کاربر:Hossein/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
استبداد دینی
استبداد دینی، به حکومتی گفته می‌شود که با تکیه بر مذهب این استبداد را توجیه و اعمال می‌کند. در فرهنگ سیاسی حکومت‌ استبدادی به نظام تصمیم‌گیری گفته می‌شود که در یک فرد خلاصه می‌شود که قدرتی مافوق همه افراد سرزمینی که بر آن حکم می‌راند دارد. این حاکم را مستبد می‌خوانند که بر اساس تکبر و خودبرتر‌بینی در بسیاری موارد با گفتن جمله‌ای یا حتی کلمه‌ای و یا گوشه چشم و اشاره‌یی می‌تواند جان یک یا گروه بزرگی از مردم را بگیرد و یا اینکه منطقه وسیعی را نابود سازد. حکومت‌های استبدادی انواع مختلفی از استبدادها را نمایندگی می‌کنند که هر چند در پایه‌های شناخته‌شده  با هم مشترک هستند اما متناسب با نوع آن از ویژگیهای منحصر به‌فردی برخوردار می‌شوند که ممکن است در کیفیت و کمیت قربانیان آن حکومت به‌شکل چشم‌گیری تفاوت ایجاد کند. استبداد دینی نوعی از حکومت استبدادی است که این تفاوت کیفی و کمی را به خوبی نشان می‌دهد و بطور مشخص در حکومت جمهوری اسلامی که توسط خمینی بنیانگذاری شده است به اوج خود می‌رسد.


در تاریخ بشر از وقتی که حکومت شکل گرفت در کلی‌ترین دسته‌بندی مبانی قدرت آن یا ناشی از حمایت مردمی بود و یا استفاده از نیروی زور. استبداد به‌طور عام نوعی از حکومت را بیان می‌کند که در آن مبنای قدرت نه ناشی از حمایت مردمی بلکه ناشی از زور و ثروت بوده است. بسیاری از اندیشمندان در طول تاریخ عامل اصلی جنگ‌ها، نابسامانی‌های اجتماعی، افزایش فاصله طبقاتی را ناشی از استبداد می‌دانند و در مقابل راه حل عمده را «آزادی»‌ تعریف می‌کنند.
در تاریخ بشر از وقتی که حکومت شکل گرفت مشروعیت هر حکومتی یا ناشی از حمایت مردمی بود و یا استفاده از نیروی زور. استبداد به‌طور عام نوعی از حکومت را بیان می‌کند که در آن مبنای قدرت نه ناشی از حمایت مردمی بلکه ناشی از زور و ثروت بوده است. بسیاری از اندیشمندان در طول تاریخ عامل اصلی جنگ‌ها، نابسامانی‌های اجتماعی، افزایش فاصله طبقاتی را ناشی از استبداد می‌دانند و در مقابل راه حل عمده را «آزادی»‌ اراده‌های مردمی در انتخاب نوع حکومت خود تعریف می‌کنند.  
 
بطور معمول حکومت‌های استبدادی در یک فرد خلاصه می‌شود که قدرتی مافوق همه افراد سرزمینی که بر آن حکم می‌راند دارد. این حاکم را مستبد می‌خوانند. او در رفتار خود تکبر و خودبرتر بینی نشان می‌دهد و در بسیاری موارد با گفتن جمله‌ای یا حتا کلمه‌ای و یا حتا گوشه چشم و اشاره‌یی می‌تواند جان یک یا گروه بزرگی از مردم را بگیرد و یا اینکه منطقه وسیعی را نابود سازد. حکومت‌های استبدادی انواع مختلفی از استبدادها را نمایندگی می‌کنند که هر چند در پایه‌های شناخته‌شده  با هم مشترک هستند اما متناسب با نوع آن از ویژگیهای منحصر به‌فردی برخوردار می‌شوند که ممکن است در کیفیت و کمیت قربانیان بشری و غیر بشری آن حکومت به‌شکل چشم‌گیری تفاوت ایجاد کند. استبداد دینی نوعی از حکومتهای استبدادی است که این تفاوت کیفی و کمی را به خوبی نشان می‌دهد و بطور مشخص در حکومت جمهوری اسلامی که توسط خمینی بنیانگذاری شده است به اوج خود می‌رسد.


== تعریف استبداد ==
== تعریف استبداد ==
استبداد (dictatorship-autocracy-tyranny) واژه ا ي عربی و مصدر باب استفعال است و در لغت به معنی خودکامگی و خودرایی است. به شخصی مستبد می گویند که در کاري که شایسته ي مشورت است بر راي خود اکتفا می کند. کلمه‌ی استبداد اگر به طور مطلق ذکر شود، منظور از آن استبداد حاکمان است، چرا که حاکم مستبد با در اختیار داشتن قدرت و ثروت، می تواند انسان ها را به بدبخت ترین جانداران تبدیل کند. نوع حکومتی را که در آن پادشاه و فرمانروا مقید به قانون نباشد و به میل و اراده ي خویش عمل نماید، حکومت استبدادي گفته می شود. تعریف استبداد مانند دیگر مفاهیم سیاسی و اجتماعی آسان نیست، و اگر بخواهیم تعریف کوتاه و رسایی از استبداد به دست دهیم می توان گفت:
استبداد (dictatorship-autocracy-tyranny) واژه‌ای عربی و مصدر باب استفعال است و در لغت به معنی خودکامگی و خودرایی است. به شخصی مستبد می‌گویند که در کاری که شایسته‌ی مشورت است بر رای خود اصرار می‌کند. کلمه‌ی استبداد اگر به طور مطلق ذکر شود، منظور از آن استبداد حاکمان است، چرا که حاکم مستبد با در اختیار داشتن قدرت و ثروت، می‌تواند انسان‌ها را به بدبخت‌ترین موجودات تبدیل کند. نوع حکومتی را که در آن پادشاه و فرمانروا مقید به قانون نباشد و به میل و اراده‌ی خویش عمل نماید، حکومت استبدادی می‌گویند. تعریف استبداد در یک کلام یعنی:


تمرکز همه‌ی قدرت و همه‌ی تصمیم گیري‌ها در دست یک نفر.
تمرکز همه‌ی قدرت و همه‌ی تصمیم گیری‌ها در دست یک نفر.


یا: مراد از استبداد، تصرف کردن یک نفر یا جمعی است در حقوق یک ملت بدون ترس از بازخواست.<ref name=":0">دانشنامه روانشناسی مردمی - علیرضا نوربخش - استبداد دینی چیست؟[https://public-psychology.ir/1398/09/religious-tyranny/]</ref>
یا: مراد از استبداد، تصرف کردن یک نفر یا جمعی است در حقوق یک ملت بدون ترس از بازخواست.<ref name=":0">دانشنامه روانشناسی مردمی - علیرضا نوربخش - استبداد دینی چیست؟[https://public-psychology.ir/1398/09/religious-tyranny/]</ref>


== استبداد دینی ==
== استبداد دینی ==
در تاریخ معاصر، عبدالرحمن کواکبی نخستین کسی است که اصطلاح استبداد دینی را در کتاب طبایع الاستبداد در سال 1318 قمري به کار گرفت، اصطلاحی که حدود ده سال بعد از آن میرزاي نائینی در کتاب تنبیه الامه به کار می برد.
در تاریخ معاصر، عبدالرحمن کواکبی نخستین کسی است که اصطلاح استبداد دینی را در کتاب طبایع الاستبداد در سال ۱۳۱۸ قمري به کار گرفت، اصطلاحی که حدود ده سال بعد از آن میرزاي نائینی در کتاب تنبیه الامه و تنزیه‌المله به کار می‌برد.


=== نظریه آیت الله نائینی ===
=== نظریه آیت الله نائینی ===
علامه نائینی در میان فقیهان معاصر شیعه، اولین فردي است که از واژه ي استبداد دینی سخن به میان آورده و چاره اندیشی کرده است. وي رهایی از این پدیده را به واسطه ي رسوخش در قلوب، دشوار می داند و دشواری رهایی از استبداد سیاسی را ناشی از توام بودن آن با استبداد دینی می داند.
علامه نائینی در میان فقیهان معاصر شیعه، اولین فردی است که از واژه‌ی استبداد دینی سخن به میان آورده و چاره اندیشی کرده است. وی رهایی از این پدیده را به واسطه‌ی رسوخش در قلوب، دشوار می‌داند و دشواری رهایی از استبداد سیاسی را ناشی از توام بودن آن با استبداد دینی می‌داند.


نایینی در تحلیل خود، استبداد دینی را چنین تعریف می‌کند: که آن عبارت از "ارادت خود سرانه است که منسلکین در زی‌سیاست روحانیه بعنوان دیانت اظهار و ملت جهول را بوسیله فرط جهالت و عدم خبرت به مقتضیات کیش و آیین خود به اطاعتش وا میدارند" (ص ۱۰۸" تنبیه الامه و تنزیه المله") و نتیجه می‌گیرد که علاج شعبه استبداد دینی "اصعب و اشکل همه و در حدود امتناع است" (ص ۱۲۵)
نایینی در تحلیل خود، استبداد دینی را چنین تعریف می‌کند: که آن عبارت از "ارادت خود سرانه است که منسلکین در زی‌سیاست روحانیه بعنوان دیانت اظهار و ملت جهول را بوسیله فرط جهالت و عدم خبرت به مقتضیات کیش و آیین خود به اطاعتش وا میدارند".<ref name=":1">کتاب تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله نائینی ص ۱۲۵</ref> و نتیجه می‌گیرد که علاج شعبه استبداد دینی "اصعب و اشکل همه و در حدود امتناع است" <ref name=":1" />


به نظر نائینی، استبداد دینی، دو اصل آزادي و برابري را که عین اسلام و عین سعادت امت هستند، پایمال می کند. استبداد دینی براي استبداد سیاسی پشتیبان نیرومندي است، تا استبداد دینی ریشه کن نشود، استبداد حاکم قابل علاج نیست، تا کاخ این استبداد ویران نشود رهایی از دام استبداد سیاسی ممکن نیست. از دیدگاه نائینی مشکل دنیاي اسلام سلطنت استبداد است، منتها این استبداد مشروعیت خود را از دین می گیرد چرا که برخی به نام علمای دین از استبداد، دفاع
به نظر نائینی، استبداد دینی، دو اصل آزادي و برابري را که عین اسلام و عین سعادت امت هستند، پایمال می کند. استبداد دینی براي استبداد سیاسی پشتیبان نیرومندي است، تا استبداد دینی ریشه کن نشود، استبداد حاکم قابل علاج نیست، تا کاخ این استبداد ویران نشود رهایی از دام استبداد سیاسی ممکن نیست. از دیدگاه نائینی مشکل دنیاي اسلام سلطنت استبداد است، منتها این استبداد مشروعیت خود را از دین می گیرد چرا که برخی به نام علمای دین از استبداد، دفاع دینی می‌کنند.<ref name=":0" />
 
دینی می کنند.<ref name=":0" />


نائینی در کتاب تنبیه لامه و تنزیه المله می‌گوید: استبداد دینی، حکومتی خودسرانه است که صفت مشترک حکومت‌های استبدادی است اما از سوی کسانی است که در لباس دین هستند و بعنوان روحانی در جامعه شناخته می‌شوند و بنام سخنگوی دین در جامعه اظهار نظر می‌کنند و ملت بی‌اطلاع و جاهل به دین، به نام اطاعت از دین از این افراد اطاعت می‌کنند.
نائینی در کتاب تنبیه لامه و تنزیه المله می‌گوید: استبداد دینی، حکومتی خودسرانه است که صفت مشترک حکومت‌های استبدادی است اما از سوی کسانی است که در لباس دین هستند و بعنوان روحانی در جامعه شناخته می‌شوند و بنام سخنگوی دین در جامعه اظهار نظر می‌کنند و ملت بی‌اطلاع و جاهل به دین، به نام اطاعت از دین از این افراد اطاعت می‌کنند.


=== نظریه آيت‌الله طالقاني ===
=== نظریه آيت‌الله طالقاني ===
آيت‌الله طالقاني مقدمه‌اي براي «تنبيه الامه و تنزيه المله» مرحوم ناييني نوشت،
آيت‌الله طالقاني مقدمه‌ای براي «تنبيه الامه و تنزيه المله» مرحوم نايينی نوشت،


در آن مقدمه استبداد ديني را در قالب سه مساله «نتايج و آثار استبداد ديني»، «عوامل به وجودآورنده آن» و «راه‌هاي چگونگي از بين بردن آن» مطرح كرده است. اين 3 مساله بسيار اساسي و مهمي است كه مرحوم آيت‌الله طالقاني به آنها مي‌پردازد. مرحوم كواكبي مي‌گويد: «نويسندگان اروپايي كه دوره استبداد مذهبي را طي كرده بودند (قرون وسطا و حاكميت كليسا) بر اين باورند كه استبداد سياسي از استبداد ديني برمي‌خيزد و گروهي اندك از آنها مي‌گويند اگر استبداد ديني مولد استبداد سياسي نباشد دست‌كم با هم برادر و همسر بوده و به هم نيازمند هستند و هر كدام را در خوار گرداندن مردم ياري مي‌رسانند زيرا اولي بر دل‌ها و دومي بر پيكرها حكومت مي‌كند.» از نظر مرحوم آيت‌الله طالقاني بارزترين آثار شوم استبداد ديني در 3 چيز است. نخست اينكه اموال و سرمايه‌هاي عمومي را براي تامين قدرت و پيشرفت شهوات فردي و جمعي مصرف مي‌كند و دست به دست كسان خود مي‌گرداند و به مردم بخور و نمير مي‌دهد آن‌هم در برابر هزاران ستايش و كرنش. دوم، دين را با اميال و هوس‌هاي خود تطبيق مي‌نمايند و چيزي به نام دين در دين داخل مي‌سازند و مردم را از اصول و مباني دين كه معارض با قدرت‌هاي بي‌حد است منصرف مي‌سازد. سومين چيزي كه نتيجه شوم استبداد ديني است اين است كه عقول و افكار را تحت فشار مي‌گذارد و از بروز و رشد استعدادها و بيداري مردم جلوگيري مي‌كند.<ref>روزنامه [http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/132551/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D9%8A%D9%86%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D9%8A%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-% اعتماد]</ref>
در آن مقدمه استبداد دينی را در قالب سه مساله «نتايج و آثار استبداد دينی»، «عوامل به وجودآورنده آن» و «راه‌های چگونگی از بين بردن آن» مطرح كرده است. اين ۳ مساله بسيار اساسی و مهمی است كه مرحوم آيت‌الله طالقانی به آنها می‌پردازد. مرحوم كواكبی می‌گويد: «نويسندگان اروپايی كه دوره استبداد مذهبی را طی كرده بودند (قرون وسطا و حاكميت كليسا) بر اين باورند كه استبداد سياسی از استبداد دينی برمی‌خيزد و گروهی اندك از آنها می‌گويند اگر استبداد دينی مولد استبداد سياسی نباشد دست‌كم با هم برادر و همسر بوده و به هم نيازمند هستند و هر كدام را در خوار گرداندن مردم ياری مي‌رسانند زيرا اولی بر دل‌ها و دومی بر پيكرها حكومت می‌كند.» از نظر مرحوم آيت‌الله طالقانی بارزترين آثار شوم استبداد ديني در ۳ چيز است. نخست اينكه اموال و سرمايه‌های عمومي را برای تامين قدرت و پيشرفت شهوات فردی و جمعی مصرف می‌كند و دست به دست كسان خود می‌گرداند و به مردم بخور و نمير می‌دهد آن‌هم در برابر هزاران ستايش و كرنش. دوم، دين را با اميال و هوس‌های خود تطبيق می‌نمايند و چيزی به نام دين در دين داخل می‌سازند و مردم را از اصول و مبانی دين كه معارض با قدرت‌های بي‌حد است منصرف می‌سازد. سومين چيزی كه نتيجه شوم استبداد دينی است اين است كه عقول و افكار را تحت فشار می‌گذارد و از بروز و رشد استعدادها و بيداری مردم جلوگيری می‌كند.<ref>روزنامه [http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/132551/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D9%8A%D9%86%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D9%8A%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-% اعتماد]</ref>


آیت الله سیدمحمود طالقانی در تشریح آیه ۷۹ سوره بقره حدیثی از حضرت امام صادق(ع) می آورد: “و منهم امیون لایعلمون الکتاب الاامانی وان هم الایظنون “(و گروهی از اینها بی سوادانی هستند که کتاب را جز آرزوها بی جا نمی دانند. نیستند اینها مگر آنکه رو به گمان می روند) مضمون حدیث این است که مردی به حضرت صادق سلام الله علیه عرض کرد: عوام یهود از کتاب همان را می دانستندکه از علمای خود شنیده بودند و راهی برای فهم دین جز شنیده ها نداشتند. پس چرا قرآن آنها را از این پیروی وتقلید سرزنش کرده؟ آیا عوام یهود مانند عوام ما نیستند که از علمای خود تقلید می نمایند؟ اگر برای آنها تقلید جایز نباشد برای مسلمانان نیز جایز نیست. آن حضرت فرمود: میان عوام وعلمای آنها با ما از جهتی فرق واز جهتی یکسانی است. اما از آن جهت که مانند هم هستند عامیان ماو آنها را از تقلید علما سرزنش کرد. اما از آن جهت که فرق دارند چنین نیست. آن شخص گفت: ای فرزند رسول خدا بیشتر بیان فرما! فرمود: عوام یهود علمای خود را به دروغ گویی و حرام خوری و رشوه گیری وتفسیر احکام به امید شفاعت ها و ساخت و سازهایی شناختند. چنان تعصباتی از آنها می دیدند که در اثر آن یکسره از آیین خود دست می کشیدند. اگر به زیان کسی بود حق وی را به دیگری می دادند که مستحق نبود و برای خاطر دوستان و طرفداران خود به دیگران ستم می کردند و مرتکب محرمات الهی می شدند. این عوام یهود به حسب تشخیص قلبی خود چنین مردی را باید فاسق شناسند و گفته های آنان را از خدا و واسطه های بین خدا وخلق نمی بایست تصدیق نمایند. چون عوام یهود از این مردم تقلید کردند خداوند مذمتشان کرده که نبایستی گفته آنها را بپذیرند و عمل کنند. بر این عامیان واجب بود که خود در کار رسول خدا نظر می کردند، زیرا دلیل های راستی او واضح تر از آن بود که پوشیده ماند و مشهورتر از آن بود که برای آنان واضح نشود. همچنین عوام امت ما چون فقهای خود را به فسق هویدا وعصبیت خشک و تکالب (سگسگی) بر امور پست و جیفه دنیا و حرام آن شناختند و دیدند که آنها چون به زیان کسی تعصب می ورزیدند از میانشان می برند واز هستی اش می اندازند گرچه سزاوار آن باشد که کارش اصلاح شود و چون به سود کسی سرتعصب آیند به وی نیکی و دستگیری می کنند گرچه سزاوار خواری و اهانت باشد پس ازعوام کسی که از این گونه فقها پیروی نماید مانند عوام یهود است که خداوند مذمتشان کرده است. اما فقهایی که نگهدار نفس ونگهبان دین، مخالف هوی و فرمانبر امر مولای خود باشند به سود مردم عوام است که ازوی تقلید و پیروی نمایند و این اوصاف جز به بعض فقهای شیعه راست نمی آید چه از آنهایی که بر مرکب قبایح و فواحش به روش فاسقان فقهای عامه سوارنداز آنان از طرف ما گفته ای نپذیرید وهیچ ارزش واحترامی برای آنها نیست.<ref>روزنامه [https://www.magiran.com/article/1678979 رسالت]</ref>
آیت الله سیدمحمود طالقانی در تشریح آیه ۷۹ سوره بقره حدیثی از حضرت امام صادق(ع) می آورد: “و منهم امیون لایعلمون الکتاب الاامانی وان هم الایظنون “(و گروهی از اینها بی سوادانی هستند که کتاب را جز آرزوها بی جا نمی دانند. نیستند اینها مگر آنکه رو به گمان می روند) مضمون حدیث این است که مردی به حضرت صادق سلام الله علیه عرض کرد: عوام یهود از کتاب همان را می دانستندکه از علمای خود شنیده بودند و راهی برای فهم دین جز شنیده ها نداشتند. پس چرا قرآن آنها را از این پیروی وتقلید سرزنش کرده؟ آیا عوام یهود مانند عوام ما نیستند که از علمای خود تقلید می نمایند؟ اگر برای آنها تقلید جایز نباشد برای مسلمانان نیز جایز نیست. آن حضرت فرمود: میان عوام وعلمای آنها با ما از جهتی فرق واز جهتی یکسانی است. اما از آن جهت که مانند هم هستند عامیان ماو آنها را از تقلید علما سرزنش کرد. اما از آن جهت که فرق دارند چنین نیست. آن شخص گفت: ای فرزند رسول خدا بیشتر بیان فرما! فرمود: عوام یهود علمای خود را به دروغ گویی و حرام خوری و رشوه گیری وتفسیر احکام به امید شفاعت ها و ساخت و سازهایی شناختند. چنان تعصباتی از آنها می دیدند که در اثر آن یکسره از آیین خود دست می کشیدند. اگر به زیان کسی بود حق وی را به دیگری می دادند که مستحق نبود و برای خاطر دوستان و طرفداران خود به دیگران ستم می کردند و مرتکب محرمات الهی می شدند. این عوام یهود به حسب تشخیص قلبی خود چنین مردی را باید فاسق شناسند و گفته های آنان را از خدا و واسطه های بین خدا وخلق نمی بایست تصدیق نمایند. چون عوام یهود از این مردم تقلید کردند خداوند مذمتشان کرده که نبایستی گفته آنها را بپذیرند و عمل کنند. بر این عامیان واجب بود که خود در کار رسول خدا نظر می کردند، زیرا دلیل های راستی او واضح تر از آن بود که پوشیده ماند و مشهورتر از آن بود که برای آنان واضح نشود. همچنین عوام امت ما چون فقهای خود را به فسق هویدا وعصبیت خشک و تکالب (سگسگی) بر امور پست و جیفه دنیا و حرام آن شناختند و دیدند که آنها چون به زیان کسی تعصب می ورزیدند از میانشان می برند واز هستی اش می اندازند گرچه سزاوار آن باشد که کارش اصلاح شود و چون به سود کسی سرتعصب آیند به وی نیکی و دستگیری می کنند گرچه سزاوار خواری و اهانت باشد پس ازعوام کسی که از این گونه فقها پیروی نماید مانند عوام یهود است که خداوند مذمتشان کرده است. اما فقهایی که نگهدار نفس ونگهبان دین، مخالف هوی و فرمانبر امر مولای خود باشند به سود مردم عوام است که ازوی تقلید و پیروی نمایند و این اوصاف جز به بعض فقهای شیعه راست نمی آید چه از آنهایی که بر مرکب قبایح و فواحش به روش فاسقان فقهای عامه سوارنداز آنان از طرف ما گفته ای نپذیرید وهیچ ارزش واحترامی برای آنها نیست.<ref>روزنامه [https://www.magiran.com/article/1678979 رسالت]</ref>
خط ۵۲: خط ۴۸:
کرونا بر اساس آمار اپوزسیون ایران که به گفته و اسناد اشخاص و مراجع حکومتی مستند می‌شود تا تاریخ این نوشتار یعنی ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ از ۱۰۳ هزار نفر نیز گذشته است که به نسبت جمعیت ایران در صدر جدول تلفات انسانی این ویروس قرار می‌گیرد. اصرای شخص ولی فقیه که استبداد دینی ایران را نمایندگی می‌کند بر پنهان‌کاری و عدم اختصاص بودجه به موقع و اولویت دادن حتا نیروهای نیابتی استبداد دینی در دیگر کشورها در تخصیص بودجه بر مبارزه با کرونا عامل اصلی گسترش و کلان تلفات انسانی شده است. مخالفین خامنه‌ای و روحانی و حکومت استبداد دینی را متهم می‌کنند که جمهوری اسلامی استراتژی کلان تلفات انسانی<ref>استراتژی کلان تلفات [https://article.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%D9%84%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%9B-%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%A7%DA%A9-%D9%81%D9%86%D8%A7-%D9%BE%D8% انسانی]</ref> را برای جلوگیری از قیام مردم برگزیده است و تعداد قربانیان هیچ اهمیتی در این نظرگاه ندارد.
کرونا بر اساس آمار اپوزسیون ایران که به گفته و اسناد اشخاص و مراجع حکومتی مستند می‌شود تا تاریخ این نوشتار یعنی ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ از ۱۰۳ هزار نفر نیز گذشته است که به نسبت جمعیت ایران در صدر جدول تلفات انسانی این ویروس قرار می‌گیرد. اصرای شخص ولی فقیه که استبداد دینی ایران را نمایندگی می‌کند بر پنهان‌کاری و عدم اختصاص بودجه به موقع و اولویت دادن حتا نیروهای نیابتی استبداد دینی در دیگر کشورها در تخصیص بودجه بر مبارزه با کرونا عامل اصلی گسترش و کلان تلفات انسانی شده است. مخالفین خامنه‌ای و روحانی و حکومت استبداد دینی را متهم می‌کنند که جمهوری اسلامی استراتژی کلان تلفات انسانی<ref>استراتژی کلان تلفات [https://article.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%D9%84%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%9B-%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D8%A7%DA%A9-%D9%81%D9%86%D8%A7-%D9%BE%D8% انسانی]</ref> را برای جلوگیری از قیام مردم برگزیده است و تعداد قربانیان هیچ اهمیتی در این نظرگاه ندارد.


در همین رابطه در سایت دویچه وله فارسی آمده است: ابوالفضل قدیانی(از اعضای رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که مورد تایید شخص خمینی نیز بوده است) "سلطه جبارانه" خامنه‌ای، "استبداد دینی" و"ولایت فقیه" را مشکلی بزرگ‌تر از کرونا دانسته و گفته ۱۰ درصد ثروتی که خامنه‌ای تصاحب کرده برای مبارزه با کرونا و فقر ناشی از آن کافی است. او سیاست‌ رهبر جمهوری اسلامی و کل نظام «زیر فرمان او» را به باد انتقاد گرفته و نوشته است: «حقیقت این است که در انتخاب میان جان و سلامت انسان‌ها و پول و اقتصاد، علی خامنه‌ای پول را بر جان و سلامت و حیثیت و آبروی انسان‌ها ترجیح می‌دهد.» او معتقد است که حسن روحانی هم از همین قماش است که گفته «اگر دومیلیون نفر هم از کرونا بمیرند بهتر از آن است که سی میلیون گرسنه به خیابان‌ها بیایند».<ref>قدیانی: سلطه خامنه‌ای و استبداد دینی مشکلی بزرگ‌تر از [https://www.dw.com/fa-ir/%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1% کرونا]</ref><span dir="RTL"></span><references />
در همین رابطه در سایت دویچه وله فارسی آمده است: ابوالفضل قدیانی(از اعضای رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که مورد تایید شخص خمینی نیز بوده است) "سلطه جبارانه" خامنه‌ای، "استبداد دینی" و"ولایت فقیه" را مشکلی بزرگ‌تر از کرونا دانسته و گفته ۱۰ درصد ثروتی که خامنه‌ای تصاحب کرده برای مبارزه با کرونا و فقر ناشی از آن کافی است. او سیاست‌ رهبر جمهوری اسلامی و کل نظام «زیر فرمان او» را به باد انتقاد گرفته و نوشته است: «حقیقت این است که در انتخاب میان جان و سلامت انسان‌ها و پول و اقتصاد، علی خامنه‌ای پول را بر جان و سلامت و حیثیت و آبروی انسان‌ها ترجیح می‌دهد.» او معتقد است که حسن روحانی هم از همین قماش است که گفته «اگر دومیلیون نفر هم از کرونا بمیرند بهتر از آن است که سی میلیون گرسنه به خیابان‌ها بیایند».<ref>قدیانی: سلطه خامنه‌ای و استبداد دینی مشکلی بزرگ‌تر از [https://www.dw.com/fa-ir/%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1% کرونا]</ref>
 
== منابع ==
<span dir="RTL"></span><references />
۱۰٬۴۶۹

ویرایش

منوی ناوبری