۲٬۹۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
همچنین در این کتاب در مورد چرایی تشکیل ارتش آزادی آمده است:<blockquote>«ارتش آزادیبخش یک محصول خلق الساعه نیست. ثمرهی اشتیاق سوزان یک خلق برای «آزادی» است. در ژرفای چهرهاش می شود رنجها و اشکهای یک ملت رشید را مشاهده کرد که چگونه در امید و لبخند، شکفته می شود. ارتش آزادیبخش آسان به دست نیامد. در شجرهنامهاش مبارزات عادلانهی مردمی به ثبت رسیده، که برای «آزادی» تمامی راههای ممکن را پیمودند و هرگونه شیوهی مسالمتآمیزی را با بردباری مطلق آزمودند.این ارتش نه از یک وسوسهی نظامی، که از دل یک مبارزهی درخشان سیاسی بیرون آمد. سپس وقتی خمینی تمامی راههای مسالمت را به رویش بست، در تظاهرات ۳۰ خرداد، دست به یک اتمام حجت تاریخی زد و شرف مقاومت و حقانیت مبارزهی انقلابی مسلحانه را به تائید خلق قهرمان ایران رساند. سپس از پیچ و خم مبارزات چریکی عبور کرد و آنگاه در امتداد سیاست انقلابی صلح، با شرف حضور خود چشمانداز متقن آزادی را در جنگ آزادیبخش نوین ترسیم نمود، این ارتش مشروعیت خود را از خونبهای یکصدهزار شهید قهرمان مقاومت ایران کسب کرد؛ و سند حقانیتش پیشینهیی است درخشان از مبارزهی سیاسی تا ۳۰ خرداد و از ۳۰ خرداد تا امروز».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحه 22 چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>عملیات اصلی ارتش آزادیبخش پس از ۱۰۰ رشته عملیات کوچکتر، [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ]] و [[علمیات فروغ جاویدان]] نام دارد. به گفته ناظران اصلیترین دلیل پذیرش آتشبس توسط خمینی، گسترش عملیات متمرکز ارتش آزادیبخش بود. | همچنین در این کتاب در مورد چرایی تشکیل ارتش آزادی آمده است:<blockquote>«ارتش آزادیبخش یک محصول خلق الساعه نیست. ثمرهی اشتیاق سوزان یک خلق برای «آزادی» است. در ژرفای چهرهاش می شود رنجها و اشکهای یک ملت رشید را مشاهده کرد که چگونه در امید و لبخند، شکفته می شود. ارتش آزادیبخش آسان به دست نیامد. در شجرهنامهاش مبارزات عادلانهی مردمی به ثبت رسیده، که برای «آزادی» تمامی راههای ممکن را پیمودند و هرگونه شیوهی مسالمتآمیزی را با بردباری مطلق آزمودند.این ارتش نه از یک وسوسهی نظامی، که از دل یک مبارزهی درخشان سیاسی بیرون آمد. سپس وقتی خمینی تمامی راههای مسالمت را به رویش بست، در تظاهرات ۳۰ خرداد، دست به یک اتمام حجت تاریخی زد و شرف مقاومت و حقانیت مبارزهی انقلابی مسلحانه را به تائید خلق قهرمان ایران رساند. سپس از پیچ و خم مبارزات چریکی عبور کرد و آنگاه در امتداد سیاست انقلابی صلح، با شرف حضور خود چشمانداز متقن آزادی را در جنگ آزادیبخش نوین ترسیم نمود، این ارتش مشروعیت خود را از خونبهای یکصدهزار شهید قهرمان مقاومت ایران کسب کرد؛ و سند حقانیتش پیشینهیی است درخشان از مبارزهی سیاسی تا ۳۰ خرداد و از ۳۰ خرداد تا امروز».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحه 22 چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>عملیات اصلی ارتش آزادیبخش پس از ۱۰۰ رشته عملیات کوچکتر، [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ]] و [[علمیات فروغ جاویدان]] نام دارد. به گفته ناظران اصلیترین دلیل پذیرش آتشبس توسط خمینی، گسترش عملیات متمرکز ارتش آزادیبخش بود. | ||
== پیشینه == | == پیشینه تشکیل ارتش آزادیبخش == | ||
پس از انقلاب ضد سلطنتی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در ایران به فعالیت مسالمتآمیز و افشاگرانه میپرداخت، اما چنین وضعیتی برای خمینی قابلتحمل نبود و از نخستین روزهای پس از انقلاب درگیری تشکلها و ارگانهای وابسته به جمهوری اسلامی با اعضا و هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] آغاز شد. | |||
پس از انقلاب ضد سلطنتی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در ایران به فعالیت مسالمتآمیز و افشاگرانه میپرداخت، اما چنین وضعیتی برای خمینی قابلتحمل | |||
در روز ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ مراکز مجاهدین در یزد، کاشان و تربت حیدریه مورد حمله قرار گرفت.<ref>اطلاعیه [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] ۱۳ اسفند ۱۳۵۷</ref> | در روز ۱۲ اسفند ۱۳۵۷ مراکز مجاهدین در یزد، کاشان و تربت حیدریه مورد حمله قرار گرفت.<ref>اطلاعیه [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] ۱۳ اسفند ۱۳۵۷</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۴: | ||
در روز ۱۴ اسفند ۵۷ مسعود رجوی بر سر مزار دکتر محمد مصدق در احمدآباد به جای تأیید روحالله خمینی، گفت: «اسلام آری اما ارتجاع هرگز!»<ref>سخنرانی مسعود رجوی بر سر مزار دکتر محمد مصدق- ۱۴ اسفند ۱۳۵۷</ref> | در روز ۱۴ اسفند ۵۷ مسعود رجوی بر سر مزار دکتر محمد مصدق در احمدآباد به جای تأیید روحالله خمینی، گفت: «اسلام آری اما ارتجاع هرگز!»<ref>سخنرانی مسعود رجوی بر سر مزار دکتر محمد مصدق- ۱۴ اسفند ۱۳۵۷</ref> | ||
۲۱ اسفند ۱۳۵۷ خمینی حجاب را با شعار «یا روسری یا توسری» اجباری کرد، مجاهدین آن را به شدت محکوم کردند و زنان مجاهد که خودشان حجاب داشتند به دفاع از زنان بیحجاب پرداختند.[[پرونده:زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک.JPG|جایگزین=زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک|بندانگشتی|زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک]]نوروز ۱۳۵۸ نیروهای دولتی به مناطقی از کردستان ایران حمله کردند، این حملات از منطقهی پاوه و اورامانات شروع شد، و شهرهای سقز، سنندج، مریوان، مهاباد و بوکان را در برگرفت، خواسته خودمختاری به درگیری و دخالت نظامی دولت منجر شد، | ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ خمینی حجاب را با شعار «یا روسری یا توسری» اجباری کرد، مجاهدین آن را به شدت محکوم کردند و زنان مجاهد که خودشان حجاب داشتند به دفاع از زنان بیحجاب پرداختند.[[پرونده:زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک.JPG|جایگزین=زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک|بندانگشتی|زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک]]نوروز ۱۳۵۸ نیروهای دولتی به مناطقی از کردستان ایران حمله کردند، این حملات از منطقهی پاوه و اورامانات شروع شد، و شهرهای سقز، سنندج، مریوان، مهاباد و بوکان را در برگرفت، خواسته خودمختاری به درگیری و دخالت نظامی دولت منجر شد، در اردیبهشت ۱۳۵۸ مسعود رجوی و موسی خیابانی از طرف احمد خمینی برای دیدار با خمینی دعوت شدند به دیدار خمینی رفتند، این دیدار از این جنبه اهمیت داشت که این امید را ایجاد میکرد که اختلافات بین [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] و حکومت مرتفع شود. مسعود رجوی خودش در این باره گفت''':'''<blockquote>«به من اطلاع دادند که احمد خمینی زنگزده و دعوت کرده است که در آخر هفته برای دیدار با خمینی به قم بروم. خمینی بعد از تعارفات اولیه و ابراز علاقه و دوستی شدیدش نسبت به آیتالله شاهآبادی ـ پدر بزرگ برادر مجاهدمان محمود احمدی که در همین ملاقات حاضر بود ـ حرفش با ما این بود که: خیلی از آقایان از شما شکایت و گله دارند و همین دیروز هم که فهمیدند شما اینجا میآیید، همهٴ کتابها و اعلامیههایتان را آوردند به من نشان دادند، اما من اعتنا ندارم و فقط میخواهم شما با مردم و اسلام باشید تا اوضاع سابق به کشور برنگردد… منظور خمینی از مردم و اسلام واضح بود: گردن گذاشتن به ولایت و هژمونی خودش را میخواست که طبعاً مرز سرخ ایدئولوژیکی ما با ارتجاع بود. من هم گفتم: ما از شما هیچ درخواست دنیوی و مادی نداریم. در راه آزادی و استقلال ایران، ما را بدون کمترین چشمداشت دنیوی و مادی، کمترین سربازان خود بدانید. اکنون قدرت سیاسی و قدرت مذهبی در شما متمرکز شده و اگر در راه خدا و خلق از آن استفاده شود، میتواند کون و مکان را تغییر دهد (نقل به مضمون). سپس خطبهٴ حضرت علی در نهجالبلاغه در مورد حق مردم بر والی و حاکمیت و حق والی و حاکمیت بر مردم را برایش خواندم و نتیجه گرفتم که محور و کانون همهٴ مسائل و خواستها که انقلاب ضدسلطنتی هم اساساً برای آن بهپا شد، مسأله آزادی است».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/170199/post_gallery.html سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>این دیدار نتیجهای نداشت و حمله به مراکز مجاهدین کماکان ادامه یافت، در مردادماه ۱۳۵۸ به ستادهای مجاهدین ازجمله بنیاد علوی در تهران حمله شد، مجاهدین انتشار نشریهی مجاهد را که ۵ شماره چاپ شده بود را متوقف کردند. | ||
در | در تاریخ ۲ آذرماه ۱۳۵۸ میلیشیا تأسیس شد و نیروها و هواداران مجاهدین در قالب یگانهای میلیشیا سازماندهی شدند. میلیشیا نیروی حرفهای برای امکان کار هماهنگ، موثر و سازمانیافته برای تبلیغ نظرگاههای سازمان و آگاهی بخشی تودهای با تشکیل تیمهای فروش نشریه و ترویج دیدگاههای مجاهدین به میان مردم و هم چنین حفاظت از تجمعات مسالمت آمیز بود. میلیشیا را میتوان پایه اصلی تشکیل ارتش آزادیبخش دانست. | ||
درگیری و اصطکاک بین ارگانهای رسمی و غیر رسمی حکومت و هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]، در تظاهرات مسالمت آمیز ۳۰ خرداد سال ۶۰ و آتش گشودن به روی تظاهرکنندگان و سرکوب نظامی تظاهرات مسالمت آمیز؛ وارد مرحلهی جدیدی شد. [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] در این تاریخ پایان مرحله مبارزه مسالمت آمیز و ورد به مبارزهی قهرآمیز را اعلام کرد<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحه ۷۵ چاپ ۱۳۷۴</ref>.[[پرونده:یکان توپخانه ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=یکان توپخانه ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|یکان توپخانه ارتش آزادیبخش ملی ایران]]به گفتهی مسعود رجوی «اگر او (خمینی) میخواست تن به مسالمت و زندگی سیاسی مسالمتآمیز بدهد قبل از هر چیز لازم بود که خودش در دادگاه حاضر شود و به محاکمه و کیفر عادلانهی مردمی تسلیم شود».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحه ۳۷ چاپ ۱۳۷۴</ref> | |||
پس از ۳۰ خرداد [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] عملیات مسلحانه چریک شهری علیه مهرهها و مراکز دولتی رژیم ایران را آغاز کرد. همزمان چریکهای سازمان مجاهدین خلق به مناطق مرزی کردستان که خارج از تسلط نیروهای حکمومتی بود منتقل شدند. در سال ۱۳۶۵ [[مسعود رجوی]] مسئول [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] از فرانسه به بغداد آمد، مسعود رجوی در ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ ارتش آزادیبخش ملی ایران را تأسیس کرد. | |||
== مبانی مشروعیت مبارزهی مسلحانه == | |||
جنگ آزادیبخش و مبارزه با ظلم موضوعی است که هم در بیانیهی جهانی حقوق بشر و هم در بیانیهی استقلال ایالات متحده آمده است.[[پرونده:زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک.JPG|جایگزین=زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک|بندانگشتی|زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک]]در مقدمهی بیانیهی جهانی حقوق بشر آمده است:<blockquote>«ضروری است که از حقوق بشر با حاکمیت قانون حمایت شود تا انسان به عنوان آخرین چاره به طغیان بر ضد بیداد و ستم مجبور نگردد»<ref>دیباچه بیانیهی جهانی حقوق بشر</ref></blockquote>یعنی وقتی که حقوق بشر رعایت نشود طغیان و شورش علیه ظلم مشروع است، جنگ آزدایبخش در کشورهای متعددی تجربه شدهاست، در انقلاب چین، کوبا، ویتنام، الجزایر و … | |||
جنگ آزادیبخش و مبارزه با ظلم موضوعی است که هم در بیانیهی جهانی حقوق بشر و هم در بیانیهی استقلال ایالات متحده آمده است. [[پرونده:زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک.JPG|جایگزین=زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک|بندانگشتی|زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک]] | |||
در مقدمهی بیانیهی جهانی حقوق بشر آمده است: <blockquote>«ضروری است که از حقوق بشر با حاکمیت قانون حمایت شود تا انسان به عنوان آخرین چاره به طغیان بر ضد بیداد و ستم مجبور نگردد»<ref>دیباچه بیانیهی جهانی حقوق بشر</ref></blockquote>یعنی وقتی که حقوق بشر رعایت نشود طغیان و شورش علیه ظلم مشروع است، جنگ آزدایبخش در کشورهای متعددی تجربه شدهاست، در انقلاب چین، کوبا، ویتنام، الجزایر و … | |||
بررسی تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که از زمان انقلاب مشروطه، مردم ایران به دنبال یک حکومت مردمی بودهاند، این مسیر فراز و نشیبهایی داشتهاست، و این آرمان آزادیخواهی مانند رشتهای نسلهای مختلف ایرانیان را به هم پیوند داده است. برای ایرانیها که تاریخشان پر از کشاکش و پایداری در برابر استبداد است، همواه آزادی، آرمان هر ایرانی بودهاست. بعد از پیروزی انقلاب مشروطه محمدعلیشاه با اتکا به قزاقان روس، مجلس شورای ملی به عنوان دستاورد اصلی انقلاب مشروطه را به توپ بست، و دوباره استبداد حاکم شد. اما پایمردی ستارخان و باقرخان، با یاران اندکشان، دوباره توانستند، استبداد را کنار بزنند و انقلاب مشروطه را دوباره زنده کنند و آب رفته به جوی را برگردانند. | بررسی تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که از زمان انقلاب مشروطه، مردم ایران به دنبال یک حکومت مردمی بودهاند، این مسیر فراز و نشیبهایی داشتهاست، و این آرمان آزادیخواهی مانند رشتهای نسلهای مختلف ایرانیان را به هم پیوند داده است. برای ایرانیها که تاریخشان پر از کشاکش و پایداری در برابر استبداد است، همواه آزادی، آرمان هر ایرانی بودهاست. بعد از پیروزی انقلاب مشروطه محمدعلیشاه با اتکا به قزاقان روس، مجلس شورای ملی به عنوان دستاورد اصلی انقلاب مشروطه را به توپ بست، و دوباره استبداد حاکم شد. اما پایمردی ستارخان و باقرخان، با یاران اندکشان، دوباره توانستند، استبداد را کنار بزنند و انقلاب مشروطه را دوباره زنده کنند و آب رفته به جوی را برگردانند. | ||
خط ۶۱: | خط ۵۱: | ||
دکتر محمد مصدق رادمرد جنبشهای خاورمیانه با این که در غربت و تنهایی در تبعید بود اما گفته بود:<blockquote>«چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم که این آتش خاموش نخواهد شد و مردان بیدار کشور، این مبارزهٌ ملی را آنقدر دنبال میکنند تا به نتیجه برسد…»<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحه ۲۰ چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>بعد از انقلاب مشروطه مهمترین حادثه در تاریخ مردم ایران، انقلاب ضد سلطنتی است، مردم ایران امیدهای بسیاری در این انقلاب داشتند، اما چند روزی از این انقلاب نگذشته بود که تعارض بین نیروهای انقلابی و مردم با حاکمیت شروع شد، حجاب اجباری اولین اقدام و تعارض بین مردم و حاکمیت بود. | دکتر محمد مصدق رادمرد جنبشهای خاورمیانه با این که در غربت و تنهایی در تبعید بود اما گفته بود:<blockquote>«چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم که این آتش خاموش نخواهد شد و مردان بیدار کشور، این مبارزهٌ ملی را آنقدر دنبال میکنند تا به نتیجه برسد…»<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحه ۲۰ چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>بعد از انقلاب مشروطه مهمترین حادثه در تاریخ مردم ایران، انقلاب ضد سلطنتی است، مردم ایران امیدهای بسیاری در این انقلاب داشتند، اما چند روزی از این انقلاب نگذشته بود که تعارض بین نیروهای انقلابی و مردم با حاکمیت شروع شد، حجاب اجباری اولین اقدام و تعارض بین مردم و حاکمیت بود. | ||
رفته رفته تضاد بین مردم و حاکمیت، بیشتر و بیشتر شد، فضای سیاسی بستهتر | رفته رفته تضاد بین مردم و حاکمیت، بیشتر و بیشتر شد، فضای سیاسی بستهتر شد. | ||
مجاهدین تلاش کردند تا این فضای باز سیاسی را طولانیتر کنند، اما بسته شدن فضای باز سیاسی مجاهدین را آرام آرام به سمت تأسیس میلیشیا راند، تأسیس ملیشیا پایهای بود برای آمادگی در آیندهای که احتمال برخورد با حاکمیت میرفت، روز ۳۰ خرداد پایان فضای باز سیاسی بود، و شروع مقاومت مسلحانه قهرآمیز، این مقاومت و عملیات مسلحانه تا ۱۳۶۵ ادامه پیدا کرد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ ارتش آزادیبخش ملی ایران تأسیس شد. | |||
== کرنولوژی تأسیس ارتش == | == کرنولوژی تأسیس ارتش == | ||
[[پرونده:فعالیتهای تبلیغی میلیشیای مجاهدین.jpg|جایگزین=فعالیتهای تبلیغی میلیشیای مجاهدین|بندانگشتی|فعالیتهای تبلیغی میلیشیای مجاهدین]] | [[پرونده:فعالیتهای تبلیغی میلیشیای مجاهدین.jpg|جایگزین=فعالیتهای تبلیغی میلیشیای مجاهدین|بندانگشتی|فعالیتهای تبلیغی میلیشیای مجاهدین]] |