۶٬۳۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== خانواده مریم اکبریمنفرد == | == خانواده مریم اکبریمنفرد == | ||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد خانهدار و دیپلمه، دارای دو فرزند دختر به نامهای زهرا و سارا است. سارا دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی همچنین سرپرست دختر خواهرش نیز است. ۴ تن از اعضای خانوادهی مریم اکبریمنفرد از هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|'''سازمان مجاهدین خلق''']] در دهه ۱۳۶۰، اعدام شدهاند. دو برادر او در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران و برادر کوچک و خواهر دیگرش به نام رقیه نیز در قتل عام سال ۱۳۶۷، اعدام شدند. | زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد خانهدار و دیپلمه، دارای دو فرزند دختر به نامهای زهرا و سارا است. سارا دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی همچنین سرپرست دختر خواهرش نیز است. ۴ تن از اعضای خانوادهی مریم اکبریمنفرد از هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|'''سازمان مجاهدین خلق''']] در دهه ۱۳۶۰، اعدام شدهاند. دو برادر او در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران و برادر کوچک و خواهر دیگرش به نام رقیه نیز در قتل عام سال ۱۳۶۷، اعدام شدند.<ref name=":0">[https://javanehha.com/2019/11/15/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد کیست؟ - سایت جوانهها]</ref> | ||
رضا اکبریمنفرد، برادر مریم اکبریمنفرد نیز در زندان رجایی شهر زندانی است. او به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران به ۵ سال شش ماه زندان محکوم شده و از دی ماه ۱۳۹۱، در زندان بهسر میبرد. | رضا اکبریمنفرد، برادر مریم اکبریمنفرد نیز در زندان رجایی شهر زندانی است. او به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران به ۵ سال شش ماه زندان محکوم شده و از دی ماه ۱۳۹۱، در زندان بهسر میبرد.<ref>[https://persian.iranhumanrights.org/1396/07/maryam-akbari-monfard-treatment/ مریم اکبریمنفرد ۸ سال زندان بدون مرخصی - سایت کمپین حقوق بشر ایران]</ref> | ||
گرجی بشیریپور مادر مریم اکبریمنفرد بر اثر فشارهای روحی پس از اعدام فرزندانش درگذشت. پدر مریم، علیاوسط اکبریمنفرد نیز در سال ۱۳۸۴، پس از سالها تحمل رنج فرزندانش و اعدام آنها درگذشت. همچنین تعدادی از خانوادهی وی از برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده، در آلبانی هستند. | گرجی بشیریپور مادر مریم اکبریمنفرد بر اثر فشارهای روحی پس از اعدام فرزندانش درگذشت. پدر مریم، علیاوسط اکبریمنفرد نیز در سال ۱۳۸۴، پس از سالها تحمل رنج فرزندانش و اعدام آنها درگذشت. همچنین تعدادی از خانوادهی وی از برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده، در آلبانی هستند.<ref>[https://painscapes.com/cities/659 خانواده اکبریمنفرد؛ عدالت اجرا نشده - سایت خاک رنج]</ref> | ||
== اتهام، دستگیری و زندان == | == اتهام، دستگیری و زندان == | ||
مریم اکبریمنفردپس از تظاهرات روز عاشورا در نهم دیماه ۱۳۸۸، در منزلش بازداشت شد و روز ۱۱ خرداد ۱۳۸۹، به اتهام محاربه به خاطر هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران، توسط [[ابوالقاسم صلواتی|'''قاضی صلواتی''']] در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد، وی این اتهام را هرگز نپذیرفته و بارها آن را رد کرده است. قاضی صلواتی در جلسه دادگاه خطاب به مریم اکبریمنفرد گفته بود: «تو جور خواهر و برادرهایت را میکشی» | مریم اکبریمنفردپس از تظاهرات روز عاشورا در نهم دیماه ۱۳۸۸، در منزلش بازداشت شد و روز ۱۱ خرداد ۱۳۸۹، به اتهام محاربه به خاطر هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران، توسط [[ابوالقاسم صلواتی|'''قاضی صلواتی''']] در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد، وی این اتهام را هرگز نپذیرفته و بارها آن را رد کرده است. قاضی صلواتی در جلسه دادگاه خطاب به مریم اکبریمنفرد گفته بود: «تو جور خواهر و برادرهایت را میکشی»<ref>[https://kayhan.london/fa/1395/11/29/%D8%B4%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84 شکایت مریم اکبریمنفرد از اعدامهای سال ۶۷ به سازمان ملل - کیهان لندن]</ref> | ||
مریم اکبریمنفرد در دادگاه اجازه تعیین وکیل نداشت و وکیل تسخیری برای او مشخص کردند. | مریم اکبریمنفرد در دادگاه اجازه تعیین وکیل نداشت و وکیل تسخیری برای او مشخص کردند.<ref name=":0" /> | ||
مریم اکبریمنفرد که در بند زنان زندان اوین یازدهمین سال محکومیت خود را سپری میکند، طی نامهای با اشاره به نحوهی بازداشتش در نهم دیما ۱۳۸۸، گفته است:<blockquote>«نیمه شب ۹ دی ماه ۱۳۸۸، شبی سرد و بارانی، به بهانهی پارهای از توضیحات مرا از کودکانم جدا کردند که به دفتر پیگیری ببرند و تا ظهر ۱۰ دی بازگردم… به دلیل این که همسرم منزل نبود اجازه خواستم صبح زود بعد از راهی کردن بچهها به مدرسه و مهدکودک خودم را به دفتر پیگیری معرفی کنم که موافقت نکردند...» | مریم اکبریمنفرد که در بند زنان زندان اوین یازدهمین سال محکومیت خود را سپری میکند، طی نامهای با اشاره به نحوهی بازداشتش در نهم دیما ۱۳۸۸، گفته است:<blockquote>«نیمه شب ۹ دی ماه ۱۳۸۸، شبی سرد و بارانی، به بهانهی پارهای از توضیحات مرا از کودکانم جدا کردند که به دفتر پیگیری ببرند و تا ظهر ۱۰ دی بازگردم… به دلیل این که همسرم منزل نبود اجازه خواستم صبح زود بعد از راهی کردن بچهها به مدرسه و مهدکودک خودم را به دفتر پیگیری معرفی کنم که موافقت نکردند...»<ref name=":1">[[نامه مریم اکبریمنفرد زندانی سیاسی... - سایت مانیتورینگ حقوق بشر ایران]]</ref> </blockquote> یکی از همبندیهای مریم اکبریمنفرد را در سال ۱۳۹۰، برای رسیدگی به پروندهاش به دادگاه صلواتی بردند، این همبندی که از نظر فکری و سیاسی با مریم اکبریمنفرد متضاد بود، میگوید که تصمیم گرفتم تا به قاضی صلواتی اعتراض کنم که چرا حکم به این سنگینی به مریم اکبریمنفرد داده که تنها اتهامش شرکت در تظاهرات عاشورای سال ۱۳۸۸، بوده است. پس از پایان دادگاه، به قاضی صلواتی گفتم مریم اکبریمنفرد چهکار کرده که باید ۱۵ سال در زندان بماند؟ او یک زن خانه دار بوده و سه دختر کودک و نوجوان دارد؛ و هیچ فعالیت جدی سیاسی هم نداشته است. صلواتی در جواب گفت، خُب اینها به شما دروغ میگویند که ما کاری نکردهایم. باز اصرار کردم و پرسدم چرا این حکم سنگین را به مریم دادهاید؟ او کاری نکرده است که مستحق ۱۵ سال زندان باشد، صلواتی به رئیس دفترش میگوید پرونده مریم را بیاور تا به این خانم بگویم اتهامات او دقیقاً چه بوده است. همبندی مریم اکبریمنفرد میگوید، قاضی صلواتی پشت سرهم پرونده را ورق زد و گفت: ببین! چهاربرادر و خواهرش در دهه شصت اعدام شدند. گفتم یعنی این که چهار برادر و خواهرش اعدام شدند اتهام مریم است؟ در این مورد که او باید شاکی باشد نه شما. قاضی صلواتی دوباره پرونده را ورق زد و این بار گفت: یکی دوتا از خواهر برادرهاش در اردوگاه اشرف هستند. گفتم اتهام خود مریم چیه؟ و جوابی نگرفتم...<ref>[https://www.gozaar.net/a/9810 ژیلا بنییعقوب: مریم اکبریمنفرد قدیمیترین زندانی سیاسی بند زنان اوین است - سایت گذار]</ref> | ||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در سال ۱۳۹۴، از دیوانعالی کشور درخواست اعاده دارسی کرد. این دیوان درخواست بررسی مجدد پرونده را رد کرد؛ اما گفت که میتوان از دادگاه بدوی برای کاهش محکومیت اقدام کرد. با این وجود شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی حکم اولیه را ابقا کرد. | زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در سال ۱۳۹۴، از دیوانعالی کشور درخواست اعاده دارسی کرد. این دیوان درخواست بررسی مجدد پرونده را رد کرد؛ اما گفت که میتوان از دادگاه بدوی برای کاهش محکومیت اقدام کرد. با این وجود شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی حکم اولیه را ابقا کرد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-48815283 مریم اکبریمنفرد باید طبق قانون آزاد شود - سایت دویچهوله فارسی]</ref> | ||
== تبعید و شرایط سخت زندان == | == تبعید و شرایط سخت زندان == | ||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندانهای گوهردشت و قرچک ورامین از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بوده اند:<blockquote>«این سالها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سالها با مشقتهایش گذشت... در سلولهایی بودم که حس میکردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در اینجا بودهاند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاورانها بودیم و حال احساس میکنم به آنها نزدیکترم و حضورشان را حس میکنم. اینجا در هر در و دیواری نشانی از آنها حک شده است... جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت. ولی یک چیز را همیشه میدانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصولگراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاحطلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیکتر از آن چه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفرههامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهرهی دوست و با ادعای همدلی، تازیانهها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهرهی تکتکشان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کردهاند و اعتدالیها که ملغمهای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز... اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفتهها گفتیم. سالهای طولانی در سیاهچالهای رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سالها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستادهام مقاومتر از همیشه در برابر سالهای حبس پیش رو چرا که باور دارم روشناندیشانی را که دفاع از حق سرلوحهی مبارزاتشان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هممیهنان عزیزمان صدایی باشم از بیصدایان جامعهی زخمخوردهمان... در آستانهی دهمین سال حبسم درود میفرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سالهای حبس و محرومیت و درد مقاومترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعهی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعهی فردا نزدیکتر میشود.» | زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندانهای گوهردشت و قرچک ورامین از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بوده اند:<blockquote>«این سالها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سالها با مشقتهایش گذشت... در سلولهایی بودم که حس میکردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در اینجا بودهاند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاورانها بودیم و حال احساس میکنم به آنها نزدیکترم و حضورشان را حس میکنم. اینجا در هر در و دیواری نشانی از آنها حک شده است... جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت. ولی یک چیز را همیشه میدانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصولگراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاحطلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیکتر از آن چه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفرههامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهرهی دوست و با ادعای همدلی، تازیانهها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهرهی تکتکشان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کردهاند و اعتدالیها که ملغمهای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز... اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفتهها گفتیم. سالهای طولانی در سیاهچالهای رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سالها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستادهام مقاومتر از همیشه در برابر سالهای حبس پیش رو چرا که باور دارم روشناندیشانی را که دفاع از حق سرلوحهی مبارزاتشان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هممیهنان عزیزمان صدایی باشم از بیصدایان جامعهی زخمخوردهمان... در آستانهی دهمین سال حبسم درود میفرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سالهای حبس و محرومیت و درد مقاومترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعهی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعهی فردا نزدیکتر میشود.»<ref name=":1" /> </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بهسر میبرد. خانم مریم اکبریمنفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلولهای انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر تحمل محکومیت خود را سپری کرده است؛ و در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل گردید. وی در این زندان، پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامههای متعدد به مراجع مختلف و احمد شهید، گزارشگر سابق ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است.<ref>[https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/ خودداری مریم اکبریمنفرد از حضور در جلسه بازپرسی - سایت ایران کارگر]</ref> | ||
زهرا دختر مریم اکبریمنفرد که در شب بازداشتِ مادرش ۱۱ ساله بود بزرگ شده است؛ و برخلاف میل مادرش به خاطر فشارهای زیادی که در این سالیان بر آنان وارد شده لب به اعتراض گشود. زهرا از رنجهای ده ساله میگوید. رنجی که که انتهای آن پیدا نیست. زهرا دربارهی مادرش میگوید: «مطمئنم مادر من در سمت درست تاریخ ایستاده است. مطمئنم ظلم پایدار نمیماند. پس از ده سال زندان، هر روز که میگذرد ما هم مثل مادرمان قویتر میشویم... مادر من اصلاً دلش نمیخواست که ما در سنین پایین وارد مسائل سیاسی شویم اما آنقدر به ما فشار وارد میکنند که مجبوریم اعتراض کنیم» | زهرا دختر مریم اکبریمنفرد که در شب بازداشتِ مادرش ۱۱ ساله بود بزرگ شده است؛ و برخلاف میل مادرش به خاطر فشارهای زیادی که در این سالیان بر آنان وارد شده لب به اعتراض گشود. زهرا از رنجهای ده ساله میگوید. رنجی که که انتهای آن پیدا نیست. زهرا دربارهی مادرش میگوید: «مطمئنم مادر من در سمت درست تاریخ ایستاده است. مطمئنم ظلم پایدار نمیماند. پس از ده سال زندان، هر روز که میگذرد ما هم مثل مادرمان قویتر میشویم... مادر من اصلاً دلش نمیخواست که ما در سنین پایین وارد مسائل سیاسی شویم اما آنقدر به ما فشار وارد میکنند که مجبوریم اعتراض کنیم»<ref>[http://negah.org/5003 زهرا دختر مریم اکبریمنفرد از ده سال دوری میگوید - سایت نگاه]</ref> | ||
=== اتهام دیگر === | === اتهام دیگر === | ||
مریم اکبریمنفرد در ۲۱ خردادماه ۱۳۹۹، برای تفهیم اتهام از بابت پرونده جدیدی مبنی بر سردادن شعار در شب ۲۲بهمن ۱۳۹۸، در زندان که برای او گشوده شده است، به صورت شفاهی به دادسرای اوین احضار شد. این زندانی سیاسی به دلیل شیوع بیماری کرونا در کشور، عدم دریافت کتبی ابلاغیه دادگاه و همچنین عدم دسترسی به وکیل، از حضور در این جلسه بازپرسی خودداری کرد. مریم اکبریمنفرد جزو زندانیان سیاسی زن بود که بیانیه تحریم انتخابات را در سال ۱۳۹۸، امضا کرده بودند. | مریم اکبریمنفرد در ۲۱ خردادماه ۱۳۹۹، برای تفهیم اتهام از بابت پرونده جدیدی مبنی بر سردادن شعار در شب ۲۲بهمن ۱۳۹۸، در زندان که برای او گشوده شده است، به صورت شفاهی به دادسرای اوین احضار شد. این زندانی سیاسی به دلیل شیوع بیماری کرونا در کشور، عدم دریافت کتبی ابلاغیه دادگاه و همچنین عدم دسترسی به وکیل، از حضور در این جلسه بازپرسی خودداری کرد. مریم اکبریمنفرد جزو زندانیان سیاسی زن بود که بیانیه تحریم انتخابات را در سال ۱۳۹۸، امضا کرده بودند.<ref name=":0" /> | ||
== محروم از مرخصی و خدمات پزشکی == | == محروم از مرخصی و خدمات پزشکی == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
فایل صوتی منتشر شده مربوط به دیدار آیتالله منتظری با اعضای گروه موسوم به هیات مرگ در سال ۱۳۶۷، است. آقای منتظری در این دیدار خطاب به مرتضی اشراقی دادستان وقت، حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، ابراهیم رئیسی معاون دادستان وقت و مصطفی پورمحمدی نماینده اطلاعات در زندان اوین میگوید: | فایل صوتی منتشر شده مربوط به دیدار آیتالله منتظری با اعضای گروه موسوم به هیات مرگ در سال ۱۳۶۷، است. آقای منتظری در این دیدار خطاب به مرتضی اشراقی دادستان وقت، حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، ابراهیم رئیسی معاون دادستان وقت و مصطفی پورمحمدی نماینده اطلاعات در زندان اوین میگوید: | ||
«اعدام های گسترده زندانیان سیاسی بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی است و تاریخ از آنها به عنوان جنایتکار یاد خواهد کرد.» | «اعدام های گسترده زندانیان سیاسی بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی است و تاریخ از آنها به عنوان جنایتکار یاد خواهد کرد.»<ref>[https://ir.voanews.com/persiannewsiran/iran-human-rights-maryam-akbari-monfared تهدید وزارت اطلاعات؛ مریم اکبریمنفرد دست از پیگیری کشتار ۶۷ بردارد - سایت صدای آمریکا]</ref> | ||
گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامهای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبریمنفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود اینکه حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند. «سایت جوانهها» | گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامهای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبریمنفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود اینکه حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند. «سایت جوانهها» | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
<nowiki>https://iran-spring.org/is/index.php?option=com_k2&view=itemlist&task=user&id=1081:%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF&Itemid=428&lang=fa</nowiki> | <nowiki>https://iran-spring.org/is/index.php?option=com_k2&view=itemlist&task=user&id=1081:%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF&Itemid=428&lang=fa</nowiki> | ||
ــــــــــــــــــــــــــــــــ | ــــــــــــــــــــــــــــــــ | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۲۴: | ||
ژیلا بنی یعقوب «سایت صدای آمریکا» | ژیلا بنی یعقوب «سایت صدای آمریکا» | ||
<nowiki>https://ir.voanews.com/persiannewsiran/jila-bany-yaghoob-released-journalist-political- | <nowiki>https://ir.voanews.com/persiannewsiran/jila-bany-yaghoob-released-journalist-political-prisone</nowiki> | ||
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۳۲: | ||
<nowiki>https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-48815283</nowiki> | <nowiki>https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-48815283</nowiki> | ||
ــــــــــــــــــــــــــ | |||
با عروسکها در جشن تولدت؛ نامه ای از همسر مریم اکبریمنفرد«سیایت ملیون» | |||
<nowiki>https:// | <nowiki>https://melliun.org/iran/110617</nowiki> | ||
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ | |||
خودداری مریم اکبریمنفرداز حضور در جلسه بازپرسی پس از پروندهسازی جدید علیه او در زندان «سایت ایران کارگر» | |||
<nowiki>https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/</nowiki> | |||
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | |||
شکواییه رسمی مریم اکبری منفرد: برادر و خواهرم کجا دفن شدهاند؟ «سایت خاک رنج۲» | |||
<nowiki>https://painscapes.com/cities/662</nowiki> | |||
ـــــــــــــــــــــــــ | |||
عفو بینالملل: “به چند دهه آزار و شکنجه مریم اکبریمنفردو خانوادهاش پایان دهید «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» | |||
<nowiki>https://www.kampain.info/archive/31318.htm</nowiki> | |||
ـــــــــــــــــــــــــ | |||
واکنش دادستانی تهران به دادخواهی مریم اکبریمنفرددرباره اعدام های سال ۶۷ «سایت شهروند» | |||
<nowiki>https://shahrvand.com/archives/77629</nowiki> | |||
ــــــــــــــــــــــــــــــ | |||
ژیلا بنییعقوب: «مریم اکبریمنفردقدیمیترین زندانی سیاسی بند زنان اوین است» «سایت گذار» | |||
<nowiki>https://www.gozaar.net/a/9810</nowiki> | |||
'''ـــــــــــــــــــــــــــــ''' | '''ـــــــــــــــــــــــــــــ''' |
ویرایش