کاربر:Khosro/صفحه تمرین اسماعیل شنبدی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۰: خط ۲۰:


== زندگی و شغل ==
== زندگی و شغل ==
[[پرونده:اسماعیل شنبدی؛3.jpg|جایگزین=اسماعیل شنبدی|بندانگشتی|240x240پیکسل|اسماعیل شنبدی]]
اسماعیل شنبدی در ۱۵ فروردین ۱۳۷۲، در شیراز متولد شد. نام عمویش را که در جنگ ایران و عراق در جبهه کشته‌شده بود، روی آن گذاشتند. اسماعیل دارای مدرک دیپلم بود و در شهر شیراز به کار مکانیکی اشتغال داشت. زمانی که اسماعیل کودک بود، پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و او با مادرش زندگی می‌کرد. پس از این‌که همسر دوم مادر اسماعیل شنبدی هم درگذشت، اسماعیل تنها سرپرست مادر و دو خواهر ناتنی‌اش بود. او خودش در شیراز کار می‌کرد، اما مادر و خواهرانش در شهرستان استهبان از توابع استان فارس زندگی می‌کردند. اسماعیل شنبدی بچه‌ی زحمت‌کشی بود و از همان دوران جوانی کار می‌کرد. او به‌تازگی یک خودروی نو هم خریده بود که هنوز روکش‌هایش را نکنده بود.<ref name=":0">[https://iranwire.com/fa/features/109695-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%88-%D8%B1%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%86%D8%AF/ اسماعیل شنبدی؛ ماشین نو را گرفتند، پیکرش را تحویل دادند - سایت ایران وایر]</ref>
اسماعیل شنبدی در ۱۵ فروردین ۱۳۷۲، در شیراز متولد شد. نام عمویش را که در جنگ ایران و عراق در جبهه کشته‌شده بود، روی آن گذاشتند. اسماعیل دارای مدرک دیپلم بود و در شهر شیراز به کار مکانیکی اشتغال داشت. زمانی که اسماعیل کودک بود، پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و او با مادرش زندگی می‌کرد. پس از این‌که همسر دوم مادر اسماعیل شنبدی هم درگذشت، اسماعیل تنها سرپرست مادر و دو خواهر ناتنی‌اش بود. او خودش در شیراز کار می‌کرد، اما مادر و خواهرانش در شهرستان استهبان از توابع استان فارس زندگی می‌کردند. اسماعیل شنبدی بچه‌ی زحمت‌کشی بود و از همان دوران جوانی کار می‌کرد. او به‌تازگی یک خودروی نو هم خریده بود که هنوز روکش‌هایش را نکنده بود.<ref name=":0">[https://iranwire.com/fa/features/109695-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%88-%D8%B1%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%86%D8%AF/ اسماعیل شنبدی؛ ماشین نو را گرفتند، پیکرش را تحویل دادند - سایت ایران وایر]</ref>


خط ۳۰: خط ۳۱:


شایان ذکر است که این بیمارستان تحت تدابیر شدید امنیتی بود و به پادگان نظامی شهرت داشت.<ref name=":1" />
شایان ذکر است که این بیمارستان تحت تدابیر شدید امنیتی بود و به پادگان نظامی شهرت داشت.<ref name=":1" />
[[پرونده:اسماعیل شنبدی؛4.jpg|جایگزین=اسماعیل شنبدی|بندانگشتی|250x250پیکسل|اسماعیل شنبدی]]


یکی از کارکنان این بیمارستان در این مورد گفته است:<blockquote>«لباس شخصی‌ها و نیروهای امنیتی به طور مدام در بیمارستان حضور دارند و به خانواده‌های معترضانی که به این بیمارستان منتقل می‌شوند، اجازه ملاقات نمی‌دهند.»<ref name=":0" /></blockquote>نام دوست اسماعیل «آرش اولیایی» بود که او هم به بیمارستان منتقل شده بود، اما هیچ خبری از وی نشد و احتمالاً او را به زندان انقال داده بودند.  
یکی از کارکنان این بیمارستان در این مورد گفته است:<blockquote>«لباس شخصی‌ها و نیروهای امنیتی به طور مدام در بیمارستان حضور دارند و به خانواده‌های معترضانی که به این بیمارستان منتقل می‌شوند، اجازه ملاقات نمی‌دهند.»<ref name=":0" /></blockquote>نام دوست اسماعیل «آرش اولیایی» بود که او هم به بیمارستان منتقل شده بود، اما هیچ خبری از وی نشد و احتمالاً او را به زندان انقال داده بودند.  
خط ۴۴: خط ۴۷:


=== مراسم خاکسپاری ===
=== مراسم خاکسپاری ===
[[پرونده:اسماعیل شنبدی؛2.JPG|جایگزین=یادبود اسماعیل شنبدی|بندانگشتی|300x300پیکسل|یادبود اسماعیل شنبدی]]
[[پرونده:اسماعیل شنبدی؛2.JPG|جایگزین=یادبود اسماعیل شنبدی|بندانگشتی|290x290px|یادبود اسماعیل شنبدی]]


مراسم خاکسپاری اسماعیل شنبدی در چهارم آبان‌ماه، در محلی برخلاف خواسته‌ی خانواده او و با نظارت نیروهای امنیتی در جایی دور افتاده به‌خاک سپرده شد. یکی از نزدیکان خانواده‌ی اسماعیل در مورد خاکسپاری او گفته است:<blockquote>«می‌خواستند او را در جایی نزدیک دفن کنند. گفتند ببریم گلزار شهدای شیراز اما به آن‌ها اجازه ندادند. جنازه را بردند آرامستان بهشت احمدی، در جاده خرامه؛ یک جای دور افتاده که ماشین به سختی از جاده‌اش عبور می‌کند. گفتند فقط باید بستگان درجه یک حاضر باشند و کسی نباید سروصدا کند و شعار بدهد، وگرنه جنازه را می‌بریم و خودمان دفن می‌کنیم. اسماعیل غریبانه آن‌جا به خاک سپرده شد. خواهش می‌کنم صدای اسماعیل باشید.»<ref name=":0" /></blockquote>در واقع خانواده اسماعیل شنبدی می‌خواستند که پیکر فرزندشان را در آرامستان اصلی شیراز یعنی «آرامستان دارالرحمه» دفن کنند، اما چون هم‌زمان با چهلم جان باختن مهسا امینی بود، مأموران نمی‌خواستند که شلوغ شود و قصد داشتند که جسد را در یک مکان دور و بی سر وصدا خاکسپاری کنند. در نهایت پیکر اسماعیل در ۳۰ کیلومتری شیراز واقع در جاده‌ی خرامه به خاک سپرده شد. به رسم یادبود بین شیرازی‌ها، توی محله برای اسماعیل شنبدی طبق گذاشته بودند که آن هم توسط نیروهای امنیتی جمع شد. مأموران حتی همه‌ی اعلامیه‌هایی که روی دیوار در نزدیکی منزل خانواده‌ی اسماعیل زده شده بود، پاره کردند.<ref name=":1" />
مراسم خاکسپاری اسماعیل شنبدی در چهارم آبان‌ماه، در محلی برخلاف خواسته‌ی خانواده او و با نظارت نیروهای امنیتی در جایی دور افتاده به‌خاک سپرده شد. یکی از نزدیکان خانواده‌ی اسماعیل در مورد خاکسپاری او گفته است:<blockquote>«می‌خواستند او را در جایی نزدیک دفن کنند. گفتند ببریم گلزار شهدای شیراز اما به آن‌ها اجازه ندادند. جنازه را بردند آرامستان بهشت احمدی، در جاده خرامه؛ یک جای دور افتاده که ماشین به سختی از جاده‌اش عبور می‌کند. گفتند فقط باید بستگان درجه یک حاضر باشند و کسی نباید سروصدا کند و شعار بدهد، وگرنه جنازه را می‌بریم و خودمان دفن می‌کنیم. اسماعیل غریبانه آن‌جا به خاک سپرده شد. خواهش می‌کنم صدای اسماعیل باشید.»<ref name=":0" /></blockquote>در واقع خانواده اسماعیل شنبدی می‌خواستند که پیکر فرزندشان را در آرامستان اصلی شیراز یعنی «آرامستان دارالرحمه» دفن کنند، اما چون هم‌زمان با چهلم جان باختن مهسا امینی بود، مأموران نمی‌خواستند که شلوغ شود و قصد داشتند که جسد را در یک مکان دور و بی سر وصدا خاکسپاری کنند. در نهایت پیکر اسماعیل در ۳۰ کیلومتری شیراز واقع در جاده‌ی خرامه به خاک سپرده شد. به رسم یادبود بین شیرازی‌ها، توی محله برای اسماعیل شنبدی طبق گذاشته بودند که آن هم توسط نیروهای امنیتی جمع شد. مأموران حتی همه‌ی اعلامیه‌هایی که روی دیوار در نزدیکی منزل خانواده‌ی اسماعیل زده شده بود، پاره کردند.<ref name=":1" />


=== درد دل مادر ===
=== درد دل مادر ===
در نوروز سال ۱۴۰۲، مادر اسماعیل شنبدی درباره فرزندش و شرایط کنونی زندگی آن‌ها گفته است:<blockquote>«امسال عید خیلی آرزوها براش داشتم. دیگر ۳۰ ساله می‌شد. پانزدهم فروردین ۱۴۰۲ اسماعیل من توی ۳۰ سال می‌رفت. آرزوها براش داشتم. دوست داشتم دامادش کنم و خانواده‌اش رو ببینم. اما دیگر بچه‌ام رفت. رفت برای همیشه… پسرم نان‌آور خانواده بود و من و دو خواهرش دیگر تنها شدیم و در مضیقه هستیم. پسرم حامی ما بود. ما حامی‌مون رو از دست دادیم.» '''«ایران وایر۲»'''<ref>[https://iranwire.com/fa/features/114872-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B3%D8%AE%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%D8%AF%D9%84%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86/ نوروز سخت خانواده‌های جان‌باختگان اعتراضات؛ هفت‌سین‌های سیاه، چشم‌های سرخ، دل‌های خون - سایت ایران وایر]</ref></blockquote>
در نوروز سال ۱۴۰۲، مادر اسماعیل شنبدی درباره فرزندش و شرایط کنونی زندگی آن‌ها گفته است:<blockquote>«امسال عید خیلی آرزوها براش داشتم. دیگر ۳۰ ساله می‌شد. پانزدهم فروردین ۱۴۰۲ اسماعیل من توی ۳۰ سال می‌رفت. آرزوها براش داشتم. دوست داشتم دامادش کنم و خانواده‌اش رو ببینم. اما دیگر بچه‌ام رفت. رفت برای همیشه… پسرم نان‌آور خانواده بود و من و دو خواهرش دیگر تنها شدیم و در مضیقه هستیم. پسرم حامی ما بود. ما حامی‌مون رو از دست دادیم.» <ref>[https://iranwire.com/fa/features/114872-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B3%D8%AE%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%D8%AF%D9%84%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86/ نوروز سخت خانواده‌های جان‌باختگان اعتراضات؛ هفت‌سین‌های سیاه، چشم‌های سرخ، دل‌های خون - سایت ایران وایر]</ref></blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
۶٬۴۴۶

ویرایش

منوی ناوبری