جنگ ایران و عراق: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:
خمینی جنگ را مائده‌ی آسمانی می‌دانست،و شروع جنگ از طرف دولت عراق این مائده‌ را تقدیم خمینی کرد، وی جنگی را که خودش زمینه‌ی آن را ساخته بود، «جنگ تحمیلی»، «دفاع مقدس»، «جهاد علیه کفر» و «جنگ بین اسلام و کفار» می‌نامید، و یک وجه مقدس به این جنگ می‌داد.
خمینی جنگ را مائده‌ی آسمانی می‌دانست،و شروع جنگ از طرف دولت عراق این مائده‌ را تقدیم خمینی کرد، وی جنگی را که خودش زمینه‌ی آن را ساخته بود، «جنگ تحمیلی»، «دفاع مقدس»، «جهاد علیه کفر» و «جنگ بین اسلام و کفار» می‌نامید، و یک وجه مقدس به این جنگ می‌داد.


از دید خمینی جنگ بسیار خوب بود؛ وی در هر سخنرانی از فواید جنگ سخن می‌گفت؛ برای نمونه  در سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹- گفت:<blockquote>«در هر صورت، جنگ خیلی خوب است از یک جهت و آن این است که انسان را، شجاعتی که در باطن انسان است بروز می دهد و تحرک برای انسان حاصل می شود. انسان از آن خمودی بیرون می آید». <ref>صحیفه‌ی خمینی (سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۲۴۶-۲۵۰</ref></blockquote>همچنین در سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹- گفت:  
از دید خمینی جنگ بسیار خوب بود؛ وی در هر سخنرانی از فواید جنگ سخن می‌گفت؛ برای نمونه  در سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹- گفت:<blockquote>«در هر صورت، جنگ خیلی خوب است از یک جهت و آن این است که انسان را، شجاعتی که در باطن انسان است بروز می‌دهد و تحرک برای انسان حاصل می‌شود. انسان از آن خمودی بیرون می‌آید». <ref>صحیفه‌ی خمینی (سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۲۴۶-۲۵۰</ref></blockquote>همچنین در سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹- گفت:  


«جنگ برای ما، ما را بیدار کرد. آن رخوت و سستی اگر پیدا می شد، دوباره برگشت به یک قرصی و محکمی».<ref>صحیفه‌ی خمینی ( سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۳۲۹</ref>
«جنگ برای ما، ما را بیدار کرد. آن رخوت و سستی اگر پیدا می‌شد، دوباره برگشت به یک قرصی و محکمی».<ref>صحیفه‌ی خمینی ( سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۳۲۹</ref>


در کتاب صحیفه‌‌ی نور از فواید جنگ بسیار نوشته‌ است.
در کتاب صحیفه‌‌ی نور از فواید جنگ بسیار نوشت‌است.


=== دیدگاه مجاهدین در خصوص جنگ ===
=== دیدگاه مجاهدین در خصوص جنگ ===
مجاهدین از روز نخست شروع جنگ به‌رغم این که معتقد بودند جنگ اجتناب ناپذیر بود و این خمینی بود که محرک جنگ بود، ولی در جبهه‌های مقدم جنگ شرکت کردند و به دفاع از خاک ایران پرداختند. اما مجاهدین پرسیدند:   
مجاهدین از روز نخست شروع جنگ به‌رغم این که معتقد بودند جنگ اجتناب‌پذیر بود و این خمینی بود که محرک جنگ بود، ولی در جبهه‌های مقدم جنگ شرکت کردند و به دفاع از خاک ایران پرداختند. اما مجاهدین پرسیدند:   


«این سؤال به جای خود باقی است که آیا اختلافات ایران و عراق نمی‌توانست در مسیر برخوردهای دیگری از سوی طرفین با پرهیز از تحریکات متقابل و رعایت اصول مسلم عرف و قوانین بین‌المللی به سرانجامی جز جنگ، منتهی شود؟ و به خصوص باید جدا سؤال نمود که آیا  ایران نمی‌توانست از همان ابتدا با اتخاذ سیاستی انقلابی و هوشیارانه و با اعلام اینکه تحت  هیچ عنوان (از جمله صدور مکانیکی انقلاب) قصد تحریک و دخالت در امور داخلی دیگران را ندارد – ضمن اینکه اجازه‌ی دخالت در امور داخلی خود را به دیگران نخواهد داد – بهانه را به‌دست عراق ندهد»؟<ref>فوق‌العاده‌ی نشریه‌ی ”مجاهد“ ۱۰ آبان ۱۳۵۹</ref>  
«این سؤال به جای خود باقی است که آیا اختلافات ایران و عراق نمی‌توانست در مسیر برخوردهای دیگری از سوی طرفین با پرهیز از تحریکات متقابل و رعایت اصول مسلم عرف و قوانین بین‌المللی به سرانجامی جز جنگ، منتهی شود؟ و به خصوص باید جدا سؤال نمود که آیا  ایران نمی‌توانست از همان ابتدا با اتخاذ سیاستی انقلابی و هوشیارانه و با اعلام اینکه تحت  هیچ عنوان (از جمله صدور مکانیکی انقلاب) قصد تحریک و دخالت در امور داخلی دیگران را ندارد – ضمن اینکه اجازه‌ی دخالت در امور داخلی خود را به دیگران نخواهد داد – بهانه را به‌دست عراق ندهد»؟<ref>فوق‌العاده‌ی نشریه‌ی ”مجاهد“ ۱۰ آبان ۱۳۵۹</ref>  


مهدی ابریشمچی مسؤل کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت جنگ ایران و عراق را این چنین توصیف می‌کند.
مهدی ابریشمچی مسؤل کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت جنگ ایران و عراق را این چنین توصیف می‌کند.
خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:
== فتح خرمشهر نقطه‌ی عطف  ==
== فتح خرمشهر نقطه‌ی عطف  ==
[[پرونده:آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق]]
[[پرونده:آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق]]
علی‌رغم تمام فرصت‌هایی که برای جلوگیری از به وقوع پیوستن جنگ در دسترس بود، اما این فرصت‌ها از دست رفت، و با تجاوز عراق به خاک ایران جنگی خانمان سوز شروع شد، اما چون کشور خارجی به خاک ایران تجاوز کرده بود، وظیفه‌ی همه بود که در این جنگ شرکت کنند، و از خاک و کیان ایران دفاع کنند، علاوه بر ارتش نیروهای مردمی هم وارد این جنگ شدند، از جمله سازمان مجاهدین هم از نیروها و هوادارانش خواست که در این جنگ شرکت کنند.  
علی‌رغم تمام فرصت‌هایی که برای جلوگیری از به وقوع پیوستن جنگ در دسترس بود، اما این فرصت‌ها از دست رفت، و با تجاوز عراق به خاک ایران جنگی خانمان‌سوز شروع شد، اما چون کشور خارجی به خاک ایران تجاوز کرده‌بود، وظیفه‌ی همه بود که در این جنگ شرکت کنند، و از خاک و کیان ایران دفاع کنند، علاوه بر ارتش نیروهای مردمی هم وارد این جنگ شدند، از جمله سازمان مجاهدین هم از نیروها و هوادارانش خواست که در این جنگ شرکت کنند.  


در خرداد ۱۳۶۱ خرمشهر آزاد شد و نیروهای عراقی از خاک ایران بیرون رفتند. روز سوم خرداد را روز آزاد‌سازی خرمشهر می‌نامند. این واقعه بهترین فرصت برای خاتمه دادن به جنگ بود شورای امنیت ملل متحد هم قطعنامه ۵۱۴ را در تاریخ ۲۱ تیر ۱۳۶۱ صادر کرد و خواهان آتش‌بس و خاتمه‌ی فوری کلیه‌ی عملیات‌های نظامی شد؛ همچنین خواهان عقب‌نشینی نیروها به مرزهای شناخته‌شده‌ی بین‌المللی شد.  
در خرداد ۱۳۶۱ خرمشهر آزاد شد و نیروهای عراقی از خاک ایران بیرون رفتند. روز سوم خرداد را روز آزاد‌سازی خرمشهر می‌نامند. این واقعه بهترین فرصت برای خاتمه دادن به جنگ بود شورای امنیت ملل متحد هم قطعنامه ۵۱۴ را در تاریخ ۲۱ تیر ۱۳۶۱ صادر کرد و خواهان آتش‌بس و خاتمه‌ی فوری کلیه‌ی عملیات‌های نظامی شد؛ همچنین خواهان عقب‌نشینی نیروها به مرزهای شناخته‌شده‌ی بین‌المللی شد.  
خط ۲۳۹: خط ۲۳۹:
وی ادامه می‌دهد: «وقتی که خرمشهر را فتح کردیم احساس کردیم که نیروها، انگیزه داخل شدن در خاک عراق را ندارند. خودشان می‌گفتند: ما تا حالا جنگیدیم که دشمن را از کشور مان بیرون کنیم ولی حالا اگر بخواهیم به خاک عراق برویم، این کشورگشایی است».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>
وی ادامه می‌دهد: «وقتی که خرمشهر را فتح کردیم احساس کردیم که نیروها، انگیزه داخل شدن در خاک عراق را ندارند. خودشان می‌گفتند: ما تا حالا جنگیدیم که دشمن را از کشور مان بیرون کنیم ولی حالا اگر بخواهیم به خاک عراق برویم، این کشورگشایی است».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>


حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به تلویزیون دولتی گفت:<blockquote>«زمان جنگ هم همین طور بود! این ملت شریف ایران، اکثرشان جبهه نمی‌آمدند! خیلی شریف هستند! ولی فداکاری نمی‌کردند. یک بخشی از ملت شریف ایران در صحنه بودند! این را بدانید! از دور نگاه می‌کردند، تشویق می‌کردند، موفق باشید! تقبل الله! شهید می‌آوردند، تشییع جنازه می‌آمدند. زخمی می‌شد. تازه آن هم همه نمی‌آمدند! یک عده‌یی می‌آمدند! در کل ملت شریف ایران، یک چند صد، یک ۲۰۰، ۳۰۰هزار خانواده جنگیدند! این را بدانید! بقیه نگاه کردند. در فامیل‌های خودتان بروید ببینید، بپرسید از پدر و مادرهایتان! ببینید مثلاًًً از چهل تا، از سی چهل تا خانواده، چندتایشان اهل جبهه بودند؟ یک اقلیتی بودند!».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>البته در آن فضا کسی کوچکترین جرأتی نداشت که در مقابل جنگ طلبی خمینی بایستد؛ رفسنجانی در این باره می‌گوید:<blockquote>«در اولین شب این پیروزی بزرگ ... خدمت امام رفتیم. ایشان را خیلی خوشحال دیدیم. ... امام در مورد ادامه جنگ قاطع بودند و اجازه نمی‌دادند حتی به گونه‌ای بحث شود که کوچکترین تردیدی در جامعه و نیروها بروز کند و اهداف جنگ را به گونه‌ای اعلام می‌کردند که مردم خودشان را برای جنگی طولانی‌ مدت، آماده کنند. ... گویا به امام خبر داده بودند که بعد از عقب‌نشینی صدام از برخی از مناطق جنگی و اقدامات گسترده‌ای که برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره صلح، انجام شده و می‌شود، بسیاری از مردم و نیروهای رزمنده از شور و حال قبلی افتاده‌اند و ایشان نگران بودند که مبادا این وضعیت تداوم یابد و باعث سستی شود. به هر حال خودم در دیدارهایی که با ایشان داشتیم کوچکترین نرمشی از امام ندیدم. در همان زمان که همه شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» می‌دادند، امام «جنگ تا رفع فتنه» را مطرح کردند». <ref>روزها و روزگاران سخت؛ جنگ ایران و عراق به روایت فرماندهی عالی جنگ (دفتر اول)- عباس بشیری</ref></blockquote>به این ترتیب خمینی جنگ را ۶ سال دیگر ادامه داد و جان‌ها و سرمایه‌های فراوانی را قربانی این خودخواهی کرد.
حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به تلویزیون دولتی گفت:<blockquote>«زمان جنگ هم همین طور بود! این ملت شریف ایران، اکثرشان جبهه نمی‌آمدند! خیلی شریف هستند! ولی فداکاری نمی‌کردند. یک بخشی از ملت شریف ایران در صحنه بودند! این را بدانید! از دور نگاه می‌کردند، تشویق می‌کردند، موفق باشید! تقبل‌الله! شهید می‌آوردند، تشییع جنازه می‌آمدند. زخمی می‌شد. تازه آن هم همه نمی‌آمدند! یک عده‌یی می‌آمدند! در کل ملت شریف ایران، یک چند صد، یک ۲۰۰، ۳۰۰هزار خانواده جنگیدند! این را بدانید! بقیه نگاه کردند. در فامیل‌های خودتان بروید ببینید، بپرسید از پدر و مادرهایتان! ببینید مثلاًًً از چهل تا، از سی چهل تا خانواده، چندتایشان اهل جبهه بودند؟ یک اقلیتی بودند!».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>البته در آن فضا کسی کوچکترین جرأتی نداشت که در مقابل جنگ‌طلبی خمینی بایستد؛ رفسنجانی در این باره می‌گوید:<blockquote>«در اولین شب این پیروزی بزرگ ... خدمت امام رفتیم. ایشان را خیلی خوشحال دیدیم. ... امام در مورد ادامه جنگ قاطع بودند و اجازه نمی‌دادند حتی به گونه‌ای بحث شود که کوچکترین تردیدی در جامعه و نیروها بروز کند و اهداف جنگ را به گونه‌ای اعلام می‌کردند که مردم خودشان را برای جنگی طولانی‌ مدت، آماده کنند. ... گویا به امام خبر داده بودند که بعد از عقب‌نشینی صدام از برخی از مناطق جنگی و اقدامات گسترده‌ای که برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره صلح، انجام شده و می‌شود، بسیاری از مردم و نیروهای رزمنده از شور و حال قبلی افتاده‌اند و ایشان نگران بودند که مبادا این وضعیت تداوم یابد و باعث سستی شود. به هر حال خودم در دیدارهایی که با ایشان داشتیم کوچکترین نرمشی از امام ندیدم. در همان زمان که همه شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» می‌دادند، امام «جنگ تا رفع فتنه» را مطرح کردند». <ref>روزها و روزگاران سخت؛ جنگ ایران و عراق به روایت فرماندهی عالی جنگ (دفتر اول)- عباس بشیری</ref></blockquote>به این ترتیب خمینی جنگ را ۶ سال دیگر ادامه داد و جان‌ها و سرمایه‌های فراوانی را قربانی این خودخواهی کرد.


== قطعنامه‌های ملل متحد برای توقف جنگ ==
== قطعنامه‌های ملل متحد برای توقف جنگ ==
خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:


=== قطعنامه‌ ۴۷۹ ===
=== قطعنامه‌ ۴۷۹ ===
قطعنامه ۴۷۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد تنها ۶روز پس از آغاز جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ه، ش، با نام «بررسی وضعیت میان ایران و عراق» به اتفاق آرا تصویب و صادر شد. در این قطع نامه از طرفین جنگ خواسته شد که خویشتنداری کرده و از توسل بیشتر به زور خودداری کنند و اختلافات فی مابین را با اتکا به اصول عدالت و حقوق بین‌الملل حل و فصل کنند. عراق این قطعنامه را پذیرفت اما رژیم ولایت فقیه این قطعنامه را رد کرد
قطعنامه ۴۷۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد تنها ۶روز پس از آغاز جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ه، ش، با نام «بررسی وضعیت میان ایران و عراق» به اتفاق آرا تصویب و صادر شد. در این قطعنامه از طرفین جنگ خواسته شد که خویشتنداری کرده و از توسل بیشتر به زور خودداری کنند و اختلافات فی مابین را با اتکا به اصول عدالت و حقوق بین‌الملل حل و فصل کنند. عراق این قطعنامه را پذیرفت اما رژیم ولایت فقیه این قطعنامه را رد کرد.


=== قطعنامه ۵۱۴ ===
=== قطعنامه ۵۱۴ ===
شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهٔ ۵۱۴را در تاریخ ۱۲ جولای ۱۹۸۲برابر با ۲۱ تیر ۱۳۶۱ به منظور آتش‌بس و خاتمهٔ فوری تمامی عملیات‌های نظامی بین ایران و عراق تصویب کرد. همچنین این قطعنامه خواهان عقب‌نشینی نیروها به مرزهای شناخته شدة بین‌المللی شد. در بند سوم این قطعنامه گروهی از ناظران ملل متحد به منظور تأیید و نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی نیروها پیش بینی شده بود.
شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهٔ ۵۱۴ را در تاریخ ۱۲ جولای ۱۹۸۲برابر با ۲۱ تیر ۱۳۶۱ به منظور آتش‌بس و خاتمهٔ فوری تمامی عملیات‌های نظامی بین ایران و عراق تصویب کرد. همچنین این قطعنامه خواهان عقب‌نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین‌المللی شد. در بند سوم این قطعنامه گروهی از ناظران ملل متحد به منظور تأیید و نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی نیروها پیش‌بینی شده بود.


=== قطعنامه ۵۲۲ ===
=== قطعنامه ۵۲۲ ===
قطعنامه ۵۲۲شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۴ اکتبر ۱۹۸۲برابر با ۱۲ مهر ۱۳۶۱ یعنی ۳ماه پس از آزادسازی خرمشهر به اتفاق آراء به تصویب رسید. در این قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل خواستار آتش‌بس فوری بین ایران و عراق شد. همچنین از ایران و عراق خواست که از خاک یکدیگر خارج شده و به پشت مرزهای شناخته شده بین‌المللی عقب‌نشینی کنند.عراق این قعطنامه را پذیرفت اما رژیم خمینی از پذیرفتن این قطعنامه سرباز زد.
قطعنامه ۵۲۲ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۴ اکتبر ۱۹۸۲برابر با ۱۲ مهر ۱۳۶۱ یعنی ۳ماه پس از آزادسازی خرمشهر به اتفاق آراء به تصویب رسید. در این قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل خواستار آتش‌بس فوری بین ایران و عراق شد. همچنین از ایران و عراق خواست که از خاک یکدیگر خارج شده و به پشت مرزهای شناخته شده بین‌المللی عقب‌نشینی کنند.عراق این قعطنامه را پذیرفت اما رژیم خمینی از پذیرفتن این قطعنامه سرباز زد.


=== قطعنامه ۵۵۲ ===
=== قطعنامه ۵۵۲ ===
خط ۲۷۷: خط ۲۷۷:


=== یاسر عرفات و گروهی از سران کشورهای اسلامی ===
=== یاسر عرفات و گروهی از سران کشورهای اسلامی ===
مدتی بعد یاسر عرفات رهبر انقلاب فلسطین، به همراه گروهی از سران کشورهای اسلامی، مجدداً تلاش کرد تا خمینی را به صلح قانع کند، آن هیأت میانجی هم، در مأموریت صلحش شکست خورد.
مدتی بعد یاسر عرفات رهبر انقلاب فلسطین، به همراه گروهی از سران کشورهای اسلامی، مجدداً تلاش کرد تا خمینی را به صلح قانع کند، آن هیأت میانجی هم، در مأموریت صلحش شکست خورد.


خمینی در ملاقات با آن هیأت، به جای پرداختن به صلح، و شنیدن صحبت‌ها و هشدارهای آنها، شروع به نصیحت آنان کرد.
خمینی در ملاقات با آن هیأت، به جای پرداختن به صلح، و شنیدن صحبت‌ها و هشدارهای آنها، شروع به نصیحت آنان کرد.


تلویزیون دولتی ایران: «یاسر عرفات خودش شخصاً وارد جریان وساطت شد. او به‌همراه هیأت حسن‌نیت دولتهای اسلامی وارد تهران شد. آنها با امام ملاقات کردند. امام برای بار دوم، میانجیگری آنها را نپذیرفت؛ در واقع درباره آن حرفی نزد و موضوع دیگری را گفت: «من لازم می‌دانم که به شما آقایان که در رأس بعضی از کشورهای اسلامی هستید نصیحت کنم. شما کوشش کنید که حکومت بر قلوب کشورهای خودتان بکنید و نه حکومت بر ابدان، و قلوب از شما کناره بگیرند».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/#%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%B5 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
تلویزیون دولتی ایران: [[یاسر عرفات|«یاسر عرفات]] خودش شخصاً وارد جریان وساطت شد. او به‌همراه هیأت حسن‌نیت دولتهای اسلامی وارد تهران شد. آنها با امام ملاقات کردند. امام برای بار دوم، میانجیگری آنها را نپذیرفت؛ در واقع درباره آن حرفی نزد و موضوع دیگری را گفت: «من لازم می‌دانم که به شما آقایان که در رأس بعضی از کشورهای اسلامی هستید نصیحت کنم. شما کوشش کنید که حکومت بر قلوب کشورهای خودتان بکنید و نه حکومت بر ابدان، و قلوب از شما کناره بگیرند».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/#%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%B5 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


=== طرح صلح شورای  ملی مقاومت ایران ===
=== طرح صلح شورای  ملی مقاومت ایران ===
خط ۲۹۸: خط ۲۹۸:
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانش‌آموز، در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref>
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانش‌آموز، در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref>


سرتیپ دوم اسکندر بیرالوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده‌ نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمی‌دانستیم کار آن بچه‌ها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهره‌های همه‌ شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه می‌کردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جان‌های ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote>به این ترتیب سربازان یک بار مصرف در میدان‌های مین «مصرف» جنگ خمینی خواسته می‌شدند.
سرتیپ دوم اسکندر بیرانوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده‌ نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمی‌دانستیم کار آن بچه‌ها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهره‌های همه‌ شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه می‌کردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جان‌های ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین‌شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote>به این ترتیب سربازان یک بار مصرف در میدان‌های مین «مصرف» جنگ خمینی خواسته می‌شدند.


=== طرح‌های نظامی از پیش شکست خورده ===
=== طرح‌های نظامی از پیش شکست خورده ===
۹٬۸۳۸

ویرایش

منوی ناوبری