کاربر:Khosro/صفحه تمرین اقبال لاهوری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اقبال لاهوری'''، (متولد ۱۸ آبان ۱۲۵۶، سیالکوت پاکستان، ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷، لاهور پاکستان) شاعر، فیلسوف، اندیشمند و سیاستمدار پاکستانی بود که اشعار فراوانی به زبان‌های اردو و فارسی سروده است. اقبال لاهوری دوران کودکی و نوجوانی را در همان زادگاه خود سپری کرد. او زبان‌های فارسی و عربی را در مدارس سیالکوت به‌روش سنتی (مکتب‌خانه) آموخت و هم‌چنین به علوم و معارف اسلامی و قرآنی آشنا شد. علامه اقبال لاهوری مدرک فوق لیسانس و کارشناسی ارشد فلسفه را با رتبه‌ی اول از دانشگاه پنجاب دریاف کرد و در همان دانشگاه مشغول تدریس در رشته‌های تاریخ، فلسفه و علوم شد. او در تکمیل تحصیلات خود به دانشگاه کمبریج انگلستان رفت و سپس عازم دانشگاه مونیخ آلمان شد. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۶، مدرک دکترای خود را در دانشگاه مونیخ دریافت کرد. تز پایان‌نامه‌ی  او برای دریافت مدرک دکترا، راساله‌ای تحت عنوان «رشد ما بعد‌الطبیعه در ایران» بود. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد که بعدها تدریس را رها کرد و فقط به وکالت اشتغال داشت. علامه اقبال پس از مدتی، تدریس و دانشگاه را رها کرد و تا آخر عمر درآمد او از وکالت دادگستری بود. او در این دوران به نوشتن مقالات، سرودن شعر و ایراد سخنرانی‌ها پرداخت و تلاش می‌کرد که مسلمانان هندوستان را به ارزش‌ها و میراث معنوی خودشان آگاه کرده و آن‌ها را برای پس‌گرفتن هویت تاریخی و فرهنگی و هم‌چنین برای کسب آزادی و استقلال آماده سازد. سال ۱۲۹۰، سال سرنوشت‌ساز و مهمی در اندیشه‌ی علامه اقبال بود، زیرا شاهد بود که استعمار انگلیس چه بر سر مسلمانان شبه‌قاره هند آورد است. او به‌عنوان یکی از رهبران مهم فکری مسلمانان هندوستان نقش ایفا کرد و با طرح و ارائه‌ی دیدگاه‌های خود در مورد مسلمانان هند و راه‌حل‌های برون‌رفت از مشکلات، مسلمانان را به اتحاد فرا خواند. در واقع اقبال لاهوری نخستین کسی بود که ایده‌ی یک کشور مستقل را برای مسلمانان هندوستان مطرح کرد و سرانجام منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. علامه اقبال از پیش‌نویس قانون اساسی که محمدعلی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان هند نوشته بود، حمایت کرد و در سال ۱۳۰۹، به‌عنوان رئیس اتحادیه مسلمانان در الله‌آباد و سپس در سال ۱۳۱۱، در لاهور انتخاب شد. علامه اقبال لاهوری به مولوی و حافظ علاقه و ارادت ویژه‌ای داشت و در باره مولانا جلال‌الدین بلخی گفته است که مولوی من را با خود آشنا کرد و با او بود که خودم را یافتم. اقبال لاهوری برخلاف تصوف وحدت وجودی، به‌مقام فنا معتقد نیست، بلکه بر این باور است که انسان پس از طی مراحل سلوک در کنار پروردگار اعلی جای خواهد گرفت و خداگونه می‌شود. او در این مورد باز از تمثیل بسیار زیبای مثنوی مولوی استفاده نموده و به آن استناد می‌کند که آهن پس از افتادن در آتش، همانند آتش می‌شود و ذات و ماهیت خود را از دست نمی‌دهد. اقبال لاهوری مشهورترین شاعر پارسی‌گوی غیرایرانی در ایران است که در مجموع ۱۲ هزار بیت شعر سروده است که ۷ هزار بیت آن فارسی است. اقبال لاهوری آثار فراوانی به زبان اردو و فارسی و انگیسی دارد، از آثار او می‌توان به «اسرار خود»، «رموز بی‌خودی»، «زبور عجم»، «مثنوی مسافر» و «جاویدنامه» اشاره کرد. علامه اقبال لاهوری سرانجام در اول اردیبهشت ۱۳۱۷ برابر با ۲۱ آوریل ۱۹۳۸، در سن ۶۶ سالگی چشم از جهان فرو بست و پیکر او در جوار مسجد پادشاهی لاهور به‌خاک سپرده شد.
'''محمد اقبال لاهوری'''، (متولد ۱۸ آبان ۱۲۵۶، سیالکوت پاکستان، ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷، لاهور پاکستان) شاعر، فیلسوف، اندیشمند و سیاستمدار پاکستانی بود که اشعار فراوانی به زبان‌های اردو و فارسی سروده است. اقبال لاهوری دوران کودکی و نوجوانی را در همان زادگاه خود سپری کرد. او زبان‌های فارسی و عربی را در مدارس سیالکوت به‌روش سنتی (مکتب‌خانه) آموخت و هم‌چنین به علوم و معارف اسلامی و قرآنی آشنا شد. علامه اقبال لاهوری مدرک فوق لیسانس و کارشناسی ارشد فلسفه را با رتبه‌ی اول از دانشگاه پنجاب دریاف کرد و در همان دانشگاه مشغول تدریس در رشته‌های تاریخ، فلسفه و علوم شد. او در تکمیل تحصیلات خود به دانشگاه کمبریج انگلستان رفت و سپس عازم دانشگاه مونیخ آلمان شد. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۶، مدرک دکترای خود را در دانشگاه مونیخ دریافت کرد. تز پایان‌نامه‌ی  او برای دریافت مدرک دکترا، راساله‌ای تحت عنوان «رشد ما بعد‌الطبیعه در ایران» بود. اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد که بعدها تدریس را رها کرد و فقط به وکالت اشتغال داشت. علامه اقبال پس از مدتی، تدریس و دانشگاه را رها کرد و تا آخر عمر درآمد او از وکالت دادگستری بود. او در این دوران به نوشتن مقالات، سرودن شعر و ایراد سخنرانی‌ها پرداخت و تلاش می‌کرد که مسلمانان هندوستان را به ارزش‌ها و میراث معنوی خودشان آگاه کرده و آن‌ها را برای پس‌گرفتن هویت تاریخی و فرهنگی و هم‌چنین برای کسب آزادی و استقلال آماده سازد. سال ۱۲۹۰، سال سرنوشت‌ساز و مهمی در اندیشه‌ی علامه اقبال بود، زیرا شاهد بود که استعمار انگلیس چه بر سر مسلمانان شبه‌قاره هند آورد است. او به‌عنوان یکی از رهبران مهم فکری مسلمانان هندوستان نقش ایفا کرد و با طرح و ارائه‌ی دیدگاه‌های خود در مورد مسلمانان هند و راه‌حل‌های برون‌رفت از مشکلات، مسلمانان را به اتحاد فرا خواند. در واقع اقبال لاهوری نخستین کسی بود که ایده‌ی یک کشور مستقل را برای مسلمانان هندوستان مطرح کرد و سرانجام منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. علامه اقبال از پیش‌نویس قانون اساسی که محمدعلی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان هند نوشته بود، حمایت کرد و در سال ۱۳۰۹، به‌عنوان رئیس اتحادیه مسلمانان در الله‌آباد و سپس در سال ۱۳۱۱، در لاهور انتخاب شد. علامه اقبال لاهوری به مولوی و حافظ علاقه و ارادت ویژه‌ای داشت و در باره مولانا جلال‌الدین بلخی گفته است که مولوی من را با خود آشنا کرد و با او بود که خودم را یافتم. اقبال لاهوری برخلاف تصوف وحدت وجودی، به‌مقام فنا معتقد نیست، بلکه بر این باور است که انسان پس از طی مراحل سلوک در کنار پروردگار اعلی جای خواهد گرفت و خداگونه می‌شود. او در این مورد باز از تمثیل بسیار زیبای مثنوی مولوی استفاده نموده و به آن استناد می‌کند که آهن پس از افتادن در آتش، همانند آتش می‌شود و ذات و ماهیت خود را از دست نمی‌دهد. اقبال لاهوری مشهورترین شاعر پارسی‌گوی غیرایرانی در ایران است که در مجموع ۱۲ هزار بیت شعر سروده است که ۷ هزار بیت آن فارسی است. اقبال لاهوری آثار فراوانی به زبان اردو و فارسی و انگیسی دارد، از آثار او می‌توان به «اسرار خود»، «رموز بی‌خودی»، «زبور عجم»، «مثنوی مسافر» و «جاویدنامه» اشاره کرد. علامه اقبال لاهوری سرانجام در اول اردیبهشت ۱۳۱۷ برابر با ۲۱ آوریل ۱۹۳۸، در سن ۶۶ سالگی چشم از جهان فرو بست و پیکر او در جوار مسجد پادشاهی لاهور به‌خاک سپرده شد.


== زندگی و تحصیلات ==
== زندگی و تحصیلات ==
خط ۵: خط ۵:


=== '''دوران دانشگاهی''' ===
=== '''دوران دانشگاهی''' ===
اقبال لاهوری پس از گذراندن تحصلات متوسطه، در سال ۱۲۷۴، عازم لاهور شد و در دانشکده‌ی دولتی آن‌جا مشغول به تحصیل شد. او طی مدت ۵ سالی که در این دانشکده بود، به ادبیات جدید اروپایی و ادبیات انگلیسی آشنا و مسلط شد و مقدمات فلسفه‌ی غربی را فرا گرفت. علامه اقبال لاهوری تحصیلات خود را در رشته‌ی فلسفه در دانشگاه لاهور ادامه داد و مدرک فوق لیسانس و کارشناسی ارشد فلسفه را با رتبه‌ی اول از دانشگاه پنجاب دریاف کرد و در همان دانشگاه مشغول تدریس در رشته‌های تاریخ، فلسفه و علوم شد. اقبال در مقطع فوق لیسانس، علاوه بر فلسفه به مطالعه‌ی حقوق و اصول علم اقتصاد نیز پرداخت. '''«پرورش افکار»«آسمان»'''
اقبال لاهوری پس از گذراندن تحصلات متوسطه، در سال ۱۲۷۴، عازم لاهور شد و در دانشکده‌ی دولتی آن‌جا مشغول به تحصیل شد. او طی مدت ۵ سالی که در این دانشکده بود، به ادبیات جدید اروپایی و ادبیات انگلیسی آشنا و مسلط شد و مقدمات فلسفه‌ی غربی را فرا گرفت. علامه اقبال لاهوری تحصیلات خود را در رشته‌ی فلسفه در دانشگاه لاهور ادامه داد و مدرک فوق لیسانس و کارشناسی ارشد فلسفه را با رتبه‌ی اول از دانشگاه پنجاب دریاف کرد و در همان دانشگاه مشغول تدریس در رشته‌های تاریخ، فلسفه و علوم شد. اقبال در مقطع فوق لیسانس، علاوه بر فلسفه به مطالعه‌ی حقوق و اصول علم اقتصاد نیز پرداخت.<ref name=":0">[https://parvaresheafkar.com/biography/muhammad-iqbal-poet/ زندگینامه محمد اقبال لاهوری - سایت پرورش افکار]</ref><ref name=":1">[http://www.asemankafinet.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C/ زندگی‌نامه اقبال لاهوری - سایت آسمان]</ref>


اقبال لاهوری پس از اتمام این مقطع از تحصیلات دانشگاهی، در بخش زبان‌های شرقی دانشکده لاهور به‌تدریس تاریخ و فلسفه، اقتصاد، ادبیات انگلیسی و زبان عربی پرداخت. یکی از کارهای مهم او در این دوران، مقاله‌ای به زبان انگلیسی درباره‌ی «انسان کامل» از دیگاه عبدالکریم جیلی بود. '''«پرورش افکار»'''
اقبال لاهوری پس از اتمام این مقطع از تحصیلات دانشگاهی، در بخش زبان‌های شرقی دانشکده لاهور به‌تدریس تاریخ و فلسفه، اقتصاد، ادبیات انگلیسی و زبان عربی پرداخت. یکی از کارهای مهم او در این دوران، مقاله‌ای به زبان انگلیسی درباره‌ی «انسان کامل» از دیگاه عبدالکریم جیلی بود.<ref name=":0" />


او در تکمیل تحصیلات خود به دانشگاه کمبریج انگلستان رفت و سپس عازم دانشگاه مونیخ آلمان شد. استعداد و ذوق شاعری اقبال لاهوری آن‌چنان بود که مورد توجه یکی از معلمانش به‌نام «مولانا میرحسین» قرار گرفت و او را تشویق به سرودن شعر نمود. استادِ اقبال لاهوری در فلسفه دانشمند شهیر شرق‌شناس «سر توماس آرنولد» بود که به اقبال دلبستگی ویژه‌ای پیدا کرده بود. '''«آسمان»'''
او در تکمیل تحصیلات خود به دانشگاه کمبریج انگلستان رفت و سپس عازم دانشگاه مونیخ آلمان شد. استعداد و ذوق شاعری اقبال لاهوری آن‌چنان بود که مورد توجه یکی از معلمانش به‌نام «مولانا میرحسین» قرار گرفت و او را تشویق به سرودن شعر نمود. استادِ اقبال لاهوری در فلسفه دانشمند شهیر شرق‌شناس «سر توماس آرنولد» بود که به اقبال دلبستگی ویژه‌ای پیدا کرده بود.<ref name=":1" />


اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۶، مدرک دکترای خود را در دانشگاه مونیخ دریافت کرد. تز پایان‌نامه‌ی  او برای دریافت مدرک دکترا، راساله‌ای تحت عنوان «رشد ما بعد‌الطبیعه در ایران» بود. '''«پرورش افکار»'''
اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۶، مدرک دکترای خود را در دانشگاه مونیخ دریافت کرد. تز پایان‌نامه‌ی  او برای دریافت مدرک دکترا، راساله‌ای تحت عنوان «رشد ما بعد‌الطبیعه در ایران» بود.<ref name=":0" />


اقبال در اواخر عمر نیز موفق به دریافت دکتری افتخاری از دانشگاه پنجاب شد. '''«آسمان»'''
اقبال در اواخر عمر نیز موفق به دریافت دکتری افتخاری از دانشگاه پنجاب شد.<ref name=":1" />


=== آشنایی با اندیشمندان غرب ===
=== آشنایی با اندیشمندان غرب ===
اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۴، عازم اروپا شد و به‌مدت سه‌سال در آلمان و انگلستان به‌تحصیل حقوق و فلسفه جدید و هم‌چنین تحقیق در حکمت اسلامی و ایرانی و بررسی تاریخ اندیشه و تمدن غرب پرداخت. او در این مدت با اساتیدی مانند ویلیام مک‌تگارت (فیلسوف اسکاتلندی)، آلفرد نورث وایت‌هد (فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی)، ادوارد براون (خاورشناس و ایران‌شناس انگلیسی) و رِنالد الین نیکلسون (خاورشناس و اسلام‌شناس انگلیسی) مصاحبت و ارتباط نزدیکی داشت. اقبال هم‌چنین با افکار و اندیشه‌ی فیلسوف و اندیشمندان شهیری مانند «کانت»، «فریدریش نیچه»،«ویلهلم فریدریش هگل» و «آنری بگسن» آشنا شد. برگسن و نیچه، تأثیر بسیار عمیق و سازنده‌ای در اندیشه‌ی اقبال لاهوری داشتند که بعدها در اندیشه و آثار فلسفی او باقی ماند. اقبال که از نوجوانی با شعر و ادبیات اروپا عجین بود، بیشتر با آثار گوته توجه داشت. '''«پرورش افکار»'''
اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۴، عازم اروپا شد و به‌مدت سه‌سال در آلمان و انگلستان به‌تحصیل حقوق و فلسفه جدید و هم‌چنین تحقیق در حکمت اسلامی و ایرانی و بررسی تاریخ اندیشه و تمدن غرب پرداخت. او در این مدت با اساتیدی مانند ویلیام مک‌تگارت (فیلسوف اسکاتلندی)، آلفرد نورث وایت‌هد (فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی)، ادوارد براون (خاورشناس و ایران‌شناس انگلیسی) و رِنالد الین نیکلسون (خاورشناس و اسلام‌شناس انگلیسی) مصاحبت و ارتباط نزدیکی داشت. اقبال هم‌چنین با افکار و اندیشه‌ی فیلسوف و اندیشمندان شهیری مانند «کانت»، «فریدریش نیچه»،«ویلهلم فریدریش هگل» و «آنری بگسن» آشنا شد. برگسن و نیچه، تأثیر بسیار عمیق و سازنده‌ای در اندیشه‌ی اقبال لاهوری داشتند که بعدها در اندیشه و آثار فلسفی او باقی ماند. اقبال که از نوجوانی با شعر و ادبیات اروپا عجین بود، بیشتر با آثار گوته توجه داشت.<ref name=":0" />


== ترک تدریس و دانشگاه ==
== ترک تدریس و دانشگاه ==
اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد که بعدها تدریس را رها کرد و فقط به وکالت اشتغال داشت. '''«آسمان»'''
اقبال لاهوری در سال ۱۲۸۷، به هندوستان بازگشت و به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول شد و به ریاست بخش فلسفه دانشگاه دولتی لاهور منصوب گردید. او علاوه بر تدریس مشغول به وکالت نیز شد که بعدها تدریس را رها کرد و فقط به وکالت اشتغال داشت.<ref name=":1" />


علامه اقبال پس از مدتی، تدریس و دانشگاه را رها کرد و تا آخر عمر درآمد او از وکالت دادگستری بود. او در این دوران به نوشتن مقالات، سرودن شعر و ایراد سخنرانی‌ها پرداخت و تلاش می‌کرد که مسلمانان هندوستان را به ارزش‌ها و میراث معنوی خودشان آگاه کرده و آن‌ها را برای پس‌گرفتن هویت تاریخی و فرهنگی و هم‌چنین برای کسب آزادی و استقلال آماده سازد. در همین دوران بود که آشنایی او با اندیشه‌ی مولانا جلالدین بلخی، عمیق‌تر و دامنه‌دارتر شد و این شناخت نه‌تنها در قدرت بیان و شاعری او به زبان فارسی تأثیر بسیار زیادی داشت، بلکه اندیشه‌ و نظام فکری و فلسفه‌اش نیز متأثر از آن شد. '''«پرورش افکار»'''
علامه اقبال پس از مدتی، تدریس و دانشگاه را رها کرد و تا آخر عمر درآمد او از وکالت دادگستری بود. او در این دوران به نوشتن مقالات، سرودن شعر و ایراد سخنرانی‌ها پرداخت و تلاش می‌کرد که مسلمانان هندوستان را به ارزش‌ها و میراث معنوی خودشان آگاه کرده و آن‌ها را برای پس‌گرفتن هویت تاریخی و فرهنگی و هم‌چنین برای کسب آزادی و استقلال آماده سازد. در همین دوران بود که آشنایی او با اندیشه‌ی مولانا جلالدین بلخی، عمیق‌تر و دامنه‌دارتر شد و این شناخت نه‌تنها در قدرت بیان و شاعری او به زبان فارسی تأثیر بسیار زیادی داشت، بلکه اندیشه‌ و نظام فکری و فلسفه‌اش نیز متأثر از آن شد.<ref name=":0" />


== تحولات دیدگاهی و فکری ==
== تحولات دیدگاهی و فکری ==
خط ۲۸: خط ۲۸:
اقبال لاهوری در دورانی که در غرب اقامت داشت، با دیدن جنگ‌های قومی به این ادراک رسیده بود که اغلب این خونریزی‌های فجیع، ناشی از احساسات و تعصبات قومی در راستای جلب منافع مادی و اقتصادی ملی است. با این تجارب و ادارک بود که در سال‌های پس از بازگشت به وطن، اشعاری را که در آن‌ها تعصبات میهن‌پرستانه بیان شده بود و دوران جوانی او تعلق داشت، از آثار منظوم خود حذف کرد و به جای زبان اردو که زبان اکثریت مردم مسلمان هندوستان بود، زبان فارسی و تعبیرات و الفاظ اشعار عرفانی فارسی را برای ارائه‌ی نظر و اندیشه‌ی خود به‌کار گرفت.  
اقبال لاهوری در دورانی که در غرب اقامت داشت، با دیدن جنگ‌های قومی به این ادراک رسیده بود که اغلب این خونریزی‌های فجیع، ناشی از احساسات و تعصبات قومی در راستای جلب منافع مادی و اقتصادی ملی است. با این تجارب و ادارک بود که در سال‌های پس از بازگشت به وطن، اشعاری را که در آن‌ها تعصبات میهن‌پرستانه بیان شده بود و دوران جوانی او تعلق داشت، از آثار منظوم خود حذف کرد و به جای زبان اردو که زبان اکثریت مردم مسلمان هندوستان بود، زبان فارسی و تعبیرات و الفاظ اشعار عرفانی فارسی را برای ارائه‌ی نظر و اندیشه‌ی خود به‌کار گرفت.  


پس از تحول دیدگاه‌های سیاسی-اجتماعی اقبال لاهوری، او با رهبر اصلاح‌طلبی جامعه‌ی مسلمان هند «سید احمدخان» اختلاف‌نظر پیدا کرد. اقبال لاهوری عقل و عقل‌گرایی یک‌سویه و بی‌چون چرا را بی‌اعتبار و نامعقول می‌دانست و تقلید از شیوه‌ی زندگی و ارزش‌گذاری‌های اخلاقی و اجتماعی غربی را مردود می‌شمرد. اقبال بر این باور بود که حیات و زندگی سیاسی-اجتماعی مسلمانان هند از جامعه‌ی بزرگ اسلامی بیرون از هند، جدا نیست. '''«پرورش افکار»'''
پس از تحول دیدگاه‌های سیاسی-اجتماعی اقبال لاهوری، او با رهبر اصلاح‌طلبی جامعه‌ی مسلمان هند «سید احمدخان» اختلاف‌نظر پیدا کرد. اقبال لاهوری عقل و عقل‌گرایی یک‌سویه و بی‌چون چرا را بی‌اعتبار و نامعقول می‌دانست و تقلید از شیوه‌ی زندگی و ارزش‌گذاری‌های اخلاقی و اجتماعی غربی را مردود می‌شمرد. اقبال بر این باور بود که حیات و زندگی سیاسی-اجتماعی مسلمانان هند از جامعه‌ی بزرگ اسلامی بیرون از هند، جدا نیست.<ref name=":0" />


== ورود به سیاست ==
== ورود به سیاست ==
سال ۱۲۹۰، سال سرنوشت‌ساز و مهمی در اندیشه‌ی علامه اقبال بود، زیرا شاهد بود که استعمار انگلیس چه بر سر مسلمانان شبه‌قاره هند آورد است. اقبال در همین زمان شعر «شِکْوِه» را سرود و در انجمن «حمایت‌الاسلام» لاهور خواند. او یک‌سال بعد، به‌عنوان یکی از رهبران مهم فکری مسلمانان هندوستان نقش ایفا کرد و با طرح و ارائه‌ی دیدگاه‌های خود در مورد مسلمانان هند و راه‌حل‌های برون‌رفت از مشکلات، مسلمانان را به اتحاد فرا خواند. '''«سیمرغ»'''
سال ۱۲۹۰، سال سرنوشت‌ساز و مهمی در اندیشه‌ی علامه اقبال بود، زیرا شاهد بود که استعمار انگلیس چه بر سر مسلمانان شبه‌قاره هند آورد است. اقبال در همین زمان شعر «شِکْوِه» را سرود و در انجمن «حمایت‌الاسلام» لاهور خواند. او یک‌سال بعد، به‌عنوان یکی از رهبران مهم فکری مسلمانان هندوستان نقش ایفا کرد و با طرح و ارائه‌ی دیدگاه‌های خود در مورد مسلمانان هند و راه‌حل‌های برون‌رفت از مشکلات، مسلمانان را به اتحاد فرا خواند.<ref name=":2">[https://seemorgh.com/culture/literature/poetry/426492-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C/ اقبال لاهوری، از کودکی تا جلوه گری روح حافظ در وی - سایت سیمرغ]</ref>


در ابتدای سال‌های قرن بیستم در شبه‌قاره هندوستان، جریان‌های فکری و جنبش‌های سیاسی و استقلال‌طلبی و آزادی‌خواهی بسیاری وجود داشت که قشر جوان روشنفکر را جذب خودش می‌کرد. اقبال لاهوری با این وضعیت و شرایط سیاسی-اجتماعی در بیرون از محیط دانشگاه، بیشتر اوقات خود را در مجالس و محافل شعرخوانی و انجمن‌های ادبی سپری می‌کرد. او هنوز سی‌ساله نشده بود که سروده‌ها و شعرهایش در مناطق اردو زبان هند دست‌به‌دست می‌گشت و به‌عنوان یکی از بهترین شاعران، شهرتش به دهلی و لکهنو و دکن رسیده بود. اشعار اقبال در این روزگار، ابتدا رنگ و بوی عرفانی داشت، اما با تلاش‌های مسلمانان برای تجدید حیات ملی و حفظ حقوق خود در برابر اکثریت هندومذهب، او درگیر جریان‌های سیاسی زمان خود شد و سروده‌ها و اشعارش کم‌کم رنگ و بوی سیاسی-اجتماعی گرفت. '''«پرورش افکار»'''
در ابتدای سال‌های قرن بیستم در شبه‌قاره هندوستان، جریان‌های فکری و جنبش‌های سیاسی و استقلال‌طلبی و آزادی‌خواهی بسیاری وجود داشت که قشر جوان روشنفکر را جذب خودش می‌کرد. اقبال لاهوری با این وضعیت و شرایط سیاسی-اجتماعی در بیرون از محیط دانشگاه، بیشتر اوقات خود را در مجالس و محافل شعرخوانی و انجمن‌های ادبی سپری می‌کرد. او هنوز سی‌ساله نشده بود که سروده‌ها و شعرهایش در مناطق اردو زبان هند دست‌به‌دست می‌گشت و به‌عنوان یکی از بهترین شاعران، شهرتش به دهلی و لکهنو و دکن رسیده بود. اشعار اقبال در این روزگار، ابتدا رنگ و بوی عرفانی داشت، اما با تلاش‌های مسلمانان برای تجدید حیات ملی و حفظ حقوق خود در برابر اکثریت هندومذهب، او درگیر جریان‌های سیاسی زمان خود شد و سروده‌ها و اشعارش کم‌کم رنگ و بوی سیاسی-اجتماعی گرفت.<ref name=":0" />


=== '''فعالیت‌های سیاسی''' ===
=== '''فعالیت‌های سیاسی''' ===
اقبال لاهوری در دوران جنگ جهانی اول عضو «جنبش خلیفه» بود. این جنبش اسلامی بر ضداستعمار انگلیس فعالیت می‌کرد و اقبال با «مولانا محمدعلی» و «محمدعلی جناح» هم‌کاری نزدیک داشت. '''«آسمان»'''
اقبال لاهوری در دوران جنگ جهانی اول عضو «جنبش خلیفه» بود. این جنبش اسلامی بر ضداستعمار انگلیس فعالیت می‌کرد و اقبال با «مولانا محمدعلی» و «محمدعلی جناح» هم‌کاری نزدیک داشت.<ref name=":1" />


دوستان اقبال لاهوری او را وادار کردند که به‌صورت عملی در صحنه‌ی سیاسی گام بردارد. او در سال ۱۳۰۵، وارد مجلس قانون‌گذاری شد و در سال ۱۳۰۹ نیز به ریاست حزب «مسلم لیگ» انتخاب گردید و چندین دوره ریاست این حزب را به‌عهده داشت. '''«سیمرغ»'''
دوستان اقبال لاهوری او را وادار کردند که به‌صورت عملی در صحنه‌ی سیاسی گام بردارد. او در سال ۱۳۰۵، وارد مجلس قانون‌گذاری شد و در سال ۱۳۰۹ نیز به ریاست حزب «مسلم لیگ» انتخاب گردید و چندین دوره ریاست این حزب را به‌عهده داشت.<ref name=":2" />


وضعیت و شرایط زندگی ناگوار مردم و اختلافات قومی مذهبی در آن زمان، روح آزادی‌خواهی اقبال لاهوری را به حرکت درآورد و او را به فعالیت‌های سیاسی سوق داد. اقبال چنان در این عرصه پیش رفت که پیشنهاد تشکیل دولت پاکستان را در جلسه‌ی سالیانه‌ی حزب مسلم‌بیگ در الله‌آباد مطرح کرد. علامه اقبال در شورا از پیش‌نویس قانون اساسی که محمدعلی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان هند نوشته بود، حمایت کرد و در سال ۱۳۰۹، به‌عنوان رئیس اتحادیه مسلمانان در الله‌آباد و سپس در سال ۱۳۱۱، در لاهور انتخاب شد. '''«آسمان»'''
وضعیت و شرایط زندگی ناگوار مردم و اختلافات قومی مذهبی در آن زمان، روح آزادی‌خواهی اقبال لاهوری را به حرکت درآورد و او را به فعالیت‌های سیاسی سوق داد. اقبال چنان در این عرصه پیش رفت که پیشنهاد تشکیل دولت پاکستان را در جلسه‌ی سالیانه‌ی حزب مسلم‌بیگ در الله‌آباد مطرح کرد. علامه اقبال در شورا از پیش‌نویس قانون اساسی که محمدعلی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان هند نوشته بود، حمایت کرد و در سال ۱۳۰۹، به‌عنوان رئیس اتحادیه مسلمانان در الله‌آباد و سپس در سال ۱۳۱۱، در لاهور انتخاب شد.<ref name=":1" />


== پایه‌گذاری کشور پاکستان ==
== پایه‌گذاری کشور پاکستان ==
اقبال لاهوری در طول اقامت خود در اروپا و پس از آن به‌دبال مطالعه‌ی اوضاع سیاسی-اجتماعی هند و منازعه و کشمکش‌های درونی آن و هم‌چنین فتنه و توطئه‌های قدرت استعماری، به این ادارک و نتیجه رسیده بود که همزیستی مسالمت‌آمیز مسلمانان با هندوان در کشوری واحد، سرانجام منجر به سلطه‌ی اکثریت هندوها بر اقلیت مسلمانان خواهد شد و با این‌که برای دفع قدرت متجاوز استعمار، اتحادی میان هندوها و مسلمانان به‌وجود آمده است، بی‌تردید پس از طرد استعمار و کسب استقلال، جنگ و نابسامانی تمامی هند را فرا خواهد گرفت و حاصل آن به‌سود مسلمانان نخواهد بود. این دیدگاه در در آن زمان در سراسر هندوستان جنبه‌ی عمومی پیدا کرده بود و اقبال لاهوری نیز در تمامی منظومه‌ی «رموز بی‌خودی» که در سال ۱۲۹۷ منتشر شد، به‌طور مفصل و بسیار روشن این دیدگاه را بیان کرده است، اما اقبال در سال‌های آخر عمرش به این ادراک و نتیجه رسیده بود که چنین جامعه‌ای دست‌کم در آن زمان محقق شدنی نیست و وجود خارجی ندارد. او با دیدن اختلافات فرقه‌ای، اعتقادی، نابسامانی‌ها در کشورهای اسلامی و هم‌چنین رسوخ افکار ارتجاعی و عقب‌ماندگی و ضعف و زبونی در میان آن‌ها، شکست امپراتوری عثمانی و غلبه و تسلط مستقیم و غیرمستقیم استعمارگران بزرگ بر ملت‌های اسلامی، دریافت که در چنین شرایطی این‌گونه از آرمان‌گرایی‌ها عملی نیست و با واقعیت‌های سرسخت آن روزگار مطابقت ندارد. او به این نتیجه رسید که مسلمانان هند باید در وطن و درون زادگاه خود به استقلال و آزادی اندیشه و عمل برسند و در این هنگام نباید نیروهای فعال و بالنده‌ی جامعه را از مشکلات و تضاد اصلی، به سمت آرمان‌های خیالی و غیرعملی و علمی مشغول سازد. در امتداد همین تغییر و تحول اندیشه و دیدگاه بود که اقبال لاهوری در سال‌های آخر عمر، مجدداً به زبان اردو بازگشت و دو منظومه‌ی مهم، یعنی «بال جبرئیل» و «ضرب کلیم» را به زبان اردو سرود. در واقع این دو منظومه، به‌لحاظ مطالب و مضامین بیان همان اندیشه و دیدگاه‌هایی است که پیش از این در منظومه‌های فارسی اقبال به‌صورت پراکنده بیان شده بود. '''«پرورش افکار»'''
اقبال لاهوری در طول اقامت خود در اروپا و پس از آن به‌دبال مطالعه‌ی اوضاع سیاسی-اجتماعی هند و منازعه و کشمکش‌های درونی آن و هم‌چنین فتنه و توطئه‌های قدرت استعماری، به این ادارک و نتیجه رسیده بود که همزیستی مسالمت‌آمیز مسلمانان با هندوان در کشوری واحد، سرانجام منجر به سلطه‌ی اکثریت هندوها بر اقلیت مسلمانان خواهد شد و با این‌که برای دفع قدرت متجاوز استعمار، اتحادی میان هندوها و مسلمانان به‌وجود آمده است، بی‌تردید پس از طرد استعمار و کسب استقلال، جنگ و نابسامانی تمامی هند را فرا خواهد گرفت و حاصل آن به‌سود مسلمانان نخواهد بود. این دیدگاه در در آن زمان در سراسر هندوستان جنبه‌ی عمومی پیدا کرده بود و اقبال لاهوری نیز در تمامی منظومه‌ی «رموز بی‌خودی» که در سال ۱۲۹۷ منتشر شد، به‌طور مفصل و بسیار روشن این دیدگاه را بیان کرده است، اما اقبال در سال‌های آخر عمرش به این ادراک و نتیجه رسیده بود که چنین جامعه‌ای دست‌کم در آن زمان محقق شدنی نیست و وجود خارجی ندارد. او با دیدن اختلافات فرقه‌ای، اعتقادی، نابسامانی‌ها در کشورهای اسلامی و هم‌چنین رسوخ افکار ارتجاعی و عقب‌ماندگی و ضعف و زبونی در میان آن‌ها، شکست امپراتوری عثمانی و غلبه و تسلط مستقیم و غیرمستقیم استعمارگران بزرگ بر ملت‌های اسلامی، دریافت که در چنین شرایطی این‌گونه از آرمان‌گرایی‌ها عملی نیست و با واقعیت‌های سرسخت آن روزگار مطابقت ندارد. او به این نتیجه رسید که مسلمانان هند باید در وطن و درون زادگاه خود به استقلال و آزادی اندیشه و عمل برسند و در این هنگام نباید نیروهای فعال و بالنده‌ی جامعه را از مشکلات و تضاد اصلی، به سمت آرمان‌های خیالی و غیرعملی و علمی مشغول سازد. در امتداد همین تغییر و تحول اندیشه و دیدگاه بود که اقبال لاهوری در سال‌های آخر عمر، مجدداً به زبان اردو بازگشت و دو منظومه‌ی مهم، یعنی «بال جبرئیل» و «ضرب کلیم» را به زبان اردو سرود. در واقع این دو منظومه، به‌لحاظ مطالب و مضامین بیان همان اندیشه و دیدگاه‌هایی است که پیش از این در منظومه‌های فارسی اقبال به‌صورت پراکنده بیان شده بود.<ref name=":0" />


در واقع اقبال لاهوری نخستین کسی بود که ایده‌ی یک کشور مستقل را برای مسلمانان هندوستان مطرح کرد و سرانجام منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. '''«آسمان»'''
در واقع اقبال لاهوری نخستین کسی بود که ایده‌ی یک کشور مستقل را برای مسلمانان هندوستان مطرح کرد و سرانجام منجر به ایجاد کشور پاکستان شد.<ref name=":1" /> 


علامه اقبال لاهوری به‌عنوان یکی از رهبران بزرگ مسلمانان شبه‌قاره هند مورد توجه قرار گرفت. او گام‌های بلندی برای نجات مسلمانان هند برداشت و خواهان تشکیل کشور مستقل پاکستان شد. هرچند که عمر اقبال کفاف نداد تا شاهد کشور مستقل پاکستان برای مسلمانان باشد، اما نظریه و ایده‌ی او زمینه‌ی تشکیل کشور پاکستان را فراهم کرد و محمدعلی جناح «رهبر تاریخی مسلمانان هند»، با تلاش‌های بسیار موفق به تشکیل کشور مستقل پاکستان شد. بسیاری از صاحب‌نظران پاکستانی علامه اقبال را پایه‌گذار اصلی کشور پاکستان می‌دانند و بر این باور هستند که تلاش و فعالیت‌های او بود که راه را برای مسلمانان به رهبری محمدعلی جناح هموار کرد تا کشور مستقل پاکستان را تأسیس و بنیان‌گذاری کند. '''«سیمرغ»'''
علامه اقبال لاهوری به‌عنوان یکی از رهبران بزرگ مسلمانان شبه‌قاره هند مورد توجه قرار گرفت. او گام‌های بلندی برای نجات مسلمانان هند برداشت و خواهان تشکیل کشور مستقل پاکستان شد. هرچند که عمر اقبال کفاف نداد تا شاهد کشور مستقل پاکستان برای مسلمانان باشد، اما نظریه و ایده‌ی او زمینه‌ی تشکیل کشور پاکستان را فراهم کرد و محمدعلی جناح «رهبر تاریخی مسلمانان هند»، با تلاش‌های بسیار موفق به تشکیل کشور مستقل پاکستان شد. بسیاری از صاحب‌نظران پاکستانی علامه اقبال را پایه‌گذار اصلی کشور پاکستان می‌دانند و بر این باور هستند که تلاش و فعالیت‌های او بود که راه را برای مسلمانان به رهبری محمدعلی جناح هموار کرد تا کشور مستقل پاکستان را تأسیس و بنیان‌گذاری کند.<ref name=":2" />


== سیری در اندیشه‌ی اقبال لاهوری ==
== سیری در اندیشه‌ی اقبال لاهوری ==
عرفان در آثار و اشعار اقبال لاهوری جایگاه بسیار قوی دارد و پیروی از مولوی کرده است. او ارزش‌ها و جنبه‌های مثبت تصوف را تأیید کرده و جنبه‌های منفی آن را مورد انتقاد قرار می‌دهد. اقبال با درون‌گرایی افراطی صوفیانه و ترک دنیا که منجر به ترک فعالیت‌های اجتماعی می‌شود، خیلی صریح مخالفت می‌کند، اما از طرف دیگر جنبه‌های سازنده و مثبت عرفان مانند عشق، تزکیه نفس، خلوص نیت و مکاشفه را که در واقع تعالیم اصیل اسلام ناب است، تأیید می‌کند و می‌پذیرد.
عرفان در آثار و اشعار اقبال لاهوری جایگاه بسیار قوی دارد و پیروی از مولوی کرده است. او ارزش‌ها و جنبه‌های مثبت تصوف را تأیید کرده و جنبه‌های منفی آن را مورد انتقاد قرار می‌دهد. اقبال با درون‌گرایی افراطی صوفیانه و ترک دنیا که منجر به ترک فعالیت‌های اجتماعی می‌شود، خیلی صریح مخالفت می‌کند، اما از طرف دیگر جنبه‌های سازنده و مثبت عرفان مانند عشق، تزکیه نفس، خلوص نیت و مکاشفه را که در واقع تعالیم اصیل اسلام ناب است، تأیید می‌کند و می‌پذیرد.


از آن‌جایی هم که محیط و جامعه و شرایطی که اقبال لاهوری در آن زندگی می‌کرده است، تابع دسیسه و فتنه‌گری‌های دولت‌های استعمارگر و عاملان بدبختی و فلاکت مردم بوده، او را متأثر و اندوهگین کرده بود. بنابراین برای بازسازی چنین جامعه‌ی فاسد و پوسیده، در اشعار خود تیغ انتقاد را به‌کار می‌گیرد تا جامعه و مردم را از خطر آگاه سازد و اندیشه‌های فروزان عرفانی خود را به روشنی و سادگی تمام بیان می‌کند و سرود زندگی را سر می‌دهد تا خون تازه‌ای به رگ‌های ملت خفته بدمد و با یادآوری عظمت اسلامی آنان، زنگ بیدارباش می‌زند تا از خواب غفلت برخیزند و انجماد اندیشه و افکار ارتجاعی را رها کرده و زنجیر بندگی استعمار از پای خود بگسلند و امید به اتحاد و آینده‌ای روشن داشته باشند. '''«همپا فایل»'''
از آن‌جایی هم که محیط و جامعه و شرایطی که اقبال لاهوری در آن زندگی می‌کرده است، تابع دسیسه و فتنه‌گری‌های دولت‌های استعمارگر و عاملان بدبختی و فلاکت مردم بوده، او را متأثر و اندوهگین کرده بود. بنابراین برای بازسازی چنین جامعه‌ی فاسد و پوسیده، در اشعار خود تیغ انتقاد را به‌کار می‌گیرد تا جامعه و مردم را از خطر آگاه سازد و اندیشه‌های فروزان عرفانی خود را به روشنی و سادگی تمام بیان می‌کند و سرود زندگی را سر می‌دهد تا خون تازه‌ای به رگ‌های ملت خفته بدمد و با یادآوری عظمت اسلامی آنان، زنگ بیدارباش می‌زند تا از خواب غفلت برخیزند و انجماد اندیشه و افکار ارتجاعی را رها کرده و زنجیر بندگی استعمار از پای خود بگسلند و امید به اتحاد و آینده‌ای روشن داشته باشند.<ref name=":3">[https://hampafile.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C/ زندگی آثار و افکار اقبال لاهوری - سایت همپا فایل]</ref>


از نظر اقبال لاهوری، برخورداری و استفاده از پیشرفت‌های علمی غرب مذموم و ناروا نیست؛ بلکه آن‌چه مذموم و ناپسند است، خودکم‌بینی و ضعف و سستی در برابر غرب و ترس و نگرانی از سلطه‌جویی‌های آن است. '''«پرورش افکار»'''
از نظر اقبال لاهوری، برخورداری و استفاده از پیشرفت‌های علمی غرب مذموم و ناروا نیست؛ بلکه آن‌چه مذموم و ناپسند است، خودکم‌بینی و ضعف و سستی در برابر غرب و ترس و نگرانی از سلطه‌جویی‌های آن است.<ref name=":0" />


در میان شاعران سنی‌مذهب که به مدح و ستایش از امام حسین (ع) و نهضت عاشورا پرداخته‌اند، چهره‌ی اقبال لاهوری بیش از همه می‌درخشد. از دیدگاه علامه اقبال، امام حسین یک الگوی کامل برای بیدارساختن و برانگیختن ملت‌های خفته مسلمانان و هم‌چنین مبارزه و شهادت فداکارانه‌اش تفسیرکننده‌ی رازهای نهان قرآن است، هم‌چنان که سروده است:
در میان شاعران سنی‌مذهب که به مدح و ستایش از امام حسین (ع) و نهضت عاشورا پرداخته‌اند، چهره‌ی اقبال لاهوری بیش از همه می‌درخشد. از دیدگاه علامه اقبال، امام حسین یک الگوی کامل برای بیدارساختن و برانگیختن ملت‌های خفته مسلمانان و هم‌چنین مبارزه و شهادت فداکارانه‌اش تفسیرکننده‌ی رازهای نهان قرآن است، هم‌چنان که سروده است:
خط ۷۴: خط ۷۴:
زآتش او شعله اندوختیم
زآتش او شعله اندوختیم


علامه اقبال لاهوری در پاکستان به‌طور رسمی شاعر ملی خوانده می‌شود. '''«آسمان»'''
علامه اقبال لاهوری در پاکستان به‌طور رسمی شاعر ملی خوانده می‌شود.<ref name=":1" />


== تأثیر مولوی بر اقبال لاهوری ==
== تأثیر مولوی بر اقبال لاهوری ==
علامه اقبال لاهوری به مولوی و حافظ علاقه و ارادت ویژه‌ای داشت و در باره مولانا جلال‌الدین بلخی گفته است که مولوی من را با خود آشنا کرد و با او بود که خودم را یافتم. هم‌چنین درباره‌ی حافظ نوشته است:<blockquote>«هر وقت ذوق و قوه تفکر من اوج می‌گرفت، روح حافظ در من جلوه می‌نمود و من خود حافظ می‌شدم.» '''«سیمرغ»'''</blockquote>اقبال لاهوری منظومه‌ی «اسرار خودی» را با ابیاتی از دیوان شمس آغاز کرده است؛ در «جاویدنامه» مولانا را مرشد و راهنمای سیر و سلوک عرفانی خود خوانده است و «بال جبرئیل» مشاعره‌ای بین مرید هندی و شاعر رومی است. '''«کتابراه»'''
علامه اقبال لاهوری به مولوی و حافظ علاقه و ارادت ویژه‌ای داشت و در باره مولانا جلال‌الدین بلخی گفته است که مولوی من را با خود آشنا کرد و با او بود که خودم را یافتم. هم‌چنین درباره‌ی حافظ نوشته است:<blockquote>«هر وقت ذوق و قوه تفکر من اوج می‌گرفت، روح حافظ در من جلوه می‌نمود و من خود حافظ می‌شدم.»<ref name=":2" /> </blockquote>اقبال لاهوری منظومه‌ی «اسرار خودی» را با ابیاتی از دیوان شمس آغاز کرده است؛ در «جاویدنامه» مولانا را مرشد و راهنمای سیر و سلوک عرفانی خود خوانده است و «بال جبرئیل» مشاعره‌ای بین مرید هندی و شاعر رومی است.<ref>[https://www.ketabrah.ir/author/11817-%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C زندگینامه و بهترین کتاب‌های اقبال لاهوری - سایت کتابراه]</ref>


اشعار اقبال لاهوری هم به‌لحاظ ساختاری و هم به‌لحاظ محتوایی و مضمونی، از مولوی تأثیر پذیرفته است. مثنوی‌های اقبال در بخش ساختاری مانند مثنوی مولوی بر همان بحر «رمل مسدس» سروده شده است. هم‌چنین ۱۵ غزل از غزلیات اقبال لاهوری نیز در استقبال یا پیروی از غزلیات مولانا است.
اشعار اقبال لاهوری هم به‌لحاظ ساختاری و هم به‌لحاظ محتوایی و مضمونی، از مولوی تأثیر پذیرفته است. مثنوی‌های اقبال در بخش ساختاری مانند مثنوی مولوی بر همان بحر «رمل مسدس» سروده شده است. هم‌چنین ۱۵ غزل از غزلیات اقبال لاهوری نیز در استقبال یا پیروی از غزلیات مولانا است.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
شد ز رنگ و طبع آتش محتشم
شد ز رنگ و طبع آتش محتشم


گوید او: من آتشم، من آتشم'''«ماندگار»'''
گوید او: من آتشم، من آتشم<ref>[https://mandegardaily.com/?p=2575 مولوی از نگاه اقبال لاهوری - سایت ماندگار]</ref>


== سبک شعری ==
== سبک شعری ==
اقبال لاهوری از سبک و شیوه‌های شاعران بزرگ ایران مانند سنایی، عطار، سعدی و... بهره گرفته است، اما در اشعار او بیشتر سبک و شیوه‌ی مولانا و حافظ به‌چشم می‌خورد. از لحاظ «صور» به حافظ و از ‌لحاظ «مضمون و محتوا» به مولانا نزدیک‌تر است. استاد بدیع‌الزمان فروزانفر (مولوی‌شناس شهیر ایرانی) در مورد اقبال لاهوری می‌گوید که اقبال تجلی روح مولانا بوده که در این زمان طلوع کرده است. '''«همپا فایل»'''
اقبال لاهوری از سبک و شیوه‌های شاعران بزرگ ایران مانند سنایی، عطار، سعدی و... بهره گرفته است، اما در اشعار او بیشتر سبک و شیوه‌ی مولانا و حافظ به‌چشم می‌خورد. از لحاظ «صور» به حافظ و از ‌لحاظ «مضمون و محتوا» به مولانا نزدیک‌تر است. استاد بدیع‌الزمان فروزانفر (مولوی‌شناس شهیر ایرانی) در مورد اقبال لاهوری می‌گوید که اقبال تجلی روح مولانا بوده که در این زمان طلوع کرده است.<ref name=":3" />


اقبال لاهوری با بهره‌گیری از شاعران نامی ایران، با استعداد فوق‌العاده و هوشمندی، چه در شکل و چه در محتوا، سبک خاص خود را آفریده است. اقبال با آمیختن «سبک خراسانی»، «سبک عراقی» و «سبک هندی» سبکی نو را پدید آورده است که مختص خود او است. '''«تبیان»'''
اقبال لاهوری با بهره‌گیری از شاعران نامی ایران، با استعداد فوق‌العاده و هوشمندی، چه در شکل و چه در محتوا، سبک خاص خود را آفریده است. اقبال با آمیختن «سبک خراسانی»، «سبک عراقی» و «سبک هندی» سبکی نو را پدید آورده است که مختص خود او است.<ref>[https://article.tebyan.net/29597/%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 در وصف علامه اقبال لاهوری - سایت تبیان]</ref>


علاوه بر مولانا، اقبال از اندیشه‌ی سعدی هم بهره برده و به‌لحاظ وزن، ردیف و قوافی بین اشعار فارسی و اردوی او، مشترکاتی با اشعار سعدی به‌چشم می‌خورد. '''«همپا فایل»'''
علاوه بر مولانا، اقبال از اندیشه‌ی سعدی هم بهره برده و به‌لحاظ وزن، ردیف و قوافی بین اشعار فارسی و اردوی او، مشترکاتی با اشعار سعدی به‌چشم می‌خورد.<ref name=":3" />


== درگذشت ==
== درگذشت ==
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
سر آمد روزگار این فقیری
سر آمد روزگار این فقیری


دگر دانای راز آید که ناید'''«سیمرغ»'''
دگر دانای راز آید که ناید<ref name=":2" />


== آثار اقبال لاهوری ==
== آثار اقبال لاهوری ==
اقبال لاهوری مشهورترین شاعر پارسی‌گوی غیرایرانی در ایران است که در مجموع ۱۲ هزار بیت شعر سروده است که ۷ هزار بیت آن فارسی است. '''[[دکتر علی شریعتی]]'''، اقبال لاهوری را «ایرانی‌ترین غیرایرانی» و «شیعه‌ترین سنی» خطاب کرده است.  
اقبال لاهوری مشهورترین شاعر پارسی‌گوی غیرایرانی در ایران است که در مجموع ۱۲ هزار بیت شعر سروده است که ۷ هزار بیت آن فارسی است. '''[[دکتر علی شریعتی]]'''، اقبال لاهوری را «ایرانی‌ترین غیرایرانی» و «شیعه‌ترین سنی» خطاب کرده است.  


نخستین اثر اقبال لاهوری «ناله یتیم» است که آن را در سال ۱۲۷۸، در جلسه‌ی سالیانه‌ی انجمن حمایت‌الاسلام در شهر لاهور خواند. '''«آسمان»'''
نخستین اثر اقبال لاهوری «ناله یتیم» است که آن را در سال ۱۲۷۸، در جلسه‌ی سالیانه‌ی انجمن حمایت‌الاسلام در شهر لاهور خواند.<ref name=":1" />


دوران شاعری اقبال لاهوری به‌زبان فارسی در سال ۱۲۹۴، با انتشار منظومه‌ی «اسرار خودی» آغاز شد و سه سال بعد، یعنی در سال ۱۲۹۷، دومین منظومه‌ی فارسی خود را به‌نام «رموز بی‌خودی» منتشر کرد که در واقع ادامه و مکمل منظومه‌ی اسرار خودی است. ترجمه‌ی منظومه‌ی اسرار خودی به‌زبان انگلیسی و انتشار آن در لندن، توسط شرق‌شناس مشهور «رینولد نیکلسون» در سال ۱۲۹۹، و مقدمه‌ای که او در معرفی این منظومه نوشت، باعث شهرت اقبال لاهوری در اروپا شد. اقبال در منظومه‌ی اسرار خودی به زندگی فردی پرداخته و در منظومه‌ی رموز بی‌خودی زندگی اجتماعی را مورد نظر قرار داده است که پیام و مضمون هر دو، تحقق کمالات فردی و اجتماعی است.  
دوران شاعری اقبال لاهوری به‌زبان فارسی در سال ۱۲۹۴، با انتشار منظومه‌ی «اسرار خودی» آغاز شد و سه سال بعد، یعنی در سال ۱۲۹۷، دومین منظومه‌ی فارسی خود را به‌نام «رموز بی‌خودی» منتشر کرد که در واقع ادامه و مکمل منظومه‌ی اسرار خودی است. ترجمه‌ی منظومه‌ی اسرار خودی به‌زبان انگلیسی و انتشار آن در لندن، توسط شرق‌شناس مشهور «رینولد نیکلسون» در سال ۱۲۹۹، و مقدمه‌ای که او در معرفی این منظومه نوشت، باعث شهرت اقبال لاهوری در اروپا شد. اقبال در منظومه‌ی اسرار خودی به زندگی فردی پرداخته و در منظومه‌ی رموز بی‌خودی زندگی اجتماعی را مورد نظر قرار داده است که پیام و مضمون هر دو، تحقق کمالات فردی و اجتماعی است.  


اقبال هم‌چنین به پیشنهاد استادش توماس آرنولد، کتابی در مورد علم اقتصاد سیاسی از زبان انگلیسی به زبان اردو ترجمه و تلخیص و یک کتاب دیگر درباره علم اقتصاد تألیف کرد. '''«پرورش افکار»'''
اقبال هم‌چنین به پیشنهاد استادش توماس آرنولد، کتابی در مورد علم اقتصاد سیاسی از زبان انگلیسی به زبان اردو ترجمه و تلخیص و یک کتاب دیگر درباره علم اقتصاد تألیف کرد.<ref name=":0" />


آثار اقبال لاهوری را می‌توان به چند بخش تقسیم کرد: ۱- به نثر اردو ۲- به نظم اردو ۳- به نظم فارسی ۴- به انگلیسی
آثار اقبال لاهوری را می‌توان به چند بخش تقسیم کرد: ۱- به نثر اردو ۲- به نظم اردو ۳- به نظم فارسی ۴- به انگلیسی
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
* سخنرانی‌ها، نوشته‌ها و بیانات اقبال
* سخنرانی‌ها، نوشته‌ها و بیانات اقبال
* احیای فکر دینی در اسلام
* احیای فکر دینی در اسلام
* سیر فلسفه در ایران '''«پرورش افکار» «آسمان»'''
* سیر فلسفه در ایران<ref name=":0" /><ref name=":1" />


== نمونه اشعار ==
== نمونه اشعار ==
۶٬۵۸۵

ویرایش