۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
مدت سلطنت از ۲ تا ۶ میلادی | مدت سلطنت از ۲ تا ۶ میلادی | ||
'''ونون اول''' | '''ونون اول / اشک هفدهم''' | ||
مدت سلطنت از ۷ تا ۱۶ میلادی | مدت سلطنت از ۷ تا ۱۶ میلادی | ||
'''اردوان سوم''' | '''اردوان سوم / اشک هجدهم''' | ||
او پادشاه ماد و دست نشانده پارتیان بود و تخت سلطنت را برای مدتی کوتاه از وانان اول گرفت | او پادشاه ماد و دست نشانده پارتیان بود و تخت سلطنت را برای مدتی کوتاه از وانان اول گرفت | ||
'''اردان اول''' | '''اردان اول / اشک نوزدهم''' | ||
'''گودرز''' | '''گودرز / اشک بیستم''' | ||
'''ونون دوم''' | '''ونون دوم / اشک بیست و یکم''' | ||
بعد از وانان اول تا وانان دوم فقط جنگهای داخلی بود از ۱۶ تا ۵۱ میلادی | بعد از وانان اول تا وانان دوم فقط جنگهای داخلی بود از ۱۶ تا ۵۱ میلادی | ||
'''بلاش اول (ولگش)''' | '''بلاش اول (ولگش)''' | ||
در جنگ با عشیره دعا موفق بود. مدت سلطنت ۵۱ تا ۷۷ میلادی | در جنگ با عشیره دعا موفق بود. مدت سلطنت ۵۱ تا ۷۷ میلادی | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
جنگ با کاراکالا امپراتور روم(۲۱۷ تا ۲۱۸ میلادی).<ref name=":1" /> | جنگ با کاراکالا امپراتور روم(۲۱۷ تا ۲۱۸ میلادی).<ref name=":1" /> | ||
اردوان جنگهایی با رومیان داشت. رومیان در این جنگ گورستانهای پادشاهان اشکانی را ویران کردند و استخوانهای آنان را درآوردند. این موجب خشم دربار ایران شد؛ و شرایطی را برای صلح قرار داد که رومیان نپذیرفتند و جنگی سخت درگرفت که ایرانیان پیروز شدند. لکن جنگهای | اردوان جنگهایی با رومیان داشت. رومیان در این جنگ گورستانهای پادشاهان اشکانی را ویران کردند و استخوانهای آنان را درآوردند. این موجب خشم دربار ایران شد؛ و شرایطی را برای صلح قرار داد که رومیان نپذیرفتند و جنگی سخت درگرفت که ایرانیان پیروز شدند. لکن جنگهای پیدرپی ادامه یافت و هر دو سو خسته شدند. در آن هنگام قیصر روم شرایط صلح را پذیرفت و حاضر شد ۵۰میلیون دینار رومی به ایران به عنوان خسارت بپردازد. | ||
در زمان اردوان بود که اردشیر پسر بابک علیه دولت اشکانی به | در زمان اردوان بود که اردشیر پسر بابک علیه دولت اشکانی به پاخاست و سر انجام اردوان را در کنار رود جراحی شکست داد. پس از چند سال اردشیر بابکان همه ایران را گرفت و بدین ترتیب دولت اشکانی پس از ۴۷۰ سال فرمانروایی سقوط کرد.<ref name=":0" /> | ||
'''پاکور۱''' | '''پاکور۱''' | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
== اشک و نخستین اندیشه استقلال == | == اشک و نخستین اندیشه استقلال == | ||
[[پرونده:سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی ΑΡΣΑΚΟΥ).jpg|بندانگشتی|'''سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی ΑΡΣΑΚΟΥ)''']] | [[پرونده:سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی ΑΡΣΑΚΟΥ).jpg|بندانگشتی|'''سکه نقره با تصویر چهره ارشک و نام وی (به یونانی ΑΡΣΑΚΟΥ)''']] | ||
پارت در | پارت در برگیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران میباشد. در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آنها اتفاقهای بزرگی افتاده اشاره میکنم. | ||
سومین گروه از اقوام آریایی که به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند. پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان | سومین گروه از اقوام آریایی که به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند. پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزداپرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزهای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود که بر حسن سلوک و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تأکید میورزید. یکی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق کشور به پارتیان در قیام بر ضد حکومت سلوکی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوک آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حکومتی سلوکیان بود که تأکید بر تبعیض قومی و نژادی داشت. | ||
چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابک، شجاع و پرتحرک ساخته | چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابک، شجاع و پرتحرک ساخته بود که در سوارکاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند. شجاعترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت. هر شخصی که به این مقام نایل میشد مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیکو نیز میبود. | ||
اشکانیان که به طور کلی اطلاعات کمی از آنها در دست | اشکانیان که به طور کلی اطلاعات کمی از آنها در دست میباشد در سال۲۵۰ پیش از میلاد توسط ارشک (اشک نخست) بر پا شد و بیست و نه اشک (پادشاه) در این سلسله فرمانروایی کردند. | ||
نخستین بار اندیشه استقلال در برابر بیگانگان سلوکی را پهلوانی پارتی به نام اشک جامه عمل پوشانید، در حالیکه سلوکیان هفتاد سال از سلطنت بر ایران پشت سرگذاشته بودند، قیام اشک سلوکیان را به نشان دادن عکس العمل | نخستین بار اندیشه استقلال در برابر بیگانگان سلوکی را پهلوانی پارتی به نام اشک جامه عمل پوشانید، در حالیکه سلوکیان هفتاد سال از سلطنت بر ایران پشت سرگذاشته بودند، قیام اشک سلوکیان را به نشان دادن عکس العمل واداشت و علیرغم تصور از آن سپاه سلوکی با شکست مواجه شد و این اولین پیروزی رسمی پارتیان و متحدانشان در برابر قوم حکومتگر بود. پس از اشک برادر و جانشین وی تیرداد بر قدرت پارتیان افزود و بر توسعه متصرفات افزود و بدین ترتیب پیشروی آنان از شرق به سمت غرب آغاز گردید و روزبهروز بر قدرت پارتیان و تثبیت حکومتشان افزوده میشد. | ||
نام اشک توسط همه شاهان اشکانی حفظ شد به طوریکه فرعون توسط فرمانروایان مصر، قیصر یا سزار توسط رومیان کسری یا خسرو توسط ساسانیان به کار میرفت.<ref name=":0">تاریخ ایران - [http://ahouraei.mihanblog.com/post/4 سلسله اشکانیان( پارتها): ۲۵۰ پ.م تا ۲۲۰ ب.م (۴۷۰سال)]</ref> | |||
== مهرداد اشکانی همتای کورش بزرگ در شفقت و انسانیت و توسعه قلمرو == | |||
با اقدامات مهرداد شاه دیگر پارتی قلمرو پارتیان که به افتخار نام احیاگر استقلال ایران (ارشک یا اشک) اشکانی خوانده شد به وسیعترین حد خود رسید. مهمترین رمز موفقیتها و پیروزیهای مهرداد اول همگی در سایه شفقت و انسانیت نهفته در سرشت وی بود، آن چنانکه محققان وی را از نظر بزرگ منشی، بلند نظری، متانت و نجابت اخلاقی در دودمان اشکانی، همتای کوروش بزرگ در دودمان هخامنشی دانستهاند. | |||
دوران حکومت اشکهای دهم تا سیزدهم دوران درگیری و هرج و مرج داخلی بود. تا اینکه با روی کارآمدن اشک سیزدهم، ارد اول فصل تازه ای از روابط خارجی ایران با دولتهای همسایه که مهمترین آنها روم بود آغاز گردید. در آن زمان ایران در شرق و روم در غرب دو قدرت بلامنازع بودند و هر دو در پی گسترش و توسعه قلمرو و بسط | مهرداد با تسخیر عیلام، پارس و سپس بابل و بدنبال آن شکست پادشاه سلوکی و تصرف شهر سلوکیه. ایران را تا دورترین مرزهای غربی امتداد داد. (عنوان شاه شاهان) که اشک ششم یعنی مهرداد با اقتباس از شاهان هخامنشی برخود نهاده بود به دلیل اقداماتی که وی در زمان حیاتش انجام داد. به عنوان برازندهترین لقب حتی پس از مرگش نیز وی را شایسته منحصر به فرد این عنوان در خاندان اشکانی گرداند. وقتیکه مهرداد در سنین پیری چشم از جهان فروبست، او را مثل بنیانگذار واقعی سلسله پارت با تشریفات بسیار به خاک سپردند. پارت او را همچون قانونگذاری خردمند تجلیل کرد، چرا که او در تمام قلمرو وسیع خویش نزد هر قومی که رسم و بنیادی پسندیده یافت آنرا در سرزمین خویش رایج کرد. قلمرو او از بینالنهرین و بابل تا سرزمین سغد و هند امتداد داشت و اقوام بسیار با آداب و رسوم گونه گون در این قلمرو وسیع تحت حکم او میزیست. | ||
پس از مهرداد اول به دلیل پدیدار شدن ناامنی که توسط برخی اقوام در شرق نیر سکاها و کوشانیان بوجود آمده بود. در زمان چند اشک ادامه یافت. تا سرانجام با روی کار آمدن اشک نهم که مهرداد دوم نام داشت. توفیق قابل ملاحظهای در غلبه بر هرج و مرج حاصل شد. وی پایههای حکومت و ارکان داخلی آنرا چنان مستحکم نمود که حتی پس از مرگ وی نیز با وجود مدعیان سلطنت و پارهای اختلافات داخلی امپراطوری اشکانی از هم متلاشی نشد و قدرت خود را حفظ نمود. تدابیری که وی در زمینه داخلی و حکومتی اندیشید سبب شدهاست که محققان وی را یادآور داریوش بزرگ خوانده به وی لقب مهرداد کبیر دهند. | |||
دوران حکومت اشکهای دهم تا سیزدهم دوران درگیری و هرج و مرج داخلی بود. تا اینکه با روی کارآمدن اشک سیزدهم، ارد اول فصل تازه ای از روابط خارجی ایران با دولتهای همسایه که مهمترین آنها روم بود آغاز گردید. در آن زمان ایران در شرق و روم در غرب دو قدرت بلامنازع بودند و هر دو در پی گسترش و توسعه قلمرو و بسط قدرت بودند و همین مسئله گاه و بیگاه سبب ایجاد تعارضاتی از سوی طرفین به خاک یکدیگر میشد؛ ولی مشکل اصلی را رومیان آغاز کردند و بدین ترتیب روابطی که میتوانست بهترین شکل و سیاق را داشته باشد و سبب تبادل فرهنگ و تمدن باشد و در نهایت به شکوفایی و پیشرفت در امپراطوری که دنیا را عملاً در ید قدرت خود داشتند. منجر شود تبدیل به جنگهایی شد که تا پایان امپراطوری پارت و پس از آن تا پایان امپراطوری روم ادامه یافت. | |||
در واقع این جنگها به طوری رسمی و جدی از زمان سلطنت ارد - اشک سیزدهم - و به دلیل بلند پروازیهای برخی سرداران (رومی) از جمله کراسوس آغاز شد و مهمترین انگیزه وی، عشق به طلاهای سلوکیه و نفایس و خزاین ماد بود؛ ولی مهمترنی مسئله را نیز نباید از نظر دور داشت و آن مسئله همدستی ایالت بزرگ ارمنستان با رومیان بود که اطاعت و تبعیت از ایران برایشان قابل تحمل نبود. آنان خواهان استقلال تمام و کمال بودند که این مسئله نیز در قوانین امپراطوری اشکانیان مفهومی جز عصیان و سرکشی نداشت؛ بنابراین شاهان ارمنستان هر از چندگاه با تحریک رومیان و اتحاد با آنان سبب ایجاد منازعاتی بین ایران و روم میشدند. نوع حکومت اشکانیان نیز دست آنان را در این امر بازتر میکرد. اشکانیان از هنگامیکه روی کار آمدند و تشکیل حکومت دادند، شیوه ملوکالطوایفی را به جای ایجاد یک حکومت مرکزی که همه در سایه نظارت همهجانبه آن باشند ترجیح دادند. بدین شکل که برخی ایالتها نظیر پارس، آذربایجان و ارمنستان از استقلال داخلی برخوردار بودند و در عوض انقیاد و تابعیت اشکانیان را میپذیرفتند و در هنگام جنگ نیز به منظور کمک به پادشاه و نشان دادن وفاداری و اتحاد با او سپاه خود را به سمت مرکز حکومت گسیل میداشتند. شاهان ارمنستان نیز از این موقعیت برای کسب استقلال و تجزیه از قلمرو اشکانیان استفاده مینمودند.<ref name=":0" /> | |||
== سورنا، سردار اشکانی شکستدهنده ارتش روم == | == سورنا، سردار اشکانی شکستدهنده ارتش روم == | ||
[[پرونده:مجسمه سردار سورنا شاهزاده پارتی که در زمان اشک سیزدهم سپاه روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و بسیاری از سربازان و فرماندهان رومی.jpg|بندانگشتی|'''مجسمه سردار سورنا شاهزاده پارتی که در زمان اشک سیزدهم سپاه روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و بسیاری از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت.''' | [[پرونده:مجسمه سردار سورنا شاهزاده پارتی که در زمان اشک سیزدهم سپاه روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و بسیاری از سربازان و فرماندهان رومی.jpg|بندانگشتی|'''مجسمه سردار سورنا شاهزاده پارتی که در زمان اشک سیزدهم سپاه روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و بسیاری از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت.''' | ||
'''این مجسمه در موزه ملی ایران | '''این مجسمه در موزه ملی ایران است.''' | ||
]] | ]] | ||
خطر عمدهای که در دوران اشکانی از سوی باختر متوجه ایران بود از سوداها و جاهطلبیهای امپراطوری روم در خاور نزدیک ناشی میشد. اما در نبردهای گوناگون، اشکانیان به یاری سوارکاران چابک و پرآوازه خویش به رومیان ثابت کردند که در دفاع از مرز و بوم خویش از روحیهای رزمجویانه و نیرویی پرتوان و خستگیناپذیر بهرهمندند و در عرصهٔ جنگ حریفی شایستهاند. در نبردی در سال ۵۳ پیش از میلاد، سورن (سورنا)، فرمانده سپاه اشکانی، کراسوس فرمانده سپاه روم را دستگیر کرد و کشت و شماری بسیار از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت. | خطر عمدهای که در دوران اشکانی از سوی باختر متوجه ایران بود از سوداها و جاهطلبیهای امپراطوری روم در خاور نزدیک ناشی میشد. اما در نبردهای گوناگون، اشکانیان به یاری سوارکاران چابک و پرآوازه خویش به رومیان ثابت کردند که در دفاع از مرز و بوم خویش از روحیهای رزمجویانه و نیرویی پرتوان و خستگیناپذیر بهرهمندند و در عرصهٔ جنگ حریفی شایستهاند. در نبردی در سال ۵۳ پیش از میلاد، سورن (سورنا)، فرمانده سپاه اشکانی، کراسوس فرمانده سپاه روم را دستگیر کرد و کشت و شماری بسیار از سربازان و فرماندهان رومی را به اسارت گرفت. | ||
در پی همین نبرد بود که اشکانیان مرزهای باختری ایران را گسترش دادند و به رود فرات رساندند و احترام یهودیان ساکن بابل و برخی از شهرهای بینالنهرین و شام را برانگیختند. چندی بعد، با شکست مارک انتونی قیصر روم در ارمنستان | در پی همین نبرد بود که اشکانیان مرزهای باختری ایران را گسترش دادند و به رود فرات رساندند و احترام یهودیان ساکن بابل و برخی از شهرهای بینالنهرین و شام را برانگیختند. چندی بعد، با شکست مارک انتونی قیصر روم در ارمنستان جاهطلبیهای رومیان در این منطقه ضربهای دیگر خورد. | ||
ایران اشکانی برخلاف روم، سودای تهاجم به دیگران را در سر نداشت و از همین رو پس از آن که سلوکیان به شام رانده شدند اشکانیان در پی گسترش همین قلمرو خود | ایران اشکانی برخلاف روم، سودای تهاجم به دیگران را در سر نداشت و از همین رو پس از آن که سلوکیان به شام رانده شدند اشکانیان در پی گسترش همین قلمرو خود برنیامدند. هنگامیکه اوگوستوس، امپراتور روم، کوشید تا به مسالمت با اشکانیان به توافقی برسد با استقبال آنان روبرو شد و صلح بین دو کشور برای سه ربع قرن دوام یافت. | ||
تنها در دوران امپراطوری نرون بود که بین این دو قدرت بزرگ بر سر سودای روم به تسلط بر ارمنستان کشمکشهایی صورت گرفت. اما در اواخر دوره اشکانی که نیروی آنان با گذشت زمان به سستی گرائیده بود رومیان توانستند شکستهایی سخت بر آنان وارد کنند، پایتخت باختری آنان، تیسفون، را سه بار به اشغال خود درآوردند و آن را به ویرانی کشند. با این همه اشکانیان سر تسلیم فرو نیاوردند و عقب ننشستند. حتی در بحرانیترین دوران حکومت خود و در آستانه پیروزی اردشیر بابکان، اشکانیان مانع دست اندازی امپراتور کاراکالا به سرزمین خود شدند و سپاهیان رومی را به هزیمت واداشتند. در واقع اشکانیان سدی در برابر پیشروی رومیان به سوی سرزمینهای | تنها در دوران امپراطوری نرون بود که بین این دو قدرت بزرگ بر سر سودای روم به تسلط بر ارمنستان کشمکشهایی صورت گرفت. اما در اواخر دوره اشکانی که نیروی آنان با گذشت زمان به سستی گرائیده بود رومیان توانستند شکستهایی سخت بر آنان وارد کنند، پایتخت باختری آنان، تیسفون، را سه بار به اشغال خود درآوردند و آن را به ویرانی کشند. با این همه اشکانیان سر تسلیم فرو نیاوردند و عقب ننشستند. حتی در بحرانیترین دوران حکومت خود و در آستانه پیروزی اردشیر بابکان، اشکانیان مانع دست اندازی امپراتور کاراکالا به سرزمین خود شدند و سپاهیان رومی را به هزیمت واداشتند. در واقع اشکانیان سدی در برابر پیشروی رومیان به سوی سرزمینهای خاوری ایران بودند و برنامههای آنان را برای تسلط بر قلمرو پیشین سلوکیان نقش برآب کردند. چنین مقاومتها و دستاوردهایی نشان از یگانگی و همبستگی قابل ملاحظه جامعه ایرانیان به ویژه در دورانی داشت که شاهنشاهان اشکانی بر تسلط کامل بر نواحی گوناگون قلمرو خود اصرار نمیورزیدند و در نتیجه فرمانروایان و اشراف قدرتمند تا حدی خودمختار بودند و همین خود اغلب به اختلافهای توانفرسا و کشمکشها و ستیزهای داخلی هم میانجامید. | ||
== ارتش اشکانیان، ارتشی با ساختار فئودالی == | == ارتش اشکانیان، ارتشی با ساختار فئودالی == |
ویرایش