درگاه:اصلی/نوشتارهای برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
   <div class="box-content">
   <div class="box-content">


 
<div>[[پرونده:خشونت-علیه-زنان.jpg|جایگزین=روز جهانی منع خشونت علیه زنان|بندانگشتی|220x220پیکسل|روز جهانی منع خشونت علیه زنان]]</div>
 
 
<div>[[پرونده:گیتی نظیری.jpg|جایگزین=گیتی نظیری|بندانگشتی|200x200پیکسل|گیتی نظیری]]</div>
   <div>
   <div>
'''روز جهانی منع خشونت علیه زنان'''، در ۲۵ نوامبر ۱۹۹۹، توسط سازمان ملل متحد نام‌گذاری و اعلام شد. این نام‌گذاری به یادبود خاطره‌ی خواهران میرابال صورت گرفت؛ این سه خواهر به نام‌های پاتريا، مينروا، و ماريا ترزا که اهل جمهوری دومینیکن بودند، در سال ۱۹۶۰ در دوران حکومت دیکتاتوری رافائل تروخیو (۱۹۳۰ – ۱۹۶۱) به قتل رسیدند. نام‌گذاری این روز برای نخستین بار در گردهمایی فمنیستی‌یی که در بوگوتا پایتخت کلمبیا در سال ۱۹۸۱ تشکیل گردید، به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اعلام شد. اين خواهران كه از آنان با لقب “Involvidables Mariposas” يا «پروانه های فراموش نشدنی» ياد می شود، به مظهر مقاومت و مبارزه بر عليه قربانی كردن زنان تبديل شدند. در پی این اقدام، در روز ۱۹ اکتبر ۱۹۹۹ در کمیته سوم [[سازمان ملل متحد]] (پنجاه و چهارمین دوره مجمع عمومی) جمهوری دومینیکن با نمایندگانی از جانب کشور خود و همچنین با ۷۴ کشور عضو با ارائه‌ی پیش‌نویس قطعنامه‌یی متقاضی شدند که روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان در نظر گرفته شود. کمیته سوم نیز بدون رأی‌گیری این پیش‌نویس قطعنامه را تصویب کرد و روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نام‌گذاری شد. خشونت علیه زنان یک اصطلاح تخصصی است که در تمامیت آن به اعمال خشونت‌آمیز علیه زنان گفته می‌شود. پایه اصلی این شکل از خشونت، خشونت جنسیتی است. یعنی زن بودن علت اعمال خشونت و آزار و اذیت قربانی است و نه هیچ تخلف و جرمی که طبق قانون مستوجب مجازات باشد.


'''گیتی نظیری'''، (متولد خرداد ۱۳۳۷، تهران - درگذشته ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱، تپه‌های اوین) کارمند شبکه تلویزیون و از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود که در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ در سن ۲۴ سالگی در [[زندان اوین]] اعدام شد. او در خانواده‌ای سیاسی و فرهنگی رشد یافت و پس از اتمام تحصیلات متوسطه، در دانشکده فنی رادیو و تلویزیون تحصیل کرد. گیتی نظیری از دوران دانشجویی با آرمان‌های مجاهدین آشنا شد و پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]]، فعالیت‌های خود را در بخش کارمندی رادیو و تلویزیون آغاز کرد. پس از [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]، به دلیل فعالیت‌های گسترده‌اش به زندگی مخفی روی آورد، اما در ۵ اسفند ۱۳۶۰ دستگیر شد. او به مدت سه ماه تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفت، اما از مواضع خود عقب‌نشینی نکرد و در نهایت به جوخه تیرباران سپرده شد. پیکر او در قطعه ۹۲ بهشت زهرا به‌صورت بی‌نام و نشان دفن شده است.
[[روز جهانی منع خشونت علیه زنان|بیشتر بخوانید...]]
<br>[[گیتی نظیری |بیشتر بخوانید...]]
 
  </div>
</div>
 
 
 
 


<div>


<!-- نوشتار ۲ -->
<!-- نوشتار ۲ -->


  <div class="box-content">
  <div class="box-content">
<div>[[پرونده:سمیه رشیدی؛3.jpg|جایگزین=سمیه رشیدی|بندانگشتی|200x150پیکسل|سمیه رشیدی]]</div>
 
<div>[[پرونده:زهره بنی‌جمالی.jpg|جایگزین=زهره بنی‌جمالی|بندانگشتی|200x200پیکسل|زهره بنی‌جمالی]]</div>
   <div>
   <div>


سمیه رشیدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین، در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ به دلیل فعالیت‌های اعتراضی در محله جوادیه تهران بازداشت شد. نیروهای امنیتی با خشونت او را ضرب و شتم کردند، سرش را به دیوار کوبیدند و به صورت، شکم و پاهایش ضربه زدند، که منجر به کبودی و خونریزی شد. او ابتدا دو روز در بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد بازجویی شد و در ۶ اردیبهشت به بند زنان زندان اوین منتقل گردید. اتهامش «تبلیغ علیه نظام» است، اما بدون دادگاه و دسترسی به وکیل، پرونده‌اش بلاتکلیف مانده. در ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ به بند ۲۰۹ اوین و پس از حمله موشکی اسرائیل به اوین در تیر ۱۴۰۴، به زندان قرچک تبعید شد. سمیه رشیدی به بیماری صرع مبتلا بود که با تشنج‌های ناگهانی و افت هوشیاری همراه است. از ابتدای بازداشت، از سردردهای شدید و تشدید بیماری شکایت داشت، اما بهداری زندان علائم را «تمارض» دانست و داروهای نامناسب تجویز کرد. شرایط غیربهداشتی، تراکم جمعیت، و کمبود دارو در زندان قرچک وضعیت او را وخیم‌تر کرد. او برای کارهای روزانه به کمک هم‌بندی‌ها وابسته بود. در ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، پس از تشنج‌های مکرر، با تأخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شد و در ۲۹ شهریور به کما رفت. سطح هوشیاری‌اش به ۵ رسید و پزشکان وضعیت را «بحرانی و ناپایدار» توصیف کردند و از نجات جانش قطع امید نمودند. خانواده‌اش از ملاقات و اطلاعات درمانی محروم بود و نهادهای امنیتی وضعیت را به «خودکشی» نسبت می‌دهند تا مسئولیت را انکار کنند.
'''زهره بنی‌جمالی'''، (متولد سال ۱۳۳۶، اراک – درگذشته ۲۹ آبان ۱۴۰۴، آلبانی) از کادرهای قدیمی و عضو شورای مرکزی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود. او هنگامی که دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه ملی تهران بود به سازمان مجاهدین پیوست. زهره بنی‌جمالی در قیام‌های [[انقلاب ضدسلطنتی]] شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب به طور حرفه‌ای به فعالیت‌های خود در سازمان مجاهدی ادامه داد. با آغاز مبارزه مسلحانه در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، وظایف گوناگونی را در پایگاه‌های عملیاتی مجاهدین انجام داد. زهره بنی‌جمالی در تابستان ۱۳۶۱، به خارج کشور منتقل شد و تا سال ۱۳۶۵، مسئولیت تشکیلات سازمان مجاهدین خلق را در کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، انگلستان، فرانسه و اسکاندیناوی عهده‌دار شد. با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۵، زهره بنی‌جمالی به ارتش آزادی‌بخش منتقل شد و مدیریت‌های مختلف از جمله اداره‌ی آموزشگاه‌ها را به عهده گرفت. زهره بنی‌جمالی در دهه‌های گذشته به هزاران بیمار و مجروح در سخت‌ترین شرایط رسیدگی‌های پزشکی انجام داد. او در حملات موشکی و محاصره‌ی شدید کمپ [[لیبرتی]]، شب و روز مشغول رسیدگی به دیگران بود و بر اثر کثرت کارها و فشارهای ناشی از آن، دچار عارضه‌های قلبی و ریوی شد. زهره بنی‌جمالی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران و از اعضای اولیه شورای رهبری مجاهدین بود که سرانجام پس از ۵۰ سال مبارزه حرفه‌ای با دیکتاتوری‌های شاه و جمهوری اسلامی، در اثر نارسایی قلبی و عوارض ریوی در ۲۹ آبان‌ماه ۱۴۰۴، در آلبانی درگذشت. خانم [[مریم رجوی]] رئیس‌جمهور برگزیده [[شورای ملی مقاومت ایران]]، با تسلیت به شورای مرکزی و مسئول اول مجاهدین و عموم مجاهدان اشرفی، به‌خاطر درگذشت زهره بنی جمالی، او را الگوی مسئولیت‌پذیری و صدق و فدا و شاخص درخشانی از زنان پیشتاز و راهگشای مجاهد خلق توصیف کرد.
<br>[[سمیه رشیدی|بیشتر بخوانید...]]


  </div>
[[زهره بنی‌جمالی|بیشتر بخوانید...]]
</div>




<div>
<div>


<!-- نوشتار 3 -->


  <div class="box-content">
<div>[[پرونده:غلامحسین ساعدی؛21.jpg|جایگزین=غلامحسین ساعدی؛21.jpg|بندانگشتی|230x160پیکسل|غلامحسین ساعدی]]</div>
  <div>


'''غلامحسین ساعدی'''، با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس نامدار ایرانی بود. وی نویسنده داستان عزاداران بیل است که تبدیل به فیلمنامه «گاو» شد. فیلم سینمایی گاو از فیلم‌های موج نوی سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و با بازی علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی و [[پرویز فنی‌زاده]] بر اساس همین داستان ساخته شد. غلامحسین ساعدی پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بود و تا پایان عمر پنجاه ساله‌اش آثار زیادی از خود به جا گذاشت. غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصه‌های دیگر گذاشت. او با [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران]] فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیت‌ها منجر به دستگیری چند ماهه‌ی او بعد از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] شد. او یک‌بار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندان‌های [[ساواک]] زندانی و شکنجه شد.


غلامحسین ساعدی پس از [[انقلاب ضدسلطنتی]] با سرکوب هنرمندان و دگراندیشان از ایران خارج شد و مواضع تندی نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ کرد. او در یکی از مقالات خود نوشت:


<!-- نوشتار 3 -->
«شرف کفتار بر رژیم خمینی در این است که او به مرده‌خواری قناعت می‌کند، ولی این یک، نه تنها به تناول زنده‌ها و مرده‌ها مشغول است که نفس زندگی را می‌خواهد نابود کند، شرف و حیثیت و فرهنگ انسانی را می‌خواهد به خاک بسپارد»


  <div class="box-content">
غلامحسین ساعدی همچنین به همه هنرمندانی که حاضر به همکاری با این رژیم شدند حمله کرد. وی همچنین از شورای ملی مقاومت حمایت کرد و درکنار آن‌ها قرار گرفت. او تا پایان عمر داستانها و نمایشنامه‌های زیادی نوشت که از جمله می‌توان به آثاری چون، عزاداران بیل، چوب به‌دست‌های ورزیل اشاره کرد. وی پس از انقلاب مقالات و آثار زیادی در اعتراض به سرکوب و اختناق در ایران نوشت که از جمله‌ی آنها «اتللو در سرزمین عجایب» است.
<div>[[پرونده:فرشته شبانی.jpg|جایگزین=فرشته شبانی|بندانگشتی|200x200پیکسل|فرشته شبانی]]</div>
<br>[[غلامحسین ساعدی|بیشتر بخوانید...]]
  <div>


'''فرشته شبانی،''' (متولد سال ۱۳۳۶، شیراز - درگذشته ۲۴ شهریور ۱۳۶۱، زندان سپاه شیراز) دانشجوی مهندسی و فعال سیاسی ایرانی، در ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران در زندان سپاه شیراز اعدام شد. او در شیراز در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی در تهران ادامه داد. شبانی به دلیل حساسیت به نابرابری‌های اجتماعی، در قیام ۱۳۵۷ علیه رژیم پهلوی مشارکت کرد و پس از [[انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]] به [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] پیوست. با تعطیلی دانشگاه‌ها در [[انقلاب فرهنگی]]، به شیراز بازگشت و فعالیت‌هایش را ادامه داد. در سال ۱۳۶۱، به همراه همسرش، شهرام دهقان، دستگیر شد و طی ۹ ماه تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار گرفت. او با مقاومت در برابر بازجویی، حتی از افشای نام خود نیز خودداری کرد و جان دست‌کم هفت همرزم را حفظ نمود. شکنجه‌ها منجر به فلج شدن او در بیمارستان شد، که رژیم آن را به تزریق آمپول نادرست نسبت داد.
<br>[[فرشته شبانی|بیشتر بخوانید...]]
   </div>
   </div>
</div>
</div>
</div>
</div>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۰۳

نوشتارهای جدید هفته
روز جهانی منع خشونت علیه زنان
روز جهانی منع خشونت علیه زنان

روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در ۲۵ نوامبر ۱۹۹۹، توسط سازمان ملل متحد نام‌گذاری و اعلام شد. این نام‌گذاری به یادبود خاطره‌ی خواهران میرابال صورت گرفت؛ این سه خواهر به نام‌های پاتريا، مينروا، و ماريا ترزا که اهل جمهوری دومینیکن بودند، در سال ۱۹۶۰ در دوران حکومت دیکتاتوری رافائل تروخیو (۱۹۳۰ – ۱۹۶۱) به قتل رسیدند. نام‌گذاری این روز برای نخستین بار در گردهمایی فمنیستی‌یی که در بوگوتا پایتخت کلمبیا در سال ۱۹۸۱ تشکیل گردید، به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اعلام شد. اين خواهران كه از آنان با لقب “Involvidables Mariposas” يا «پروانه های فراموش نشدنی» ياد می شود، به مظهر مقاومت و مبارزه بر عليه قربانی كردن زنان تبديل شدند. در پی این اقدام، در روز ۱۹ اکتبر ۱۹۹۹ در کمیته سوم سازمان ملل متحد (پنجاه و چهارمین دوره مجمع عمومی) جمهوری دومینیکن با نمایندگانی از جانب کشور خود و همچنین با ۷۴ کشور عضو با ارائه‌ی پیش‌نویس قطعنامه‌یی متقاضی شدند که روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان در نظر گرفته شود. کمیته سوم نیز بدون رأی‌گیری این پیش‌نویس قطعنامه را تصویب کرد و روز ۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نام‌گذاری شد. خشونت علیه زنان یک اصطلاح تخصصی است که در تمامیت آن به اعمال خشونت‌آمیز علیه زنان گفته می‌شود. پایه اصلی این شکل از خشونت، خشونت جنسیتی است. یعنی زن بودن علت اعمال خشونت و آزار و اذیت قربانی است و نه هیچ تخلف و جرمی که طبق قانون مستوجب مجازات باشد.

بیشتر بخوانید...


زهره بنی‌جمالی
زهره بنی‌جمالی

زهره بنی‌جمالی، (متولد سال ۱۳۳۶، اراک – درگذشته ۲۹ آبان ۱۴۰۴، آلبانی) از کادرهای قدیمی و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. او هنگامی که دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه ملی تهران بود به سازمان مجاهدین پیوست. زهره بنی‌جمالی در قیام‌های انقلاب ضدسلطنتی شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب به طور حرفه‌ای به فعالیت‌های خود در سازمان مجاهدی ادامه داد. با آغاز مبارزه مسلحانه در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، وظایف گوناگونی را در پایگاه‌های عملیاتی مجاهدین انجام داد. زهره بنی‌جمالی در تابستان ۱۳۶۱، به خارج کشور منتقل شد و تا سال ۱۳۶۵، مسئولیت تشکیلات سازمان مجاهدین خلق را در کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، انگلستان، فرانسه و اسکاندیناوی عهده‌دار شد. با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۵، زهره بنی‌جمالی به ارتش آزادی‌بخش منتقل شد و مدیریت‌های مختلف از جمله اداره‌ی آموزشگاه‌ها را به عهده گرفت. زهره بنی‌جمالی در دهه‌های گذشته به هزاران بیمار و مجروح در سخت‌ترین شرایط رسیدگی‌های پزشکی انجام داد. او در حملات موشکی و محاصره‌ی شدید کمپ لیبرتی، شب و روز مشغول رسیدگی به دیگران بود و بر اثر کثرت کارها و فشارهای ناشی از آن، دچار عارضه‌های قلبی و ریوی شد. زهره بنی‌جمالی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران و از اعضای اولیه شورای رهبری مجاهدین بود که سرانجام پس از ۵۰ سال مبارزه حرفه‌ای با دیکتاتوری‌های شاه و جمهوری اسلامی، در اثر نارسایی قلبی و عوارض ریوی در ۲۹ آبان‌ماه ۱۴۰۴، در آلبانی درگذشت. خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، با تسلیت به شورای مرکزی و مسئول اول مجاهدین و عموم مجاهدان اشرفی، به‌خاطر درگذشت زهره بنی جمالی، او را الگوی مسئولیت‌پذیری و صدق و فدا و شاخص درخشانی از زنان پیشتاز و راهگشای مجاهد خلق توصیف کرد.

بیشتر بخوانید...



غلامحسین ساعدی؛21.jpg
غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی، با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس نامدار ایرانی بود. وی نویسنده داستان عزاداران بیل است که تبدیل به فیلمنامه «گاو» شد. فیلم سینمایی گاو از فیلم‌های موج نوی سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و با بازی علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی و پرویز فنی‌زاده بر اساس همین داستان ساخته شد. غلامحسین ساعدی پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بود و تا پایان عمر پنجاه ساله‌اش آثار زیادی از خود به جا گذاشت. غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصه‌های دیگر گذاشت. او با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیت‌ها منجر به دستگیری چند ماهه‌ی او بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شد. او یک‌بار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندان‌های ساواک زندانی و شکنجه شد.

غلامحسین ساعدی پس از انقلاب ضدسلطنتی با سرکوب هنرمندان و دگراندیشان از ایران خارج شد و مواضع تندی نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ کرد. او در یکی از مقالات خود نوشت:

«شرف کفتار بر رژیم خمینی در این است که او به مرده‌خواری قناعت می‌کند، ولی این یک، نه تنها به تناول زنده‌ها و مرده‌ها مشغول است که نفس زندگی را می‌خواهد نابود کند، شرف و حیثیت و فرهنگ انسانی را می‌خواهد به خاک بسپارد»

غلامحسین ساعدی همچنین به همه هنرمندانی که حاضر به همکاری با این رژیم شدند حمله کرد. وی همچنین از شورای ملی مقاومت حمایت کرد و درکنار آن‌ها قرار گرفت. او تا پایان عمر داستانها و نمایشنامه‌های زیادی نوشت که از جمله می‌توان به آثاری چون، عزاداران بیل، چوب به‌دست‌های ورزیل اشاره کرد. وی پس از انقلاب مقالات و آثار زیادی در اعتراض به سرکوب و اختناق در ایران نوشت که از جمله‌ی آنها «اتللو در سرزمین عجایب» است.
بیشتر بخوانید...