۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
شیخ فضل الله نوری در ۳ دی ۱۳۲۲ به دنیا آمد. او پسر ملاعباس نوری مازندرانی بود. دروس مقدماتی را در تهران گذراند و به نجف سفر کرد و در درسهای شیخ راضی نجفی شرکت کرد. شیخ فضل الله نوری در سامرا نیز به همراه دایی خود «محدث نوری» در کلاسهای درس میرزای شیرازی شرکت کرد. همسر او سکینه دختر محدث نوری بود. نام فرزندان پسر او، شیخ مهدی (کیا) نوری، ضیا الدین کیا (نوری)، حاج هادی (کیا) نوری و جلال الدین کیا (نوری) بود. وی هشت دختر به نامهای، زینب الشریه، مرضیه، احترام الشریه، بدیه الزمان، منیره، اقدس الزمان، انور الزمان و خدیجه داشت<ref>[http://www.asrislam.com/fa/news/1321/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C فرزندان و نوه های شیخ فضل الله نوری-سایت عصر اسلام]</ref>. وی، سال ۱۳۰۰ به ایران بازگشت و به تدریس دروس حوزوی مشغول شد. | شیخ فضل الله نوری در ۳ دی ۱۳۲۲ به دنیا آمد. او پسر ملاعباس نوری مازندرانی بود. دروس مقدماتی را در تهران گذراند و به نجف سفر کرد و در درسهای شیخ راضی نجفی شرکت کرد. شیخ فضل الله نوری در سامرا نیز به همراه دایی خود «محدث نوری» در کلاسهای درس میرزای شیرازی شرکت کرد. همسر او سکینه دختر محدث نوری بود. نام فرزندان پسر او، شیخ مهدی (کیا) نوری، ضیا الدین کیا (نوری)، حاج هادی (کیا) نوری و جلال الدین کیا (نوری) بود. وی هشت دختر به نامهای، زینب الشریه، مرضیه، احترام الشریه، بدیه الزمان، منیره، اقدس الزمان، انور الزمان و خدیجه داشت<ref>[http://www.asrislam.com/fa/news/1321/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C فرزندان و نوه های شیخ فضل الله نوری-سایت عصر اسلام]</ref>. وی، سال ۱۳۰۰ به ایران بازگشت و به تدریس دروس حوزوی مشغول شد. | ||
== مخالف مشروطه، | == مخالف مشروطه، همدست محمد علی شاه == | ||
شیخ فضل الله نوری پس از سفر حج، سپس به نجف رفت و از آنجا به ایران برگشت. در آن زمان آیت الله سید عبدالله بهبهانی از شیخ فضل الله نوری و سید محمد طباطبایی برای متحد شدن علیه اقدامات اتباع بیگانه وابسته به دولت، همچنین تبعیض و تجاوز و آزار و اذیت دولت به مردم دعوت کرد اما شیخ فضل الله این دعوت را رد کرد. شیخ فضل الله همچنین با وجود اصرار آیت الله طباطبایی و بهبهانی برای تحصن، در تحصن شرکت نکرد چون تحصن را باعث تحریک جناحهای رقیب در حکومت میدید. | شیخ فضل الله نوری پس از سفر حج، سپس به نجف رفت و از آنجا به ایران برگشت. در آن زمان آیت الله سید عبدالله بهبهانی از شیخ فضل الله نوری و سید محمد طباطبایی برای متحد شدن علیه اقدامات اتباع بیگانه وابسته به دولت، همچنین تبعیض و تجاوز و آزار و اذیت دولت به مردم دعوت کرد اما شیخ فضل الله این دعوت را رد کرد. شیخ فضل الله همچنین با وجود اصرار آیت الله طباطبایی و بهبهانی برای تحصن، در تحصن شرکت نکرد چون تحصن را باعث تحریک جناحهای رقیب در حکومت میدید. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
مخالفت و در ادامه دشمنی با مشروطه خواهان به آنجا رسید که شیخ فضل الله نوری در رابسه با بررسی قانون اساسی و تطبیق آن با شرع توسط بعضی علما گفت: «... وقتی را صرف این کار با جمعی از علما کردم و بقدر میسور تطبیق به شرع، یک درجه شد... لیکن فرقهای که زمام امور حلّ و عقد مطالب و قبض و بسط مهامّ کلیه بدست آنها بود مساعدت نمیکردند بلکه صریحاً و علناً گفته که ممکن نیست مشروطه منطبق شود با قواعد الهیه و اسلامیه و با این تصحیحات و تطبیقات دول خارجه ما را به عنوان مشروطه نخواهند شناخت»<ref>[[شیخ فضل الله نوری که بود و چرا اعدام شد-سایت جهان نیوز]]</ref>. | مخالفت و در ادامه دشمنی با مشروطه خواهان به آنجا رسید که شیخ فضل الله نوری در رابسه با بررسی قانون اساسی و تطبیق آن با شرع توسط بعضی علما گفت: «... وقتی را صرف این کار با جمعی از علما کردم و بقدر میسور تطبیق به شرع، یک درجه شد... لیکن فرقهای که زمام امور حلّ و عقد مطالب و قبض و بسط مهامّ کلیه بدست آنها بود مساعدت نمیکردند بلکه صریحاً و علناً گفته که ممکن نیست مشروطه منطبق شود با قواعد الهیه و اسلامیه و با این تصحیحات و تطبیقات دول خارجه ما را به عنوان مشروطه نخواهند شناخت»<ref>[[شیخ فضل الله نوری که بود و چرا اعدام شد-سایت جهان نیوز]]</ref>. | ||
شیخ فضل الله | شیخ فضل الله نمیخواست با استناد به رأی اکثریت، حتی برخلاف حکم شرع هم که باشد، قانونی وضع شود. چون برای او حکم و قانون، حکم و قانون شرع اسلام بود و بقیه قوانین برای او بی ارزش بود. | ||
شیخ | شیخ فضل الله نوری در ۲۲ آبان سال ۱۲۸۷ در تجمع مخالفان مشروطیت سخنرانی کرد و مشروطیت را مغایر با شرع اسلام دانست و طرفداران و دستجات او در نامه ای به محمد علی شاه بر علیه مشروطیت نوشتند و امضا جمع آوری کردند. | ||
== توهین شیخ فضل الله به مراجع == | |||
شیخ فضل الله نوری که از بزرگترین مراجع تقلید شیعه و پرچمدار مخالفت با مشروطه خواهان بود تا آخر عمر خود با مشروطه موافقت نکرد و در هنگامۀ اختلاف مجلس و دربار وقتی که مرحومان آخوند خراسانی و ملا عبداللّه مازندرانی و حاج میرزا حسین تهرانی تلگراف خود را برای حمایت مجلس نزد شیخ فضل الله نوری بردند که او هم آنرا تایید و امضا کند از امضای نامه خودداری کرده و گفته بود : | |||
«آخوند خراسانی عالم است ولی دین ندارد ، حاج میرزا حسین دین دارد ولی علم ندارد و مازندرانی نه دین دارد و نه علم و من هرگز از چنین کسانی پیروی نمیکنم ، ما هم قبول داریم ظلم به رعیت در حکومت مشروطه به مراتب کمتر از حکومت استبدادی ست لیکن از آنجا که در حکومت مطلقه ظواهر شریعت و اسلام محترم شمرده میشود لطماتی که از جانب آن به شرع شریف وارد خواهد شد به مراتب کمتر از لطماتیست که مشروطه به شریعت میزند بر همین اساس نباید درنگ کرد و بر هر مسلمان باغیرتی واجب است که در حمایت و حفاظت از حکومت مطلقه در مقابل مشروطیت و مشروطه خواهان برخیزد ...» | |||
== مدارس جدید خلاف شرع است == | |||
شیخ فضل الله نوری درباره تأسیس مدرسه و تدریس علومی نظیر فیزیک و شیمی و یادگیری زباهای خارجی میگفت: | |||
«تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست... ؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقائد شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند..؟» | |||
== دادگاه و اتهام شیخ فضل الله نوری == | |||
شیخ فضل الله نوری با پیش کشیدن مشروعه در مقابل مشروطه و همدستی با محمد علی شاه قاجار علیه مبارزان مشروطه فتوا میداد و دسته های چماقدار را برای سرکوب کردن مشروطه خواهان گسیل میداد و در همین رابطه قتلهای زیادی انجام داد و تمام این قتلها را به نام دین توجیه میکرد. شیخ فضل الله نوری بوسیله مراجع تقلید آن زمان به «مفسده برانگیزی و فساد در میان مردم و سوء استفاده از اسلام» متهم شده بود که در نهایت نیز توسط دادگاه انقلابیون مشروطه ، به اعدام محکوم شد. | |||
== سرانجام شیخ فضل الله نوری == | |||
شیخ فضل الله نوری سرانجام در ۹ مرداد سال ۱۲۸۸ به جرم صدور فتاوی بسیار در کشتار و شکنجه و مثلهکردن مشروطه خواهان، در میدان توپخانه در میان شادی مردم اعدام شد. | |||
پسر شیخ فضل الله نوری یکی از کسانی بود که خواهان اعدام پدرش بود. او بعد از اعدام شیخ فضل الله نوری با شادی کف زد. شنیدم که بعضیها میگفتند: «شیخ فضله به درک رفت!» از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: «همچین دست بزنید که صداش تو سفارت به گوشش برسه!» یعنی به گوش «محمدعلیشاه»<ref>دلیل کف زدن پسر شیخ فضل الله نوری، بعد از اعدامش چه بود؟</ref>. | |||
انقلاب مشروطه که محصول مبارزه آزادیخواهان و مردم ایران برای کسب آزادی و مشروطیت ایران از دست مستبدان خونریز ضد آزادی بود، در سال ۱۲۸۷ به پیروزی رسید. رودرروی این اراده سترگ مردم ایران آخوند جنایتکار و فرصت طلب شیخ فضل الله نوری بود که باعلم کردن مشروعه در مقابل مشروطه و در همدستی ننگین با محمد علی شاه مستبد قاجار فتوا علیه مبارزان و مجاهدان آزادی میداد. آخوند مرتجع همچنین در بسیج دستجات چماقدار برای سرکوب آزادیخواهان و مشروطه طلبان، جنایات وحشیانه زیادی را مرتکب شد. شیخ فضل الله نوری تمامی جنایات خود را تحت عنوان مشروعه و با توجیه استبداد زیر پردهدین انجام میداد. بهدنبال فتح تهران توسط مشروطه خواهان، شیخ فضلالله نوری که توسط عالیترین مراجع تقلید آن زمان نیز بهفساد و مفسده برانگیزی در میان مردم و سوء استفاده از اسلام متهم شده بود توسط دادگاه انقلابیون مشروطه بهاعدام محکوم شد. وی روز نهم مرداد سال ۱۲۸۸ بهجرم صدور فتواهای متعدد در کشتار و شکنجه ومثله کردن مشروطه خواهان در میدان توپخانهتهران و در میان شادمانی مردم بهدار آویخته شد. | |||
== | == متن نامه شیخ فضل الله نوری و همراهانش به محمد علی شاه در ضدیت با مشروطه == | ||
«بسماللّه الرحمن الرحیم ـ به موقف عرض بندگان اعلیحضرت شاهنشاه اسلامیان پناه خلدالله ملکه و سلطانه، معروض میداریم: در روز دوازدهم شهر حال شوال که کارگزاران دولت جمع کثیری از وجوه علما و شاهزادگان و وزرا و امرا و اعیان و اشراف و تجار را حسبالامر احضار به دربار گردون مدار نمودند از طرف قرینالشرف ارادهٌ سنیه را به اعطای مجلس شورای عمومی و تأسیس قوانین آن ابلاغ فرمودند تمام حاضرین متفقالکلمه جواب عرض نمودند که مجلس شورای عمومی منافی با قواعد اسلام است و ممکنالجمع نیست چنانچه به رأیالعین مشاهده کردیم و ما مسلمانان که در تحت اقتدار سلطنت اسلامیه هستیم ابدا راضی نمیشویم که وهنی به اسلام و دین ما برسد و در مقابل احکام اسلامیه، شاه و رعیت یکسان است و بر همه لازم است حفظ دین و آیین شریعت سیدالمرسلین (ص) بعد از آن تلگرافات عموم ولایات که قریب به دویست طغری بود بعضی تفصیلا و بعضی بر وجه اجمال قرائت شد. | |||
و پس از آن احکام حجج اسلام و علماء اعلام ولایات گوشزد حاضرین شد و عرایض عدیده متظلمانه در استیمان از این بلیهٌ عظیمه از طبقات علما و اهل علم و طلاب و تجار و اصناف که غایب از آن محضر بودند یکان یکان خوانده شد بعد ذلک کله حضار مجلس از علما و تمام طبقات به توسط جناب اشرف صدراعظم عریضه [ای] متضرعانه در استدعای انصراف از این عزیمت به حضور باهرالنور ملوکانه تقدیم داشتند و پس از استیذان شرفیاب حضور معدلت ظهور شدند و استدعای مجدانه حضوری هم نمودند و به وعده مراحم ملوکانه و قبول استدعای مقصد اسلامی به اصدار دستخط انجم نقط مرخص شدند تاکنون که یوم بیستو چهارم است از ناحیه مقدسه اعلیحضرت همایونی دستخط آسایش شرف صدور نپذیرفته از آنجایی که بهحکم محکم خلاق عالم جل اسمه، حفظ بیضه اسلام در قرون و اعصار برعهدهٌ سلطان وقت و علمای اعلام است؛ از آن روز تا حال همه روزه از داعیان مطالبهٌ انجاز وعد و اصدار دستخط مینمایند و داعیان به دفعالوقت گذرانیده تا امروز که مطالبه از حد گذشت چاره ندیده جز شرفیابی در دربار معدلت آثار و به حمدالله نایل شدیم و از پیشگاه همایونی ایفا به وعد را جدا مستدعی هستیم و چون این استدعا از جهت ادای تکلیف شرعی است از صاحب شرع رخصت رجوع نداریم و متضرعانه جدا دستخط آفتاب نقط [را] در آسودگی اهل اسلام از اضطراب و وحشت و دهشت که در این مرحله دارند از سدهٌ سنیه استدعا داریم. قسم به جمیع معظمات شرعیه که ماها بلکه تمام اهالی اسلام این مملکت برای تأسیس مجلس شورای عمومی حاضر نیستند و نتیجهٌ آن را جز هدم دین و هرج ومرج و هدر دماء محترمه و هتک نوامیس اسلامیه نمیدانیم ـ الامر امر الاقدس الاعلی مطاع مطاع.»<ref>تاریخ بیداری ایرانیان-ناظم الاسلام کرمانی</ref>. لازم به ذکر است که درست پنج روز بعد از نامه شیخ فضل الله نوری، محمد علیشاه قاجار حکم به لغو مشروطه داد<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4414 شیخ فضل الله نوری رسما به جنگ با انقلاب مشروطه برخاست-سایت مجاهد]</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش