کاربر:Omid/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:کودکی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=کودکی فریدون مشیری|بندانگشتی|245x245px|کودکی فریدون مشیری]] | [[پرونده:کودکی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=کودکی فریدون مشیری|بندانگشتی|245x245px|کودکی فریدون مشیری]] | ||
'''فریدون مشیری''' (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ - | '''فریدون مشیری''' (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ - درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹) شاعر معاصر ایرانی بود. معروفترین اثر وی شعر «کوچه» است. فریدون مشیری ۳۳ سال در پست و مطبوعات به کار خبرنگاری و روزنامهنگاری پرداخت. وی علاقهی زیادی به موسیقی داشت. فریدون مشیری در ۷۴ سالگی و به دلیل سرطان درگذشت. | ||
== زندگینامه فریدون مشیری == | == زندگینامه فریدون مشیری == | ||
=== تولد === | === تولد === | ||
فریدون مشیری در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ در تهران و در خیابان عینالدوله (خیابان ایران) متولد شد. جد پدری فریدون از سرداران نادرشاه افشار بود و به خاطر یک ماموریت اداری به شهر همدان مهاجرت کرده بود. به همین دلیل | فریدون مشیری در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ در تهران و در خیابان عینالدوله (خیابان ایران) متولد شد. جد پدری فریدون از سرداران نادرشاه افشار بود و به خاطر یک ماموریت اداری به شهر همدان مهاجرت کرده بود. به همین دلیل پدرش، ابراهیم مشیری افشار در سال ۱۲۷۵ در همدان به دنیا آمد اما در دوران جوانی به تهران بازگشت و در سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول به کار شد. مادر فریدون مشیری، اعظمالسلطنه نام داشت که به وی لقب خورشید داده بودند. وی به شعر و ادبیات علاقه بسیار داشته و حتی گاهی شعر میسروده است. | ||
=== کودکی و نوجوانی === | === کودکی و نوجوانی فریدون مشیری === | ||
فریدون در سال ۱۳۱۱ تحصیل را در دبستان ادیب، پشت مسجد سپهسالار آغاز کرد و سال اول و دوم دبستان را در آنجا گذراند. وی در دبستان با [[سیاوش کسرایی]] همکلاس بود. در سال ۱۳۱۳، به دلیل ماموریت کاری | فریدون مشیری در سال ۱۳۱۱ تحصیل را در دبستان ادیب، پشت مسجد سپهسالار آغاز کرد و سال اول و دوم دبستان را در آنجا گذراند. وی در دبستان با [[سیاوش کسرایی]] همکلاس بود. در سال ۱۳۱۳، به دلیل ماموریت کاری پدر، خانواده مشیری به مشهد رفتند و فریدون مشیری تحصیل را در دبستان همت ادامه داد. فریدون در سال ۱۳۱۹، وارد دبیرستان شاهرضا در مشهد شد. در سال ۱۳۲۰ به دلیل حمله متفقین و آشفتگی اوضاع، دوره اول دبیرستان را ناتمام گذاشته و به تهران بازگشت و در دبیرستان ادیب ادامه داد. وی دوم و سوم دبیرستان را در دبیرستان دارالفنون گذراند. | ||
فریدون مینویسد: | فریدون مشیری مینویسد: | ||
[[پرونده:جوانی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=جوانی فریدون مشیری|بندانگشتی|300x300px|جوانی فریدون مشیری]] | [[پرونده:جوانی فریدون مشیری.jpg|جایگزین=جوانی فریدون مشیری|بندانگشتی|300x300px|جوانی فریدون مشیری]] | ||
<blockquote>«در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با این که در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم | <blockquote>«در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با این که در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم با عنوان عمر ویران.»</blockquote> | ||
=== جوانی و سوابق کاری فریدون مشیری === | === جوانی و سوابق کاری فریدون مشیری === | ||
فریدون مشیری در سن ۱۸ سالگی | فریدون مشیری در سن ۱۸ سالگی هم زمان با تحصیل، در اداره پست و تلگراف آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۲۳، شعر فردای ما از فریدون مشیری در روزنامه ایران چاپ شد. یک سال بعد، در ۲۸ خرداد ۱۳۲۴ مادر وی که تنها ۳۹ سال داشت، فوت کرد. فریدون مشیری سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست مشغول تحصیل گردید. هم کار کرد و هم به تحصیل ادامه داد. در روزنامهها و مجلات نیز کارهای خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. بعد از مدتی، کارهای اداری و مطبوعاتی وی، در ادامه تحصیلش مشکل ایجاد کرد. فریدون مشیری به کار در مطبوعات ادامه داد. در سال ۱۳۲۸ کار مطبوعاتی را در روزنامه «شاهد» جبهه ملی، در مجلس شورای ملی به عنوان خبرنگار آغاز کرد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. این صفحات که بعدها به نام «هفت تار چنگ» نامیده شد، به تمام زمینههای ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. فریدون مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله «سپید و سیاه» و «زن روز» را بر عهده داشت. فریدون مشیری طی همان سال ها همکاری خود را با مجلهی سخن به سردبیری دکتر پرویز ناتل خانلری آغاز کرد. فریدون مشیری در سال ۱۳۵۰ مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات شد و در فروردین سال ۱۳۵۷ از خدمت دولتی بازنشسته شد. | ||
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا سفر کرد و در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه های برکلی و نیوجرسی مراسم شعرخوانی برگزار کرد. همچنین در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد. وی درآمد آخرین شب شعرش در آمریکا را که حدود ۱۲ هزار دلار بود، به سازمان کمک به معلولین کهریزک اختصاص داد. | فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا سفر کرد و در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه های برکلی و نیوجرسی مراسم شعرخوانی برگزار کرد. همچنین در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد. وی درآمد آخرین شب شعرش در آمریکا را که حدود ۱۲ هزار دلار بود، به سازمان کمک به معلولین کهریزک اختصاص داد. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود. | در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود. | ||
درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کمکم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد | درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کمکم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:<blockquote>«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آنها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.»</blockquote>فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا پنج سال هیچ اثری چاپ نكند. | ||
قسمتی از شعر گناه دریا:<blockquote>«چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم</blockquote><blockquote>اهل زمانه را به تماشا نشسته ایم</blockquote><blockquote>بر این سرای ماتم و در این دیار رنج</blockquote><blockquote>بیخود امید بسته و بیجا نشسته ایم</blockquote><blockquote>ما را غم خزان و نشاط بهار نیست</blockquote><blockquote>آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم»</blockquote>سرانجام در سال ۱۳۴۰، فریدون مشیری سومین دفتر شعر خود را با نام «ابر» به چاپ رساند. به دلیل شهرت شعر «کوچه» که اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر منتشر شده بود، این مجموعه تحت عنوان «ابر و کوچه» تغییر نام پیدا کرد. قسمتی از شعر کوچه در ذیل آمده است: | قسمتی از شعر گناه دریا:<blockquote>«چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم</blockquote><blockquote>اهل زمانه را به تماشا نشسته ایم</blockquote><blockquote>بر این سرای ماتم و در این دیار رنج</blockquote><blockquote>بیخود امید بسته و بیجا نشسته ایم</blockquote><blockquote>ما را غم خزان و نشاط بهار نیست</blockquote><blockquote>آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم»</blockquote>سرانجام در سال ۱۳۴۰، فریدون مشیری سومین دفتر شعر خود را با نام «ابر» به چاپ رساند. به دلیل شهرت شعر «کوچه» که اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر منتشر شده بود، این مجموعه تحت عنوان «ابر و کوچه» تغییر نام پیدا کرد. قسمتی از شعر کوچه در ذیل آمده است: | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
== آشنایی فریدون مشیری با موسیقی == | == آشنایی فریدون مشیری با موسیقی == | ||
فضل الله بایگان دایی فریدون بازیگر تئاتر بود و منزلش در خیابان لالهزار قرار داشت. درآن سالهایی که فریدون مشیری از مشهد به تهران | فضل الله بایگان دایی فریدون مشیری، بازیگر تئاتر بود و منزلش در خیابان لالهزار قرار داشت. درآن سالهایی که فریدون مشیری از مشهد به تهران آمد، هر شب موسیقی گوش میکردند. مهرتاش، موسس جامعه باربد و ابوالحسن صبا از دوستان فضل الله بایگان بودند و شبها سه تار یا ویولن مینواختند و فریدون که در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشت به این موسیقی گوش میداد. فریدون مشیری در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به عضویت موسیقی و شعر رادیو درآمد و در کنار [[سیمین بهبهانی]]، [[هوشنگ ابتهاج]] و عماد خراسانی در پیوند شعر و موسیقی و برنامهی «گلهای تازه» در آن سالها نقش داشت. | ||
فریدون مشیری با محمدرضا شجریان کارهای مشترکی انجام دادهاند که «فریاد» یکی از این کارهاست. در مجموع بیش از ۲۷ ترانه بر روی اشعار فریدون مشیری ساخته یا اجرا شده است. | فریدون مشیری با محمدرضا شجریان کارهای مشترکی انجام دادهاند که «فریاد» یکی از این کارهاست. در مجموع بیش از ۲۷ ترانه بر روی اشعار فریدون مشیری ساخته یا اجرا شده است. | ||
علاقهی مشیری به موسیقی به اندازهای بوده که هر بار صدای نواختن سازی را میشنید، مایه آن را میگفت، و مایه شناسی آن را به خوبی میدانست. | علاقهی فریدون مشیری به موسیقی به اندازهای بوده که هر بار صدای نواختن سازی را میشنید، مایه آن را میگفت، و مایه شناسی آن را به خوبی میدانست. | ||
== سبک شعری فریدون | == سبک شعری فریدون مشیری == | ||
فریدون مشیری در دوران دبیرستان و | فریدون مشیری در دوران دبیرستان و دانشگاه، دفتری از غزل و مثنوی ترتیب داد. سپس با قالبهای شعر نو آشنا گردید. وی شکستن قالب های عروضی، و کوتاه و بلند شدن مصرعها و استفادهی بجا و منطقی قافیه را پذیرفت و از لحاظ محتوا و مفهوم هم با نگاهی تازه و نو به طبیعت، اشیا، اشخاص و آمیختن آنها با احساس و نازک اندیشیهای خاص خود، به شعرش چهرهای کاملا مشخص داد. | ||
به عبارتی شعر مشیری شعری نجیب، آرام، انسانی و عاشقانه است. رمانتسیمی نرم با لایهیی از واقعگرایی از ویژگی شعر اوست. شعر مشیری شعریست که زبان سادهای دارد که برای همگان قابل درک است. فریدون مشیری درباره شعرش میگوید: «من با زبان شما حرف میزنم.» | به عبارتی شعر مشیری شعری نجیب، آرام، انسانی و عاشقانه است. رمانتسیمی نرم با لایهیی از واقعگرایی از ویژگی شعر اوست. شعر مشیری شعریست که زبان سادهای دارد که برای همگان قابل درک است. فریدون مشیری درباره شعرش میگوید: «من با زبان شما حرف میزنم.» | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد. اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران بود. وی پس از ازدواج، ادامه تحصیل نداد و به کار مشغول شد. فرزندان فریدون مشیری و اقبال اخوان، بهار (زاده ۱۳۳۴) و بابک (زاده ۱۳۳۸) میباشند. بهار در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بابک در رشته معماری دانشکده معماری در دانشگاه ملی ایران تحصیل کردهاند. | فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد. اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران بود. وی پس از ازدواج، ادامه تحصیل نداد و به کار مشغول شد. فرزندان فریدون مشیری و اقبال اخوان، بهار (زاده ۱۳۳۴) و بابک (زاده ۱۳۳۸) میباشند. بهار در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بابک در رشته معماری دانشکده معماری در دانشگاه ملی ایران تحصیل کردهاند. | ||
== | == درگذشت == | ||
فریدون مشیری در سن ۷۴ سالگی و در بامداد جمعه ۳ آبان ۱۳۷۹، در حالی که سالها از بیماری سرطان رنج میبرد، در تهران درگذشت. مزار وی در بهشت زهرا، قطعهی ۸۸ هنرمندان، ردیف ۱۶۴ و شماره ۱۰ قرار دارد. | فریدون مشیری در سن ۷۴ سالگی و در بامداد جمعه ۳ آبان ۱۳۷۹، در حالی که سالها از بیماری سرطان رنج میبرد، در تهران درگذشت. مزار وی در بهشت زهرا، قطعهی ۸۸ هنرمندان، ردیف ۱۶۴ و شماره ۱۰ قرار دارد. | ||
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۶
فریدون مشیری | |
---|---|
عکسی از فریدون مشیری | |
زمینهٔ کاری | شعر فارسی |
زادروز | ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ تهران |
پدر و مادر | ابراهیم مشیری افشار - اعظمالسلطنه |
مرگ | ۳ آبان ۱۳۷۹ (۷۴ سال) تهران |
ملیت | ایرانی |
محل زندگی | تهران، مشهد |
جایگاه خاکسپاری | قطعه هنرمندان بهشت زهرا |
پیشه | شاعر، روزنامهنگار |
همسر(ها) | اقبال اخوان (۱۳۷۹–۱۳۳۳) |
فرزندان | بهار، بابک |
امضا |
فریدون مشیری (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ - درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹) شاعر معاصر ایرانی بود. معروفترین اثر وی شعر «کوچه» است. فریدون مشیری ۳۳ سال در پست و مطبوعات به کار خبرنگاری و روزنامهنگاری پرداخت. وی علاقهی زیادی به موسیقی داشت. فریدون مشیری در ۷۴ سالگی و به دلیل سرطان درگذشت.
زندگینامه فریدون مشیری
تولد
فریدون مشیری در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ در تهران و در خیابان عینالدوله (خیابان ایران) متولد شد. جد پدری فریدون از سرداران نادرشاه افشار بود و به خاطر یک ماموریت اداری به شهر همدان مهاجرت کرده بود. به همین دلیل پدرش، ابراهیم مشیری افشار در سال ۱۲۷۵ در همدان به دنیا آمد اما در دوران جوانی به تهران بازگشت و در سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول به کار شد. مادر فریدون مشیری، اعظمالسلطنه نام داشت که به وی لقب خورشید داده بودند. وی به شعر و ادبیات علاقه بسیار داشته و حتی گاهی شعر میسروده است.
کودکی و نوجوانی فریدون مشیری
فریدون مشیری در سال ۱۳۱۱ تحصیل را در دبستان ادیب، پشت مسجد سپهسالار آغاز کرد و سال اول و دوم دبستان را در آنجا گذراند. وی در دبستان با سیاوش کسرایی همکلاس بود. در سال ۱۳۱۳، به دلیل ماموریت کاری پدر، خانواده مشیری به مشهد رفتند و فریدون مشیری تحصیل را در دبستان همت ادامه داد. فریدون در سال ۱۳۱۹، وارد دبیرستان شاهرضا در مشهد شد. در سال ۱۳۲۰ به دلیل حمله متفقین و آشفتگی اوضاع، دوره اول دبیرستان را ناتمام گذاشته و به تهران بازگشت و در دبیرستان ادیب ادامه داد. وی دوم و سوم دبیرستان را در دبیرستان دارالفنون گذراند.
فریدون مشیری مینویسد:
«در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با این که در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت. در همین زمینه شعری هم دارم با عنوان عمر ویران.»
جوانی و سوابق کاری فریدون مشیری
فریدون مشیری در سن ۱۸ سالگی هم زمان با تحصیل، در اداره پست و تلگراف آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۲۳، شعر فردای ما از فریدون مشیری در روزنامه ایران چاپ شد. یک سال بعد، در ۲۸ خرداد ۱۳۲۴ مادر وی که تنها ۳۹ سال داشت، فوت کرد. فریدون مشیری سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست مشغول تحصیل گردید. هم کار کرد و هم به تحصیل ادامه داد. در روزنامهها و مجلات نیز کارهای خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. بعد از مدتی، کارهای اداری و مطبوعاتی وی، در ادامه تحصیلش مشکل ایجاد کرد. فریدون مشیری به کار در مطبوعات ادامه داد. در سال ۱۳۲۸ کار مطبوعاتی را در روزنامه «شاهد» جبهه ملی، در مجلس شورای ملی به عنوان خبرنگار آغاز کرد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. این صفحات که بعدها به نام «هفت تار چنگ» نامیده شد، به تمام زمینههای ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. فریدون مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله «سپید و سیاه» و «زن روز» را بر عهده داشت. فریدون مشیری طی همان سال ها همکاری خود را با مجلهی سخن به سردبیری دکتر پرویز ناتل خانلری آغاز کرد. فریدون مشیری در سال ۱۳۵۰ مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات شد و در فروردین سال ۱۳۵۷ از خدمت دولتی بازنشسته شد.
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا سفر کرد و در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه های برکلی و نیوجرسی مراسم شعرخوانی برگزار کرد. همچنین در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد. وی درآمد آخرین شب شعرش در آمریکا را که حدود ۱۲ هزار دلار بود، به سازمان کمک به معلولین کهریزک اختصاص داد.
آغاز فعالیت ادبی
فریدون مشیری حدودا از ۱۵ سالگی سرودن شعر را آغاز کرد. اولین شعری که مشیری سروده است تحت تاثیر شاهنامهخوانی پدر و انگیزهاش واقعه شهریور ۱۳۲۰ بود:
چرا كشور ما شده زيردست | چرا رشته ملک از هم گسست | |
چرا هر كه آيد ز بيگانگان | پی قتل ايران ببندد ميان | |
چرا جان ايرانيان شد عزيز | چرا بر ندارد كسي تيغ تيز | |
برانيد دشمن ز ايران زمين | كه دنيا بود حلقه، ايران نگين | |
چو از خاتمی اين نگين كم شود | همه ديدهها پر ز شبنم شود |
در آن زمان قالب اشعار فریدون مشیری غزل بود. غزلهایی عاشقانه و به قول خودش از آن اشعار، دیوانكی درست كرده بود.
درسال ۱۳۲۳ و بعد از چاپ شعر فردای ما در روزنامه ایران کمکم با شعرایی چون محمد حسین شهریار، نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج آشنا شد. نخستین دفتر شعری فریدون مشیری «تشنه طوفان» نام داشت که در ۲۸ سالگی سرود و محمدحسین شهریار و علی دشتی بر آن مقدمه نوشتند. نیمی از آن اشعار کلاسیک و نیم دیگر شعر نو بود. وی دربارهی این مجموعه می گوید:
«چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آنها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.»
فریدون مشیری در ۱۳۳۵ دومین دفتر شعرش را با عنوان «گناه دریا» منتشر كرد، اما «عبدالحمید آیتی» نویسنده و نظریه پرداز، انتقاد تندی از اشعار و سبك شعری او كرد كه موجب شد مشیری تا پنج سال هیچ اثری چاپ نكند. قسمتی از شعر گناه دریا:
«چون بوم بر خرابه دنیا نشسته ایم
اهل زمانه را به تماشا نشسته ایم
بر این سرای ماتم و در این دیار رنج
بیخود امید بسته و بیجا نشسته ایم
ما را غم خزان و نشاط بهار نیست
آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم»
سرانجام در سال ۱۳۴۰، فریدون مشیری سومین دفتر شعر خود را با نام «ابر» به چاپ رساند. به دلیل شهرت شعر «کوچه» که اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر منتشر شده بود، این مجموعه تحت عنوان «ابر و کوچه» تغییر نام پیدا کرد. قسمتی از شعر کوچه در ذیل آمده است:
«بی تو، مهتابشبی، باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه كه بودم»
فریدون مشیری به عرفان و تصوف ایرانی نیز علاقه داشت، به همین دلیل مجموعهای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخ ابوسعید ابوالخیر و با مقدمهای به قلم دکتر جواد نوربخش را با عنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن»، در اوایل دهه ۱۳۴۰، منتشر کرد.
در سال ۱۳۴۷ دفتر «بهار را باور کن» را منتشر کرد، سپس کتابهای «مروارید مهر» در ۱۳۵۵ و «از خاموشی» را در سال ۱۳۵۷ به چاپ رساند.
آشنایی فریدون مشیری با موسیقی
فضل الله بایگان دایی فریدون مشیری، بازیگر تئاتر بود و منزلش در خیابان لالهزار قرار داشت. درآن سالهایی که فریدون مشیری از مشهد به تهران آمد، هر شب موسیقی گوش میکردند. مهرتاش، موسس جامعه باربد و ابوالحسن صبا از دوستان فضل الله بایگان بودند و شبها سه تار یا ویولن مینواختند و فریدون که در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشت به این موسیقی گوش میداد. فریدون مشیری در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به عضویت موسیقی و شعر رادیو درآمد و در کنار سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج و عماد خراسانی در پیوند شعر و موسیقی و برنامهی «گلهای تازه» در آن سالها نقش داشت.
فریدون مشیری با محمدرضا شجریان کارهای مشترکی انجام دادهاند که «فریاد» یکی از این کارهاست. در مجموع بیش از ۲۷ ترانه بر روی اشعار فریدون مشیری ساخته یا اجرا شده است.
علاقهی فریدون مشیری به موسیقی به اندازهای بوده که هر بار صدای نواختن سازی را میشنید، مایه آن را میگفت، و مایه شناسی آن را به خوبی میدانست.
سبک شعری فریدون مشیری
فریدون مشیری در دوران دبیرستان و دانشگاه، دفتری از غزل و مثنوی ترتیب داد. سپس با قالبهای شعر نو آشنا گردید. وی شکستن قالب های عروضی، و کوتاه و بلند شدن مصرعها و استفادهی بجا و منطقی قافیه را پذیرفت و از لحاظ محتوا و مفهوم هم با نگاهی تازه و نو به طبیعت، اشیا، اشخاص و آمیختن آنها با احساس و نازک اندیشیهای خاص خود، به شعرش چهرهای کاملا مشخص داد.
به عبارتی شعر مشیری شعری نجیب، آرام، انسانی و عاشقانه است. رمانتسیمی نرم با لایهیی از واقعگرایی از ویژگی شعر اوست. شعر مشیری شعریست که زبان سادهای دارد که برای همگان قابل درک است. فریدون مشیری درباره شعرش میگوید: «من با زبان شما حرف میزنم.»
نادر نادرپور درباره شعر مشیری میگوید:
«او نوازندهای است كه روی یك سیم مینوازد، ولی ماهرانه مینوازد!»
عبدالحسین زرینكوب نیز گفته است:[۱]
«بی آن كه بازاری باشد، ساده است و قابل فهم برای همگان... با چنین زبان ساده، روشن و درخشانی است که فریدون واژه به واژه با ما حرف می زند، حرفهایی که مال خود اوست، نه ابهام گرایی رندانه. شعر او سخن شاعری است که دوست ندارد در پناه جبههی خاص، مکتب خاص و دیدگاه خاص، خود را از اهل عصر جدا سازد. او بی ریا عشق را میستاید، انسان را میستاید و ایران را که جان او به فرهنگ آن بسته است دوست دارد.»
ازدواج
فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد. اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران بود. وی پس از ازدواج، ادامه تحصیل نداد و به کار مشغول شد. فرزندان فریدون مشیری و اقبال اخوان، بهار (زاده ۱۳۳۴) و بابک (زاده ۱۳۳۸) میباشند. بهار در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بابک در رشته معماری دانشکده معماری در دانشگاه ملی ایران تحصیل کردهاند.
درگذشت
فریدون مشیری در سن ۷۴ سالگی و در بامداد جمعه ۳ آبان ۱۳۷۹، در حالی که سالها از بیماری سرطان رنج میبرد، در تهران درگذشت. مزار وی در بهشت زهرا، قطعهی ۸۸ هنرمندان، ردیف ۱۶۴ و شماره ۱۰ قرار دارد.
آثار فریدون مشیری
دفاتر شعر فریدون مشیری عبارتند از:
- تشنه طوفان
- گناه دریا
- نایافته
- ابر و کوچه
- بهار را باور کن
- پرواز با خورشید
- از خاموشی
- برگزیده شعرها
- گزینه اشعار
- مروارید مهر
- آه باران
- سه دفتر
- از دیار آشتی
- با پنج سخنسرا
- لحظهها و احساس
- آواز آن پرنده غمگین
- تا صبح تابناک اهورایی
- نوایی هماهنگ باران
- از دریچه ماه
قطعات موسیقی
قطعات موسیقی که بر روی اشعار فریدون مشیری ساخته شدهاست:
- گرگ - روزبه [۲]
- با تمام اشک هایم - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- ساقی - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- عشق - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- همواره تویی - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- خاک پدران - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- کوچه - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- معراج - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- سفره سین - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- نمی خواهم بمیرم - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- زهر شیرین - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- زمزمه ای در بهار - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- دریای نگاه - شهریار رومی(آلبوم زمزمه ای در بهار)
- سرود بهار (بوی باران)-فرهاد فخرالدینی/ فریدون فرهی - (گروه کر)
- بهارم دخترم-فرهاد فخرالدینی / مرضیه
- آخرین جرعه این جام-فرهاد فخرالدینی / مرضیه / علیرضا قربانی
- اشتیاق-فرهاد فخرالدینی / سیما بینا / علیرضا قربانی
- نیایش-فرهاد فخرالدینی / محمد رضا شجریان
- می ناب-روحالله خالقی / کاوه دیلمی
- دل تنگ-فؤاد حجازی / محمد اصفهانی
- آلبوم لبریز-بابک مشیری
- کهکشان عشق-محمد سریر/ محمد نوری
- به تو میاندیشم- نصرالله معین
- خوش بحال غنچههای نیمه باز-داریوش/فرید شبخیز / بیژن خاوری
- کوچه (بی تو مهتاب)-خواننده و آهنگساز : حسین دهقان - نوازندگان : حسین دهقان و امیر حسین محمودی / سبک: پاپ
- بهترین بهترین من/آزاده عظیمی/ گروه کر صمات
- شبها که میسوخت/سهیل نفیسی
- دام (نام ترانه: پرواز)/لوگا رامین ترکیان/مامک خادم/خسرو انصاری/گروه حقیقت انتخاب Axiom of Choice
- با برگ (نام ترانه: حریق خزان) -مهیار علیزاده / علیرضا قربانی
- تو نیستی که ببینی - حامد نیکپی
- ستوه - پرناز پرتوی
- گلچهره مپرس - محمدرضا شجریان
- سرود زندگانی - داریوش / صادق نوجوکی
- به یاران ندا میرسد - آلبوم: شیدایی / آهنگ: تصنیف یاران / خواننده: صدیق تعریف
- شراب چشمان/خواننده:محسن نامجو/آهنگساز:احسان مطوری/آلبوم:سودای من
- بُهت - خواننده و آهنگساز / احسان دستجردی / سبک:پاپ راک
- تصنیف تو کیستی/ خواننده: همایون شجریان/ آلبوم: با سهتارهها