۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
اگر چه علماء تهران به زودی این حکم را از جانب میرزا تکذیب کردند ولی ترس از شورش مسلحانهی مردم آنچنان بالا گرفته بود که عمال و کارکنان کمپانی به سرعت از ایران گریختند!<ref name=":2">جنبش تنباکو، نشریه مجاهد، شماره ۱۲۰ - پنجشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰</ref> | اگر چه علماء تهران به زودی این حکم را از جانب میرزا تکذیب کردند ولی ترس از شورش مسلحانهی مردم آنچنان بالا گرفته بود که عمال و کارکنان کمپانی به سرعت از ایران گریختند!<ref name=":2">جنبش تنباکو، نشریه مجاهد، شماره ۱۲۰ - پنجشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰</ref> | ||
نارضایتی تودههای مردم، | نارضایتی تودههای مردم، به صورت شعله ور شدن شورشهای خودبهخودی در تهران و در بسیاری از نقاط دیگر کشور ادامه یافت.<ref name=":3">کتاب انقللاب مشروطیت ایران، م . س . ایوانف </ref> از جمله در مقابل قصر شاه، در تهران، تظاهرات توده صورت گرفت. علیه تظاهرکنندگان قشون فرستاده شد و عدهیی نیز کشته و مجروح شدند اما جنبش تنباکو متوقف نشد.<ref name=":3" /> | ||
== نیروهای درگیر در قیام تنباکو == | == نیروهای درگیر در قیام تنباکو == | ||
در | در جنبش تنباکو ۳ نیروی اصلی درگیر بودند: | ||
* یکم: دستگاه حاکمهی قاجار | * یکم: دستگاه حاکمهی قاجار | ||
* دوم: شرکت رژی انگلیس | * دوم: شرکت رژی انگلیس | ||
* سوم: تودهی مردم. | * سوم: تودهی مردم. | ||
از این سه عنصر دستگاه حاکمه قاجار دست در دست عوامل شرکت رژی در مقابل تودهی مردم بود. | از این سه عنصر دستگاه حاکمه قاجار دست در دست عوامل شرکت رژی در مقابل تودهی مردم بود. نیروهایی در درون توده مردم وجود داشتند که مردم را به میدان مبارزه با دو عنصر داخلی و خارجی کشاندند که شامل: تجار، رعایا و برخی از علماء و روحانیون چون میرزای شیرازی، میرزا محمد حسن آشتیانی، حاج میرزا جواد آقا، آقا میرسیدعلی مدرس .<ref>کتاب قیام تنباکو، یعقوب آژند</ref> | ||
== گرفتاری شاه == | == گرفتاری شاه == | ||
'''در حالی که عثمانی که توتون و تنباکویش کمتر از ایران باشد، تنها فروش در درون کشور به یک کمپانی واگزار شده بود در برابر آن که سالانه هفتصدهزار لیره به دولت عثمانی پردازد و از سود نیز پنجیک دولت را باشد! ببینید جدایی تا بکجاست؟ …مردم این حساب را نمیدانستند.…برایشان سنگین میافتاد که توتون و تنباکویی را که میکارند، به یک بیگانه با بهای کمی بفروشند و سپس با بهای بسیاری بازخرند». «پیش از همه تبریز بکار برخاست. و مردم آگهیهای کمپانی را که به دیوارها چسبانیده بود پاره کردند و بجای آن نوشتههای شورآمیزی چسباندند.» «(درتبریز) امیرنظام گروسی پیشکار مظفرالدین میرزا و والی شهر بود. ولیعهد از او خواست که با مردم سخت گیرد. و بشورندگان کیفر دهد.امیرنظام نپذیرفته و از کار کناره جویی نمود… گرفتاری بزرگ شد و شاه نمیدانست چه کند.<ref>تاریخ مشروطه، احمد کسروی، ص۱۵</ref>''' | '''در حالی که عثمانی که توتون و تنباکویش کمتر از ایران باشد، تنها فروش در درون کشور به یک کمپانی واگزار شده بود در برابر آن که سالانه هفتصدهزار لیره به دولت عثمانی پردازد و از سود نیز پنجیک دولت را باشد! ببینید جدایی تا بکجاست؟ …مردم این حساب را نمیدانستند.…برایشان سنگین میافتاد که توتون و تنباکویی را که میکارند، به یک بیگانه با بهای کمی بفروشند و سپس با بهای بسیاری بازخرند». «پیش از همه تبریز بکار برخاست. و مردم آگهیهای کمپانی را که به دیوارها چسبانیده بود پاره کردند و بجای آن نوشتههای شورآمیزی چسباندند.» «(درتبریز) امیرنظام گروسی پیشکار مظفرالدین میرزا و والی شهر بود. ولیعهد از او خواست که با مردم سخت گیرد. و بشورندگان کیفر دهد.امیرنظام نپذیرفته و از کار کناره جویی نمود… گرفتاری بزرگ شد و شاه نمیدانست چه کند.<ref>تاریخ مشروطه، احمد کسروی، ص۱۵</ref>''' |
ویرایش