سفیر ایران در عثمانی و ارفع‌الدوله وزیرمختار ایران در روسیه و یاری ملکه روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر ۱۳۲۱ هجری قمری که با آغاز جنگ روسیه و ژاپن همزمان بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول زیست. عشق به میهن او را آرام نمی‌گذاشت و خود را به خیانت متهم می‌کرد. تصمیم گرفت مغازه را بفروشد و به استانبول برود و خانواده را آنجا بگذارد و برای حج به مکه رود. سال‌ها با تابعیت روس در استانبول زیست تا با کمک علاءالملک تقاضای ترک تابعیت کرد و در نهم فوریه ۱۹۰۴ میلادی که روز اول جنگ ژاپن و روسیه بود، پذیرفته شد. برای همیشه در ترکیه ماند و از راه قلم به مبارزات سیاسی پرداخت. او در استانبول به نگارش و مطبوعات پرداخت و با روزنامه‌هایی مانند شمس همکاری کرد.<ref name=":2" /><ref name=":0" /><ref name=":3" /> 


=== عضویت در کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی ===
== آشنایی‌های فکری و ادبی ==
در دهه ۱۹۷۰، آبراهامیان به عضویت کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی درآمد، سازمانی که در خارج از ایران فعالیت می‌کرد و مخالف حکومت [[محمدرضا پهلوی]] بود. این کنفدراسیون از طریق بیانیه‌ها و فشارهای سیاسی، به رژیم پهلوی اعتراض وارد می‌کرد و بر مسائل حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی تمرکز داشت. عضویت وی در این گروه، نشان‌دهنده تعهد اولیه‌اش به مسائل سیاسی ایران از خارج کشور است.  
زین‌العابدین مراغه‌ای در دوران چهل ساله اقامت در قلمرو روسیه از حدود ۱۲۷۷ تا ۱۳۱۷ هجری قمری، با زبان و ادبیات روسی آشنا شد. با رفت و آمد به استانبول، زبان و ادبیات ترکی را آموخت و با مطبوعات فارسی‌زبان داخل و خارج ایران مانند شمس استانبول و حبل‌المتین کلکته آشنا گردید. از آثار و اندیشه‌های ایرانیانی مانند میرزامالکم خان، میرزاعلی خان امین‌الدوله و میرزاآقاخان کرمانی تأثیر پذیرفت. با متفکرانی از قفقاز و عثمانی دوستی داشت و از آنان الهام گرفت. سیدحسن تقی‌زاده که در سال‌های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ هجری قمری از راه قفقاز به عثمانی سفر کرده بود، در استانبول به منزل وی رفت و با او گفتگو کرد. علی‌اکبر دهخدا نیز در اواخر عمر مراغه‌ای با وی دیدار کرد و حکایاتی نقل می‌کند که نشان‌دهنده وطن‌پرستی وی است. مراغه‌ای با [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|عبدالرحیم طالبوف]] آشنا بود و از کتاب احمد وی که دو یا سه سال پیش از جلد اول سیاحت‌نامه منتشر شد، تأثیر گرفت و در سیاحت‌نامه از آن یاد کرده است. به اعتراف خود، معانی و بیان و منطق برهان نخوانده و علوم و ادبیات ندیده اما مرد با سواد و کتاب‌خوانده و آشنا به اوضاع زمان و عصر آزادی‌خواهی بود. در اقامت عثمانی با روزنامه شمس استانبول همکاری داشت و مقالات سودمندی در آن و حبل‌المتین کلکته نوشت.<ref name=":0" /><ref name=":3" /> 


این فعالیت‌ها بخشی از جنبش گسترده‌تر دانشجویان ایرانی در خارج بود که به دنبال تغییرات سیاسی در ایران بودند. آبراهامیان از این پلتفرم برای بیان دیدگاه‌های انتقادی خود نسبت به رژیم شاه استفاده کرد و این تجربیات، تأثیراتی بر آثار تاریخی بعدی وی داشت. '''(طاقچه)(اتحاد جمهوری‌خواهان ایران)'''
== سبک ادبی و نقش در ادبیات ==
حاج زین‌العابدین مراغه‌ای بنیانگذار رمان سیاسی-انتقادی در ادبیات ایران و قفقاز به شمار می‌آید. نادر محمدوف در مقاله‌ای وی را بنیانگذار نثر نوین فارسی معرفی کرده است. خود شعر می‌سرود و بر التزام شاعر و نویسنده ایرانی به خلق آثار با مضمون وطن‌پرستانه تأکید داشت. روش وی در ادبیات و تاریخ بیان واقعیت‌ها و پرهیز از خیال‌بافی و اغراق بود. وی ساده‌نویس بود و بر نثرهای مسجع و مقفا انتقاد می‌کرد. او از نخستین کسانی است که نثر خود را به زبان ساده و نزدیک به محاوره مردم نزدیک کرد و تعبیرات و اصطلاحات آنان را به کار گرفت.<ref name=":0" /> 


=== نایب‌رئیسی کمیته‌ی آزادی هنر و اندیشه در ایران ===
== سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ ==
در سال ۱۳۵۵، آبراهامیان به عنوان نایب‌رئیس «کمیته برای آزادی هنر و اندیشه در ایران» انتخاب شد. این کمیته هدفش حمایت از آزادی بیان و اندیشه در برابر سرکوب‌های رژیم پهلوی بود و فعالیت‌هایی برای برجسته‌سازی [[نقض حقوق بشر در ایران|نقض حقوق در ایران]] انجام می‌داد. این نقش، تعهد وی به مسائل حقوق بشری را برجسته می‌سازد.  
[[پرونده:سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ؛2.jpg|جایگزین=سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ|بندانگشتی|265x265پیکسل|سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ]]
مهم‌ترین اثر زین‌العابدین مراغه‌ای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ است که در سه جلد مستقل نوشته شد. جلد اول بدون نام مؤلف منتشر گردید و تا دوازده سال نویسنده‌اش ناشناخته ماند تا در مقدمه جلد سوم نام حاج زین‌العابدین مراغه‌ای آشکار شد. این کتاب با شور و صمیمیت و لطف زبان در ادبیات عصر بیداری جایگاه ممتازی دارد و طراوت خود را حفظ کرده است. سیاحت‌نامه دایره‌المعارفی جامع از اوضاع اجتماعی ایران در اواخر قرن سیزدهم هجری است که با قلمی تند و بی‌پروا نوشته شده است. در پایان کتاب مثلی آورده و از نویسندگان می‌خواهد به این نگارش روح ببخشند.<ref name=":1" /> 


آبراهامیان خود را مورخ چپ آکادمیک معرفی می‌کند، نه از نوع حزبی یا ارتدوکس، بلکه در چارچوب نئومارکسیسم تامپسون‌محور، که بر عاملیت انسانی و فرایندهای اجتماعی تأکید دارد. این دیدگاه‌ها ریشه در فعالیت‌های سیاسی اولیه وی دارند و در آثارش بازتاب یافته‌اند. کمیته مذکور بخشی از تلاش‌های گسترده‌تر برای حمایت از روشنفکران ایرانی بود. '''(طاقچه)(اتحاد جمهوری‌خواهان ایران)'''
=== ساختار و انتشار ===
سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ سفرنامه‌ای درباره شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در میانه دوره قاجار است که در حدود سال ۱۳۲۱ هجری قمری منتشر شد، سه سال پیش از پیروزی مشروطه. ادوارد براون آن را در تحریک نفرت از حکومت [[مظفرالدین شاه]] مؤثر می‌داند. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] می‌گوید رهبران روحانی مشروطه آن را در انجمن‌های مخفی می‌خواندند. داستان ابراهیم بیگ، تاجرزاده ایرانی بزرگ‌شده در مصر، که در بازگشت با واقعیت‌های تلخ روبرو می‌شود. یحیی آرین‌پور آن را نخستین رمان اصیل اجتماعی فارسی می‌داند که زندگی مردم را توصیف کرده است. سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ تنها اثر وی است. مورخان به تأثیر عظیم آن در آگاهی و تهییج مردم اشاره کرده‌اند. سراسر کتاب نقد است که گاه توصیفی و گاه به نقل از دیگری بیان می‌شود. سفرنامه را دستمایه نقد اجتماعی، سیاسی و اخلاقی قرار داده. در حدود ۱۳۲۱ هجری قمری در استانبول منتشر شد و تأثیر زیادی در آگاهی جامعه داشت. جلد اول با عنوان فرعی بلای تعصب او، جلد دوم نتیجه تعصب او، جلد سوم ثمره تعصب او. کتاب آیینه تمام‌قدی از ایران قاجار است.<ref name=":4" /><ref name=":5" />


== حرفه‌ی دانشگاهی ==
==== محتوای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ ====
نویسنده در آغاز سفر در باطوم بسیاری از ایرانیان را با لباس‌های کهنه و چهره‌های زرد می‌بیند و علت را در نبود کار و غفلت دولت و تنبلی ملت می‌جوید که مردم به روسیه، عثمانی و هند می‌روند و در مذلت زندگی می‌کنند. وابستگی ایران به کشورهای دیگر را پدیده‌ای می‌داند که دامن ایران را گرفته در حالی که همه چیز در کشور هست اما هیچ‌کس زحمت تولید نمی‌دهد. وزیر داخله را سرزنش می‌کند که به تکالیفش عمل نمی‌کند و اسباب مهاجرت ایرانیان را بررسی نکرده. در اثنای مسافرت دلش خون شده از ملک پریشان، ملت پریشان و غیره و علت را بی‌کفایتی وزیران می‌داند. به سفرهای هیات وزیران به خارجه اشاره می‌کند که پول مملکت را خرج می‌کنند اما چیزی مفید نمی‌آورند. در زمینه قانون می‌گوید قانون داریم اما آن را حبس کرده‌اند و علت بی‌قانونی را در این می‌بیند که اگر قانون باشد وزیران درآمدهای خود را از دست می‌دهند. دارای‌های کشور به تاراج رفته مانند بلوچستان و هرات. خوش‌گذرانی شاهان و شخصیت وزیران را مؤثر می‌داند. وزرا را فرومایه و چاپلوس و رشوه‌خوار می‌خواند که خیانت می‌کنند. پول حلال همه مشکلات است. در مشهد از نبود کمپانی و شراکت افسوس می‌خورد با وجود ثروت و محصولات. در تهران نیز کمپانی برای ترویج محصولات تشکیل نشده چون امنیت ندارند و در غفلت عمر می‌گذرانند.<ref name=":4" /> 


=== تدریس در دانشگاه‌های معتبر ===
=== اندیشه‌های سیاسی در سیاحت‌نامه ===
یرواند آبراهامیان در دانشگاه‌های پرینستون، نیویورک و آکسفورد به تدریس تاریخ ایران و خاورمیانه پرداخت. وی بر پژوهش‌های مرتبط با تاریخ معاصر ایران تمرکز داشت و دوره‌های آموزشی‌اش شامل تاریخ عمومی با تأکید بر اروپای مدرن و جهان سوم بود. این تجربیات تدریس، وی را به عنوان یک متخصص برجسته در زمینه تاریخ خاورمیانه تثبیت کرد. ('''پیمان آنلاین)'''
زین‌العابدین مراغه‌ای وطن‌دوستی را نه احساسی بلکه اخلاقی و سیاسی می‌داند. در سیاحت‌نامه عشق به وطن ابراهیم بیگ را به کنش سوق می‌دهد. انسان وطن‌دوست باید معایب وطن را سکوت نکند. وطن‌پرستی تعهد مسئولانه است. به آسیب‌های جامعه مانند فساد اداری، رشوه‌خواری، بی‌عدالتی، ضعف آموزش و عدم آزادی مطبوعات می‌پردازد. نقد اجتماعی برای برانگیختن آگاهی عمومی است. به نقش اجتماع مدنی و مشارکت مردم باور دارد. آزادی و آگاهی ضرورت تحول‌اند. وظیفه روشنفکران فراهم کردن بیداری عمومی است. از چاپ، روزنامه‌نگاری و مباحث عمومی برای گسترش آگاهی نام می‌برد. خطر تعصب، سانسور و خمودی فرهنگی را می‌بیند. حکومت اگر به عدالت و حقوق عمل نکند مشروعیت از دست می‌دهد. رابطه دوسویه بین قدرت و پاسخگویی قائل است. به امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی تأکید دارد. تلاش برای عبور از تضاد سنت و نوگرایی دارد و ارکان مشروع هر دو را ترکیب می‌کند. ارزش‌ها و هویت دینی را حفظ می‌کند اما به ابزار نو مانند مطبوعات و آموزش مدرن نیاز دارد.<ref name=":2" />


او همچنین به عنوان پژوهشگر در برخی دانشگاه‌ها فعالیت کرده و بر تاریخ و سیاست خاورمیانه، به ویژه ایران، تحقیق می‌کند. تدریس وی با تخصصش در تحولات اجتماعی ایران همخوانی دارد و به دانشجویان کمک کرده تا دیدگاه‌های نوینی نسبت به تاریخ معاصر کسب کنند. '''(رادیو زمانه''')
== مرگ و میراث ==
 
زین‌العابدین مراغه‌ای در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی در استانبول درگذشت. وی در رشد اندیشه روشنگرانه و ترقی‌خواهانه در آذربایجان و ایران نقش داشت. مواجهه با وطن و فراملی‌گرایی، بازخوانی سنت و مواجهه با تجدد زمینه فکری وی بود. اثر وی در قالب سفرنامه داستانی نقد اجتماعی، بازنمایی وضعیت ایران و دعوت به بیداری سیاسی است.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
==== استادی در کالج باروک دانشگاه شهر نیویورک ====
آبراهامیان اکنون استاد تاریخ جهانی، خاورمیانه و سیاست در کالج باروک دانشگاه شهر نیویورک است. در این جایگاه، وی بر آموزش و پژوهش در زمینه‌های تاریخ معاصر ایران و مسائل مرتبط با خاورمیانه تمرکز دارد. این نقش دانشگاهی، وی را در محافل آکادمیک برجسته ساخته است. '''(پیمان آنلاین)'''
 
در کالج باروک، آبراهامیان دوره‌هایی در مورد تاریخ ایران مدرن و تحولات اجتماعی تدریس می‌کند. این موقعیت، فرصت‌هایی برای انتشار مقالات و کتاب‌های بیشتر فراهم آورده و تأثیر وی بر نسل جدید مورخان را افزایش داده است. '''(رادیو زمانه)'''
 
=== عضویت وابستهٔ آکادمی هنر و علوم آمریکا (۲۰۱۰) ===
در سال ۲۰۱۰، آبراهامیان به عنوان عضو وابسته آکادمی هنر و علوم آمریکا انتخاب شد. این عضویت، نشان‌دهنده شناخت حرفه‌ای وی در محافل آکادمیک ایالات متحده است و بر اساس تحقیقات وی در زمینه تاریخ ایران اعطا شده است.  
 
این افتخار، جایگاه آبراهامیان را به عنوان یک مورخ برجسته تأیید می‌کند و فرصت‌هایی برای همکاری‌های بیشتر در پژوهش‌های تاریخی فراهم آورده است. عضویت در این آکادمی، بر پایه آثار و تحقیقات وی در مورد تحولات اجتماعی و سیاسی ایران استوار است. '''(پیمان آنلاین'''(رادیو زمانه)
 
== آثار اصلی ==
 
=== ایران بین دو انقلاب (۱۹۸۲) ===
یکی از برجسته‌ترین آثار آبراهامیان، کتاب «ایران بین دو انقلاب» منتشرشده در سال ۱۹۸۲ است. این کتاب تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را بررسی می‌کند. تمرکز آن بر ساختارهای اجتماعی، نقش طبقات، حزب توده، کودتای ۲۸ مرداد و نقش امام خمینی است و از منابع گوناگونی مانند آرشیوهای وزارت خارجه بریتانیا، روزنامه‌ها، خاطرات و مصاحبه‌ها بهره برده است.
 
این اثر، چارچوبی برای درک گذارهای تاریخی ایران فراهم می‌آورد و بر نقش نیروهای داخلی در تغییرات سیاسی تأکید دارد. آبراهامیان در این کتاب، تحولات را از منظر اجتماعی تحلیل می‌کند و تأثیرات اقتصادی را برجسته می‌سازد.
 
=== تاریخ ایران مدرن (۲۰۰۸) ===
کتاب «تاریخ ایران مدرن» در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران از اواسط قرن نوزدهم تا ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد را پوشش می‌دهد. این اثر شامل کشف نفت، دخالت‌های سلطنتی، ظهور و سقوط رژیم پهلوی، انقلاب اسلامی، جنگ ایران و عراق، تغییرات اجتماعی و ظهور طبقات جدید است. تمرکز آن بر فرایندهای مدرن‌سازی و تأثیرات اقتصادی است.
 
آبراهامیان در این کتاب، گذار ایران به modernity را از طریق تحلیل ساختارهای اجتماعی توصیف می‌کند و نقش دولت در دگرگونی‌ها را برجسته می‌سازد. این اثر، منبعی جامع برای درک تاریخ معاصر ایران فراهم می‌آورد.
 
=== کودتا: ۱۳۳۲ (۲۰۱۳) ===
کتاب «کودتا: ۱۳۳۲، سیا و ریشه‌های روابط ایران و ایالات متحده در عصر جدید» در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. این اثر نقش آمریکا و بریتانیا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه مصدق را بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، آرشیوهای بریتیش پترولیوم، مصاحبه‌های منتشرشده و جدول زمانی بررسی می‌کند. فصل‌های آن شامل ملی‌شدن نفت، مذاکرات بریتانیا-ایران، کودتا و میراث آن هستند.
 
این کتاب نشان می‌دهد چگونه کودتا راه را برای تغییرات سیاسی بعدی در ایران هموار کرد و تأثیرات بلندمدت آن بر روابط بین‌المللی را تحلیل می‌کند. آبراهامیان بر پایه اسناد محرمانه، روایتی دقیق ارائه می‌دهد.
 
=== بحران نفت در ایران (۲۰۲۱) ===
کتاب «بحران نفت در ایران: از ناسیونالیسم تا کودتا» در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این اثر بر اساس اسناد محرمانه آمریکا، کشف نفت، تأثیر آن بر سیاست و اقتصاد ایران، نهضت ملی‌کردن نفت و نقش آمریکا و انگلیس را تحلیل می‌کند. تمرکز آن بر وقایع ۱۳۳۰-۱۳۳۲ است و نشان می‌دهد چگونه کودتای ۱۳۳۲ راه را برای انقلاب ۱۳۵۷ هموار کرد.  
 
آبراهامیان در این کتاب، نقش نفت را به عنوان عامل کلیدی در تحولات سیاسی ایران برجسته می‌سازد و تحلیل‌های اقتصادی را با رویدادهای تاریخی ترکیب می‌کند. این اثر، درک عمیق‌تری از بحران‌های نفتی ارائه می‌دهد.
 
=== اسلام رادیکال: مجاهدین ایرانی (۱۹۸۹) ===
کتاب «اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی» در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. این اثر سازمان مجاهدین خلق را به عنوان جنبشی اجتماعی بررسی می‌کند و تحولات ایدئولوژیک و سیاسی آن را توصیف می‌نماید. تمرکز آن بر نقش این سازمان در تاریخ معاصر ایران است. '''(رادیو زمانه)'''
 
=== خمینیسم (۱۹۹۳) ===
کتاب «خمینیسم: مقالاتی درباره جمهوری اسلامی» در سال ۱۹۹۳ منتشر شد. این مجموعه مقالات، جنبه‌های ایدئولوژیک و سیاسی جمهوری اسلامی را بررسی می‌کند و بر پایه تحلیل‌های تاریخی تنظیم شده است. تمرکز آن بر تحولات پس از انقلاب ۱۳۵۷ است.
 
آبراهامیان در این اثر، خمینیسم را به عنوان یک ایدئولوژی پوپولیستی توصیف می‌کند و تأثیرات آن بر سیاست ایران را تحلیل می‌نماید. این کتاب، دیدگاه‌های نوینی نسبت به جمهوری اسلامی ارائه می‌دهد.  '''(طاقچه)(کتابراه)'''
 
=== اعترافات شکنجه‌شدگان (۱۹۹۹) ===
کتاب «اعترافات شکنجه‌شدگان: زندان‌ها و ابراز ندامت‌های علنی در ایران مدرن» در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. این اثر تجربیات زندانیان تحت شکنجه را توصیف می‌کند و نقش زندان‌ها در کنترل سیاسی را بررسی می‌نماید. تمرکز آن بر دوره‌های مدرن ایران است.
 
آبراهامیان در این کتاب، مکانیسم‌های ابراز ندامت علنی را تحلیل می‌کند و تأثیرات روانشناختی شکنجه را برجسته می‌سازد. این اثر، منبعی برای درک سیستم زندان در ایران مدرن فراهم می‌آورد. '''(رادیو زمانه)'''
 
=== مردم در سیاست ایران و دیگر آثار ===
کتاب «مردم در سیاست ایران» شامل پنج مقاله در مورد انقلاب مشروطه، کودتای ۱۳۳۲، انقلاب ۱۳۵۷، جنبش‌های کارگری و نقش احزاب سیاسی است. این اثر نقش مردم در تحولات سیاسی را از منظر جنبش‌های مردمی تحلیل می‌کند.
 
آبراهامیان همچنین کتاب‌هایی مانند «آنارشیسم در انقلاب روسیه» (۱۹۷۳) و «یک آنارشیست آمریکایی» (۱۹۷۸) نوشته که به مسائل خارج از ایران مربوط می‌شوند. آثار وی با زبانی ساده و دقیق نوشته شده و بر تحلیل ظریف وقایع سیاسی تمرکز دارند. دیگر مقالات وی شامل «پارانوید در سیاست ایران» و مقالاتی در جامعه‌شناسی ایران است. '''(طاقچه)(رادیو زمانه)'''
 
== لیست کامل آثار منتشرشده ==
 
* ایران بین دو انقلاب (۱۹۸۲)
* اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی (۱۹۸۹)
* خمینیسم: مقالاتی درباره جمهوری اسلامی (۱۹۹۳)
* اعترافات شکنجه‌شدگان: زندان‌ها و ابراز ندامت‌های علنی در ایران مدرن (۱۹۹۹)
* تاریخ ایران مدرن (۲۰۰۸)
* کودتا (۲۰۱۳)
* بحران نفت در ایران: از ناسیونالیسم تا کودتا (۲۰۲۱)
* مردم در سیاست ایران
* مقالاتی در جامعه‌شناسی ایران
* آنارشیسم در انقلاب روسیه (۱۹۷۳)
* یک آنارخیست آمریکایی (۱۹۷۸)
* مقاله «پارانوید در سیاست ایران»
 
== رویکرد و روش تاریخ‌نگاری ==
 
=== مارکسیسم فرهنگی و نئومارکسیسم ===
تاریخ‌نگاری یرواند آبراهامیان بر معرفت‌شناسی دیالکتیکی استوار است و تاریخ را گفتگویی بین چارچوب مورخ و داده‌های تاریخی می‌بیند. وی چارچوب‌های خود را به صراحت بیان می‌کند و اذعان دارد که تفسیرها از منظر خاصی هستند. رویکردش ادغام جامعه‌شناسی سیاسی نئومارکسیستی است، با تمرکز بر طبقه (به عنوان رویداد و حرکت، نه ساختار ثابت)، قومیت و روابط دولت-جامعه.
 
او مارکسیسم را از سیاسی به آکادمیک گذار می‌دهد، تحت تأثیر گرامشی، تامپسون و آنالز، که بر طبقه، فرهنگ و حقوق فردی تأکید دارد. در خاورمیانه، در دهه ۱۹۶۰ شکوفا شد و شورش‌های عربی را چالش می‌بیند که عوامل غیرطبقاتی را برجسته می‌کند. آبراهامیان بر مارکسیسم فرهنگی تأکید دارد و برتری اقتصاد بر همه چیز را نادرست می‌داند. '''(پیمان آنلاین)(رادیو زمانه)'''
 
=== تأکید بر طبقات اجتماعی و جنبش‌های مردمی ===
یرواند آبراهامیان از روش‌های علی-تبیینی استفاده می‌کند، عمدتاً تحلیل علی ساختاری، از منظر نئومارکسیستی. تک‌علی فرهنگی یا نژادی را رد می‌کند. در «مقالاتی در جامعه‌شناسی سیاسی ایران»، استبداد شرقی را از طریق ساختارهای اجتماعی قاجار نقد می‌کند. در «ایران بین دو انقلاب»، گذارها را از طریق پویایی طبقاتی-قومی و تأثیر غربی تحلیل می‌کند.
 
او توده‌ها را سازندگان تاریخ می‌بیند، نه نخبگان. جامعه ایران را طبقاتی می‌داند و بر تضاد طبقاتی تأکید دارد. در «شکل‌گیری پرولتاریا در ایران مدرن»، جنبش‌های ۱۳۲۰-۱۳۳۲ را تحلیل می‌کند و عوامل داخلی مانند تورم و سازمان‌های سیاسی را محرک می‌داند، نه فقط اشغال شوروی. '''(پیمان آنلاین)(رادیو زمانه)'''
 
=== رابطه‌ی دولت و جامعه در تاریخ ایران ===
آبراهامیان دولت را رکن جامعه می‌بیند، نه جدا از آن، و از مارکس الهام می‌گیرد که دولت ابزار طبقه حاکم است اما می‌تواند خودمختاری نسبی داشته باشد. او با مکتب مدرنیست و مارکسیست‌هایی مانند اسکوکپل مخالف است که دولت را خودمختار قوی می‌دانند. در ایران، خودمختاری دولت پهلوی را عامل ضعف و انزوای اجتماعی می‌داند که به انقلاب منجر شد، در حالی که وابستگی جمهوری اسلامی به طبقات خاص، پایه اجتماعی آن را تقویت کرد.
 
او در کتاب «تاریخ ایران مدرن»، دولت را موتور دگرگونی‌ها می‌بیند و گذار از فئودالیسم به سرمایه‌داری دولتی را ردیابی می‌کند. او تاریخ ایران را از منظر جامعه‌شناختی بررسی می‌کند و بر شکاف‌های افقی (طبقاتی) و عمودی (قومی، قبایل) تأکید دارد. تا دوره [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]]، تاریخ ایران را قبایل‌محور می‌بیند و قدرت سیاسی را از خاستگاه قبایل ناشی می‌داند، سپس به ساختارهای بوروکراتیک مدرن گذار کرد. '''(رادیو زمانه)(اتحاد جمهوری‌خواهان ایران)'''
 
== دیدگاه‌های کلیدی ==
 
=== دولت، استبداد و جامعه‌ی مدنی در دوره‌ی قاجار و پهلوی ===
در دوره قاجار، شاهان مستبد بودند اما بدون ابزار استبداد ملی، و ایران فاقد جامعه مدنی نبود. یرواند آبراهامیان استبداد شرقی را نقد می‌کند و بر ساختارهای اجتماعی تأکید دارد. خودمختاری دولت پهلوی را عامل انزوا می‌بیند که به انقلاب منجر شد.
 
او دولت را پدیده‌ای تنیده در جامعه می‌بیند و تحولات را از منظر داخلی تفسیر می‌کند. در دوره پهلوی، وابستگی به طبقات خاص را عامل ثبات یا ضعف می‌داند.
 
=== نقش طبقه و پرولتاریای ایران مدرن ===
از تعریف [[ولادیمیر لنین|لنین]] طبقه (گروه‌های مبتنی بر روابط تولید) و نقل از تامپسون (طبقه به عنوان حرکت و تضاد) استفاده می‌کند. فقدان مطالعات طبقاتی در ایران را به جدایی دولت-جامعه در علوم غربی، ناسیونالیسم و استبداد نسبت می‌دهد. جامعه ایران را طبقاتی می‌داند و تضادها را برجسته می‌سازد.
 
در تحلیل پرولتاریا، عوامل داخلی را محرک جنبش‌ها می‌بیند و نقش سازمان‌های سیاسی را تأکید می‌کند. این دیدگاه، درک طبقاتی از تاریخ ایران فراهم می‌آورد. 
 
=== جمعیت، اعتراض خیابانی و انقلاب‌های ایران ===
در انقلاب مشروطه، جمعیت را متشکل از طبقات متوسط (تجار، مذهبیون، کارگران) می‌بیند که غیرخشونت‌آمیز و هدفمند بودند. با لوبون مخالف است که جماعت را غیرعقلانی می‌داند و با رود مقایسه می‌کند: جمعیت در ایران ابزار بیان توده‌ها، کانون در بازار و محلات متوسط، محرک گرسنگی، و موفق‌تر در ایران.
 
او انقلاب‌ها و اعتراضات خیابانی را ملهم از فرهنگ تاریخی ایرانی می‌بیند، نه صرفاً نفوذ خارجی. نقش مردم در سیاست را از منظر جنبش‌های مردمی تحلیل می‌کند. '''(رادیو زمانه)(اتحاد جمهوری‌خواهان ایران)'''
 
=== دین، پوپولیسم و تشیع سیاسی ===
یرواند آبراهامیان دین را ایدئولوژی متغیر می‌داند که گاه نظام را تقویت یا تضعیف می‌کند. کمتر از اقتصاد و جامعه ناشی می‌شود، اما بخشی از آگاهی عمومی است. تشیع نه مخدر توده‌ها است و نه همیشه انقلابی؛ واکنش به بحران‌های اقتصادی و اخلاقی کمک می‌کند.
 
نظام [[روح‌الله خمینی|خمینی]] را پوپولیستی می‌خواند، نه بنیادگرایانه، و پراگماتیسم آن را عامل احتمالی تغییر می‌داند. دو گونه پوپولیسم (چپ و راست) را در انقلاب تشخیص می‌دهد؛ پوپولیسم چپ در آغاز مسلط بود اما راست غالب شد، که به فشارهای خارجی نسبت می‌دهد. '''(رادیو زمانه)(ایران گلوبال)'''
 
=== نقد استبداد شرقی و تاریخ‌نگاری کلاسیک ===
یرواند آبراهامیان در قضاوت‌های ارزشی محتاط است و اقدامات را به خاستگاه‌های طبقاتی-قومی نسبت می‌دهد، هرچند ارزش‌های نئومارکسیستی (ضد امپریالیسم، دموکراسی، سکولاریسم) به طور ظریف ظاهر می‌شوند. استبداد شرقی را از طریق ساختارهای اجتماعی نقد می‌کند و تاریخ‌نگاری کلاسیک را چالش می‌کشد.
 
او تک‌علی فرهنگی را رد می‌کند و بر تحلیل ساختاری تأکید دارد. در آثارش، گاه از توضیحات «یک‌بارگی» استفاده می‌کند اما به تحلیل ساختاری بازمی‌گردد. '''(پیمان آنلاین)(رادیو زمانه)'''
 
=== رابطه با چپ سنتی ایران ===
آبراهامیان از سیاست‌ها و مواضع چپ سنتی در ایران دفاع می‌کند و اسطوره‌هایی مانند نقش [[حزب توده ایران|حزب توده]] در تضعیف [[دکتر محمد مصدق]] یا جلوگیری از کودتا را رد می‌کند. حمایت چپ سنتی از نظام خمینی را بر اساس برنامه‌های اقتصادی (ملی کردن صنایع، نظام بانکی، بازرگانی خارجی) و اجتماعی (گسترش تأمین اجتماعی، توسعه روستاها) توجیه می‌کند و آن را نشانه برنامه پیشرو و ضد امپریالیستی می‌داند.
 
بیگانه‌ستیزی خمینی را گرایش ضد امپریالیستی تفسیر کرده و عدم مخالفت چپ سنتی با رژیم در دوران جنگ ایران و عراق را مسئولانه می‌خواند، زیرا آن را جنگ دفاع ملی مشابه جنگ جهانی دوم می‌بیند. او جواد ظریف را با مصدق مقایسه می‌کند و هر دو را مدافع استقلال ملی می‌داند. این دیدگاه‌ها، رابطه وی با چپ سنتی را برجسته می‌سازد. '''(ایران گلوبال)'''
 
== دیدگاه‌های معاصر (مصاحبه‌های اخیر) ==
 
=== ایران در عصر کهنسالی علی خامنه‌ای ===
آبراهامیان در مصاحبه‌ای با ایران وایر دیدگاهای خود را در باره [[سید علی خامنه ای|خامنه‌ای]] و نظام جمهور اسلامی بیان می‌کند. او در بخشی از مصاحبه خود چنین می‌گوید:  
 
خامنه‌ای، اکنون ۸۵ ساله و یک سال جوان‌تر از خمینی در زمان مرگش در ژوئن ۱۹۸۸، جانشین واضحی ندارد؛ مجمع تشخیص مصلحت با ۸۸ روحانی می‌تواند روحانی استبدادی دیگری انتخاب کند، که ممکن است چالش‌هایی بر سر جانشینی پسر خامنه‌ای ایجاد کند و به [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]] موروثی منجر شود، که رژیم اسلامی را بیشتر تضعیف کند.
 
جمهوری اسلامی عمیقاً نهادینه شده است و خمینی جانشینی را از تاریخ اولیه اسلام جاسازی کرد؛ نهادها بدون توجه به افراد ادامه می‌یابند و جایگزین‌های مشابهی می‌سازند، بدون بحران عمده اما با خفه کردن جامعه و فرسایش مشروعیت، زیرا مشارکت عمومی در انتخابات کاهش می‌یابد. چالش‌های بلندمدت ممکن است میان نخبگان بر سر بهترین رهبر ایجاد شود، اما این داخلی هسته است و جامعه گسترده را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد.
 
آبراهیمیان [[ابراهیم رئیسی]] را قرون‌وسطی می‌بیند، ریشه در پاکسازی‌های انکیزیسیونی مانند اعدام‌های ۱۹۸۸ (بر اساس سؤالاتی در مورد آخرت، قرآن و محمد)، که ایدئولوژیکی بودند نه صرفاً سیاسی و به اجرای شریعت تحت‌ لفظی منجر شدند. اعدام‌های ۱۹۸۸ دوران جدیدی از افراطی‌گرایی ایدئولوژیک را آغاز کرد و میانه‌روها را از جنبش انقلابی خمینی (شامل ملی‌گرایان و روشنفکران) پاکسازی کرد تا فقط سخت‌گیران باقی بمانند.
 
آبراهامیان می‌گوید، مسائل زنان جایگزین ارتداد به عنوان آزمون شده، با تقاضا برای چادر اجباری بیش از حجاب ساده، برای تضمین حمایت سخت‌گیران و ثبات، اما پایه را باریک می‌کند؛ این بحران فرهنگی عمیق‌تری ایجاد می‌کند، زیرا گفتمان رژیم (حقوق الهی) با گفتمان عمومی (حقوق طبیعی، آزادی، برابری) برخورد می‌کند.
 
هیچ خروج آسانی از بن‌بست سرکوب-اعتراض وجود ندارد؛ ناآرامی تشدیدشده ممکن است فرماندهان سپاه را به تصاحب قدرت به عنوان «رضاشاه جدید» وادارد، اما این مشروعیت را بیشتر کاهش می‌دهد و گفتمان حقوق را حل‌نشده می‌گذارد. '''(ایران وایر)'''
 
=== اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و امکان انقلاب ===
آبراهامیان در مصاحبه با یورو نیوز، اعتراضات اخیر ایران (مانند «[[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]») را «شورش» می‌نامد و تصور تبدیل آنها به انقلاب را اغراق‌آمیز و خوشبینانه می‌داند. از دیدگاه تاریخی، بسیاری از شورش‌ها به انقلاب منجر نمی‌شوند و انقلاب واقعی تنها زمانی رخ می‌دهد که قیام عمومی از پایین رژیم را سرنگون کند، مانند انقلاب ۱۹۷۹.
 
آبراهامیان می‌‌گوید: رژیم شاه مشروعیتی نداشت، در حالی که جمهوری اسلامی هنوز ۱۵ تا ۲۰ درصد مشروعیت دارد (بر اساس حمایت مذهبی بخش کوچکی از جامعه). بدون اتفاق غیرمنتظره (مانند حمله خارجی یا بحران داخلی شدید)، رژیم سقوط نخواهد کرد و تقابل مداوم به چندقطبی شدن جامعه منجر می‌شود.
 
هرچند مشروعیت در ۲۰ سال گذشته کاهش یافته (به دلیل انتخابات بی‌معنی، حاشیه‌روی اصلاح‌طلبان و مشکلات اقتصادی)، اما برای سرنگونی کافی نیست. مشارکت پایین در انتخابات (کمتر از ۴۰ درصد در آخرین دور) نارضایتی را نشان می‌دهد، اما بحران دائمی است زیرا گفتمان رژیم (ولایت فقیه و حقوق الهی) با گفتمان مردم (حقوق بشر، آزادی، برابری و حقوق زنان) متفاوت است. این ناهماهنگی حل‌شدنی نیست، زیرا رژیم نمی‌تواند جامعه تحصیل‌کرده را کنترل کند؛ حدود ۸۰ درصد جامعه به گفتمان روشنگری باور دارند. تنها راه رژیم، حرکت تدریجی به سمت ایده‌های روشنگری بدون عبور از خط قرمز مشروعیت الهی است، اما چنین افرادی در قدرت دیده نمی‌شوند.
 
مردم به حجاب اختیاری، اقتصاد بهتر و آموزش اهمیت می‌دهند و اگر رژیم تأمین کند، انقلاب دیگری رخ ندهد؛ جامعه می‌تواند بدون نام سکولار، عملی سکولار عمل کند. تفاوت با انقلاب ۱۹۷۹ در مشروعیت رژیم است: شاه پس از سرکوب‌ها مشروعیت را از دست داد، اما جمهوری اسلامی حمایت مذهبی دارد.
 
در ضمن حملات به روحانیت جدید نیست و ریشه در تاریخ دارد، اما رابطه‌ای بین بخشی از جامعه و روحانیت باقی است. اگر شرایط ثابت بماند، بی‌ثباتی ادامه یابد، نارضایتی افزایش یابد، اما رژیم سقوط نکند و جامعه چندقطبی‌تر شود.
 
قشر خاکستری ممکن است با اعتصابات گسترده بپیوندد، اما اعتراضات سازمان‌یافته نیست. انقلاب‌ها اغلب بدون رهبر شروع می‌شوند و رهبری ممکن است اعتراضات را تضعیف کند؛ حضور رضا پهلوی می‌تواند رژیم جمهوری اسلامی را تقویت کند، زیرا مردم بدبین هستند و اعتبار سکولار او را زیر سؤال می‌برند. '''(یورو نیوز)'''


== منابع: ==
== منابع: ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۱۵

برای صفحه تمرین.jpg
زین‌العابدین مراغه‌ای
زین العابدین مراغه ای؛1.jpg
زین‌العابدین مراغه‌ای، نویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
شناسنامه
نام کاملحاج زین‌العابدین بن مشهدی علی مراغه‌ای
معروف بهنویسنده‌ی سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیگ
زادروزحدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ ه‍.ق
زادگاهمراغه، ایران (دوره قاجار)
تاریخ مرگربیع‌الآخر ۱۳۲۸ ه‍.ق
محل مرگاستانبول، عثمانی
فرزندانسه فرزند
خویشاوندان سرشناسمشهدی علی (پدر، تاجر سرشناس مراغه)
تحصیلاتمکتب‌خانه (سواد ابتدایی فارسی و عربی)
دیناسلام
اطلاعات سیاسی
سمتنایب‌کنسول ایران در کتائیس (قفقاز) (دوره کوتاه)
سمت‌های پیشینتاجر و بازرگان در قفقاز، کریمه و یالتا
فعالیت‌هانویسندگی، روزنامه‌نگاری (همکاری با حبل‌المتین و شمس)، مصلح اجتماعی، روشنفکری مشروطه‌خواه

زین‌العابدین مراغه‌ای، (متولد حدود ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هـ.ق، مراغه - درگذشته ۱۳۲۸ هـ.ق، استانبول) نویسنده‌ای برجسته در ادبیات انتقادی ایران اواخر دوره قاجار و یکی از پیشگامان رمان‌نویسی فارسی بود که در شهر مراغه متولد شد. نیاکان وی از کردهای منطقه ساوجبلاغ مکری، که امروزه مهاباد نامیده می‌شود، بودند و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند، اما پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع گرویدند و به تجارت روی آوردند. این خانواده با کسب ثروت قابل توجه به «روچیلدهای مراغه» معروف شدند. پدرش مشهدی علی از تاجران شناخته‌شده مراغه بود. زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی تحصیلات را رها کرد و به حجره پدر پیوست تا در امور تجاری کمک کند. در بیست سالگی برای گسترش تجارت به اردبیل سفر کرد، اما در آنجا سرمایه خود را از دست داد و مجبور شد همراه برادرش در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری به قفقاز مهاجرت کند. ابتدا در شهر کوتائیسی ساکن شد که ایرانیان کمی در آن زندگی می‌کردند، و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. سپس به تفلیس رفت و از سوی کنسولگری ایران به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب گردید، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس به آنجا آمده بودند. او با کمک به هموطنان نیازمند، اندوخته خود را از دست داد و به کریمه مهاجرت کرد. در کریمه با واردات کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ میان روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری، به شهر یالتا نقل مکان کرد که شهری خوش آب و هوا بود و امپراتور روسیه الکساندر دوم به توسعه آن پرداخته بود. در یالتا تجارت وی رونق گرفت و به عنوان «تاجر راستگوی ایرانی» شهرت یافت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان ثابت مغازه او بود و وی را به ملکه روسیه معرفی کرد. به دلیل نارضایتی از عملکرد کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. در استانبول ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. با وجود زندگی مرفه در یالتا، دوری فرزندان از زبان و فرهنگ فارسی و مذهب تشیع او را ناراحت کرد. سرانجام اموال خود در یالتا را فروخت، خانواده را به استانبول منتقل کرد و حج را به جا آورد. زین‌العابدین مراغه‌ای با کمک علاءالملک، سفیر ایران در عثمانی، و ارفع‌الدوله، وزیرمختار ایران در روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر سال ۱۳۲۱ هجری قمری، که همزمان با آغاز جنگ روسیه و ژاپن بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول اقامت گزید. او در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت. او در دوران اقامت طولانی در روسیه و عثمانی، با زبان روسی و ادبیات ترکی آشنا شد و مطبوعات فارسی‌زبانی مانند شمس استانبول و حبل‌المتین کلکته را مطالعه کرد. از اندیشه‌های متفکرانی چون میرزا ملکم‌خان، میرزا علی‌خان امین‌الدوله و میرزا آقاخان کرمانی تأثیر پذیرفت و با عبدالرحیم طالبوف آشنا بود و از کتاب احمد او الهام گرفت. سید حسن تقی‌زاده و علی‌اکبر دهخدا با وی دیدار کردند. مهم‌ترین اثر وی سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ در سه جلد است که جلد اول بدون نام نویسنده در ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۵ هجری قمری منتشر شد و تا دوازده سال نویسنده آن ناشناخته ماند. این کتاب تصویر جامعی از اوضاع اجتماعی ایران ارائه می‌دهد و در بیداری سیاسی پیش از جنبش مشروطه تأثیرگذار بود.[۱][۲][۳][۴][۵][۶]

خاندان و زادگاه و تحصیلات

زین‌العابدین مراغه‌ای در حدود سال ۱۲۵۳ تا ۱۲۵۵ هجری قمری در شهر مراغه به دنیا آمد. نیاکان او از کردهای ناحیه ساوجبلاغ مکری بودند که امروزه به مهاباد معروف است و در اصل پیرو مذهب شافعی به شمار می‌رفتند. آنان پس از مهاجرت به مراغه به مذهب تشیع روی آوردند و به تجارت مشغول شدند. این ترکیب قومی، مذهبی و تجاری بر شکل‌گیری شخصیت وی تأثیر گذاشت. خانواده زین‌العابدین با اندوختن ثروت زیاد به «روچیلدهای مراغه» شهرت یافتند.

اجداد زین‌العابدین از خوانین منطقه ساوجبلاغ بودند و طریقه تسنن و مذهب شافعی داشتند، اما بعدها به کیش تشیع گرویدند و در مراغه به کسب و کار پرداختند. پدرش مشهدی علی از تاجران ثروتمند مراغه بود و وی را به اردوی آزادی‌خواهان و اصلاح‌طلبان ملحق کرد.

نسب خانوادگی مراغه‌ای به خاندانی با پیشینه تجاری بازمی‌گردد و پدرش مشهدی علی از تاجران مراغه بود. گفته می‌شود که اجدادش از کردهای ساوجبلاغ و از خوانین آنجا بودند.

تحصیلات

زین‌العابدین مراغه‌ای در هشت سالگی به مکتبخانه رفت و پس از هشت سال تحصیل، در سن شانزده سالگی درس را رها کرد و در حجره پدر مشغول به کار شد. او در کودکی سواد ابتدایی را در مکتب آموخت و سپس وارد عرصه تجارت خانوادگی گردید.[۱][۲][۳]

فعالیت‌های تجاری اولیه و مهاجرت

زین‌العابدین مراغه‌ای در بیست سالگی برای تجارت به اردبیل رفت، اما سرمایه خود را از دست داد و ناچار همراه برادرش به قفقاز مهاجرت کرد. مدت اقامت در اردبیل حدود سه سال بود و مهاجرت به قفقاز در حدود سال ۱۲۷۶ هجری قمری و در سن بیست و سه سالگی رخ داد. او در اردبیل و مراغه بنای اعیانی ساخت و اسب و نوکر و تفنگدار فراهم آورد و از پرداخت مالیات خودداری کرد. اما سرمایه‌اش را از دست داد و مانند بسیاری از تجار ورشکسته آن زمان با اندک مایه‌ای راهی قفقاز شد. او پس از مهاجرت به قفقاز در تفلیس اقامت گزید و در عرض سه چهار سال چند هزار منات از بقالی به دست آورد.[۱][۲]

اقامت در قفقاز و فعالیت‌های کنسولی

زین‌العابدین مراغه‌ای به همراه برادرش در شهر کوتائیسی قفقاز اقامت کرد که ایرانیان کمی در آنجا بودند و با کار و تجارت سرمایه‌ای گرد آورد. در این زمان کنسولگری ایران در تفلیس او را به عنوان نایب کنسول مهاجران ایرانی منصوب کرد، مهاجرانی که برای کار در راه‌آهن تفلیس آمده بودند. مراغه‌ای با بخشندگی به هموطنان تهی‌دست کمک کرد و اندوخته خود را از دست داد و به کریمه رفت.

مهاجرت به کریمه و رونق تجارت

زین‌العابدین مراغه‌ای در کریمه با وارد کردن کالا از استانبول و فروش آن سرمایه‌ای به دست آورد. در زمان جنگ روسیه و عثمانی در سال‌های ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ هجری قمری به شهر یالتا نقل مکان کرد. این شهر خوش آب و هوا بود و امپراتور الکساندر دوم به نوسازی آن پرداخته بود. در یالتا کار و اعتبار وی رونق گرفت. شاهزاده یلیساوتا ساویتا، همسر فرمانده محافظان تزار، از مشتریان دائم مغازه برادران مراغه‌ای بود و زین‌العابدین را به ملکه روسیه معرفی کرد. وی در این دوره به تاجر راستگوی ایرانی شهرت یافت. او گاهی به استانبول می‌رفت و کالا خریداری می‌کرد و در کریمه به قیمت بالاتر می‌فروخت تا سرمایه جمع کند.[۱][۳][۴]

پذیرش تابعیت روسیه و زندگی خانوادگی

زین‌العابدین مراغه‌ای به دلیل رنجش از کارگزاران کنسولگری ایران در استانبول، تابعیت روسیه را پذیرفت. چند سال بعد در استانبول ازدواج کرد و همسرش را به یالتا برد و صاحب سه فرزند شد. او پس از گذشت مدتی از تابعیت روسیه، تصمیم به ترک آن گرفت و دوباره تابعیت ایران را به دست آورد.

نارضایتی و بازگشت به تابعیت ایرانی

زین‌العابدین مراغه‌ای با وجود زندگی مرفه و تجارت سودآور در یالتا و رعایت آداب ملی و مذهبی، دوری خود و فرزندان از مرکز زبان و فرهنگ فارسی و ترکی و مذهب تشیع باعث نارضایتی وی شد و درصدد بازگرداندن تابعیت و حفظ مذهب برآمد. سرانجام اموالش در یالتا را فروخت و خانه‌ای در استانبول خرید و خانواده را منتقل کرد و حج را به جا آورد. با کمک علاءالملک سفیر ایران در عثمانی و ارفع‌الدوله وزیرمختار ایران در روسیه و یاری ملکه روسیه، پس از چهار سال تلاش در اواخر ۱۳۲۱ هجری قمری که با آغاز جنگ روسیه و ژاپن همزمان بود، تابعیت ایرانی خود را بازگرداند و تا پایان عمر در استانبول زیست. عشق به میهن او را آرام نمی‌گذاشت و خود را به خیانت متهم می‌کرد. تصمیم گرفت مغازه را بفروشد و به استانبول برود و خانواده را آنجا بگذارد و برای حج به مکه رود. سال‌ها با تابعیت روس در استانبول زیست تا با کمک علاءالملک تقاضای ترک تابعیت کرد و در نهم فوریه ۱۹۰۴ میلادی که روز اول جنگ ژاپن و روسیه بود، پذیرفته شد. برای همیشه در ترکیه ماند و از راه قلم به مبارزات سیاسی پرداخت. او در استانبول به نگارش و مطبوعات پرداخت و با روزنامه‌هایی مانند شمس همکاری کرد.[۳][۱][۴]

آشنایی‌های فکری و ادبی

زین‌العابدین مراغه‌ای در دوران چهل ساله اقامت در قلمرو روسیه از حدود ۱۲۷۷ تا ۱۳۱۷ هجری قمری، با زبان و ادبیات روسی آشنا شد. با رفت و آمد به استانبول، زبان و ادبیات ترکی را آموخت و با مطبوعات فارسی‌زبان داخل و خارج ایران مانند شمس استانبول و حبل‌المتین کلکته آشنا گردید. از آثار و اندیشه‌های ایرانیانی مانند میرزامالکم خان، میرزاعلی خان امین‌الدوله و میرزاآقاخان کرمانی تأثیر پذیرفت. با متفکرانی از قفقاز و عثمانی دوستی داشت و از آنان الهام گرفت. سیدحسن تقی‌زاده که در سال‌های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ هجری قمری از راه قفقاز به عثمانی سفر کرده بود، در استانبول به منزل وی رفت و با او گفتگو کرد. علی‌اکبر دهخدا نیز در اواخر عمر مراغه‌ای با وی دیدار کرد و حکایاتی نقل می‌کند که نشان‌دهنده وطن‌پرستی وی است. مراغه‌ای با عبدالرحیم طالبوف آشنا بود و از کتاب احمد وی که دو یا سه سال پیش از جلد اول سیاحت‌نامه منتشر شد، تأثیر گرفت و در سیاحت‌نامه از آن یاد کرده است. به اعتراف خود، معانی و بیان و منطق برهان نخوانده و علوم و ادبیات ندیده اما مرد با سواد و کتاب‌خوانده و آشنا به اوضاع زمان و عصر آزادی‌خواهی بود. در اقامت عثمانی با روزنامه شمس استانبول همکاری داشت و مقالات سودمندی در آن و حبل‌المتین کلکته نوشت.[۱][۴]

سبک ادبی و نقش در ادبیات

حاج زین‌العابدین مراغه‌ای بنیانگذار رمان سیاسی-انتقادی در ادبیات ایران و قفقاز به شمار می‌آید. نادر محمدوف در مقاله‌ای وی را بنیانگذار نثر نوین فارسی معرفی کرده است. خود شعر می‌سرود و بر التزام شاعر و نویسنده ایرانی به خلق آثار با مضمون وطن‌پرستانه تأکید داشت. روش وی در ادبیات و تاریخ بیان واقعیت‌ها و پرهیز از خیال‌بافی و اغراق بود. وی ساده‌نویس بود و بر نثرهای مسجع و مقفا انتقاد می‌کرد. او از نخستین کسانی است که نثر خود را به زبان ساده و نزدیک به محاوره مردم نزدیک کرد و تعبیرات و اصطلاحات آنان را به کار گرفت.[۱]

سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ

سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ
سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ

مهم‌ترین اثر زین‌العابدین مراغه‌ای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ است که در سه جلد مستقل نوشته شد. جلد اول بدون نام مؤلف منتشر گردید و تا دوازده سال نویسنده‌اش ناشناخته ماند تا در مقدمه جلد سوم نام حاج زین‌العابدین مراغه‌ای آشکار شد. این کتاب با شور و صمیمیت و لطف زبان در ادبیات عصر بیداری جایگاه ممتازی دارد و طراوت خود را حفظ کرده است. سیاحت‌نامه دایره‌المعارفی جامع از اوضاع اجتماعی ایران در اواخر قرن سیزدهم هجری است که با قلمی تند و بی‌پروا نوشته شده است. در پایان کتاب مثلی آورده و از نویسندگان می‌خواهد به این نگارش روح ببخشند.[۲]

ساختار و انتشار

سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ سفرنامه‌ای درباره شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در میانه دوره قاجار است که در حدود سال ۱۳۲۱ هجری قمری منتشر شد، سه سال پیش از پیروزی مشروطه. ادوارد براون آن را در تحریک نفرت از حکومت مظفرالدین شاه مؤثر می‌داند. ناظم‌الاسلام کرمانی می‌گوید رهبران روحانی مشروطه آن را در انجمن‌های مخفی می‌خواندند. داستان ابراهیم بیگ، تاجرزاده ایرانی بزرگ‌شده در مصر، که در بازگشت با واقعیت‌های تلخ روبرو می‌شود. یحیی آرین‌پور آن را نخستین رمان اصیل اجتماعی فارسی می‌داند که زندگی مردم را توصیف کرده است. سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ تنها اثر وی است. مورخان به تأثیر عظیم آن در آگاهی و تهییج مردم اشاره کرده‌اند. سراسر کتاب نقد است که گاه توصیفی و گاه به نقل از دیگری بیان می‌شود. سفرنامه را دستمایه نقد اجتماعی، سیاسی و اخلاقی قرار داده. در حدود ۱۳۲۱ هجری قمری در استانبول منتشر شد و تأثیر زیادی در آگاهی جامعه داشت. جلد اول با عنوان فرعی بلای تعصب او، جلد دوم نتیجه تعصب او، جلد سوم ثمره تعصب او. کتاب آیینه تمام‌قدی از ایران قاجار است.[۵][۶]

محتوای سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ

نویسنده در آغاز سفر در باطوم بسیاری از ایرانیان را با لباس‌های کهنه و چهره‌های زرد می‌بیند و علت را در نبود کار و غفلت دولت و تنبلی ملت می‌جوید که مردم به روسیه، عثمانی و هند می‌روند و در مذلت زندگی می‌کنند. وابستگی ایران به کشورهای دیگر را پدیده‌ای می‌داند که دامن ایران را گرفته در حالی که همه چیز در کشور هست اما هیچ‌کس زحمت تولید نمی‌دهد. وزیر داخله را سرزنش می‌کند که به تکالیفش عمل نمی‌کند و اسباب مهاجرت ایرانیان را بررسی نکرده. در اثنای مسافرت دلش خون شده از ملک پریشان، ملت پریشان و غیره و علت را بی‌کفایتی وزیران می‌داند. به سفرهای هیات وزیران به خارجه اشاره می‌کند که پول مملکت را خرج می‌کنند اما چیزی مفید نمی‌آورند. در زمینه قانون می‌گوید قانون داریم اما آن را حبس کرده‌اند و علت بی‌قانونی را در این می‌بیند که اگر قانون باشد وزیران درآمدهای خود را از دست می‌دهند. دارای‌های کشور به تاراج رفته مانند بلوچستان و هرات. خوش‌گذرانی شاهان و شخصیت وزیران را مؤثر می‌داند. وزرا را فرومایه و چاپلوس و رشوه‌خوار می‌خواند که خیانت می‌کنند. پول حلال همه مشکلات است. در مشهد از نبود کمپانی و شراکت افسوس می‌خورد با وجود ثروت و محصولات. در تهران نیز کمپانی برای ترویج محصولات تشکیل نشده چون امنیت ندارند و در غفلت عمر می‌گذرانند.[۵]

اندیشه‌های سیاسی در سیاحت‌نامه

زین‌العابدین مراغه‌ای وطن‌دوستی را نه احساسی بلکه اخلاقی و سیاسی می‌داند. در سیاحت‌نامه عشق به وطن ابراهیم بیگ را به کنش سوق می‌دهد. انسان وطن‌دوست باید معایب وطن را سکوت نکند. وطن‌پرستی تعهد مسئولانه است. به آسیب‌های جامعه مانند فساد اداری، رشوه‌خواری، بی‌عدالتی، ضعف آموزش و عدم آزادی مطبوعات می‌پردازد. نقد اجتماعی برای برانگیختن آگاهی عمومی است. به نقش اجتماع مدنی و مشارکت مردم باور دارد. آزادی و آگاهی ضرورت تحول‌اند. وظیفه روشنفکران فراهم کردن بیداری عمومی است. از چاپ، روزنامه‌نگاری و مباحث عمومی برای گسترش آگاهی نام می‌برد. خطر تعصب، سانسور و خمودی فرهنگی را می‌بیند. حکومت اگر به عدالت و حقوق عمل نکند مشروعیت از دست می‌دهد. رابطه دوسویه بین قدرت و پاسخگویی قائل است. به امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی تأکید دارد. تلاش برای عبور از تضاد سنت و نوگرایی دارد و ارکان مشروع هر دو را ترکیب می‌کند. ارزش‌ها و هویت دینی را حفظ می‌کند اما به ابزار نو مانند مطبوعات و آموزش مدرن نیاز دارد.[۳]

مرگ و میراث

زین‌العابدین مراغه‌ای در ربیع‌الآخر ۱۳۲۸ هجری قمری در سن هفتاد و سه سالگی در استانبول درگذشت. وی در رشد اندیشه روشنگرانه و ترقی‌خواهانه در آذربایجان و ایران نقش داشت. مواجهه با وطن و فراملی‌گرایی، بازخوانی سنت و مواجهه با تجدد زمینه فکری وی بود. اثر وی در قالب سفرنامه داستانی نقد اجتماعی، بازنمایی وضعیت ایران و دعوت به بیداری سیاسی است.[۱][۳]

منابع: