کاربر:BABAK/صفحه تمرین مهاجرت
مهاجرت در ایران، در بزرگترین تقسیمبندی خود ۲نوع میباشد: مهاجرت داخلی و مهاجرت خارجی. از بزرگترین مهاجرت ایرانیان میتوان به مهاجرت زرتشتیان به هند پس از حمله اعراب به ایران نام برد. مهاجرت از ایران در ۴ دهه گذشته به صورت پیوسته وجود داشته است؛ اما آن را میتوان به ۲بخش اصلی تقسیم کرد. موج اول ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۹ در این موج سران و مدیران حکومت پهلوی و وابستگان به آنها، از کشور مهاجرت کردند. موج دوم ۱۳۶۰ ـ به بعد، این موج شامل ۲ گروه هواداران مجاهدین و گروههای سیاسی و جوانانی که میخواستند از سربازی اجباری فرار کرده یا درهراس از گسترش جنگ بودند میشود. پس از وخامت وضعیت اقتصادی در ایران موج مهاجرت تا کنون به صورت مستمر ادامه داشته است. از مهمترین علل مهاجرت از ایران میتوان به ناامیدی به آینده، محدودیتهای فزاینده سیاسی و اجتماعی، مشکلات معیشتی، بیکاری، تبعیض، بیثباتی اقتصادی، دسترسی نداشتن آزاد به اینترنت، بیاعتمادی مردم به سران حکومت، نبود چشمانداز روشن در آینده و.... اشاره کرد. مهاجرت از ایران شامل گروههای، نخبگان علمی، پزشکان، پرستاران، ورزشکاران، کارگران ماهر و... میشود. زیانهای مهاجرت بر پیکر اقتصاد ایران در چند دهه اخير ۳۰۰ برابر بيشتر از جنگ ايران و عراق به اقتصاد ايران ضرر زده است. مهاجرت یا فرار مغزها ۲برابر درآمد نفتي به ايران ضرر و زيان وارد ميکند.
تاریخچه مهاجرت در ایران
مهاجرت به معنی رفتن مردم از مکانی به مکان دیگر در جستجوی کار یا زندگی یا آیندهای روشن است. مهاجرت در بزرگترین تقسیمبندی خود ۲نوع میباشد: مهاجرت داخلی و مهاجرت خارجی. همچنین مهاجرت میتواند اختیاری یا اجباری باشد.
از بزرگترین مهاجرت ایرانیان میتوان به مهاجرت زرتشتیان به هند پس از حمله اعراب به ایران نام برد. همچنین خبرهایی از مهاجرت گروهی از مردم پس از حمله مغول به کشورهای غربی ایران نیز در دست میباشد. در زمان قاجاریه بزرگترین مهاجرت مربوط به مهاجرت مشروطه خواهان به ترکیه و اروپا پس از به توپ بسته شدن مجلس است. پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی چندین دوره مهاجرت در ایران وجود دارد. سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۹۱ تعداد ایرانیان مهاجرت کرده را ۳٫۵ میلیون نفر اعلام کرده است. در سال ۱۳۹۵ دبیرکل شورای عالی ایرانیان این آمار را بین ۵ تا ۶ میلیون نفر اعلام کرد. با توجه به موج مهاجرت در سالها اخیر میتوان تخمین زد که این آمار بین ۵ تا ۸ میلیون ایرانی را دربرگیرد.
در موجهای اول مهاجرت، مقصد کشورهای اروپایی یا آمریکا بود اما در موجهای بعدی استرالیا، کانادا، کشورهای شرق آسیا، کشورهای عربی و کشورهای مستقل از شوروی سابق را نیز شامل میشود. به یقین میتوان گفت که کمتر کشوری در جهان است که جمعیتی ایرانی در آن ساکن نباشد.
موجهای مهاجرت از ایران
مهاجرت از ایران در ۴ دهه گذشته به صورت پیوسته وجود داشته است؛ اما آن را میتوان به ۲بخش اصلی تقسیم کرد:
موج اول: ۱۳۵۷–۱۳۵۹
در این موج سران و مدیران حکومت پهلوی، برخی از هنرمندان، سرمایهداران و کسانی که سابقه سرکوب مردم و انقلابیون را داشتند از کشور خارج شدند. در این موج برخی از اقلیتهای دینی که توان مالی برای خروج از کشور را داشتند یا در هراس از انتقام جویی روحانیان حاکم بودند از کشور مهاجرت کردند. مقصد این افراد که بیشتر آنها از توان مالی بالایی هم برخوردار بودند کشورهای آمریکا، بریتانیا، آلمان، سوئد، فرانسه و… بود.
موج دوم: ۱۳۶۰ ـ تاکنون
این موج شامل ۲ گروه بزرگ میشود:
ـ هواداران مجاهدین و گروههای سیاسی که بهدلیل سرکوب در خطر اعدام و دستگیری قرار داشتند.
ـ جوانانی که میخواستند از سربازی اجباری بگریزند و کسانی که در هراس از گسترش جنگ به خارج از کشور مهاجرت کردند. در آن سالها صدها هزار نفر از طریق مرزها آبی و خاکی، خود را به اروپا رسانده و به دلیل جنگ به آسانی پناهندگی گرفتند. نقطه اشتراک این افراد را میتوان ضدیت با سیاستهای جمهوری اسلامی در کلیت آن دانست. پس از پایان جنگ و بهخصوص پس از وخامت وضعیت اقتصادی در ایران موج مهاجرت کم و بیش ادامه دارد. در یک دهه گذشته این مهاجرت به صورت پیوسته ادامه داشته و همه قشرها جامعه را در بر گرفته است.[۱]
مهاجرت از ایران
علت مهاجرت از ایران را میتوان به شرایط اقتصادی، اجتماعی و نبود آزادیها مرتبط دانست. سران جمهوری اسلامی شرایط زندگی برای مردم را آنچنان وخیم کردهاند که از هر ۳ ایرانی یک نفر به فکر مهاجرت است. در میان افرادی که تمایل به خروج از کشور دارند ۴۷درصد تحصیلات دانشگاهی داشته و ۴۳ درصد آنها زیر ۳۰ سال سن دارند. از مهمترین علل مهاجرت از ایران میتوان به ناامیدی به آینده، محدودیتهای فزاینده سیاسی و اجتماعی، مشکلات معیشتی، بیکاری، تبعیض، بیثباتی اقتصادی، دسترسی نداشتن آزاد به اینترنت، بیاعتمادی مردم به سران حکومت، نبود چشمانداز روشن در آینده و… اشاره کرد.[۲]
رصدخانه مهاجرت ایران مهمترین عوامل مؤثر بر مهاجرت را به صورت زیر اعلام کرده است.
«بیثباتی اقتصادی، شیوه حکمرانی و مملکتداری، ناامیدی از آینده، امید به زندگی بهتر در خارج از کشور، وضعیت آزادیهای فردی و اجتماعی و کیفیت بهتر زندگی در خارج از کشور»[۳]
با سرکار آمدن دولت رئیسی مهاجرت از ایران افزایش یافته است. به گزارش آژانس پناهندگی سازمان ملل درسال ۲۰۲۲ تعداد درخواستهای پناهندگی ایرانیان ۴۴ درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است. به گفته همین آژانس، ایران پس از افغانستان، پاکستان و بنگلادش رتبه چهارم از حیث افزایش میزان درخواست پناهندگی در سال ۲۰۲۲ را به خود اختصاص داده است. این آژانس در ادامه گفته است که ایرانیان پس از اتباع سوریه و اریتره بیشترین دریافت تابعیت یا اقامت دایم در کشورهای میزبان را داشتهاند.
آمارهای مهاجرت ایرانیان در دولت رئیسی چگونه است؟[۴]
فرار مغزها
به فرایند مهاجرت متخصصان و نخبگان علمی از کشور گفته میشود. این فرایند در ایران سالانه در حال افزایش است.
سایت ستاره صبح علت افزایش مهاجرت نخبگان را به این صورت شرح داده است:
«علت افزایش روند مهاجرت، مواردی نظیر فضای اجتماعی و حیاتی یک جامعه، نبود احساس راحتی، اشتغال و بیکاری، وجود ناامیدی و نداشتن چشمانداز خوب برای آینده است.»[۵]
از جمله عوامل مؤثر در فرار مغزها را میتوان فضای محدود در کسب و کارهای آنلاین دانست. پس از همه گیری کرونا کسب و کارهای اینترنتی افزایش چشمگیری داشت. اما به دلیل محدودیتهای اعمال شده بروی خطوط اینترنت و فیلتر شدن بسیاری از سایتها امکان کار به صورت اینترنتی وجود ندارد. تجارت نیوز در این رابطه مینویسد:
«از جمله عواملی که باعث مهاجرت نخبگان در سالهای اخیر شده وضعیت فضای محدود در کسب و کارهای آنلاین است. بعد از همه گیری کرونا، کسب و کارهای انلاین و اینرنتی افزایش چشمگیری پیدا کرد اما متأسفانه با شدت محدودیتهایی دولت در یکی دو سال اخیر، وضعیت این کسب و کارها روز به روز در حال ضعیف شدن و موج مهاجرت این عده (که شامل گروه عدیدی از جوانان هستند) در حال افزایش است.»[۶]
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در رابطه با علت فرار مغزها با اشاره به بیکاری و افزایش مشکلات اقتصادی، میگوید:
«تشدید مشکلات اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری به ویژه بین فارغالتحصیلان باعث شد که موج بعدی مهاجران، نخبگان علمی کشور باشند. آنها به امید ادامه تحصیل و اشتغال متناسب با تخصص و رشتههای تحصیلی خودشان مهاجرت کردند که این رویه هنوز هم ادامه دارد.» آمارهای مهاجرت ایرانیان در دولت رئیسی چگونه است؟[۴]
مهاجرت پزشکان
مهاجرت پزشکان در حالی صورت میگیرد که بنا به آمار منتشره تعداد ورودیهای رشته پزشکی به دانشگاههای کشور کمتر از آمار مهاجرت پزشکان از ایران است. پزشکان به دلیل مشکلات معیشتی، ناتوانی در پرداخت اجاره مطلب، نداشتن آینده روشن و… رفتن را به ماندن ترجیح میدهند. مقصد بسیاری از پزشکان و کادر درمان کشورهای حاشیه خلیج فارس است.[۷]
آبان سال ۱۴۰۰ حسینعلی شهریاری نماینده مجلس و رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی طی نامهای به خامنهای ازکاهش تعداد نیروی کادر تخصصی درمان ابراز نگرانی کرد. وی در این رابطه نوشته بود که در کشور با افزایش درخواست مهاجرت پزشکان به خارج، استقبال ضعیف پزشکان عمومی از ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی، اعزام بیماران به خارج از کشور برای درمان، جذب و بهکارگیری پزشکان خارجی که قبلاً منتفی شده بود، مواجه هستیم که بدون شک عواقب جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت و با استمرار روند کنونی، دسترسی مردم به خدمات تخصصی مورد نیاز سلامت در اقصی نقاط کشور مختل شده و نظام سلامت نیز با چالشهای مخاطرهآمیزی مواجه خواهد شد.[۷]
مهاجرت پرستاران
مهاجرت پرستاران هم در کشور موضوع تازهای نیست، اما در سالهای گذشته این روند افزایش چشمگیری داشته است. در مورد علل مهاجرت پرستاران میتوان به مسائل زیر اشاره کرد:
بیکاری، سختی کار و حقوق پایین، تبعیض بین پرستاران رسمی و قراردادی و نیز مسائل اجتماعی و اقتصادی کشور از جمله بیثباتی اقتصادی و اجتماعی، کیفیت زندگی بهتر در خارج، فرصتهای اجتماعی بهتر برای فرزندان، دسترسی به آزادیهای فردی و اجتماعی در خارج از کشور.
محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار آمار مهاجرت سالیانه پرستاران را بیش از ۳هزار نفر اعلام کرد و گفت:
«سالانه بیش از ۳ هزار پرستار از کشور مهاجرت میکنند، اما وزارت بهداشت حتی اندازه همین آمار به کادر درمان اضافه نمیکند. طی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ قرار شده ۱۲ هزار پرستار استخدام شوند که این روند تکمیل نشده و هنوز به جذب سالانه ۳ هزار پرستار در سال هم نرسیدهایم.»[۸]
مهاجرت کارگران ماهر
مهاجرت کارگران ماهر نیز از مسائلی است که واحدهای تولیدی را با کمبود نیروی کار مواجه کرده است. این مهاجرت که پیش از این به کشورهای صنعتی بود در چند سال گذشته به مهاجرت نیروی کار ایرانی به عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس هم منجر شده است. افزایش قیمتها و تورم سرسامآور، فشار بر جامعه کارگری را افزایش داده است. متناسب نبودن سطح حداقل حقوق کارگران و افزایش سالانه تورم باعث شده که کارگران روزانه فقیرتر شوند. سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی زمینه را برای مهاجرات کارگران ماهر مهیا کرده است. یک اقتصاددان به نام حسین راغفر درباره علت مهاجرت کارگران میگوید:
«طی حداقل ۳دهه اخیر، حقوق و دستمزد کارگران مورد اجحاف قرار گرفته و یکی از مشخصههای اقتصاد ایران همین است که دستمزد نیروی کار را سرکوب کرده است. این موضوع قطعاً یکی از دلایل جدی مهاجرت کارگران از ایران طی ۳۴ سال گذشته است.»[۹]
مهاجرت ورزشکاران
مهاجرت ورزشکاران در ۵سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. بیشتر ورزشکارانی که به سایر کشورهای جهان مهاجرت میکنند سابقه مدال جهانی و المپیک دارند. این مهاجرت پس از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ شدت بیشتری پیدا کرده است. هر چند در ابتدا مقصد ورزشکاران کشورهای اروپایی بود اما با وخامت وضعیت اقتصادی مهاجرتها حتی به کشورهای همسایه و عربی هم رسیده است.
دکتر زهرا عبدالوهابی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران دلایل مهاجرت ورزشکاران را به ۴ عامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حرفهای مرتبط دانسته و میگوید:
«از مهمترین عوامل اقتصادی دسترسی به فرصتهای شغلی بهتر و تفاوت وضعیت رفاهی کشور مبدأ و مقصد است که مهمترین دلایل مهاجرت ورزشکاران هستند. عوامل حرفهای مانند دسترسی به امکانات و مربی؛ و بی برنامگی فدراسیونها، عوامل سیاسی نفوذ گرایشهای سیاسی در ورزش و عوامل اجتماعی مانند جایگاه اجتماعی ورزشکاران و تمایل به زندگی مدرن را میتوان به عنوان بخشی از دلایل تأثیرگذار نام برد.»[۱۰]
عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی سابق وزارت ورزش علت مهاجرت ورزشکاران را نگاه سطح پایین به ورزش و سطح مدیریت ضعیف و ناکارآمد دانسته است.[۱۱]
مهاجرت گروهی
مهاجرت گروهی آخرین شکل از مهاجرت در کشور است. پیش از این مهاجرت جوانان از روستاها به شهرهای بزرگ و تهران یک روال عادی بود؛ اما سالها است که مقصد جوانان مهاجر نه شهرهای بزرگتر بلکه کشورهای دیگر است. این روال باعث کمبود نیروی انسانی جوان در روستاها و یا شهرهای کوچک شده است.
رسول صادقی، عضو هیئت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران در این رابطه میگوید:
«ایران رتبه اول را در هدررفت سرمایه انسانی دارد. در حالیکه به لحاظ سرمایه انسانی در رتبه ۱۲ جهانی قرار دارد. جریان مهاجرتی به مناطق روستایی کشور هم ورود و نفوذ کرده است. در بسیاری از مناطق کشور با بحثی تحت عنوان فرهنگ مهاجرت مواجه هستیم. در شهرستان درهشهر در استان ایلام روستایی را میتوانم مثال بزنم که ۱۱۵ نفر از جوانان آنها به استرالیا رفتهاند. ۴۰ نفر از این جوانان که نتوانستند مهاجرت کنند، سال ۲۰۱۵ به صورت غیرقانونی به اروپا رفتند. این روستا اکنون تقریباً ترکیب زنانه دارد… در شهرستان سردشت، روستایی داریم که بسیاری از آنها به انگلیس مهاجرت کردهاند. این نشان میدهد که جریان مهاجرتی به مناطق روستایی کشور هم ورود و نفوذ کرده است.»[۱۲]
زیانهای مهاجرت
زیانهای مهاجرت بر پیکره اقتصاد ایران سالها است که ادامه دارد. مهاجرت نیروی انسانی متخصص و آموزشدیده یک خسارت جدی برای اقتصاد هر کشور تلقی میشود. در این حالت علاوه بر محروم شدن اقتصاد ملی از عوامل تولیدی خود، این فرصت را در اختیار سایر کشورها به صورت مجانی قرار میدهد.
رصد خانه مهاجرت ایران در این رابطه مینویسد:
«از یکسو برخی از فعالان اقتصادی با امید گسترش کسبوکار اقدام به خروج سرمایه خود کرده و در کشورهای دیگر مستقر شدهاند و از سوی دیگر نخبگان و دانشآموختگان کشورمان نیز تمایل جدی برای رفتن و رحل اقامت افکندن در کشورهای دیگر از خود نشان دادهاند. بیکاری نیروی انسانی متخصص، تداوم رکود و نبود فرصتهای جذاب سرمایهگذاری شرایطی را فراهم ساخته تا گروه درخورتوجهی از فعالان اقتصادی و نخبگان افق روشنی پیشروی خود نبینند و آینده شغلی خود را در کشورهای دیگر جستوجو کنند.»[۱۳]
غلامرضا ظریفیان به تأثیر مهاجرت نخبگان بروی آینده ایران اشاره کرده و میگوید:
«يكي از پيامدهاي خطرناك فرار مغزها براي ايران آن است كه آينده مورد نظر را بيآينده ميكند. نه فقط امروز كشورها را با تبعات خطرناكي مواجه ميكند، بلكه آينده را هم خدشهدار ميكند. آينده محيط زيست، آينده فناوريهاي نوين، آينده آموزشي و علمي، آينده رفاهي و… را از شهروندان ميگيرد. فرار مغزها در واقع بيآينده شدن ايران است.»[۱۴]
امانالله قرایی جامعهشناس مهاجرت هر نخبه را به خاموش شدن یک چاه نفت تشبیه کرده و میگوید:
«خسارت فرار مغزها که مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره کردند و مسئولان نیز به آن معترف هستند، غیرقابل جبران است؛ معتقدیم که با رفتن هر نخبه از کشور، یک چاه نفت خاموش میشود… برای تربیت هر نیروی انسانی، هزینهای تحت عنوان هزینه سرانه فرد پرداخت میشود که از زمان تشکیل نطفه وی در رحم مادر آغاز شده است؛ بنابراین برای هر فارغالتحصیل لیسانس حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان هزینه شده است که با اقدام به مهاجرت، به رایگان در اختیار کشورهای توسعهیافته قرار میگیرد.»[۱۵]
روزنامه آرمان ملی خسارت مهاجرت نخبگان از کشور را ۳۰۰ برابر زیان ناشی از جنگ ایران و عراق دانسته و مینویسد:
«براي پيبردن به زيانهاي مادي و عمق مصيبت کافي است نقل قولي از يک مورخ و ايرانشناس در اين سطور بگنجانيم که ميگويد:«فرار مغزها در چند سال اخير ۳۰۰ برابر بيشتر از جنگ ايران و عراق به اقتصاد ايران ضرر زده است» يا به نقل از عبدالخالق، کارشناسارشد بانک جهاني: «فرار مغزها ۲برابر درآمد نفتي به ايران ضرر و زيان وارد ميکند.»»[۱۶]
منابع:
- ↑ پنج موج مهاجرت از ایران در دوران جمهوری اسلامی - ایندیپندنت فارسی
- ↑ مهمترین دلایل مهاجرت نخبگان از ایران- سایت فردای اقتصاد
- ↑ ایران در حال گذراندن مرحله مهاجرت گروهی کنترلنشده است - ایندیپندنت۲
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ آمارهای مهاجرت ایرانیان در دولت رئیسی چگونه است؟ - سایت رویداد۲۴
- ↑ خروج هر نخبه از کشور مثل خاموشی یک چاه نفت است - سایت ستاره صبح
- ↑ ضربه مهاجرت نخبگان به رشد اقتصادی - سایت تجارت نیوز
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ آمار عجیب مهاجرت پزشکان از کشور - سایت آخرین خبر
- ↑ پرستاران مهاجرت میکنند، مسئولان تماشا ـ سایت ایرنا
- ↑ سونامی مهاجرت نیروی کار ایرانی - سایت پیشخوان
- ↑ هزینه سنگین مهاجرت قهرمانان ورزشی / نه پول هست نه امکانات! - سایت برنا
- ↑ تشدید مهاجرت ورزشکاران و نخبگان ایران در سایه بیتفاوتی حکومت جمهوری اسلامی - سایت ایندیپندنت ۳
- ↑ مهاجرت ۱۱۵ نفر از یک روستا به استرالیا ۲ برابر شدن میل به مهاجرت از ایران ـ سایت پلیکان
- ↑ اقتصاد ملی و مهاجرت زیانبار نخبگان - سایت شبکه شرق
- ↑ تبعات مخرب خروج نخبگان؛ خالصسازی و فرار مغزها - سایت اقتصاد ۲۴
- ↑ خسارت فرار مغزها غیرقابل جبران است/خاموششدن یک چاه نفت با مهاجرت هر نخبه - سایت ایمنا
- ↑ فرار مغزها ۳۰۰برابر لطمه بالاتر از جنگ - روزنامه آرمان ملی