ناصر صادق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{جعبه زندگینامه | ||
| اندازه جعبه = | |||
| عنوان = | |||
| نام = ناصر صادق | |||
| تصویر =ناصر صادق ۱.jpg | |||
| اندازه تصویر = | |||
| عنوان تصویر = | |||
| زادروز = ۱۳۲۳ | |||
| زادگاه = تهران | |||
| تاریخ مرگ = ۳۰ فروردین ۵۱ | |||
| مکان مرگ =تهران | |||
|عرض جغرافیایی محل دفن= | |||
|طول جغرافیایی محل دفن= | |||
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال--> | |||
|latd=|latm=|lats=|latNS=N | |||
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب--> | |||
|longd=|longm=|longs=|longEW=E | |||
| محل زندگی =تهران | |||
| ملیت =ایرانی | |||
| نژاد = | |||
| تابعیت =ایران | |||
| تحصیلات =دانشجوی رشته مکانیک | |||
| دانشگاه =دانشکده فنی تهران | |||
| پیشه = | |||
| سالهای فعالیت =از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۱ | |||
| کارفرما = | |||
| نهاد = | |||
| نماینده = | |||
| شناختهشده برای = | |||
| نقشهای برجسته = | |||
| سبک = | |||
| تأثیرگذاران = | |||
| تأثیرپذیرفتگان =اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران | |||
| شهر خانگی = | |||
| تلویزیون = | |||
| لقب = | |||
| حزب =سازمان مجاهدین خلق ایران | |||
| جنبش = | |||
| مخالفان = | |||
| هیئت = | |||
| دین =اسلام | |||
| مذهب =شیعه | |||
}} | |||
ناصر صادق | '''ناصر صادق،''' (زادهی ۱۳۲۴-درگذشت ۳۰ فروردین ۱۳۵۱) ناصر در خانوادهای مذهبی بزرگ شد، پدرش حاج احمد صادق عضو هیئت امنای مسجد هدایت و از یاران و دوستان نزدیک [[سید محمود طالقانی|سیدمحمود طالقانی]] و [[مهندس مهدی بازرگان]] بود. وی تحصیلات متوسطه را در دبیرستان مروی تهران گذراند و همزمان وارد فعالیتهای سیاسی و مذهبی مانند شرکت در جلسات مسجد جلیل و مسجد هدایت شد، با تشکیل انجمن دین و دانش این فعالیتها را گسترش داد. بعد از اتمام دوران دبستان و دبیرستان وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران گردید.<ref name=":0">نشریه شماره 44- 30فروردین 1359</ref> | ||
ناصر صادق سال ۱۳۴۲ در رشته مکانیک وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و حین تحصیل ضمن فعالیتهای سیاسی خود در مهر ۱۳۴۴ با [[محمد حنیفنژاد]] آشنا شد پس از مدتی بعنوان عضوی اولیه به این سازمان پیوست.<ref name=":1">خبرنامه گویا- ناصر صادق</ref> | |||
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی سال ۱۳۴۶ برای خدمت نظاموظیفه به شیراز رفت و مسئول شاخه شیراز سازمان مجاهدین شد. پس از پایان مدت خدمت نظام سال ۱۳۴۸ به تهران بازگشت و همراه با [[محمد بازرگانی]] مسئولیت تدارکات گروه از جمله تهیه سلاح را بر عهده گرفت. | |||
ناصر صادق در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ به همراه علی | در این مسیر برای تهیهی سلاح به شاهمراد دلفانی از نفرات حزب توده که پس از آزادی به خدمت [[ساواک]] درآمده بود مراجعه کرد و از طریق وی خانههای تیمی سازمان مجاهدین کشف و در ضربهی سراسری اول شهریور ۱۳۵۰ وی نیز به همراه اکثر کادرهای سازمان مجاهدین دستگیر گردید. | ||
ناصر صادق در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ به همراه [[علی باکری]]، [[علی میهندوست|علی میهندوست]] و محمد بازرگانی تیرباران شد و مزار او در قطعه ۳۳ بهشت زهرای تهران است. | |||
== فعالیت های دوران جوانی == | == فعالیت های دوران جوانی == | ||
| خط ۱۷: | خط ۵۸: | ||
== عضویت در سازمان == | == عضویت در سازمان == | ||
ناصرصادق در سال | ناصرصادق در سال ۴۴ از اولین کسانی بود که به سازمان مجاهدین خلق پیوست. زندگی در درون یک تشکیلات انقلابی، تمام قوا و استعدادهای ناصر را بارز کرد و او را به عنصری کارآمد بدل ساخت. | ||
بعد از اتمام دوران دانشگاه برای طی دوره سربازی به شیراز رفت و به عنوان افسر توپخانه درپادگان شیراز، به فراگیری اصول نظامی پرداخت. | بعد از اتمام دوران دانشگاه برای طی دوره سربازی به شیراز رفت و به عنوان افسر توپخانه درپادگان شیراز، به فراگیری اصول نظامی پرداخت. | ||
او از تمام امکانات دوران خدمت وظیفه به نحو احسن استفاده کرد. و آنچنان تجارب غنی | او از تمام امکانات دوران خدمت وظیفه به نحو احسن استفاده کرد. و آنچنان تجارب غنی در زمینه نظامی بهدست آورد که بعدها مسئول تدارکات نظامی سازمان گشت. البته ناصر در این دوران باز هم لحظهای از حرکتهای روشنگرانه و افشاگریهایش علیه فساد حکومت پهلوی غافل نبود. او برای اولینبار نماز جماعت را در پادگان اجرا کرد. و بارها بر سر حقوق سربازان ساده با افسران رده بالاتر درگیر شد. | ||
بعداز اتمام سربازی به دستور سازمان یکسال و نیم هم درشیراز ماند. و مسئولیت شاخه شیراز را به عهده گرفت. <ref name=":0" /> | بعداز اتمام سربازی به دستور سازمان یکسال و نیم هم درشیراز ماند. و مسئولیت شاخه شیراز را به عهده گرفت. <ref name=":0" /> | ||
طی سه سالی که ناصر درشیراز بود بارها به میان | طی سه سالی که ناصر درشیراز بود بارها به میان کپرنشینهای شیراز میرفت و از نزدیک با درد و رنج آنها آشنا میشد. او توانست طی این مدت رابطه نزدیکی با ایلات و عشایر فارس برقرار کند و از این طریق اطلاعات جالبی در مورد وضع ایلات و عشایر در اختیار سازمان بگذارد. <ref name=":0" /> | ||
ناصر صادق درسال | ناصر صادق درسال ۴۹ به عضویت کادر مرکزی سازمان درآمد. با رفتن عدهای ازمسئولین سازمان به فلسطین برای طی دورههای نظامی مسئولیتهای ناصر دوچندان شد. اما او با کوششی خستگیناپذیر کار میکرد. شرکت فعال درطرحریزی نقشه هواپیماربائی از دوبی و نیز مسئولیت تدارکات سازمان بر دوش او بود. <ref name=":0" /> | ||
== دستگیری و زندان == | == دستگیری و زندان == | ||
ناصر صادق بنا بر مسولیتی که داشت برای تهیه اسلحه برای پیشبرد امر مبارزه اقدام کرد . به این | ناصر صادق بنا بر مسولیتی که داشت برای تهیه اسلحه برای پیشبرد امر مبارزه اقدام کرد. به این منظور با فردی بنام شاهمراد دلفانی تماس گرفت و از این طریق تحت تعقیب پیچیده ساواک قرار گرفت. [[ساواک]] ماهها او را باصرف انرژی و هزینه گزاف تعقیب میکرد تا به اطلاعات بیشتری در مورد او و سایر اعضای سازمان دست پیدا کند و سرانجام طی یورش اول شهریور، به همراه عدهای دیگری از اعضاء و کادرمرکزی سازمان دستگیر شد. | ||
== دفاعیات ناصر صادق == | == دفاعیات ناصر صادق == | ||
به دلیل شرایط سیاسی آن زمان و افشاگری که نسبت به | به دلیل شرایط سیاسی آن زمان و افشاگری که نسبت به دستگیری اعضای سازمان مجاهدین خلق انجام شده بود. حکومت شاه ناچار بود که حداقل یکی از محاکمات آنها را به شکل علنی برگزار نماید. به همین دلیل دادگاهی که ناصر و سه عضو دیگر مرکزیت سازمان یعنی محمد بازرگانی، علی میهندوست و مجاهد خلق مسعود رجوی به همراه چندنفر دیگر از اعضاء و وابستگان سازمان محاکمه میشدند، علنی اعلام شد. در جلسات دادگاه تعدادی از خانوادهها شرکت داشتند و تعدادی خبرنگار داخلی و خارجی نیز حضور داشتند. | ||
هرچند تلاش بر این بود که دادگاه بصورت آبرومندانهای برگزار شود ولی مجاهدین با دفاع افشاگرانه خود توانستند طرحهای حکومت شاه را خنثی کنند. سرانجام در پایان دادگاه حکم اعدام ۴ عضو مرکزیت سازمان مجاهدین صادر شدکه ناصر صادق یکی از آنها بود. | هرچند تلاش بر این بود که دادگاه بصورت آبرومندانهای برگزار شود ولی مجاهدین با دفاع افشاگرانه خود توانستند طرحهای حکومت شاه را خنثی کنند. سرانجام در پایان دادگاه حکم اعدام ۴ عضو مرکزیت سازمان مجاهدین صادر شدکه ناصر صادق یکی از آنها بود. | ||
| خط ۴۹: | خط ۹۰: | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
ناصر صادق، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و از اولین اعضاء این سازمان بود که به اتهام «فعالیت بر ضد امنیت کشور» در دادگاه نظامی حکومت به اعدام محکوم شد و در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ توسط جوخه آتش تیرباران شد. | |||
ناصر صادق در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ به همراه علی باکری، علی میهندوست و محمد بازرگانی تیرباران شد و مزار او در قطعه ۳۳ بهشت زهرای تهران است. | ناصر صادق در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ به همراه علی باکری، علی میهندوست و محمد بازرگانی تیرباران شد و مزار او در قطعه ۳۳ بهشت زهرای تهران است. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۵۵
ناصر صادق، (زادهی ۱۳۲۴-درگذشت ۳۰ فروردین ۱۳۵۱) ناصر در خانوادهای مذهبی بزرگ شد، پدرش حاج احمد صادق عضو هیئت امنای مسجد هدایت و از یاران و دوستان نزدیک سیدمحمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان بود. وی تحصیلات متوسطه را در دبیرستان مروی تهران گذراند و همزمان وارد فعالیتهای سیاسی و مذهبی مانند شرکت در جلسات مسجد جلیل و مسجد هدایت شد، با تشکیل انجمن دین و دانش این فعالیتها را گسترش داد. بعد از اتمام دوران دبستان و دبیرستان وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران گردید.[۱]
ناصر صادق سال ۱۳۴۲ در رشته مکانیک وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و حین تحصیل ضمن فعالیتهای سیاسی خود در مهر ۱۳۴۴ با محمد حنیفنژاد آشنا شد پس از مدتی بعنوان عضوی اولیه به این سازمان پیوست.[۲]
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی سال ۱۳۴۶ برای خدمت نظاموظیفه به شیراز رفت و مسئول شاخه شیراز سازمان مجاهدین شد. پس از پایان مدت خدمت نظام سال ۱۳۴۸ به تهران بازگشت و همراه با محمد بازرگانی مسئولیت تدارکات گروه از جمله تهیه سلاح را بر عهده گرفت.
در این مسیر برای تهیهی سلاح به شاهمراد دلفانی از نفرات حزب توده که پس از آزادی به خدمت ساواک درآمده بود مراجعه کرد و از طریق وی خانههای تیمی سازمان مجاهدین کشف و در ضربهی سراسری اول شهریور ۱۳۵۰ وی نیز به همراه اکثر کادرهای سازمان مجاهدین دستگیر گردید.
ناصر صادق در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ به همراه علی باکری، علی میهندوست و محمد بازرگانی تیرباران شد و مزار او در قطعه ۳۳ بهشت زهرای تهران است.
فعالیت های دوران جوانی
ناصر صادق به لحاظ آشنایی خانوادگی باآیتالله طالقانی ازهمان دوران نوجوانی درجلسات سیاسی و مذهبی شرکت میکردو درسالهای آخر دبیرستان به همراه چند تن دیگر از دوستانش انجمنی سیاسی مذهبی بوجودآورد. سرکوب خونین ۱۵ خرداد تأثیر عظیمی بر روحیه فعال و پرشور او داشت. او درآن هنگام، سال آخر دبیرستان را میگذراند و به جرم فعالیتهای سیاسی، مامورین درصدد دستگیری او بودند که با کوشش مدیر مدرسه، اینکار عملی نشد. پس از اتمام دوره دبیرستان وارد دانشگاه شد. دردانشگاه صرفنظر از فعالیتهای سیاسی – اجتماعی و ... در ورزش نیز استعداد و علاقه زیادی از خود نشان میداد به طوری که در ژیمناستیک قهرمان دانشگاه شده بود. [۱]
عضویت در سازمان
ناصرصادق در سال ۴۴ از اولین کسانی بود که به سازمان مجاهدین خلق پیوست. زندگی در درون یک تشکیلات انقلابی، تمام قوا و استعدادهای ناصر را بارز کرد و او را به عنصری کارآمد بدل ساخت.
بعد از اتمام دوران دانشگاه برای طی دوره سربازی به شیراز رفت و به عنوان افسر توپخانه درپادگان شیراز، به فراگیری اصول نظامی پرداخت.
او از تمام امکانات دوران خدمت وظیفه به نحو احسن استفاده کرد. و آنچنان تجارب غنی در زمینه نظامی بهدست آورد که بعدها مسئول تدارکات نظامی سازمان گشت. البته ناصر در این دوران باز هم لحظهای از حرکتهای روشنگرانه و افشاگریهایش علیه فساد حکومت پهلوی غافل نبود. او برای اولینبار نماز جماعت را در پادگان اجرا کرد. و بارها بر سر حقوق سربازان ساده با افسران رده بالاتر درگیر شد.
بعداز اتمام سربازی به دستور سازمان یکسال و نیم هم درشیراز ماند. و مسئولیت شاخه شیراز را به عهده گرفت. [۱]
طی سه سالی که ناصر درشیراز بود بارها به میان کپرنشینهای شیراز میرفت و از نزدیک با درد و رنج آنها آشنا میشد. او توانست طی این مدت رابطه نزدیکی با ایلات و عشایر فارس برقرار کند و از این طریق اطلاعات جالبی در مورد وضع ایلات و عشایر در اختیار سازمان بگذارد. [۱]
ناصر صادق درسال ۴۹ به عضویت کادر مرکزی سازمان درآمد. با رفتن عدهای ازمسئولین سازمان به فلسطین برای طی دورههای نظامی مسئولیتهای ناصر دوچندان شد. اما او با کوششی خستگیناپذیر کار میکرد. شرکت فعال درطرحریزی نقشه هواپیماربائی از دوبی و نیز مسئولیت تدارکات سازمان بر دوش او بود. [۱]
دستگیری و زندان
ناصر صادق بنا بر مسولیتی که داشت برای تهیه اسلحه برای پیشبرد امر مبارزه اقدام کرد. به این منظور با فردی بنام شاهمراد دلفانی تماس گرفت و از این طریق تحت تعقیب پیچیده ساواک قرار گرفت. ساواک ماهها او را باصرف انرژی و هزینه گزاف تعقیب میکرد تا به اطلاعات بیشتری در مورد او و سایر اعضای سازمان دست پیدا کند و سرانجام طی یورش اول شهریور، به همراه عدهای دیگری از اعضاء و کادرمرکزی سازمان دستگیر شد.
دفاعیات ناصر صادق
به دلیل شرایط سیاسی آن زمان و افشاگری که نسبت به دستگیری اعضای سازمان مجاهدین خلق انجام شده بود. حکومت شاه ناچار بود که حداقل یکی از محاکمات آنها را به شکل علنی برگزار نماید. به همین دلیل دادگاهی که ناصر و سه عضو دیگر مرکزیت سازمان یعنی محمد بازرگانی، علی میهندوست و مجاهد خلق مسعود رجوی به همراه چندنفر دیگر از اعضاء و وابستگان سازمان محاکمه میشدند، علنی اعلام شد. در جلسات دادگاه تعدادی از خانوادهها شرکت داشتند و تعدادی خبرنگار داخلی و خارجی نیز حضور داشتند.
هرچند تلاش بر این بود که دادگاه بصورت آبرومندانهای برگزار شود ولی مجاهدین با دفاع افشاگرانه خود توانستند طرحهای حکومت شاه را خنثی کنند. سرانجام در پایان دادگاه حکم اعدام ۴ عضو مرکزیت سازمان مجاهدین صادر شدکه ناصر صادق یکی از آنها بود.
در دادگاه، ناصر صادق دفاعیهٔ مفصلی ارائه داد که شامل اهداف سازمان، دلایل مبارزه و چشمانداز رسیدن به جامعه بیطبقهی توحیدی بود.
ناصر صادق در دفاعیات خود گفته بود:[۱]
ما باید خونمان ریخته شود تا هزاران سلحشور سر بلند کنند.
و یا اینکه
«ای تودههای خلق، اگر امروز فرزندان شما در زير رگبار گلولهها جان میسپارند و يا در زير شلاقهای رژيم به فرياد درآمدهاند، اگر شرايط موجود بسيار سخت و غم افزاست، اما ما به شما نويد میدهيم، ما به شما طلوع فجر را در شب تاريک مژده میدهيم، ما دماغه کشتی پيروزی را در افق اقيانوس خلقها میبينيم، ما طلوع صبح را میبينيم، ما پيروزی توحيد را می بينيم.»[۲]
درگذشت
ناصر صادق، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و از اولین اعضاء این سازمان بود که به اتهام «فعالیت بر ضد امنیت کشور» در دادگاه نظامی حکومت به اعدام محکوم شد و در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ توسط جوخه آتش تیرباران شد.
ناصر صادق در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ به همراه علی باکری، علی میهندوست و محمد بازرگانی تیرباران شد و مزار او در قطعه ۳۳ بهشت زهرای تهران است.
جستارهای وابسته ==