۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فاز سیاسی'''، به دورهای گفته میشود که مجاهدین خلق ایران در آن به مدت ۲/۵ سال فعالیتهایشان را به شکل مسالمتآمیز سیاسی دنبال میکردند. به این دوره فاز سیاسی گفته میشود چون بعد از این مدت، مجاهدین خلق مجبور به ورود به فاز نظامی و در نتیجه رو در رویی با خمینی شدند. در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشارهای داخلی، تظاهرات مردمی و فشارهای بینالمللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمدهٔ مجاهدین را شامل میشد، یک هفته پس از فرار شاه از ایران و ۱۲روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندانهای شاه آزاد شدند. | '''فاز سیاسی'''، به دورهای گفته میشود که مجاهدین خلق ایران در آن به مدت ۲/۵ سال فعالیتهایشان را به شکل مسالمتآمیز سیاسی دنبال میکردند. به این دوره فاز سیاسی گفته میشود چون بعد از این مدت، مجاهدین خلق مجبور به ورود به فاز نظامی و در نتیجه رو در رویی با خمینی شدند. در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشارهای داخلی، تظاهرات مردمی و فشارهای بینالمللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمدهٔ مجاهدین را شامل میشد، یک هفته پس از فرار شاه از ایران و ۱۲روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندانهای شاه آزاد شدند. | ||
از ویژگیهای برجسته فاز سیاسی و دوره ۲/۵ سالهای که مجاهدین خلق از بهمن ۵۷ تا ۳۰ خرداد ۶۰ به آن فاز سیاسی میگفتند، فضای باز سیاسی برای تمامی گروهها و سازمانها و جریانهایی بود که میتوانستند در این دوره به نفع جریان خود تبلیغ کنند و خودشان را در میان مردم معرفی کنند و گردهایی و تظاهراتی را نیز برگزار کنند. البته در همین دوره هر چه جلوتر میرفت فضای باز سیاسی رو به بسته شدن میرفت و روزانه سرکوب و اختناق توسط جریان حاکم و وابسته به خمینی بیشتر میشد در نتیجه دایره فعالیت گروههای سیاسی کمتر میشد. | از ویژگیهای برجسته فاز سیاسی و دوره ۲/۵ سالهای که مجاهدین خلق از بهمن ۵۷ تا ۳۰ خرداد ۶۰ به آن فاز سیاسی میگفتند، فضای باز سیاسی برای تمامی گروهها و سازمانها و جریانهایی بود که میتوانستند در این دوره به نفع جریان خود تبلیغ کنند و خودشان را در میان مردم معرفی کنند و گردهایی و تظاهراتی را نیز برگزار کنند. البته در همین دوره هر چه جلوتر میرفت فضای باز سیاسی رو به بسته شدن میرفت و روزانه سرکوب و اختناق توسط جریان حاکم و وابسته به خمینی بیشتر میشد در نتیجه دایره فعالیت گروههای سیاسی کمتر میشد. با گذشت زمان رفته رفته خمینی ارگانهای خود را مستقر کرد و آزادیهای سیاسی محدودتر شد و پس از دو سال و نیم به انتهای خود رسید و به نقطهای ختم شد که دیگر هیچ گروهی اجازه فعالیت سیاسی نداشتند، خصوصا مجاهدین خلق که دستور مشخص از طرف خمینی برای سرکوب آنها صادر شده بود و روزانه مجاهدین توسط پاسداران خمینی دستگیر میشدند و در بسیاری موارد در گردهمآییهایی که سازمان مجاهدین برگزار میکرد توسط نیروهای خمینی که به دستههای چماقدار معروف شده بودند مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند، به طوری که تا ۳۰ خرداد نیروهای خمینی ۵۰ تن از مجاهدین خلق را کشتند و تا همان زمان هم سازمان مجاهدین هیچگونه پاسخ متقابل به کشتار و سرکوب رژیم خمینی نداده بود. لازم به یادآوری است علت اینکه خمینی در صدد سرکوب سازمان مجاهدین برآمد این بود که رهبری سازمان مجاهدین روی آزادی تأکید داشتند و نیز حاضر به همدستی و همکاری با خمینی در سرکوب دیگر گروهها نشدند. در نتیجه در تاریخ ۳۰ خرداد سال ۶۰ اتمام حجت سازمان مجاهدین خلق ایران با رژیم خمینی بود و از این زمان فاز نظامی مجاهدین اعلام شد و مجاهدین از این پس دیگر در مقابل رژیم خمینی به شکل نظامی وارد شدند. | ||
مسعود رجوی در اولین سخنرانی خودش پس از زندان، در ۴ بهمن ۱۳۵۷ بر ضرورت آزادی و دموکراسی به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب ضد سلطنتی تأکید کرد، وی از این که قیام ضد سلطنتی را «انقلاب اسلامی» بخواند خودداری نمود و خواهان یک انقلاب دموکراتیک شد. همچنین وی از تأیید مطلق خمینی خودداری کرد. | مسعود رجوی در اولین سخنرانی خودش پس از زندان، در ۴ بهمن ۱۳۵۷ بر ضرورت آزادی و دموکراسی به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب ضد سلطنتی تأکید کرد، وی از این که قیام ضد سلطنتی را «انقلاب اسلامی» بخواند خودداری نمود و خواهان یک انقلاب دموکراتیک شد. همچنین وی از تأیید مطلق خمینی خودداری کرد. |
ویرایش