کاربر:Abbas/صفحه تمرین5: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:


اما امروز اشتیاق احمد، سخنگوی شورای مساجد شهر بردفورد، با وجود این که بر "توهین‌آمیز بودن" رمان سلمان رشدی تأکید می‌کند، می‌گوید که فتوای آیت‌الله خمینی، اعتراضات آنان را "مصادره" کرد و بر مبارزه طولانی آنان برای شنیده شدن صدایشان از سوی دولت بریتانیا سایه انداخت.<ref name=":1" />
اما امروز اشتیاق احمد، سخنگوی شورای مساجد شهر بردفورد، با وجود این که بر "توهین‌آمیز بودن" رمان سلمان رشدی تأکید می‌کند، می‌گوید که فتوای آیت‌الله خمینی، اعتراضات آنان را "مصادره" کرد و بر مبارزه طولانی آنان برای شنیده شدن صدایشان از سوی دولت بریتانیا سایه انداخت.<ref name=":1" />
>>>>>>>>>>>>>>>>>


== فتوای قتل سلمان رشدی ==
== فتوای قتل سلمان رشدی ==
”در بهمن ماه 1367 خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را می‌دهد. آیا رشدی همان‌ موقع این کتاب را نوشته بود؟ خیر ماهها قبل از آن، پیش از این‌که خمینی این فتوی را بدهد، در پاکستان و هند چندین جای دیگر تظاهرات و کشت و کشتار در مورد جریان رشدی شده بود. خمینی در بهمن ماه 67 وقتی که صدای اعتراض علیه جنگ حتی در داخل خود رژیم بلند شده بود و برخی مقامهای رژیم از جنگ فاصله می‌گرفتند، موقعیت را مغتنم شمرد تا با درست کردن یک بحران به نام سلمان رشدی، بتواند بر مسائل داخلی خودش و پرکردن خلأ جنگ فائق شود“. (از کتاب شناخت رژیم ولایت‌فقیه)
در بهمن ۱۳۶۷ خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را ماه‌ها پس از اعتراضات مسلمانان سراسر دنیا به انتشار این کتاب صادر کرد. خمینی در بهمن ماه ۶۷ وقتی که صدای اعتراض علیه جنگ حتی در داخل خود رژیم بلند شده بود و برخی مقامهای رژیم از جنگ فاصله می‌گرفتند، موقعیت را مغتنم شمرد تا با درست کردن یک بحران به نام سلمان رشدی، بتواند بر مسائل داخلی خودش و پرکردن خلأ جنگ فائق شود.<ref name=":2">[https://news.mojahedin.org/i/news/151226 مقاله ۲۵سال پس از فتوای قتل سلمان رشدی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> در واقع خمینی پس از نوشیدن جام زهر در جنگ ایران و عراق، شکست فاجعه بارش در جنگ و اجبار بر پذیرش صلحی که خواست قلبیش نبود را با این فتوا تحت الشعاع قرار داد.خمینی با شکست در «صدور انقلاب» با این فتوا جبهه‌ای دیگر برای منحرف کردن اذهان مردم گشود. <ref name=":0" />
 
ترور برای استبداد مذهبی وسیله‌ای نیست که هراز گاه به طور تاکتیکی از آن استفاده کند بلکه این رویکرد جزو ذات ایدئولوژیکی حاکمیت ولایت فقیه است که به حاکمان اجازه می‌دهد به نام خدا بگیرند و ببندند و بکشند. چند ماه قبل از صدور فتوای قتل سلمان رشدی خمینی فتوای کشتار زندانیان سیاسی را در تابستان ۶۷ صادر کرده بود. دلایل سیاسی این دو فتوا نقاط مشترکی دارند که در تحلیل نهایی به بحران مشروعیتی برمی‌گردد که جمهوری اسلامی در سال‌های پایانی دهه شصت و سرکشیدن جام زهر پایان جنگ،‌ با آن روبرو شده بود. با شکست آشکار شعارهای فتح کربلا و قدس و نیز آشکار شدن فاجعه بار برنامه‌های اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی،‌ خمینی ناگزیر شد به گفته خودش جام زهر را سر کشیده و با قبول قطعنامه ۵۹۸ به پایان جنگ ۸ ساله با عراق تن بدهد. در این شرایط علم کردن فتوای قتل سلمان رشدی یک فرار به جلو از جانب خمینی برای بازیافت مشروعیت از دست رفته‌اش بود. خمینی با صدور این فتوا جبهه جدیدی برای صدور بنیادگرایی اسلامی باز کرد.<ref name=":3" />
 
خمینی، سه روز بعد از سخنرانی منتظری که در آن جنگ ۸ ساله با عراق را زیر سوال برد و اعتراف کرد که ادامه آن اشتباه بوده است؛ فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده انگلیسی کتاب «آیه‌های شیطانی» را صادر کرد و یک هفته بعد از آن، در سایه موج جدیدی که این فتوا دامن زد، با یک «پیام مهم» خطاب به ‌روحانیان سراسر کشور و مدرّسین و طلاب حوزه‌ها به ‌منتظری و مخالفان خط امام، یک‌جا، یورش برد و گفت: <blockquote>«در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی... عده‌یی با ژست مقدّس‌مآبی چنان تیشه به ‌ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که ‌گویی وظیفه‌یی غیر از این ندارند. آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتّحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ راستی اتّهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتّهام کشتن زنان آبستن و حلّیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر می‌شود؛ از آدمهای لامذهب یا از مقدس‌نماهای متحجّر؟ فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به ‌مسخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنه‌ها و کنایه‌ها نسبت به ‌مشروعیت، کار کیست؟ </blockquote>خمینی در جواب منتقدان این فتوی گفت: «این یک نمونه است که خدا می‏خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‏‌اش با اسلام، برملا سازد؛ تا ما از ساده‌‏اندیشی به در آییم و همه ‏چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی‏‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست؛ بلکه تعمد جهان‏خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الّا مسأله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‏ها و استکبار، پشت سر او قرار بگیرند».<ref name=":2" />


”خمینی، سه روز بعد از سخنرانی منتظری، فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده انگلیسی کتاب «آیه‌های شیطانی» را صادر کرد و یک هفته بعد از آن، در سایه موج جدیدی که این فتوا دامن زد، با یک «پیام مهم» خطاب به ‌روحانیان سراسر کشور و مدرّسین و طلاب حوزه‌ها» وارد میدان تضادهای دو جناح شد. او به ‌منتظری و مخالفان خط امام، یک‌جا، یورش برد و گفت: «در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی... عده‌یی با ژست مقدّس‌مآبی چنان تیشه به ‌ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که ‌گویی وظیفه‌یی غیر از این ندارند. آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتّحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ راستی اتّهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتّهام کشتن زنان آبستن و حلّیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر می‌شود: از آدمهای لامذهب یا از مقدس‌نماهای متحجّر؟ فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به ‌مسخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنه‌ها و کنایه‌ها نسبت به ‌مشروعیت، کار کیست؟ “ (از مجموعه مقالات عبدالعلی معصومی، شاعری که شعرهایش را پس از مرگش سرود)
<sub>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>></sub>


خمینی در چنین شرایطی وارد می‌شود و فتوی می‌دهد. وی در جواب منتقدان این فتوی می‌گوید:
رابین رایت، تحلیلگر سیاسی شناخته‌شده آمریکایی، در یادداشتی با بررسی تاریخچه صدور فتوای فتل سلمان رشدی، آن را اقدامی زیرکانه ازسوی روح‌الله خمینی، رهبر نخست جمهوری اسلامی، می‌داند که در یک همزمانی تصادفی، به‌نوعی برای انحراف افکار از چالش‌های وجودی وقت جمهوری اسلامی به‌میان آمد.  


این یک نمونه است که خدا می‏خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‏اش با اسلام، برملا سازد؛ تا ما از ساده‏اندیشی به در آییم و همه ‏چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی‏تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست؛ بلکه تعمد جهان‏خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الّا مسأله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‏ها و استکبار، پشت سر او قرار بگیرند».]]]]]]]]]]]]]]]]]]]
رایت در یادداشتی که روز یکشنبه، ۲۳ مردادماه، در هفته‌نامه نیویورکر منتشر شد، به این اشاره کرده است که احمد خمینی، پسر رهبر پیشین جمهوری اسلامی، در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی در تهران به او گفته روح‌الله خمینی هرگز کتاب سلمان رشدی، «آیات شیطانی»، را نخوانده بود.
 
فتوای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۸۹ (بهمن‌ماه ۱۳۶۷ خورشیدی) برای قتل نویسنده بریتانیایی-آمریکایی، به نوشته رایت، «اقدامی سیاسی برای بهره‌برداری از خشم شدید در پاکستان، هند و فراتر از آن» از یک صحنه رویای تخیلی مربوط به محمد، پیامبر مسلمانان، در کتاب آیات شیطانی بود؛ زیرا آن بخش از کتاب که ضعف‌های انسانی را به تصویر می‌کشد و اعتبار پیامبر را به‌عنوان فرستاده خدا تضعیف می‌کند، برای برخی مسلمانان کفرآمیز محسوب می‌شود.
 
تحلیلگر آمریکایی صدور این فتوا را از زیرکی خمینی می‌داند و به این اشاره می‌کند که «در آن زمان، جمهوری اسلامی جوان در حال بیرون‌آمدن از چالش‌های وجودی بود: جنگ هشت‌ساله با عراق که دست‌کم یک‌میلیون نفر کشته برجای گذاشت؛ نارضایتی گسترده داخلی؛ تعمیق شکاف‌های سیاسی در میان روحانیون؛ یک اقتصاد ضعیف که سوخت و اقلام خوراکی اساسی را جیره‌بندی کرده بود؛ و یک دهه انزوای دیپلماتیک.»
 
خمینی رشدی و همچنین ناشران کتاب او به هر زبانی را به مرگ محکوم کرد. او از «همه مسلمانان دلاور در هرکجا که باشند» خواست به‌پاخیزند و بدون معطلی همه آن‌ها را بکشند، «تا از این پس هیچ‌کس جرات توهین به مقدسات مسلمانان را نداشته باشد». به گفته او، «هر‌كه در اين راه كشته شود، شهيد محسوب می‌شود و فورا به بهشت عروج می‌کند».
 
آن زمان تهران جایزه‌ای هم برای این کار تعیین کرد که رقم آن درنهایت به بیش از سه‌میلیون دلار رسید.
 
به اعتقاد رایت، خمینی اغلب روی موضوع‌هایی سرمایه‌گذاری می کرد که توجه عمومی را از شکاف‌ها و شکست‌های انقلاب منحرف می‌کردند. او می‌نویسد: «خمینی پس از تسخیر سفارت ایالات متحده در تهران به‌دست دانشجویان در سال ۱۹۷۹، نیز همین کار را انجام داده بود. در ماه‌های پس از سرنگونی شاه، انقلابی‌ها بر سر آینده سیاسی ایران، قانون اساسی جدید و اختیارات روحانیت دچار اختلاف شده بودند (آن‌ها همچنین شروع به کشتن یکدیگر کردند). تسخیر سفارت عامل نوعی انحراف مفید شد. سه تن از رهبران دانشجویی بعدتر به من گفتند که قصد داشتند در اعتراض به تصمیم ایالات متحده مبنی‌بر پذیرش شاه بیمار برای درمان پزشکی، سفارت را به‌مدت سه تا پنج روز در اختیار بگیرند. اما خمینی با سخنانی در رادیو سراسری ایران، دانشجویان را تشویق کرد که تا زمان نامشخصی در آنجا بمانند. ۵۲ دیپلمات آمریکایی به مهره‌های بازی در سیاست ایران تبدیل شدند. پس از گذشت ۴۴۴ روز، سرانجام آیت‌الله در زمانی‌که ازلحاظ سیاسی و اقتصادی به‌نفع رژیمش بود، با پایان‌دادن به گروگان‌گیری موافقت کرد.»
 
براساس این یادداشت، رشدی نیز یک مهره پیاده بازی شطرنج رژیم جمهوری اسلامی بود- و به‌نوعی، قربانی یک همزمانی تصادفی. تهران به مدت شش‌ماه پس از انتشار «آیات شیطانی»، آن را نادیده گرفت، حتی در شرایطی که این کتاب در دیگر کشورهای عمدتا مسلمان ممنوع شده بود. هند، کشور زادگاه رشدی، نخستین کشوری بود که این کتاب را در ماه اکتبر ۱۹۸۸ ممنوع کرده بود؛ اما ایران تا فوریه ۱۹۸۹ اقدامی علیه کتاب رشدی انجام نداده بود. به نوشته رایت، در آن زمان، اعتراض‌های مرگبار برسر این کتاب در پاکستان، کشور همسایه ایران، که با کشته‌شدن چندین نفر همراه شده بود، با یک بحران سیاسی داخلی در ایران تلاقی کرد. همزمان با برگزاری جشن دهمین سالگرد انقلاب اسلامی، حلقه درونی روحانی‌های اطراف خمینی به‌طور علنی از هم جدا شدند. حسینعلی منتظری، جانشین منتخب خمینی و مردی که زمانی او را «ثمره زندگی‌ خود» می‌خواند، از حکومت به‌دلیل اعدام مخالفان و شکست در تحقق وعده‌های انقلاب، انتقاد کرد. اعتراض منتظری نمایانگر ظهور یک جناح اصلاح‌طلب بود که تعدیل سیاست‌های داخلی و خارجی را دنبال می‌کرد، تا جمهوری اسلامی بتواند از یک جامعه انقلابی به کشوری بهنجار (نرمال) تبدیل شود که قانون انسان و همچنین قانون خدا را محترم می‌شمرد. او فرمان خمینی در مورد رشدی را نیز به چالش کشید و هشدار داد: «مردم دنیا به این تصور رسیده‌اند که کار ما در ایران تنها کشتن مردم است
 
خمینی در واکنش به این سخنان، فرد منتخب خود را برکنار و او را در حبس خانگی قرار داد<ref>[https://www.independentpersian.com/node/261081/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%C2%AB%D8%B1%D9%88%D8%AD%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%C2%BB مقاله «روح‌الله خمینی هرگز کتاب سلمان رشدی را نخوانده بود» - مژگان غفاری شیروان ایندیپندنت فارسی] </ref>


=== متن فتوای قتل سلمان رشدی ===
=== متن فتوای قتل سلمان رشدی ===
خط ۷۱: خط ۹۱:


روزنامه جمهوری اسلامی ۲۵بهمن ۷۸: «حکم امام در مورد سلمان رشدی مرتد نویسنده کتاب کفرآمیز آیات شیطانی، دیر یا زود توسط فرزندان غیرتمند اسلام به اجرا درخواهد آمد. آیت‌الله صانعی نماینده ولی‌فقیه و سرپرست بنیاد 51خرداد در مصاحبه‌یی با روزنامه جمهوری اسلامی ضمن اعلام این مطلب گفت، حکم امام خمینی یک حکم شرعی و غیرقابل تغییر است و به روابط سیاسی ایران و انگلستان نیز ربطی ندارد… آقای صانعی گفت جایزه تعیین شده برای قاتل رشدی نیز کماکان به قوت خود باقی است، حتی سود جایزه نیز همراه با آن به مجریان این حکم پرداخت خواهد شد و کسانی که در راه اجرای حکم متحمل صدمات یا خساراتی شوند، ما با همه توان خود در جهت رفع خسارات وارده اقدام خواهیم کرد…».<ref>روزنامه جمهوری اسلامی ۲۵ بهمن ۱۳۷۸</ref>
روزنامه جمهوری اسلامی ۲۵بهمن ۷۸: «حکم امام در مورد سلمان رشدی مرتد نویسنده کتاب کفرآمیز آیات شیطانی، دیر یا زود توسط فرزندان غیرتمند اسلام به اجرا درخواهد آمد. آیت‌الله صانعی نماینده ولی‌فقیه و سرپرست بنیاد 51خرداد در مصاحبه‌یی با روزنامه جمهوری اسلامی ضمن اعلام این مطلب گفت، حکم امام خمینی یک حکم شرعی و غیرقابل تغییر است و به روابط سیاسی ایران و انگلستان نیز ربطی ندارد… آقای صانعی گفت جایزه تعیین شده برای قاتل رشدی نیز کماکان به قوت خود باقی است، حتی سود جایزه نیز همراه با آن به مجریان این حکم پرداخت خواهد شد و کسانی که در راه اجرای حکم متحمل صدمات یا خساراتی شوند، ما با همه توان خود در جهت رفع خسارات وارده اقدام خواهیم کرد…».<ref>روزنامه جمهوری اسلامی ۲۵ بهمن ۱۳۷۸</ref>
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ (۱۴ فوريه ۱۹۸۹)، روح‌الله خمينی خطاب به مسلمانان جهان فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد: «به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان می‌رسانم، مؤلف كتاب "آيات شيطانی" كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن تنظيم و چاپ و منتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتوای آن محكوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غيور می‌خواهم تا در هر نقطه كه آنان را يافتند، سريعاً آنها را اعدام نمايند تا ديگر كسی جرئت نكند به مقدسات مسلمين توهين نمايد و هر كس در اين راه كشته شود، شهيد است انشاء‌الله. ضمناً اگر كسی دسترسی به مؤلف كتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نمايد تا به جزای اعمالش برسد».خمینی این فتوا را زمانی صادر می‌کند که سرانجام "جام زهر" را در جنگ ایران و عراق نوشیده و به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل برای پایان جنگ تن داده است. شکست فاجعه‌بار او را در پذیرش صلحی که خواست قلبی او نبود، این فتوا تحت‌الشعاع قرار داد. خمینی با شکست در "صدور انقلاب" با این فتوا جبهه‌ای دیگر در برابر "استکبار غرب" گشود.


پیامدهای یک فتوا
پیامدهای یک فتوا


همه اعدام نویسنده را طلب می‌کردند. سرانجام فتوای خمینی آن را در مسیری دیگر انداخت و بر خشم مسلمانان افزود. پنداری "امام" ساکن لندن در "آیه‌های شیطانی" جان گرفته و این‌بار در واقعیت، فرمان کتابسوزان می‌دهد. سیمای این امام که در لندن و در تبعید به سر می‌برد، به شخصیت خمینی نزدیک است. او با شعار "مرگ بر آمریکا" از مریدان خویش می‌طلبد که جز به کتاب الهی، به کتابی دیگر اعتماد نکنند و بهتر آنکه همه آن‌ها سوزانده شوند. این امام بی‌رحم و مکار همان کسی‌ست که همیشه با دعا و نیایش و در نهایت فریب، جوانان را به جبهه‌های جنگ می‌کشاند تا در راه خدا شهید شوند و به بهشت راه یابند."آیه‌های شیطانی" روابط جهان اسلام را با غرب دچار بحران کرد. در پی فرمان قتل نویسنده، زندگی مخفی بر سلمان رشدی تحمیل شد و این زندگی ۱۳ سال ادامه یافت. دولت بریتانیا از نویسنده خواست تا از مسلمانان جهان پوزش بطلبد. او به این کار تن داد، ولی بعدها این رفتار خویش را اشتباه خواند. خمینی در پاسخ گفت که «سلمان رشدى اگر توبه كند و زاهد زمان هـم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال، تمامى هـمّ خود را به كار گيرد تا او را به درک واصل گرداند». بنیاد پانزده خرداد برای برای قاتل نویسنده یک میلیون دلار جایزه تعیین کرد؛ مبلغی که بعدها تا سه میلیون دلار هم افزایش یافت.
همه اعدام نویسنده را طلب می‌کردند. سرانجام فتوای خمینی آن را در مسیری دیگر انداخت و بر خشم مسلمانان افزود. در پی فرمان قتل نویسنده، زندگی مخفی بر سلمان رشدی تحمیل شد و این زندگی ۱۳ سال ادامه یافت. دولت بریتانیا از نویسنده خواست تا از مسلمانان جهان پوزش بطلبد. او به این کار تن داد، ولی بعدها این رفتار خویش را اشتباه خواند. خمینی در پاسخ گفت که «سلمان رشدى اگر توبه كند و زاهد زمان هـم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال، تمامى هـمّ خود را به كار گيرد تا او را به درک واصل گرداند». بنیاد پانزده خرداد برای برای قاتل نویسنده یک میلیون دلار جایزه تعیین کرد؛ مبلغی که بعدها تا سه میلیون دلار هم افزایش یافت.


اگرچه محمد خاتمی در زمانی که وزیر ارشاد بود، اجرای "حکم امام" را لازم می‌دانست، در زمان ریاست جمهوری خویش اعلام داشت که سلمان رشدی را نخواهند کشت و این فتوا را باید خاتمه‌یافته تلقی کرد، ولی علی خامنه‌ای هیچ‌گاه در نفی فتوا سخنی بر زبان نراند.سایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش از تأکید علی خامنه‌ای بر اجرای حکم اعدام سلمان رشدی خبر دادسایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش از تأکید علی خامنه‌ای بر اجرای حکم اعدام سلمان رشدی خبر دادسایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش از تأکید علی خامنه‌ای بر اجرای حکم اعدام سلمان رشدی خبر دادعکس: www.farsi.khamenei.ir
اگرچه محمد خاتمی در زمانی که وزیر ارشاد بود، اجرای "حکم امام" را لازم می‌دانست، در زمان ریاست جمهوری خویش اعلام داشت که سلمان رشدی را نخواهند کشت و این فتوا را باید خاتمه‌یافته تلقی کرد، ولی علی خامنه‌ای هیچ‌گاه در نفی فتوا سخنی بر زبان نراند.سایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش از تأکید علی خامنه‌ای بر اجرای حکم اعدام سلمان رشدی خبر داد


در ایران چندین کتاب در تأیید فتوای خمینی نوشته شد که مشهورترین آن‌ها با عنوان "نقد توطئه آیات شیطانی" به عطاء‌الله مهاجرانی تعلق دارد. در این اثر که آن را وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی منتشر کرده، مهاجرانی بر قتل سلمان رشدی و اجرای فرمان خمینی تأکید دارد. او با رجوع به تاریخ اسلام، از قرآن و احادیث کمک می‌گیرد تا ثابت کند، مرگ حق سلمان رشدی است و او باید کشته شود. از "عالمان اسلام" و احکام آنها نقل می‌کند که هرکس پیامبر را توهین کند، قتل او واجب است و نتیجه می‌گیرد که حکم خمینی نیز بر این اساس قابل اجراست. جالب اینکه هم‌اکنون نیز که او ساکن لندن است، تغییری در نظر خویش نداده است.
در ایران چندین کتاب در تأیید فتوای خمینی نوشته شد که مشهورترین آن‌ها با عنوان "نقد توطئه آیات شیطانی" به عطاء‌الله مهاجرانی تعلق دارد. در این اثر که آن را وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی منتشر کرده، مهاجرانی بر قتل سلمان رشدی و اجرای فرمان خمینی تأکید دارد. او با رجوع به تاریخ اسلام، از قرآن و احادیث کمک می‌گیرد تا ثابت کند، مرگ حق سلمان رشدی است و او باید کشته شود. از "عالمان اسلام" و احکام آنها نقل می‌کند که هرکس پیامبر را توهین کند، قتل او واجب است و نتیجه می‌گیرد که حکم خمینی نیز بر این اساس قابل اجراست. جالب اینکه هم‌اکنون نیز که او ساکن لندن است، تغییری در نظر خویش نداده است.
خط ۹۳: خط ۱۰۹:


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبر دهشتناک است. اسلاميستی بيست و چهار ساله به جان سلمان رشدی تعرض کرده و اين نويسنده بزرگ را در معرض مرگ قرار داده است. سن و سال جنايتکار جوان به عمر فتوای روح‌الله خمينی که در زمستان شصت و هفت حکم به قتل نويسنده داد نمی‌رسد، اما وجود و عمل او گواه انکارناپذير واقعيتی است که مردم ايران تحت حکومت جمهوری اسلامی با گوشت و پوست خود زيسته و می‌زيند.
ترور برای توتاليتاريسم اسلاميستی وسيله‌ای نيست که هر از گاه به کار آيد، بلکه در ذات الگوی ايدئولوژيکی است که به حاکمان جواز می‌دهد به نام خدا بگيرند و ببندند و بکشند. مگر می‌توان فراموش کرد که چند ماه پیش از فتوای قتل رشدی در زمستان سال شصت و هفت، هزاران زندانی سياسی در تابستان آن سال سیاه به دار آويخته شدند؟
دلايل سياسی اين دو فتوای جنايتکارانه نيز نقاط اشتراکی دارند که در تحليل نهایی به بحران مشروعيتی برمی‌گردد که جمهوری اسلامی در سال‌های پايانی دهه خونبار شصت و سر کشیدن جام زهر پایان جنگ، با آن روبرو شده بود.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این جنگ که آغازگرش صدام حسين بود به جمهوری اسلامی مدد رسانيد تا گروه‌های سياسی غیرخودی را از ميان بردارد، نهادهای سرکوبگر را در همه عرصه‌های جامعه مستقر کند و جامعه مدنی را به سکوت وادارد.
اما با شکست آشکار شعارهای فتح کربلا و قدس و نيز آشکار شدن فاجعه‌بار برنامه‌های اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی، خمينی ناگزير گشت به گفته خويش "جام زهر" را سر بکشد و به قطعنامه پایان دادن به جنگ هشت ساله تن در دهد.
در اين شرايط، علم کردن فتوای قتل نويسنده جهشی برای بازيافتن حقانيت ايدئولوژيکش بود. خمينی با صدور اين فتوا ماهرانه جبهه جهاد را جابه‌جا کرد و چالش اسلاميستی عليه دشمنان خارجی و داخلی را به نوعی ديگر به نمایش گذاشت.
در اين استراتژی، رشدی برآمده از خانواده‌ای مسلمان، که در غرب زندگی می‌کند و به انگليسی می‌نویسد، دشمنان داخلی و خارجی را یکجا نمايندگی می‌کرد. اينچنين کشتن او به نام رعايت حرمت مقدسات اسلامی توجیه گردید.


گفتار چهره‌های مدعی عدالت و فرهنگ و هنر بومی اسلامی، همچون ميرحسين موسوی و عطاالله مهاجرانی، به واقع دفاعيه‌های ايدئولوژيک شرم‌آوری بود که خفه کردن سخن و شکستن قلم‌های آزاد را  تبليغ و تجويز می‌کرد.
گفتار چهره‌های مدعی عدالت و فرهنگ و هنر بومی اسلامی، همچون ميرحسين موسوی و عطاالله مهاجرانی، به واقع دفاعيه‌های ايدئولوژيک شرم‌آوری بود که خفه کردن سخن و شکستن قلم‌های آزاد را  تبليغ و تجويز می‌کرد.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
آيا همين ديدگاه در دهه هفتاد به کشتن مترجمان و شاعران و نويسندگانی چون علی اکبر سعيدی سيرجانی، احمد ميرعلایی، مجيد شريف، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده و ده‌ها تن دیگر نينجاميد؟ مگر آن‌ها چه کرده بودند جز نوشتن و سرودن و ترجمه کردن؟ آنها تنها به خود اجازه داده بودند بينديشند و تخيل کنند و بيافرينند.
آيا همين ديدگاه در دهه هفتاد به کشتن مترجمان و شاعران و نويسندگانی چون علی اکبر سعيدی سيرجانی، احمد ميرعلایی، مجيد شريف، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده و ده‌ها تن دیگر نينجاميد؟ مگر آن‌ها چه کرده بودند جز نوشتن و سرودن و ترجمه کردن؟ آنها تنها به خود اجازه داده بودند بينديشند و تخيل کنند و بيافرينند.


به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
سلمان رشدی خيلی زود به ابعاد ايدئولوژيک فتوای قتلش پی برد. او در آغاز حيرت‌زده از امواج خشم و نفرتی که جمعيت خشمگين معترض به رمان آيه‌های شيطانی را از پاکستان و ايران تا کشورهای اروپایی به خيابان‌ها کشانيده بود، راه عذرخواهی از مسلمانان را در پيش گرفت. اما به سرعت دريافت که علت اصلی را می‌بايد نه در احساسات "جريحه‌دار شده" مسلمان‌ها، بلکه در پروپاگاندای اسلاميست‌ها جست. او پی برد که بسيج خشم‌آگين توده‌های کف بر دهان نمايانگر برآمد فاشيسم سبز است که مسلمانان نيز از جمله قربانيان آن هستند.<ref name=":3">[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86/a-62801397 مقاله سلمان رشدی و فتوای قتل رمان - نوشته شهلا شفیق - دویچه وله فارسی]</ref>
 
سلمان رشدی خيلی زود به ابعاد ايدئولوژيک فتوای قتلش پی برد. او در آغاز حيرت‌زده از امواج خشم و نفرتی که جمعيت خشمگين معترض به رمان آيه‌های شيطانی را از پاکستان و ايران تا کشورهای اروپایی به خيابان‌ها کشانيده بود، راه عذرخواهی از مسلمانان را در پيش گرفت. اما به سرعت دريافت که علت اصلی را می‌بايد نه در احساسات "جريحه‌دار شده" مسلمان‌ها، بلکه در پروپاگاندای اسلاميست‌ها جست. او پی برد که بسيج خشم‌آگين توده‌های کف بر دهان نمايانگر برآمد فاشيسم سبز است که مسلمانان نيز از جمله قربانيان آن هستند.
 
از آن پس رشدی به اين جمع‌بندی درخشان رسيد که آتش زدن آيه‌های شيطانی و حکم قتل نويسنده، اعلام محکوميت رمان به مثابه  قلمرو شک و تخيل است که پيچيدگی و چندگونگی واقعيات زندگی اجتماعی و درونی فرد و جمع را بازمی‌تاباند.
 
رشدی تاکيد می‌کند که "آيه‌های شيطانی" برای ضديت با اسلام نوشته نشده، بلکه ستايشگر امتزاج و اختلاط و دگرگونی‌های حاصل از پيوندهای نو ميان انسان‌ها، فرهنگ‌ها، ايده‌ها و سياست‌ها، فيلم‌ها و ترانه‌هاست.
 
از ديد نويسنده، اين رمان از مطلق‌گرایی وحشت دارد و می‌خواهد نشان دهد که انسان‌ها با گفت‌وگو، ابراز مخالفت، پرسشگری و بيان ناگفته‌ها به تفاهم و راه‌گشایی می‌رسند و نه با زانو زدن، چه در برابر خدا و چه در برابر ساير انسان‌ها (از مقاله "با حسن نيت"، در جستار"زادگاه‌های تخيلی").
 
طرح و برنامه دشمنان رشدی اما به زانو در آوردن فرد و جمع در پيشگاه قدرت است. هم از اين روست که ضربات چاقو بر تن نويسنده، شادی مرگبار آنان را برمی‌انگيزد. هنوز نياموخته‌اند که جان پايای نويسنده و جاودانگی او در کلام اوست و هيچ سلاحی قادر به کشتن انديشه و تخيل و کلمه نيست.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86/a-62801397 مقاله سلمان رشدی و فتوای قتل رمان - نوشته شهلا شفیق - دویچه وله فارسی]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۲٬۳۹۰

ویرایش

منوی ناوبری