حسن روحانی
حسن روحانی، با نام اصلی حسن فریدون (زاده ۲۱ آبان ۱۳۲۷) متولد یکی از روستاهای شهرستان سرخه از توابع استان سمنان است. وی در خانوادهای با ۷ برادر و خواهر بزرگ شد. خواهر و برادر بزرگتر حسن روحانی در کودکی فوت کردند، حسین، طوبی، فاطمه، طاهره، برادر و خواهران او هستند. پدر وی حاج اسدالله فریدون مغازه دار در بازار سمنان و مادرش سکینه پیوندی خانهدار بود. حسن روحانی در اواخر شهریور ۱۳۳۹ وارد حوزه علمیه سمنان شد. او در تابستان سال ۱۳۴۰ به حوزه علمیه قم رفت. حسن روحانی در سال ۱۳۴۹ برای تحصیلات وارد دانشگاه تهران شد. در زمستان سال ۱۳۵۳ از دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت و به عنوان افسر به خدمت نظام وظیفه رفت. عمده فعالیت وی تا فروردین ۱۳۵۷ شرکت در مجالس وعظ و سخنرانی بود، حسن روحانی درسال ۱۳۵۷ بخاطر نگرانی از دستگیری توسط ساواک به انگلستان سفر کرد و پس از اقامت روحالله خمینی در نوفل لوشاتوی پاریس، نزد او رفت. پس از ورود به ایران در دورههای متوالی به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد. حسن روحانی قبل از انتخاب شدن به ریاست جمهوری سمتهای مختلفی در دولت و نهادهای جمهوری اسلامی داشت. وی در دورهی یازدهم و دوازدهم رئیس جمهور رژیم جمهوری اسلامی ایران شد. او در کارنامه خود در دوران ریاست جمهوریاش هزاران اعدام را ثبت کرده است. سرکوب اعتراضات دیماه ۹۶ با دستکم ۴۰ کشته و هزاران مجروح از دیگر موارد مشارکت او در نقض حقوق بشر است. حسن روحانی کسی است که حجاب را در ادارات ایران اجباری و آنرا عملی کرد. وی پیش از آن در سمت دبیرشورای عالی امنیت در سرکوب تظاهرات دانشجویان در سال ۱۳۷۸ نیز مشارکت و از آن دفاع کرد.[۱]
نوجوانی و جوانی
حسن فریدون در یکی از روستاهای شهرستان سرخه از توابع سمنان به دنیا آمد. تا زمان جوانی نام خانوادگی او فریدون بود. او در سال ۱۳۳۹ هنگامی که ۱۲ سال سن داشت به تحصیلات حوزوی و دینی روی آورد. حسن فریدون در اواخر شهریور ۱۳۳۹ با پدرش به سمنان رفته و رسما وارد حوزه علمیه شد. یک سال بعد پدرش او را برای ادامه تحصیلات به قم فرستاد. او به مدت هشت سال در قم زندگی کرد. وی در ۱۵ شهریور ۱۳۴۸ ازدواج کرد. حسن روحانی در سن ۲۱ سالگی تصمیم گرفت به دانشگاه برود و در مهر ۱۳۴۸ در رشته حقوق وارد دانشگاه تهران شد. از آنجا که رفت و آمد بین تهران و قم برای او مشکل بود کمکم در سال ۱۳۴۹ حوزه علمیه قم را ترک کرد و در تهران ساکن شد.[۲]
خانواده حسن روحانی
حسن روحانی ۴ فرزند با نامهای زیر دارد:
- زهرا روحانی با نام دوم طناز، ساکن اتریش که عروس محمدحسین بهشتی، وارد کننده بزرگ میوه و دومین شخص حقیقی دریافت کننده ارز دولتی در ایران است.
- منصوره روحانی همسر کامبیز مهدیزاده است.
۳. محمد روحانی به قتل رسیده در سال ۱۳۷۵ در ۱۹ سالگی به دست فردی که نگران افشای اسرارش بود. روحانی در کتاب خاطراتش هیچ اشارهای به این فرزند خود نمیکند.[۳]
۴. مجید روحانی با نام فامیلی «عمرانی»
حسن روحانی پیش از انقلاب
حسن روحانی در زمستان سال ۱۳۵۱ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس گرفت و بعد از اخذ لیسانس، به خدمت وظیفه عمومی رفت. او بعد از اتمام دوره آموزشی به نیشابور منتقل شد. حسین روحانی در مسجد جامع آن شهر در ایام ماه رمضان سخنرانی میکرد.
وی بعد از پایان دوره خدمت، در تابستان ۱۳۵۳ به تهران بازگشت. او در در مورد فعالیتهایش در آن دوره میگوید:
«من از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶، سالی دو سه بار به رفسنجان میرفتم. دعوت کننده و میزبان من در رفسنجان آقای شیخ عباس پورمحمدی بود. در سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷، عمده فعالیت من، سخنرانیهای مذهبی، شرکت در جلسات روحانیت مبارز و دیگر جمعهای مربوط به نهضت اسلامی و سایر فعالیتهای مربوط به انقلاب بود. عمده سخنرانیها و منبرهای من در شهر تهران به ویژه منطقه شرق و شمال و جنوب تهران بود… در سال ۱۳۵۶ در دهه سوم ماه محرم در آنجا سخنرانی داشتم. دردهه دوم محرم سال ۱۳۵۶، بعد از ظهرها در مسجد جامع کرج منبر میرفتم. اصفهان یکی از شهرهایی بود که در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ چند نوبت برای سخنرانی بدانجا رفتم… جمعاً سه نوبت برای سخنرانی به اصفهان سفر کردم؛ یک بار در سال ۱۳۵۵ و دو بار هم در سال ۱۳۵۶ بود.»
در یک گزارش ساواک مربوط به تاریخ ۱۸ مهر ۱۳۵۶ گفته شده که شیخ حسن روحانی به دعوت حاج قاسم دخیلی برای ده شب سخنرانی به قم آمده است. در بخش دیگری از همین گزارش گفته شده که حاج قاسم دخیلی با کسب اجازه قبلی از شهربانی و ساواک قم، مبادرت به دعوت شیخ حسن روحانی به قم نموده است.
در یک گزارش خیلی محرمانه ساواک به تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۶ نیز چنین آمده: «حاج فضلالله پهلوان که اداره کننده هیأت سمنانیهای مقیم مرکز میباشد، اظهار میداشت در دهه دوم محرم از شیخ حسن روحانی دعوت به عمل آمد که به منبر برود. وی در ضمن سخنرانیش تجلیل فراوان از خمینی نمود و به کمونیستها حمله کرد. پهلوان که وضع را چنین میبیند، به روحانی میگوید که تند صحبت نکند و نام خمینی را نبرد اما روحانی میگوید نترس چیزی نیست. در خاتمه حاجی پهلوان اضافه نمود دستگاه (ساواک) به روحانی دستور داده بود که از خمینی تعریف کند.
برخی این سخن را چنین تعبیر کرده اند که حسن روحانی با ساواک در نهان مراوداتی داشته است.
در فروردین ۱۳۵۷، حسن روحانی تصمیم به ترک کشور و ادامه تحصیل در انگلستان میگیرد.
وی درخاطرات خود میگوید:
«در گفتگو با آقای مطهری به ایشان گفتم که در حال حاضر وضع این گونه است که تقریباً در هیچ جا نمیتوانم برنامه سخنرانی یا فعالیتی داشته باشم و بیتردید به زودی دستگیر میشوم و به سبب فرارها و پروندههایی که در ساواک دارم، ممکن است دوره زندان من طولانی باشد. مرحوم مطهری فرمودند: از نظر من، شما دو راه پیش رو دارید. یکی اینکه به تحصیلات دانشگاهی خود تا دریافت دکترا ادامه دهید. دیگر اینکه برای چند سالی به حوزه علمیه قم برگردید و دروس حوزوی خود را تکمیل کنید. به ایشان گفتم: ادامه تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی در داخل کشور در شرایط فعلی شاید امکانپذیر نباشد، مگر اینکه برای مدتی به خارج از کشور بروم و تحصیلات دانشگاهی را آنجا به اتمام برسانم و برگردم. در نهایت، توصیه مرحوم مطهری، سفر به خارج برای ادامه تحصیلات دانشگاهی بود.»[۴]
پس از آنکه روحالله خمینی در مهر ۱۳۵۷ از عراق به فرانسه می رود، حسن روحانی نیز مدتی بعد، از لندن به پاریس میرود. در همین اثنا، مهندس بازرگان نیز از تهران به پاریس میرود.
«روحانی در خاطرات خود از سفر مهندس بازرگان به پاریس و دیدار با خمینی، چنین میگوید: «روز یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۵۷، آقای بازرگان برای دیدار امام به نوفل لوشاتو آمده بود. فکر میکنم آقای میناچی هم همراه وی بود. موقع غروب بود که به نوفل لوشاتو رسیده بودند و بعد از نماز مغرب و عشا در منزل مقابل (اندرونی) خدمت امام شرفیاب شدند.»[۵]
علیرغم آنکه حسن روحانی دروس «خارج» حوزه را نخوانده و به درجه اجتهاد نرسیده و هیچ یک از علما نیز اجتهاد وی را تأیید نکرده اند، اما بعدها در مجلس خبرگان رهبری به عنوان مجتهد حضور پیدا میکند. حتی در سوابق او حضور فعال در درس خارج فقه و اصول نیز به چشم نمی خورد و به گفته خودش تنها تا «مکاسب» و «رسائل» که دروس سطح حوزه میباشد، درس خوانده است. با این وجود، در سال ۱۳۵۸ در انتخابات مجلس دوره اول، تحصیلات حوزوی خود را خارج فقه و اصول عنوان میکند.
حسن روحانی در انتخابات مجلس دوم در سال ۱۳۶۳، تحصیلات حوزوی را خارج فقه و فلسفه ذکر میکند و در انتخابات دور سوم مجلس در سال ۱۳۶۷ آنرا مجدداً خارج فقه و اصول برمیشمرد.
حسن روحاانی در کتاب سیاستمداران جوان، در مورد تحصیلات حوزوی خود چنین میگوید:
«من در حوزه تا وقتی که رسیدم به رسائل و مکاسب درس خواندم؛ که در واقع درس عالی «سطح» میشود.»
حسن روحانی پس از انقلاب
وی از عنوان «دکتر حسن روحانی»، در پنج دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی استفاده کرده است. یعنی از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۴ در حالی خود را با عنوان «دکتر» کاندیدای مجلس میکند، مدرک تحصیلی وی «لیسانس» بوده و تا سال ۱۳۷۸ نیز همچنان از این عنوان استفاده میکرده است! روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۵۸ و در مقدمه مصاحبه ای با حسن روحانی مدعی شد، «حسن روحانی در سال ۵۸ از دانشگاه لندن در رشته جامعه شناسی حقوقی دکترا گرفت».
بعد از این گفتگو، نام وی در لیست انتخاباتی ۱۹، ۲۱ و ۲۲ اسفند ۱۳۵۸ حزب جمهوری اسلامی، برای انتخابات مجلس اول، برخلاف یکم تا هجدهم اسفند، از حسن فریدون (روحانی)» به «دکتر حسن فریدون (روحانی)» تغییر یافت.
بعلاوه براساس مدارک ثبت شده در معرفی نمایندگان مجلس اول، مندرج در سایت رسمی مجلس شورای اسلامی، روحانی دارای مدرک دکترای حقوق معرفی شده بود. همچنین در کتابی که در سال ۱۳۹۰ توسط مجلس شورای اسلامی تحت عنوان «معرفی نمایندگان ۸ دوره مجلس شورای اسلامی» منتشر شده است، تحصیلات دانشگاهی حسن روحانی در مجلس دوم، دکترای حقوق قضایی عنوان شده، اما در مجلس سوم، تحصیلات وی فوق لیسانس حقوق ذکر شده است. حتی در مجلس سوم در سال ۱۳۶۷، ایشان هنوز دانشجوی فوق لیسانس نیز نبودند. تصویر روزنامه رسمی مربوط به اعتبار نامه وی در مجلس سوم نشان میدهد که در جلسه علنی چهارم مجلس سوم، از عنوان دکتر برای وی استفاده شده است. در مجلس چهارم نیز تحصیلات وی دکترای حقوق قضایی و در مجلس پنجم، دکترای حقوق ذکر شده است.
در سایت رسمی حسن روحانی، مدرک وی دکترای حقوق اساسی عنوان شده است نه حقوق قضایی، یعنی وی در یک جا دارای مدرک دکترای جامعه شناسی حقوقی معرفی میشود، در جای دیگر دارای دکترای حقوق، در جای دیگر دارای دکترای حقوق قضایی، و در جای دیگر دارای دکترای حقوق اساسی، در واقع در سال ۱۳۷۸ حسن روحانی مدرک دکترای خود را از دانشگاه گلاسکو دریافت می کند، در فاصله سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۸ به مدت ۲۰ سال که ایشان خود را دکتر معرفی میکند به معنای آن است که ایشان «جعل عنوان» کرده که یک جرم محسوب میشود و قابل تعقیب قضایی است؛ و از آنجا که ایشان از ناحیه این جعل عنوان دکتری، برای خود منافعی را کسب کرده است، عنوان «کلاهبرداری» نیز بر این عمل ایشان صدق میکند که این نیز یک جرم محسوب میشود و قابل تعقیب قضایی میباشد.
به عنوان نمونه، حسن روحانی در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۶۵، در نامه ای که درخواست تشویق پرسنل یگان های پدافند هوایی را میکند، در زیر نامه چنین نوشته: مسئول ستاد کل پدافند کشور دکتر حسن روحانی یعنی در سال ۶۵ که روحانی دارای مدرک تحصیلی لیسانس بوده، خود را دکتر معرفی می کرده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حسن فریدون در سال ۶۰ تصمیم میگیرد تا نام خانوادگی خود را به صورت رسمی تغییر دهد. وی میگوید: «پس از انقلاب، زمانی که به عنوان نماینده مردم سمنان وارد مجلس شورای اسلامی دوره اول شدم، مناسب دیدم نام خانوادگی خودم را در شناسنامه هم تغییر دهم و لذا در سال ۱۳۶۰ تقاضای تغییر فامیل کردم و نام خانوادگی روحانی به طور رسمی در شناسنامه من ثبت شد.»
اما حسن روحانی از سال ۱۳۶۹ که مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در انگلستان میشود، تا سال ۱۳۷۸ که مدرک دکترای خود را از انگلستان دریافت میکند، با نام حسن فریدون تحصیل کرده است.
زمان تحصیل حسن روحانی در مقطع کارشناسی ارشد از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵ و مقطع دکترا از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸ در دانشگاه کالدونین گلاسکوی انگلیس بوده، اما در هیچ یک از مصاحبهها و بیوگرافیهای حسن روحانی، اشارهای به زمان تحصیل وی در انگلستان نشده است، رویزین ادی، مسئول مطبوعاتی اداره روابط خارجی و بینالمللی دانشگاه کالدونین گلاسگو، اظهار داشت که آقای حسن روحانی در تاریخ ۱۳ نوامبر سال ۱۹۹۶ (۲۲ آبان ۱۳۷۵) در دوره فوق لیسانس و در ششم جولای ۱۹۹۹ (۱۵ تیر ۱۳۷۸) در دوره دکترا از دانشگاه کالدونین گلاسگو فارغالتحصیل شده است.
مناصب حسن روحانی
روحانی مشاغل متعددی، از جمله عضویت در شورای عالی دفاع (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷)، عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرائی آن (ازسال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)، معاونت فرماندهی جنگ (از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶) و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰) را بر عهده داشت. روحانی بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ به معاونت جانشین فرماندهی کل قوا منصوب شد. عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۲ نیز از دیگر مسئولیتهای وی در دوران پس از انقلاب بوده است.
پستهای حسن روحانی در بازه زمانی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۹ عبارت بودند از:
۱. نماینده در مجلس اول و دوم از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ رئیس کمیسیون دفاع
۲. نماینده و نائب رئیس اول مجلس در دورههای سوم، چهارم و پنجم مجلس در سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۹.
۳. رئیس کمیسیون سیاست خارجی در مجلس چهارم و پنجم در سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۹
۴. عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲
۵. عضویت در شورای عالی دفاع از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷
۶. عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرایی آن از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷
۷. معاونت فرماندهی جنگ از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴
۸. رئیس ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶
۹. فرماندهی پدافند هوایی کل کشور از ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰
۱۰. معاون جانشین فرماندهی کل قوا از ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸
۱۱. دبیر شورای عالی امنیت ملی و مشاور امنیتی رئیس جمهور از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴
۱۲. رئیس تیم مذاکرات هستهای ایران از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۹۲
۱۳. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰ تاکنون
۱۴. رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۲
۱۵. عضو و رئیس کمیسیون سیاسی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۲
۱۶. عضو مجلس خبرگان از استان سمنان از سال ۱۳۷۹ تا زمان ریاست جمهوری
حسن روحانی در طول دوران تحصیل، علاوه بر حضور بسیار پررنگ در مجلس شورای اسلامی بعنوان نائب رئیس مجلس و رئیس کمیسیون سیاست خارجی، در عین حال مشاور امنیتی رئیس جمهور، نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی و دبیر این شورا و نیز عضو و رئیس کمیسیون سیاسی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بوده و در عین حال، همزمان در دانشگاه کالدونین گلاسکوی انگلستان هم مشغول به تحصیل بوده است.
آخرین پست حسن روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۹۲ تاکنون میباشد.
موارد نقض حقوق بشر
حسن روحانی در طول عمر خود و در مناصب مختلف در رژیم ایران مرتکب موارد بسیاری شده است که در زمرهی نقض حقوق بشر به شمار میروند. برخی از این موارد در زیر آمده است.
اجباری کردن حجاب
پس از اینکه روحالله خمینی، در اسفند ۱۳۵۷ اعلام کرد که زنان در ادارات دولتی باید حجاب داشته باشند، در زمانی که هنوز حجاب اجباری نشده بود، حسن روحانی جلودار اجباری کردن حجاب زنان در ارتش و ادارات تابعه شد.
یکی از موارد نقض حقوق بشر در کارنامه روحانی اجباری کردن حجاب ابتدا در ارتش و سپس ادارات دیگر است. او در اسفند ماه ۱۳۵۷ اعلام کرد که همه زنان در ادارات دولتی باید با حجاب کامل حاضر شوند.
روحانی در کتاب خاطرات خود در این باره میگوید:
«طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتوگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید. در آغاز به پادگان دوشانتپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سرو صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.»[۶]
مشارکت روحانی در سرکوب
در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ حسن روحانی یکی از کسانی بود که در سرکوب دانشجویان مشارکت فعال داشت. او در ۲۳ تیرماه ۱۳۷۸ درمورد اعتراضات دانشجویی در نماز جمعه تهران گفت:
«دیروز نسبت به برخورد این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروزغروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند.»[۷]
اعتراضات تیرماه ۱۳۷۸ هنگامی رخ داد که مأموران نیروی انتظامی و امنیتی به کوی دانشگاه تهران حمل کرده و تعداد زیادی را مجروح کردند. در اعتراضات تیرماه ۱۳۷۸ دستکم ۷ نفر کشته شدند.
عامل و تأییدکننده اعدام
حسن روحانی در طول فعالیت خود در رژیم ایران همواره مشوق، تأیید کننده و عامل اعدام شهروندان ایرانی بوده است.
روحانی در نطق خود در مجلس شورای اسلامی در ۲۳ تیرماه ۱۳۵۹ میگوید: «نکته دیگر اینکه ما از دادگاه انقلاب ارتش میخواهیم که در مورد توطئهگران عجله نکنند و تحقیقات در حدود وسیع انجام بدهند و کاملا ریشهیابی بکنند و تقاضای دیگر من این است که توطئهگرها را هنگام نماز جمعه در حضور مردم به دار آویزان کنند تا تاثیر بیشتری داشته باشد.»[۸]
دولت حسن روحانی در یک سال اول خود ۶۸۷ نفر را اعدام کرد. این عدد یک رکورد به نسبت دولتهای پیشین به شمار میرود. وی در طول سالهای بعدی ریاست خود هزاران اعدام را در کارنامه خود ثبت کرده و در موارد مختلف از آن دفاع کرده است.[۹] از جمله پس از اعتراض امام جمعه اهل سنت به اعدام زندانیان سنی، وزیر دولت روحانی با دفاع از این اعدام ها آنها را در چارچوب مبارزه با تروریسم دانست.[۱۰]
نقض حقوق بشر
وزارت اطلاعات به عنوان بخشی از دولت حسن روحانی در سالهای اخیر مشارکت گستردهای در نقض حقوق بشر شهروندان داشته است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سرکوب اعتراضات دیماه ۱۳۹۶
با آغاز تظاهرات ۱۳۹۶ در شهرهای مختلف ایران حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور وقت نقش فعال در سرکوب آن داشت. این تظاهرات به کشته شدن بیش از ۴۰ نفر و زخمی شدن صدها نفر منجر شد. همچنین زندانیان بسیاری در زندان تحت شکنجه قرار گرفتند. برخی از این زندانیان زیر شکنجه کشته شدند اما علت مرگ آنها خودکشی در زندان اعلام شد.[۱۱]
حسن روحانی شرکت کنندگان در تظاهرات ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ را در نمازجمعه پستتر از اوباش میخواند.[۱]
سرکوب اقلیتهای مذهبی
در دولت روحانی علاوه بر اعدام و شکنجهی زندانیان سنی، بهائیان و اقلیتهای مذهبی دیگر، واقعهی بازداشت و دستگیر گسترده دراویش گنابادی نیز ثبت شده است. یکی از این دراویش به نام محمد ثلاث اعدام و تعداد زیادی مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتند. همچنین میتوان از نمونههای فشار به بهائیان به دستگیری ۱۷ شهروند بهائی در شهرهای کرج، شیراز و بهارستان اشاره کرد.
سرکوب کارگران و فعالان مدنی
دولت حسن روحانی موارد زیادی از سرکوب کارگران را در کارنامه خود دارد. این کارگران اغلب به دلیل ماهها حقوق معوقه دست به تظاهرات و اعتراض میزنند. از جمله میتوان به دستگیری کارگران هپکو، نیشکرهفت تپه و… اشاره کرد. دستگیری و شکنجه اسماعیل بخشی از جمله این دستگیریهاست. همچنین دستگیری فعالان حقوق زنان و فعالان مدنی چون آرش صادقی، شیما بابایی یاسمن آریایی، منیره عربشاهی، مژگان کشاورز، فرشته دیدنی، صبا کردافشاری، راحله احمدی و… از جمله این دستگیریهاست.
ترورمخالفان در خارج از ایران
حسن روحانی و تیم او ترور مخالفان رژیم ایران را در سالهای ریاست خود فعالانه ادامه داده است. از جمله این ترورها میتوان از برنامه ریزی برای بمبگذاری در گردهمایی سالانه مجاهدین در فرانسه نام برد که توسط دولت فرانسه کشف گردید[۱۲]
حواشی زندگی حسن روحانی
کسی که به خمینی «امام» گفت
- اولین بار لفظ امام برای روح الله خمینی توسط حسن روحانی در مجلس ختمی به مناسبت مرگ مصطفی خمینی استفاده شده و سپس وارد فرهنگ سیاسی ایران میشود.
ارتباط با سرویسهای جاسوسی
در مورد سهولت تردد او به انگلستان در فروردین سال ۱۳۵۷ در حالی که همزمان بنا به سخن خودش تحت تعقیب ساواک بوده است، گمانهزنیهایی وجود دارد. علاوه بر این بازگشت بدون دردسر او به ایران و ورود به دانشگاه این موضوع را پیچیدهتر میکند. برخی چنین سفری را امکان ناپذیر میدانند. آنها موضوع تحت تعقیب بودن حسن روحانی را ساختگی و همهی این ماجرا را هماهنگ شده برای انجام مأموریتی توسط حسن روحانی میدانند. مأموریتی که توسط ام آی ۶ (سرویس اطلاعاتی انگلستان) به وی محول شده بود. حسن روحانی از انگلستان مستقیما به نزد خمینی رفته و مدتی را با وی در نوفل شاتو سر میکند. این موضوعات توسط رقبای انتخاباتی او مطرح شده است.
همچنین دستکم دو بار ارتباط مخفی حسن روحانی با آمریکاییها ثبت و مسجل شده است
۱- به عنوان یکی از سه نماینده هاشمی در دیدار با نماینده مشاور امنیت ملی آمریکا (مک فارلین) که موضوع آن آینده رهبری در ایران بود حاضر میشود.[۱۳]
۲- روحانی در سال ۱۳۶۵ در سفر به پاریس با نماینده اسرائیلی آمیرام نیر «مشاور ضد تروریسم» نخستوزیر اسرائیل که خود را آمریکایی معرفی کرده بود دیدار میکند. روحانی در این دیدار خواهان فشار بر خمینی برای پایان دادن به جنگ میشود. او این مأموریت را از طرف رفسنجانی انجام میدهد.[۱۴]
همچنین مطابق اعلام کمیته تحقیق و تفحص مجلس از دوتابعیتیها، مشخص شده است که حسن روحانی یک مقام عالی اجرایی دارای تابعیت اسکاتلندی (انگلیسی) است که بسیاری از سفرهای مخفی خارجی خود را با پاسپورت دوم انجام میداده است.
قتل پسر حسن روحانی
حواشی بسیاری در مورد قتل محمد روحانی پسر حسن روحانی توسط جناحهای مختلف حکومت ایران به رشته تحریر در آمده است. از جمله آذرماه سال ۹۲ اکبر جباری، باجناق غلامحسین الهام، (سخنگوی دولت احمدینژاد) در صفحه فیسبوک خود، با اشاره به شعارهای «اعتدال» و «راستگویی» دولت روحانی، نوشت: «اندک دانشم در رواندرمانی میگوید: کسی که دستش به خون پسرش آلوده است، نه میتواند راستگو باشد و نه میتواند انسان معتدلی باشد».
او توضیح بیشتری در اینباره نداده است.[۳]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ باز خوانی حوادث کوی دانشگاه در تیر ماه ۷۸
- ↑ کتاب خاطرات من - حسن روحانی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ راز قتل پسر حسن روحانی/ پسر حسن روحانی با کلت پدرش به قتل رسیده؟
- ↑ کتاب خاطرات حسن روحانی صفحه ۴۳۴
- ↑ کتاب خاطرات حسن روحانی صفحه ۴۶۷
- ↑ کتاب خاطرات حسن روحانی صفحه ۵۷۱
- ↑ فیلم یوتیوب از نماز جمعه ۲۳ تیر ۱۳۷۸
- ↑ کلیپ قاصدان آزادی در یوتیوب
- ↑ دولت روحانی رکورد اعدام را شکست
- ↑ دولت حسن روحانی از اعدام زندانیان سنی دفاع کرد
- ↑ گزارش یک سال قیام. وبسایت ایران ما
- ↑ بمبگذاری در گردهمایی مجاهدین
- ↑ ماجرای مک فارلین در تهران و نقش رفسنجانی - روحانی وکلید
- ↑ متن گفتگوی روحانی با مقام اسرائیلی در سال ۱۳۶۵