کاربر:Hampiman/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳۱: خط ۳۱:


== فضل بن احمد، وزیر ایراندوست ==
== فضل بن احمد، وزیر ایراندوست ==
فضل‌ بن احمد اسفرايني, نخستين وزير سلطان محمود، كه پرورده دربار سامانيان بود, فردي ايران دوست و علاقمند به زبان فارسي بود. به دستور او كليه امور ديواني از عربي به فارسي برگردانده شد. اين وزير خراساني در خراسان همه كاره دستگاه سپهسالار محمود بود. وقتي محمود در سال 389قمری از سپهسالاري خراسان به شاهي رسيد, فضل فردوسي را تشويق كرد كه شاهنامه را به دربار سلطان محمود عرضه كند تا هم از پشتيباني شاه بهره مند گردد و هم  اين اثر گرانپايه در پهنه وسيعتري انتشاريابد.  
فضل‌ بن احمد اسفرايني, نخستين وزير سلطان محمود، كه پرورده دربار سامانيان بود, فردي ايران دوست و علاقمند به زبان فارسي بود<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/680154/%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%BA%D8%B2%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86/ سایت راسخون-وزارت در عهد غزنویان]</ref>. به دستور او كليه امور ديواني از عربي به فارسي برگردانده شد. اين وزير خراساني در خراسان همه كاره دستگاه سپهسالار محمود بود. وقتي محمود در سال 389قمری از سپهسالاري خراسان به شاهي رسيد, فضل فردوسي را تشويق كرد كه شاهنامه را به دربار سلطان محمود عرضه كند تا هم از پشتيباني شاه بهره مند گردد و هم  اين اثر گرانپايه در پهنه وسيعتري انتشاريابد.  


فردوسي در زمان وزارت فضل بن احمد، شاهنامه را يكبار ديگر بازنويسي كرد، اشعاري در ستايش سلطان محمود به آن افزود.
فردوسي در زمان وزارت فضل بن احمد، شاهنامه را يكبار ديگر بازنويسي كرد، اشعاري در ستايش سلطان محمود به آن افزود.


فردوسی در سال 395 قمری كه شاهنامه را براي عرضه به دربار سلطان محمود غزنوي آماده مي كرد,  66 ساله بود و همه دارايي و جوانيش را در راه سرودن شاهنامه فدا كرده و پسر جوان 37ساله اش هم كه تنها اميد و پناه پدر پير و تنگدستش بود, درگذشته بود.  
فردوسی در سال 395 قمری كه شاهنامه را براي عرضه به دربار سلطان محمود غزنوي آماده مي كرد,  66 ساله بود و همه دارايي و جوانيش را در راه سرودن شاهنامه فدا كرده و پسر جوان 37ساله اش هم كه تنها اميد و پناه پدر پير و تنگدستش بود, درگذشته بود.<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/155682/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/ تاريخ سرودن شاهنامه-سایت راسخون]</ref>


بازنگري شاهنامه در سال 400، در 71 سالگي فردوسي به پايان رسيد و براي ارسال به غزنه، دربار سلطان محمود، آماده شد. اين زمان حاكم طوس، ارسلان جاذب، يكي از اميران برجسته حكومت غزنوي بود كه از سال 389 تا 419 قمری برآن شهر حكومت كرد. فردوسي در ديباچه شاهنامه از او با عنوان «دلاور سپهدار طوس» ياد مي‌كند.
بازنگري شاهنامه در سال 400، در 71 سالگي فردوسي به پايان رسيد و براي ارسال به غزنه، دربار سلطان محمود، آماده شد. اين زمان حاكم طوس، ارسلان جاذب، يكي از اميران برجسته حكومت غزنوي بود كه از سال 389 تا 419 قمری برآن شهر حكومت كرد. فردوسي در ديباچه شاهنامه از او با عنوان «دلاور سپهدار طوس» ياد مي‌كند.
خط ۵۳: خط ۵۳:


== آوارگی فردوسی ==
== آوارگی فردوسی ==
سلطان محمود كه از سخن و عمل اهانت آميز فردوسي بسيار خشمگين شده بود, گماشتگانش را براي دستگيري او به هر سو, حتّي طوس, روان كرد. فردوسي پيرمرد هشتادساله تهيدست, از بيم افكنده شدن در زير پاي پيل, كه مجازات رايج دربار سلطان محمود غزنوي بود, راه طولاني هرات به طبرستان را, به سختي طي كرد. در اين سفر طولاني, شاهنامه را نيز با خود برد تا به فرمانرواي مقتدري بسپارد كه از نابودي درامان ماند. در طبرستان, بدون هيچ چشمداشتي, به سپهبد شهريار, از آل باوند پيشنهاد كرد كه شاهنامه را از نام محمود به نام تو  خواهم كرد كه اين كتاب, همه, اخبار و آثار نياكان  توست, امّا, سپهبد طبرستان, از بيم خشم محمود آن را نپذيرفت.
سلطان محمود كه از سخن و عمل اهانت آميز فردوسي بسيار خشمگين شده بود<ref>[http://www.asemankafinet.ir/post/1509/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C.aspx سفر و حضري درد انگيز-سایت علمی وپژوهشی آسمان-زندگی نامه کامل فردوسی]</ref>, گماشتگانش را براي دستگيري او به هر سو, حتّي طوس, روان كرد. فردوسي پيرمرد هشتادساله تهيدست, از بيم افكنده شدن در زير پاي پيل, كه مجازات رايج دربار سلطان محمود غزنوي بود, راه طولاني هرات به طبرستان را, به سختي طي كرد. در اين سفر طولاني, شاهنامه را نيز با خود برد تا به فرمانرواي مقتدري بسپارد كه از نابودي درامان ماند. در طبرستان, بدون هيچ چشمداشتي, به سپهبد شهريار, از آل باوند پيشنهاد كرد كه شاهنامه را از نام محمود به نام تو  خواهم كرد كه اين كتاب, همه, اخبار و آثار نياكان  توست, امّا, سپهبد طبرستان, از بيم خشم محمود آن را نپذيرفت.


==    فردوسی در پایان راه ==
==    فردوسی در پایان راه ==
۷۳۵

ویرایش

منوی ناوبری