|
|
(۲۴۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| ۳۰ دی ماه ۱۳۵۷ روز شنبه مصادف با ۲۰ ژانویه ۱۹۷۹ سالروز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در زندانهای محمد رضا شاه است.این زندانیان اغلب در دادگاههای نظامی به حبس ابد محکوم شده و مردم بیم آن داشتند که حکومت سلطنتی در مراحل پایانی حکومت خود دست به تصفیهی آنان بزند. از همین رو زندانبانان زیر فشارهای تظاهرکنندگان پذیرفتند نماینده ای از سوی زندانیان با مردم سخن بگوید. ساعتی پیش از آزادی، مسعود رجوی به عنوان نمایندهی زندانیان سیاسی با مردم از طریق بالکن زندان قصر سخن گفت.<ref>[https://www.mojahedin.org/special/timeline-pmoi.aspx?k=%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> حوالی ساعت ۹ شب سرانجام ۱۶۲ زندانی سیاسی پس از چندین روز تظاهرات آزاد شدند.<ref>کیهان 1بهمن۱۳۵۷</ref> مسعود رجوی، موسى خیابانی و اشرف ربیعی از رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین برخی از اعضاء سازمان چریکهای فدایی خلق و برخی از فعالین سیاسی از جریانات دیگر در میان زندانیان قرار داشتند. زندانیان سیاسی از آنجا با اتوبوس و مینی بوس به محل وزارت دادگستری که تجمع دیگری برای آزادی آنها بود رفتند. استقبال از زندانیان بسیار پرشور و با هیجان بیش از اندازه مردم و خانوادههای زندانیان سیاسی مواجه شد و تا ساعات حکومت نظامی طول کشید. برخی از زندانیان همانجا به همراه خانوادههایشان و جوانان علاقهمند تا صبح در گوشه و کنار خیابان ماندند.<ref>کیهان - اول بهمن ۱۳۵۷</ref> از این روز به عنوان یک روز تاریخی در مبارزات ایرانیان علیه دیکتاتوری محمد رضا شاه پهلوی یاد میشود.
| | '''حمید اسدیان''' با نام مستعار کاظم مصطفوی (متولد ۱۳۲۹ در همدان- درگذشته در ۲۳ آذر ۱۳۹۹) شاعر، نویسنده، محقق و عضو شورای ملی مقاومت ایران و از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. حمید اسدیان از نوجوانی به فعالیتهای فرهنگی و سیاسی روی آورد. او پس از دوران دبیرستان وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. پس از مدتی به شکل خودجوش تصمیم گرفت برای آشنایی با جنبشهای آزادیبخش و فراگرفتن آموزشهای مبارزاتی و چریکی به فلسطین برود اما موفق به انجام این کار نشد و در دبی دستگیر شد. حمید اسدیان در فروردین ۱۳۵۱ توسط پلیس دبی به ساواک تحویل داده شد. حمید اسدیان از دبی به ایران و کمیته مشترک ضدخرابکاری [[ساواک]] منتقل شد. وی در تابستان ۱۳۵۱ به زندان قصر منتقل گشت و در آنجا با [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] از نزدیک آشنا شد. او در دوران زندان به ویژه تحت تأثیر [[مسعود رجوی]] قرار گرفت. حمید اسدیان در زندان به مجاهدین خلق پیوست. پس از انقلاب وی در بخشهای مختلفی چون نشریه مجاهد، فرماندهی نیروهای میلیشیا، واحد تحقیق شهدای مجاهدین فعالیت داشت. با شروع مبارزه مسلحانه و پایان امکان فعالیت مسالمت آمیز حمید اسدیان پس از مدتی زندگی مخفی در سال ۱۳۶۱ از ایران خارج شد. او تا سال ۱۳۹۹ مسئولیتهای زیادی را به ویژه در زمینهی های ادبی و فرهنگی به عهده داشت. حمید اسدیان در روز ۲۳ آذر ۱۳۹۹ در اثر بیماری کرونا درگذشت.از آثار وی میتوان از مجموعهشعرهایی چون خشم پرتلاطم نهنگان، هول در صبح عاشقان، پرندهی زندان، اشرفیها و ... نام برد. |
|
| |
|
| == فعالیت برای آزادی زندانیان سیاسی == | | == زندگی نامه حمید اسدیان == |
| [[پرونده:کیهان- آزادی زندانیان سیاسی زندانهای شاه.jpg|جایگزین=آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی از زندانهای شاه|بندانگشتی|آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی از زندانهای شاه]]
| | وی در اولین دادگاه خودبه ۱۰ سال حبس و در دادگاه تجدیدنظر به ۵ سال حبس محکوم گشت. او این مدت را در زندانهای قصر، اوین و قزلحصار و مجدداً اوین سپری کرد و در اوایل سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. حمید اسدیان در دوران زندان به سازمان مجاهدین خلق پیوست. حمید اسدیان پس از انقلاب در هیأت تحریریهی نشریه مجاهد فعالیت میکرد و همچنین در بخش محلات مجاهدین خلق فرماندهی چند واحد از نیروهای [[میلیشیا|میلیشیای مجاهدین]] را برعهده داشت. |
| پس از تغییر سیاست آمریکا در ایران در زمان کارتر که با کنار گذاشتن شلاق و شکنجه در ایران توسط ساواک همراه بود، از اواسط سال ۱۳۵۶ هزاران زندانی سیاسی دسته دسته از زندانهای کشور آزاد شدند. برخی از آنها بیش از دو سال از پایان محکومیتشان میگذشت اما حکومت سلطنتی اجازه آزاد کردن آنها را نمیداد.<ref>۳۰ دی، روزی که فردا، از دل آن جوانه [https://www.mojahedin.org/news/149219 زد]</ref> با اینهمه هنوز بخشی از زندانیان طویل المدت و رهبران سازمانها و جریانهای سیاسی هنوز در زندانها بسر میبردند.
| |
| | |
| روز دوم دیماه، در حالی که هنوز حکومت نظامی برقرار بود و غلامرضا ازهاری در سمت نخست وزیری قرار داشت، خانودهی زندانیان سیاسی اولین حرکت خود را آغاز میکنند. آنها در محل کانون وکلای دادگستری تجمع کرده و با هیئت مدیره ی کانون وکلا در مورد سرنوشت زندانیان به گفتگو میپردازند. آنها سپس به سمت دفتر وزیر دادگستری حرکت میکنند. حسین نجفی از طرف وزیر دادگستری با خانوادهها گفتگو میکند.آنها از این گفتگو قانع نشده و به محل کانون وکلا بازگشته و قطعنامه صادر میکنند.<ref name=":0">[http://www.bidaran.net/spip.php?article206 مصاحبهی منیره برادران با ناصر مهاجر]</ref>
| |
| | |
| === قطعنامه خانوادههای زندانیان سیاسی ===
| |
| این قعطنامه که در روز دوم دیماه انتشار مییابد خواستهای زیر را مطرح میکند:
| |
| | |
| <blockquote>"١) آزادى جمعى زندانيان سياسى بدون قيد و همراه با اعادهى حيثيت. </blockquote><blockquote>٢) آزادى زندانيان قديمى سياسى و نيز آنها كه بعد از سالهاى ٤٨ به زندانهاى طويل المدت محكوم شدهاند </blockquote><blockquote>٣) همه زندانيان، سياسى هستند و واژهى ضد امنيتى جعل رژيم مىباشد </blockquote><blockquote>٤) خانوادههاى زندانيان سياسى از طرف زندانيان موكدا خواهان اين هستند كه به هيچ وجه در روزهاى به خصوص، آزادى زندانيان سياسى صورت نگيرد؛ چرا كه زندانيان سياسى هستند كه بايد عفو بكنند... </blockquote><blockquote>٥) بسيارى از زندانيان سياسى در حين بازجويى و شكنجه و حتا هنگام دستگيرى بر اثر گلوله، جراحات سخت برداشته و به بيمارىهاى حاد مبتلا شدهاند... لذا مسببان بايد در يك دادگاه ملى مجازات شوند."<ref>اطلاعات - ۳ آبان ۱۳۵۷</ref></blockquote>
| |
| | |
| === اولین تجمع برای آزادی زندانیان سیاسی ===
| |
| روز ۶ دیماه در اثر یک آتشسوزی در زندان مشهد دو تن از زندانیان کشته شدند. بسیاری این آتشسوزی را سناریوی حکومت برای کشتار زندانیان سیاسی میدانستند. این عامل نگرانی خانوادههای زندانیان سیاسی را افزایش میدهد. پس از برکناری ارتشبند غلامرضا ازهاری، مردم و خانوادهها سراغ وزیر دادگستری شاپور بختیار میروند و هنگامی که در مییابند عزمی برای آزادی زندانیان حبس ابد وجود ندارد تدارک تجمعی جدید را میبینند.
| |
| | |
| روز سه شنبه ۱۹ دی ماه تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی به کاخ دادگستری رفته و خواهان آزادی فرزندان خود میشوند.خانوادههای زندانیان سیاسی اعلام کردند که تا رهایی خویشان خود از بند به تحصن ادامه میدهند. وزیر جدید دادگستری در دولت شاپور بختیار، یحیی صادق وزیری در یک تماس تلفنی با متحصنین متعهد میشود که تا پنجشنبه یعنی پس از اخذ رأی اعتماد از مجلس نسبت به آزادی زندانیان سیاسی اقدام میکند.<ref>روزنامه آیندگان - ۲۰ دیماه ۵۷</ref>
| |
| | |
| روز بعد حوالی ساعت نه و نیم تحصن خانوادهها بطور موقت پایان مییابد. آنها در بیانیه ای اعلام میکنند در صورتی که زندانیان تا روز شنبه ۲۲ دیماه آزاد نشوند، از روز یکشنبه تحصن خود را مجددا آغاز میکنند. خانوادهها بشدت نگران راه افتادن یک حمام خون در زندانها بودند.<ref name=":0" /> وقتی خانوادهها با عدم آزادی زندانیان سیاسی مواجه میشوند تحصن خود را مجددا از روز یکشنبه ۲۳ دیماه ۱۳۵۷ در کاخ دادگستری تهران آغاز میکنند. خانوادهها در روز سوم تحصن یعنی ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ بیانیهای صادر میکنند که در روزنامه اطلاعات منتشر میشود: <blockquote>" ما خانوادههای زندانیان سیاسی از تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۵۷ در کانون وکلای دادگستری برای آزادی فرزندانمان که برای همه شما ملت مبارز ثابت شده، فرزندان راستین این آب و خاک بوده و تنها علت محکومیت آنها سیاسی بودن اتهامشان میباشد و در زیر سختترین شکنجههای غیر انسانی پشت تمکین به جنایتکاران فرود نیاوردهاند و به مبارزهی خود ادامه دادند، تا آزادی بدون قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی متحصن میشویم و از تمام خانمها و آقایان که در این روز یعنی یکشنبه ۲۴ دی ماه به عنوان همدردی با ما خانوادههای زندانیان سیاسی، در کاخ دادگستری جمع شدهاند و همچنین از کلیه کسانی که در این تحصن ما را یاری مینمایند، سپاسگزاریم. پیروز باد مبارزه بیامان ملت قهرمان ایران تا رسیدن به پیروزی نهایی."</blockquote>در همین دوران با کمک کانون وکلا که در ارتباط تنگاتنگ با خانوادههای زندانیان سیاسی کار میکرد،فهرست اسامی زندانیان سیاسی و ناپدیدشدگان توسط هدایت متین دفتری و همکارانشان تهیه شد و مذاکراتی مستقیم و غیر مستقیم با دولت شاپور بختیار به عمل آمد. با اینهمه دولت شاپور بختیار از آزادی زندانیان سرباز میزد.
| |
| | |
| هر روز بر تعداد متحصنین در کاخ دادگستری افزوده میشد. این تعداد در ابتدا حدود ۱۰۰ نفر بودند اما بسرعت افزایش یافتند. برخی روزها حتی هزاران نفر به محل مراجعه میکردند اما تعدادی نیز بطور ثابت در تحصن باقی میماندند. از میان متحصنین دستههای مختلفی از خانوادهها و مردم در طول روز به دفاتر روزنامهها مراجعه میکردند. برخی در حال ملاقات با مقامات ذیربط بودند و فعالیتها مستمرا ادامه داشت.
| |
| | |
| روزنامه آیندگان در این باره مینویسد: <blockquote>"گروه کثیری از مردم تهران که تعدادشان بیش از ده هزار نفر بود به دنبال درخواستی از سوی ٦٥ زندانی سیاسی آزاد شده و خانوادههای زندانیان سیاسی آزاد نشده، از گوشه و کنار شهر در دستههای بزرگ و کوچک بسوی وزارت دادگستری به حرکت درآمدند تا به هر شکل که ممکن است فریادشان را به عنوان اعتراض نسبت به آزاد نشدن گروه دیگری از زندانیان سیاسی ابراز دارند... انبوه جمعیت به حدی بود که حدود ساعت ١٠ صبح کاخ دادگستری به کلی پُر شد و ناچار گروه زیادی از مردم پشت در ماندند؛ به طوریکه به گفتهی کارمندان کاخ دادگستری اجتماع امروز در تاریخ این وزارتخانه بیسابقه بوده است."<ref>آیندگان - دوشنبه ۲۵ دیماه ۱۳۵۷</ref></blockquote>
| |
| | |
| === حمایت گروهها و سازمانهای مدنی از زندانیان سیاسی ===
| |
| در میان بسیاری از جمعیت ها و سازمانهای مدنی و اجتماعی به حمایت از تحصن خانوادهها برای آزادی زندانیان سیاسی پرداختند که برخی ازین قرارند: | |
| | |
| کانون وکلاى دادگسترى،سازمان ملی دانشگاهیان نام بريم و کانون نویسندگان، جمعیت حقوق دانان، جمعیت دفاع از حقوق زندانیان سیاسی، انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر، دانشجویان دانشگاه صنعتی و دانشگاه آزاد، سازمان ملی پزشکان و دندان پزشکان، کارکنان وزارت فرهنگ و هنر، کانون کارکنان بانک مرکزی ، کارکنان وزارت آب و برق منطقهاى تهران و ....
| |
| | |
| == شب ۳۰ دی و آزادی زندانیان سیاسی ==
| |
| در شب ۳۰ دیماه ۱۳۵۷ در دو محل تحصن و تجمع ادامه دارد. برخی از خانوادهها و مردمی که خاهان آزادی زندانی سیاسی هستند در در مقابل وزارت دادگستری متحصن بودند. برخی دیگر نیز در جلو زندان قصر تجمع کرده و شعار میدادند. آنها در روزهای پیشین نیز در مقابل زندان قصر تجمع داشتند. سرانجام آخرین دسته از زندانیان سیاسی شامل اعضاء و رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران و چریکهای فدایی خلق ایران و برخی شخصیتها و فعالین سیاسی دیگر در میان فریادها و استقبال شگفتآور مردم از زندان آزاد میشوند. تعداد آزاد شدگان ۱۶۲ نفر است. زندانیان آزاد شده از همان محل با اتوبوسها و مینی بوسهایی به مقابل وزارت دادگستری میروند و ساعت ۹:30 به آنجا میرسند. روزنامه اطلاعات اول بهمن در این رابطه مینویسد:
| |
| | |
| "شب گذشته وزارت دادگستری شاهد عظیمترین و باشکوهترین مراسم استقبال از زندانیان سیاسی بود. از ساعت ۶ بعد از ظهر به بعد خانوادههای زندانیان سیاسی مقابل در ورودی دادگستری منتظر دیدار عزیزان خود بودند. ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه شب مینیبوس و اتوبوسهای حامل زندانیان آزاد شده مقابل در وزارتخانه رسیدند. مردم با دادن شعار با شور و هیجان بیسابقهای ابراز احساسات نموده، فرزندان خود را در آغوش گرفتند و حلقههای گل به گردنشان آویختند. مادران بسیاری از زندانیان با ناباوری فرزندان خود را نگاه میکردند و شعار مرگ بر شاه ـ اتحاد ـ اتحاد ضرورت انقلاب، اعتصاب ـ اعتصاب، مدرسه انقلاب و مرگ بر امپریالیزم غرب، در همه سو به گوش میخورد. تا ساعت ۱۰ و سی دقیقه، زندانیان به تدریج به جمع خانوادههای خود ملحق شدند و عدهای به ناچار برای اینکه با ساعت ممنوعه از سوی حکومت نظامی روبرو نشوند شب را همآنجا ماندند. خانوادهها به قدری خوشحال بودند که اکثرا شب را در کنار عزیزان آزاد شده خود بیدار به صبح رساندند."<ref>اطلاعات ۱ بهمن ۱۳۵۷</ref>
| |
| | |
| گزارشگر مجله آسیا پس از آزادی زندانیان با مسعود رجوی مصاحبهای کرد. در بخشی از این مصاحبه مسعود رجوی لحظات ملاقاتش با مردم در بالکن زندان قصر را چنین توضیح میدهد:<blockquote>«... داشتم از لحظات شادیآفرین، میگفتم: مثلاً لحظه آزادی از زندان.در لحظات آزادی جمعیت قابل توجهی در اطراف زندان قصر جمع شده بودند. آنها شعار میدادند و نام مرا فریاد میزدند، من هیچ نمیفهمیدم. آخر من که کسی غیر از یک زندانی سیاسی مثل بقیه زندانیان نبودم. مردم از خود بیخود شده بودند. رئیس زندان وحشت کرده بود.از من خواست به پشتبام زندان بروم و با بلندگو به مردم بگویم که همه زندانیان آزاد خواهند شد. من که مات مانده بودم به پشتبام رفتم و مردم سراپای مرا گلباران کردند. من علت این همه تشویق را میپرسیدم و فریادها با شکوهتر از قبل اوج میگرفت: ”زندهباد مجاهدین“ و من در آن حال فریاد میزدم: ”زندهباد خلق“. وحشت مردم از این بود که در گیر و داری که آنروزها وجود داشت، بهنحوی ما را از میان ببرند».<br>
| |
| </blockquote>
| |
| | |
| | |
| == منابع ==
| |
| {{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
| |