کاربر:Omid/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
وی در بخشی از مصاحبه میگوید:<blockquote>«... مجاهدین میخواستند به تهران حمله کنند... ما با آنها مبارزه کردیم، پس چه کار بایستی میکردیم؟ در این زمینه ما هیچگونه عذرخواهی نمیشناسیم، یعنی حکومت ما وظیفه دارد که از خودش دفاع کند.»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/160569 اعتراف موسوی به قتل عام وحشیانه زندانیان سیاسی]</ref></blockquote>میرحسین موسوی همچنین در۱۳ مرداد ۱۳۸۹، طی مصاحبهای که با گروهی از روزنامهنگاران درباره کشتارهای دهه ۶۰ انجام شده است، در شرح وقایع تابستان۶۷، ابتدا به درگیریهای مسلحانه ابتدای انقلاب اشاره کرده و میگوید «طبیعی است» که نظام انقلابی با این حرکتها برخورد کند. وی در بخشی از مصاحبه میگوید:<blockquote>«به هر حال باز کردن مسائل دهه ۶۰، هر کدامش تالی فاسد دارد. من همیشه سعی کردم که از کنار این مسائل رد بشوم. من در آن موقع، به عنوان نخستوزیر، موظف بودم که از کلیت نظام دفاع بکنم…»<ref>[https://justice4iran.org/persian/latest-developments/mirhossein/ میرحسین موسوی: اگر ورود به مسائل دهه شصت شروع شود، پایانی نخواهد داشت]</ref></blockquote>عصمت طالبی که همسر و برادرش با وجود اینکه حکم حبس داشتند، در تابستان ۶۷ اعدام شدند، در شهادتی نزد عدالت برای ایران از مراجعه خانوادهها به دفاتر مسئولان وقت جمهوری اسلامی برای متوقف کردن کشتار ۶۷ و اطلاع دفتر نخست وزیر (میرحسین موسوی) از این کشتار گفته است:<blockquote>«وقتی ملاقاتها قطع شد با خانوادهها قرار گذاشتیم، جلوی مجلس سنا رفتیم، دفتر رفسنجانی بود، نامه دادیم، دفتر نخست وزیری رفتیم که موسوی آن موقع نخست وزیر بود. آنجا ما را بیرون کردنداز دفتر… گفتند حق ندارید… ما اینجا اجازه نداریم شما را راه بدهیم که ما پافشاری کردیم با مادرها… مادر ریاحی بود، مادر سرحدی بود،چند نفر دیگر هم بودیم. تقریبا ده نفری میشدیم، مادر خودمم هم بود. تو دفتر نخست وزیری بعد از اصرارهایی که ما کردیم، دوباره گفتند حالا که اینجوری است نامه بدهید. نامه نوشتیم، امضا کردیم، البته بیرون از محوطه… تو خیابان نشستیم و نامه نوشتیم. دادیم دفتر نخست وزیری که ما خانوادههای زندانیان سیاسی هستیم، قطع ملاقات شدیم، یک عده اعدام شدند، یک جوابی از شما میخواهیم. کاری کنید که جلوی اعدامها گرفته شود. میدانستیم دارند اعدام میکنند. ما این نامه را بردیم دفتر نحست وزیری، یک آقایی درآمد و این نامه را دریافت کرد و از ما سوال کرد، ما گفتیم ما خانواده زندانیان سیاسی چپ هستیم، فهمید از نامه فهمید. [آن آقا] گفتش که، دقیقا این جمله را گفت: «با بچههای چپ کاری ندارند، فقط مجاهدها را [اعدام میکنند]…» یعنی خبر داشتند اعدام دارد میشود.»<ref name=":1" /><ref>[https://justice4iran.org/persian/wp-content/uploads/2019/01/Esmat.mp4 شهادت عصمت طالبی از زبان خودش]</ref></blockquote>جفری رابرتسن، حقوقدان کارشناس در پروندههای جنایت علیه بشریت، گزارشی درباره اعدامهای ۶۷، توسط بنیاد برومند در واشنگتن، منتشر شد. رابرتسن گفت:<blockquote>«خیلیها از جمله میرحسین موسوی باید پاسخگو باشند.»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/60558 جفری رابرتسون: موسوی باید درباره اعدامهای دهه ۶۰ پاسخگو باشد]</ref></blockquote> | وی در بخشی از مصاحبه میگوید:<blockquote>«... مجاهدین میخواستند به تهران حمله کنند... ما با آنها مبارزه کردیم، پس چه کار بایستی میکردیم؟ در این زمینه ما هیچگونه عذرخواهی نمیشناسیم، یعنی حکومت ما وظیفه دارد که از خودش دفاع کند.»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/160569 اعتراف موسوی به قتل عام وحشیانه زندانیان سیاسی]</ref></blockquote>میرحسین موسوی همچنین در۱۳ مرداد ۱۳۸۹، طی مصاحبهای که با گروهی از روزنامهنگاران درباره کشتارهای دهه ۶۰ انجام شده است، در شرح وقایع تابستان۶۷، ابتدا به درگیریهای مسلحانه ابتدای انقلاب اشاره کرده و میگوید «طبیعی است» که نظام انقلابی با این حرکتها برخورد کند. وی در بخشی از مصاحبه میگوید:<blockquote>«به هر حال باز کردن مسائل دهه ۶۰، هر کدامش تالی فاسد دارد. من همیشه سعی کردم که از کنار این مسائل رد بشوم. من در آن موقع، به عنوان نخستوزیر، موظف بودم که از کلیت نظام دفاع بکنم…»<ref>[https://justice4iran.org/persian/latest-developments/mirhossein/ میرحسین موسوی: اگر ورود به مسائل دهه شصت شروع شود، پایانی نخواهد داشت]</ref></blockquote>عصمت طالبی که همسر و برادرش با وجود اینکه حکم حبس داشتند، در تابستان ۶۷ اعدام شدند، در شهادتی نزد عدالت برای ایران از مراجعه خانوادهها به دفاتر مسئولان وقت جمهوری اسلامی برای متوقف کردن کشتار ۶۷ و اطلاع دفتر نخست وزیر (میرحسین موسوی) از این کشتار گفته است:<blockquote>«وقتی ملاقاتها قطع شد با خانوادهها قرار گذاشتیم، جلوی مجلس سنا رفتیم، دفتر رفسنجانی بود، نامه دادیم، دفتر نخست وزیری رفتیم که موسوی آن موقع نخست وزیر بود. آنجا ما را بیرون کردنداز دفتر… گفتند حق ندارید… ما اینجا اجازه نداریم شما را راه بدهیم که ما پافشاری کردیم با مادرها… مادر ریاحی بود، مادر سرحدی بود،چند نفر دیگر هم بودیم. تقریبا ده نفری میشدیم، مادر خودمم هم بود. تو دفتر نخست وزیری بعد از اصرارهایی که ما کردیم، دوباره گفتند حالا که اینجوری است نامه بدهید. نامه نوشتیم، امضا کردیم، البته بیرون از محوطه… تو خیابان نشستیم و نامه نوشتیم. دادیم دفتر نخست وزیری که ما خانوادههای زندانیان سیاسی هستیم، قطع ملاقات شدیم، یک عده اعدام شدند، یک جوابی از شما میخواهیم. کاری کنید که جلوی اعدامها گرفته شود. میدانستیم دارند اعدام میکنند. ما این نامه را بردیم دفتر نحست وزیری، یک آقایی درآمد و این نامه را دریافت کرد و از ما سوال کرد، ما گفتیم ما خانواده زندانیان سیاسی چپ هستیم، فهمید از نامه فهمید. [آن آقا] گفتش که، دقیقا این جمله را گفت: «با بچههای چپ کاری ندارند، فقط مجاهدها را [اعدام میکنند]…» یعنی خبر داشتند اعدام دارد میشود.»<ref name=":1" /><ref>[https://justice4iran.org/persian/wp-content/uploads/2019/01/Esmat.mp4 شهادت عصمت طالبی از زبان خودش]</ref></blockquote>جفری رابرتسن، حقوقدان کارشناس در پروندههای جنایت علیه بشریت، گزارشی درباره اعدامهای ۶۷، توسط بنیاد برومند در واشنگتن، منتشر شد. رابرتسن گفت:<blockquote>«خیلیها از جمله میرحسین موسوی باید پاسخگو باشند.»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/60558 جفری رابرتسون: موسوی باید درباره اعدامهای دهه ۶۰ پاسخگو باشد]</ref></blockquote> | ||
== اجباری کردن حجاب در ادارات دولتی | == اجباری کردن حجاب در ادارات دولتی == | ||
میرحسین | در اردیبهشتماه ۱۳۶۴ میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت، بخشنامهای را درباره «حفظ و مراعات حجاب اسلامی» خطاب به کلیه وزارتخانهها، موسسات، سازمانهای دولتی و نهادهای انقلاب اسلامی صادر کرد. این بخشنامه با تاکید بر ضرورت «مراعات دقیق» حجاب اسلامی برای زنان شاغل در دستگاههای اجرایی کشور، از برخورد قاطع با متخلفان خبر میداد.<ref name=":1">[https://justice4iran.org/persian/human-rights-violators-bank/human-rights-violators-database-individuals/mirhossein-mousavi/ پرونده ناقض حقوق بشر: میرحسین موسوی]</ref> | ||
== مصادره اموال مخالفان سیاسی و عقیدتی جمهوری اسلامی == | |||
میرحسین موسوی به عنوان رئیس بنیاد مستضعفان(۱۳۶۸-۱۳۶۰) در مصادره اموال مخالفان سیاسی و عقیدتی جمهوری اسلامی مشارکت موثری داشته است. طبق اسناد موجود، موسوی در مورد صرف اموال مصادره شده، تعیین سیاستها و همچنین عزل و نصب مدیران در بنیاد مستضعفان از اختیارات قابل توجهی برخوردار بوده است. بهطور نمونه قبرستان بهائیان آمل موسوم به گلستان جاوید، در زمان ریاست موسوی بر بنیاد مستصعفان به نفع این بنیادمصادره شد. محسن رفیق دوست که پس از موسوی به ریاست بنیاد مستضعفان منصوب شد در مصاحبهای گفته است که هنگام انتصابش در شهریور ۱۳۶۸، این بنیاد ۸۰۰ شرکت را در اختیار داشته اشت. | |||
بنیاد مستضعفان در اسفند ۱۳۵۷ با فرمان [[روحالله خمینی]]، برای مصادره اموال خاندان شاهنشاهی و مقامات رژیم سابق تاسیس شد. کمی پس از آن، این بنیاد مصادره اموال بهائیان، یهودیان، مخالفان جمهوری اسلامی و هر کسی را که میشد به طریقی به حکومت شاه پیوند داد را نیز آغاز کرد.<ref name=":1" /> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* تظاهرات ۱۳۸۸ | * [[تظاهرات ۱۳۸۸]] | ||
* سید علی خامنه ای | * [[سید علی خامنه ای]] | ||
* قتل عام ۶۷ | * [[قتل عام ۶۷]] | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۲۱ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۲
میرحسین موسوی (زاده ۱۱ اسفند ۱۳۲۰)
زندگینامه
میرحسین موسوی خامنه، ۱۱ اسفند ۱۳۲۰ در شهر خامنه در استان آذربایجان شرقی ایران به دنیا آمد. از دانشگاه ملی فوق لیسانس معماری و شهرسازی گرفت. از سال ۱۳۶۳ تاکنون عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
آغاز فعالیت سیاسی
قبل از انقلاب ضد سلطنتی
او در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه خورشیدی، با گروههای ملی - مذهبی مثل نهضت آزادی و نهضت خداپرستان سوسیالیست نزدیكی داشت و از جمله كسانی بود كه در جلسههای سخنرانی علی شریعتی در حسینیه ارشاد تهران حاضر میشد. میرحسین موسوی، كه در آن دوران با نام هنری حسین رهجو فعالیت میكرد، از جمله افرادی بود كه در تأسیس جنبش مسلمانان مبارز با حبیبالله پیمان همكاری كرد.
با نزدیک شدن به انقلاب ایران و پررنگ شدن نقش رهبری روح الله خمینی در مبارزات ضد حكومت پهلوی، میرحسین موسوی نیز بیشتر به این جریان گرایش پیدا كرد و به ویژه به محمد حسینی بهشتی، از روحانیان بانفوذ نزدیک به روح الله خمینی، نزدیک شد.[۱]
بعد از انقلاب ضد سلطنتی
با تأسیس حزب جمهوری اسلامی توسط محمد حسینی بهشتی در نخستین روزهای بعد از انقلاب ضد سلطنتی ۱۳۵۷، میرحسین موسوی هم به این حزب پیوست و دبیر سیاسی این حزب شد و هم چنين به عضويت شورای انقلاب اسلامی درآمد. او همچنین سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، ارگان حزب نیز بود. در سال ۱۳۶۰ و در كابینه محمدعلی رجایی، موسوی به عنوان وزیر امور خارجه معرفی شد.
بعد از كشته شدن محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیس جمهوری و نخست وزیر وقت در انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰، علی خامنهای، رئیس جمهور ایران شد و ابتدا علیاكبر ولایتی را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی كرد، اما مجلس به ولایتی رأی اعتماد نداد و خامنهای علیرغم اختلافاتی كه در داخل حزب جمهوری اسلامی با میرحسین موسوی داشت، او را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی كرد. موسوی از آن زمان تا سال ۱۳۶۸ برای ۸ سال، نخست وزیر ایران بود. از آنجا كه تقریبا تمام دوران نخست وزیری میرحسین موسوی همزمان با جنگ ایران و عراق بود، عموما از او با عنوان «نخست وزیر جنگ» یاد میشود.[۱]
مسئولیتها در دولت جمهوری اسلامی ایران
میرحسین موسوی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اعضای این دو نهاد حكومتی را علی خامنهای انتخاب میكند. سوابق شغلی و مسئولیتی میرحسین موسوی به شرح زیر است:
- عضو شورای انقلاب اسلامی از ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹
- عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱
- رییس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰
- قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰
- سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰
- وزیر امور خارجه از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۱
- نخست وزیر از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸
- رییس ستاد انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۰
- رییس شورای اقتصاد از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸
- رییس بنیاد مستضعفان از ۱۳ آذر ۱۳۶۰ تا شهریور ۱۳۶۸
- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از بهمن ۱۳۶۶ تا اسفند ۱۳۸۵
- عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی از ۱۳۷۵ تا خرداد ۱۳۹۰
- مشاور سیاسی رییس جمهور از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶
- مشاور عالی رییس جمهور از ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴
- رییس فرهنگستان هنر از سال ۱۳۷۸ تا دی ۱۳۸۸
انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری
میرحسین موسوی پس از بیست سال دوری از صحنه سیاست، روز سهشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۷، با انتشار بیانیهای رسما نامزدی خود برای شرکت در دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در خردادماه ۱۳۸۸ را اعلام کرد.
پس از پایان انتخابات، وزارت كشور اعلام كرد كه محمود احمدینژاد با ۶۴٪ آرا پیروز شده است. مردم از روز پس از انتخابات شروع به اعتراضهای خیابانی كردند كه با سركوب نیروهای انتظامی و یگانهای ضدشورش همراه بود. بسیاری نتیجه انتخابات را تقلب خواندند. میرحسین موسوی، با اشاره به نتیجه انتخابات، مردم را ناظر «شعبدهبازی دست اندركاران انتخابات و صدا و سیما» خواند. پس از اعلام نتایج انتخابات و اعلام پیروزی دوباره محمود احمدینژاد، در تهران و سایر شهرهای ایران، تظاهرات سراسری آغاز گردید. در روز ۲۵ خرداد، تظاهراتی میلیونی از میدان امام حسین تا میدان آزادی در اعتراض به تقلب در انتخابات و اعلام نتایج غلط صورت پذیرفت. تظاهرات ۱۳۸۸ نخست با شعار «رای من کو؟!» در اعتراض به شمارش آرا و نتایج آن بود که در تهران و سایر شهرهای ایران آغاز گردید، اما کمکم با شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور» رنگ و بوی ضدحکومتی گرفت.
تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۸۸
در تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۸۸، تظاهراتی به شکلی گسترده و با حضور میلیونی مردم در شهر تهران و سایر شهرهای ایران صورت گرفت. درگیریهای روز عاشورا، خونینترین مواجهه بین مردم و نیروهای امنیتی حکومت ایران از زمان آغاز اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری خوانده شد.
میرحسین موسوی ۵ روز پس از تظاهرات مردم در روز عاشورا و در پاسخ به تهدیدات طی بیانیهیی اعلام کرد:
«برای مراسم عاشورای حسینی بهرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن بهصورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند».[۲][۳]
۲۲ خرداد ۱۳۸۹
میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک نامه مشترک به استاندار تهران، خواستار صدور اجازه قانونی برای راهپیمایی در اولین سالگرد ۲۲ خرداد شدند. آنها در نامه مشترک خود تاکید کردند که راهپیمایی، یک راهپیمایی آرام خواهد بود.[۴]
روزنامه دیلی تلگراف طی مقالهیی پس گرفتن دعوت به تظاهرات ۲۲ خرداد توسط موسوی و کروبی را خیانت به جنبش نامید و نوشت:
«آنها هیچوقت مانند مردمی که به خیابانها آمدند و خواستار تغییر شدند، خواستار تغییر واقعی نبودند.»
نویسنده روزنامه دیلی تلگراف در بخش دیگری از مقاله خود با اشاره به هزاران دستگیر شده و دهها شهید اعتراضات، افزود:
«به نظر من، موسوی و کروبی هیچوقت مانند مردمی که به خیابانها آمدند و خواستار تغییر بودند، خواستار تغییر واقعی نبودند. میرحسین موسوی ممکن است ادعا کند که یک اصلاح طلب است اما قلبا یک سیاستمدار محافظهکار هوادار انقلاب اسلامی است…»[۵]
ماجرای قتل عام ۶۷
قتل عام سال ۶۷، واقعهای است که طی آن به فرمان روحالله خمینی بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی در زندانهای حکومت ایران از اواخر تیرماه تا اواسط پائیز ۶۷ در تهران و در شهرستانها اعدام شدند. در این زمان میرحسین موسوی نخست وزیر دولت جمهوری اسلامی بوده است.
در ۲۲ آذر۶۷، میرحسین موسوی در مصاحبه با شبکه او آر اف اتریش از کشتار۶۷ دفاع میکند و این واقعیت که اکثر قربانیان زندانیانی بودند که سالها قبل از حمله مجاهدین، فقط به دلیل اعتقادات سیاسی و فعالیتهای صلح آمیزی مثل پخش نشریه و شرکت در تظاهرات دستگیر شده بودند را انکار میکند.[۶]
وی در بخشی از مصاحبه میگوید:
«... مجاهدین میخواستند به تهران حمله کنند... ما با آنها مبارزه کردیم، پس چه کار بایستی میکردیم؟ در این زمینه ما هیچگونه عذرخواهی نمیشناسیم، یعنی حکومت ما وظیفه دارد که از خودش دفاع کند.»[۷]
میرحسین موسوی همچنین در۱۳ مرداد ۱۳۸۹، طی مصاحبهای که با گروهی از روزنامهنگاران درباره کشتارهای دهه ۶۰ انجام شده است، در شرح وقایع تابستان۶۷، ابتدا به درگیریهای مسلحانه ابتدای انقلاب اشاره کرده و میگوید «طبیعی است» که نظام انقلابی با این حرکتها برخورد کند. وی در بخشی از مصاحبه میگوید:
«به هر حال باز کردن مسائل دهه ۶۰، هر کدامش تالی فاسد دارد. من همیشه سعی کردم که از کنار این مسائل رد بشوم. من در آن موقع، به عنوان نخستوزیر، موظف بودم که از کلیت نظام دفاع بکنم…»[۸]
عصمت طالبی که همسر و برادرش با وجود اینکه حکم حبس داشتند، در تابستان ۶۷ اعدام شدند، در شهادتی نزد عدالت برای ایران از مراجعه خانوادهها به دفاتر مسئولان وقت جمهوری اسلامی برای متوقف کردن کشتار ۶۷ و اطلاع دفتر نخست وزیر (میرحسین موسوی) از این کشتار گفته است:
«وقتی ملاقاتها قطع شد با خانوادهها قرار گذاشتیم، جلوی مجلس سنا رفتیم، دفتر رفسنجانی بود، نامه دادیم، دفتر نخست وزیری رفتیم که موسوی آن موقع نخست وزیر بود. آنجا ما را بیرون کردنداز دفتر… گفتند حق ندارید… ما اینجا اجازه نداریم شما را راه بدهیم که ما پافشاری کردیم با مادرها… مادر ریاحی بود، مادر سرحدی بود،چند نفر دیگر هم بودیم. تقریبا ده نفری میشدیم، مادر خودمم هم بود. تو دفتر نخست وزیری بعد از اصرارهایی که ما کردیم، دوباره گفتند حالا که اینجوری است نامه بدهید. نامه نوشتیم، امضا کردیم، البته بیرون از محوطه… تو خیابان نشستیم و نامه نوشتیم. دادیم دفتر نخست وزیری که ما خانوادههای زندانیان سیاسی هستیم، قطع ملاقات شدیم، یک عده اعدام شدند، یک جوابی از شما میخواهیم. کاری کنید که جلوی اعدامها گرفته شود. میدانستیم دارند اعدام میکنند. ما این نامه را بردیم دفتر نحست وزیری، یک آقایی درآمد و این نامه را دریافت کرد و از ما سوال کرد، ما گفتیم ما خانواده زندانیان سیاسی چپ هستیم، فهمید از نامه فهمید. [آن آقا] گفتش که، دقیقا این جمله را گفت: «با بچههای چپ کاری ندارند، فقط مجاهدها را [اعدام میکنند]…» یعنی خبر داشتند اعدام دارد میشود.»[۹][۱۰]
جفری رابرتسن، حقوقدان کارشناس در پروندههای جنایت علیه بشریت، گزارشی درباره اعدامهای ۶۷، توسط بنیاد برومند در واشنگتن، منتشر شد. رابرتسن گفت:
«خیلیها از جمله میرحسین موسوی باید پاسخگو باشند.»[۱۱]
اجباری کردن حجاب در ادارات دولتی
در اردیبهشتماه ۱۳۶۴ میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت، بخشنامهای را درباره «حفظ و مراعات حجاب اسلامی» خطاب به کلیه وزارتخانهها، موسسات، سازمانهای دولتی و نهادهای انقلاب اسلامی صادر کرد. این بخشنامه با تاکید بر ضرورت «مراعات دقیق» حجاب اسلامی برای زنان شاغل در دستگاههای اجرایی کشور، از برخورد قاطع با متخلفان خبر میداد.[۹]
مصادره اموال مخالفان سیاسی و عقیدتی جمهوری اسلامی
میرحسین موسوی به عنوان رئیس بنیاد مستضعفان(۱۳۶۸-۱۳۶۰) در مصادره اموال مخالفان سیاسی و عقیدتی جمهوری اسلامی مشارکت موثری داشته است. طبق اسناد موجود، موسوی در مورد صرف اموال مصادره شده، تعیین سیاستها و همچنین عزل و نصب مدیران در بنیاد مستضعفان از اختیارات قابل توجهی برخوردار بوده است. بهطور نمونه قبرستان بهائیان آمل موسوم به گلستان جاوید، در زمان ریاست موسوی بر بنیاد مستصعفان به نفع این بنیادمصادره شد. محسن رفیق دوست که پس از موسوی به ریاست بنیاد مستضعفان منصوب شد در مصاحبهای گفته است که هنگام انتصابش در شهریور ۱۳۶۸، این بنیاد ۸۰۰ شرکت را در اختیار داشته اشت.
بنیاد مستضعفان در اسفند ۱۳۵۷ با فرمان روحالله خمینی، برای مصادره اموال خاندان شاهنشاهی و مقامات رژیم سابق تاسیس شد. کمی پس از آن، این بنیاد مصادره اموال بهائیان، یهودیان، مخالفان جمهوری اسلامی و هر کسی را که میشد به طریقی به حکومت شاه پیوند داد را نیز آغاز کرد.[۹]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ زندگینامه نامزدها؛ میرحسین موسوی
- ↑ بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی درباره وقایع عاشورا
- ↑ میرحسین موسوی در پاسخ به تهدیدات باند غالب، اعلام کرد خواستار خیزش مردم در روز عاشورا نشده است
- ↑ درخواست موسوی و کروبی برای راهپیمایی در ۲۲ خرداد
- ↑ عقبنشینی موسوی و کروبی از تظاهرات، خیانت به جنبش است
- ↑ توییت عفو بینالملل
- ↑ اعتراف موسوی به قتل عام وحشیانه زندانیان سیاسی
- ↑ میرحسین موسوی: اگر ورود به مسائل دهه شصت شروع شود، پایانی نخواهد داشت
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ پرونده ناقض حقوق بشر: میرحسین موسوی
- ↑ شهادت عصمت طالبی از زبان خودش
- ↑ جفری رابرتسون: موسوی باید درباره اعدامهای دهه ۶۰ پاسخگو باشد