کاربر:Sayfe: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
'''تصاويري از خامنه اي''' | '''تصاويري از خامنه اي''' | ||
'''يكي ديگر از ويژگيهاي جمهوري هم اين بود كه صاحبان قدرت مادام العر نيستند و براي مدت كوتاهي بر مسند قدرت مينشینند.''' | '''يكي ديگر از ويژگيهاي جمهوري هم اين بود كه صاحبان قدرت مادام العر نيستند و براي مدت كوتاهي بر مسند قدرت مينشینند.''' | ||
'''دموكراسي''' | |||
'''گزينة شمارة 1''' | |||
اتو به اضافة كراسي كه میدهد اتوكراسي. اما نه! اين كه يعني ديكتاتوري!! اين را نمیخواهیم. | |||
'''Auto + cracy = Autocracy''' | |||
'''گزينة شمارة 2''' | |||
تئو به اضافهی كراسي كه ميدهد تئوكراسي. واي! اين هم كه يعني حكومت مذهبي. اینهم برایمان كافي است، ديگر نميخواهيم. | |||
'''Theo + cracy=Theocracy''' | |||
'''گزينة شمارة 3''' | |||
دمو به اضافهی كراسي كه ميدهد دموكراسي! آها! اين شد یک چيزي. ما كه همين را ميخواهيم. شما چطور؟ | |||
'''Demo + cracy= Democracy''' | |||
صد البته كه هر آزاديخواهي دموكراسي را انتخاب ميكند. سئوال اینجاست که با وجود دموكراسي چه تغييراتي در جامعه بهوجود ميآید؟. | |||
'''كليپ انيميشن: Democracy is... Animation by Lukasz Szozda''' | |||
'''دموكراسي يعني هر كس راه خودش را انتخاب ميكند''' | |||
'''دموكراسي يعني آزادي بيان''' | |||
'''دموكراسي يعني انتخاب آزادانه براي زندگي''' | |||
'''اما زمانيكه آزادي وجود ندارد ...''' | |||
'''... بدون تحمل و شكيبايي''' | |||
'''دموكراسي يعني''' | |||
'''آنچه كه ما نياز داريم.''' | |||
'''تصوير: فضايي مشابة صفحة يك سايت. دستي روي كلمه دموكراسي كليك مي كند.''' | |||
كمي با آثار دموكراسي در جامعه آشنا شديم. حالا اجازه دهید ريشهی اين كلمه را بررسي كنيم. | |||
'''تصوير: (تصاويري از فيلمهاي يونان باستان و فلاسفه)''' | |||
''' '''دموکراسي مثل بسياري از اصطلاحات اصلي علم سياست، از جمله خود «سياست» در اصل یک واژة يوناني است و به يوناني اينطوري نوشته ميشود. دموكراتيا (تلفظ= ''dēmokratía''''' )(واژة δημοκρατία''' ''' روي صفحه حك شود)''' که خودش از دو واژهی کوتاهترِ «دموس» '''δῆμος''' (''dêmos'') '''(اين واژه روي صفحه حك شود)'''و «کراتوس» '''κράτος''' (''kratos'') تشکيل شده است. «دِمُوس» به معني کليهی شهرونداني که در پوليس يعني دولت-شهر زندگي ميکنند «کراتوس»، هم به معني «قدرت» و هم به معني «قانونه» . '''(روي صفحه اين جمله حك شود دموس+ كراتوس= دموكراسي)''' از تركيب دموس و كراتوس واژة دموكراسي به معني حاكميت مردم به دست میآید. | |||
'''تصوير: (روي صفحه اين تركيب بيايد دموكراسي = مردمسالاري)''' | |||
'''كلام راوي:''' به اين نوع حكومت مردمسالاري يا حكومت مردم بر مردم هم گفته میشود. حكومتي كه بر آراء عمومي استوار است. | |||
'''تصوير:(تصاوير عام از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك)''' | |||
'''كلام راوي:''' ابزار بهوجود آمدن دموكراسي رأي مردم است. گونههاي مختلف دموکراسي در جامعهی بينالملل ديده شده كه بين آنها تفاوتهاي بنياديني وجود دارد. اصليترينِ آنها عبارتند از : | |||
۱-دموكراسي مشاركتي ۲- دموكراسي نمايندگيِ چند حزبي '''(اين دو عبارت روي صفحه حك شود)''' | |||
'''تصوير:(تصاويري از گردهماييهاي يونان باستان-ميتوان از فيلم گلادياتور يا الكترا استفاده كرد)''' | |||
'''كلام راوي:''' دموکراسي مشارکتي يا دموکراسي مستقيم، نخستين گونهی دموکراسي است که در يونان باستان پايهريزي شده است. در دموكراسي مشاركتي تصميمات بهطور جمعي بهدست افراد گرفته ميشود. در يونان باستان اقليت کوچکي از جامعه که شهروند ناميده ميشدند، براي بررسي سياستها و گرفتن تصميمات مهم به طور منظم گردهم جمع ميشدند. '''(تصاويري از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك- اگر رفراندوم باشد و YESو NO در آن برجسته باشد بهتر است)''' دموکراسي مشارکتي در جوامع امروزي، برايِ توده مردم بسيار محدود است اما برخي جنبههاي دموکراسي مشارکتي هنوز هم كاربرد دارد. برگزاري رفراندومها در سطح ملي براي مسائل مورد اختلاف؛ نمونهاي از دموکراسي مشارکتي است. | |||
'''تصوير:(تصاويري از پارلمانها در كشور هاي مختلف)''' | |||
'''كلام راوي''' :گونهی ديگری از دموكراسي كه متداول است دموكراسيِ نمايندگي چند حزبي است. اينگونه دموكراسي به نظامهايي اطلاق ميشود كه در آن رأي دهندگان يعني مردم بتوانند از بين چند حزب در يك فرآيند سياسي يكي را انتخاب كنند. به اين نوع دموكراسي، معمولاً دموکراسي ليبرال گفته ميشود. '''(نمايش پرچم اين كشورها يا نقطة آنها روي نقشة كرة زمين همراه با نام آنها)''' ايالات متحده آمريکا، کشورهاي اروپاي غربي، ژاپن، استراليا، نيوزيلند و هند در دسته دموکراسيهاي ليبرال قرار ميگيرند. البته همة آنها باهم يكسان نيستند. در برخي از اين دموكراسي ها قدرت شهروندان بيشتر است. | |||
'''تصوير: (تصاوير عام از قواي مختلف, مقننه, مجريه و قضاييه)''' | |||
'''تااینجا''' | |||
'''كلام راوي:''' ناگفته نماند كه اگر در يک دموکراسي، قانونگذاري دقيق براي جلوگيري از توزيعِ نامتوازن قدرتٍ سياسي صورت نگيرد يک شاخه از نظام حاکم میتواند قدرت و امکانات زيادي را در اختيار بگيرد و به آن نظام دموکراتيک لطمه بزند. یعنی در آنصورت اتوکراسی به معنی دیکتاتوری جایگزین دموکراسی میشود؛ در نتیجه براي توزيع متوازن قدرت اقداماتي مثل تفكيك قوا انجام میشود. | |||
'''تصوير: (روي صفحه كلمة دموكراسي بصورت بزرگ حك شود. واژة«اتو» روي قسمت «دمو» در كلمه دموكراسي مثل چكش ضربه بزند و با هر ضربه «دمو» فشرده تر شده و در نهايت محو شود و به اين صورت اتوكراسي جايگزين دموكراسي شود- اتوكراسي به معني ديكتاتوري است)''' | |||
'''كلام راوي:''' از «حکومت اکثريت» به عنوان خاصيت اصلي و متمايزکنندة دموکراسي نام ميبرند. در صورت نبودٍ حاکميت مسئوليتپذير، ممکن است حقوق اقليتهاي جامعه ناديده گرفته شود. برخي به اين وضعيت، ديکتاتوري اکثريت میگویند. | |||
'''تصوير:''' | |||
'''كلام راوي:''' هميشه یک عدهاي پيدا میشوند كه ميخواهند دموكراسي را غرق كنند، بههمین خاطر باید مراقب آن بود و نگذاشت حاكميت مردمي از بين برود. | |||
'''تصوير:(تصاوير عام از جمعيت و سخنراني)''' | |||
'''كلام راوي''' :يكي از اصليترين شاخصهاي دموکراسيهاي ممتاز وجود رقابتهاي انتخاباتي عادلانه است. علاوه بر اين، آزادي بيان، آزادي انديشهی سياسي، '''(تصاوير عام از مطبوعات)''' و مطبوعات آزاد از ديگر ارکان اساسي دموکراسي هستند که به مردم اجازه ميدهند تا با آگاهي و اطلاعات بر حسب علاقهی شخصي خودشان رأي بدهند. | |||
هرساله مجامع بين المللي با استفاده از همين شاخصها سطح دموكراسي در كشور ها را تعيين ميكنند. '''(تصويري از جلد مجلة اكونوميست)''' به عنوان نمونه مجلهی اكونوميست با استفاده از نمودارِ رنگي اين كار را میکند. | |||
'''نمايش نمودار''' '''وضعيت دموكراسي''' | |||
اين نموداري است كه مجله اكونوميست در سال ۲۰۱۲ به چاپ رساند است. در اين نمودار دموكراسيها با رنگ سبز نشان داده شدهاند و هر چه رنگ سبز پر رنگ تر باشد ميزان دموكراسي در آن كشور بيشتر است. | |||
رنگهاي قرمز هم نقطهی مقابل دموكراسي يعني ديكتاتوري هستند. هر چه قرمز هم پر رنگ تر باشد ديكتاتوري وحشتناكتري در آن حاكم است. | |||
نگاهي به ايران تحت حاكميت آخوندها بندازيم و ببينيم وضعيتش چطوره. از اين تيره تر ديگه نميشد. البته واضحه كه حاكميت ولايت فقيه هيچ سنخيتي با دموكراسي نداره و از يكهتازانِ عرصة ديكتاتوريه. | |||
راه رسيدن به دموكراسي راهٍ پر پيچ و خم و سنگلاخي است. اما بايد قيمت آن را داد و آن را هموار كرد تا به آن رسيد. |
نسخهٔ ۲۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۴۳
جمهوري
مثلا جمهوري خلق چين يا جمهوري دموكراتيك كنگو.
اين واژه چه معنايي دارد؟یک جمهوري واقعي به چه شکل است؟
ريپابليكRepublic انگليسيِ واژة جمهوريه كه ريشة لاتين داره و از دو لفظ رِس Res به معناي امر و پابليكا Publica به معناي همگاني يا عموميه.
Res + Publica = Republic
تصويري از فرهنگنامه ها و كتابها
اما در فارسيِ واژة جمهوري به معني گروه، جماعت یا تعداد زیادی از مردم .
تصاوير عام از ساختمان هاي حكومتي در نظامهاي جمهوري اروپايي مثل فرانسه
اما در فرهنگ سياسي واژهی جمهوري معناي خاص خودش را دارد. جمهوري يک نوع حكومت است. حكومتي كه در آن مسئولين حکومتي بطور موروثي انتخاب نشوند، وابسته به سلطنت نباشند و (تصاويري از رأي گيري در كشورهاي اروپايي) رياست کشور با راي مستقيم يا غير مستقيم مردم برگزيده بشود، علاوه بر اين دوران تصديش بر قدرت هم محدود باشد. تاکيد اصلي مفهوم جمهوري روي اين است كه حكومت یک منسب دائمي براي شخص اول مملکت نباشد. طبق این تعریف میتوانید كشورهايي كه براي مدت طولاني یک نفر تحت نام رئيس جمهور در آن حكومت ميكند را از ليست جمهوريها خط بزنيد. (تصاويري از حسني مبارك و بن علي كه روي آن ضربدر قرمز بخورد)
مطابق با این تعریف، اولين جمهوري ثبت شده در تاريخ كدام است؟.
تيتر: جمهوري روم باستان
تصاويري از روم باستان- تصاوير مناسب را ميتوان از فيلم هايي مثل گلادياتور از آرشيو گرفت
جمهوري روم باستان را میتوان اولين حكومت جمهوري در دنيا قلمداد كرد. اين جمهوري در 500 سال پيش از ميلاد مسيح تأسيس شد. در جمهوري روم باستان تصميمگيري هاي حكومتي به صورت جمعي در مجلس سنا انجام ميشد. يعني سناتورها به عنوان فرهيختگان جامعه در مجلس سناي آن روزگار جمع ميشدند و مسائل حكومتي و اجتماعي را بررسي ميكردند و بهطور جمعي تصميمگیری میکردند. با اين روش ادارهی حكومت تمدني ساخته شد كه رشد و شكوفايي چشمگيري داشت. از ويژگيهاي جمهوري روم باستان، ساختار پيثشرفتهی ادارهی دولت بود. در اين حكومت عموم مردم از رفاه نسبي برخوردار بودند و از حقوق مشخص اجتماعي بهره مي بردند. جمهوري روم باستان چند صد سال عمر كرد اما در آخرين سالهاي پيش از ميلاد درگير جنگ داخلي شد، جنگي خونين كه به اين جمهوري پايان داد و ديكتاتوري آگوستوس سزار آغاز شد.
تصاوير عام از كشورهاي جمهوري اروپايي, جمعيت , ساختمانهاي حكومتي و ...
در دنیای امروز نظام جمهوري از مشروعترين نظامهاي سياسي در دنيا محسوب ميشود و بيشتر دولتهاي موجود در دنيا نوعي نظام جمهوري دارند ولي به اين معنا نيست که ساخت و بافت اين جمهوريها يکسان باشد.
خوب است بدانیم كه حکومت جمهوري بر چهار مبناي اساسي استوار شده:
1- نظام جمهوري متكي به مردم است.
2- انتخاب رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم انجام میشود.
3- تفكيك قوا و نظارت قوا بر يكديگر.
4- دولت نميتواند آزاديها را محدود كند.
1. مردم، دولت را تعيين ميکنند و بهعبارت ديگر حکومت متکي به مردم است.
2. رئيس جمهور از طريق انتخابات مستقيم يا غير مستقيم برگزيده ميشود. احزاب، جمعيت ها و گروههاي سياسي، مردم رو تشويق ميکنند که به برنامههاي آنها راي بدهند نه به اشخاص.
3. زمامداران نبايد خودکامه باشند, به بیان سادهتر در نظام جمهوري ديكتاتوري ممنوع است.
(واژة ديكتاتوري حك شود و روي آن مهر ممنوع بخورد)
تضمين شكل نگرفتن یک ديكتاتوري هم تفكيك قواست كه از یکطرف تمام قدرت در یک جا متمركز نشود و از طرف دیگر قواي تفكيك شده, يعني قواي مقننه , قضائيه و مجريه بر همديگر نظارت داشته باشند.
4. قدرت حكومت جمهوري تا آنجاست كه نتواند آزاديهاي فردي و اجتماعي را تحت تأثير قرار دهد و محدود كند و بهعبارتي دولت حق ندارد به حريم آزاديها تجاوز كند.
جمهوريخواهي
مفهوم جمهوريخواهي هم مثل مفهوم جمهوري در طول تاريخ مراحل شكلگيري مختلفي را از سرگذرانده است؛ از زمان انقلاب آمريکا و فرانسه، نظام جمهوري معناي حکومت قانون بوده و جمهوريخواه يعني كسي كه دنبال حاكميت قانون است. حكومت قانون هم يعني حكومتي كه در آن حقوق مدني و آزاديهاي فردي تضمين شده باشد. در اين مفهوم جمهوريخواهي به معناي دشمني با استبداد سلطنتي و بهعبارت بهتر جمهوري و جمهوريخواهي تضميني براي آزاديهاي مدني به شمار میآمد ، اما پس از برقراري دموکراسي در بسياري از نظامهاي سلطنتي اروپا، جمهوريخواهي معناي راديکال خودش را از دست داد، چون حالا ديگر نظامهاي سلطنتي هم خاستگاه قدرتشان را مردم ميدانند نه ارادة الهي.
نظامهاي جمهوري جديد به سه دسته تقسيم میشوند:
تصاوير پرچمها يا برجسته شدن در نقشه كشورهاي جمهوري غربي مثل ايتاليا, فرانسه, آمريكا, هلند, پرتقال و ...
اولين دسته جمهوريهاي دموکراتيک غربي هستند مثل: فرانسه يا آمريكا که ريشههاي تاريخي آنها به انقلابهاي قرن هجدهم و نوزدهم بر ميگردد. در اين کشورها جمهوري با آزادي احزاب, مطبوعات و اجتماعات همراه است.
(تصاوير حسني مبارك و بن علي و رژيم ايران)
دومين دسته دولتهايی هستند که رسماً اسم آنها جمهوري است اما در عمل رژيمهاي نظامي و پليسي در این کشورها حکومت ميکنند. به بیان سادهتر ديكتاتوری هستند.
(تصاويري از چين)
سومين دسته هم جمهوريهاي دموکراتيک تودهاي در اروپا و آسياي شرقي هستند. در اين کشورها حکومت تك حزبي است و آزادي مطبوعات و اجتماعات در آنها وجود ندارد.
نظام جمهوری در ایران به چه شکل است؟
تصاوير خامنه اي و آخوندهاي مجلس خبرگان
گفتيم يكي از ويژگيهاي جمهوري این است كه توسط مردم انتخاب میشود!
تصاوير سركوب اعم از سركوب زنان و بحث حجاب و سركوب تظاهرات
يكي ديگر از ويژگيهاي جمهوري بحث آزاديهاي فردي و اجتماعي بود!
تصاويري از خامنه اي
يكي ديگر از ويژگيهاي جمهوري هم اين بود كه صاحبان قدرت مادام العر نيستند و براي مدت كوتاهي بر مسند قدرت مينشینند.
دموكراسي
گزينة شمارة 1
اتو به اضافة كراسي كه میدهد اتوكراسي. اما نه! اين كه يعني ديكتاتوري!! اين را نمیخواهیم.
Auto + cracy = Autocracy
گزينة شمارة 2
تئو به اضافهی كراسي كه ميدهد تئوكراسي. واي! اين هم كه يعني حكومت مذهبي. اینهم برایمان كافي است، ديگر نميخواهيم.
Theo + cracy=Theocracy
گزينة شمارة 3
دمو به اضافهی كراسي كه ميدهد دموكراسي! آها! اين شد یک چيزي. ما كه همين را ميخواهيم. شما چطور؟
Demo + cracy= Democracy
صد البته كه هر آزاديخواهي دموكراسي را انتخاب ميكند. سئوال اینجاست که با وجود دموكراسي چه تغييراتي در جامعه بهوجود ميآید؟.
كليپ انيميشن: Democracy is... Animation by Lukasz Szozda
دموكراسي يعني هر كس راه خودش را انتخاب ميكند
دموكراسي يعني آزادي بيان
دموكراسي يعني انتخاب آزادانه براي زندگي
اما زمانيكه آزادي وجود ندارد ...
... بدون تحمل و شكيبايي
دموكراسي يعني
آنچه كه ما نياز داريم.
تصوير: فضايي مشابة صفحة يك سايت. دستي روي كلمه دموكراسي كليك مي كند.
كمي با آثار دموكراسي در جامعه آشنا شديم. حالا اجازه دهید ريشهی اين كلمه را بررسي كنيم.
تصوير: (تصاويري از فيلمهاي يونان باستان و فلاسفه)
دموکراسي مثل بسياري از اصطلاحات اصلي علم سياست، از جمله خود «سياست» در اصل یک واژة يوناني است و به يوناني اينطوري نوشته ميشود. دموكراتيا (تلفظ= dēmokratía )(واژة δημοκρατία روي صفحه حك شود) که خودش از دو واژهی کوتاهترِ «دموس» δῆμος (dêmos) (اين واژه روي صفحه حك شود)و «کراتوس» κράτος (kratos) تشکيل شده است. «دِمُوس» به معني کليهی شهرونداني که در پوليس يعني دولت-شهر زندگي ميکنند «کراتوس»، هم به معني «قدرت» و هم به معني «قانونه» . (روي صفحه اين جمله حك شود دموس+ كراتوس= دموكراسي) از تركيب دموس و كراتوس واژة دموكراسي به معني حاكميت مردم به دست میآید.
تصوير: (روي صفحه اين تركيب بيايد دموكراسي = مردمسالاري)
كلام راوي: به اين نوع حكومت مردمسالاري يا حكومت مردم بر مردم هم گفته میشود. حكومتي كه بر آراء عمومي استوار است.
تصوير:(تصاوير عام از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك)
كلام راوي: ابزار بهوجود آمدن دموكراسي رأي مردم است. گونههاي مختلف دموکراسي در جامعهی بينالملل ديده شده كه بين آنها تفاوتهاي بنياديني وجود دارد. اصليترينِ آنها عبارتند از :
۱-دموكراسي مشاركتي ۲- دموكراسي نمايندگيِ چند حزبي (اين دو عبارت روي صفحه حك شود)
تصوير:(تصاويري از گردهماييهاي يونان باستان-ميتوان از فيلم گلادياتور يا الكترا استفاده كرد)
كلام راوي: دموکراسي مشارکتي يا دموکراسي مستقيم، نخستين گونهی دموکراسي است که در يونان باستان پايهريزي شده است. در دموكراسي مشاركتي تصميمات بهطور جمعي بهدست افراد گرفته ميشود. در يونان باستان اقليت کوچکي از جامعه که شهروند ناميده ميشدند، براي بررسي سياستها و گرفتن تصميمات مهم به طور منظم گردهم جمع ميشدند. (تصاويري از رأي گيري در كشورهاي دموكراتيك- اگر رفراندوم باشد و YESو NO در آن برجسته باشد بهتر است) دموکراسي مشارکتي در جوامع امروزي، برايِ توده مردم بسيار محدود است اما برخي جنبههاي دموکراسي مشارکتي هنوز هم كاربرد دارد. برگزاري رفراندومها در سطح ملي براي مسائل مورد اختلاف؛ نمونهاي از دموکراسي مشارکتي است.
تصوير:(تصاويري از پارلمانها در كشور هاي مختلف)
كلام راوي :گونهی ديگری از دموكراسي كه متداول است دموكراسيِ نمايندگي چند حزبي است. اينگونه دموكراسي به نظامهايي اطلاق ميشود كه در آن رأي دهندگان يعني مردم بتوانند از بين چند حزب در يك فرآيند سياسي يكي را انتخاب كنند. به اين نوع دموكراسي، معمولاً دموکراسي ليبرال گفته ميشود. (نمايش پرچم اين كشورها يا نقطة آنها روي نقشة كرة زمين همراه با نام آنها) ايالات متحده آمريکا، کشورهاي اروپاي غربي، ژاپن، استراليا، نيوزيلند و هند در دسته دموکراسيهاي ليبرال قرار ميگيرند. البته همة آنها باهم يكسان نيستند. در برخي از اين دموكراسي ها قدرت شهروندان بيشتر است.
تصوير: (تصاوير عام از قواي مختلف, مقننه, مجريه و قضاييه)
تااینجا
كلام راوي: ناگفته نماند كه اگر در يک دموکراسي، قانونگذاري دقيق براي جلوگيري از توزيعِ نامتوازن قدرتٍ سياسي صورت نگيرد يک شاخه از نظام حاکم میتواند قدرت و امکانات زيادي را در اختيار بگيرد و به آن نظام دموکراتيک لطمه بزند. یعنی در آنصورت اتوکراسی به معنی دیکتاتوری جایگزین دموکراسی میشود؛ در نتیجه براي توزيع متوازن قدرت اقداماتي مثل تفكيك قوا انجام میشود.
تصوير: (روي صفحه كلمة دموكراسي بصورت بزرگ حك شود. واژة«اتو» روي قسمت «دمو» در كلمه دموكراسي مثل چكش ضربه بزند و با هر ضربه «دمو» فشرده تر شده و در نهايت محو شود و به اين صورت اتوكراسي جايگزين دموكراسي شود- اتوكراسي به معني ديكتاتوري است)
كلام راوي: از «حکومت اکثريت» به عنوان خاصيت اصلي و متمايزکنندة دموکراسي نام ميبرند. در صورت نبودٍ حاکميت مسئوليتپذير، ممکن است حقوق اقليتهاي جامعه ناديده گرفته شود. برخي به اين وضعيت، ديکتاتوري اکثريت میگویند.
تصوير:
كلام راوي: هميشه یک عدهاي پيدا میشوند كه ميخواهند دموكراسي را غرق كنند، بههمین خاطر باید مراقب آن بود و نگذاشت حاكميت مردمي از بين برود.
تصوير:(تصاوير عام از جمعيت و سخنراني)
كلام راوي :يكي از اصليترين شاخصهاي دموکراسيهاي ممتاز وجود رقابتهاي انتخاباتي عادلانه است. علاوه بر اين، آزادي بيان، آزادي انديشهی سياسي، (تصاوير عام از مطبوعات) و مطبوعات آزاد از ديگر ارکان اساسي دموکراسي هستند که به مردم اجازه ميدهند تا با آگاهي و اطلاعات بر حسب علاقهی شخصي خودشان رأي بدهند.
هرساله مجامع بين المللي با استفاده از همين شاخصها سطح دموكراسي در كشور ها را تعيين ميكنند. (تصويري از جلد مجلة اكونوميست) به عنوان نمونه مجلهی اكونوميست با استفاده از نمودارِ رنگي اين كار را میکند.
نمايش نمودار وضعيت دموكراسي
اين نموداري است كه مجله اكونوميست در سال ۲۰۱۲ به چاپ رساند است. در اين نمودار دموكراسيها با رنگ سبز نشان داده شدهاند و هر چه رنگ سبز پر رنگ تر باشد ميزان دموكراسي در آن كشور بيشتر است.
رنگهاي قرمز هم نقطهی مقابل دموكراسي يعني ديكتاتوري هستند. هر چه قرمز هم پر رنگ تر باشد ديكتاتوري وحشتناكتري در آن حاكم است.
نگاهي به ايران تحت حاكميت آخوندها بندازيم و ببينيم وضعيتش چطوره. از اين تيره تر ديگه نميشد. البته واضحه كه حاكميت ولايت فقيه هيچ سنخيتي با دموكراسي نداره و از يكهتازانِ عرصة ديكتاتوريه.
راه رسيدن به دموكراسي راهٍ پر پيچ و خم و سنگلاخي است. اما بايد قيمت آن را داد و آن را هموار كرد تا به آن رسيد.