|
|
(۱۰۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''قرارگاه اشرف''' نام قراگاهی است که بخشی از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] به مدت سه دهه از سال ۱۳۶۵ تا سال ۱۳۹۵ در آن مستقر بودند. این مکان، قرارگاه اصلی سازمان مجاهدین در عراق بود. قرارگاه اشرف در ۸۰ کیلومتری مرز ایران و عراق و در میان بیابانهای خشک و بیآب و علف منطقهی العظیم، مکانی بود سرسبز با ساختمانها و نمادهایی که بسیار دقیق و طراحی شده در کنار هم قرارگرفته بودند. قرارگاه اشرف دارای تمامی امکانات یک شهر از جمله مراکز آموزشی، کتابخانه، سالنهای کنفرانس، مرکز برق رسانی، تصفیه آب، شهرداری، راهنمایی و رانندگی و همچنین سیستمهای پدافندی بود و حدود ۹۰ درصد از اماکن آن توسط مجاهدین خلق ساخته شده بود. قرارگاه اشرف در طول ۳۰ سال استقرار مجاهدین خلق در آن، بارها مورد حملات موشکی، هوایی و زمینی از سوی رژیم ایران قرار گرفت. در سال ۱۳۸۲، به رغم اعلام بیطرفی مجاهدین در جنگ آمریکا و عراق، قرارگاه اشرف در یک معامله با رژیم ایران توسط نیروهای آمریکایی بمباران شد. نیروهای آمریکایی خواهان تسلیم مجاهدین خلق بودند. مژگان پارسایی جانشین فرماندهی کل [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] در اشرف طی مذاکراتی با ٰژنرال اودیرنو فرمانده لشکر چهارم پیاده آمریکا این خواسته را با قاطعیت رد کرد حتی اگر سر تک تک مجاهدین را در سینی طلایی به رژیم ایران تقدیم کنید، آنها تسلیم نخواهند شد. طی مذاکراتی سخت و طولانی، سرانجام فرمانده ارتش آمریکا یک قرارداد آتشبس با مجاهدین خلق امضا کرد. ژنرال اودیرنو بعد از اتمام ۲ روز مذاکره با مجاهدین دربارهٔ این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت: | | '''حمید اسدیان''' با نام مستعار کاظم مصطفوی (متولد ۱۳۲۹ در همدان- درگذشته در ۲۳ آذر ۱۳۹۹) شاعر، نویسنده، محقق و عضو شورای ملی مقاومت ایران و از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. حمید اسدیان از نوجوانی به فعالیتهای فرهنگی و سیاسی روی آورد. او پس از دوران دبیرستان وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. پس از مدتی به شکل خودجوش تصمیم گرفت برای آشنایی با جنبشهای آزادیبخش و فراگرفتن آموزشهای مبارزاتی و چریکی به فلسطین برود اما موفق به انجام این کار نشد و در دبی دستگیر شد. حمید اسدیان در فروردین ۱۳۵۱ توسط پلیس دبی به ساواک تحویل داده شد. حمید اسدیان از دبی به ایران و کمیته مشترک ضدخرابکاری [[ساواک]] منتقل شد. وی در تابستان ۱۳۵۱ به زندان قصر منتقل گشت و در آنجا با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] از نزدیک آشنا شد. او در دوران زندان به ویژه تحت تأثیر [[مسعود رجوی]] قرار گرفت. حمید اسدیان در زندان به مجاهدین خلق پیوست. پس از انقلاب وی در بخشهای مختلفی چون نشریه مجاهد، فرماندهی نیروهای میلیشیا، واحد تحقیق شهدای مجاهدین فعالیت داشت. با شروع مبارزه مسلحانه و پایان امکان فعالیت مسالمت آمیز حمید اسدیان پس از مدتی زندگی مخفی در سال ۱۳۶۱ از ایران خارج شد. او تا سال ۱۳۹۹ مسئولیتهای زیادی را به ویژه در زمینهی های ادبی و فرهنگی به عهده داشت. حمید اسدیان در روز ۲۳ آذر ۱۳۹۹ در اثر بیماری کرونا درگذشت.از آثار وی میتوان از مجموعهشعرهایی چون خشم پرتلاطم نهنگان، هول در صبح عاشقان، پرندهی زندان، اشرفیها و ... نام برد. |
|
| |
|
| «این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفتهٔ مبارزهشان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده بودم»<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۱ می ۲۰۰۳</ref>
| | == زندگی نامه حمید اسدیان == |
| | | وی در اولین دادگاه خودبه ۱۰ سال حبس و در دادگاه تجدیدنظر به ۵ سال حبس محکوم گشت. او این مدت را در زندانهای قصر، اوین و قزلحصار و مجدداً اوین سپری کرد و در اوایل سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. حمید اسدیان در دوران زندان به سازمان مجاهدین خلق پیوست. حمید اسدیان پس از انقلاب در هیأت تحریریهی نشریه مجاهد فعالیت میکرد و همچنین در بخش محلات مجاهدین خلق فرماندهی چند واحد از نیروهای [[میلیشیا|میلیشیای مجاهدین]] را برعهده داشت. |
| پس از این توافق، اعضای سازمان مجاهدین خلق با حفظ ساختار ارتشآزادیبخش در قرارگاه اشرف باقی ماندند. آنها نام این فاز از مبارزات خود را پایداری پرشکوه برای پیروزی گذاشتند. عبارت « شهر اشرف » بجای قرارگاه اشرف و واژهی « اشرفی » بجای ساکنان اشرف، از همین زمان بود که در ادبیات اپوزسیون ایران بکار گرفته شد. دولت وقت آمریکا در این دوران سیاست انهدام مجاهدین و ایجاد زمینه برای فروپاشی نرم در قرارگاه اشرف را در پیش گرفت. از جمله در طول ۱۶ ماه مصاحبههایی انفرادی با تک تک اعضای مجاهدین ساکن در اشرف ترتیب داد. در این مصاحبهها از طرف ارگانهای مختلف آمریکایی از جمله اف بی آی اعضای مجاهدین خلق به ترک مبارزه در قبال دریافت پناهندگی آمریکا دعوت میشدند. همچنین هدف از این مصاحبهها یافتن اسنادی جهت اثبات تروریسم بود. این سیاست با دفاع اعضای سازمان مجاهدین خلق از مبارزهی خود در مصاحبهها به بنبست کشیده شده و سرانجام دولت آمریکا در ژوئیه سال ۲۰۰۴ (تیرماه ۱۳۸۳) ساکنین اشرف را مشمول کنوانسیون چهارم ژنو اعلام کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/32765/%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%84-%D8%AD%D9%81%D8%A7%D8%B8%D8%AA-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%86%D9%86%D8%AF%D9%85%D9%84% به نقل از فاکس نیوز- به قلم علیرضا جعفرزاده]</ref>
| |
| | |
| با خروج نیروهای آمریکایی از عراق، درسال سال ۲۰۰۸، دولت عراق که وابسته به رژیم ایران بود، محاصرهی، پزشکی و لجستیکی و بعضا غذایی قرارگاه اشرف را آغاز کرد. هدف از دولت عراق به نیابت از رژیم ایران بستن پرونده مجاهدین خلق بود که از سال ۱۳۶۰ همچنان هدف خود را سرنگونی رژیم ایران اعلام کرده بودند. موفق الربیعی مشاور امنیت ملی عراق اعلام کرد که هدف ما محاصره، وارد شدن به قرارگاه اشرف دایر کردن ایستگاه پلیس و سپس حمله به مجاهدین خلق است. مسعود رجوی پیش از این در پیامی در مورد تسلیمنشدن قرارگاه اشرف و اصرار بر اصول مبارزاتی خود گفته بود: <blockquote>«اگر اشرف بایستد، جهان در برابر رژیم ایران ایستادگی خواهد کرد»</blockquote>[[حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸|حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف در ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸]] اولین حملهی بزرگ نیروهای عراقی بود. [[حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف ۱۹ فروردین ۱۳۹۰|حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰]] دومین حملهی مهم نیروهای عراقی بود. سرانجام ساکنان قرارگاه اشرف طی توافقی سه جانبه با سازمان ملل و دولت عراق به [[قرارگاه لیبرتی]] در نزدیکی بغداد و از آنجا پس از نزدیک به ۴ سال به آلبانی رفتند. در زمان سکونت مجاهدین در قرارگاه لیبرتی سومین حمله به قرارگاه اشرف بر روی ساکنین باقیمانده در این اشرف انجام شد که به [[قتل عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اشرف]] شهرت یافت. در طول این سالها، حملات به قرارگاه اشرف و تصاویر مخابره شده از درگیریها و مقاومت اعضای مجاهدین خلق از سویی و از سوی دیگر فعالیتهای سیاسی اعضا و هواداران مجاهدین در اروپا و آمریکا به رهبری مریم رجوی، مسئله قرارگاه اشرف را به یک موضوع مسئله تبدیل کرد. به این ترتیب موضوع قرارگاه اشرف، حقوق بشر آن و مبارزهی مجاهدین علیه رژیم ایران، تبدیل به چالشی برای بسیاری از دولتها ازجمله آمریکا شد و حمایت دهها هزار ایرانی در اروپا و آمریکا و هزاران نماینده پارلمان و شخصیت سیاسی از سراسر جهان را به خود جلب کرد.
| |
| | |
| مجاهدین خلق پس از انتقال به آلبانی استراتژی خود را در برابر رژیم ایران، استراتژی برپایی هزار اشرف و ارتش آزادیبخش با کانونهای شورشی در ایران اعلام کردند. هماکنون واژهی «اشرف» در فرهنگ مبارزاتی مجاهدین و هواداران آنها در سراسر جهان از بسیاری جهات تبدیل به یک پارادایم شده است. یک الگووارهی منطقی، فکری و حسی که نقش منبعی الهامبخش را در اپوزسیون ایران ایفا میکند و مجاهدین دستاوردهای فعلی و بخشی از پتانسیل حرکت خود را ناشی از آن میدانند.
| |
| | |
| == مجاهدین پیش از استقرار در قرارگاه اشرف == | |
| | |
| === قرارگاههای مجاهدین در کردستان عراق ===
| |
| پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مبارزهی مسلحانهی مجاهدین، بخشی از نیروهای این سازمان در کوهستانهای کردستان ایران مستقر شدند. آخرین منطقهی استقرار مجاهدین خلق منطقهی آلان سردشت از توابع استان آذربایجان غربی بود. پس از تصرف آلان توسط سپاه پاسداران، نیروهای سازمان مجاهدین خلق با عبور از مرز وارد کردستان عراق شدند. آنها در منطقهی ماوت در نزدیکی سلیمانیهی عراق مستقر شدند. با گسترش فعالیتهای مجاهدین و ورود نیروهای جدید مجاهدین به این منطقه آنها قرارگاههای گلاله، منصوری و در کرکوک قرارگاهی با نام سردار را ایجاد کردند. اولین رژهی نظامی مجاهدین خلق پیش از تشکیل [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] توسط [[مسعود رجوی]]، در قرارگاه منصوری انجام شد.
| |
| | |
| ==== درگیری نیروهای یه کتی با مجاهدین خلق ====
| |
| در این دوران حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق (یهکتی) به رهبری جلال طالبانی در این مناطق حضور داشت. یه کتی در ابتدا روابطی عادی با اعضای سازمان مجاهدین داشت اما به تدریج این روابط با دریافت مبالغ کلان و محمولههای تسلیحاتی از رژیم ایران رو به تیرگی گذاشت. از جمله فهرست تجهیزات و تسلیحاتی که در یکی از این محمولهها از طرف سپاه پاسداران به یه کتی داده شد، از طریق شنود بیسیمی توسط سازمان مجاهدین ثبت شده است. مجاهدین به همیندلیل بود که بعدها جلال طالبانی را «مزدور استیجاری» خطاب کردند.
| |
| | |
| از سال ۱۳۶۲ حملات ایذایی پیشمرگههای یه کتی علیه مجاهدین در گوشه و کنار آغاز شد. اولین حمله ایذایی یهکتی منجر به جان باختن رضا کرمعلی از اعضای سازمان مجاهدین خلق شد. پس از آن از جمله در [[حمله تروریستی پشت آشان]] تعداد دیگری از اعضای سازمان مجاهدین جان باختند. سازمان مجاهدین خلق بر اساس اصل «تمرکز بر تضاد اصلی» یعنی رژیم ایران و پرهیز از تضادهای دیگر، خواهان درگیری با اتحادیه میهنی کردستان عراق نبود. به همین دلیل برای اجتناب از درگیری، تصمیم به خروج از مناطق کردی عراق و تمرکز در مناطق مرکزی گرفت.
| |
| | |
| === تخلیه قرارگاههای مجاهدین در کردستان عراق ===
| |
| سازمان مجاهدین با نامناسب تشخیص دادن منطقهی کردستان عراق به دلیل نفوذ رژیم ایران، تصمیم به تخلیه قرارگاههای خود در این منطقه گرفت. در ابتدا قرارگاه ماوت، گلاله و سپس قرارگاه منصوری تخلیه شد. مجاهدین قرارگاه منصوری را که تماما توسط خودشان بنا شده بود در سال ۱۳۶۵ منفجر کرده و سپس آنرا تخلیه کردند. مجاهدین خلق با ترک این قرارگاهها به [[قرارگاه سردار]] در کرکوک رفتند. این قرارگاه در جنوب منطقهی کردستان عراق قرار داشت. آخرین قرارگاه مجاهدین در منطقه کردستان عراق قرارگاه سردار بود که در سال ۱۳۶۶ تخلیه شد.
| |
| | |
| === تقدم تاکتیکی منطقه ===
| |
| در این دوران مجاهدین با تئوری «تقدم تاکتیکی منطقه» نیروهای خود را هر چه بیشتر در عملیات منطقهای بجای عملیات چریک شهری سازماندهی کردند. به همین دلیل تمرکز نیروهای مجاهدین در قرارگاه اشرف و نوار مرزی بیشتر شد. «تقدم تاتکتیکی منطقه» از دیدگاه آنها یک اولویت برای «درهم شکستن ماشین جنگی خمینی» مطرح بود.
| |
| | |
| === «درهم شکستن ماشین جنگی خمینی» ===
| |
| +
| |
| | |
| «در هم شکستن ماشین جنگی خمینی» بر این تحلیل استوار است که سیاست جنگ و صدور بحران برای رژیم ایران سرپوشی بر سرکوب و اختناق در داخل ایران است. به این ترتیب شعار فتح قدس از طریق کربلا نه یک شعار ایدئولوژیک بلکه سیاستی برای حفظ بقاء رژیم در تهران به شمار میرود.<ref>[https://www.iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%B4%D8%B4/541-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3 رئیس ستاد نیروهای مسلح آخوندها: حضور در سوریه و عراق سپر امنیتی رژیم است]</ref> به این ترتیب پایان دادن به جنگ و در هم کستن ماشین جنگ یک ضربهی جدی به بقاء رژیم ایران به شمار می رود. در عمل نیز پذیرش آتشبس و مرگ خمینی آغاز پیدایش شکاف در حاکمیت و اوجگیری نارضایتیهای عمومی در قالب اعتراضات اجتماعی بود.
| |
| | |
| سیاست صدور بحران سیاستی که از جمله گوبلز وزیر دفاع هیتلر نیز به شکلی آنرا مطرح کرده است. گوبلز میگوید:<blockquote>«وقتی یک حکومت دچار ضعف مدیریتی و فساد و ناکارآمدی است ... با موجی از نارضایتی و خشم و اعتراض عمومی مواجه میشود و کشور به سوی انقلاب و سقوط حکومت پیش میرود... در چنین حالتی حکومت باید اذهان عمومی را به سوی یک موضوع فرعی ، اما بزرگ ، منحرف کند .. باید وارد یک جنگ شد . حکومت باید برای ملت دشمن بتراشد. دشمنان خارجی ، دشمنان داخلی . اگر دشمن واقعی پیدا نشد، حتی دشمن خیالی... باید دایما از توطئه ها گفت، از نقشههایی که دشمنان برای ما میکشند. باید از هر فرصتی و هر حادثه ای برای راه انداختن یک جنگ تبلیغاتی استفاده کرد. باید دایما" درگیر بود . درگیر جنگ، درگیر تبلیغات علیه همسایگان، علیه کشورهای قدرتمند ، علیه سازمانهای جهانی .. باید بحران ساخت . رمز موفقیت و ماندگاری حکومتهای ضعیف در وضعیت جنگی و بحرانهاست .و این بهترین فرصت برای سرکوب منتقدین داخلی است... باید کاری کرد که مردم وقتی بهم می رسند دایما از جنگ و از دشمن بگویند»</blockquote>مجاهدین خلق در آخرین عملیات خود به نام [[عملیات چلچراغ]] شهر مهران را گرفتند و چندین مرکز لشکر و تیپ نیروهای مسلح را تسخیر کردند. در این عملیات آنها نزدیک به ۲ میلیارد دلار غنیمت گرفته و توازن جنگ را برهم زدند. پس از [[عملیات چلچراغ]] بود که خمینی جام زهر را نوشید و بیان علت آنرا نیز موکول به آینده کرد. سعید قاسمی از فرماندهان سپاه پاسداران در سخنانی گفت مجاهدین پس از فتح مهران شعار امروز مهران، فردا تهران سردادند و ما را مجبور به پذیرش آتشبس کردند. او میگوید:<blockquote>«نامردها، پستفطرتها، قبول کردیم قطعنامه بینالمللی کثیف شما را ۵۹۸ را، که چه بشود؟ با آتشبس، سلاح را زمین گذاشتیم دستها بالا… تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روحالله را میگویم- گفت: ”تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟ … در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار میشدیم میگفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت میگیرند و افتضاحی است جنگ! سازمان مجاهدین خلق وقت نمیکرد غنیمتیهای شما را جمع کند!»<ref>آپارات - سعید قاسمی در مورد جنگ ایران و عراق</ref></blockquote>پذیرش آتش بس بین المللی از طرف رژیم ایران به معنی کوتاه آمدن از استمرار جنگ به امید بسته شدن قانونی مرزها و سد شدن راه عملیات برای مجاهدین خلق بود. با طرح موضوع آتش بس از طرف رژیم ایران، سازمان مجاهدین پیش از انعقاد آن، آخرین عملیات گسترده خود را با هدف فتح تهران انجام دادند. نام این عملیات، [[عملیات فروغ جاویدان]] بود. آنها این عملیات را بیمهنامه ارتش آزادیبخش ملی ایران نامیدند.
| |
| | |
| == استقرار مجاهدین در قرارگاه اشرف ==
| |
| سازمان مجاهدین خلق ایران با تخلیه قرارگاههای خود در منطقهی کردستان عراق و با مطرح شدن ضرورت «تقدم تاکتیکی منطقه» نیاز به ایجاد قرارگاهی بزرگتر برای تجمع نیرو در مناطق میانی عراق داشت. طی مذاکراتی دولت عراق رضایت داد که بخشی از یک پایگاه نظامی غیرفعال در منطقهی العظیم در استان دیالی در اختیار مجاهدین خلق قرار گیرد. یک سال و نیم بعد، تمامی این پایگاه که منطقهای با وسعت ۶ کیلومتر در ۶ کیلومتر را شامل میشد، در اختیار مجاهدین قرار گرفت. این پایگاه نظامی در آن زمان تنها دارای چند سوله، چند ساختمان و سه خیابان آسفالت بود. این محل نام اشرف را بر خود گرفت و سازندگی توسط مجاهدین در آن آغاز شد. بزودی قرارگاه اشرف به پایگاه اصلی مجاهدین خلق با صدها ساختمان و تأسیسات مختلف شهری، خدماتی و آموزشی در عراق تبدیل شد. ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۶ در این قرارگاه تأسیس شده و آموزش گرفت. اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران برای اولین بار در قرارگاه اشرف یونیفرم یکدست نظامی بر تن کردند. عملیات فروغ جاویدان از همین قرارگاه کلید خورد و رژهی بزرگ ارتش آزادیبخش در این قرارگاه انجام شد. این قرارگاه همچنین یکی از امکان استقرار مسئولین برجسته مجاهدین و رهبری آنان بود. علاوه بر قرارگاه اشرف، مجاهدین خلق قرارگاههای دیگری در سراسر نوار مرزی ایران در مناطق کوت، العماره، قرنه، بصره و ... بنا کردند.
| |
| | |
| === سکونتگاههای اطراف قرارگاه اشرف ===
| |
| در غرب قرارگاه اشرف به فاصلهی چند صد متری روستایی به نام شیخ شنیف قرار دارد. در ضلع شمالی قرارگاه اشرف درست چسبیده به آن، روستای ابوسعید قرار دارد. هنگام سیاج کشی قرارگاه اشرف، این روستا که تنها دو یا سه خانه در آن بود، در مسیر دیوارههای قرارگاه اشرف قرار گرفت. مجاهدین با تغییر مسیر حصار قرارگاه، دیواره را به شکلی کشیدند که این روستا در محدوده ی قرارگاه اشرف قرار میگرفت.
| |
| | |
| در جنوب غربی قرارگاه اشرف نیز در فاصلهی ۲۵ کیلومتری شهر خالص و در فواصل نزدیکتر از سمت غرب روستاهای دوجمه، الحاتمیه و الزور قرار داشتند.
| |
| | |
| روستاهای اطراف قرارگاه اشرف همواره روابط بسیار گرمی با ساکنین اشرف داشتند. آنها بخصوص یک چتر حفاظتی برای قرارگاه ایجاد کرده و تمامی تحرکات مشکوک که میتوانست از طرف رژیم ایران به قصد انجام عملیات ایذایی علیه قرارگاه اشرف انجام شود را رصد میکردند. آب مصرفی نزدیک به چهل هزار نفر از اهالی منطقهی العظم که قرارگاه اشرف در آن قرار داشت از ایستگاه آبی که مجاهدین خلق برای خود دایر کرده بودند تأمین میشد.
| |
| | |
| == وجه تسمیه قرارگاه اشرف ==
| |
| [[موسی خیابانی]] و [[اشرف ربیعی]] از اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۶۱ در یک خانه تیمی در زعفرانیه تهران محاصره شده و به همراه تعدادی از محافظینشان به شهادت رسیده بودند. اشرف و موسی در آن سالها به عنوان دو سمبل برای مجاهدین خلق شناخته میشدند. آخرین قرارگاه مجاهدین پیش از اشرف، قرارگاهی بود که به نام موسی خیابانی ( مشهور به سردار موسی) قرارگاه سردار نام گرفته بود. به همین دلیل قرارگاهی که پس از آن به محل استقرار مجاهدین تبدیل شد، نام دومین سمبل مجاهدین یعنی اشرف را برخود گرفت.
| |
| | |
| . قرارگاه اشرف بیابانی بود که زمینهایش توسط سازمان مجاهدین خریداری شد و در ۸۰ کیلومتری مرز ایران واقع شده است. در سال ۱۳۶۵این بیابان توسط اعضای مجاهدین برای مبارزه علیه رژیم ایران ساخته شد و رفته رفته ساختار یک شهر را گرفت و زیرساختهایی برای آن درست شد نظیر آسفالت خیابان، آب لوله کشی و تصفیه آب تا نیروگاه برق، سالن اجتماعات، استخر، کتابخانه، دریاچه و پارک، شهرداری و راهنمایی و رانندگی، و برجهای حفاظت و پناهگاه ضد موشک و سیستم پدافند برای حفاظت از حملات رژیم ایران. قرارگاه اشرف بارها مورد حمله زمینی و هوایی از طرف رژیم ایران قرار گرفت. ساکنان قرارگاه اشرف نهایتا در سال ۱۳۹۲ اشرف را ترک کردند.
| |
| | |
| == فعالیتهای مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف ==
| |
| قرارگاه اشرف در سال ۱۳۶۵ به عنوان یک قرارگاه عملیاتی توسط مجاهدین خلق تأسیس شد. مسعود رجوی رهبر مجاهدین، در روز ۱۷ خرداد سال ۱۳۶۵ فرانسه را به مقصد عراق ترک کرد. او درباره علت سفر خود به عراق گفت:
| |
| | |
| «اگر بپرسید برای چه میروی، در یککلام میگویم که برفروزم آتشها بر کوهستانها»
| |
| | |
| در این زمان بیشترین تجمع نیروهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] در قرارگاه اشرف بود.
| |
| | |
| یک سال بعد مسعود رجوی در ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تأسیس کرد. به این ترتیب قرارگاه اشرف نقطهی انطلاق، آموزش و گاه فرماندهی دهها عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران شد. از جمله برخی از مهمترین آنها [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ]]، [[عملیات فروغ جاویدان]] و [[عملیات مروارید]] بود. [[رژه ارتش آزادیبخش ملی ایران|رژه بزرگ ارتش آزادیبخش ملی]] ایران نیز در قرارگاه اشرف فرماندهی، آماده سازی و انجام شد.
| |
| | |
| === عملیات آفتاب ===
| |
| یکانهای ارتش آزادیبخش ملی ایران از قرارگاه اشرف به استعداد پانزده تیپ رزمی از جمله تیپهای رزمی زنان مجاهد به سمت مرز حرکت کرده و درجبههای به طول ۳۰کیلومتر با لشکر ۷۷ رژیم ایران درگیر شدند.<ref>https://www.mojahedin.org/news/202798/__cat_url__</ref> این عملیات منجر به شکست لشگر ۷۷ خراسان شده و اهداف مورد نظر در آن محقق شد. در عملیات آفتاب دهها تانک و خودرو زرهی و جنگ افزارهای سنگین و توپهای سنگین و سلاح و مهمات به غنیمت گرفته شد و به قرارگاه اشرف منتقل شد.
| |
| | |
| === عملیات چلچراغ ===
| |
| [[عملیات چلچراغ]] با در خرداد ۱۳۶۷ انجام شد. این عملیات نیز همچون دیگر عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران انجام شد. در این عملیات نزدیک به دو میلیارد دلار غنیمت گرفته شده و شهر مهران توسط مجاهدین تسخیر شد. غنائم این عملیات به اشرف منتقل شده و تصاویر آن توسط خبرگزاریها مخابره شد. در عملیات چلچراغ چند مرکز لشکر و تیپ سپاه بطور کامل تسخیر شد و زنگهای خطر برای خمینی به صدا درآمد. پذیرش آتشبس از طرف خمینی تحت تأثیر این عملیات بوده و پس از آن خمینی به شکلی غیرمنتظره حاضر به نوشیدن «جام زهر» شد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=3iNQpDnzKcg تلویزیون سیمای آزادی]</ref>
| |
| | |
| [[روحالله خمینی|خمینی]] در وحشت از پیشروی بیشتر مجاهدین با پذیرش آتشبس قصد داشت جلو عملیات مجاهدین خلق را گرفته و آنها را ستون پنجم دولت عراق معرفی کند. پذیرش آتشبس و اتمام جنگ، راههای بسیاری را بر جمهوری اسلامی میبست. جنگ با عراق که از طرف خمینی نعمت نامیده میشد، ابزار صدور انقلاب، تهییج نیروهای داخلی و از طرفی سرپوشی بر سرکوب داخلی بهشمار میرفت. با از دست دادن این ابزار خمینی قادر نبود بسیاری از پروژههای داخلی و خارجی خود را پیش ببرد و باید شعار فتح قدس از طریق کربلا و تشکیل هلال شیعی را کنار میگذاشت. به این ترتیب پایان جنگ هشت ساله، آغاز تضادهای داخلی در نظام دانسته و نقطه شروع سرریز شدن بحرانها درون حاکمیت بود.
| |
| | |
| === عملیات فروغ جاویدان ===
| |
| [[عملیات فروغ جاویدان]] در فاصله یک هفته مانده تا امضای آتشپس در اشرف برنامهریزی و انجام شد. ستونهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] در حالی که توسط رهبری سازمان بدرقه میشدند، قرارگاه اشرف را ترک کرده و به هدف فتح تهران به داخل مرزهای ایران نفوذ کردند. تا پیش از این ارتش آزادیبخش عملیاتی به قصد سرنگونی کامل و فتح تهران انجام نداده بود. خمینی قصد داشت با پذیرش آتش بس و توقف بر امکان عملیات مجاهدین، آنها را نیرویی زائیدهی جنگ ایران و عراق معرفی کند و ستون پنجم عراق بنامد. عملیات فروغ جاویدان به عنوان آخرین فرصت مجاهدین در آن مرحله برای سرنگونی رژیم ایران، فراتر از آنکه پیروز شود یا نه، باید انجام میشد تا اثبات کند که مجاهدین به قصد فتح تهران، سرنگونی رژیم ایران و برقراری آزادی میجنگند. علاوه بر این انجام نشدن این عملیات و طفره رفتن از آن با دلایلی چون نداشتن زمان کافی برای آمادهسازی، سوزاندن یک فرصت تاریخی برای سرنگونی این رژیم بود. مجاهدین این امتناع را چون امتناع حزب توده از وارد شدن در صحنه عمل برای جلوگیری از کودتای ۲۸ مرداد توصیف میکنند که نام این حزب را برای همیشه به صف خائنان ملحق کرد. مجاهدین این امتناع را همچنین چون امتناع فرضی خود از اعلام نبرد مسلحانه در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ میدانند. روزی که اثبات شد خمینی اجازهی مبارزه مسالمت آمیز نخواهد داد و حتی یک روز باقی ماندن بر موضع قبلی میتوانست تعبیر به سازش شود و به همین دلیل مجاهدین خلق دقیقا همان روز پایان فاز سیاسی و ورود به مبارزه مسلحانه را اعلام کردند.
| |
| | |
| به این ترتیب مجاهدین در ۳ مرداد ۱۳۶۷ از قرارگاه اشرف، [[عملیات فروغ جاویدان]] را با تمام استعداد رزمی خود آغاز کردند.
| |
| [[پرونده:رژه یکانهای تانک.JPG|جایگزین=رژه ارتش آزادیبخش در قرارگاه اشرف|بندانگشتی|رژه ارتش آزادیبخش در قرارگاه اشرف]]
| |
| | |
| === رژه ارتش آزادیبخش ملی ایران ===
| |
| ۳ سال بعد از عملیات فروغ جاویدان و پایان جنگ ایران و عراق و ۶ ماه بعد از حمله آمریکا به عراق و نابودی بخش اعظم ارتش عراق، ابهامات و علامت سؤالهایی در رابطه با سرنوشت ارتش آزادیبخش ملی ایران وجود داشت. رژیم ایران مدعی شده بود:
| |
| | |
| « در زمان بحران كویت، انبوه رزمندگان ارتش آزادیبخش صفوف یكانهای خود را ترك كرده و به تركیه یا اروپا گریختهاند». پاسخ به این ادعاها رژه ارتش آزادی بخش ملی ایران بود.
| |
| | |
| در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۷۰ یکانهای ارتش آزادیبخش در قرارگاه اشرف بک رژهی گسترده در حضور فرماندهی کل ارتش آزادیبخش مسعود رجوی و خبرنگاران خارجی انجام دادند. در این رژه یکانهای پیاده، آبی-خاکی، پرسنل هوایی، پدافند هوایی، یکانهای توپخانه، یکانهای موشکی، مکانیزه، تانک، خودروهای حمل و نقل زرهی، مخابرات، مهندسی رزمی و پشتیبانی خدمات رزمی شرکت داشتند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/%D9%85%D9%87%D8%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B7%DB%B0-%D8%B1%DA%98%D9%87-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%85%D9%88%D9%86%D8%A9-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D رژه یکانهای نمونه ارتش آزادیبخش ملی ایران]</ref>
| |
| | |
| خبرگزاری رویتر در رابطه با این رژه نوشت:<blockquote>«در مقایسه با استانداردهای گروههای مقاومت در سراسر جهان این یک نمایش خیرهکنندهای از قدرت بود. رهبران رزمندگانی که برای سرنگون ساختن دولت ایران میجنگند از بزرگترین رژهی نظامی ترتیب داده شده توسط ارتش آزادیبخش ، دیدار بهعمل آوردند... این مراسم در دومین سالگرد انتخاب مریم رجوی بعنوان مسئول اول مجاهدین برگزار شد. هوادارانش که با احترام از او نام میبرند میگویند، وی ارتش آزادیبخش را که چند سال از عمر آن میگذرد ، از یک نیروی رزمی پیاده به یک نیروی رزمی مکانیزه در جنگ ارتقا داده است.»<ref>خبرگزاری رویتر ۲۷ مهر ۱۳۷۰</ref></blockquote>
| |
| | |
| === عملیات مروارید ===
| |
| در بهار سال ۱۳۷۰ پس از بمبارانهای شدید آمریکا ارتش عراق از هم گسیخته و شرایط امنیتی در این کشور به وخامت گرایید. رژیم ایران میخواست از وضعیت بهم ریخته عراق سود جسته و با حمله به داخل خاک عراق قرارگاه اشرف را تصرف کرده و کار مجاهدین را تمام کند. در این حمله سپاه پاسداران با ۷ تیپ و لشکر و نیرویی به استعداد دهها هزار نفر وارد عراق شد. عملیات دفاعی مروارید به شکست کامل این نیرو انجامید. تجهیزات بسیاری رها شده و نیروهای به عقب رانده شدند. همچنین تعدادی از نیروهای رژیم ایران خود را به مجاهدین خلق تسلیم کرده یا اسیر شدند.
| |
| | |
| == حملهها به قرارگاه اشرف ==
| |
| | |
| == حمله ۱۲ دولت به اشرف ==
| |
| حمله به عراق در آخرین روز سال ۱۳۸۱ آغاز شد، این حمله توسط یک ائتلاف به فرماندهی آمریکا و بریتانیا، انجام شد،پیشرفتهترین جنگ افزارها و مهیبترین بمبارانها، اشغال عراق را در کمتر از سه هفته امکانپذیر کرد، بغداد روز ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ - ۹ آوریل ۲۰۰۳- سقوط کرد
| |
| | |
| سخنگوی وقت سفارت انگلیس در تهران اظهار داشت که نیروهای ائتلاف پایگاههای مجاهدین خلق، اصلیترین گروه اپوزیسیون مسلح ایران، را در عراق بمباران کردهاند. آندروگرین استاک، سخنگوی سفارت انگلیس در تهران، گفت: نیروهای متحدین بیش از یک نوبت به پایگاههای مجاهدین حمله کردهاند.
| |
| | |
| اما به رغم توافق نامه آتشبس و امضای آن بین [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و ایالات متحدهی آمریکا، عدم پای بندی آمریكا به قرار داد آتش بس، ۱۵ فروردین ۱۳۸۲ موضوع گردآوری سلاحهای مجاهدین را در دستور كار قرار داد
| |
| | |
| بعد از این آمریکا حفاظت اشرف را به دولت عراق سپرد، حملات به کمپ اشرف شروع شد، حملات مرگباری که دهها نفر از ساکنان اشرف در آن جان باختند و صدها نفر زخمی شدند. وضعیت کمپ اشرف به شدت بحرانی شد، برای خروج از این بحران نماینده ویژهی دبیرکل ملل متحد در عراق مارتین کوبلر یادداشت تفاهمی با دولت عراق امضا کرد که به موجب آن ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی منتقل بشوند، در این یادداشت تفاهم امنیت ساکنان تضمین شده بود، مضافاً بر این که کمپ لیبرتی به عنوان «محل موقت عبور» (TTL) بود که از آن جا ساکنان به کشورهای ثالث میروند.
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| <references />
| |