۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۴۷: | خط ۳۴۷: | ||
== نقش مجاهدین در پایان دادن به جنگ ایران و عراق == | == نقش مجاهدین در پایان دادن به جنگ ایران و عراق == | ||
شورای ملی مقاومت ایران در سال ۱۳۶۱ یک طرح صلح با عراق به امضا رسانید، این موضوع اثبات میکرد که طرف عراقی دنبال صلح و پایان دادن به جنگ است، اگر ارادهای برای صلح با عراق باشد این موضوع در دسترس است، در سایهی این توافق صلح در سال ۱۳۶۵ مجاهدین رسماً مقر خودشان را به عراق منتقل کردند، یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۶ [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تشکیل دادند، [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بیش از یک صد رشته عملیات نظامی علیه ماشین جنگی خمینی انجام داد، که مهمترین آنها، [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ|چلچراغ]] و [[عملیات فروغ جاویدان|فروغ جاویدان]] بود. | شورای ملی مقاومت ایران در سال ۱۳۶۱ یک طرح صلح با عراق به امضا رسانید، این موضوع اثبات میکرد که طرف عراقی دنبال صلح و پایان دادن به جنگ است، اگر ارادهای برای صلح با عراق باشد این موضوع در دسترس است، در سایهی این توافق صلح در سال ۱۳۶۵ مجاهدین رسماً مقر خودشان را به عراق منتقل کردند، یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۶ [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تشکیل دادند، [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بیش از یک صد رشته عملیات نظامی علیه ماشین جنگی خمینی انجام داد، که مهمترین آنها، [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ|چلچراغ]] و [[عملیات فروغ جاویدان|فروغ جاویدان]] بود. | ||
خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی نامیده بود، اما یک سال بعد با چشمانی اشکبار این قطعنامه را پذیرفت، تنها تغییر در این یک سال حضور پدیدهای به نام ارتش آزادیبخش بود. | |||
دکتر منوچهر هزارخانی عضو شورای ملی مقاومت در این باره میگوید:<blockquote>«ضربات نظامی ارتش عراق بر نیروهای رژیم، هر اندازه سخت و جانفرسا، هرگز نمیتوانست خطر سرنگونی را برای رژیم درپی داشته باشد، زیرا نه عراق قصد سرنگونی خمینی را داشت و نه قدرتهای جهانی حاضر بودند ناظر بی تفاوت سرنگونی دولتی به دست دولت دیگر باشند. عراق بارها و به تأکید اعلام کرده بود که هدفش از واردآوردن فشارهای نظامی، واداشتن رژیم خمینی به پذیرش صلح است. </blockquote><blockquote> قدرتهای جهانی ، به ویژه آمریکا و متحدانش ، نیز، با اصرار و تأکید تمام، بارها اخطار کرده بودند که نخواهند گذاشت این جنگ برنده و بازندهیی داشته باشد. بنابراین، خیال رژیم از این بابت آسوده بود. اما همین شکستهای نظامی در جبهة جنگ خارجی میتوانست شیرازهی رژیمی را که در مسائل داخلی نیز از هرسو با بحران و تنگنا رو به رو بود، بگسلد و سرنگونی رژیم را به دست یک نیروی داخلی تسریع کند. </blockquote><blockquote> تنها عامل داخلی که میتوانست این سرنگونی را تحقق بخشد ارتش آزادیبخش ملی بود که در آخرین عملیاتش، در مهران، قدرت و کارآیی رزمی "نگران کننده"یی از خود نشان داده بود. به بیان دیگر، اگر در وضعی که در اواخر تیرماه وجود داشت، عامل ارتش آزادیبخش ملی را، در عالم فرض، از صحنه حذف کنیم، دیگر رژیم نه تنها در وضع "استیصال" قرار ندارد، بلکه میتواند به همان بازی دفعالوقت در قبال قطعنامه ادامه دهد، زیرا با تمام خطرهای بالقوه یی که احاطه اش کرده اند، نیروی سازمانیافته یی وجود ندارد که بتواند از همة این شرایط مساعد برای برانداختن آن استفاده کند. اما چون در عالم واقع ارتش آزادیبخش ملی در صحنه حضور داشت، تمام خطرهای بالقوه به خطر بالفعل مبدل میشد و رژیم را به وضعیت "استیصال" میکشاند. از این رو بود که خمینی، از سر ناچاری، تن به پذیرش قطعنامه داد و آبروی هزاربار بربادرفته اش را به معامله گذاشت. </blockquote><blockquote> هدف رژیم از پذیرش قطعنامه، پیش از هرچیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی امکان ورود به خاک میهن را پیدا نکنند. شک نباید کرد که این خواست خمینی مورد تأیید "شیطان بزرگ" هم بود. نگاهی به اظهار نظرهای سیاستمداران و سخنگویان رسمی آمریکا درمورد توقع خویشتنداری از "همهی طرفهای درگیر" ، و نه دو طرف درگیر ، مؤید این نظر است. همین بند و بست و زمینه چینی برای قفل کردن نیروهای مقاومت به بهانهی "آتش بس" است که گاه از آن به عنوان "توطئه" یاد میشود. به هرحال به امید دست یافتن به این ریسمان نجات بود که خمینی تلخی نوشیدن زهر را برخود هموارکرد» <ref>مقالهی «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشتة دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامهی «شورا»، شمارهی ۴۳ و ۴۴، مرداد و شهریور ۱۳۶۷</ref></blockquote>(مقالة «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشتة دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامة «شورا»، شمارة 43 و 44، مرداد و شهریور 1367). | |||
جنگی که بهگفته پاسدار محسن رضایی، خمینی هرگز و تا روز مرگش از آن و خونهایی که در آن ریخته شد، پشیمان نشد: «دو ماه بعد از ۵۹۸امام میفرماید من حتی یک لحظه هم در این جنگ نادم و پشیمان نیستم» | جنگی که بهگفته پاسدار محسن رضایی، خمینی هرگز و تا روز مرگش از آن و خونهایی که در آن ریخته شد، پشیمان نشد: «دو ماه بعد از ۵۹۸امام میفرماید من حتی یک لحظه هم در این جنگ نادم و پشیمان نیستم» |
ویرایش