کاربر:Safa/صفحه تمرین آبراهام لینکلن: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
پس از آنکه لوید جورج نخست وزیر دوران جنگ بریتانیا، در انتخابات دسامبر ۱۹۱۸ به پیروزی دست یافت، نخستین کابینه‌ی ائتلافی پس از جنگ خود را در ۱۰ ژانویه ۱۹۱۹ تشکیل داد و در کابینه‌ی مزیور لرد کرزن وزیر خارجه و وینستون چرچیل وزیر جنگ بودند. رقابت و حتی خصومت میان این دو سیاستمدار زبان‌زد محافل سیاسی لندن بود.
پس از آنکه لوید جورج نخست وزیر دوران جنگ بریتانیا، در انتخابات دسامبر ۱۹۱۸ به پیروزی دست یافت، نخستین کابینه‌ی ائتلافی پس از جنگ خود را در ۱۰ ژانویه ۱۹۱۹ تشکیل داد و در کابینه‌ی مزیور لرد کرزن وزیر خارجه و وینستون چرچیل وزیر جنگ بودند. رقابت و حتی خصومت میان این دو سیاستمدار زبان‌زد محافل سیاسی لندن بود.


کرزن طرفدار استعمار کلاسیک بود، در حالی که چرچیل شیوه‌های نو در استعمار را می‌پسندید. خیلی‌ها کودتای ۳ اسفند ۱۳۲۰ شهریور مربوط به ژنرال سرادموند آیرونساید می‌دانند. در حالی که او آلت اجرایی اوامر وینستون چرچیل بود؛ آیرونساید به عنوان یک نظامی همواره مورد عنایت چرچیل بود و رابطه‌ی این دو نفر به قبل از نخست وزیری چرچیل برمی‌گشت به طوری که ژنرال نامبرده به سرعت مدارج ترقی را نزد وینستون چرچیل گذراند.
کرزن طرفدار استعمار کلاسیک بود، در حالی که چرچیل شیوه‌های نو در استعمار را می‌پسندید. خیلی‌ها [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹|کودتای ۳ اسفند]] ۱۲۹۹ را مربوط به ژنرال سرادموند آیرونساید می‌دانند. در حالی که او آلت اجرایی اوامر وینستون چرچیل بود؛ آیرونساید به عنوان یک نظامی همواره مورد عنایت چرچیل بود و رابطه‌ی این دو نفر به قبل از نخست وزیری چرچیل برمی‌گشت به طوری که ژنرال نامبرده به سرعت مدارج ترقی را نزد وینستون چرچیل گذراند.


چرچیل شخصا او را در سن ۳۸ سالگی به درجه‌ی سرلشگری ارتقا داده و به فرماندهی سپاه سی هزار نفره‌ی بریتانیا در شمال روسیه منصوب کرده و با دقت خاصی رفتارهای او را زیر نظر داشت. قراردادهای سرشار از سود نفتی برای انگلیسی‌ها به موجب ضعف دولت مرکزی احمد شاه قاجار و تهاجم سایر قدرت‌های بزرگ به چپاول منبع نفتی ایران باعث شد که انگلیسی‌ها اقدامی پیشگیرانه را با سازمان دادن کودتای سوم اسفند ترتیب دهند.  
چرچیل شخصا او را در سن ۳۸ سالگی به درجه‌ی سرلشگری ارتقا داده و به فرماندهی سپاه سی هزار نفره‌ی بریتانیا در شمال روسیه منصوب کرده و با دقت خاصی رفتارهای او را زیر نظر داشت. قراردادهای سرشار از سود نفتی برای انگلیسی‌ها به موجب ضعف دولت مرکزی احمد شاه قاجار و تهاجم سایر قدرت‌های بزرگ به چپاول منبع نفتی ایران باعث شد که انگلیسی‌ها اقدامی پیشگیرانه را با سازمان دادن [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹|کودتای سوم اسفند]] ترتیب دهند.  


=== چرچیل و نخست وزیری  (۱۹۴۰ الی ۱۹۴۵) ===
=== چرچیل و نخست وزیری  (۱۹۴۰ الی ۱۹۴۵) ===
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


=== بازگشت به قدرت (۱۹۵۱ الی ۱۹۵۴) ===
=== بازگشت به قدرت (۱۹۵۱ الی ۱۹۵۴) ===
۲۶ اکتبر سال ۱۹۵۱ (آبان ۱۳۳۰) وینستون چرچیل دوباره نخست وزیر شد. همان مردمی که به حزب کارگر رای داده و «کلمنت اتلی» را به جای او نشانده و نخست وزیر انگلستان کرده بودند، بار دیگر به حزب محافظه‌کار و بازگشت چرچیل به قدرت رای دادند، زیرا با ملی شدن صنعت نفت ایران که از آغاز  اولین استخراج‌ها در دست انگلیسی‌ها بود، قدرت استعماری انگلیستان به مبارزه طلبیده شده بود. ملی شدن نفت ایران اقتصاد انگلستان را تهدید می‌کرد. همچنین به اتوریته‌ی امپریالیستی انگلیس آسیب وارد شده بود و آن‌ها بیم داشتند که در سایر نقاط استعمار‌زده نیز به همین وضع گرفتار شوند. پایین آمدن سود حاصل از تجارت انگلستان نیز مزید بر علت شد که حزب محافظه‌کار نخست‌وزیری دوباره چرچیل را تایید نماید و او با کابینه‌اش در ۲۶ اکتبر مستقر شود. طبیعی بود که برنامه‌ریزی برای کسب حداکثر منافع نسبی در کابینه شدت یافت و در مدتی کمتر از ۲ سال با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، چرچیل و شرکایش به ایران بازگشتند.
۲۶ اکتبر سال ۱۹۵۱ (آبان ۱۳۳۰) وینستون چرچیل دوباره نخست وزیر شد. همان مردمی که به حزب کارگر رای داده و «کلمنت اتلی» را به جای او نشانده و نخست وزیر انگلستان کرده بودند، بار دیگر به حزب محافظه‌کار و بازگشت چرچیل به قدرت رای دادند، زیرا با ملی شدن صنعت نفت ایران که از آغاز  اولین استخراج‌ها در دست انگلیسی‌ها بود، قدرت استعماری انگلستان به مبارزه طلبیده شده بود. [[ملی شدن صنعت نفت|ملی شدن نفت ایران]] اقتصاد انگلستان را تهدید می‌کرد. همچنین به اتوریته‌ی امپریالیستی انگلیس آسیب وارد شده بود و آن‌ها بیم داشتند که در سایر نقاط استعمار‌زده نیز به همین وضع گرفتار شوند. پایین آمدن سود حاصل از تجارت انگلستان نیز مزید بر علت شد که حزب محافظه‌کار نخست‌وزیری دوباره چرچیل را تایید نماید و او با کابینه‌اش در ۲۶ اکتبر مستقر شود. طبیعی بود که برنامه‌ریزی برای کسب حداکثر منافع نسبی در کابینه شدت یافت و در مدتی کمتر از ۲ سال با [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲، چرچیل و شرکایش به ایران بازگشتند.


با روی کار آمدن دو ابر قدرت شوروی و ایالات متحده‌ی آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد، چرچیل با پیگیری سیاستی می‌خواست دوباره جایگاه انگلستان را به عنوان یک ابر قدرت بازیابی کند. مهمترین اقدام او در این زمینه هم حمله به شوروی تنها ۲ ماه پس از اتمام جنگ دوم جهانی بود. او در سخنرانی خود شوروی‌ها را منافی آزادی تلقی کرد و از همه‌ی ملل دموکراتیک خواست که علیه نیروی فراگیر جهانی شوروی به پا خیزند. اصطلاح «پرده‌ی آهنین» از اصطلاحات رایج جنگ سرد را در وصف حکومت شوروی و نوع حکومت‌داری آن به کار برد تا روحیه‌ی جنگ طلبی او در جهت کسب منافع انگلیسی‌ها بیش از پیش بر همگان آشکار گردد.
با روی کار آمدن دو ابر قدرت شوروی و ایالات متحده‌ی آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد، چرچیل با پیگیری سیاستی می‌خواست دوباره جایگاه انگلستان را به عنوان یک ابر قدرت بازیابی کند. مهمترین اقدام او در این زمینه هم حمله به شوروی تنها ۲ ماه پس از اتمام جنگ دوم جهانی بود. او در سخنرانی خود شوروی‌ها را منافی آزادی تلقی کرد و از همه‌ی ملل دموکراتیک خواست که علیه نیروی فراگیر جهانی شوروی به پا خیزند. اصطلاح «پرده‌ی آهنین» از اصطلاحات رایج جنگ سرد را در وصف حکومت شوروی و نوع حکومت‌داری آن به کار برد تا روحیه‌ی جنگ طلبی او در جهت کسب منافع انگلیسی‌ها بیش از پیش بر همگان آشکار گردد.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
به نظر می‌رسد چرچیل دچار یک نوع سردرگمی از بابت قبول نقش انگلیس به عنوان یک کشور اروپایی و فکر کردن به امپراتوری از دست رفته‌ی بریتانیا شده بود. در واقع، او هیچ علاقه‌ای نداشت که این نقش را مانند تمامی کشورهای اروپایی را برای خود و کشورش بپذیرد. گذر زمان نشان می‌دهد که و در اواخر عمرش که به نمایندگی در پارلمان مشغول بود، این واقعیت را به او قبولانده بود که دوران خوش امپراتوری آفتاب تمام شده است. چرچیل تلاش کرد که با تعریف «روابط ویژه» special relations بین انگلستان و ایالات متحده خود را از مزایای این رابطه و تعامل بهره‌مند سازد.
به نظر می‌رسد چرچیل دچار یک نوع سردرگمی از بابت قبول نقش انگلیس به عنوان یک کشور اروپایی و فکر کردن به امپراتوری از دست رفته‌ی بریتانیا شده بود. در واقع، او هیچ علاقه‌ای نداشت که این نقش را مانند تمامی کشورهای اروپایی را برای خود و کشورش بپذیرد. گذر زمان نشان می‌دهد که و در اواخر عمرش که به نمایندگی در پارلمان مشغول بود، این واقعیت را به او قبولانده بود که دوران خوش امپراتوری آفتاب تمام شده است. چرچیل تلاش کرد که با تعریف «روابط ویژه» special relations بین انگلستان و ایالات متحده خود را از مزایای این رابطه و تعامل بهره‌مند سازد.


چرچیل به این درک از واقعیت رسیده بود که انگلستان بهتر است قدرت صنعتی و اقتصادی خویش را افزایش دهد تا اینکه بخواهد به ماجراجویی در کل دنیا برای ایفای نقش رویایی خویش در مدیریت جهانی بپردازد. بی شک اگر چرچیل “بهترین مرد تاریخ بریتانیا” باشد فقط برای مردم بریتانیا بهترین است، چون آن بهترین بودن ماحصل رنج، عذاب و استثمار عده‌ای دیگر در دنیا بوده است.
چرچیل به این درک از واقعیت رسیده بود که انگلستان بهتر است قدرت صنعتی و اقتصادی خویش را افزایش دهد تا اینکه بخواهد به ماجراجویی در کل دنیا برای ایفای نقش رویایی خویش در مدیریت جهانی بپردازد.  


=== دولت وینستون چرچیل ===
=== دولت وینستون چرچیل ===
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
*تلاش مداوم بدون هیچ نیرو یا هوش بالا، کلید باز کردن قفل پتانسیل‌های ماست.
*تلاش مداوم بدون هیچ نیرو یا هوش بالا، کلید باز کردن قفل پتانسیل‌های ماست.
*تاریخ توسط برندگان نوشته می‌شود.  
*تاریخ توسط برندگان نوشته می‌شود.  
*چرچیل درباره مصدق گفته: «ما از هیتلر و ارتش عظیم آریایی‌اش شکست نخوردیم، ولی یک آریایی کچل، فقط با یک خودنویس ما را شکست داد و از سرزمینش بیرون کرد».  
*چرچیل درباره [[دکتر محمد مصدق|مصدق]] گفته: «ما از هیتلر و ارتش عظیم آریایی‌اش شکست نخوردیم، ولی یک آریایی کچل، فقط با یک خودنویس ما را شکست داد و از سرزمینش بیرون کرد».  


<blockquote></blockquote>
<blockquote></blockquote>
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:


=== سیاست چرچیل در ایران ===
=== سیاست چرچیل در ایران ===
اشغال ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ و دخالت در ملی شدن صنعت نفت که منجر به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می‌شود
اشغال ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ و دخالت در ملی شدن صنعت نفت که منجر به [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲ می‌شود


در ماه‌های اولیه جنگ که شکست‌های انگلیس و متحدینش مقابل آلمان زیاد شده بود، تصمیمی از سوی سران متفقین گرفته شد و آن استفاده از خاک ایران جهت جلوگیری از نفوذ آلمان به خاورمیانه و امداد رسانی به شوروی جهت دفاع در برابر حملات آلمانی‌ها، بود. این در حالی بود که ایران اعلام بی‌طرفی نموده بود و ارتش رضا شاه- که به ادعای خود او بزرگترین و مجهزترین ارتش خاورمیانه بود- در عرض چندین ساعت توسط قوای انگلیسی و شوروی از جنوب، غرب و شمال محاصره شد. رضا شاه از قدرت خلع شد و سلطنت به پسرش محمدرضا پهلوی رسید. سحرگاه روز بیست و پنجم اوت ۱۹۴۱ (سوم شهریور ۱۳۲۰) درست ۱۵ روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل، نخست وزیر وقت بریتانیا و روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا، آزادی و استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه‌ی ملل جهان به رسمیت شناختند و قدمی در راستای تکمیل مدل «امنیت دسته جمعی» در روابط بین‌الملل را برداشتند، کشور بی‌طرف ایران ازشمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و نیروهای شوروی و انگلستان با توسل به همه‌ی شیوه‌هایی که به دشمنان خود نسبت می‌دادند به ایران حمله کردند.
در ماه‌های اولیه جنگ که شکست‌های انگلیس و متحدینش مقابل آلمان زیاد شده بود، تصمیمی از سوی سران متفقین گرفته شد و آن استفاده از خاک ایران جهت جلوگیری از نفوذ آلمان به خاورمیانه و امداد رسانی به شوروی جهت دفاع در برابر حملات آلمانی‌ها، بود. این در حالی بود که ایران اعلام بی‌طرفی نموده بود و ارتش [[رضاشاه پهلوی|رضا شاه]] که به ادعای خود او بزرگترین و مجهزترین ارتش خاورمیانه بود در عرض چند ساعت توسط قوای انگلیسی و شوروی از جنوب، غرب و شمال محاصره شد. رضا شاه از قدرت خلع شد و سلطنت به پسرش محمدرضا پهلوی رسید. سحرگاه روز بیست و پنجم اوت ۱۹۴۱ (سوم شهریور ۱۳۲۰) درست ۱۵ روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل، نخست وزیر وقت بریتانیا و روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا، آزادی و استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه‌ی ملل جهان به رسمیت شناختند و قدمی در راستای تکمیل مدل «امنیت دسته جمعی» در روابط بین‌الملل را برداشتند، کشور بی‌طرف ایران ازشمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و نیروهای شوروی و انگلستان با توسل به همه‌ی شیوه‌هایی که به دشمنان خود نسبت می‌دادند به ایران حمله کردند.


در همان ایام که کشور از چندین طرف مورد تجاوز قرار گرفته بود و جامعه‌ی ایرانی به دلیل استعمار خارجی و استبداد داخلی «عقب مانده » می‌نمود، سیل کمک‌های تسلیحاتی، مالی و غذایی به نیروهای شوروی از مسیر راه آهن آبادان - تهران - بندر انزلی که رضا خان به مثابه‌ی فرش قرمزی زیر پای بیگانگان پهن کرده بود، سرازیر می‌شد.
در همان ایام که کشور از چندین طرف مورد تجاوز قرار گرفته بود و جامعه‌ی ایرانی به دلیل استعمار خارجی و استبداد داخلی «عقب مانده » می‌نمود، سیل کمک‌های تسلیحاتی، مالی و غذایی به نیروهای شوروی از مسیر راه آهن آبادان - تهران - بندر انزلی که رضا خان به مثابه‌ی فرش قرمزی زیر پای بیگانگان پهن کرده بود، سرازیر می‌شد.
۱۰٬۴۱۵

ویرایش

منوی ناوبری