۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|سازمان =مجاهدین خلق ایران-ارتش آزادیبخش ملی ایران | |سازمان =مجاهدین خلق ایران-ارتش آزادیبخش ملی ایران | ||
}} | }} | ||
عملیات فروغ جاویدان عملیات بزرگ ارتش آزادیبخش ملی ایران بود که در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ آغاز و ۴ روز بعد، در هفتم مرداد به پایان رسید. در عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران توانست در تهاجمی تا عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک ایران پیشروی کند و به ۱۵ کیلومتری کرمانشاه برسد. بنا به گزارش ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات فروغ جاویدان ۱۳۰۴ تن از رزمندگان این ارتش جان باختند و ۵۵ هزار نفر از نیروهای رژیم ایران کشته یا زخمی شدند. مجاهدین خلق درباره هدف و علت عملیات فروغ جاویدان در آن فاصله کوتاه زمانی معتقد بودند، خمینی با پذیرش ناگهانی آتشبس تلاش داشت تا ارتش آزادیبخش ملی ایران را زاییده جنگ ایران و عراق معرفی کند و با پذیرش آتشبسی که تا آن زمان ازآن سرباز زده بود؛ سعی در ایجاد مانع در برابر عملیات ارتش آزادیبخش علیه مراکز رژیم ایران درداخل خاک کشور شود. و به این وسیله راه ارتش آزادیبخش ملی ایران را سد کند. در این زمان بود که ارتش آزادیبخش ملی ایران با اجرایی کردن عملیات فروغ جاویدان، پس از پذیرش آتشبس توسط خمینی، به دنیا نشان دهد که، علیرغم تبلیغات منفی علیه مجاهدین خلق توسط رژیم ایران مبنی بر اینکه مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی، زائیده جنگ در عراق هستند، استقلال سیاسی دارند و نه تنها زائیده جنگ ایران و عراق نیستند بلکه برای مجبور کردن رژیم ایران به صلح و نجات مردم ایران از دست رژیم ایران به عراق آمدهاند. | '''عملیات فروغ جاویدان''' عملیات بزرگ ارتش آزادیبخش ملی ایران بود که در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ آغاز و ۴ روز بعد، در هفتم مرداد به پایان رسید. در عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران توانست در تهاجمی تا عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک ایران پیشروی کند و به ۱۵ کیلومتری کرمانشاه برسد. بنا به گزارش ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات فروغ جاویدان ۱۳۰۴ تن از رزمندگان این ارتش جان باختند و ۵۵ هزار نفر از نیروهای رژیم ایران کشته یا زخمی شدند. مجاهدین خلق درباره هدف و علت عملیات فروغ جاویدان در آن فاصله کوتاه زمانی معتقد بودند، خمینی با پذیرش ناگهانی آتشبس تلاش داشت تا ارتش آزادیبخش ملی ایران را زاییده جنگ ایران و عراق معرفی کند و با پذیرش آتشبسی که تا آن زمان ازآن سرباز زده بود؛ سعی در ایجاد مانع در برابر عملیات ارتش آزادیبخش علیه مراکز رژیم ایران درداخل خاک کشور شود. و به این وسیله راه ارتش آزادیبخش ملی ایران را سد کند. در این زمان بود که ارتش آزادیبخش ملی ایران با اجرایی کردن عملیات فروغ جاویدان، پس از پذیرش آتشبس توسط خمینی، به دنیا نشان دهد که، علیرغم تبلیغات منفی علیه مجاهدین خلق توسط رژیم ایران مبنی بر اینکه مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی، زائیده جنگ در عراق هستند، استقلال سیاسی دارند و نه تنها زائیده جنگ ایران و عراق نیستند بلکه برای مجبور کردن رژیم ایران به صلح و نجات مردم ایران از دست رژیم ایران به عراق آمدهاند. | ||
== پیش از آغاز عملیات فروغ جاویدان == | == پیش از آغاز عملیات فروغ جاویدان == | ||
ارتش آزادیبخش ملی ایران | ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیاتی به نام چلچراغ در سال ۱۳۶۷ که هدف از عملیات، تسخیر شهر مهران در مرز عراق با ایران بود، به پیروزی رسید. شعار ارتش آزادیبخش در آن عملیات، «امروز مهران، فردا تهران» بود. در این عملیات دولشکر کامل ارتش رژیم ایران و همچنین یک تیبپ رزمی آن توسط ارتش آزادیبخش مجاهدین متلاشی شد. ۱۵۰۰ نفر از نیروهای رژیم ایران تسلیم شدند. در این عملیات ۲ میلیارد دلار غنیمت نصیب ارتش آزادیبخش شد. پس از اینکه مجاهدین در عملیات چلچراغ به پیروزی رسیدند خمینی متوجه شد که اگر به جنگ ادامه دهد ممکن است مجاهدین در گام بعدی قصد حرکت به سوی تهران را داشته باشند، به همین دلیل آتشبس را پذیرفت. این پذیرش درحالی بودکه خمینی بارها از ادامه جنگ سخن میگفت و تأکید داشت که تا آخرین خشت خانهها در تهران به جنگ ادامه خواهد داد. خمینی با پذیرش سریع آتشبس میخواست فرصت آمادگی برای عملیات فروغ جاویدان را از ارتش آزادیبخش بگیرد. به این ترتیب میتوانست جلوی مجاهدین را که به دنبال تسخیر تهران و سقوط حاکمیت او بودند، متوقف کند. چرا که آمادهسازی برای عملیات سرنگونی به چندین ماه زمان نیاز داشت. با امضای قرارداد آتشبس مرزهای ایران و عراق بسته میشد و ارتش آزادیبخش دیگر نمیتوانست برای عملیات فروغ جاویدان اقدام کند و به این ترتیب خطری که از جانب مجاهدین متوجه حکومت خمینی میشد از بین میرفت. مجاهدین خلق معتقد بودند، به دلیل اینکه هنوز تا آن زمان ارتش آزادی بخش عملیاتی با هدف تسخیر تهران و براندازی رژیم ایران انجام نداده بود، در نتیجه در صورت بسته شدن راه عملیات به سمت ایران، به عنوان پدیده ای غیرموثر، ناکارآمد و زاییدهٔ جنگ ایران و عراق معرفی میشد. چرا که پس از آتشبس عملیات ارتش آزادیبخش نیز پیش از آنکه اقدامی برای سرنگونی کرده وخود را به ثبت رسانده باشد، به پایان میرسید. بدین ترتیب ارتش آزادیخبش بهرغم فرصت بسیار کمی که برای تجدید قوا، آمادهسازی وطراحی داشت، پیش از امضای قرارداد آتشبس بین طرفین، یعنی پس از اعلام آمادگی خمینی برای پذیرش آتشبس تا زمانی که حکومت سابق عراق برای امضای آن وارد مذاکره شود، عملیات فروغ جاویدان را آغاز کرد.[[پرونده:آرم ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=آرم ارتش آزادیبخش ملی ایران.|بندانگشتی|آرم ارتش آزادیبخش ملی ایران.]] | ||
هنوز تا آن زمان ارتش آزادی بخش عملیاتی با هدف تسخیر تهران و براندازی رژیم ایران انجام نداده | |||
== توجیه عملیات فروغ جاویدان == | == توجیه عملیات فروغ جاویدان == | ||
تصمیمگرفتن برای چنین عملیاتی، البته کار سهل و سادهای نبود. زیرا که میباید تمامدار و ندار را در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم کرد. بهخصوص که این تصمیمگیری، دارای بالاترین ریسک و خطر نیز هست و باید یکبار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت. این تصمیمگیری برای خود من، تقریباً مشکلتر از تمامی تصمیمگیریهای از زمان شاه به بعد بود. زیرا که میباید یکبار دیگر از همهی عزیزان، برادران، خواهران، سازمان، ارتش آزادیبخش دل بکنم تا خدا چه بخواهد…[[پرونده:صحنهای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران رد عملیات فروغ جاویدان|بندانگشتی|رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران رد عملیات فروغ جاویدان]]چونکه شما، تکتک شما، چه آنهایی که قبل از سال۵۰ و چه آنهایی که از زندانهای شاه با یکدیگر همرزم و همسنگر بودیم، چه آنهایی که در زمان حکومت خمینی به سازمان پیوستید، چه آنهایی که امروز از این یا آن کشور آمدهاید و چه آنهایی که در بین راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پیوست، آری شما را من بهسادگی پیدا نکردهام، تکتک شما را از پس هفت دریای خون، و راهی چندساله، که آن را با کفش و کلاه آهنین و پولادین طی کردیم، از لابهلای انبوه ابتلائات، نشیب و فرازهای سیاسی و انبوه بالا و پایینیهای زمان، بهمثابه رشیدترین پاکبازترین، قهرمانترین، جانانترین، شکوفاترین و آگاهترین فرزندان خلق ایران، پیدا کردهام. اگر بهتر از شما و ارزشمندتر از شما میبود و اگر ستودنیتر از شما میبود، حتماً در جای دیگر تشکلش را میدیدیم. پس یک گنجینهی عظیم و تاریخی و بزرگ و در بعضی موارد چه بسا غیرقابل جانشینسازی، گرانتر از همهی مالالتجارههای موجود در عالم، ذیقیمتتر، زیباتر، تحسینانگیزتر، اینجا هست که من میبایستی، در این تصمیمگیری، یکبار از تکتک جواهرات بیهمتای این گنجینه دل بکنم. اما اگر که مجاهدین به خدا و به خلق و تاریخ و به سرنوشت تابان و شکوفان خلق قهرمان ایران، بعد از اینهمه رزم و رنج، بعد از اینهمه خون و فدا، پاسخ نگویند، چه کسی پاسخ خواهد گفت؟ بنابراین فقط یک جمله میگویم و میگذرم. نه خطاب به شما، خطاب به خدا، و خطاب به خلق و تاریخ، که بار خدایا، شاهد باش، شاهد باش که تمامی سرمایهمان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت کردیم. انک انت السمیع العلیم». | تصمیمگرفتن برای چنین عملیاتی، البته کار سهل و سادهای نبود. زیرا که میباید تمامدار و ندار را در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم کرد. بهخصوص که این تصمیمگیری، دارای بالاترین ریسک و خطر نیز هست و باید یکبار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت. این تصمیمگیری برای خود من، تقریباً مشکلتر از تمامی تصمیمگیریهای از زمان شاه به بعد بود. زیرا که میباید یکبار دیگر از همهی عزیزان، برادران، خواهران، سازمان، ارتش آزادیبخش دل بکنم تا خدا چه بخواهد…[[پرونده:صحنهای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران رد عملیات فروغ جاویدان|بندانگشتی|رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران رد عملیات فروغ جاویدان]]چونکه شما، تکتک شما، چه آنهایی که قبل از سال۵۰ و چه آنهایی که از زندانهای شاه با یکدیگر همرزم و همسنگر بودیم، چه آنهایی که در زمان حکومت خمینی به سازمان پیوستید، چه آنهایی که امروز از این یا آن کشور آمدهاید و چه آنهایی که در بین راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پیوست، آری شما را من بهسادگی پیدا نکردهام، تکتک شما را از پس هفت دریای خون، و راهی چندساله، که آن را با کفش و کلاه آهنین و پولادین طی کردیم، از لابهلای انبوه ابتلائات، نشیب و فرازهای سیاسی و انبوه بالا و پایینیهای زمان، بهمثابه رشیدترین پاکبازترین، قهرمانترین، جانانترین، شکوفاترین و آگاهترین فرزندان خلق ایران، پیدا کردهام. اگر بهتر از شما و ارزشمندتر از شما میبود و اگر ستودنیتر از شما میبود، حتماً در جای دیگر تشکلش را میدیدیم. پس یک گنجینهی عظیم و تاریخی و بزرگ و در بعضی موارد چه بسا غیرقابل جانشینسازی، گرانتر از همهی مالالتجارههای موجود در عالم، ذیقیمتتر، زیباتر، تحسینانگیزتر، اینجا هست که من میبایستی، در این تصمیمگیری، یکبار از تکتک جواهرات بیهمتای این گنجینه دل بکنم. اما اگر که مجاهدین به خدا و به خلق و تاریخ و به سرنوشت تابان و شکوفان خلق قهرمان ایران، بعد از اینهمه رزم و رنج، بعد از اینهمه خون و فدا، پاسخ نگویند، چه کسی پاسخ خواهد گفت؟ بنابراین فقط یک جمله میگویم و میگذرم. نه خطاب به شما، خطاب به خدا، و خطاب به خلق و تاریخ، که بار خدایا، شاهد باش، شاهد باش که تمامی سرمایهمان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت کردیم. انک انت السمیع العلیم». |
ویرایش