۳۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در پی گفتگوها و هماهنگیهای به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی (مدیر روزنامه رعد) و رضاخان، در روز سوم حوت(اسفند)1299، کودتایی ترتیب داده شد دراین کودتا نیروهای قزاق وارد تهران شدند و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. نزدیک به صد تن از رجال، سرشناسان و روحانیون بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه قاجار و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرحآباد گریختند و فتحالله خان سپهدار رشتی (نخستوزیر) به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد.<ref>[http://ghoghnoos87x1.mihanblog.com/extrapage/19 بانک اطلاعات - رضاشاه پهلوی] </ref> | در پی گفتگوها و هماهنگیهای به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی (مدیر روزنامه رعد) و رضاخان، در روز سوم حوت(اسفند)1299، کودتایی ترتیب داده شد دراین کودتا نیروهای قزاق وارد تهران شدند و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. نزدیک به صد تن از رجال، سرشناسان و روحانیون بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه قاجار و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرحآباد گریختند و فتحالله خان سپهدار رشتی (نخستوزیر) به سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد.<ref>[http://ghoghnoos87x1.mihanblog.com/extrapage/19 بانک اطلاعات - رضاشاه پهلوی] </ref> | ||
کودتای سوم اسفند، زمام نخست وزیری را به سیدضیاء طباطبایی و مقام سردار سپه را به رضاخان «میرپنج» واگذارکرد و پس از صد روز به جای سیدضیا، قوام السطنه به نخست وزیری نشانده شد. کودتا توسط نیروهای قزاق تحت امر انگلیس و افسر مورد اعتماد انگلیس ـ رضاخان ـ انجام شد و به یاری انگلیس، به شتاب، به سوی تثبیت یک قدرت متمرکز قوی و سرسپردۀ آن کشور پیش رفت. | کودتای سوم اسفند، زمام نخست وزیری را به سیدضیاء طباطبایی و مقام سردار سپه را به رضاخان «میرپنج» واگذارکرد و پس از صد روز به جای سیدضیا، قوام السطنه به نخست وزیری نشانده شد. کودتا توسط نیروهای قزاق تحت امر انگلیس و افسر مورد اعتماد انگلیس ـ رضاخان ـ انجام شد و به یاری انگلیس، به شتاب، به سوی تثبیت یک قدرت متمرکز قوی و سرسپردۀ آن کشور پیش رفت .<ref name=":0" /> | ||
رضاخان در 1300ش وزیر جنگ شد. بعد از اعتراضات معتمدالتجار و مدرس که از نمایندگان مجلس بودند رضاخان استعفا داد اما امنیت شهر با قتلهای مرموز مختل شد و همین باعث استرداد رضاخان شد.احمدشاه در سال 1302ش سردار سپه را به رئیسالوزرایی منصوب کرد و خود راهی اروپا شد <ref name=":1">[http://pajoohe.ir/%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1__a-17717.aspx پژوهشکده باقرالعلوم -سلسله پهلوی و تاریخ معاصر]</ref> | |||
در سال 1304ش احمدشاه قصد بازگشت به کشور را داشت، اما به دلیل تظاهرات در تهران به علت کمیابی نان منصرف شد. در این اثنا رضاخان به منظور یکسره کردن کار قاجار عدهای از درباریان را به اتهام کمبود نان خلع کرد.<ref name=":1" /> | |||
== پایان سلسله قاجاریه == | |||
در اواخر مهر تظاهرات علیه قاجاریه شکل گرفت و روز نهم آبان مجلس شورای ملی جلسه علنی تشکیل داد و انقراض سلسله قاجاریه را اعلام نمود. حکومت به طور موقت به رضاخان واگذار شد و تعیین حکومت قطعی به نظر موسسان موکول گردید. سرانجام مجلس موسسان در روز 22 آذرماه سال 1304ش پادشاهی ایران را به رضاخان و اعقاب ذکور وی تفویض نمود. | |||
رضاخان دولت را از حیث اداری و مالی برای اجرای طرحهای زیر ساختی توسعه آماده کرد. راههای شوسه، آسفالته، راه آهن و نظام آموزشی جدید به تقلید از نظامهای اروپایی شکل گرفت. دانشگاه تهران تاسیس شد و شماری از دانشجویان برای تحصیلات به خارج از کشور فرستاده شدند و برای صنعتی شدن کشور به کمک متخصصان بهویژه آلمانیها گامهای مهمی برداشته شد. اما بیتوجهی به ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی در کشور، نارضایتی مردم عدم موفقیت طرحها را رقم زد. شاه در سال 1305ش فرمان لغو کاپیتولاسیون را صادر کرد.<ref name=":1" /> | |||
اولین عکس العمل روحانیت نسبت به شاه توسط شیخ محمد بافقی در فروردین 1306ش، زمانی صورت گرفت که بانوان درباری بدون حجاب از حرم حضرت معصومه (س) خارج شدند. روز بعد شاه با تجهیزات نظامی وارد قم شد و دستور ضرب و شتم روحانیون را صادر کرد. دومین اعتصاب روحانیت در اعتراض به اجرای قانون نظام اجباری بود که طی مذاکرات دولت با علمای قم و پذیرفته شدن تقاضاهای آنها مبنی بر تجدیدنظر در قانون نظام اجباری، علما متفرق شدند. | |||
در سال 1307 سیدحسن مدرس دستگیر و سرانجام در 316 توسط عمال دولت به قتل رسید. همزمان با دستگیری سید حسن مدرس قانون لباس متحدالشکل به اجرا درآمد و پوشیدن لباس روحانیت فقط با جواز دولتی امکانپذیر بود. در این میان خلع سلاح عشایر علت دیگر برای جنبش علیه حکومت پهلوی شد. | |||
طی اشغال ایران توسط متفقین در 25 شهریور 1320ش، رضاخان مجبور به کنارهگیری از سلطنت شد و به جزیرۀ مورس تبعید گردید. بدین ترتیب محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید. | |||
در انتخابات دورۀ چهاردهم مجلس شورای ملی به مردم فرصت داده شد تا به هر کسی که میخواهند، رأی بدهند. در نتیجه این آزادی، افرادی چون دکتر محمد مصدق انتخاب شدند. دکتر مصدق در مجلس طرحی راجع به نفت به تصویب رساند مبنی بر این که هیچ یک از مقامات کشور حق مذاکره یا بستن قرارداد نفت با هیچ کشور خارجی را ندارد. در این موقع هیئتی از روسیه وارد ایران شدند تا امتیاز نفت شمال را بدست آورند، اما بینتیجه برگشتند. | |||
بعد از اتمام جنگ جهانی دوم (1324ش) نیروهای شوروی خاک ایران را ترک نکردند و به اختلافات گروهی در ایران دامن زدند. در آذرماه همان سال آمریکا و انگلیس از شوروی خواستند که ایران را ترک کند، اما تا آذرماه 1325 که فرمان پیشروی ارتش به آذربایجان صادر شد و آخرین مواضع فرقۀ دمکرات در تبریز از بین رفت، شوروی همچنان به حمایت گروههای سیاسی مشغول بود. | |||
شاه بعد از اینکه در دانشگاه تهران مورد هدف گلوله قرار گرفت، انحلال حزب توده را اعلام کرد و آیةالله کاشانی را به خرمآباد تبعید نمود. در شهریور 1328 نخستین جبهۀ ملی ایران به رهبری دکتر مصدق تشکیل شد. رزمآرا با مخالفتهایی که نسبت به ملیشدن صنعت نفت داشت در اسفند 1329 توسط خلیل طهماسبی از فداییان اسلام به قتل رسید و کمیسیون خاص نفت به ریاست مصدق، ملیشدن صنعت نفت را تصویب کرد. مصدق در اردیبهشت 1330 به نخستوزیری منصوب شد. او برنامۀ کار خود را بر دو اصل استوار ساخت: | |||
1- اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت | |||
== 2- اصلاح قانون انتخابات == | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
ویرایش