۷۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
در سال سوم پادشاهي گشتاسب, زردشت, پيامبر آريايي, ظهور كرد. گشتاسب و پسرش اسفنديار به او گرويدند و براي گسترش آيين او كمر بستند. | در سال سوم پادشاهي گشتاسب, زردشت, پيامبر آريايي, ظهور كرد. گشتاسب و پسرش اسفنديار به او گرويدند و براي گسترش آيين او كمر بستند. | ||
در زمان گشتاسب, اَرجاسب, پادشاه توران, به سرزمين ايران يورش برد. گشتاسب از اسفنديار ياري خواست و عهد بست اگر اسفنديار در اين جنگ پيروز شود, زِمام پادشاهي را به او بسپارد. اسفنديار, با ارجاسب توراني جنگيد و بر او چيرگي يافت. ارجاسب در اين جنگ كشته شد. اسفنديار پس از اين پيروزي, از پدرش گشتاسب خواست به عهدش وفاكند و پادشاهي را به او واگذارد. گشتاسب, به پيمان خود عمل نكرد و حاضر به كناره گيري نشد و براي اين كه اسفنديار را از پايتخت دور كند و او را به دست رستم از ميان بردارد, او را به زابلستان روانه كرد و از او خواست كه رستم را دست بسته به تختگاه گشتاسب ببرد. | در زمان گشتاسب, اَرجاسب, پادشاه توران, به سرزمين ايران يورش برد. گشتاسب از اسفنديار ياري خواست و عهد بست اگر اسفنديار در اين جنگ پيروز شود, زِمام پادشاهي را به او بسپارد. اسفنديار, با ارجاسب توراني جنگيد و بر او چيرگي يافت. ارجاسب در اين جنگ كشته شد. اسفنديار پس از اين پيروزي, از پدرش گشتاسب خواست به عهدش وفاكند و پادشاهي را به او واگذارد. گشتاسب, به پيمان خود عمل نكرد و حاضر به كناره گيري نشد و براي اين كه اسفنديار را از پايتخت دور كند و او را به دست رستم <ref>[http://www.tablehattar.com/index.php/adabiat/27-2016-04-27-08-43-46 داستان رستم، از تولّد تا نوجوانی-طبله عطار]</ref>از ميان بردارد, او را به زابلستان روانه كرد و از او خواست كه رستم را دست بسته به تختگاه گشتاسب ببرد. | ||
اسفنديار به سيستان رفت تا رستم را دست بسته به درگاه پدرش گشتاسب ببرد و تاج شاهي را تصاحب كند. رستم به اين ننگ تن نداد و بدون گناه و به ناگزير در جنگي ناخواسته پاي نهاد؛ جنگي كه بُرد نداشت و به زيان ايرانزمين بود. | اسفنديار به سيستان رفت تا رستم را دست بسته به درگاه پدرش گشتاسب ببرد و تاج شاهي را تصاحب كند. رستم به اين ننگ تن نداد و بدون گناه و به ناگزير در جنگي ناخواسته پاي نهاد؛ جنگي كه بُرد نداشت و به زيان ايرانزمين بود. |
ویرایش