کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین حق تعیین سرنوشت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
(ایجاد صفحه تمرین انجمن‌های ایالتی و ولایتی)
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''منوّرالفکر'''، اصطلاحی بود که در تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران اواخر قاجار و دوران مشروطه به گروهی از اندیشمندان، فعالان و اصلاح‌طلبانی اطلاق می‌شد که با تأثیرپذیری از اندیشه‌های نوگرایانه، خواهان دگرگونی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران بودند. این واژه نخست در فضای روشنفکری قفقاز و عثمانی رواج یافت و در ایران، به‌ویژه در آذربایجان و تهران، در جریان انقلاب مشروطه معنایی خاص پیدا کرد. [[احمد کسروی]] در دو اثر مهم خود ــ ''تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان'' (چاپ نخست: ۱۳۲۳ش) و ''تاریخ مشروطهٔ ایران'' (چاپ نخست: ۱۳۲۵ش) ــ این اصطلاح را مکرراً به کار برده و آن را در بستر فعالیت‌های آزادی‌خواهان و تجددطلبان توضیح داده است.
'''انجمن‌های ایالتی و ولایتی'''، از دستاوردهای مهم [[انقلاب مشروطه]] در ایران بودند که بر اساس متمم قانون اساسی ۱۲۸۶ش تأسیس شدند. هدف از ایجاد این انجمن‌ها، مشارکت مردم در ادارهٔ امور محلی و کاهش تمرکز قدرت در پایتخت بود. این انجمن‌ها در شهرهای بزرگ ــ به‌ویژه تبریز، رشت، مشهد و اصفهان ــ فعال شدند و نقشی کلیدی در پیشبرد اهداف مشروطه و مقاومت در برابر استبداد ایفا کردند. [[احمد کسروی]] در ''تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان'' (۱۳۲۳ش) انجمن تبریز را «پایگاه استوار مشروطه» می‌نامد. پژوهشگران بعدی همچون آدمیت، ناطق و آبراهامیان نیز انجمن‌ها را نخستین تجربهٔ حکومت محلی و تمرین دموکراسی در ایران دانسته‌اند.


== معنای اصطلاح ==
== مبنای قانونی ==
«منوّرالفکر» ترکیبی عربی به معنای «روشن‌فکر» است. در سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم، با گسترش تماس‌های ایران با روسیه، عثمانی و اروپا، این تعبیر برای اشاره به کسانی به‌کار می‌رفت که افکارشان متأثر از آموزه‌های نوگرایانهٔ غربی یا اصلاح‌طلبی‌های اسلامی بود. کسروی توضیح می‌دهد که اینان با مشاهدهٔ پیشرفت‌های غرب، ایران را به ترک جمود و پذیرش قانون، مدرسه، آزادی و صنعت دعوت می‌کردند (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
بر اساس اصل ۹۳ متمم قانون اساسی مشروطه، هر ایالت و ولایت می‌توانست انجمنی متشکل از نمایندگان اصناف و طبقات مختلف تشکیل دهد تا به امور محلی رسیدگی کند. این انجمن‌ها اختیار داشتند در زمینه‌هایی مانند آموزش، بهداشت، مالیات‌های محلی و امنیت شهری تصمیم‌گیری کنند (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
== جایگاه در انقلاب مشروطه ==
در جریان انقلاب مشروطه، «منوّرالفکران» از جمله نیروهای اصلی در برپایی مجلس و جنبش آزادی‌خواهی به شمار می‌رفتند. کسروی در ''تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان'' نشان می‌دهد که منوّرالفکران تبریز نقشی محوری در سازمان‌دهی انجمن‌ها، انتشار روزنامه‌ها و بسیج مردم برای مقاومت در برابر استبداد صغیر داشتند (کسروی، ''تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان''، ۱۳۲۳). او از چهره‌هایی چون ثقه‌الاسلام تبریزی و حاجی میرزا حسن رشدیه به عنوان نمونه‌های این جریان یاد می‌کند.


== تفاوت با دیگر گروه‌ها ==
== نقش در انقلاب مشروطه ==
به روایت کسروی، منوّرالفکران با دو طیف دیگر از نیروهای مشروطه‌خواه تفاوت داشتند: نخست روحانیان آزادی‌خواه که اصلاحات را بیشتر از منظر شریعت می‌دیدند، و دوم بازرگانان و اصناف که از جنبهٔ اقتصادی درگیر بودند. منوّرالفکران اما بیش از هر چیز حامل اندیشه‌های جدید، کتاب‌ها و مطبوعات ترجمه‌ای و نیز شعارهای سیاسی نوین بودند. به گفتهٔ کسروی، اصطلاح «منوّرالفکر» برای آن روزگار معادل همان چیزی است که بعدها در ایران «روشنفکر» نامیده شد (کسروی، ''تاریخ مشروطه ایران''، ۱۳۲۵).
به روایت کسروی، انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز نقشی حیاتی در پاسداری از مشروطه داشت. این انجمن در دوران استبداد صغیر، به‌طور عملی ادارهٔ شهر را به دست گرفت و با سازمان‌دهی مجاهدان و صدور اعلامیه‌ها، مانع سقوط کامل مشروطه شد (''تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان''، ۱۳۲۳). در رشت و اصفهان نیز انجمن‌های محلی پایگاه نیروهای آزادی‌خواه بودند.


== نقد کسروی ==
== کشمکش‌های سیاسی ==
اگرچه کسروی اهمیت منوّرالفکران را در آگاه‌سازی مردم و رهبری جنبش آزادی‌خواهی می‌پذیرد، در عین حال به نقد آنان نیز می‌پردازد. او یادآور می‌شود که بسیاری از منوّرالفکران، به دلیل ناآشنایی عمیق با شرایط بومی ایران، گاه اندیشه‌هایی خام یا ناکارآمد را تبلیغ می‌کردند و همین موجب برخی نابسامانی‌ها در عمل شد (کسروی، ''تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان''، ۱۳۲۳).
انجمن‌های ایالتی و ولایتی با مخالفت‌هایی نیز روبه‌رو شدند. دولت مرکزی و برخی درباریان آنها را تهدیدی برای اقتدار حکومت می‌دیدند. همچنین میان انجمن‌ها و روحانیان یا نیروهای سنتی گاه اختلافاتی بروز می‌کرد. به گفتهٔ آدمیت، این انجمن‌ها «نخستین تمرین نهادینهٔ خودگردانی» در تاریخ ایران بودند، اما ضعف ساختار سیاسی و فشارهای داخلی و خارجی مانع تداوم پایدارشان شد (''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''، ۱۳۵۶).


== بررسی در پژوهش‌های بعدی ==
== اهمیت تاریخی ==
پژوهشگران دیگری نیز به بررسی جایگاه منوّرالفکران پرداخته‌اند:
هما ناطق انجمن‌ها را «مدرسه‌ای برای دموکراسی محلی» می‌نامد (''ایرانیان و اندیشه تجدد''، ۱۳۷۷). آبراهامیان نیز تأکید می‌کند که انجمن‌ها نشان دادند مردم ایران، حتی در سطوح محلی، خواستار مشارکت در قدرت و نظارت بر امور عمومی بودند (''ایران بین دو انقلاب''، ۱۳۷۷). هرچند این نهادها در عمل عمر کوتاهی داشتند، اما تجربهٔ آنها در حافظهٔ سیاسی ایران باقی ماند.


* فریدون آدمیت در ''اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده'' (۱۳۴۹) و ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت'' (۱۳۵۶)، این اصطلاح را در پیوند با جریان انتلجنسیا در روسیه و قفقاز تحلیل می‌کند.
== نتیجه‌گیری ==
* هما ناطق در ''ایرانیان و اندیشهٔ تجدد'' (۱۳۷۷) به کارکرد مفاهیم «منوّرالفکر» و «روشنفکر» در مطبوعات مشروطه پرداخته است.
انجمن‌های ایالتی و ولایتی را می‌توان نخستین تلاش سازمان‌یافته برای تمرکززدایی و مشارکت دموکراتیک در ایران دانست. گرچه این نهادها به دلیل فشارهای سیاسی و ضعف بستر اجتماعی دوام چندانی نیافتند، اما نقشی مهم در تثبیت مشروطه و پرورش فرهنگ سیاسی نوین ایفا کردند.
* یرواند آبراهامیان در ''ایران بین دو انقلاب'' (۱۳۷۷، ترجمه فارسی) جایگاه این گروه را در کنار نیروهای اجتماعی دیگر مشروطه توضیح می‌دهد.
* جواد طباطبایی در ''زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران'' (۱۳۷۳) به دگرگونی اصطلاحات سیاسی از جمله «منوّرالفکر» اشاره کرده است.
 
== جمع‌بندی ==
اصطلاح «منوّرالفکر» در تاریخ‌نگاری کسروی و دیگر پژوهشگران بازتابی از آغاز دوره‌ای است که اندیشهٔ نو در ایران به نیرویی سیاسی و اجتماعی بدل شد. این واژه، پلی میان مفهوم سنتی «عالم» و اصطلاح مدرن «روشنفکر» به شمار می‌رود و مطالعهٔ آن نشان می‌دهد که چگونه انقلاب مشروطه صحنهٔ برخورد و آمیزش جریان‌های سنتی و نوگرا بود.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۷: خط ۲۰:
* کسروی، احمد. ''تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
* کسروی، احمد. ''تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
* کسروی، احمد. ''تاریخ مشروطهٔ ایران''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
* کسروی، احمد. ''تاریخ مشروطهٔ ایران''. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
* آدمیت، فریدون. ''اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده''. تهران: سخن، ۱۳۴۹.
* آدمیت، فریدون. ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
* آدمیت، فریدون. ''فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت''. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
* ناطق، هما. ''ایرانیان و اندیشهٔ تجدد''. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
* ناطق، هما. ''ایرانیان و اندیشهٔ تجدد''. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
* آبراهامیان، یرواند. ''ایران بین دو انقلاب''. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
* آبراهامیان، یرواند. ''ایران بین دو انقلاب''. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
* طباطبایی، جواد. ''زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران''. تهران: کویر، ۱۳۷۳.
* آجودانی، ماشاءالله. ''مشروطه ایرانی''. تهران: اختران، ۱۳۷۷.
* کاتوزیان، محمدعلی همایون. ''ایرانیان: جامعهٔ کوتاه‌مدت و بینش تاریخی''. ترجمهٔ محمدرضا ابوالقاسمی. تهران: مرکز، ۱۳۸۰.
* آجودانی، ماشاءالله. ''مشروطهٔ ایرانی''. تهران: اختران، ۱۳۷۷.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۰۲

انجمن‌های ایالتی و ولایتی، از دستاوردهای مهم انقلاب مشروطه در ایران بودند که بر اساس متمم قانون اساسی ۱۲۸۶ش تأسیس شدند. هدف از ایجاد این انجمن‌ها، مشارکت مردم در ادارهٔ امور محلی و کاهش تمرکز قدرت در پایتخت بود. این انجمن‌ها در شهرهای بزرگ ــ به‌ویژه تبریز، رشت، مشهد و اصفهان ــ فعال شدند و نقشی کلیدی در پیشبرد اهداف مشروطه و مقاومت در برابر استبداد ایفا کردند. احمد کسروی در تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان (۱۳۲۳ش) انجمن تبریز را «پایگاه استوار مشروطه» می‌نامد. پژوهشگران بعدی همچون آدمیت، ناطق و آبراهامیان نیز انجمن‌ها را نخستین تجربهٔ حکومت محلی و تمرین دموکراسی در ایران دانسته‌اند.

مبنای قانونی

بر اساس اصل ۹۳ متمم قانون اساسی مشروطه، هر ایالت و ولایت می‌توانست انجمنی متشکل از نمایندگان اصناف و طبقات مختلف تشکیل دهد تا به امور محلی رسیدگی کند. این انجمن‌ها اختیار داشتند در زمینه‌هایی مانند آموزش، بهداشت، مالیات‌های محلی و امنیت شهری تصمیم‌گیری کنند (کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).

نقش در انقلاب مشروطه

به روایت کسروی، انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز نقشی حیاتی در پاسداری از مشروطه داشت. این انجمن در دوران استبداد صغیر، به‌طور عملی ادارهٔ شهر را به دست گرفت و با سازمان‌دهی مجاهدان و صدور اعلامیه‌ها، مانع سقوط کامل مشروطه شد (تاریخ هیجده‌ساله آذربایجان، ۱۳۲۳). در رشت و اصفهان نیز انجمن‌های محلی پایگاه نیروهای آزادی‌خواه بودند.

کشمکش‌های سیاسی

انجمن‌های ایالتی و ولایتی با مخالفت‌هایی نیز روبه‌رو شدند. دولت مرکزی و برخی درباریان آنها را تهدیدی برای اقتدار حکومت می‌دیدند. همچنین میان انجمن‌ها و روحانیان یا نیروهای سنتی گاه اختلافاتی بروز می‌کرد. به گفتهٔ آدمیت، این انجمن‌ها «نخستین تمرین نهادینهٔ خودگردانی» در تاریخ ایران بودند، اما ضعف ساختار سیاسی و فشارهای داخلی و خارجی مانع تداوم پایدارشان شد (فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).

اهمیت تاریخی

هما ناطق انجمن‌ها را «مدرسه‌ای برای دموکراسی محلی» می‌نامد (ایرانیان و اندیشه تجدد، ۱۳۷۷). آبراهامیان نیز تأکید می‌کند که انجمن‌ها نشان دادند مردم ایران، حتی در سطوح محلی، خواستار مشارکت در قدرت و نظارت بر امور عمومی بودند (ایران بین دو انقلاب، ۱۳۷۷). هرچند این نهادها در عمل عمر کوتاهی داشتند، اما تجربهٔ آنها در حافظهٔ سیاسی ایران باقی ماند.

نتیجه‌گیری

انجمن‌های ایالتی و ولایتی را می‌توان نخستین تلاش سازمان‌یافته برای تمرکززدایی و مشارکت دموکراتیک در ایران دانست. گرچه این نهادها به دلیل فشارهای سیاسی و ضعف بستر اجتماعی دوام چندانی نیافتند، اما نقشی مهم در تثبیت مشروطه و پرورش فرهنگ سیاسی نوین ایفا کردند.

منابع

  • کسروی، احمد. تاریخ هیجده‌سالهٔ آذربایجان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
  • کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
  • آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
  • ناطق، هما. ایرانیان و اندیشهٔ تجدد. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
  • آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
  • آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ایرانی. تهران: اختران، ۱۳۷۷.