|
|
(۲۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه زندگینامه | | {{جعبه زندگینامه |
| | اندازه جعبه = | | | اندازه جعبه = |
| | عنوان = | | | عنوان =علی معزی |
| | عنوان ۲ =
| | | نام = |
| | نام =آدولف هیتلر | | | تصویر = |
| | تصویر =پینوشه.JPG | | علی معزی.jpg |
| | اندازه تصویر = | | | اندازه تصویر = |
| | عنوان تصویر = آدولف هیتلر | | | عنوان تصویر =علی معزی |
| | زادروز = ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ | | | زادروز = ۱۳۳۲ |
| | زادگاه = برانائو ام این، اتریش- مجارستان | | | زادگاه =قم |
| | مکان ناپدیدشدن =
| | | تاریخ مرگ = |
| | تاریخ ناپدیدشدن =
| | | مکان مرگ = |
| | وضعیت =
| |
| | تاریخ مرگ = ۳۰ آوریل سال ۱۹۴۵میلادی | |
| | مکان مرگ =پناهگاه زیرزمینی رایشتاگ | |
| |عرض جغرافیایی محل دفن= | | |عرض جغرافیایی محل دفن= |
| |طول جغرافیایی محل دفن= | | |طول جغرافیایی محل دفن= |
| | <!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال--> |
| |latd=|latm=|lats=|latNS=N | | |latd=|latm=|lats=|latNS=N |
| | <!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب--> |
| |longd=|longm=|longs=|longEW=E | | |longd=|longm=|longs=|longEW=E |
| | علت مرگ =خودکشی
| | | محل زندگی = |
| | پیداشدن جسد =
| |
| | آرامگاه =
| |
| | بناهای یادبود =
| |
| | محل زندگی =آلمان | |
| | ملیت = | | | ملیت = |
| | نامهای دیگر =
| | | نژاد = |
| | نژاد = | | | تابعیت =ایرانی |
| | تابعیت =آلمان | | | تحصیلات = |
| | تحصیلات = | |
| | دانشگاه = | | | دانشگاه = |
| | پیشه = | | | پیشه =زندانی سیاسی |
| | سالهای فعالیت =۱۹۲۰ تا ۱۹۴۵ | | | سالهای فعالیت =۱۳۵۰ تا ۱۴۰۲ در مجموع بیش از ۱۲ سال در جمهوری اسلامی در زندان بودهاست. |
| | کارفرما = | | | کارفرما = |
| | نهاد = | | | نهاد = |
| | نماینده = | | | نماینده = |
| | شناختهشده برای = مردم دنیا | | | شناختهشده برای =مردم ایران |
| | نقشهای برجسته = رهبری حزب نازی و آلمان در جنگ جهانی دوم | | | نقشهای برجسته = |
| | سبک = | | | سبک = |
| | تأثیرگذاران = | | | تأثیرگذاران = |
| | تأثیرپذیرفتگان =مردم جهان | | | تأثیرپذیرفتگان =مردم ایران و آزادیخواهان جهان |
| | شهر خانگی = | | | شهر خانگی = |
| | دستمزد =
| |
| | دارایی خالص =
| |
| | قد =
| |
| | وزن =
| |
| | تلویزیون = | | | تلویزیون = |
| | لقب =فوهرر، به معنی پیشوا | | | لقب = |
| | دوره =
| | | حزب =هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران |
| | پس از =
| | | جنبش =آزدایخواهی مردم ایران |
| | پیش از =
| | | مخالفان =وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و دستگاههای امنیتی |
| | حزب = | |
| | جنبش = | |
| | مخالفان = | |
| | هیئت = | | | هیئت = |
| | دین = | | | دین =اسلام |
| | مذهب =پروتستان | | | مذهب =شیعه |
| | اتهام =قتلعام و کشتار مردم در جنگ جهانی دوم
| | | منصب = |
| | مجازات =
| |
| | وضعیت گناهکاری =
| |
| | منصب =رهبر آلمان | |
| | مکتب = | | | مکتب = |
| | آثار =نبرد من | | | آثار = |
| | همسر =اوا براون
| | | خویشاوندان سرشناس =دو دختر او در آلبانی و در اشرف ۳ میباشند. |
| | شریک زندگی =
| |
| | فرزندان =
| |
| | والدین =کلارا هیتلر، آلویس هیتلر
| |
| | خویشاوندان سرشناس = | |
| | جوایز = | | | جوایز = |
| | امضا = | | | امضا = |
| | اندازه امضا = | | | اندازه امضا = |
| | signature_alt =
| |
| | وبگاه = | | | وبگاه = |
| | imdb_id =
| |
| | Soure_id =
| |
| | پانویس = | | | پانویس = |
| }} | | }} |
| '''آدولف هیتلر،''' (زادهٔ ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ دربراوناآم- این، شهری کوچک در نزدیکی لینتز بین مرز اتریش و آلمان – درگذشته ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ در پناهگاه زیرزمینی رایشتاگ آلمان) | | '''علی معزی،''' متولد ۱۳۳۲ از شهر قم و ساکن تهران است. از زندانیان سیاسی دهه شصت است. علی معزی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ در رابطه با ارتباط با مجاهدین خلق در زندانهای [[زندان اوین|اوین]]، [[زندان گوهردشت|گوهردشت]] و [[زندان قزلحصار|قزلحصار]] محبوس بوده و تحت شکنجه قرار گرفته است. یکی از برادران او در دهه شصت در زندانهای ایران به اتهام هواداری از [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] دستگیر و اعدام شد. |
|
| |
|
| == بیوگرافی هیتلر ==
| | این زندانی سیاسی در دهه هشتاد و نود نیز چند سال در زندانهای اوین و گوهردشت زندانی بوده است. او در مجموعه بیش از ۱۲سال در زندانهای ایران محبوس بود. |
| پدر آدولف هیتلر، آلویس هیتلر فرزند نامشروع ماریا آنا شیکل گروبر بود که به همین دلیل نام خانوادگی مادرش را بر روی او گذاشتند. یوهان گئورگ هیدلرو با ماریا آنا، مادر آلویس در سال ۱۸۴۲ ازدواج کرد. یوهان نپوموک هیدلرو که برادر یوهان گئورگ بود سرپرستی آلویس را بر عهده گرفت.
| |
|
| |
|
| آلویس هیدلرو در سال ۱۸۷۶، دوباره غسل تعمید داده شد و توسط یک کشیش حلالزاده اعلام شد. نامش ( به صورت گئورگ هیتلر) در شناسنامه تعمیدی، بعنوان نام پدر ثبت شد. از آن پس پدر وی آلویس هیتلر( ۱۸۳۷ – ۱۹۰۳) نام گرفت. او کارمند پایین رتبه گمرک بود. مادر هیتلر (زادهٔ پولزل)، دومین دختر عموی آلویس بود. وی شش فرزند داشت. دومین فرزندش که آدولف هیتلر بود و خواهر کوچکش پاولادر، از بین شش فرزندش زنده ماندند. زمانی که آدولف هیتلر ۳ سال داشت، خانواده اش به جنوب آلمان مهاجرت کردند. برادر او ادموند در ۲ فوریه ۱۹۰۰ بر اثر بیماری سرخک درگذشت و این اتفاق در هیتلر تأثیری دائمی ایجاد کرد. در ۳ ژانویه ۱۹۰۳ پدر آدولف هیتلر فوت کرد. بدین ترتیب وی از سال ۱۹۰۵ به بعد در یک پرورشگاه یتیمان بوهمیا زندگی میکرد و مادرش را تحت حمایت خود داشت. در ۲۱ دسامبر ۱۹۰۷ مادر آدولف هیتلر بر اثر سرطان سینه با یک مرگ دردناک در سن ۴۷ سالگی فوت کرد. زمانی که در سال ۱۹۰۷ مادرش فوت کرد ، او بسیار متاثر شد و مدرسه را ترک کرد.
| | زندانی سیاسی علی معزی، در آخرین بازداشت، در جریان تظاهرات سراسری مردم ایران، ساعت ۵ بامداد روز شنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۱، ساعت ۵صبح، پس از یورش ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و به محل سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. او پس از بازجویی به بند ۸ زندان اوین منتقلشد.<ref name=":0">[https://iranhrs.org/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B2%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ سایت کانون حقوق بشر ایران]</ref> |
|
| |
|
| آدولف هیتلر تمامی سهمی که از ارث پدری اش به او رسیده بود به خواهرش که پاولا هیتلر نام داشت، واگذار کرد. وی وارث ثروت یکی از عمه (خاله) هایش در سن ۲۱ سالگی شد.
| | اما در روز یکشنبه ۲۷فروردین ماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی علی معزی را از بند فراخوانده و به سلول انفرادی ۲۰۹ اوین منتقلکردند. او در ۲۰۹ اوین تحت فشار و بازجویی قرارگرفت. |
|
| |
|
| در سال ۱۹۰۷ آدولف هیتلر به وین سفر کرد و به آکادمی هنرهای زیبای وین مراجعه کرد ولی دو بار رد شد که همین مسئله باعث عصبانیت او شد. وی بعد از درگذشت مادرش مجدداً به وین بازگشت، ابتدا با یک دوست موفق (کوبیزک) زندگی کرد و سپس بعنوان یک شخص ولگرد از این خوابگاه به آن خوابگاه می رفت. چندی بعد او بهبود یافت و در یک جامعه" خانه مردان" ساکن شد و هنر خود را با ارزان فروشی تأمین کرد.
| | یک منبع مطلع نزدیک به خانواده علی معزی به خبرگزاری هرانا اطلاع داد: وی حدود ۲ سال پیش تحت عمل جراحی سرطان پروستات قرارگرفت. چندماه بعد در حالیکه روند درمان وی ناقص ماندهبود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و درمانش نیمهکاره ماند، مشکلات ناشی از جراحی، مشکلات زانو و ورم کلیه، زندگی در شرایط زندان را برای او دشوارتر کردهاست.<ref>[https://www.hra-news.org/2023/hranews/a-45777/ خبرگزاری هرانا]</ref> |
|
| |
|
| آدولف هیتلر در شرایطی بود که تحت تأثیر عوام فریبی کارل لوگر، شهردار کاملا یهود ستیزی وین و شخصی که از نفرت برای ایجاد حزب حمایت جمعی استفاده میکرد، قرار گرفت. وی قبلاً تحت تأثیر شونرر، سیاست مدار اتریشی علیه لیبرال ها، سوسیالیست ها، کاتولیک ها و یهودیان قرار داشت. نفرت آدولف هیتلر غیرمعمول نبود، بلکه به سادگی بخشی از ذهنیت عمومی بود.
| | روز جمعه ۲۷مردادماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی علی معزی پس از گذراندن چهار ماه در سلول انفرادی، در ۷۰ سالگی به شش سال و سه ماه زندان محکوم شد. محکومیت این زندانی سیاسی توسط [[ابوالقاسم صلواتی|قاضی صلواتی]] صادرشد. |
|
| |
|
| بعد از این که آدولف هیتلر برای بار دوم از موسسهٔ هنرهای زیبا اخراج شد، دچار فقر مالی شدیدی شد. او در ۱۹۰۹به دنبال سرپناهی میگشت و در خانه ای که برای کارگران فقیر در نظر گرفته شده بود در سال ۱۹۱۰ در آن جا زندگی کرد. آدولف هیتلر در سال ۱۹۱۳، برای اجتناب از خدمت سربازی در ارتش اتریش- مجارستان به مونیخ نقل مکان کرد. بیشتر هم نژادان آلمانی او نیز با چنین مشکلی مواجه بودند. بعدها ارتش اتریش او را دستگیر کرد و مورد آزمایش جسمانی قرار داد که برای خدمت سربازی نامناسب تشخیص داده شد و توانست به مونیخ بازگردد ولی در اوت ۱۹۱۴ وقتی امپراتوری آلمان جنگ جهانی اول را آغاز کرد، برای لشکر باواریَن داوطلب شد.
| | اتهامات این زندانی سیاسی حضور فرزندانش در [[اشرف ۳|اشرف۳]] در آلبانی و صدور بیانیه علیه نظام اعلام شد. این در حالی است که او پیش از این در در دهه هشتاد و نود به این اتهامات زندانی بوده و محکومیت این اتهامات را تحمل کردهاست. |
|
| |
|
| آدولف هیتلر یک سرباز وظیفه فعال بود که در فرانسه و بلژیک بعنوان پیغام آور در معرض دید آتش دشمن خدمت کرد. با این که خدمت او قابل تقدیر بود ولی بخاطر مفقود شدن تابعیت آلمانی اش هرگز به بالاتر از سرجوخه ترفیع نیافت. وی به علت شجاعتی که در جنگ داشت، دومرتبه نشان صلیب آهنی، درجه دو، در دسامبر ۱۹۱۵ و صلیب آهنی، درجه یک( به ندرت به سرجوخه ها اعطا می شود)، در اوت ۱۹۱۸ را دریافت کرد.
| | زندانی سیاسی علی معزی در اواسط مردادماه ۱۴۰۲، به دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی بردند. این در حالی بود که او اعلام کرد که جرمی مرتکب نشده و دادگاه را به رسمیت نمیشناسد و حاضر نبود در دادگاه حضور یابد. قاضی صلواتی در این دادگاه، پس از ۱۰ماه بلاتکلیفی، او را به ۷۵ ماه زندان محکومکرد.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| آدولف هیتلر در سال ۱۹۲۰ میلادی بعنوان یک کهنه سرباز نشان دار جنگ جهانی اول به حزب نازی پیوست و به ریاست آن در سال ۱۹۲۱ رسید. او بخاطر شرکت در کودتایی نافرجام معروف به «کودتای آبجوفروشی مونیخ» در سال ۱۹۲۳ بمدت ۵ سال زندان شد و کتاب نبرد من را در همین دوران نوشت. او بعد از این که از زندان آزاد شد، حامیان بسیاری را با ترویج ایده های ملی گرایی، ضد کمونیستی، یهودستیزی و ایراد سخنرانی های پرشور بر ضد پیمان ورسای، در کشور آلمان بدست آورد. در سال ۱۹۳۳ آدولف هیتلر به مقام صدراعظمی رسید.
| | او در پاییز ۱۳۸۷ به دلیل رفتن به عراق برای دیدار فرزندانش دستگیر و به دو سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شد که پس از تحمل دو سال حبس در زندان گوهردشت در سال ۸۹ آزاد شد. |
|
| |
|
| در زمان صدارت آدولف هیتلر، مجموعهٔ ارتشی- صنعتی آلمان توانست قوای تحلیل رفته این کشور را ترمیم و در زمان خود، آنرا به یکی از قدرت های برتر اروپا تبدیل نماید. آدولف هیتلر با هدف سیاست لبنسراوم، سیاست خارجی خود را دنبال نمود و در سال ۱۹۳۹ یکی از علل نخست و عمده وقوع جنگ جهانی دوم تهاجم به لهستان بود که در نتیجه، بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند. جنگی که بین دو قدرت نیروهای محور و نیروهای متفقین درگرفت و اروپا و سایر نقاط دنیا در طی این مدت شاهد ویرانی ها و تلفات این جنگ بودند. هرچند آلمان و نیروهای متحدش در عرض سه سال، بیشتر مناطق اروپا، بخش های بزرگی از آفریقا، شرق آسیا و اقیانوسیه را اشغال کردند ولی از سال ۱۹۴۲ به بعد، نیروهای متفقین از آنان پیشی گرفته و رایش آلمان بزرگ را از هر سو در سال ۱۹۴۵ احاطه نمودند. | | آقای معزی مجدد در ۲۲خردادماه ۹۰، به دلیل شرکت در مراسمی که برای بزرگداشت زندانی سیاسی [[علی صارمی]]، از زندانیان سیاسی سربدار، بازداشت شد. |
|
| |
|
| == حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان ==
| | در خردادماه ۹۲ مجددا به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و توسط قاضی آصف حسینی به طور غیابی به چهار سال زندان محکوم شد. |
| شورای مخفی نظامی پس از کودتا تشکیل شد. اعضای اصلی آن ژنرال پینوشه از ارتش و نیروی زمینی، آدمیرال ژوزه تریبیو مارینو از نیروی دریایی، ژنرال گستاوو لینت از نیروی هوایی و ژنرال کیسر ماندوزا از پلیس ملی شیلی بودند. این شورای نظامی به عنوان یک نهاد قانونی و شاخهای از دولت محسوب میشد. با قدرتگیری خونتای نظامی، قانون اساسی و مجلس معلق شدند.
| |
|
| |
|
| پینوشه بسرعت خود را به عنوان «رهبر ملی» در شورای نظامی تثبیت کرد. در تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۹۷۴ رسماً خود را رئیس جمهور شیلی خواند. ژنرال لینت نماینده نیروی هوایی به رقابت با پینوشه پرداخت ولی پینوشه او را وادار به بازنشستگی اجباری کرد و ژنرال فرناندو را به جایش برگزید.
| | در سال ۹۴ علیرغم پایان زمان محکومیت او را آزاد نکردند. در همان سال با پروندهسازی، توسط قاضی مقیسه به یک سال محکومیت مجدد و در سال ۹۵ نیز با پروندهسازی دیگری تحت عنوان تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس دیگر محکوم شد. |
|
| |
|
| پینوشه در سال ۱۹۸۰ یک همه پرسی به منظور تصویب قانون اساسی جدید برگزار کرد. این قانون اساسی پست ریاست جمهوری را کاملاً در اختیار پینوشه قرار داد. همچنین قوانین دیوان محکمه و سازمان اطلاعات و امنیت شیلی را در قانون اساسی گنجاند.
| | علی معزی سرانجام در روز سهشنبه ۲مرداد ماه ۹۷، پس از ۵ سال زندان از زندان تهران بزرگ آزاد شد. |
| [[پرونده:خونتای نظامی شیلی.JPG|بندانگشتی|'''شورای نظامی پس از کودتا در شیلی''']]
| |
| در سال ۱۹۸۶ سازمان اطلاعات و امنیت شیلی هشتاد تن انواع اسلحههای سبک و سنگین از یک مرکز ماهی گیری کوچک در کاریزال باجو کشف کرد. این زرادخانه توسط آلمان شرقی و شوروی برای کمک به مقاومت شیلی ارسال شده بود. در ماه سپتامبر، همان سال در یک ترور نافرجام علیه پینوشه، پنج تن از محافظین او کشته شدند و پینوشه جان سالم به در برد.
| |
|
| |
|
| === شیوههای سرکوب ===
| | وی در طول زندان دادگاهها را به رسمیت نشناخته و از حضور در دادگاههایی که برایش تشکیل شد خودداری کرد. |
| یکی از روشهای رایج اعدام توسط رژیم کودتا این بود که غیرنظامیان را از هلیکوپتر به داخل اقیانوس یا از بالای کوههای آند پایین بیندازند.
| |
|
| |
|
| بسیاری از زندانیان ، على الخصوص زنان و همچنین مردان، مورد تجاوز منظم و سوء استفاده جنسی از سوی نگهبانان قرار می گرفتند. علاوه بر تجاوز توسط نگهبانان، برخی از زنان با استفاده از سگ، موش و عنکبوت مورد آزار قرار میگرفتند و برخی مجبور به برقراری رابطه جنسی با اعضای خانواده خود میشدند.
| | زندانی سیاسی علی معزی، در آخرین بازداشت، در جریان تظاهرات سراسری مردم ایران، ساعت ۵بامداد روز شنبه ۹مهرماه ۱۴۰۱، ساعت ۵صبح، پس از یورش ماموران امنیتی به منزلش بازداشت و به محل سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. او پس از بازجویی به بند۸ زندان اوین منتقل شد.<ref>[https://iranfreedom.net/cryofarrestees/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B2%DB%8C/ سایت ایران آزادی]</ref> |
|
| |
|
| بسیاری از فرزندان کشته شدگان به کلیسای کاتولیک واگذار شده یا به فرزندخواندگی پذیرفته شدند، در حالی که بچهها یا از وضعیت والدینشان بی خبر میماندند یا به آنها گفته میشد که پدر و مادرشان را طی حادثهای از دست دادهاند.
| | علی معزی در پیامی در روز ۱۰ دی ۱۳۹۷ از قیام مردم ایران در ۱۴۲ شهر حمایت کرد: |
|
| |
|
| === قتل ویکتور خارا ===
| | «مقارن با سال نوی خوش یمن و مبارک مسیحی در برابر قیام شکوهمند سرتاسری شما سر تعظیم فرود میآورم. درود بر شما |
| ويكتور خارا Victor Jara در ۱۹۳۲ در روستايی فقير در شيلی به دنيا آمد. مادرش خواننده ترانههای محلی بود و به خاطر همين از همان دوران كودكی با شعر و موسيقی آشنا شد. در دوران نوجوانی به همراه خانوادهاش به سانتياگو مهاجرت كرد. پس از گذراندن سربازی به دانشگاه رفت و در رشته موسيقی سنتی شيلی به تحصيل پرداخت. و بعد از آن به يك شاعر و خواننده محبوب در بين مردم شيلی تبديل شد. شعرهايی برگرفته از رنج و سختی مردم فقير را میخواند كه ويكتور خارا روزی بخشی از آنها بود.
| |
|
| |
|
| در سال ١٩٧٠ سالوادور آلنده كانديدای حزب اتحاد مردمی در انتخابات رياست جمهوری به پيروزی رسيد. ويكتور كه از طرفداران او بود و پيش از انتخابات براي حمايت از او در استاديوم سانتياگو كنسرت بزرگی اجرا كرد. | | بیگمان در برابر رژیمی که جنایت و خیانتی نمانده که انجام ندادهباشد و حالا فرصتها و مهلتهایش به پایان رسیده و در گرداب مرگ دست و پا میزند، تا پیروزی نهایی از پای نخواهیم نشست. |
|
| |
|
| صبح ١١ سپتامبر ١٩٧٣ ژنرال پینوشه با پشتیبانی مجلس شیلی و دیوان عالی کشور كودتا کرد و هواپيماهای ارتش به كاخ رياست جمهوری حمله كردند و آنجا را بمباران كردند. آلنده کشته شد، ارتش با طرفداران او درگیر شد و بسیاری از مردم سانتياگو به خيابان آمده بودند و میجنگيدند. تعداد دستگير شدگان آنقدر زياد شده بود كه سينماها و سالنهای ورزشی هم به بازداشتگاه تبديل شده بودند. ويكتور خارا هم به همراه جمعی از دانشجويان دستگير شد و به استاديوم سانتياگو منتقل شد. در آنجا ٥ هزار نفر زندانی شده بودند كه اكثرا دانش آموزان، دانشجويان و جوانان شهر سانتياگو بودند.
| | راه نجات در تشکیل ارتش قیام و آزادی است تا درمحلات و شهرها به عنوان بازوی اجرایی برای سامانبخشی امور و حفاظت از مردم در برابر سرکوبگری رژیم مردمستیز انجام وظیفه کند. تا آنگاه که به یاری خدا و با حداقل خونریزی از رژیم ولایت فقیه و دنبالچههایش خلع ید گردد و یک مجلس موسسان ایرانشمول و منتخب واقعی مردم نوع حکومت آینده و قانون اساسی آن را مشخص ساخته و به تصویب ملت برساند. |
|
| |
|
| ویکتور خارا شاعر، موزیسین و خوانندهی چپگرای شیلیایی و از طرفداران سالوادور آلنده، از جملهی بازداشتشدگان مستقر در ورزشگاه سانتیاگو بود که به شیوهی بسیار وحشیانه و ضد انسانی توسط نظامیان به شهادت رسید. یکی از افسران پینوشه خطاب به ویکتور که جزو زندانیان حاضر در ورزشگاه بود گفته بود: «شنیدهام آواز میخوانی. میخواهم که همین جا برای ما بخوانی» ویکتور خارا نیز درخواست گیتار کرده و شروع به نواختن و خواندن سرود مشهور «ما پیروزیم» نمود. افسر نظامی که خشگمین شده بود فرمان شکستن انگشتان هر دو دست ویکتور خارا را داد و سپس با تمسخر رو به او کرده و گفت حالا گیتار بزن. ویکتور خارا با شجاعت رو به جمعیت درخواست کرد که بازداشت شدگان او را همراهی کنند و در این هنگام همه نفرات حاضر در استادیوم با بالا بردن دستها شان شروع به خواندن و همراهی خارا نمودند. این حرکت موجب خشم نظامیان شد و در واکنش به این عمل متهورانه، ویکتور خارا را به رگبار گلوله بسته و به شهادت رساندند. بعدها جسد تير باران شده او گوشه خيابان پيدا شد.
| | دستهای وحدت و رهایی شما را میبوسم، پیوند دلها، توکل و عزم جزم شما را تبریک میگویم و خود را در درد و رنج خانوادههای قربانیان و شهدای خیزشهای اخیر شریک میدانم و به آنان تسلیت عرض میکنم. |
|
| |
|
| آخرین ترانهٔ او که حکم وصیتنامهاش را داشت، بر روی تکهای از روزنامه نوشته شده بود و توسط یکی از افرادی که از استادیوم شیلی جان به در برد، به دست همسرش رسید:
| | راه نجات در تشکیل ارتش قیام و آزادی است تا در محلات و شهرها بهعنوان بازوی اجرایی برای سامان بخشی امور و حفاظت از مردم در برابر سرکوبگری رژیم مردم ستیز انجام وظیفه کند. تا آنگاه که به یاری خدا و با حداقل خونریزی از رژیم ولایت فقیه و دنبالچههایش خلع ید گردد و یک مجلس مؤسسان ایرانشمول و منتخب واقعی مردم نوع حکومت آینده و قانون اساسی آن را مشخص ساخته و به تصویب ملت برساند. |
|
| |
|
| پنج هزار نفر این جاییم/ در این بخش کوچک شهر/ چه دشوار است سرودی سر دادن/ آنگاه که وحشت را آواز میکنیم/ وحشت آنکه زندهام/ وحشت آنکه میمیرم / خود را در انبوه این همه دیدن/ میان این لحظههای بیشمار ابدیت/ که در آن سکوت و فریاد هست/ لحظه پایان آواز.
| | دستهای وحدت و رهایی شما را میبوسم، پیوند دلها، توکل و عزم جزم شما را تبریک میگویم و خود را در درد و رنج خانوادههای قربانیان و شهدای خیزشهای اخیر شریک میدانم و به آنان تسلیت عرض میکنم.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B2%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
| | |
| === حرکت بسوی دمکراسی ===
| |
| در سال ۱۹۸۸پس از دیدار پاپ ژان پل دوم رهبر کاتولیکهای جهان از شیلی، رفراندومی برای انتخاب دوباره پینوشه به ریاست جمهوری برای یک دورهی ۸ ساله برگزار شد. در این همه پرسی اگر پینوشه رای «آری» میآورد، میتوانست تا سال ۱۹۹۷ در موضع خود باقی بماند ولی اگر «نه» میآورد، میبایست تا پایان دوره ریاست جمهوری خود بماند و بعد از آن یا دوباره کاندید ریاست جمهوری و یا مجلس بشود.<ref name=":0">مقاله کریستوفر مینستر، پینوشه دیکتاتور شیلی</ref>
| |
| | |
| به سرعت تبلیغات سیاسی برای «نه» گفتن در کشور به راه افتاد. کمپینهای بزرگ به همراه گروههایی که دوباره منسجم شده بودند برپا شد و در این کمپینها، حزبهای سوسیالیست، سوسیال دمکرات، رادیکال و.. دیگر گروهها بودند نهایتا در تاریخ ۵ اکتبر ۱۹۸۸ «نه» در مقابل «بله» با ده درصد اختلاف (نه = ۵۵٫۹۹٪ و بله = ۴۴٫۱٪) به پیروزی رسید. احزاب متحد شده پاتریکیو آیلوین مخالف آلنده را تایید کردند. در سال ۱۹۸۹ رفراندوم قانون اساسی با رای قاطع (۹۱٫۲۵٪) پیروز شد و در دسامبر همان سال پاتریکیو آیلوین در انتخابات ریاست جمهوری با ۵۵٫۱۷٪ در مقابل کمتر از ۳۰٪ رای پینوشه پیروز شد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%AA%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D9%86%D9%88%D8%B4%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D9%84%DB%8C/a-17080800 دویچه وله فارسی چهلمین سالروز کودتای نظامی پینوشه در شیلی]</ref>
| |
| | |
| پینوشه تا سال ۱۹۹۸ در پست فرماندهی کل نیروهای نظامی باقی بود. پینوشه در سال ۱۹۹۸ در انگلستان دستگیر و توسط یک قاضی اسپانیولی به نام بالتازار گارزون محاکمه شد.
| |
| | |
| == افکار عمومی و هیتلر ==
| |
| '''ممنوعیت الکل و گوشت از محدودیت های غذایی انتخابی آدولف هیتلر بود. این تعصب او با باورش نسبت به برتری نژاد آریایی تقویت می شد و او آلمانی ها را به پاک نگه داشتن بدنشان از چیزهای ناپاک تشویق می کرد.'''
| |
| | |
| '''زمانیکه آدولف هیتلر در زندان بود، قسمت اعظم اولین جلد از کتاب بیوگرافی و بیانیه سیاسی اش به نام ماین کامپف( Mein Kampf) یا« نبرد من» را نوشت. در سال ۱۹۲۵ نخستین جلد این کتاب منتشر شد و در سال ۱۹۲۷ جلد دومش نیز منتشر شد. به ۱۱ زبان، این دو جلد ترجمه شد و بیش از پنج میلیون نسخه از آن، تا سال ۱۹۳۹ به فروش رفت. آدولف هیتلر در جلد اول، جهان بینی ضد یهودی و تعصب آریایی خود را در کنار احساس خیانتی که از نتیجه جنگ جهانی اول داشت، منتشر کرد و مخاطب را به انتقام گیری از فرانسه و توسعه سرزمین تا روسیه تحریک کرد و در جلد دومش نیز نقشه خود را برای به دست آوردن و حفظ قدرت توضیح داد.'''
| |
| | |
| '''در شامگاه ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ آدولف هیتلر خودکشی کرد. وقتی که او فوت کرد، تنها ۵۶ سال داشت. او ۳۶ ساعت پیش از مرگش با اوا براون که در یک عکاسی که مشتری آنجا بود و از زمان شروع فعالیتش در حزب نازی با او آشنا شده بود، پیمان زناشویی بست و با این که خبر نفوذ نیرو های متفقین تائید شده بود، ولی در آخرین ساعات عمرش با اوا براون ازدواج کرد و هنگام خودکشی نیز اوا براون هم همراه او دست به خودکشی زد.'''
| |
| | |
| '''آدولف هیتلر با سیانور و شلیک همزمان گلوله تپانچه به سرش و اوا براون با شکستن کپسول سیانور دست به خودکشی زدند. دکتر گوبلز و سایرین که در سنگر بودند، پیکر بی جان آن دو را به بیرون بردند و به خواست خود آدولف هیتلر سوزاندند. وی هیچگاه نمی خواست همانند موسولینی به اسارت متفقین درآید. او وصیتنامه ای در آخرین ساعات قبل از مرگ از خود برجای گذاشت.''' <blockquote></blockquote>
| |
| | |
| == جملاتی از هیتلر ==
| |
| ثروتمندان کسانی هستند که تولید ثروت میکنند، و باید با آن ها به خوبی رفتار کنی تا به تولید ثروت ادامه دهند.
| |
| | |
| تنها راه حل مسئله حقوق بشر، فراموشی است.
| |
| | |
| گاهی وقتها دموکراسی باید در خون شسته شود.
| |
| | |
| من دیکتاتور نیستم، فقط چهرهای ترشرو دارم.
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| <references /> | | <references /> |