۶٬۴۱۰
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
== ظهور باقر خان == | == ظهور باقر خان == | ||
[[پرونده:باقر و ستار.JPG|جایگزین=ستار خان و باقر خان|بندانگشتی|270x270پیکسل|ستار خان و باقر خان]] | |||
محمدعلی شاه با به توپ بستن مجلس و واگذاری حکومت و فرماندهی نظامی آذربایجان به محمدولی تنکابنی و عینالدول و عبدالمجید میرزا، به دنبال نابودی نهضت مشروطه و برقراری استبداد صغیر بود؛ اما انقلاب در آذربایجان اوج گرفت؛ و ستار خان از محلهی امیرخیز تبریز برخاست و قیام کرد؛ و باقر خان نیز از محلهی خیابان به او پیوست. | محمدعلی شاه با به توپ بستن مجلس و واگذاری حکومت و فرماندهی نظامی آذربایجان به محمدولی تنکابنی و عینالدول و عبدالمجید میرزا، به دنبال نابودی نهضت مشروطه و برقراری استبداد صغیر بود؛ اما انقلاب در آذربایجان اوج گرفت؛ و ستار خان از محلهی امیرخیز تبریز برخاست و قیام کرد؛ و باقر خان نیز از محلهی خیابان به او پیوست. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۷: | ||
=== پایین کشیدن پرچمهای سفید === | === پایین کشیدن پرچمهای سفید === | ||
[[پرونده:باقرخان مبارز.JPG|جایگزین=باقرخان سالار ملی|بندانگشتی|300x300پیکسل|باقرخان سالار ملی]] | |||
رحیم خان چلبیانلو به فرمان محمدعلی شاه به تبریز و مجاهدان حمله کرد. همزمان با تحریک پاخیتانف، سركنسول روسیه، مردم تبریز دچار ترس و فریب شدند؛ و پرچمهای سفید به علامت صلح با نیروهای دولتی، بر سردر خانههای خود برافراشتند. در چینن اوضاعی، باقرخان نیز ناچار شد به خانهی میرهاشم خیابانی پناهنده شود؛ و از روسها نیز تامینخواست. به دنبال این واقعه بسیاری از مجاهدان نیز خانهنشین شدند؛ و راه برای تسلط نیروهای دولتی هموار گشت. رحیمخان نیز كدخداهای تبریز را مجبور میكرد تا ۹۰ نفر از سران مجاهدان را كه باقرخان در رأس آنها قرارداشت، به او تسلیم كنند؛ اما ستار خان برخاست و با شجاعت پرچمهای سفید را از سردر خانهها فروكشید؛ و باقرخان را نیز به ادامه مبارزه فراخواند.<ref name=":0" /> | رحیم خان چلبیانلو به فرمان محمدعلی شاه به تبریز و مجاهدان حمله کرد. همزمان با تحریک پاخیتانف، سركنسول روسیه، مردم تبریز دچار ترس و فریب شدند؛ و پرچمهای سفید به علامت صلح با نیروهای دولتی، بر سردر خانههای خود برافراشتند. در چینن اوضاعی، باقرخان نیز ناچار شد به خانهی میرهاشم خیابانی پناهنده شود؛ و از روسها نیز تامینخواست. به دنبال این واقعه بسیاری از مجاهدان نیز خانهنشین شدند؛ و راه برای تسلط نیروهای دولتی هموار گشت. رحیمخان نیز كدخداهای تبریز را مجبور میكرد تا ۹۰ نفر از سران مجاهدان را كه باقرخان در رأس آنها قرارداشت، به او تسلیم كنند؛ اما ستار خان برخاست و با شجاعت پرچمهای سفید را از سردر خانهها فروكشید؛ و باقرخان را نیز به ادامه مبارزه فراخواند.<ref name=":0" /> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۴: | ||
== اشغال تبریز توسط روس == | == اشغال تبریز توسط روس == | ||
[[پرونده:عکس مشروطه باقرخان.JPG|جایگزین=عکس یادگاری مجاهدان با سردار و سالار|بندانگشتی|عکس یادگاری مجاهدان با سردار و سالار]] | |||
پس از پیروزی مجاهدان و مشروطهخواهان، عینالدوله به فرمان محمدعلی شاه، شهر تبریز را محاصره کرد؛ و جنگ خونینی به راه افتاد. باقر خان که مجاهدانش در مقابل نیروهای عینالدوله بودند، دلاوریها از خود نشان داد. در این میان نمایندگان روس و انگلیس در حمیات از اروپاییان، خطاب به انجمن ایالتی تبریز اولتیماتوم شدیداللحنی فرستاند، اما باقر خان به این هشدار توجهی نکرد و از مقاومت دست نکشید. پس از این ماجرا نیروهای روسی وارد تبریز شدند؛ و ستار خان و باقر خان به خاطر اینکه بهانهای به دست اشغالگران ندهند، مجاهدان را از درگیری با آنها پرهیز دادند؛ خودشان نیز سرانجام به کنسولگری عثمانی پناهنده شدند.<ref name=":0" /> | پس از پیروزی مجاهدان و مشروطهخواهان، عینالدوله به فرمان محمدعلی شاه، شهر تبریز را محاصره کرد؛ و جنگ خونینی به راه افتاد. باقر خان که مجاهدانش در مقابل نیروهای عینالدوله بودند، دلاوریها از خود نشان داد. در این میان نمایندگان روس و انگلیس در حمیات از اروپاییان، خطاب به انجمن ایالتی تبریز اولتیماتوم شدیداللحنی فرستاند، اما باقر خان به این هشدار توجهی نکرد و از مقاومت دست نکشید. پس از این ماجرا نیروهای روسی وارد تبریز شدند؛ و ستار خان و باقر خان به خاطر اینکه بهانهای به دست اشغالگران ندهند، مجاهدان را از درگیری با آنها پرهیز دادند؛ خودشان نیز سرانجام به کنسولگری عثمانی پناهنده شدند.<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۴: | ||
== مرگ باقر خان == | == مرگ باقر خان == | ||
باقرخان در تهران در انزوا زندگی میکرد تا اینکه ماجرای مهاجرت پیش آمد. سالار ملّی دیگر ماندن در تهران را جایز ندید؛ و دنبال مهاجرین رفت. یک شب در نزدیکی قصر شیرین، شماری از کردها به او و همراهانش حملهور شدند؛ و سرشان را بریدند. قتل باقرخان به همراه ۱۸ نفر از یارانش در آبانماه ۱۲۹۵، به دست یکی از اشرار مشهور به نام محمدامین طالبانی که قصد تصاحب اسب و اموال کاروان باقر خان و همراهانش را داشت، صورت گرفت.<ref name=":1">[http://tehran_98.rozblog.com/post/457 زندگینامه باقر خان - سایت تهران ۹۸]</ref> | باقرخان در تهران در انزوا زندگی میکرد تا اینکه ماجرای مهاجرت پیش آمد. سالار ملّی دیگر ماندن در تهران را جایز ندید؛ و دنبال مهاجرین رفت. یک شب در نزدیکی قصر شیرین، شماری از کردها به او و همراهانش حملهور شدند؛ و سرشان را بریدند. قتل باقرخان به همراه ۱۸ نفر از یارانش در آبانماه ۱۲۹۵، به دست یکی از اشرار مشهور به نام محمدامین طالبانی که قصد تصاحب اسب و اموال کاروان باقر خان و همراهانش را داشت، صورت گرفت.<ref name=":1">[http://tehran_98.rozblog.com/post/457 زندگینامه باقر خان - سایت تهران ۹۸]</ref> | ||
[[پرونده:مزار باقرخان.JPG|جایگزین=مزار باقرخان|بندانگشتی|280x280پیکسل|مزار باقرخان]] | |||
=== انتقال پیکر باقر خان === | === انتقال پیکر باقر خان === | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۲۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> |
ویرایش